ریشه طرف: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۳۲: خط ۳۲:


(بر وزن عمل) گوشه، ناحيه. در مفردات مى‏گويد: طرف شى‏ء جانب آن است در اجسام و اوقات و غيره به كار مى‏رود... و به طور استعاره گفته‏اند: «هو كريم الطرفين» كه مراد از طرفين پدر و مادر است. [هود:114]. نماز را در دو طرف روز و اوائل شب بخوان مشروح آيه در «زلف» گذشت و آن شامل اوقات سه نماز يا پنج نماز است. [آل عمران:127]. گفته‏اند: «لِيَقْطَعَ» متعلق است به «وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ» در آيه قبل. بيضاوى گويد: «او» در آيه براى تنويع است نه ترديد. يعنى مراد دو نوع عذاب است: هلاكت و خوارى. معنى آيه چنين است: خداوند شما را در «بدر» يارى كرد تا طرفى و قسمتى از كفار را ببرد (كه هفتاد نفر كشته و هفتاد نفر اسير گشتند) و آنها را خوار كند تا مأيوس و نا اميد بر گردند. * [رعد:41]، [انبياء:44]. ظاهراً مراد ار نقصان اطراف زمين، هلاكت و از بين رفتن قسمتى از مردمان روى زمين است كه ما قبل آيه اول فرموده: «وَ اَمّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الِذى نَعِدُهُمْ» اين وعده همان عذاب و هلاكت دسته جمعى است پس از آن فرموده: آيا نمى‏بينند كه دستور ما به زمين مى‏آيد و آن را از اطرافش كوتاه مى‏كنيم و صدر آيه دوم چنين است: «بَلْ مَتَّعنا هؤُلاءِ وَ آبائَهُمْ حَتّى طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ» آن گاه فرموده: «اَفَلا يَرَوْنَ...». در تفسير برهان چند روايت نقل شده كه حضرت سجاد و حضرت صادق عليهما السلام آن را از بين رفتن علماء و فقها و اخيار فرموده‏اند و در تفاسير اهل سنت نيز اين مضمون نقل شده است. در الميزان قول فوق را اختيار و روايات را بدون اظهار نظر نقل كرده است. به نظر مى‏آيد مقصود از روايات بعضى از مصاديق آيه است. در مجمع چند قول نقل شده از جمله هلاكت مردمان و فقر علماء است. و اما اينكه مراد نقصان خود زمين و غبار شدن و از بين رفتن اطراف آن باشد از دو آيه بدست نمى‏آيد بلكه زمين پيوسته در انبساط و بزرگ شدن است وزن آن نيز كه نور آفتاب پيوسته در آن جذب مى‏شود رو به افزايش است.
(بر وزن عمل) گوشه، ناحيه. در مفردات مى‏گويد: طرف شى‏ء جانب آن است در اجسام و اوقات و غيره به كار مى‏رود... و به طور استعاره گفته‏اند: «هو كريم الطرفين» كه مراد از طرفين پدر و مادر است. [هود:114]. نماز را در دو طرف روز و اوائل شب بخوان مشروح آيه در «زلف» گذشت و آن شامل اوقات سه نماز يا پنج نماز است. [آل عمران:127]. گفته‏اند: «لِيَقْطَعَ» متعلق است به «وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ» در آيه قبل. بيضاوى گويد: «او» در آيه براى تنويع است نه ترديد. يعنى مراد دو نوع عذاب است: هلاكت و خوارى. معنى آيه چنين است: خداوند شما را در «بدر» يارى كرد تا طرفى و قسمتى از كفار را ببرد (كه هفتاد نفر كشته و هفتاد نفر اسير گشتند) و آنها را خوار كند تا مأيوس و نا اميد بر گردند. * [رعد:41]، [انبياء:44]. ظاهراً مراد ار نقصان اطراف زمين، هلاكت و از بين رفتن قسمتى از مردمان روى زمين است كه ما قبل آيه اول فرموده: «وَ اَمّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الِذى نَعِدُهُمْ» اين وعده همان عذاب و هلاكت دسته جمعى است پس از آن فرموده: آيا نمى‏بينند كه دستور ما به زمين مى‏آيد و آن را از اطرافش كوتاه مى‏كنيم و صدر آيه دوم چنين است: «بَلْ مَتَّعنا هؤُلاءِ وَ آبائَهُمْ حَتّى طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ» آن گاه فرموده: «اَفَلا يَرَوْنَ...». در تفسير برهان چند روايت نقل شده كه حضرت سجاد و حضرت صادق عليهما السلام آن را از بين رفتن علماء و فقها و اخيار فرموده‏اند و در تفاسير اهل سنت نيز اين مضمون نقل شده است. در الميزان قول فوق را اختيار و روايات را بدون اظهار نظر نقل كرده است. به نظر مى‏آيد مقصود از روايات بعضى از مصاديق آيه است. در مجمع چند قول نقل شده از جمله هلاكت مردمان و فقر علماء است. و اما اينكه مراد نقصان خود زمين و غبار شدن و از بين رفتن اطراف آن باشد از دو آيه بدست نمى‏آيد بلكه زمين پيوسته در انبساط و بزرگ شدن است وزن آن نيز كه نور آفتاب پيوسته در آن جذب مى‏شود رو به افزايش است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, من:90, ها:80, ف:55, لا:51, ک:48, قصر:47, هن:41, عند:37, الى:37, ه:35, الذين:34, نهر:34, قبل:33, حکم:30, وله:30, انن:28, اتى:28, ل:28, نقص:28, قول:28, ردد:28, ليل:27, ان:25, الله:25, عين:25, اله:25, ارض:25, انس:24, رئى:23, لم:23, کان:21, ما:21, ترب:21, صلو:21, ذا:21, خفى:21, طمث:20, فئد:20, سبح:20, نظر:20, قوم:20, قطع:20, نا:20, نصر:20, زلف:20, ا:20, کذب:18, فى:18, لما:18, هذا:18, شرب:18, نزف:18, بيض:18, ب:18, ذلل:18, يوم:18, لعل:18, کفر:18, عزز:18, ثم:17, رضو:17, امن:17, او:17, کنن:17, کما:17, خسر:17, کثر:17, انى:17, هوى:17, نذر:17, عن:16, ربب:16, خشع:16, کبت:16, غلب:16, مدد:16, ولى:16, وعد:16, فکه:16, حسن:14, نن:14, قرر:14, رئس:14, غرب:13, عقب:13, الو:13, قنع:13, على:13, ذهب:13, قلب:11, هطع:11, جنن:11, عرض:11, سوء:11, خيب:10, ذلک:10, نفس:10, شمس:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱

تکرار در قرآن: ۱۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(بر وزن عقل) نگاه كردن. چشم. راغب گويد آن پلك چشم. و تحريك پلك است و از آن نگاه كردن تعبير مى‏كند كه لازم تحريك، نگاه كردن و چشم فرموده است. مناسب آيات قرآن نگاه كردن و چشم است. [ابراهيم:43]. يعنى سر بر افراخته‏اند كه تگاهشان به هم نمى‏خورد از ترس و وحشت پيوسته چشمشان باز است. آن عبارت اخراى خيره شدن است كه فرموده: [ابراهيم:42]. همچنين است آيه [نمل:40]. يعنى: پيش ازنگاهت به هم بخورد من آن را نزد تو مى‏آورم. [صافات:48]. كلمه قاصرات الطرف در سوره ص آيه 52 و رحمن آيه 56 نيز آمده است. و آن در وصف زنان بهشت مى‏باشد. مراد از طرف، چشم يا نگاه كوتاه چشم يا كوتاه نگاه هست كه نگاه آنها فقط منحصر به شوهران خويش است و به كس ديگر نگاه نمى‏كنند و نگاه خويش را از ديگران كوتاه كرده‏اند. به عقيده الميزان قصر عين كنايه است از ناز و كرشمه و عشوه كه زنان بهشتى به شوهران خويش آن طور نگاه مى‏كنند و آن قولى است كه در مجمع كننده هر دو آمده است. * [شورى:45]. ضمير «عَلَيْها» راجع به آتش است مراد از طرف خفى چنانكه گفته‏اند نگاه به گوشه چشم است كه شخص گرفتار نمى‏تواند به آنچه گرفتار است درست نگاه كند مانند محكومى كه به چوبه دار مى‏نگرد آنها هم نعوذ باللّه به آتش آن طور نگاه مى‏كنند به نظر مى‏آيد كه: طرف در آيه به معنى نگاه است و مفعول «يَنْظُرُونَ» مى‏باشد يعنى: «يَنْظُرُونَ نَظَراً خَفِيّاً». در اقرب الموارد گويد: «نَظَرَبِعَيْنٍ خَفِىٍّ» يعنى: قسمت اعظم چشم خويش را از شرم با ترس بست و با بقيه آن نگاه كرد.


(بر وزن عمل) گوشه، ناحيه. در مفردات مى‏گويد: طرف شى‏ء جانب آن است در اجسام و اوقات و غيره به كار مى‏رود... و به طور استعاره گفته‏اند: «هو كريم الطرفين» كه مراد از طرفين پدر و مادر است. [هود:114]. نماز را در دو طرف روز و اوائل شب بخوان مشروح آيه در «زلف» گذشت و آن شامل اوقات سه نماز يا پنج نماز است. [آل عمران:127]. گفته‏اند: «لِيَقْطَعَ» متعلق است به «وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ» در آيه قبل. بيضاوى گويد: «او» در آيه براى تنويع است نه ترديد. يعنى مراد دو نوع عذاب است: هلاكت و خوارى. معنى آيه چنين است: خداوند شما را در «بدر» يارى كرد تا طرفى و قسمتى از كفار را ببرد (كه هفتاد نفر كشته و هفتاد نفر اسير گشتند) و آنها را خوار كند تا مأيوس و نا اميد بر گردند. * [رعد:41]، [انبياء:44]. ظاهراً مراد ار نقصان اطراف زمين، هلاكت و از بين رفتن قسمتى از مردمان روى زمين است كه ما قبل آيه اول فرموده: «وَ اَمّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الِذى نَعِدُهُمْ» اين وعده همان عذاب و هلاكت دسته جمعى است پس از آن فرموده: آيا نمى‏بينند كه دستور ما به زمين مى‏آيد و آن را از اطرافش كوتاه مى‏كنيم و صدر آيه دوم چنين است: «بَلْ مَتَّعنا هؤُلاءِ وَ آبائَهُمْ حَتّى طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ» آن گاه فرموده: «اَفَلا يَرَوْنَ...». در تفسير برهان چند روايت نقل شده كه حضرت سجاد و حضرت صادق عليهما السلام آن را از بين رفتن علماء و فقها و اخيار فرموده‏اند و در تفاسير اهل سنت نيز اين مضمون نقل شده است. در الميزان قول فوق را اختيار و روايات را بدون اظهار نظر نقل كرده است. به نظر مى‏آيد مقصود از روايات بعضى از مصاديق آيه است. در مجمع چند قول نقل شده از جمله هلاكت مردمان و فقر علماء است. و اما اينكه مراد نقصان خود زمين و غبار شدن و از بين رفتن اطراف آن باشد از دو آيه بدست نمى‏آيد بلكه زمين پيوسته در انبساط و بزرگ شدن است وزن آن نيز كه نور آفتاب پيوسته در آن جذب مى‏شود رو به افزايش است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
طَرَفاً ۱
طَرَفَيِ‌ ۱
أَطْرَافِهَا ۲
طَرْفُهُمْ‌ ۱
أَطْرَافَ‌ ۱
طَرْفُکَ‌ ۱
الطَّرْفِ‌ ۳
طَرْفٍ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط