البقرة ٢٤٦: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=آیا ننگری بدان گروه از بنیاسرائیل پس از موسی هنگامی که گفتند به پیمبری که ایشان را بود برانگیز برای ما پادشاهی (فرماندهی) تا جنگ کنیم در راه خدا گفت آیا چنین نیستید که اگر جنگ بر شما نوشته شود نکنید گفتند چه شود ما را که پیکار نکنیم در راه خدا و برون رانده شدیم از خانمان و فرزندان خویش امّا گاهی که نوشته شد بر ایشان جنگ پشت کردند جز کمی از ایشان و خدا دانا است به ستمگران | |-|معزی=آیا ننگری بدان گروه از بنیاسرائیل پس از موسی هنگامی که گفتند به پیمبری که ایشان را بود برانگیز برای ما پادشاهی (فرماندهی) تا جنگ کنیم در راه خدا گفت آیا چنین نیستید که اگر جنگ بر شما نوشته شود نکنید گفتند چه شود ما را که پیکار نکنیم در راه خدا و برون رانده شدیم از خانمان و فرزندان خویش امّا گاهی که نوشته شد بر ایشان جنگ پشت کردند جز کمی از ایشان و خدا دانا است به ستمگران | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::246|٢٤٦]] | قبلی = البقرة ٢٤٥ | بعدی = البقرة ٢٤٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::59|٥٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مَلاَ»: بزرگان قوم. «نَبِیٍّ»: پیغمبری. منظور سَموئیل است. «نُقَاتِلْ»: تا بجنگیم. مجزوم است چون جواب فعل امر (إِبْعَثْ) است. «عَسَیْتُمْ»: شاید شما. از افعال ناقصه است و اسم آن ضمیر (تُمْ) و خبر آن جمله (أَلاّ تُقَاتِلُوا) است. «مَا لَنَا»: چه میشود ما را؟ چرا ما؟ (مَا): مبتدا، (لَنَا) خبر است. «دِیَار»: جمع دار، خانه و کاشانه. شهر و میهن. «کُتِبَ»: واجب گردید. «تَوَلَّوْا»: سرپیچی کردند. پشت نمودند و خلف وعده کردند. | «مَلاَ»: بزرگان قوم. «نَبِیٍّ»: پیغمبری. منظور سَموئیل است. «نُقَاتِلْ»: تا بجنگیم. مجزوم است چون جواب فعل امر (إِبْعَثْ) است. «عَسَیْتُمْ»: شاید شما. از افعال ناقصه است و اسم آن ضمیر (تُمْ) و خبر آن جمله (أَلاّ تُقَاتِلُوا) است. «مَا لَنَا»: چه میشود ما را؟ چرا ما؟ (مَا): مبتدا، (لَنَا) خبر است. «دِیَار»: جمع دار، خانه و کاشانه. شهر و میهن. «کُتِبَ»: واجب گردید. «تَوَلَّوْا»: سرپیچی کردند. پشت نمودند و خلف وعده کردند. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۲
ترجمه
البقرة ٢٤٥ | آیه ٢٤٦ | البقرة ٢٤٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَلاَ»: بزرگان قوم. «نَبِیٍّ»: پیغمبری. منظور سَموئیل است. «نُقَاتِلْ»: تا بجنگیم. مجزوم است چون جواب فعل امر (إِبْعَثْ) است. «عَسَیْتُمْ»: شاید شما. از افعال ناقصه است و اسم آن ضمیر (تُمْ) و خبر آن جمله (أَلاّ تُقَاتِلُوا) است. «مَا لَنَا»: چه میشود ما را؟ چرا ما؟ (مَا): مبتدا، (لَنَا) خبر است. «دِیَار»: جمع دار، خانه و کاشانه. شهر و میهن. «کُتِبَ»: واجب گردید. «تَوَلَّوْا»: سرپیچی کردند. پشت نمودند و خلف وعده کردند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۵۲ - ۲۴۴ ، سوره بقره
- بيان اتصال و ارتباط آيات مذكوره و آهنگ كلى آنها
- وجه مقيد ساختن قتال و جهاد به قيد ((فى سبيل الله ))و اشاره به معناى قرض دادن به خدا معيار
- معناى قبض و بسط و وجه اينكه سه صفت از صفات خداوند در اين آيه آمده است
- غلط بنى اسرائيل براى حاكم كه موجب اعتراض آنها به فرماندهى طالوت شد
- عمل به مصالح و قدرت بر اجراى آن ، لوازم و شرائط زمامدار است نه شرافت دودمان و ثروتمندى
- افعال خداى سبحان حكيمانه و داراى مصلحت است و در عين حال باريتعالى محكوم و مقهور مصالح نيست
- گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان
- اشاره به پيروى جمعى اندك و با ايمان بر لشگرى گران و بى ايمان ، درد استان طالوت و جالوت
- لشكر طالوت سه طايفه شدند
- استعاره از كنايه اى لطيف در: ((ربنا افرغ علينا صبرا))
- توضيحى درباره دفاع و فطرى بودن آن در ذيل ((لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض ))
- مسئله دفع و غلبه معنايى و عمومى است
- گفته هاى ساير مفسرين در معناى دفع در آيه شريفه
- بحث روايتى (در ذيل آيات گذشته ، مربوط به قرض دادن به خدا، داستان طالوت ، مراد از سكينت ...)
- داستان جالوت و طالوت از زبان مبارك امام باقر (ع )
- برسى و توضيح بعضى جملات روايت قم
- داستان حضرت داود (ع ) و جنگ طالوت و جالوت به نقل از امام صادق (ع )
- روايتى در باره معناى سكينت
- بحث علمى و اجتماعى (بررسى سه اصل تنازع بقا، انتخاب و تبعيت محيط در طبيعت و اجتماع و نظر اسلام در اين مورد)
- اشكال به نظريه متقدمين از سوى دانشمندان متاءخر
- نظريه كلى فلسفى در باره سه اصل مذكور
- سخن بعضى از مفسرين مبنى بر اينكه آيه ((لولا دفع الله ...))و آياتى ديگر به دو اصل تنازع و انتخاب اشاره دارد
- رد آن گفته و توضيح بطلان استشهادات آن مفسر از برخى آيات قرآنى
- بررسى ادعاى ارتباط آيه ((و لولا دفع الله الناس بعظهم ببعض ...)) و دو قائده تنازع در بقا و انتخاب طبيعى
- بحثى در تاريخ و اينكه چرا قرآن به آن اهتمام ورزيده است
- دو عامل مهم همواره در فن تاريخ دخالت كرده و موجب فساد و بى اعتبارى آن گشته اند
- عوامل ديگرى كه در گذشته و در عصر حاضر موجب بدگمانى به تاريخ نقلى شده اند
- امتياز و اعتبار داستان هائى كه در قرآن آمده نسبت به عهدين و كتب تاريخ
نکات آیه
۱ - دعوت خداوند به رؤیت (دقّت کامل) در واقعه طالوت و بنى اسرائیل (الم تر الى الملأ من بنى اسرائیل)
۲ - درخواست بزرگان بنى اسرائیل پس از موسى از پیامبر خویش، براى تعیین فرماندهى در جنگ با دشمنان (الم تر الى الملأ من بنى اسرائیل من بعد موسى اذ قالوا لنبى لهم ابعث لنا ملکاً) «ملأ»، کسانى هستند که نظرها را به خود جلب مى کنند. (اشراف و بزرگان هر قوم)
۳ - مسمانان موظّف به دقت کامل در تاریخ بنى اسرائیل و پندگیرى از آن هستند. (الم تر الى الملأ من بنى اسرائیل)
۴ - اختصاص نبوّت برخى از انبیاء، براى قومى خاص (اذ قالوا لنبى لهم) تصریح به «لام» در «لهم»، نمایانگر اختصاص رسالت آن پیامبر به قوم بنى اسرائیل است ; به خلاف اینکه به «لام» تصریح نشود مانند «نبیّهم» که چنین اشعارى ندارد.
۵ - پیامبر بنى اسرائیل در عصر طالوت پناهگاه مردم براى رویارویى با دشمنان (اذ قالوا لنبى لهم ابعث)
۶ - دخالت پیامبران در مسائل نظامى و سیاسى (اذ قالوا لنبى لهم ابعث لنا ملکاً نقاتل فى سبیل اللّه)
۷ - ضرورت فرمانده در جنگ (ابعث لنا ملکاً نقاتل فى سبیل اللّه) مجزوم بودن «نقاتل» نشانه تقدیر شرط است; یعنى اگر فرماندهى باشد، در راه خدا خواهیم جنگید. پس اگر فرمانده ضرورت نداشت، نباید جهاد فى سبیل اللّه را مشروط به وجود او کنند.
۸ - اِعمال رهبرى بر جامعه، در گروِ وجود تمایل اجتماعى و زمینه پذیرش آن (ابعث لنا ملکاً نقاتل) با توجّه به اینکه حضرت اشموئیل قبل از درخواست مردم، کسى را به عنوان فرمانده ایشان معیّن نکرد; با اینکه ضرورت آن روشن بود.
۹ - «فى سبیل اللّه» بودن، ملاک ارزش پیکار (ابعث لنا ملکاً نقاتل فى سبیل اللّه ... و ما لنا الاّ نقاتل فى سبیل اللّه)
۱۰ - پایبندى بنى اسرائیل زمان طالوت به پیکار در راه خدا، مورد تردید پیامبرشان (اشموئیل) بود. (قال هل عسیتم ان کتب علیکم القتال الاّ تقاتلوا)
۱۱ - پیمان گرفتن پیامبر بنى اسرائیلِ زمان طالوت (اشموئیل) از قوم خویش براى پیکار در راه خداوند (قال هل عسیتم ان کتب علیکم القتال) جمله «هل عسیتم» کنایه از پیمان گرفتن از آنان است.
۱۲ - لزوم پیمان گرفتن رهبرى جامعه از مردم، براى پایبندى بر تبعیّت از وى در جنگ و غیر آن (قال هل عسیتم ان کتب علیکم القتال اَلاّ تقاتلوا)
۱۳ - نقش آمادگى نیروهاى رزمى، در صدور فرمان جنگ (اذ قالوا لنبى لهم ابعث) تا زمانى که بنى اسرائیل، خود، خواهان جنگ و آماده آن نشده بودند، فرمان جنگ صادر نشد.
۱۴ - تعیین حاکمان و فرماندهان نظامى، بر عهده رهبران الهى* (اذ قالوا لنبى لهم ابعث لنا ملکاً) رجوع مردم به پیامبر و رهبر خویش براى تعیین فرماندهى در جهاد فى سبیل اللّه، بیانگر ذهنیّت دینى مردم است به اینکه تعیین فرماندهان در اختیار پیامبران و رهبران دینى است.
۱۵ - اطمینان بخشیدن بنى اسرائیلِ زمان طالوت به پیامبرشان، بر پایدارى در پیکار با دشمنان (و ما لنا الاّ نقاتل فى سبیل اللّه)
۱۶ - اخراجِ از وطن و اسارت فرزندان بنى اسرائیلِ زمان طالوت، محرک آنان به پیکار علیه متجاوزان (و قد اُخرجنا من دیارنا و ابنائنا)
۱۷ - تسلط ستمگرانى پس از موسى (ع) بر بنى اسرائیل و اخراج آنان از دیارشان و به اسارت گرفتن فرزندان آنان (و قد اُخرجنا من دیارنا و ابنائنا)
۱۸ - پیکار در راه خداوند، عزّت بخش و رهاکننده جامعه از قید تجاوز و اسارت (و ما لنا اَلاّ نقاتل فى سبیل اللّه و قد اُخرجنا من دیارنا و ابنائنا)
۱۹ - مبارزه اهل ایمان با متجاوزان و کسب آزادى از اسارت و رفع ظلم و تجاوز، از مصادیق پیکار در راه خدا (و ما لنا اَلاّ نقاتل فى سبیل اللّه و قد اُخرجنا من دیارنا و ابنائنا)
۲۰ - نافرمانى اکثر بنى اسرائیل زمان طالوت از دستور خداوند به پیکار در راه او، على رغم پیشنهاد و درخواست آنان براى پیکار (اذ قالوا لنبى ... فلما کُتب علیهم القتال تولّوا) ظاهراً فاعل محذوف از جمله «کتب علیهم»، اللّه است که به جهت تعظیم حذف شده.
۲۱ - میدان عمل، عرصه شناخت صداقت ادّعاى آدمیان (فلما کتب علیهم القتال تولّوا)
۲۲ - نافرمانى از دستور خداوند به پیکار علیه تجاوز و اسارت، ستمگرى است. (فلما کتب علیهم ... و اللّه علیم بالظّالمین)
۲۳ - دانایى گسترده خداوند به ستمگران (و اللّه علیم بالظّالمین)
۲۴ - تهدید خداوند نسبت به کسانى که از پیکار در راه او رویگردانند. (تولّوا الاّ قلیلا منهم و اللّه علیم بالظّالمین) مقصود از توجّه دادن به دانایى خداوند به عملکرد ظالمانه ستم پیشگان، تهدید آنان است.
۲۵ - توجّه به دانایى گسترده خداوند، زمینه پرهیز آدمى از ظلم و سرپیچى نسبت به فرمانهاى الهى (و اللّه علیم بالظّالمین)
۲۶ - حضور حضرت موسى (ع) در میان بنى اسرائیل، مانع تجاوز دشمنان (الم تر الى الملأ من بنى اسرائیل من بعد موسى ... و قد اُخرجنا من دیارنا) «من بعد موسى» مى تواند اشاره باشد به اینکه تا آنگاه که موسى (ع) در میان بنى اسرائیل بود، آنان مورد تجاوز دشمنان قرار نگرفتند.
۲۷ - فقدان زمامدار الهى در یک جامعه، موجب پراکندگى صفوف آن جامعه و تسلّط اجانب بر آنان* (من بعد موسى ... و قد اُخرجنا من دیارنا) درخواست بنى اسرائیل از پیامبر خویش براى تعیین زمامدارى الهى، حاکى است که چنین مقامى در میان آنها نبوده و در نتیجه، سلطه ستمگرانى را به دنبال داشته است.
۲۸ - برخى پیامبران بنى اسرائیل پس از موسى (ع)، مقام زمامدارى جامعه را بر عهده نداشتند.* (ابعث لنا ملکاً ... و قد اُخرجنا من دیارنا) درخواست ملک (پادشاه و زمامدار)، حاکى از آن است که پیامبر آن عصر پادشاهى و زمامدارى جامعه خویش را بر عهده نداشته است.
روایات و احادیث
۲۹ - نیروهاى صادق و پایدار بنى اسرائیل در رکاب طالوت، شصت هزار نفر بودند. (تولّوا الاّ قلیلا) امام باقر (ع) درباره «قلیل» در آیه فوق فرمود: کان القلیل ستّین الفاً[۱].
موضوعات مرتبط
- آزادیخواهى: ۱۹
- اختلاف: عوامل اختلاف ۲۷
- ارزش: ملاک ارزش ۹
- اشموئیل (ع): ۱۰، ۱۱
- اطاعت: اطاعت از رهبرى ۱۲
- انبیا: انبیاى منطقه اى ۴ ; اهداف انبیا ۵ ; قلمرو مسؤولیّت انبیا ۶، ۲۸ ; نقش انبیا ۶، ۲۸
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۶
- امتحان: فلسفه امتحان ۲۱
- ایمان: ایمان و عمل ۲۵
- بنىاسرائیل: آوارگى بنىاسرائیل ۱۶، ۱۷ ; اسارت بنىاسرائیل ۱۶، ۱۷ ; انبیاى بنىاسرائیل ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۲۶، ۲۸، ۲۹ ; تاریخ بنىاسرائیل ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۶، ۱۷، ۲۰، ۲۶، ۲۹ ; جهاد بنىاسرائیل ۱۱ ; درخواستهاى بنىاسرائیل ۲ ; رنجهاى بنىاسرائیل ۱۶، ۱۷ ; عهدشکنى بنىاسرائیل ۱۰، ۲۰ ; موسى (ع) در بنىاسرائیل ۲۶ ; نافرمانى بنىاسرائیل ۲۰
- تاریخ: عبرت از تاریخ ۳ ; فلسفه تاریخ ۱، ۳
- تقوا: زمینه تقوا ۲۵
- تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۲۵
- جامعه: عوامل انحطاط جامعه ۲۷ ; عوامل رشد جامعه ۱۸
- جنگ: فرماندهى در جنگ ۲، ۷، ۱۴
- جهاد: آمادگى در جهاد ۱۳ ; ارزش جهاد ۹ ; استقامت در جهاد ۱۵ ; ترک جهاد ۲۲، ۲۴ ; جهاد در راه خدا ۹، ۱۱، ۱۸، ۱۹، ۲۰ ; فلسفه جهاد ۱۸
- خدا: اوامر خدا ۲۵ ; تهدیدهاى خدا ۲۴ ; علم خدا ۲۳، ۲۵
- دشمن: مبارزه با دشمن ۵، ۱۵
- رشد: زمینه رشد ۳
- رهبرى: اهمیّت رهبرى ۲۷ ; بیعت با رهبرى ۱۲ ; شرایط رهبرى ۸ ; مسؤولیّت رهبرى ۱۲، ۱۴ ; نقش رهبرى ۲۷
- سیاسى: فلسفه سیاسى ۸، ۲۷ ; نظام سیاسى ۸، ۱۲، ۱۸، ۲۷
- صداقت: ملاک صداقت ۲۱
- طالوت: قصه طالوت ۱، ۲۹
- ظالمان: ۲۳
- ظلم: موارد ظلم ۲۲ ; موانع ظلم ۲۵
- عزّت: عوامل عزّت ۱۸
- عصیان: آثار عصیان ۲۲
- علم: علم و عمل ۲۵
- عمل: آثار عمل ۲۱
- مؤمنان: آزادیخواهى مؤمنان ۱۹ ; جهاد مؤمنان ۱۹
- مسلمانان: مسؤولیّت مسلمانان ۳
منابع
- ↑ معانى الاخبار، ص ۱۵۱، ح ۱ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۴۵، ح ۹۷۱.