هود ٤١: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link228 | آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link228 | آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link229 | قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link229 | قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )]] | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link295 | فرق بين شرك و استشفاع]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link295 | فرق بين شرك و استشفاع]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۳#link61 | آيه ۴۰-۴۳]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۳#link61 | آيه ۴۰-۴۳]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۳#link62 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۳#link62 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۳: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۳#link66 | ۲ - آيا بعد از نزول عذاب توبه ممكن است ؟]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۳#link66 | ۲ - آيا بعد از نزول عذاب توبه ممكن است ؟]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۳#link67 | ۳ - درسهاى تربيتى در طوفان نوح]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۳#link67 | ۳ - درسهاى تربيتى در طوفان نوح]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ «41» | |||
و (نوح به مسافران كشتى) گفت: بر آن سوار شويد كه حركت و توقّفش با نام خداست. همانا پروردگار من آمرزنده و مهربان است. | |||
===نکته ها=== | |||
ابوذر، صحابى بزرگ رسول خدا صلى الله عليه و آله، در حالى كه حلقهى در كعبه را گرفته بود، با صداى بلند مىگفت: اى مردم! با دو گوش خود شنيدم كه پيامبر صلى الله عليه و آله مىفرمود: «مَثل اهلبيتى كمثل | |||
---- | |||
«1». بحار، ج 11، ص 312. | |||
«2». تفسير نورالثقلين. | |||
جلد 4 - صفحه 60 | |||
سفينة نوح، مَن رَكبها نَجى و مَن تَخلّف عنها هلك» اهلبيت من همچون كشتى نوحاند كه هر كس بر آن سوار شد، نجات يافت و هر كه از آن دورى گزيد هلاك شد. البتّه اين حديثِ پيامبر صلى الله عليه و آله را ديگر بزرگان صدر اسلام؛ همچون ابوسعيد خدرى، ابنعباس، عبداللّهبن زبير و انسبن مالك نيز نقل كردهاند و در كتب معروف اهلسنّت آمده است. «1» | |||
اگر اين حديثِ متواتر را در كنار حديث متواتر ديگرى بگذاريم كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: | |||
مسلمانان 73 فرقه مىشوند و تنها يك فرقه از آنها اهل نجات مىباشد، «فرفةٌ ناجية»، روشن مىشود كه خود پيامبر صلى الله عليه و آله مصداق فرقهى ناجيه را اهلبيت خود معرّفى كرده و فرموده است: «مَن ركبها نجى»، كه كلمهى «نجى» مفسّر همان كلمهى «ناجيه» است. | |||
در روايات آمده، آغاز سير كشتى اوّل ماه رجب «2» واز مسجد كوفه بوده است. «3» | |||
===پیام ها=== | |||
1- شروع هر كار با نام خداوند، رمز توكّل و استمداد و رنگ الهى دادن به آن كار است. «ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ» | |||
2- حركت و توقّف، هر دو بايد با استمداد از خدا باشد. «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» | |||
3- كشتى وسيلهاى بيش نيست، انسان بايد به ياد خدا باشد كه همه چيز به ارادهى اوست. «ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ» | |||
4- نجات پيروان نوح از طوفان، پرتوى از ربوبيّت، مغفرت و رحمت الهى است. | |||
ارْكَبُوا ... إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ | |||
---- | |||
«1». طبرى در معجمكبير، حاكم نيشابورى در مستدرك، ابنكثير در تفسيرش، سيوطى در تاريخ خلفا ابن قتيبه در عيونالاخبار، طبرى در ذخائر العقبى، خطيب بغدادى در تاريخ بغداد، ابونعيم در حليةالاولياء، ابن ابىالحديد در شرح نهجالبلاغه، آلوسى در روح المعانى و ديگر كتب كه شرح مفصّل آن در احقاقالحق جلد 9 صفحه 270 به بعد آمده است. | |||
«2». تفسير نورالثقلين. | |||
«3». كافى، ج 3، ص 492. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 61 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (41) | |||
خلاصه آب از زمين جوشيدن و از آسمان مانند سيل آمدن: | |||
وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها: و خطاب فرمود حق تعالى به نوح كه يا قوم سوار شويد در كشتى و آن را مركوب خود گردانيد، چه آن مركبى است در آب مانند مركب در خشكى در حالتى كه گوئيد: بِسْمِ اللَّهِ: به نام خداى تعالى يا در حالتى كه نام برندگان خدا باشيد، يعنى متبرك شويد به نام نامى حضرت احديت. | |||
مَجْراها وَ مُرْساها: وقت راندن كشتى و هنگام باز شدن آن. نزد بعضى معنى آنكه: به نام خدا است رفتن و ايستادن كشتى؛ چه در خبر آمده: چون جريان آن را خواستى، بسم اللّه گفتى؛ و چون اراده توقف آن را نمودى، بسم اللّه گفتى. پس نوح عليه السّلام ايشان را بر اين وجه تعليم نمودى و گفتى: إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ: بدرستى كه پروردگار من هرآينه آمرزنده مؤمنان، مهربان بر ايشان كه از بلاى طوفان و غرق، ايشان را نجات داد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
حَتَّى إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلاَّ مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِيلٌ (40) وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (41) | |||
ترجمه | |||
تا وقتى كه آمد فرمان ما و جوشيد آن تنور گفتيم حمل كن در آن از هر حيوانى نر و ماده دو فرد و خانواده خود را مگر كسيرا كه پيشى گرفته است بر او آنحكم و كسيرا كه ايمان آورده است و ايمان نياورده بودند با او مگر كمى | |||
و گفت سوار شويد در آن بنام خدا در وقت راندن آن و هنگام باز داشتن آن همانا پروردگار من هر آينه آمرزنده مهربان است. | |||
تفسير | |||
در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه چون حضرت نوح از ساختن كشتى فراغت يافت با آنكه موعد مقرّر بين او و خداوند در هلاك قومش جوشيدن تنور بود و بجوش آمد زن او خبر داد بآنحضرت كه آب از تنور جوشيد و او بر خواست و در تنور را مهر كرد و رفت و آب ساكن شد تا آنحضرت كسانيرا كه ميخواست داخل كشتى كند كرد و مراجعت نمود و مهر را برداشت و خداوند آن آب و ساير چشمههاى زمين را جارى فرمود و درهاى آسمان را براى ريزش آب گشود و آنچه مقدّر بود غرق شود شد و نجّارى كشتى در وسط مسجد كوفه انجام يافت و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام قريب باين مضمون را نقل نموده و در مجمع از آنحضرت نقل نموده كه تنور در خانه پيرزن مؤمنهاى بود در جانب راست مسجد كوفه و در منهج رواياتى نقل نموده كه كاشف است از آنكه آن مسجد از قديم معبد انبياء عظام بوده و در شب معراج حضرت ختمى مرتبت در آنجا فرود آمده و نماز گذارده و مزيّت ثواب نماز گذاردن در آن براى اين شرافت است و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون حضرت نوح از ساختن كشتى فراغت يافت خداوند امر فرمود او را كه بخواند تمامى حيوانات زمين را بزبان سريانى و خواند و حاضر شدند و از هر جنس از اجناس حيوانات يك نر و يك ماده در كشتى جاى داد و در تمام دنيا هشتاد نفر به او ايمان آورده بودند و نجّارى كشتى در مسجد | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 80 | |||
كوفه بعمل آمد و چون روز موعود الهى رسيد زوجه او تفحّص ميكرد در محلّى از مسجد كوفه كه معروف به فار التنّور است ناگاه صيحهاى كشيد و حضرت نوح براى هر نوعى از انواع حيوان در كشتى محلّى تعيين نموده بود و غذاء مناسب آنها را تهيه كرده بود و چون صداى زوجه خود را شنيد نزديك تنور آمد و گلى بر آن نهاد و مهر كرد تا تمام حيوانات را داخل كشتى نمود و مراجعت كرد و مهر و گل را برداشت و آفتاب گرفت و آب از آسمان سرازير شد يكپارچه نه قطره قطره و زمين تمامى چشمههاى آب شد و آنچه مقدّر بود غرق گرديد و در مجمع از آنحضرت و در معانى از امام باقر عليه السّلام عدد اهل ايمان در هشت نفر تعيين شده است. | |||
و از آنحضرت روايت شده كه تمام اهل زمين از اولاد نوح عليه السّلام نيستند چون خداوند در اين آيه امر فرموده است او را به آنكه اهل ايمان را در كشتى جاى دهد و در آيه ديگر خبر از وجود ذريّه آنها داده است آنجا كه فرموده ذريّة من حملنا مع نوح و در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح ازواج ثمانيه را كه در اواخر سوره انعام ذكر شده يعنى شتر و گاو و گوسفند و بز از هر جنس نر و ماده دو نوع اهلى و وحشى را در كشتى جاى داد و در مجمع و قمّى ره از آنحضرت نقل نموده كه خداوند قبل از طوفان چهل سال ارحام زنان را عقيم فرمود كه نزائيدند و تمام حيوانات را نوح عليه السّلام احضار فرمود به امر خداوند و از هر جنس حيوانى يك جفت نر و ماده در كشتى قرار داد مگر موش كه يك جفت از دماغ خوك، و گربه كه يك جفت از دماغ شير بعد از دست كشيدن حضرت نوح به جبين آن دو حيوان بعطسه آن دو بيرون افتادند و در كافى و عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه طول كشتى يكهزار و دويست ذراع و عرضش هشتصد ذراع و ارتفاعش هشتاد ذراع بود و قمّى ره نيز اينمعنى را از آنحضرت نقل نموده و بعضى از اين معانى مذكوره در روايات ديگرى تأييد شده و آنكه مدّت ساختن كشتى هشتاد سال بوده است و تكذيب فرمودهاند قول عامّه را كه گفتهاند مدّت آن پانصد سال بوده و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام مجرى و مرسى را به مسير و موقف تفسير فرموده و بنابراين مفاد دو آيه شريفه آنستكه نوح عليه السّلام منتظر عذاب الهى بود براى قومش تا وقتى كه به امر خداوند تنور معهود بجوش آمد و آب از آن فوران نمود و وحى شد به آنحضرت كه حمل نمايد در كشتى معهود از | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 81 | |||
هر نوع حيوانى نر و ماده را كه دو فردند و هر يك جفت ديگرى ميباشند و به اين لحاظ تعبير به زوجين شده است و بنابراين مضاف اليه كلّ مقدّر و زوجين مفعول احمل و اثنين صفت مؤكّده زوجين است و كلّ بدون تنوين نيز قرائت شده و در اينصورت زوجين مضاف اليه كلّ و اثنين مفعول احمل است و معنى آنستكه گفتيم حمل كن از هر دو زوجى از حيوانات دو فرد را و مراد واضح است كه بايد از هر نر و ماده حيوانى كه هر يك زوج ديگرند دو فرد را حمل نمايد و بنظر حقير اينكه تصريح به اثنين فرموده براى آنستكه گاهى زوجين گفته ميشود و از آن اراده ميشود دو فرد مانند زن و شوهر كه هر يك زوج ديگرى ميباشند و به آن دو زوجين گفته ميشود و گاهى زوجين گفته ميشود و از آن اراده ميشود چهار فرد مانند آنكه گفته ميشود دو جفت كفش يا دو جفت اسب و از آن اراده ميشود چهار لنگه و فرد و اينجا مراد معناى اول است و نيز مأمور شد كه حمل نمايد با خود در كشتى خانواده خود را يعنى عيال و پسران خود و زنان آنها را غير از واعله و كنعان كه زن و پسر آنحضرت بودند و مورد غضب الهى شده بودند براى كفرشان و مقدّر شده بود غرق آن دو و نيز حمل نمايد كسانيرا كه ايمان آوردند از بيگانگان و ايمان نياورده بودند با او يا به تبع او مگر هشتاد نفر كه عدّه آنها بالنّسبه به كفّار كم بود با آنكه ده و هشت نفر نيز نقل نمودهاند و حضرت نوح به آنها فرمود سوار شويد در كشتى مانند سوار شدنتان بر حيوانات و در موقع سير و وقوف آن نام خدا را ببريد چنانچه از روايت امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و بعضى گفتهاند مراد آنستكه بايد نام خدا را ببريد تا كشتى حركت كند و نيز بايد نام خدا را ببريد تا كشتى واقف شود چون مجرى و مرسى دو مصدرند يعنى بنام خدا است اجراء و اسراء آن كه بمعنى روان نمودن و باز داشتن است و گفتهاند چون ميخواستند كشتى حركت كند ميگفتند بسم اللّه مجربها حركت ميكرد و چون ميخواستند واقف شود ميگفتند بسم اللّه مرسيها واقف ميشد و بنظر حقير محتمل است مأمور شده باشند كه در وقت سوار و پياده شدن بگويند بسم اللّه الغفور الرّحيم لذا حضرت نوح پس از امر نمودن آنها را بسوارى بنام خدا براى اشاره به اين خصوصيّت اثبات دو صفت مغفرت و رحمت را براى پروردگار خود نموده است و گفتهاند پسران حضرت نوح كه در كشتى بودند سه نفر سام و حام و يافث بودند كه | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 82 | |||
عرب و عجم و روم و فارس از نسل سامند و نژاد اسود از نسل حام چون در كشتى با عيال خود خلوت نمود با آنكه از آن نهى شده بود و حضرت نوح او را نفرين كرد و اولادش سياه پوست شدند و ترك و چين و يأجوج و مأجوج از نسل يافثند و كسان ديگرى كه با حضرت نوح در كشتى بودند زن نداشتند و از آنها نسلى باقى نماند و تمام مردم دنيا از نسل حضرت نوحند لذا ملقّب به ابو البشر ثانى شده است و در روايت منقوله از امام باقر عليه السّلام اينمعنى تكذيب شده بود با دليل و قبلا ذكر شد و اللّه اعلم .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ اركَبُوا فِيها بِسمِ اللّهِ مَجراها وَ مُرساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (41) | |||
و فرمود باهل خود و مؤمنين سوار شويد در كشتي و تبرّك جوييد و بگوئيد بنام خدا در حال حركت كشتي و در حال سكون محققا پروردگار من هر آينه آمرزنده و مهربان است. | |||
وَ قالَ اركَبُوا فِيها امر اركبوا ارشادي است تابع مرشد اليه است و چون مرشد اليه بحكم عقل واجب است که حفظ نفس باشد از بلاي غرق لذا واجب است و متعلق خطاب اهل و مؤمنين غير اهل هستند و اما حيوانات را خود جمل فرمود بِسمِ اللّهِ در اول سوره حمد معناي بسم اللّه و اخبار وارده در فضيلت آن و موارد ورود اينکه ذكر شريف مفصلا بيان شده و در اينجا استعانت بنام خدا که از خطرات غرق نجات يابند مَجراها وَ مُرساها در اعراب اينکه دو كلمه اختلاف | |||
جلد 11 - صفحه 54 | |||
قرائت است لكن مطابق سياهي قرآن که فقط نزد ما معتبر است مجراها بفتح ميم است و مرسيها بضم ميم و هر دو جمله بفتح سين است مع الاشباع و هر دو اسم زمان است يعني زمان حركت سفينه و زمان سكون آن و قرار گرفتن آن بر زمين، و دارد در اخبار که هفت روز كشتي بر آب سير ميكرد و هفت شوط طواف كعبه معظمه نمود تا موقعي که آب فرو نشست و بر كوه جودي قرار گرفت که نجف اشرف باشد و دارد در اخبار که جسد حضرت آدم را هم در كشتي گذاشت و پس از فرود بر كوه جودي آنجا دفن نمود و قبري هم بر خود حفر كرد و قبري ديگر هم حفر نمود و لوحي در آن گذاشت و بر آن لوح نوشت اينکه قبري است که نوح نبي اللّه براي وصيّ پيغمبر آخر الزمان حفر كرده که ميدانست مرقد مطهر حضرت امير المؤمنين عليه السّلام اينجا است و در زيارتش ميخواني | |||
(السلام عليك و علي ضجيعيك آدم و نوح و علي جاريك هود و صالح) | |||
که هود و صالح در زمين وادي مدفون هستند. | |||
إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ آمرزنده گناهان رحيم عنايت كننده تفضلات و مراحم است | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 41)- نوح بسرعت بستگان و یاران با ایمان خود را جمع کرد و چون لحظه طوفان و فرا رسیدن مجازاتهای کوبنده الهی نزدیک میشد «به آنها دستور داد که به نام خدا بر کشتی سوار شوید، به هنگام حرکت و توقف کشتی نام خدا را بر زبان جاری سازید و به یاد او باشید» (وَ قالَ ارْکَبُوا فِیها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها). | |||
چرا میگویم: در همه حال به یاد او باشید و از یاد و نام او مدد بگیرید؟ | |||
«برای این که پروردگار من آمرزنده مهربان است» (إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ). | |||
به مقتضای رحمتش این وسیله نجات را در اختیار شما بندگان با ایمان قرار داده و به مقتضای آمرزشش از لغزشهای شما میگذرد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۵
ترجمه
هود ٤٠ | آیه ٤١ | هود ٤٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِسْمِ اللهِ»: به نام خدا. با یاری و نگهداری و قوّت و قدرت خدا. «مَجْری»: حرکت. زمان حرکت. مسیر حرکت. مصدر میمی و اسم زمان و مکان است. «مُرْسی»: لنگر انداختن. زمان ایستادن. لنگرگاه. مصدر میمی و اسم زمان و مکان است و از ماده (رسو) میباشد. «بِسْمِ اللهِ مَجْریها وَ مُرْساها»: این جمله میتواند متّصل به (إِرْکَبُوا) و حال از ضمیر (و) بوده و تقدیر چنین باشد: مُسَمّینَ اللهَ. یا این که: قائِلینَ بِسْمِ الله وَقْتَ إِجْرائِها وَ وَقْتَ إرْسائِها. و همچنین میتواند کلام جداگانهای باشد و مژدهای از سوی پروردگار به حفظ و حراست کشتی در همه احوال بشمار آید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ... (۳) فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَ مَنْ... (۱)
وَ يَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّيِّئَةِ... (۲) فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَ مَنْ... (۱) وَ قُلْ رَبِ أَنْزِلْنِي مُنْزَلاً... (۲) وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ... (۱) لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَ... (۲) وَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا... (۱) وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ... (۳) وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَ قَدْرِهِ... (۱) فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ... (۱)
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود
- قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )
- مراد از خطاب خداوند به نوح (ع ): كشتى را پيش چشمان ما و به وحى ما بساز و...
- مسخره كردن قوم نوح (ع )، كشتى ساختن او را و جواب آن حضرت به آنان
- معناى جمله : ((و فار التنور)) و اقوال مختلفى كه در معناى تنور و فوران آن گفته اند
- معناى جمله : ((بسم اللّه مجريها و مرسيها)) و احتمالاتى كه درباره مفردات اين جمله ومعناى آن ذكر شده است
- گفتگوى نوح (ع ) كه از كفر درونى پسرش اطلاع نداشت ، با او
- اتمام عذاب ، و امر تكوينى خداى تعالى به سكون و آرامش زمين و آسمان (يا ارض ابلعىماءك و...)
- نكات ادبى و بلاغت شگفتى كه در آيه : ((وقيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى ...)) ديده مى شود
- دلسوزى نوح (ع ) براى پسرش در قالب استفسار از خداى تعالى و ادبى كه آنحضرت در سخن گفتن درباره پسرش ، در برابر احكم الحاكمين به كار برده است
- مراد از اينكه پسر نوح (ع ) از اهل آن حضرت نبوده است (انه ليس من اهلك )
- چند قول ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح ))
- منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح )
- نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده است
- بيان اينكه اين كلام نوح (ع ) كه به خدا عرض كرد: ((و الا تغفر لى و ترحمنى اكن منالخاسرين )) اظهار شكر است
- خطاب و امر به هبوط به نوح (ع ) و همراهانش ، دومين امر به هبوط به بشر، بعد از امربه هبوط آدم (ع ) بوده است
- مراد از جمله : ((و على امم ممن معك )) در خطاب خداوند به نوح (ع )
- بحث روايتى (رواياتى در مورد داستان نوح و قوم او، درذيل آيات شريفه گذشته )
- داستان حضرت نوح (ع ) از زبان مبارك امام صادق (ع )
- روايتى در ارتباط با فوران تنور از امير المؤ منين (ع )
- دو روايت از امام باقر (عليه السلام ) درباره حضرت نوح (ع ) و شريعت او
- رواياتى درباره پسر نوح (ع ) و تفسير اينكه به نوح (ع ) فرمود: او ازاهل تو نيست و عمل غير صالح است
- ۱ - اجمالى از اصل داستان
- ۲ - داستان نوح (عليه السلام ) در قرآن انحراف تدريجى بشر از فطرت انسانى وپيدايش اختلاف طبقاتى بعد از حضرت آدم (ع ) و بعثت و رسالت حضرت نوح (ع
- دين و شريعت نوح (ع )
- زحمات طاقت فرسايى كه آن حضرت در كار دعوتمتحمل شد
- مدت زيستن نوح (ع ) در ميان قوم خود
- كشتى ساختن آن حضرت
- نزول عذاب و آمدن طوفان
- پايان ماجرا و پياده شدن نوح و همراهانش از كشتى
- داستان پسر غرق شده نوح (ع )
- ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و...
- ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى
- موارد مخالفت و تفاوت داستان نوح (ع ) در تورات با آنچه در قرآن آمده است
- ۵- داستان طوفان نوح (ع ) در تواريخ و اسطوره هاى سايرملل
- ۶- آيا نبوت نوح (ع ) جهانى و براى همه بشر بوده است ؟
- شرحى در مورد نبوت و بعثت انبياء و جواب به بعضاهل سنت كه منكر عموميت رسالت نوح (ع ) هستند
- انسان در مسير كمالى خود (به طبع ثانوى ) ناچار از حيات اجتماعى و تعاونى است
- ضرورت وجود قانون در حيات اجتماعى بشر
- علاوه بر بهره مندى او از عقل و تفكر، هدايت تشريعى انسان از راه وحى و نبوت ، براىرسيدن به كمال و سعادت ضرورى و لازم است
- عمل نكردن بشر به تعاليم وحى ، نمى توانددليل بر لغو بودن ارسال رسل و انزال كتب باشد
- شريعت نوح (ع ) كه نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است
- آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره
- بيان نادرستى سخن صاحب المنار و اشاره به اينكه آيات قرآنى ظاهر در اين است كهطوفان نوح همه زمين را فرا گرفته بوده است
- ۱- زمين هاى رسوبى
- ۲- عامل پيدايش قشرها و طبقات زمين ، همان طبقات رسوبى بوده اند
- ۳- توسعه و گسترش درياها به علت سرازير شدن سيلابها به طرف آنها
- ۴- در عهد طوفان چه عواملى باعث زياد شدن آبها و شدتعمل آنها شدند؟
- ۵- نتيجه بحث و انطباق مباحث گذشته از زمين شناسى با وقوع طوفان نوح
- ۸- عمر طولانى نوح (ع )
- ۹- كوه جودى كجا است ؟
- و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟
- ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه وتمثيل غير محسوس به محسوس
- ۲ - توجه به خدا از راه عبادت ، بر مبناى اصل كلى و فطرى خضوع ضعيف در برابرقوى
- در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست
- ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟
- ۴- چرا براى ارباب انواع و خدايان ديگر مجسمه ساختند ولى براى خداى تعالى مجسمهنساختند؟
- ۵- وثنيت صائبه
- ۶- وثنيت برهميه
- ۷- وثنيت بودايى ، شخصيت و تعاليم بودا
- ۸- وثنيت عرب
- ۹- دفاع اسلام از توحيد و مبارزه اش با وثنيت
- ۱۰- بناى سيره رسول خدا (ص ) بر توحيد و نفى شركاء
- ۱- تناسخ در نظر وثنى مذهبان
- ۲ - سرايت شرك در عبادت از وثنى ها به ساير اديان
- ۳- اسلام گرايش به وثنيت و شرك را چگونه اصلاح كرد؟
- ۴- پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومين و اولياءاللّه (عليهم السلام ) و اظهارمحبت به ايشان
- فرق بين شرك و استشفاع
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ «41»
و (نوح به مسافران كشتى) گفت: بر آن سوار شويد كه حركت و توقّفش با نام خداست. همانا پروردگار من آمرزنده و مهربان است.
نکته ها
ابوذر، صحابى بزرگ رسول خدا صلى الله عليه و آله، در حالى كه حلقهى در كعبه را گرفته بود، با صداى بلند مىگفت: اى مردم! با دو گوش خود شنيدم كه پيامبر صلى الله عليه و آله مىفرمود: «مَثل اهلبيتى كمثل
«1». بحار، ج 11، ص 312.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 4 - صفحه 60
سفينة نوح، مَن رَكبها نَجى و مَن تَخلّف عنها هلك» اهلبيت من همچون كشتى نوحاند كه هر كس بر آن سوار شد، نجات يافت و هر كه از آن دورى گزيد هلاك شد. البتّه اين حديثِ پيامبر صلى الله عليه و آله را ديگر بزرگان صدر اسلام؛ همچون ابوسعيد خدرى، ابنعباس، عبداللّهبن زبير و انسبن مالك نيز نقل كردهاند و در كتب معروف اهلسنّت آمده است. «1»
اگر اين حديثِ متواتر را در كنار حديث متواتر ديگرى بگذاريم كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
مسلمانان 73 فرقه مىشوند و تنها يك فرقه از آنها اهل نجات مىباشد، «فرفةٌ ناجية»، روشن مىشود كه خود پيامبر صلى الله عليه و آله مصداق فرقهى ناجيه را اهلبيت خود معرّفى كرده و فرموده است: «مَن ركبها نجى»، كه كلمهى «نجى» مفسّر همان كلمهى «ناجيه» است.
در روايات آمده، آغاز سير كشتى اوّل ماه رجب «2» واز مسجد كوفه بوده است. «3»
پیام ها
1- شروع هر كار با نام خداوند، رمز توكّل و استمداد و رنگ الهى دادن به آن كار است. «ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ»
2- حركت و توقّف، هر دو بايد با استمداد از خدا باشد. «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها»
3- كشتى وسيلهاى بيش نيست، انسان بايد به ياد خدا باشد كه همه چيز به ارادهى اوست. «ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ»
4- نجات پيروان نوح از طوفان، پرتوى از ربوبيّت، مغفرت و رحمت الهى است.
ارْكَبُوا ... إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
«1». طبرى در معجمكبير، حاكم نيشابورى در مستدرك، ابنكثير در تفسيرش، سيوطى در تاريخ خلفا ابن قتيبه در عيونالاخبار، طبرى در ذخائر العقبى، خطيب بغدادى در تاريخ بغداد، ابونعيم در حليةالاولياء، ابن ابىالحديد در شرح نهجالبلاغه، آلوسى در روح المعانى و ديگر كتب كه شرح مفصّل آن در احقاقالحق جلد 9 صفحه 270 به بعد آمده است.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». كافى، ج 3، ص 492.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 61
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (41)
خلاصه آب از زمين جوشيدن و از آسمان مانند سيل آمدن:
وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها: و خطاب فرمود حق تعالى به نوح كه يا قوم سوار شويد در كشتى و آن را مركوب خود گردانيد، چه آن مركبى است در آب مانند مركب در خشكى در حالتى كه گوئيد: بِسْمِ اللَّهِ: به نام خداى تعالى يا در حالتى كه نام برندگان خدا باشيد، يعنى متبرك شويد به نام نامى حضرت احديت.
مَجْراها وَ مُرْساها: وقت راندن كشتى و هنگام باز شدن آن. نزد بعضى معنى آنكه: به نام خدا است رفتن و ايستادن كشتى؛ چه در خبر آمده: چون جريان آن را خواستى، بسم اللّه گفتى؛ و چون اراده توقف آن را نمودى، بسم اللّه گفتى. پس نوح عليه السّلام ايشان را بر اين وجه تعليم نمودى و گفتى: إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ: بدرستى كه پروردگار من هرآينه آمرزنده مؤمنان، مهربان بر ايشان كه از بلاى طوفان و غرق، ايشان را نجات داد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
حَتَّى إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلاَّ مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِيلٌ (40) وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (41)
ترجمه
تا وقتى كه آمد فرمان ما و جوشيد آن تنور گفتيم حمل كن در آن از هر حيوانى نر و ماده دو فرد و خانواده خود را مگر كسيرا كه پيشى گرفته است بر او آنحكم و كسيرا كه ايمان آورده است و ايمان نياورده بودند با او مگر كمى
و گفت سوار شويد در آن بنام خدا در وقت راندن آن و هنگام باز داشتن آن همانا پروردگار من هر آينه آمرزنده مهربان است.
تفسير
در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه چون حضرت نوح از ساختن كشتى فراغت يافت با آنكه موعد مقرّر بين او و خداوند در هلاك قومش جوشيدن تنور بود و بجوش آمد زن او خبر داد بآنحضرت كه آب از تنور جوشيد و او بر خواست و در تنور را مهر كرد و رفت و آب ساكن شد تا آنحضرت كسانيرا كه ميخواست داخل كشتى كند كرد و مراجعت نمود و مهر را برداشت و خداوند آن آب و ساير چشمههاى زمين را جارى فرمود و درهاى آسمان را براى ريزش آب گشود و آنچه مقدّر بود غرق شود شد و نجّارى كشتى در وسط مسجد كوفه انجام يافت و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام قريب باين مضمون را نقل نموده و در مجمع از آنحضرت نقل نموده كه تنور در خانه پيرزن مؤمنهاى بود در جانب راست مسجد كوفه و در منهج رواياتى نقل نموده كه كاشف است از آنكه آن مسجد از قديم معبد انبياء عظام بوده و در شب معراج حضرت ختمى مرتبت در آنجا فرود آمده و نماز گذارده و مزيّت ثواب نماز گذاردن در آن براى اين شرافت است و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون حضرت نوح از ساختن كشتى فراغت يافت خداوند امر فرمود او را كه بخواند تمامى حيوانات زمين را بزبان سريانى و خواند و حاضر شدند و از هر جنس از اجناس حيوانات يك نر و يك ماده در كشتى جاى داد و در تمام دنيا هشتاد نفر به او ايمان آورده بودند و نجّارى كشتى در مسجد
جلد 3 صفحه 80
كوفه بعمل آمد و چون روز موعود الهى رسيد زوجه او تفحّص ميكرد در محلّى از مسجد كوفه كه معروف به فار التنّور است ناگاه صيحهاى كشيد و حضرت نوح براى هر نوعى از انواع حيوان در كشتى محلّى تعيين نموده بود و غذاء مناسب آنها را تهيه كرده بود و چون صداى زوجه خود را شنيد نزديك تنور آمد و گلى بر آن نهاد و مهر كرد تا تمام حيوانات را داخل كشتى نمود و مراجعت كرد و مهر و گل را برداشت و آفتاب گرفت و آب از آسمان سرازير شد يكپارچه نه قطره قطره و زمين تمامى چشمههاى آب شد و آنچه مقدّر بود غرق گرديد و در مجمع از آنحضرت و در معانى از امام باقر عليه السّلام عدد اهل ايمان در هشت نفر تعيين شده است.
و از آنحضرت روايت شده كه تمام اهل زمين از اولاد نوح عليه السّلام نيستند چون خداوند در اين آيه امر فرموده است او را به آنكه اهل ايمان را در كشتى جاى دهد و در آيه ديگر خبر از وجود ذريّه آنها داده است آنجا كه فرموده ذريّة من حملنا مع نوح و در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح ازواج ثمانيه را كه در اواخر سوره انعام ذكر شده يعنى شتر و گاو و گوسفند و بز از هر جنس نر و ماده دو نوع اهلى و وحشى را در كشتى جاى داد و در مجمع و قمّى ره از آنحضرت نقل نموده كه خداوند قبل از طوفان چهل سال ارحام زنان را عقيم فرمود كه نزائيدند و تمام حيوانات را نوح عليه السّلام احضار فرمود به امر خداوند و از هر جنس حيوانى يك جفت نر و ماده در كشتى قرار داد مگر موش كه يك جفت از دماغ خوك، و گربه كه يك جفت از دماغ شير بعد از دست كشيدن حضرت نوح به جبين آن دو حيوان بعطسه آن دو بيرون افتادند و در كافى و عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه طول كشتى يكهزار و دويست ذراع و عرضش هشتصد ذراع و ارتفاعش هشتاد ذراع بود و قمّى ره نيز اينمعنى را از آنحضرت نقل نموده و بعضى از اين معانى مذكوره در روايات ديگرى تأييد شده و آنكه مدّت ساختن كشتى هشتاد سال بوده است و تكذيب فرمودهاند قول عامّه را كه گفتهاند مدّت آن پانصد سال بوده و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام مجرى و مرسى را به مسير و موقف تفسير فرموده و بنابراين مفاد دو آيه شريفه آنستكه نوح عليه السّلام منتظر عذاب الهى بود براى قومش تا وقتى كه به امر خداوند تنور معهود بجوش آمد و آب از آن فوران نمود و وحى شد به آنحضرت كه حمل نمايد در كشتى معهود از
جلد 3 صفحه 81
هر نوع حيوانى نر و ماده را كه دو فردند و هر يك جفت ديگرى ميباشند و به اين لحاظ تعبير به زوجين شده است و بنابراين مضاف اليه كلّ مقدّر و زوجين مفعول احمل و اثنين صفت مؤكّده زوجين است و كلّ بدون تنوين نيز قرائت شده و در اينصورت زوجين مضاف اليه كلّ و اثنين مفعول احمل است و معنى آنستكه گفتيم حمل كن از هر دو زوجى از حيوانات دو فرد را و مراد واضح است كه بايد از هر نر و ماده حيوانى كه هر يك زوج ديگرند دو فرد را حمل نمايد و بنظر حقير اينكه تصريح به اثنين فرموده براى آنستكه گاهى زوجين گفته ميشود و از آن اراده ميشود دو فرد مانند زن و شوهر كه هر يك زوج ديگرى ميباشند و به آن دو زوجين گفته ميشود و گاهى زوجين گفته ميشود و از آن اراده ميشود چهار فرد مانند آنكه گفته ميشود دو جفت كفش يا دو جفت اسب و از آن اراده ميشود چهار لنگه و فرد و اينجا مراد معناى اول است و نيز مأمور شد كه حمل نمايد با خود در كشتى خانواده خود را يعنى عيال و پسران خود و زنان آنها را غير از واعله و كنعان كه زن و پسر آنحضرت بودند و مورد غضب الهى شده بودند براى كفرشان و مقدّر شده بود غرق آن دو و نيز حمل نمايد كسانيرا كه ايمان آوردند از بيگانگان و ايمان نياورده بودند با او يا به تبع او مگر هشتاد نفر كه عدّه آنها بالنّسبه به كفّار كم بود با آنكه ده و هشت نفر نيز نقل نمودهاند و حضرت نوح به آنها فرمود سوار شويد در كشتى مانند سوار شدنتان بر حيوانات و در موقع سير و وقوف آن نام خدا را ببريد چنانچه از روايت امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و بعضى گفتهاند مراد آنستكه بايد نام خدا را ببريد تا كشتى حركت كند و نيز بايد نام خدا را ببريد تا كشتى واقف شود چون مجرى و مرسى دو مصدرند يعنى بنام خدا است اجراء و اسراء آن كه بمعنى روان نمودن و باز داشتن است و گفتهاند چون ميخواستند كشتى حركت كند ميگفتند بسم اللّه مجربها حركت ميكرد و چون ميخواستند واقف شود ميگفتند بسم اللّه مرسيها واقف ميشد و بنظر حقير محتمل است مأمور شده باشند كه در وقت سوار و پياده شدن بگويند بسم اللّه الغفور الرّحيم لذا حضرت نوح پس از امر نمودن آنها را بسوارى بنام خدا براى اشاره به اين خصوصيّت اثبات دو صفت مغفرت و رحمت را براى پروردگار خود نموده است و گفتهاند پسران حضرت نوح كه در كشتى بودند سه نفر سام و حام و يافث بودند كه
جلد 3 صفحه 82
عرب و عجم و روم و فارس از نسل سامند و نژاد اسود از نسل حام چون در كشتى با عيال خود خلوت نمود با آنكه از آن نهى شده بود و حضرت نوح او را نفرين كرد و اولادش سياه پوست شدند و ترك و چين و يأجوج و مأجوج از نسل يافثند و كسان ديگرى كه با حضرت نوح در كشتى بودند زن نداشتند و از آنها نسلى باقى نماند و تمام مردم دنيا از نسل حضرت نوحند لذا ملقّب به ابو البشر ثانى شده است و در روايت منقوله از امام باقر عليه السّلام اينمعنى تكذيب شده بود با دليل و قبلا ذكر شد و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ اركَبُوا فِيها بِسمِ اللّهِ مَجراها وَ مُرساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (41)
و فرمود باهل خود و مؤمنين سوار شويد در كشتي و تبرّك جوييد و بگوئيد بنام خدا در حال حركت كشتي و در حال سكون محققا پروردگار من هر آينه آمرزنده و مهربان است.
وَ قالَ اركَبُوا فِيها امر اركبوا ارشادي است تابع مرشد اليه است و چون مرشد اليه بحكم عقل واجب است که حفظ نفس باشد از بلاي غرق لذا واجب است و متعلق خطاب اهل و مؤمنين غير اهل هستند و اما حيوانات را خود جمل فرمود بِسمِ اللّهِ در اول سوره حمد معناي بسم اللّه و اخبار وارده در فضيلت آن و موارد ورود اينکه ذكر شريف مفصلا بيان شده و در اينجا استعانت بنام خدا که از خطرات غرق نجات يابند مَجراها وَ مُرساها در اعراب اينکه دو كلمه اختلاف
جلد 11 - صفحه 54
قرائت است لكن مطابق سياهي قرآن که فقط نزد ما معتبر است مجراها بفتح ميم است و مرسيها بضم ميم و هر دو جمله بفتح سين است مع الاشباع و هر دو اسم زمان است يعني زمان حركت سفينه و زمان سكون آن و قرار گرفتن آن بر زمين، و دارد در اخبار که هفت روز كشتي بر آب سير ميكرد و هفت شوط طواف كعبه معظمه نمود تا موقعي که آب فرو نشست و بر كوه جودي قرار گرفت که نجف اشرف باشد و دارد در اخبار که جسد حضرت آدم را هم در كشتي گذاشت و پس از فرود بر كوه جودي آنجا دفن نمود و قبري هم بر خود حفر كرد و قبري ديگر هم حفر نمود و لوحي در آن گذاشت و بر آن لوح نوشت اينکه قبري است که نوح نبي اللّه براي وصيّ پيغمبر آخر الزمان حفر كرده که ميدانست مرقد مطهر حضرت امير المؤمنين عليه السّلام اينجا است و در زيارتش ميخواني
(السلام عليك و علي ضجيعيك آدم و نوح و علي جاريك هود و صالح)
که هود و صالح در زمين وادي مدفون هستند.
إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ آمرزنده گناهان رحيم عنايت كننده تفضلات و مراحم است
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 41)- نوح بسرعت بستگان و یاران با ایمان خود را جمع کرد و چون لحظه طوفان و فرا رسیدن مجازاتهای کوبنده الهی نزدیک میشد «به آنها دستور داد که به نام خدا بر کشتی سوار شوید، به هنگام حرکت و توقف کشتی نام خدا را بر زبان جاری سازید و به یاد او باشید» (وَ قالَ ارْکَبُوا فِیها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها).
چرا میگویم: در همه حال به یاد او باشید و از یاد و نام او مدد بگیرید؟
«برای این که پروردگار من آمرزنده مهربان است» (إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ).
به مقتضای رحمتش این وسیله نجات را در اختیار شما بندگان با ایمان قرار داده و به مقتضای آمرزشش از لغزشهای شما میگذرد.
نکات آیه
۱- نوح(ع) ، پس از شروع طوفان و انجام مقدمات حرکت،ازپیروان و خانواده اش خواست تا بر کشتى سوار شوند. (و قال ارکبوا فیها) به نظر مى رسد جمله «قال ارکبوا ...» عطف بر جملاتى مقدر باشد که به خاطر دخالت نداشتن آنها در هدفهاى نقل ماجرا بیان نشده است; یعنى: قلنا احمل فیها ... ففعل کذا و کذا و قال ارکبوا فیها .... و لذا در برداشت «انجام مقدمات حرکت» آورده شد.
۲- کشتى نوح ، با نام خدا حرکت مى کرد و با نام خدا از حرکت باز مى ایستاد. (بسم الله مجریها و مرسیها) «مجرى» و «مرسى» مصدرهاى میمى هستند و در کلام مبتدا واقع شده اند و به ترتیب به معناى «جرى» (حرکت کردن) و «إرساء» (از حرکت بازداشتن) مى باشد. حرف «باء» براى استعانت و «بسم الله» خبر براى «مجریها ...» است. بنابراین جمله «بسم الله مجریها ...» چنین معنا مى شود: [نوح گفت: ]حرکت این کشتى و نیز بازداشتن آن از حرکت، با نام خدا تحقق مى یابد.
۳- خداوند ، غفور (بسیار آمرزنده) و رحیم (مهربان) است. (إن ربى لغفور رحیم)
۴- اتکا به مغفرت و رحمت خدا براى نجات از حادثه طوفان ، توصیه نوح(ع) به پیروان خویش (قال ارکبوا فیها ... إن ربى لغفور رحیم) نوح(ع) با یادآورى مغفرت و رحمت الهى ، پس از فرمانش مبنى بر سوار شدن به کشتى ، درصدد بیان این حقیقت بود که کشتى تنها یک وسیله است و آنچه تأمین کننده نجات مى باشد شمول مغفرت و رحمت الهى است.
۵- پیروان نوح ، به هنگام سوارشدن بر کشتى نجات ، نگران گناهان و تخلفات خویش بودند. (قال ارکبوا فیها ... إن ربى لغفور رحیم)
۶- نجات پیروان نوح از حادثه طوفان ، پرتوى از مغفرت و رحمت الهى بود. (قال ارکبوا فیها ... إن ربى لغفور رحیم)
۷- نوح(ع) ، واسطه شمول مغفرت و رحمت خداوند بر مؤمنان و پیروان او (إن ربى لغفور رحیم) به دلیل «ارکبوا» که خطاب به پیروان نوح است، متعلق «غفور» و «رحیم» نیز پیروان آن حضرت مى باشد; یعنى: إن ربى لغفور لکم رحیم بکم. (خداوند آمرزنده شما و نازل کننده رحمت بر شماست). لازمه این سخن آن بود که نوح مى فرمود: «ربکم» (پرورگار شما) نه «ربى». این جابه جایى بیانگر این نکته است که: خداوند به واسطه نوح(ع)، مغفرت و رحمت خویش را به پیروان او مى گستراند.
۸- بخشش گناهان بندگان وگسترش رحمت بر آنان، جلوه اى از ربوبیت خداوند (إن ربى لغفور رحیم)
روایات و احادیث
۹- «عن أبى عبدالله(ع): إن نوحاً(ع) رکب السفینة أوّل یوم من رجب ...;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است: حضرت نوح اول ماه رجب بر کشتى سوار شد...».
۱۰- «عن أبى عبدالله(ع) قال: جاء رجل إلى أمیرالمؤمنین(ع) و هو فى مسجد الکوفة فقال (ع): ... صلّ فى هذا المسجد ... منه سارت سفینة نوح ...;[۲] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: امیرالمؤمنین(ع) در مسجد کوفه بود. مردى نزد وى آمد،آن حضرت فرمود:...در این مسجد نماز بخوان... از همین مسجد کشتى نوح سیر خود را آغاز کرد ...».
موضوعات مرتبط
- آمرزش: واسطه هاى آمرزش ۷
- اسماء و صفات: رحیم ۳; غفور ۳
- بسمله: آثار بسمله ۲
- توکل: توکل به آمرزش خدا ۴; توکل به رحمت خدا ۴
- خدا: نشانه ها ىآمرزش خدا ۶; نشانه هاى ربوبیت خدا ۸; نشانه هاى رحمت خدا ۶
- رحمت: واسطه هاى رحمت ۷
- گناه: آمرزش گناه ۸
- ماه رجب: ۹
- مؤمنان: آمرزش مؤمنان ۷; رحمت بر مؤمنان ۷، ۸
- مسجد کوفه: ۱۰
- نوح(ع): آمرزش پیروان نوح(ع) ۷; توصیه هاى نوح(ع) ۴; دعوت از پیروان نوح(ع) ۱; دعوت از خانواده نوح(ع) ۱; دعوتهاى نوح(ع) ۱; رحمت بر پیروان نوح(ع) ۷; زمان حرکت کشتى نوح(ع) ۹; عوامل توقف کشتى نوح(ع) ۲; عوامل حرکت کشتى نوح(ع) ۲; فضایل نوح(ع) ۷; قصه نوح(ع) ۱، ۲، ۵; گناهان پیروان نوح(ع) ۵; مبدأ حرکت کشتى نوح(ع) ۱۰; نجات از طوفان نوح(ع) ۴، ۶; نجات پیروان نوح(ع) ۶;نگرانى پیروان نوح(ع) ۵; نقش نوح(ع) ۷; نوح(ع)و نجات پیروان نوح(ع) ۱; نوح(ع) و نجات خانواده نوح(ع) ۱