الأعراف ١٦١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۱#link241 | آيات ۱۶۱ - ۱۷۱، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۱#link241 | آيات ۱۶۱ - ۱۷۱، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۱#link242 | بيان آيات شريفه ، كه قسمت ديگرى از داستان هاى بنىاسرائيل و نافرمانى هايشان را نقل مى كند.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۱#link242 | بيان آيات شريفه ، كه قسمت ديگرى از داستان هاى بنىاسرائيل و نافرمانى هايشان را نقل مى كند.]]
خط ۴۰: خط ۴۱:
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۲#link253 | چند روايت در مورد قرار گرفتن كوه بر بالاى سر بنىاسرائيل و پذيرفتن آنان تورات را پى از آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۲#link253 | چند روايت در مورد قرار گرفتن كوه بر بالاى سر بنىاسرائيل و پذيرفتن آنان تورات را پى از آن]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۶۴#link81 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۶۴#link81 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ «161»
و (به ياد آوريد) آن هنگام كه به آنان (بنى‌اسرائيل) گفته شد در اين آبادى (بيت‌المقدّس) ساكن شويد و از (نعمت‌هاى) آن در هر نقطه و هرگونه كه مى‌خواهيد بخوريد (و به عنوان استغفار از آن همه بهانه‌جويى و آزار موسى) بگوييد: «حطّة» (خدايا! گناهان ما را فرو گذار) و سجده‌كنان از درب (بيت‌المقدّس) وارد شويد تا خطاهاى شما را ببخشاييم، ما به زودى (پاداشِ) نيكوكاران را مى‌افزاييم.
جلد 3 - صفحه 198
===نکته ها===
كلمه‌ى‌ «حِطَّةٌ»، به معناى نزول چيزى از بالاست، (انحطاط هم از اين ريشه است) و به مفهوم تقاضاى نزول رحمت و عفو الهى است.
فرمان اين بود كه بنى‌اسرائيل هنگام ورود به سرزمين مقدّس، با اين كلمه از خداوند آمرزش بطلبند، ولى آنان از روى استهزا، كلمه را عوض كردند و گفتند: «حنطة». «1»
مشابه‌ى اين آيه، با تفاوتى اندكى در سوره‌ى بقره (آيه 58) نيز آمده است.
در روايات متعدّد، امامان معصوم عليهم السلام فرمودند: «نحن باب حطّتكم» باب حطّه‌ى شما ماييم.
يعنى اگر در مدار حكومت و ولايت ما وارد شويد، مورد لطف قرار مى‌گيريد. «2»
بسيارى از مفسّران مراد از قريه را بيت‌المقدّس دانسته‌اند.
سير طبيعى آن است كه ابتدا با آدابى كه سفارش شده داخل شهر شده، سپس آن را مسكن قرار داده و آنگاه از غذاهاى آنجا بخورند، ولى در اين آيه اوّل مسكن و غذا آمده، بعد توبه و مغفرت و ورود به شهر، شايد به خاطر آن كه تأمين مسكن و غذا، زمينه و بسترى است كه دستورات اخلاقى را بپذيرند.
===پیام ها===
1- داستان ورود بنى‌اسرائيل به بيت‌المقدّس، همراه با عذرخواهى از خداوند در برابر لجاجت‌ها و تغيير كلمات سفارش شده، داستانى عبرت‌آموز و قابل دقّت است. «وَ إِذْ»
2- براى آوارگان، مسكن مهم‌ترين مسئله است. (ابتدا از مسكن سخن به ميان آمده است) «اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ»
3- بيت‌المقدّس، سرزمينى پر نعمت است. «وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ»
4- خداوند، همه‌ى نيازهاى مادّى ومعنوى، دنيوى و اخروى بشر را تأمين مى‌كند و براى برخوردارى از نعمت‌هايى همچون مسكن، غذا، عفو ولطف، دستور
----
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير كنزالدقائق.
جلد 3 - صفحه 199
مى‌دهد كه دعا و استغفار كنند و سجده نمايند. اسْكُنُوا ... كُلُوا ... قُولُوا حِطَّةٌ
5- خداوند، با يك عذرخواهى و توبه‌ى خالصانه، «قُولُوا حِطَّةٌ» گناهان بسيارى را مى‌بخشد. «نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ» چنانكه در دعا مى‌خوانيم: «يا مَن يقبل اليَسير و يَعفو عن الكثير» اى خدايى كه كم را مى‌پذيرى و گناه زياد را مى‌بخشايى!
6- براى دريافت لطف و آمرزش الهى، هم استغفار و دعا لازم است، هم عمل.
«قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ»
7- ورود به مكان‌هاى مقدّس، ادب و آداب ويژه‌اى دارد. «وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً»
8- بايد ميان نيكوكار و گنهكار، تفاوت باشد. وقتى خطاكاران بخشوده مى‌شوند، نيكوكاران هم از درجه و لطف بيشترى برخوردار مى‌گردند. «سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»
9- در نظام مديريّت و تشويق ديگران، بايد همواره نيكوكاران را امتياز داد.
«سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (161)
----
«1» بحار الانوار، جلد 94، صفحه 8، حديث 10 (با اندكى تفاوت)
----
جلد 4 صفحه 224
وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ: و ياد كن اى پيغمبر زمانى را كه گفته شد مر بنى اسرائيل را بعد از جهاد و ظفر ساكن شويد اين قريه را، يعنى اريحا و ايليا از قراى بيت المقدس، وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ‌: و بخوريد از فواكه و اطعمه آن از هر جا خواهيد، وَ قُولُوا حِطَّةٌ: و بگوئيد درخواست ما حطه است يعنى بار خدايا محو كن گناهان ما را، وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً: و داخل شويد از درهاى قريه در حالى كه ساجد يا خاضع باشيد از غايت تواضع، نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ‌: تا بيامرزيم براى شما گناهان شما را، سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ‌: زود باشد كه زايد نمائيم اجر نيكوكاران را به رفع درجات، و مزيد ثواب به محض تفضل.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
سوره الأعراف «7»: آيات 161 تا 163
وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (161) فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَظْلِمُونَ (162) وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ لا تَأْتِيهِمْ كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (163)
ترجمه‌
و زمانى كه گفته شد مر ايشان را ساكن شويد در اين بلد و بخوريد از آن هرگاه بخواهيد و بگوئيد مسئلت ما مغفرت است و داخل شويد از در سجده كنان ميآمرزيم براى شما گناهانتان را زود باشد كه افزائيم اجر نيكوكارانرا
پس بدل كردند آنانكه ظلم نمودند از آنها بگفتارى جز آنچه گفته شد مر ايشان را پس فرستاديم بر آنها عذابى از آسمان براى بود نشان كه ستم مى‌كردند
و بپرس ايشانرا از آن بلد كه بود كنار دريا هنگاميكه تعدّى ميكردند در شنبه چون مى‌آمدند نزد ايشان ماهيانشان روز شنبه مقرّر آنها روى آب آشكار و روز كه شنبه قرار نميدادند نمى‌آمدند نزد ايشان اينچنين ميآزمائيم آنان را بآنچه بودند كه نافرمانى ميكردند.
تفسير
مثل دو آيه اول در سوره بقره گذشت و تفسير هر دو مفصّلا ذكر شد و در اينجا خطاب به پيغمبر است يعنى ياد بياور وقتى را كه گفته شد به بنى اسرائيل سكونت نمائيد در بيت المقدس و نيز سؤال كن براى ملامت و اثبات مكر و تمرّد قديمى آنها از واقعه آنقريه كنار دريا و اهلش كه با آنكه خداوند منع فرموده بود آنها را از آنكه روز شنبه صيد ماهى نمايند تعدّى ميكردند و حوض‌هاى كوچكى كنار دريا ميكندند و متّصل مى‌نمودند آنها را بوسيله راههاى باريكى بدريا تا ماهى‌ها در آن حوض‌ها جمع شوند و شب يكشنبه آن راهها را مسدود نموده روز يكشنبه صيد مى‌نمودند و اين خدعه بود از آنها براى فرار از اطاعت امر الهى و آن ممنوع بود و اين كار را براى آن مينمودند كه بامر الهى براى امتحان آنها ماهى‌ها روز شنبه فراوان و روى آب ظاهر ميشدند و روزهاى‌
----
جلد 2 صفحه 486
ديگر كم و مخفى بودند و يوم لا يسبتون مأخوذ است از سبت يهود بمعنى كناره‌گيرى از كار و اشتغال بعبادت و رسومى كه آئين آنها بوده است يعنى روزى كه برسوم روز شنبه عمل نميكردند.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذ قِيل‌َ لَهُم‌ُ اسكُنُوا هذِه‌ِ القَريَةَ وَ كُلُوا مِنها حَيث‌ُ شِئتُم‌ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادخُلُوا الباب‌َ سُجَّداً نَغفِر لَكُم‌ خَطِيئاتِكُم‌ سَنَزِيدُ المُحسِنِين‌َ (161)
و ياد كن‌ زماني‌ ‌که‌ گفته‌ شد ‌براي‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌که‌ ساكن‌ شويد ‌اينکه‌ شهرستان‌ ‌را‌ و بخوريد ‌از‌ اثمار و حبوب‌ ‌آن‌ ‌هر‌ اندازه‌ ‌که‌ بخواهيد و بگوئيد بپروردگار ‌خود‌ ‌که‌ گناهان‌ ‌ما ‌را‌ بريز و داخل‌ شويد ‌در‌ باب‌ و سجده‌ كنيد ميآمرزيم‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ خطاهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ ‌که‌ ‌ما زياد كنيم‌ نعم‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌بر‌ نيكوكاران‌ وَ إِذ قِيل‌َ لَهُم‌ُ متعلق‌ بمحذوف‌ ‌است‌ مثل‌ اذكر و نحوه‌ و قائل‌ ممكن‌ ‌است‌ حضرت‌ موسي‌ ‌باشد‌ ‌اگر‌ ‌در‌ عصر ‌او‌ بوده‌ ‌ يا ‌ يوشع‌ وصي‌ّ موسي‌ ‌اگر‌ ‌بعد‌ ‌از‌ قضاياي‌ تيه‌ و رحلت‌ موسي‌ بوده‌ چنانچه‌ اظهر ‌است‌ اسكُنُوا هذِه‌ِ القَريَةَ بعضي‌ گفتند بيت‌ المقدس‌ بوده‌ و بعضي‌ گفتند اريحا ‌که‌ نزديك‌ بيت‌ المقدس‌ ‌است‌ و بعضي‌ گفتند مصر بوده‌ و ‌ما مدركي‌ ‌از‌ ‌براي‌ هيچ‌ يك‌ اينها نيافتيم‌ همين‌ اندازه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ وفور نعمت‌ ‌در‌ ‌آن‌ شهرستان‌ بوده‌ وَ كُلُوا مِنها ‌يعني‌ ‌از‌ نعم‌ موجوده‌ ‌در‌ ‌آن‌ حَيث‌ُ شِئتُم‌ ‌هر‌ اندازه‌ ‌که‌ طالب‌ باشيد وَ قُولُوا حِطَّةٌ ‌از‌ خداي‌ ‌خود‌ بطلبيد ريزش‌ گناهان‌ ‌خود‌ ‌را‌ وَ ادخُلُوا الباب‌َ بعضي‌ گفتند دروازه‌ شهر بوده‌ و بعضي‌ گفتند باب‌ مسجد بوده‌ و ‌اينکه‌ انسب‌ ‌است‌ سُجَّداً نظر ‌به‌ اينكه‌ ‌در‌ حال‌ سجده‌ نميشود داخل‌ شد بعضي‌ گفتند مراد ركوع‌ ‌است‌ و بعضي‌ گفتند مراد خضوع‌ و خشوع‌ ‌است‌ لكن‌ ظاهر همان‌ سجده‌ ‌است‌ و مراد سجده‌ شكر ‌است‌ ‌پس‌ ‌از‌ دخول‌ ‌ يا ‌ قبل‌ ‌از‌ دخول‌ نَغفِر لَكُم‌ جزاي‌ و ادخلوا ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ چنين‌ كرديد و چنين‌ گفتيد ‌ما ‌هم‌ ‌شما‌ ‌را‌ ميآمرزيم‌ خَطِيئاتِكُم‌ معاصي‌ و مخالفتها و توقعات‌ بيجاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ سَنَزِيدُ المُحسِنِين‌َ ‌اگر‌ ديگر معصيت‌ نكرديد و نيكوكار شديد بيش‌ ‌از‌ اينها بشما نعمت‌ عطاء ميكنيم‌.
جلد 8 - صفحه 9
تنبيه‌‌-‌ ‌در‌ اخبار ‌ما دارد ‌که‌ فرموده‌اند ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌
(نحن‌ باب‌ حطّتكم‌)
‌يعني‌ ‌اگر‌ داخل‌ ‌در‌ ولايت‌ ‌ما شديد و اقرار بامامت‌ ‌ما نموديد و اطاعت‌ كرديد خداوند گناهان‌ ‌شما‌ ‌را‌ ميريزد و پاك‌ ميشويد، و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌در‌ سوره‌ بقره‌ ‌آيه‌ 57 گذشت‌ و تفسيرش‌ بيان‌ شد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 161)- در تعقیب آیات گذشته در این آیه و آیه بعد به قسمت دیگری از مواهب پروردگار به بنی اسرائیل و طغیانگری آنان در برابر این مواهب اشاره شده است، نخست می‌گوید: «و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که به آنها گفته شد در این سرزمین (بیت المقدس) ساکن گردید و از نعمتهای فراوان آن، در هر نقطه و هرگونه که می‌خواهید بخورید» و بهره گیرید (وَ إِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ وَ کُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ).
«و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز و از در بیت المقدس با خضوع و تعظیم وارد شوید» (وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً).
که اگر این برنامه را انجام دهید «خطاهایی را که مرتکب شده‌اید می‌بخشیم
----
(1) در باره «منّ» و «سلوی» ذیل آیه 57 سوره بقره بحث کردیم.
ج2، ص104
و به نیکوکاران پاداش بیشتر و بهتر خواهیم داد» (نَغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ).
«حطّه» به معنی نزول چیزی از طرف بالاست و این کلمه در واقع شعار آنها به هنگام ورود به بیت المقدس بود، یعنی «تقاضای ما ریزش گناهانمان و یا ریزش باران عفو و رحمتت بر ماست».
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۵


ترجمه

و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که به آنها گفته شد: «در این شهر [= بیت المقدّس] ساکن شوید، و از هر جا (و به هر کیفیت) بخواهید، از آن بخورید (و بهره گیرید)! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! و از درِ (بیت المقدس) با تواضع وارد شوید! که اگر چنین کنید، گناهان شما را می‌بخشم؛ و نیکوکاران را پاداش بیشتر خواهیم داد.»

و آن‌گاه كه به ايشان گفته شد: در اين شهر مسكن گزينيد و در هر جا از آن خواستيد بخوريد و بگوييد: [بار الها!] گناهان ما را فرو ريز، و از اين دروازه فروتنانه وارد شويد تا گناهانتان را بيامرزيم و البته به پاداش نيكوكاران خواهيم افزود
و [ياد كن‌] هنگامى را كه بديشان گفته شد: «در اين شهر سكونت گزينيد، و از آن -هر جا كه خواستيد- بخوريد، و بگوييد: [خداوندا،] گناهان ما را فرو ريز. و سجده‌كنان از دروازه [شهر] درآييد، تا گناهان شما را بر شما ببخشاييم [و] به زودى بر [اجر] نيكوكاران بيفزاييم.»
و چون به قوم موسی امر شد که در این شهر (بیت المقدس) مسکن کنید و از هر چه خواستید از طعامهای این شهر تناول کنید و در دعا بگویید که پروردگارا، گناهان ما را بریز، و به این در به تواضع و سجده درآیید تا از خطاهای شما درگذریم، که ما نیکوکاران را فزون‌تر احسان می‌کنیم.
و [یاد کنید] هنگامی را که به بنی اسرائیل گفته شد: در این شهر [بیت المقدس] سکونت گزینید، و از هر جا که خواستید [ازمیوه و محصولاتش] بخورید، و بگویید: [خدایا! خواسته ما] ریزش گناهان است. و از دروازه [شهر یا درِ معبد] فروتنانه و سجده کنان درآیید، تا گناهانتان را بیامرزم، قطعاً [پاداش] نیکوکاران را بیفزایم.
و به آنان گفته شد كه در اين قريه سكونت كنيد و هر جا هر چه خواهيد بخوريد و بگوييد كه گناهان ما را بريز و سجده‌كنان از دروازه داخل شويد، تا گناهانتان را بيامرزيم. به پاداش نيكوكاران خواهيم افزود.
چنین بود که به ایشان گفته شد در این شهر سکنا کنید و هرگونه که خواستید [از نعمتهای آن‌] بخورید و[برای عذرخواهی‌] حطه بگویید و از آن دروازه فروتنانه وارد شوید تا گناهان شما را ببخشیم و پاداش نیکوکاران را خواهیم افزود
و [ياد كن‌] آنگاه كه به آنان گفته شد در اين شهر- اريحا يا بيت المقدس- جاى گيريد و از نعمت آن هر جا كه خواهيد بخوريد و گوييد: [خدايا،] گناهان ما را فرونه و سجده‌كنان- به نشانه سپاسگزارى، يا سرها فروداشته به نشانه فروتنى- از دروازه در آييد تا گناهانتان را بيامرزيم. زودا كه نيكوكاران را [پاداش نيك‌] بيفزاييم.
و (به یاد آورید) آن گاه را که بدیشان گفته شد: در این شهر (بزرگی که پیغمبرتان موسی برایتان نام برده است) سکونت گزینید و هرگونه که می‌خواهید و هرچه که لازم دارید (از خوراکیها و میوه‌های آنجا) بخورید و بگوئید: خداوندا! از گناهان ما درگذر، و از دروازه (ی آن شهر) با خشوع و خضوع وارد شوید تا گناهان شما را بیامرزیم. ما به نیکوکاران (از عفو و مغفرت) فزونتر می‌بخشیم.
و چون بدیشان گفته شد: «در این مجتمَع سکونت گزینید و از آن - هرگونه و (از) هرجا خواستید - بخورید و بگویید "پروردگارمان! گناهان ما را فرو ریز،" و سجده‌کنان از دروازه‌(ی شهر) در آیید، تا گناهانتان را برایتان بپوشانیم. به زودی نیکوکاران را (پاداشی) افزون می‌دهیم.»
و هنگامی که گفته شد بدیشان سکونت کنید در این شهر و بخورید از آن هرجا خواهید و بگوئید حطّه (کاهشی) و درآئید در را سجده‌کنان می‌آمرزیم برای شما گناهان شما را و بزودی فزونی دهیم به نکوکاران‌


الأعراف ١٦٠ آیه ١٦١ الأعراف ١٦٢
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حِطَّةٌ»: زدودن. برطرف‌کردن (نگا: بقره / ). «سُجَّداً»: فروتنانه (نگا: بقره / ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ «161»

و (به ياد آوريد) آن هنگام كه به آنان (بنى‌اسرائيل) گفته شد در اين آبادى (بيت‌المقدّس) ساكن شويد و از (نعمت‌هاى) آن در هر نقطه و هرگونه كه مى‌خواهيد بخوريد (و به عنوان استغفار از آن همه بهانه‌جويى و آزار موسى) بگوييد: «حطّة» (خدايا! گناهان ما را فرو گذار) و سجده‌كنان از درب (بيت‌المقدّس) وارد شويد تا خطاهاى شما را ببخشاييم، ما به زودى (پاداشِ) نيكوكاران را مى‌افزاييم.

جلد 3 - صفحه 198

نکته ها

كلمه‌ى‌ «حِطَّةٌ»، به معناى نزول چيزى از بالاست، (انحطاط هم از اين ريشه است) و به مفهوم تقاضاى نزول رحمت و عفو الهى است.

فرمان اين بود كه بنى‌اسرائيل هنگام ورود به سرزمين مقدّس، با اين كلمه از خداوند آمرزش بطلبند، ولى آنان از روى استهزا، كلمه را عوض كردند و گفتند: «حنطة». «1»

مشابه‌ى اين آيه، با تفاوتى اندكى در سوره‌ى بقره (آيه 58) نيز آمده است.

در روايات متعدّد، امامان معصوم عليهم السلام فرمودند: «نحن باب حطّتكم» باب حطّه‌ى شما ماييم.

يعنى اگر در مدار حكومت و ولايت ما وارد شويد، مورد لطف قرار مى‌گيريد. «2»

بسيارى از مفسّران مراد از قريه را بيت‌المقدّس دانسته‌اند.

سير طبيعى آن است كه ابتدا با آدابى كه سفارش شده داخل شهر شده، سپس آن را مسكن قرار داده و آنگاه از غذاهاى آنجا بخورند، ولى در اين آيه اوّل مسكن و غذا آمده، بعد توبه و مغفرت و ورود به شهر، شايد به خاطر آن كه تأمين مسكن و غذا، زمينه و بسترى است كه دستورات اخلاقى را بپذيرند.

پیام ها

1- داستان ورود بنى‌اسرائيل به بيت‌المقدّس، همراه با عذرخواهى از خداوند در برابر لجاجت‌ها و تغيير كلمات سفارش شده، داستانى عبرت‌آموز و قابل دقّت است. «وَ إِذْ»

2- براى آوارگان، مسكن مهم‌ترين مسئله است. (ابتدا از مسكن سخن به ميان آمده است) «اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ»

3- بيت‌المقدّس، سرزمينى پر نعمت است. «وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ»

4- خداوند، همه‌ى نيازهاى مادّى ومعنوى، دنيوى و اخروى بشر را تأمين مى‌كند و براى برخوردارى از نعمت‌هايى همچون مسكن، غذا، عفو ولطف، دستور


«1». تفسير نمونه.

«2». تفسير كنزالدقائق.

جلد 3 - صفحه 199

مى‌دهد كه دعا و استغفار كنند و سجده نمايند. اسْكُنُوا ... كُلُوا ... قُولُوا حِطَّةٌ

5- خداوند، با يك عذرخواهى و توبه‌ى خالصانه، «قُولُوا حِطَّةٌ» گناهان بسيارى را مى‌بخشد. «نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ» چنانكه در دعا مى‌خوانيم: «يا مَن يقبل اليَسير و يَعفو عن الكثير» اى خدايى كه كم را مى‌پذيرى و گناه زياد را مى‌بخشايى!

6- براى دريافت لطف و آمرزش الهى، هم استغفار و دعا لازم است، هم عمل.

«قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ»

7- ورود به مكان‌هاى مقدّس، ادب و آداب ويژه‌اى دارد. «وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً»

8- بايد ميان نيكوكار و گنهكار، تفاوت باشد. وقتى خطاكاران بخشوده مى‌شوند، نيكوكاران هم از درجه و لطف بيشترى برخوردار مى‌گردند. «سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»

9- در نظام مديريّت و تشويق ديگران، بايد همواره نيكوكاران را امتياز داد.

«سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (161)


«1» بحار الانوار، جلد 94، صفحه 8، حديث 10 (با اندكى تفاوت)


جلد 4 صفحه 224

وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ: و ياد كن اى پيغمبر زمانى را كه گفته شد مر بنى اسرائيل را بعد از جهاد و ظفر ساكن شويد اين قريه را، يعنى اريحا و ايليا از قراى بيت المقدس، وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ‌: و بخوريد از فواكه و اطعمه آن از هر جا خواهيد، وَ قُولُوا حِطَّةٌ: و بگوئيد درخواست ما حطه است يعنى بار خدايا محو كن گناهان ما را، وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً: و داخل شويد از درهاى قريه در حالى كه ساجد يا خاضع باشيد از غايت تواضع، نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ‌: تا بيامرزيم براى شما گناهان شما را، سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ‌: زود باشد كه زايد نمائيم اجر نيكوكاران را به رفع درجات، و مزيد ثواب به محض تفضل.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 161 تا 163

وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (161) فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَظْلِمُونَ (162) وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ لا تَأْتِيهِمْ كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (163)

ترجمه‌

و زمانى كه گفته شد مر ايشان را ساكن شويد در اين بلد و بخوريد از آن هرگاه بخواهيد و بگوئيد مسئلت ما مغفرت است و داخل شويد از در سجده كنان ميآمرزيم براى شما گناهانتان را زود باشد كه افزائيم اجر نيكوكارانرا

پس بدل كردند آنانكه ظلم نمودند از آنها بگفتارى جز آنچه گفته شد مر ايشان را پس فرستاديم بر آنها عذابى از آسمان براى بود نشان كه ستم مى‌كردند

و بپرس ايشانرا از آن بلد كه بود كنار دريا هنگاميكه تعدّى ميكردند در شنبه چون مى‌آمدند نزد ايشان ماهيانشان روز شنبه مقرّر آنها روى آب آشكار و روز كه شنبه قرار نميدادند نمى‌آمدند نزد ايشان اينچنين ميآزمائيم آنان را بآنچه بودند كه نافرمانى ميكردند.

تفسير

مثل دو آيه اول در سوره بقره گذشت و تفسير هر دو مفصّلا ذكر شد و در اينجا خطاب به پيغمبر است يعنى ياد بياور وقتى را كه گفته شد به بنى اسرائيل سكونت نمائيد در بيت المقدس و نيز سؤال كن براى ملامت و اثبات مكر و تمرّد قديمى آنها از واقعه آنقريه كنار دريا و اهلش كه با آنكه خداوند منع فرموده بود آنها را از آنكه روز شنبه صيد ماهى نمايند تعدّى ميكردند و حوض‌هاى كوچكى كنار دريا ميكندند و متّصل مى‌نمودند آنها را بوسيله راههاى باريكى بدريا تا ماهى‌ها در آن حوض‌ها جمع شوند و شب يكشنبه آن راهها را مسدود نموده روز يكشنبه صيد مى‌نمودند و اين خدعه بود از آنها براى فرار از اطاعت امر الهى و آن ممنوع بود و اين كار را براى آن مينمودند كه بامر الهى براى امتحان آنها ماهى‌ها روز شنبه فراوان و روى آب ظاهر ميشدند و روزهاى‌


جلد 2 صفحه 486

ديگر كم و مخفى بودند و يوم لا يسبتون مأخوذ است از سبت يهود بمعنى كناره‌گيرى از كار و اشتغال بعبادت و رسومى كه آئين آنها بوده است يعنى روزى كه برسوم روز شنبه عمل نميكردند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِذ قِيل‌َ لَهُم‌ُ اسكُنُوا هذِه‌ِ القَريَةَ وَ كُلُوا مِنها حَيث‌ُ شِئتُم‌ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادخُلُوا الباب‌َ سُجَّداً نَغفِر لَكُم‌ خَطِيئاتِكُم‌ سَنَزِيدُ المُحسِنِين‌َ (161)

و ياد كن‌ زماني‌ ‌که‌ گفته‌ شد ‌براي‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌که‌ ساكن‌ شويد ‌اينکه‌ شهرستان‌ ‌را‌ و بخوريد ‌از‌ اثمار و حبوب‌ ‌آن‌ ‌هر‌ اندازه‌ ‌که‌ بخواهيد و بگوئيد بپروردگار ‌خود‌ ‌که‌ گناهان‌ ‌ما ‌را‌ بريز و داخل‌ شويد ‌در‌ باب‌ و سجده‌ كنيد ميآمرزيم‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ خطاهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ ‌که‌ ‌ما زياد كنيم‌ نعم‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌بر‌ نيكوكاران‌ وَ إِذ قِيل‌َ لَهُم‌ُ متعلق‌ بمحذوف‌ ‌است‌ مثل‌ اذكر و نحوه‌ و قائل‌ ممكن‌ ‌است‌ حضرت‌ موسي‌ ‌باشد‌ ‌اگر‌ ‌در‌ عصر ‌او‌ بوده‌ ‌ يا ‌ يوشع‌ وصي‌ّ موسي‌ ‌اگر‌ ‌بعد‌ ‌از‌ قضاياي‌ تيه‌ و رحلت‌ موسي‌ بوده‌ چنانچه‌ اظهر ‌است‌ اسكُنُوا هذِه‌ِ القَريَةَ بعضي‌ گفتند بيت‌ المقدس‌ بوده‌ و بعضي‌ گفتند اريحا ‌که‌ نزديك‌ بيت‌ المقدس‌ ‌است‌ و بعضي‌ گفتند مصر بوده‌ و ‌ما مدركي‌ ‌از‌ ‌براي‌ هيچ‌ يك‌ اينها نيافتيم‌ همين‌ اندازه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ وفور نعمت‌ ‌در‌ ‌آن‌ شهرستان‌ بوده‌ وَ كُلُوا مِنها ‌يعني‌ ‌از‌ نعم‌ موجوده‌ ‌در‌ ‌آن‌ حَيث‌ُ شِئتُم‌ ‌هر‌ اندازه‌ ‌که‌ طالب‌ باشيد وَ قُولُوا حِطَّةٌ ‌از‌ خداي‌ ‌خود‌ بطلبيد ريزش‌ گناهان‌ ‌خود‌ ‌را‌ وَ ادخُلُوا الباب‌َ بعضي‌ گفتند دروازه‌ شهر بوده‌ و بعضي‌ گفتند باب‌ مسجد بوده‌ و ‌اينکه‌ انسب‌ ‌است‌ سُجَّداً نظر ‌به‌ اينكه‌ ‌در‌ حال‌ سجده‌ نميشود داخل‌ شد بعضي‌ گفتند مراد ركوع‌ ‌است‌ و بعضي‌ گفتند مراد خضوع‌ و خشوع‌ ‌است‌ لكن‌ ظاهر همان‌ سجده‌ ‌است‌ و مراد سجده‌ شكر ‌است‌ ‌پس‌ ‌از‌ دخول‌ ‌ يا ‌ قبل‌ ‌از‌ دخول‌ نَغفِر لَكُم‌ جزاي‌ و ادخلوا ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ چنين‌ كرديد و چنين‌ گفتيد ‌ما ‌هم‌ ‌شما‌ ‌را‌ ميآمرزيم‌ خَطِيئاتِكُم‌ معاصي‌ و مخالفتها و توقعات‌ بيجاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ سَنَزِيدُ المُحسِنِين‌َ ‌اگر‌ ديگر معصيت‌ نكرديد و نيكوكار شديد بيش‌ ‌از‌ اينها بشما نعمت‌ عطاء ميكنيم‌.

جلد 8 - صفحه 9

تنبيه‌‌-‌ ‌در‌ اخبار ‌ما دارد ‌که‌ فرموده‌اند ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌

(نحن‌ باب‌ حطّتكم‌)

‌يعني‌ ‌اگر‌ داخل‌ ‌در‌ ولايت‌ ‌ما شديد و اقرار بامامت‌ ‌ما نموديد و اطاعت‌ كرديد خداوند گناهان‌ ‌شما‌ ‌را‌ ميريزد و پاك‌ ميشويد، و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌در‌ سوره‌ بقره‌ ‌آيه‌ 57 گذشت‌ و تفسيرش‌ بيان‌ شد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 161)- در تعقیب آیات گذشته در این آیه و آیه بعد به قسمت دیگری از مواهب پروردگار به بنی اسرائیل و طغیانگری آنان در برابر این مواهب اشاره شده است، نخست می‌گوید: «و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که به آنها گفته شد در این سرزمین (بیت المقدس) ساکن گردید و از نعمتهای فراوان آن، در هر نقطه و هرگونه که می‌خواهید بخورید» و بهره گیرید (وَ إِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ وَ کُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ).

«و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز و از در بیت المقدس با خضوع و تعظیم وارد شوید» (وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً).

که اگر این برنامه را انجام دهید «خطاهایی را که مرتکب شده‌اید می‌بخشیم


(1) در باره «منّ» و «سلوی» ذیل آیه 57 سوره بقره بحث کردیم.

ج2، ص104

و به نیکوکاران پاداش بیشتر و بهتر خواهیم داد» (نَغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ).

«حطّه» به معنی نزول چیزی از طرف بالاست و این کلمه در واقع شعار آنها به هنگام ورود به بیت المقدس بود، یعنی «تقاضای ما ریزش گناهانمان و یا ریزش باران عفو و رحمتت بر ماست».

نکات آیه

۱- بنى اسرائیل فرمان یافتند تا پس از زندگانى بیابانى، در آبادى بیت المقدس سکونت گزینند. (و إذ قیل لهم اسکنوا هذه القریة) «قریه» در لغت به معناى روستا و نیز شهر آمده و در قرآن نیز در هر دو معنا استعمال شده است. و چون قرینه اى یافت نشد که کدامین معنا مراد است، در برداشت فوق کلمه «آبادى» آورده شد. «ال» در «القریة» عهد حضورى و اشاره به دیارى خاص دارد. بسیارى از مفسران برآنند که مراد از آن بیت المقدس است.

۲- فرمان به سکونت گزیدن در آبادى بیت المقدس، فرمانى بود از جانب خدا به بنى اسرائیل (و إذ قیل لهم اسکنوا هذه القریة) کلمه «قیل» به صورت مجهول آمده و فرمان دهنده ذکر نشده است، ولى از جمله «نغفر لکم ... » به دست مى آید که فرمان دهنده خداوند است.

۳- بنى اسرائیل به هنگام دریافت فرمان تصرف بیت المقدس، در مکانى نزدیک به آن آبادى بسر مى بردند. (و إذ قیل لهم اسکنوا هذه القریة) برداشت فوق با توجه به اسم اشاره (هذه) استفاده شده است.

۴- سرزمین بیت المقدس در عصر موسى، سرزمینى آباد و پرنعمت و داراى مناطقى سرشار از خوراکیها (و کلوا منها حیث شئتم)

۵- خداوند تهیه خوراکیها از هر ناحیه بیت المقدس را براى بنى اسرائیل حلال و مباح کرد. (و کلوا منها حیث شئتم)

۶- استغفار از گناهان به هنگام تصرف بیت المقدس، فرمان خدا به بنى اسرائیل (و قولوا حطة) «حطة» خبر براى مبتدایى محذوف مانند «مسألتنا» است. این کلمه اسم مصدر و به معناى نهادن و فرود آوردن مى باشد و مراد از آن به قرینه جمله بعد (نغفر لکم) برداشتن وزر گناهان و آمرزش آنهاست. بنابراین «قولوا حطة» یعنى بگویید خدایا درخواست ما آمرزش گناهان است.

۷- اظهار خشوع و خضوع در برابر خدا به هنگام تصرف بیت المقدس از دستورات خدا به بنى اسرائیل (و ادخلوا الباب سجداً) کلمه «سجداً» جمع «ساجد» و حال براى فاعل «ادخلوا» است. از آن رو که سجده در حال ورود با معناى اصطلاحى آن (پیشانى بر خاک ساییدن) سازگار نیست، مى توان گفت در اینجا معناى لغوى آن (خضوع و خشوع) اراده شده است.

۸- دروازه بیت المقدس طریق تعیین شده از جانب خدا براى نفوذ به آن سرزمین و تصرف آن دیار (و ادخلوا الباب)

۹- خداوند نوید بخش آمرزش گناهان بنى اسرائیل در صورت رعایت آداب تعیین شده براى ورود و سکونتشان در بیت المقدس (اسکنوا ... و ادخلوا الباب سجداً نغفر لکم خطیئتکم) ظاهر این است که «نغفر لکم» جواب براى همه اوامرى است که در آیه مطرح شده. بنابراین تقدیر چنین است: «إن تسکنوا و تأکلوا و تقولوا و تدخلوا الباب سجداً نغفر لکم».

۱۰- بنى اسرائیل پیش از ورود به بیت المقدس گناهان فراوانى داشتند. (نغفر لکم خطیئتکم) برداشت فوق با توجه به کلمه «خطیئات» که به صورت جمع آمده استفاده شده است.

۱۱- آمرزش گناهان انسان به دست خدا و در اختیار اوست. (نغفر لکم خطیئتکم)

۱۲- استغفار به درگاه خدا موجب آمرزش گناهان است. (و قولوا حطة ... نغفر لکم خطیئتکم)

۱۳- وجود افرادى نیک کردار و پاکدامن از گناهان در میان قوم موسى (سنزید المحسنین) کلمه «المحسنین» مى تواند در مقابل گروهى از بنى اسرائیل باشد که از جمله «نغفر لکم خطیئتکم» به دست مى آید. یعنى بنى اسرائیل دو گروه بودند: گروهى گنهکار که جمله «نغفر لکم خیطئتکم» اشاره به آنان دارد و پاکدامنان از گناه که «المحسنین» عهده دار تبیین آن گروه است.

۱۴- خداوند محسنان بنى اسرائیل را در صورت رعایت آداب تعیین شده براى ورود به بیت المقدس، به پاداشى افزونتر از احسانشان نوید داد. (سنزید المحسنین)

۱۵- اطاعت از فرمانهاى الهى، احسان و نیک کردارى است. (اسکنوا ... و قولوا حطة و ادخوا الباب سجداً ... سنزید المحسنین) برداشت فوق بر اساس احتمال دیگرى که درباره «المحسنین» است استفاده شده ; یعنى این کلمه جانشین ضمیر «کم» گرفته شده است تا به این معنا اشاره شود که اطاعت از فرمانهاى یاد شده احسان و اطاعت کنندگان آن اوامر از محسنانند.

۱۶- خداوند نیکوکاران بنى اسرائیل را در صورت اطاعت از فرمانهاى الهى، علاوه بر بخشایش گناهان، به پاداش افزونتر نوید داد. (سنزید المحسنین) در برداشت فوق محسنان مقابل گناهکاران قرار داده نشده، بلکه به معناى لغوى آن (نیکوکاران) گرفته شده است. بر این مبنا آیه شریفه ناظر به تقسیم بنى اسرائیل به دو گروه گنهکار و پاکدامن نیست، بلکه آنان را به دو گروه محسنان و غیر محسنان تقسیم کرده است. جمله «نغفر لکم ... » مى رساند که خدا گناه همگان چه محسن و چه غیر محسن را خواهد بخشید، ولى به نیکوکاران پاداشى افزونتر عنایت خواهد کرد.

۱۷- اطاعت کنندگان از دستورهاى خدا در صورت نیکوکار بودن از پاداشى بیش از دیگر مطیعان بهره مند خواهند شد. (سنزید المحسنین)

۱۸- تأمین محل سکونت و اسباب معیشت پیش از امر به نیایش و استغفار، روشى نیکو براى واداشتن مردم به خضوع و خشوع در برابر خداوند و طلب آمرزش از او (و إذ قیل لهم اسکنوا ... ادخلوا الباب سجداً نغفر لکم خطیئتکم) بیان طبیعى داستان ورود بنى اسرائیل به بیت المقدس اقتضا مى کرد که جمله «ادخلوا الباب سجداً» و جمله «قولوا حطة» پیش از جمله «اسکنوا ... » و «کلوا ... » آورده شود. زیرا اول باید تصرف شود و سپس سکونت انجام گیرد. این تقدیم و تأخیر مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

۱۹- داستان ورود بنى اسرائیل به بیت المقدس، داستانى عبرت آموز و شایسته به یاد داشتن (و إذ قیل لهم اسکنوا ... سنزید المحسنین) کلمه «إذ» متعلق به فعلى مانند «اذکروا» (به یاد داشته باشید)، است.

موضوعات مرتبط

  • آمرزش: موجبات آمرزش ۱۲
  • احسان: پاداش احسان ۱۴ ; موارد احسان ۱۵
  • استغفار: آثار استغفار ۱۲ ; استغفار از گناه ۶ ; اهمیت استغفار ۶ ; زمینه استغفار ۱۸
  • بنى اسرائیل: آمرزش بنى اسرائیل ۹ ; آمرزش محسنان بنى اسرائیل ۱۶ ; اطاعت محسنان بنى اسرائیل ۱۶ ; امتنان بر بنى اسرائیل ۵ ; بشارت به بنى اسرائیل ۹، ۱۴ ; بنى اسرائیل در بیت‌المقدس ۱، ۲، ۵، ۱۰، ۱۹ ; بیخگناهان بنى اسرائیل ۱۳ ; پاداش محسنان بنى اسرائیل ۱۶ ; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۳، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۳، ۱۹ ; سکونت بنى اسرائیل ۱، ۲، ۹ ; گناه بنى اسرائیل ۱۰ ; محسنان بنى اسرائیل ۱۳، ۱۴ ; مسؤولیت بنى اسرائیل ۷ ; نعمتهاى بنى اسرائیل ۵ ; ورود بنى اسرائیل به بیت المقدس ۳، ۶، ۷، ۸، ۱۴، ۱۹
  • بیت‌المقدس: آبادانى بیت‌المقدس ۴ ; آداب ورود به بیت‌المقدس ۶، ۷، ۹ ; بیت‌المقدس در دوران موسى(ع) ۴ ; تاریخ بیت‌المقدس ۴ ; دروازه بیت‌المقدس ۸ ; فضیلت بیت‌المقدس ۷
  • پاداش: مراتب پاداش ۱۴، ۱۶، ۱۷
  • تاریخ: عبرت از تاریخ ۱۹
  • خدا: آثار اطاعت از خدا ۱۶ ; اختصاصات خدا ۱۱ ; اطاعت از خدا ۱۵ ; اوامر خدا ۲، ۶، ۷ ; بشارت خدا ۹، ۱۴ ; پاداش اطاعت از خدا ۱۷
  • خشوع: زمینه خشوع ۱۸
  • خضوع: روش خضوع ۱۸
  • ذکر: تاریخ ۱۹
  • گناه: منشأ آمرزش گناه ۱۱
  • محسنان: پاداش محسنان ۱۷
  • مسکن: اهمیت تأمین مسکن ۱۸
  • معاش: اهمیت تأمین معاش ۱۸

منابع