التوبة ١٠٢

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ آخَرُونَ‌ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ‌ خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى‌ اللَّهُ‌ أَنْ‌ يَتُوبَ‌ عَلَيْهِمْ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌

ترجمه

و گروهی دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند؛ و کار خوب و بد را به هم آمیختند؛ امید می‌رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد؛ به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است!

ترتیل:
ترجمه:
التوبة ١٠١ آیه ١٠٢ التوبة ١٠٣
سوره : سوره التوبة
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«آخَرُونَ»: دیگران. مراد گروه سومی غیر از دو گروه پیشین یعنی پیشگامان نخستین و منافقان داخل و خارج مدینه است.


نزول

«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس گوید: درباره ده نفر که از رفتن به جنگ تبوک تخلف ورزیدند، نازل گردیده است که از زمره آن‌ها ابولبابه بوده است که هفت نفر آن‌ها خود را به ستون مسجد بستند و تا پذیرفته شدن توبه آن‌ها آیه فوق نازل شد، برخى گویند: هفت نفر بودند که یکى از آن‌ها ابولبابه بوده است.

امام باقر|امام محمدباقر علیه‌السلام فرماید: درباره ابولبابه نازل شده و دیگرى را ذکر نفرموده است و سبب نزول آن درباره او آنچه بوده که در غزوه بنى‌قریظه رخ داده بود، چنان که مجاهد گوید.[۱]

زهرى گوید: فقط درباره ابولبابه نازل گردیده موقعى که از شرکت در جنگ تبوک تأخّر ورزیده بود و اکثر مفسرین گویند، ابولبابه از شرکت در جنگ تبوک تأخّر ورزیده بود.[۲]

ابن عباس گویند: که درباره عده اى از اعراب نازل شده و نیز گویند عده آن‌ها پانزده نفر بوده که از جنگ تبوک تأخر ورزیدند.[۳][۴]

تفسیر


نکات آیه

۱ - اعتراف برخى از گنهکاران و متخلفان از جنگ تبوک به زشتى عمل خویش (و ءاخرون اعترفوا بذنوبهم) با توجّه به اینکه فرازهاى پیشین، مربوط به جنگ تبوک و تخلف عده اى از شرکت در آن جنگ است مى توان گفت که این آیه نیز مربوط به برخى از همان متخلفان مى باشد.

۲ - اعتراف به گناه و انتقاد از خویش، وسیله جلبِ غفران و رحمت الهى و از ارکان توبه است. (و ءاخرون اعترفوا ... عسى اللّه یتوب علیهم إن اللّه غفور رحیم)

۳ - وجود عمل صالح در میان اعمال انسان، زمینه ساز توبه وى از خطاها* (اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاً صلحاً) ممکن است بیان «خلطوا عملاً صالحاً ...» بدین منظور باشد که وجود عمل صالح در روى آوردن آنان به توبه تأثیر داشته باشد.

۴ - خداوند، خواهان خارج نشدن انسان از حالت خوف و رجا (عسى اللّه یتوب علیهم) خداوند، به طور قطع نفرموده است که توبه آنان پذیرفته مى شود; بلکه فرموده: امید است که پذیرفته شود.

۵ - توجّه گنهکار به زشتى عمل خویش و اعتراف به آن و نیز ندامت از آن، به منزله توبه و زمینه بخشش گناه از سوى خدا (اعترفوا بذنوبهم ... عسى اللّه أن یتوب علیهم) از اینکه خداوند در مقابل «اعترفوا» وعده «عسى اللّه أن یتوب» را داده است و بعد از اعتراف، مسأله دیگرى را به عنوان توبه مطرح نکرده است، مى توان مطلب فوق را استفاده کرد.

۶ - خطاکار نادم و پشیمان، نیازمند روحیه امید براى خودسازى و تربیت (عسى اللّه یتوب علیهم إن اللّه غفور رحیم)

۷ - باز بودن آغوش اسلام، بر روى خطاکاران نادم و معترف (عسى اللّه یتوب علیهم إن اللّه غفور رحیم)

۸ - پذیرش توبه، تفضلى از جانب خدا بر بندگان است نه امرى لازم و ضرورى بر او. (عسى اللّه یتوب علیهم) احتمال مى رود که به کار رفتن واژه «عسى» به منظور افاده نکته فوق باشد; یعنى، توبه کننده هیچ گونه حقى بر خدا ندارد.

۹ - پذیرفته شدن توبه گنهکاران معترف و نادم، جلوه اى از غفران و رحمت الهى (عسى اللّه أن یتوب علیهم إن اللّه غفور رحیم)

۱۰ - خداوند، غفور (آمرزنده) و رحیم (مهربان) است. (إن اللّه غفور رحیم)

روایات و احادیث

۱۱ - راوى گوید امام باقر (ع) فرمود: «الذین خلطوا عملاً صالحاً و آخر سیّئاً»: فأولئک قوم مؤمنون یحدثون فى ایمانهم من الذّنوب التى یعیبها المؤمنون و یکرهونها فأولئک عسى اللّه أن یتوب علیهم;[۵] «آنان که عمل خوب و بد را در هم آمیختند» گروهى از مؤمنانند که در عین داشتن ایمان، مرتکب بعضى گناهان مى شوند که مؤمنان آنها را عیب مى دانند و ناخوش دارند اینانند که امید مى رود خداوند توبه آنان را بپذیرد».

۱۲ - «عن ابى جعفر (ع) فى قول اللّه: «... عسى اللّه أن یتوب علیهم» و العسى من اللّه واجب ... ;[۶] از امام باقر (ع) درباره قول خدا «عسى اللّه ...» روایت شده: «عسى» را که خدا مى فرماید واجب و حتمى است [و به معناى احتمال و امیدنیست]».

۱۳ - ابى بکر حضر مى گوید: «قال محمّد بن سعید: أسئل ابا عبداللّه (ع) فاعرض علیه کلامى و قل له: انى اتوَلّاکم و ابرء من عدوّکم و اقول بالقدر ... قال: فعرضت کلامه على ابى عبداللّه فحرّک یده ثمّ قال: «خلطوا عملاً صالحاً و آخر سیّئاً ...»;[۷] محمّد بن سعید گفت: از امام صادق (ع) سؤال کن و سخن مرا بر ایشان عرضه کن و بگو: من ولایت شما را پذیرفته و از دشمنان شما بیزارم ... و نیز قائل به «قدر» هستم. حضر مى گوید کلام او را بر امام عرضه کردم، حضرت دست خود را [به علامت انتقاد] حرکت داد و فرمود: عمل خوب و بد را در هم آمیختند ... ».

موضوعات مرتبط

  • آمرزش: زمینه آمرزش ۲، ۵
  • اسلام: اسلام و گناهکاران پشیمان ۷; توبه پذیرى اسلام ۷; جاذبه اسلام ۷
  • اسماء و صفات: رحیم ۱۰; غفور ۱۰
  • اقرار: آثار اقرار به گناه ۲، ۵; اقرار به عمل ناپسند ۱; اقرار به گناه ۱
  • تربیت: امیدوارى در تربیت ۶
  • ترس: ترس و امید ۴
  • تزکیه: امیدوارى در تزکیه ۶
  • توبه: ارکان توبه ۲; زمینه قبول توبه ۳; قبول توبه ۸; موارد توبه ۵
  • خدا: خواسته هاى خدا ۴; زمینه رحمت خدا ۲; عسى در کلام خدا ۱۲; فضل خدا ۸; نشانه هاى آمرزش خدا ۹; نشانه هاى رحمت خدا ۹
  • عمل صالح: آثار عمل صالح ۳; خلط عمل صالح و عمل ناپسند ۱۳
  • غزوه تبوک: اقرار متخلفان غزوه تبوک ۱
  • گناه: آثار پشیمانى از گناه ۵
  • گناهکاران: اقرار گناهکاران ۱; اهمیّت امیدوارى گناهکاران ۶; قبول توبه گناهکاران ۹; نیازهاى معنوى گناهکاران پشیمان ۶
  • مؤمنان: توبه مؤمنان ۱۱; مؤمنان گناهکار ۱۱

منابع

  1. شرح مفصل آن در صفحات ۳۷۸ و ۳۷۹ ذکر شده است.
  2. صاحب مجمع البیان از ابوحمزه ثمالى نقل کند که آنان سه نفر از انصار بودند به نام ابولبابة بن عبدالمنذر و ثعلبة بن ودیعة و اوس بن خدام که از دستور پیامبر براى رفتن به جنگ تبوک تخلف ورزیدند وقتى که این آیه نازل شده به نابودى خویش یقین کردند و خود را به ستون‌هاى مسجد بستند و یا تکیه دادند به همان کیفیت ماندند تا پیامبر وارد شد و از آنان سؤال کرد. آن‌ها سوگند یاد کرده بودند که خود را از ستون مسجد نگشایند تا رسول خدا صلی الله علیه و آله بیاید و آنان را بگشاید. پیامبر فرمود: تا دستورى به من نرسد درباره بازکردن آن‌ها اقدامى نکنم وقتى که آیه «عَسَى اللَّهُ أَنْ یتُوبَ عَلَیهِمْ» نازل گردید. پیامبر آن‌هائى را که خود را به ستون مسجد بسته بودند، باز کرد اینان با اموال خود نزد پیامبر آمدند و گفتند: یا رسول اللّه این اموال را بگیر و تصدق بده. پیامبر فرمود: مأمور به این کار نشده ام سپس آیه «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً» نازل گردید (چنان که طبرى صاحب جامع البیان از طریق على بن ابى‌طلحة از ابن عباس و نیز از سعید بن جبیر و زید بن اسلم روایت نموده است) و نیز گویند: اینان ده نفر بودند که یکى از آنان ابولبابة بوده چنانکه از ابن عباس و على بن طلحة ابى‌طلحة روایت کرده اند و نیز گویند: هشت نفر بودند که از زمره آن‌ها ابولبابة و هلال بن امیة و کردم و ابوقیس بوده اند چنان که از سعید بن جبیر و زید بن اسلم روایت کنند و نیز گویند هفت نفر بوده اند چنان که از قتادة روایت شده و همچنین پنج نفر هم گفته اند (و نیز ابن مردویه و ابن ابى‌حاتم در تفاسیر خود از طریق عوفى از ابن عباس روایت کرده اند).
  3. ابن مردویه در تفسیر خود در سندى که واقدى نیز در آنست از ام‌سلمه روایت کرده، گوید: توبه ابولبابه در خانه من نازل شده و من شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام سحر مى خندید. من گفتم: یا رسول الله چه چیز شما را به خنده آورده. فرمود: توبه ابولبابه قبول شده سپس گفتم: آیا اجازه دارم به او بگویم. فرمود: خودت میدانى لذا در حجره ایستادم، موقعى بود که هنوز آیه حجاب نازل نشده بود. گفتم: اى ابولبابه بشارت باد تو را که توبه تو قبول شده. مردم هجوم آوردند که ابولبابه که خود را به ستون مسجد بسته بود، باز کنند. ابولبابه مانع شد، گفت: باید رسول خدا صلی الله علیه و آله این کار را انجام بدهد، صبح شد. پیامبر او را از ستون مسجد باز کرد و این آیه نازل گردید.
  4. عیاشى در تفسیر خود از محمد بن حجاج الکرخى و او مرفوعاً از خثیمة او از امام باقر علیه‌السلام نقل نموده و گوید که کلمه (عسى) از ناحیه خدا انجام آن واجب است و این آیه درباره گناهکاران از شیعیان ما مى باشد.
  5. کافى، ج ۲، ص ۴۰۸، ح ۲; نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۵۷- ، ح ۲۹۲.
  6. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۱۰۵، ح ۱۰۵; بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۷۲، ح ۱۹.
  7. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۱۰۶، ح ۱۰۸; نورالثقلین، ج ۲ ص ۲۵۷، ح ۲۹۵.