حِطّة
کلمه «حطّه» از مادّه «حَطّ» که در واقع شعار بنى اسرائیل به هنگام ورود به بیت المقدس بود، صورت اختصارى از جمله: مَسْئَلَتُنَا حِطَّة: «تقاضاى ما ریزش گناهان ما و یا ریزش باران عفو و رحمتت بر ما است» مى باشد. زیرا «حِطَّه» در اصل، به معناى نزول چیزى از طرف بالا است.
ریشه کلمه
- حطط (۲ بار)
قاموس قرآن
حطّ: به معنى فرود آمدن و فرود آوردن است راغب گويد: حطّپائين آوردن چيزى است از بلندى و نيز آن را پائين آمدن گفتهاند: «حَطَّ الرَّجُلُ:نَزَلَ» ايضاً به معنى وضع و ترك آمده . اين كلمه در دو محل از قرآن كريم آمده است كه ذيلا نقل مىشود [بقره:58]. [اعراف:161] «حطّه» در هر دو آيه مرفوع و خبر مبتداى محذوف است و «حطّه» نكره است و بايد مراد از آن فرو امدن به خصوصى باشد. نا گفته نماند: بنى اسرائيل در صحراى سينا به طور بيابان گردى زندگى مىكردند و در اختيار محلّ و خورو خواب چنانكه پيشه بيابان گردان است كاملا آزاد بودند ولى شهر نشينى داراى شرائط و قوانين بخصوصى است كه اگر آنها مراعات نشود نظم عمومى از بين مىرود و زندگى اجتماعى متلاشى مىگردد. به نظر ما مراد از هر دو آيه كه به بنى اسرائيل دستور مىدهد وارد فلسطين شده و شهرنشين گردند، آن است كه بايد در دخول شهر، خاضع و تسليم قوانين شهر نشينى يك نوع فرود آمدن و محدود شدن زندگى است و ديگر آزادى صحرا گردى را نخواهند داشت. و خلاصه مراد آن نيست كه از باب مخصوصى در حال سجده وارد شوند و بگويند: گناهان ما را بيامرز بلكه مراد آن است كه به شهر وارد شوند در حاليكه تسليم قوانين اند و بگويند و بدانند كه اين ورود، فرود آمدن از آزادى مطلق و محدود شدن به شرائط شهر نشينى است معناى آيه چنين مىشود: و چون گفتيم در اين شهر ساكن شويد و از آن در هر محل كه خواستيد بخوريد (البته با مراعات قوانين) و بگوئيد اين شهرنشينى فرود امدن و محدود شدن است (يعنى اين رابدانيد و يقين كنيد) و از باب شهر در حال خضوع وارد شويد (در حاليكه آماده به پذيرفتن قوانين همزيستى هستيد) و اگر چنين كنيد قهراً نيكوكار خواهيد بود و آن باعث غفران گناهان شماست و نيكوكاران را وسائل مغفرت و تعيّش مىافزائيم. آنچه گفته شد كاملا طبيعى و قابل قبول است و ديگر احتياج به تأويلات بعيده كه از امثال قتاده نقل شده، نيست. طالبان تأويلات به تفاسير رجوع كنند.