التوبة ١٠١: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[هود ٨٦ | بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَکُمْ إِنْ...]] (۰) | [[هود ٨٦ | بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَکُمْ إِنْ...]] (۰) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
«شیخ طوسى» چنین روایت گردیده که این آیه درباره عینیة بن حصین و یاران او نازل گردیده است. | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۱#link274 | آيات ۱۰۶ - ۹۷، سوره توبه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۱#link274 | آيات ۱۰۶ - ۹۷، سوره توبه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۲#link275 | بيان آيات شريفه مربوط به وضع اعراب از لحاظ كفر و نفاق و ايمان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۲#link275 | بيان آيات شريفه مربوط به وضع اعراب از لحاظ كفر و نفاق و ايمان]] | ||
خط ۵۱: | خط ۵۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۳#link290 | گفتارى پيرامون زكات و ساير صدقات (نظر اسلام درباره اجتماع و حقوق مالى آن و مزايا و ويژگيهاى نظام ماليه عمومى در اسلام )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۳#link290 | گفتارى پيرامون زكات و ساير صدقات (نظر اسلام درباره اجتماع و حقوق مالى آن و مزايا و ويژگيهاى نظام ماليه عمومى در اسلام )]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۴۷#link76 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۴۷#link76 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ «101» | |||
و از ميان باديهنشينانِ پيرامونِ شما، گروهى منافقند و از اهل مدينه نيز عدّهاى بر نفاق خو گرفتهاند، تو آنان را نمىشناسى، (ولى) ما آنها را مىشناسيم! بزودى آنان را دوبار عذاب خواهيم كرد، سپس به سوى عذابى سهمگين، بازگردانده مىشوند. | |||
---- | |||
«1». روايات در الغدير، (ج 3، ص 220- 240) و احقاقالحق، (ج 3، ص 114- 120) آمده است. | |||
«2». تفسير قرطبى، ج 5، ص 3075؛ به نقل از مستدرك حاكم. | |||
جلد 3 - صفحه 495 | |||
===نکته ها=== | |||
«مَرَدُوا» به معناى ممارست و تمرين بر صفت و كارى است تا آنجا كه خوى و خصلتى را ايجاد كند. | |||
دوبار عذاب، «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ» يكى رسوايى ميان مردم است و يكى سخت جان دادن. | |||
چنانكه در آيهى 50 سوره انفال آمده است: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ»، فرشتگان مرگ، به صورت و پشت آنان سيلى مىزنند. و شايد مراد از دوبار عذاب، عذاب روحى و عذاب جسمى باشد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- مواظب منافقانى باشيم كه در كنار و اطراف ما هستند. «حَوْلَكُمْ» | |||
2- كفر و نفاقِ باديهنشينان، شديد، ولى علنى است، امّا نفاق شهرنشينان مرموزانهتر است. «مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ» | |||
3- نفاق، مراحلى دارد؛ گاهى سطحى و گاهى ريشهدار است. مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ ... | |||
4- پيامبر، بدون عنايت و تعليم الهى، غيب نمىداند. «لا تَعْلَمُهُمْ» | |||
5- آنان كه بر انحراف اصرار ورزند و خو بگيرند، عذابشان بيشتر است. «مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ، سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ» | |||
6- منافق، در دنيا و آخرت گرفتار است و گرفتاريش چندان دور نيست. «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ (101) | |||
بعد از آن در حق اهل نفاق مىفرمايد: | |||
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ: و بعضى از آنانكه اطراف شهر شمايند از اهل بوادى، منافقانند مانند اسلم و اشجع و غفار و قوم او و جهينه و مزينه كه كلمه شهادت گويند و به نماز و روزه قيام مىنمايند، لكن منافقند. | |||
وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ: و از اهل شهر شما نيز قومى هستند كه، مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ: خو كرده و متمرد شده و مصر و ماهر گشته در نفاق، و در منافقى به مرتبهاى مهارت دارند كه تو اى پيغمبر با وجود كمال فطنت و صدق كياست و فراست خود: لا تَعْلَمُهُمْ: نمىدانى ايشان را، يعنى كفر را در سويداى دل خود پنهان دارند و آثار ايمان و احسان به ظهور آرند، پس تو آنها را به اعيان نمىشناسى. نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ: ما مىدانيم كه از درونه دل و مكنونه خاطر آگاه و | |||
ج5، ص 190 | |||
مطلعيم. | |||
سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ: زود باشد كه عذاب كنيم ايشان را دو مرتبه: 1- به رسوائى و قتل در دنيا و ديگر به عذاب قبر. 2- يكى اخذ زكات و ديگر تكليف جهاد. 3- ابن عباس گفته: عذاب آنها در دنيا يكى آن بود كه روز جمعه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خطبه خواند، بعد از آن اشاره فرمود به اهل نفاق و نام آنها را برد و گفت: منافق هستيد و از مسجد بيرون رويد، رسوا شده و خارج شدند و عذاب دوم قبر است. 4- عذاب اول كشتن و اسيرى و دوم عذاب قبر. | |||
5- عذاب اول شمشير روز «بدر» و دوم عذاب قبر. 6- عذاب اول محسن دنيوى از فقر و خوف و امراض، و دوم عذاب قبر است. | |||
ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ: بعد از آن گردانيده شوند به عذابى بزرگ كه آتش جهنم است در روز قيامت. | |||
شأن نزول «1»- مفسران چنين نقل نموده كه ده نفر از مخلصين مسلمين بدون عذر، تخلف ورزيدند، چون از تهديدات در باره متخلفان خبر يافتند، پشيمان شده گفتند: چگونه جايز باشد كه ما در سايه و راحت و آسايش، لكن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و اصحاب رنج و سختى سفر كشند. هفت نفر آنها، خود را به ستونهاى مسجد بسته، سوگند خوردند كه نگذارند كسى ايشان را بازنمايد تا وقتى كه به حكم خدا گشاده شوند. حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله از جنگ تبوك مراجعت، به مسجد آمده، ايشان را ديد، صورت حال عرض كردند، حضرت فرمود: من نيز سوگند مىخورم كه ايشان را نگشايم تا وقتى كه امر رسد، چه اينها تنعم ورزيده و از مصاحبت ما باز ايستاده به جهاد رغبت نكردند؛ آيه شريفه نازل شد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ (101) وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (102) | |||
ترجمه | |||
و از جمله كسانيكه در اطراف شمايند از باديهنشينان منافقانند و از اهل مدينه نيز كه ممارست نمودند بر نفاق نميدانى آنها را ما ميدانيم آنها را زود باشد عذاب كنيم آنها را دو بار پس برگردانيده شوند بسوى عذاب بزرگ | |||
و ديگرانى كه اقرار نمودند بگناهانشان آميختند كردار خوب و كردار بد را شايد خدا بپذيرد توبه آنها را همانا خدا آمرزنده مهربان است. | |||
تفسير | |||
بعضى از اهل مدينه و اعراب حوالى آن منافقان ماهر در نفاقند كه بتمرين | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 616 | |||
و ممارست چنان مسلّط بر آن شدهاند كه تو اى پيغمبر با كمال فراست و كياست نمى- شناسى آنها را چون بهيچ وجه نمىگذارند باطنشان ظاهر شود من مىشناسم آنها را و مطّلعم بر ضمائر خلق و بعد از اين دو بار آنها را عذاب ميكنم بار اول وقتى است كه ملائكه قبض روح آنها را مينمايند كه ميزنند بوجوه و ادبارشان بار دوم عذاب قبر است پس از آن بر گردانده ميشوند بعالم آخرت و قيامت كبرى و عذاب بزرگشان آنجا است چنانچه در جوامع فرموده است اين حال اين دسته از مردم است و ديگرانى هستند كه نفاق ندارند معصيت ميكنند بعد اقرار مينمايند و توبه ميكنند و خدا از تقصير آنها ميگذرد چون آمرزنده و مهربان است و البته اينها اعمال صالحه هم دارند از قبيل اعتقادات حقّه و توبه و خجلت از گناه نزد اهل تقوى و امثال اينها از اعمال حسنه و در مجمع از امام باقر (ع) نقل نموده كه نازل شده است در باره ابو لبابة بن منذر كه قصه آن در ذيل آيه يا ايّها الّذين آمنوا لا تخونوا اللّه و الرّسول در اوايل سوره انفال گذشت و در كافى و عياشى از آنحضرت نقل نموده كه اين جماعت قومى از اهل ايمانند كه احيانا معاصى از آنها صادر ميشود كه در نظر اهل ايمان عيب است و كراهت دارند از آن و اميد است خدا بپذيرد توبه آنها را و نيز عياشى از آنحضرت در اين آيه نقل نموده كه عسى از خدا واجب است و اين در باره گناهكاران از شيعيان ما نازل شده است و بنظر حقير عسى دلالت دارد بر آنكه اين مورد قابل گذشت و مغفرت است و خدا رحمت خود را از محل قابل دريغ نمىفرمايد چون بخل در مبدء فيّاض نيست لذا واجب ميشود. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مِمَّن حَولَكُم مِنَ الأَعرابِ مُنافِقُونَ وَ مِن أَهلِ المَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَي النِّفاقِ لا تَعلَمُهُم نَحنُ نَعلَمُهُم سَنُعَذِّبُهُم مَرَّتَينِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلي عَذابٍ عَظِيمٍ (101) | |||
و از كساني که اطراف شما مسلمين هستند از اعراب منافق هستند و از اهل مدينه که اينها فرو رفتند بر نفاق و ثابت ماندند بر آن زود باشد که اينها را دو مرتبه عذاب كنيم شما آنها را نميداني ما ميدانيم پس از آن برميگردانيم بسوي عذاب عظيمي. | |||
وَ مِمَّن حَولَكُم يعني اطراف مدينه و حول و حوش مدينه من الاعراب از همين جهال عرب و باديهنشينان منافقون که بر حسب ظاهر اظهار ايمان كردند و باطنا بر كفر ثابت بودند وَ مِن أَهلِ المَدِينَةِ از همين شهرنشينان که سكونت در مدينه دارند، و اينکه جمله عطف است بر و ممن حولكم که اينها هم | |||
جلد 8 - صفحه 303 | |||
منافق هستند يعني شهري و دهاتي جماعتي منافق هستند مَرَدُوا عَلَي النِّفاقِ که اينکه دو دسته دست از نفاق برنداشتند و بر نفاق ثابت و مستقر و باقي بودند لا تَعلَمُهُم خطاب بحضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است زيرا پيغمبر آنچه ميداند بوحي الهي است و الّا تمام منافقين را پس از وحي ميدانست، و ممكن است مراد مسلمين باشند که خبر از نفاق اينها نداشتند و با اينها معامله اسلام ميكردند نَحنُ نَعلَمُهُم بعلم ذاتي الهي سَنُعَذِّبُهُم مَرَّتَينِ مفسرين در مراد از مرّتين مختلف تفسير كردند اخبار هم بسيار داريم و اغلب بدنيا و قبر تفسير شده و لكن ذكر قبر از باب بيان مصداق است. | |||
و تحقيق كلام اينكه انسان سه عالم دارد: دنيا و برزخ و قيامت و منافقين در هر سه عالم معذّب هستند، امّا در دنيا بفقر و قحطي و اعراض مسلمين از آنها و ساير بليات دنيوي و اما در برزخ از سختي جان دادن و عذاب قبر و جهنم عالم برزخ برهوت الي يوم يبعثون چنانچه ميفرمايد وَ مِن وَرائِهِم بَرزَخٌ إِلي يَومِ يُبعَثُونَ مؤمنون آيه 102، و برزخ فاصله بين دو چيز است چنانچه در سورة الرحمن فصل بين دو بحر را ميفرمايد بَينَهُما بَرزَخٌ لا يَبغِيانِ آيه 20. | |||
و اما در قيامت ثُمَّ يُرَدُّونَ يعني زنده ميشوند و آنها را برميگردانند إِلي عَذابٍ عَظِيمٍ که اسفل دركات جهنم است إِنَّ المُنافِقِينَ فِي الدَّركِ الأَسفَلِ مِنَ النّارِ نساء آيه 144. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 101)- بار دیگر قرآن مجید بحث را متوجه اعمال منافقان و گروههای آنها کرده، میگوید: «در میان کسانی که در اطراف شهر شما (مدینه) هستند گروهی از منافقان وجود دارند» (وَ مِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ). | |||
یعنی باید هشیار باشید منافقان بیرون را نیز زیر نظر بگیرید و مراقب فعالیتهای خطرناک آنان باشید. | |||
سپس اضافه میکند: «در خود مدینه و از اهل این شهر نیز گروهی هستند که نفاق را تا سر حد سرکشی و طغیان رسانده و سخت به آن پایبندند و در آن صاحب تجربهاند»! (وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَی النِّفاقِ). | |||
این تفاوت در تعبیر که در باره منافقان «داخلی» و «خارجی» در آیه فوق دیده میشود گویا اشاره به این نکته است که منافقان داخلی در کار خود مسلطتر و طبعا خطرناکترند، و مسلمانان باید شدیدا مراقب آنها باشند، هر چند که منافقان خارجی را نیز باید از نظر دور ندارند. | |||
لذا بلافاصله بعد از آن میفرماید: «تو آنها را نمیشناسی ولی ما میشناسیم» (لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ). | |||
البته این اشاره به علم عادی و معمولی پیغمبر است، ولی هیچ منافات ندارد که او از طریق وحی و تعلیم الهی به اسرار آنان کاملا واقف گردد. | |||
در پایان آیه مجازات شدید این گروه را به این صورت بیان میکند که: «ما به زودی آنها را دو بار مجازات خواهیم کرد، و پس از آن به سوی عذاب بزرگ دیگری فرستاده خواهند شد» (سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلی عَذابٍ عَظِیمٍ). | |||
«عذاب عظیم» اشاره به مجازاتهای روز قیامت است ولی در این که، آن دو عذاب دیگر چه نوع عذابی است به نظر میرسد که یکی از این دو عذاب همان مجازات اجتماعی آنها به خاطر رسوائیشان و کشف اسرار درونیشان میباشد | |||
ج2، ص248 | |||
و مجازات دوم آنان همان است که در آیه 50 سوره انفال اشاره شده، آنجا که میفرماید: «هرگاه کافران را به هنگامی که فرشتگان مرگ جان آنها را میگیرند ببینی که چگونه به صورت و پشت آنها میکوبند، و مجازات میکنند، به حال آنها تأسف خواهی خورد». | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۱
ترجمه
التوبة ١٠٠ | آیه ١٠١ | التوبة ١٠٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَرَدُوا»: تمرین دیدهاند و چیرگی و مهارت پیدا کردهاند. «مَرَّتَیْنِ»: دوبار: غیظ و خشم ناشی از پیروزی مسلمانان که آنان را میترکاند، و رسوائی اجتماعی ناشی از پردهبرداری از نفاق ایشان. بلاها یا رسوائیهای دوران زندگی، و عذاب وقت مرگ و داخل قبر (نگا: انفال / و توبه / و ). «یُرَدُّونَ»: بازگردانده میشوند. مراد به دوزخ حوالت کردن و در جهنّم انداختن ایشان است (نگا: بقره / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ... (۳) يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَ... (۲) وَ لاَ تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَ... (۲) وَ لَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاکَهُمْ... (۲)
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ... (۱) قَالَ وَ مَا عِلْمِي بِمَا کَانُوا... (۲) بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَکُمْ إِنْ... (۰)
نزول
«شیخ طوسى» چنین روایت گردیده که این آیه درباره عینیة بن حصین و یاران او نازل گردیده است.
تفسیر
- آيات ۱۰۶ - ۹۷، سوره توبه
- بيان آيات شريفه مربوط به وضع اعراب از لحاظ كفر و نفاق و ايمان
- معناى كلمه (( اعراب )) و بيان اينكه باديه نشينان به سبب دروى از تمدن و علم و ادب از معارف دينى دورتر بوده اند
- تقسيم مؤ منين به سه گروه : سابقون اولون از مهاجرين و انصار و تابعين آنان به احسان . و بيان مراد از هر كدام
- معناى اتباع به احسان در جمله : (( والذين اببعوهم باحسان )) كه وصف طبقه سوم از مؤمنين است
- حكم به فضيلت سابقون اولون از مهاجرين و انصار مقيد است به ايمان وعمل صالح
- معناى رضايت مؤ منين از خدا و رضايت خدا از مؤ منين و بيان اينكه رضايت خدا از اوصاف فعل او است نه از اوصاف ذاتش
- مقصود از عذاب كردن منافقين در دو نوبت (سنعذبهم مرتين ) چيست ؟
- امر به اخذ زكات از اموال مردم
- گيرنده زكات خداست و تصدق و اداء زكات نوعى توبه است چنانچه توبه هم صدقه اعمال است
- توضيح درباره معناى آيه : (( و قلاعملوا فسيرى الله عملكم و رسوله والمؤ منون )) و اينكه مخاطبين آن چه كسانى هستند ورؤ يت در آن به چه معنا است ؟
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : (( و السابقون الاولون من المهاجرين و الانصار... ))
- سخن (( قرظى )) مبنى بر اينكه تمامى اصحاب پيامبر (ص ) آمرزيده اند و خوب و بدشان اهل بهشتند و نقد و رد آن سخن
- رواياتى در ذيل آيه : (( و آخرون اعترفوا بذنوبهم ... )) و اينكه در مورد چه كسانى نازل شده است
- چند روايت در ذيل آيه مربوط به زكات
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( و آخرون مرجون لامرالله ))
- گفتارى پيرامون زكات و ساير صدقات (نظر اسلام درباره اجتماع و حقوق مالى آن و مزايا و ويژگيهاى نظام ماليه عمومى در اسلام )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ «101»
و از ميان باديهنشينانِ پيرامونِ شما، گروهى منافقند و از اهل مدينه نيز عدّهاى بر نفاق خو گرفتهاند، تو آنان را نمىشناسى، (ولى) ما آنها را مىشناسيم! بزودى آنان را دوبار عذاب خواهيم كرد، سپس به سوى عذابى سهمگين، بازگردانده مىشوند.
«1». روايات در الغدير، (ج 3، ص 220- 240) و احقاقالحق، (ج 3، ص 114- 120) آمده است.
«2». تفسير قرطبى، ج 5، ص 3075؛ به نقل از مستدرك حاكم.
جلد 3 - صفحه 495
نکته ها
«مَرَدُوا» به معناى ممارست و تمرين بر صفت و كارى است تا آنجا كه خوى و خصلتى را ايجاد كند.
دوبار عذاب، «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ» يكى رسوايى ميان مردم است و يكى سخت جان دادن.
چنانكه در آيهى 50 سوره انفال آمده است: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ»، فرشتگان مرگ، به صورت و پشت آنان سيلى مىزنند. و شايد مراد از دوبار عذاب، عذاب روحى و عذاب جسمى باشد.
پیام ها
1- مواظب منافقانى باشيم كه در كنار و اطراف ما هستند. «حَوْلَكُمْ»
2- كفر و نفاقِ باديهنشينان، شديد، ولى علنى است، امّا نفاق شهرنشينان مرموزانهتر است. «مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ»
3- نفاق، مراحلى دارد؛ گاهى سطحى و گاهى ريشهدار است. مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ ...
4- پيامبر، بدون عنايت و تعليم الهى، غيب نمىداند. «لا تَعْلَمُهُمْ»
5- آنان كه بر انحراف اصرار ورزند و خو بگيرند، عذابشان بيشتر است. «مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ، سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ»
6- منافق، در دنيا و آخرت گرفتار است و گرفتاريش چندان دور نيست. «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ (101)
بعد از آن در حق اهل نفاق مىفرمايد:
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ: و بعضى از آنانكه اطراف شهر شمايند از اهل بوادى، منافقانند مانند اسلم و اشجع و غفار و قوم او و جهينه و مزينه كه كلمه شهادت گويند و به نماز و روزه قيام مىنمايند، لكن منافقند.
وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ: و از اهل شهر شما نيز قومى هستند كه، مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ: خو كرده و متمرد شده و مصر و ماهر گشته در نفاق، و در منافقى به مرتبهاى مهارت دارند كه تو اى پيغمبر با وجود كمال فطنت و صدق كياست و فراست خود: لا تَعْلَمُهُمْ: نمىدانى ايشان را، يعنى كفر را در سويداى دل خود پنهان دارند و آثار ايمان و احسان به ظهور آرند، پس تو آنها را به اعيان نمىشناسى. نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ: ما مىدانيم كه از درونه دل و مكنونه خاطر آگاه و
ج5، ص 190
مطلعيم.
سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ: زود باشد كه عذاب كنيم ايشان را دو مرتبه: 1- به رسوائى و قتل در دنيا و ديگر به عذاب قبر. 2- يكى اخذ زكات و ديگر تكليف جهاد. 3- ابن عباس گفته: عذاب آنها در دنيا يكى آن بود كه روز جمعه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خطبه خواند، بعد از آن اشاره فرمود به اهل نفاق و نام آنها را برد و گفت: منافق هستيد و از مسجد بيرون رويد، رسوا شده و خارج شدند و عذاب دوم قبر است. 4- عذاب اول كشتن و اسيرى و دوم عذاب قبر.
5- عذاب اول شمشير روز «بدر» و دوم عذاب قبر. 6- عذاب اول محسن دنيوى از فقر و خوف و امراض، و دوم عذاب قبر است.
ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ: بعد از آن گردانيده شوند به عذابى بزرگ كه آتش جهنم است در روز قيامت.
شأن نزول «1»- مفسران چنين نقل نموده كه ده نفر از مخلصين مسلمين بدون عذر، تخلف ورزيدند، چون از تهديدات در باره متخلفان خبر يافتند، پشيمان شده گفتند: چگونه جايز باشد كه ما در سايه و راحت و آسايش، لكن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و اصحاب رنج و سختى سفر كشند. هفت نفر آنها، خود را به ستونهاى مسجد بسته، سوگند خوردند كه نگذارند كسى ايشان را بازنمايد تا وقتى كه به حكم خدا گشاده شوند. حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله از جنگ تبوك مراجعت، به مسجد آمده، ايشان را ديد، صورت حال عرض كردند، حضرت فرمود: من نيز سوگند مىخورم كه ايشان را نگشايم تا وقتى كه امر رسد، چه اينها تنعم ورزيده و از مصاحبت ما باز ايستاده به جهاد رغبت نكردند؛ آيه شريفه نازل شد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ (101) وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (102)
ترجمه
و از جمله كسانيكه در اطراف شمايند از باديهنشينان منافقانند و از اهل مدينه نيز كه ممارست نمودند بر نفاق نميدانى آنها را ما ميدانيم آنها را زود باشد عذاب كنيم آنها را دو بار پس برگردانيده شوند بسوى عذاب بزرگ
و ديگرانى كه اقرار نمودند بگناهانشان آميختند كردار خوب و كردار بد را شايد خدا بپذيرد توبه آنها را همانا خدا آمرزنده مهربان است.
تفسير
بعضى از اهل مدينه و اعراب حوالى آن منافقان ماهر در نفاقند كه بتمرين
جلد 2 صفحه 616
و ممارست چنان مسلّط بر آن شدهاند كه تو اى پيغمبر با كمال فراست و كياست نمى- شناسى آنها را چون بهيچ وجه نمىگذارند باطنشان ظاهر شود من مىشناسم آنها را و مطّلعم بر ضمائر خلق و بعد از اين دو بار آنها را عذاب ميكنم بار اول وقتى است كه ملائكه قبض روح آنها را مينمايند كه ميزنند بوجوه و ادبارشان بار دوم عذاب قبر است پس از آن بر گردانده ميشوند بعالم آخرت و قيامت كبرى و عذاب بزرگشان آنجا است چنانچه در جوامع فرموده است اين حال اين دسته از مردم است و ديگرانى هستند كه نفاق ندارند معصيت ميكنند بعد اقرار مينمايند و توبه ميكنند و خدا از تقصير آنها ميگذرد چون آمرزنده و مهربان است و البته اينها اعمال صالحه هم دارند از قبيل اعتقادات حقّه و توبه و خجلت از گناه نزد اهل تقوى و امثال اينها از اعمال حسنه و در مجمع از امام باقر (ع) نقل نموده كه نازل شده است در باره ابو لبابة بن منذر كه قصه آن در ذيل آيه يا ايّها الّذين آمنوا لا تخونوا اللّه و الرّسول در اوايل سوره انفال گذشت و در كافى و عياشى از آنحضرت نقل نموده كه اين جماعت قومى از اهل ايمانند كه احيانا معاصى از آنها صادر ميشود كه در نظر اهل ايمان عيب است و كراهت دارند از آن و اميد است خدا بپذيرد توبه آنها را و نيز عياشى از آنحضرت در اين آيه نقل نموده كه عسى از خدا واجب است و اين در باره گناهكاران از شيعيان ما نازل شده است و بنظر حقير عسى دلالت دارد بر آنكه اين مورد قابل گذشت و مغفرت است و خدا رحمت خود را از محل قابل دريغ نمىفرمايد چون بخل در مبدء فيّاض نيست لذا واجب ميشود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مِمَّن حَولَكُم مِنَ الأَعرابِ مُنافِقُونَ وَ مِن أَهلِ المَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَي النِّفاقِ لا تَعلَمُهُم نَحنُ نَعلَمُهُم سَنُعَذِّبُهُم مَرَّتَينِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلي عَذابٍ عَظِيمٍ (101)
و از كساني که اطراف شما مسلمين هستند از اعراب منافق هستند و از اهل مدينه که اينها فرو رفتند بر نفاق و ثابت ماندند بر آن زود باشد که اينها را دو مرتبه عذاب كنيم شما آنها را نميداني ما ميدانيم پس از آن برميگردانيم بسوي عذاب عظيمي.
وَ مِمَّن حَولَكُم يعني اطراف مدينه و حول و حوش مدينه من الاعراب از همين جهال عرب و باديهنشينان منافقون که بر حسب ظاهر اظهار ايمان كردند و باطنا بر كفر ثابت بودند وَ مِن أَهلِ المَدِينَةِ از همين شهرنشينان که سكونت در مدينه دارند، و اينکه جمله عطف است بر و ممن حولكم که اينها هم
جلد 8 - صفحه 303
منافق هستند يعني شهري و دهاتي جماعتي منافق هستند مَرَدُوا عَلَي النِّفاقِ که اينکه دو دسته دست از نفاق برنداشتند و بر نفاق ثابت و مستقر و باقي بودند لا تَعلَمُهُم خطاب بحضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است زيرا پيغمبر آنچه ميداند بوحي الهي است و الّا تمام منافقين را پس از وحي ميدانست، و ممكن است مراد مسلمين باشند که خبر از نفاق اينها نداشتند و با اينها معامله اسلام ميكردند نَحنُ نَعلَمُهُم بعلم ذاتي الهي سَنُعَذِّبُهُم مَرَّتَينِ مفسرين در مراد از مرّتين مختلف تفسير كردند اخبار هم بسيار داريم و اغلب بدنيا و قبر تفسير شده و لكن ذكر قبر از باب بيان مصداق است.
و تحقيق كلام اينكه انسان سه عالم دارد: دنيا و برزخ و قيامت و منافقين در هر سه عالم معذّب هستند، امّا در دنيا بفقر و قحطي و اعراض مسلمين از آنها و ساير بليات دنيوي و اما در برزخ از سختي جان دادن و عذاب قبر و جهنم عالم برزخ برهوت الي يوم يبعثون چنانچه ميفرمايد وَ مِن وَرائِهِم بَرزَخٌ إِلي يَومِ يُبعَثُونَ مؤمنون آيه 102، و برزخ فاصله بين دو چيز است چنانچه در سورة الرحمن فصل بين دو بحر را ميفرمايد بَينَهُما بَرزَخٌ لا يَبغِيانِ آيه 20.
و اما در قيامت ثُمَّ يُرَدُّونَ يعني زنده ميشوند و آنها را برميگردانند إِلي عَذابٍ عَظِيمٍ که اسفل دركات جهنم است إِنَّ المُنافِقِينَ فِي الدَّركِ الأَسفَلِ مِنَ النّارِ نساء آيه 144.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 101)- بار دیگر قرآن مجید بحث را متوجه اعمال منافقان و گروههای آنها کرده، میگوید: «در میان کسانی که در اطراف شهر شما (مدینه) هستند گروهی از منافقان وجود دارند» (وَ مِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ).
یعنی باید هشیار باشید منافقان بیرون را نیز زیر نظر بگیرید و مراقب فعالیتهای خطرناک آنان باشید.
سپس اضافه میکند: «در خود مدینه و از اهل این شهر نیز گروهی هستند که نفاق را تا سر حد سرکشی و طغیان رسانده و سخت به آن پایبندند و در آن صاحب تجربهاند»! (وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَی النِّفاقِ).
این تفاوت در تعبیر که در باره منافقان «داخلی» و «خارجی» در آیه فوق دیده میشود گویا اشاره به این نکته است که منافقان داخلی در کار خود مسلطتر و طبعا خطرناکترند، و مسلمانان باید شدیدا مراقب آنها باشند، هر چند که منافقان خارجی را نیز باید از نظر دور ندارند.
لذا بلافاصله بعد از آن میفرماید: «تو آنها را نمیشناسی ولی ما میشناسیم» (لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ).
البته این اشاره به علم عادی و معمولی پیغمبر است، ولی هیچ منافات ندارد که او از طریق وحی و تعلیم الهی به اسرار آنان کاملا واقف گردد.
در پایان آیه مجازات شدید این گروه را به این صورت بیان میکند که: «ما به زودی آنها را دو بار مجازات خواهیم کرد، و پس از آن به سوی عذاب بزرگ دیگری فرستاده خواهند شد» (سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلی عَذابٍ عَظِیمٍ).
«عذاب عظیم» اشاره به مجازاتهای روز قیامت است ولی در این که، آن دو عذاب دیگر چه نوع عذابی است به نظر میرسد که یکی از این دو عذاب همان مجازات اجتماعی آنها به خاطر رسوائیشان و کشف اسرار درونیشان میباشد
ج2، ص248
و مجازات دوم آنان همان است که در آیه 50 سوره انفال اشاره شده، آنجا که میفرماید: «هرگاه کافران را به هنگامی که فرشتگان مرگ جان آنها را میگیرند ببینی که چگونه به صورت و پشت آنها میکوبند، و مجازات میکنند، به حال آنها تأسف خواهی خورد».
نکات آیه
۱ - هشدار خداوند به مؤمنان، نسبت به وجود منافقانى ناشناخته در اطراف ایشان از بادیه نشینان و نیز از اهل مدینه (و ممن حولکم من الأعراب منفقون و من أهل المدینة مردوا على النفاق)
۲ - برخى از منافقان، آن چنان به دیانت تظاهر و نفاق خود را پنهان مى کردند که حتى براى پیامبر(ص) هم ناشناخته بودند. (و ممن حولکم من الأعراب ... لا تعلمهم)
۳ - وجود منافقانى مرموز و عادت کرده بر نفاق، در میان اهل مدینه (و من أهل المدینة مردوا على النفاق) یکى از معانى «مَرَدَ» «استمر» و «قَرِنَ» (استمرار و عادت) است.
۴ - حرکتهاى نفاق آمیز منافقان مدینه، پیچیده تر و شدیدتر از منافقان بادیه نشین بود. (و ممن حولکم ... و من أهل المدینة مردوا على النفاق)
۵ - منافقان، با همه تردستى و پنهان کارى، از حیطه علم الهى بیرون نخواهند بود. (و ممن حولکم ... لاتعلمهم نحن نعلمهم)
۶ - اطلاع یافتن پیامبر (ص) و مؤمنان از وجود منافقان، در پرتو وحى (و ممن حولکم ... نحن نعلمهم)
۷ - منافقان مرموز و پنهان کار مدینه، از سوى خداوند به دو مرتبه عذاب علاوه بر عذاب بزرگ نهایى در قیامت، تهدید شدند. (سنعذبهم مرتین ثم یردون إلى عذاب عظیم)
۸ - علم نامحدود خداوند، پشتوانه رسوایى و کیفر به حق منافقان (نحن نعلمهم سنعذبهم مرتین ثم یردون إلى عذاب عظیم)
۹ - لزوم هشیارى همیشگى جوامع اسلامى، نسبت به وجود و عملکرد منافقان مرموز (و ممن حولکم من الأعراب)
۱۰ - حاضران در مرکز معرفت و پایگاه اسلامى، داراى مسؤولیتى بیشتر و حرکت منافقانه در آن جا، داراى عذابى مضاعف* (و ممن حولکم من الأعراب ... سنعذبهم مرتین) دو مرتبه عذاب شدن منافقان مذکور احتمال دارد از آن جهت باشد که با وجود نزدیک بودن به مؤمنان (ممن حولکم) و با وجود حضور در مرکز تبلیغ دین (المدینة) راه نفاق پیموده اند.
۱۱ - دورى منافقان بادیه نشین از مدینه و مهارت منافقان داخل مدینه، سبب ناشناخته ماندن آنان نزد پیامبر (ص) و مؤمنان شد. (و ممن حولکم من الأعراب ... لاتعلمهم)
۱۲ - منافقان مرموز و نهانکار، داراى عذابى در دنیا و برزخ و نیز در قیامت* (سنعذبهم مرتین ثم یردون إلى عذاب عظیم) به احتمال اینکه مراد از عذاب قبل از آخرت، یکى عذاب دنیوى و دیگرى عذاب برزخ باشد، برداشت فوق به دست مى آید.
۱۳ - منافقان، مورد تهدید خداوند به بازگشت قهرى و ابتلا به عذاب بزرگ در قیامت (ثم یردون إلى عذاب عظیم)
۱۴ - شهرنشینى با وجود در پى داشتن فرهنگ بالاتر، خطر نفاق و پیچیده تر شدن در طریق انحراف را نیز در پى دارد. (الأعراب أشد کفراً و نفاقاً ... و من أهل المدینة مردوا على النفاق) در آیه «۹۷» با مذمت بادیه نشینان - به خاطر فرهنگ پایینشان - تلویحاً پیوستن به مجامع بزرگ را تمجید مى کند و در این آیه، منافقان اهل مدینه را به مهارت داشتن در نفاق و زبر دست بودن بر بادیه نشینان متهم مى کند; یعنى، در کنار آن ارزش، چنین ضد ارزشى بروز مى کند.
موضوعات مرتبط
- بادیه نشینان: نفاق بادیه نشینان ۴
- جامعه اسلامى: جامعه اسلامى و منافقان ۹; مسؤولیت جامعه اسلامى ۹; اهمیّت هوشیارى جامعه اسلامى ۹
- خدا: احاطه علمى خدا ۵; تهدیدهاى خدا ۷، ۱۳; علم خدا ۸; هشدارهاى خدا ۱
- شهرنشینى: آثار شهرنشینى ۱۴; خطر انحراف در شهرنشینى ۱۴; خطر نفاق در شهرنشینى ۱۴
- عذاب: تهدید به عذاب ۷; مراتب عذاب ۷، ۱۳
- مؤمنان: آگاهى مؤمنان ۶; مؤمنان و منافقان بادیه نشین ۱، ۱۱; مؤمنان و منافقان مدینه ۱، ۱۱; مؤمنان و منافقان ناشناخته ۱، ۶; هشدار به مؤمنان ۱
- محمّد (ص): آگاهى محمّد (ص) ۶; محدوده علم محمّد (ص) ۲، ۱۱; محمّد (ص) و منافقان بادیه نشین ۱۱; محمّد (ص) و منافقان مدینه ۱۱; محمّد (ص) و منافقان ناشناخته ۲، ۶
- مدینه: عذاب مضاعف نفاق در مدینه ۱۰; مسؤولیت اهل مدینه ۱۰
- منافقان: تظاهر منافقان ۲; تعدد عذاب منافقان ۱۲; تهدید منافقان ۱۳; حتمیت عذاب اخروى منافقان ۱۳; روش برخورد منافقان ۲; عجز منافقان ۵; عذاب اخروى منافقان ۱۲; عذاب برزخى منافقان ۱۲; عذاب دنیوى منافقان ۱۲; عذاب مضاعف منافقان ۷; عوامل رسوایى منافقان ۸; کیفر منافقان ۸
- منافقان مدینه: تهدید منافقان مدینه ۷; شدت نفاق منافقان مدینه ۴; نفاق منافقان مدینه ۳
- وحى: نقش وحى ۶