ریشه خوف: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
ترس. راغب مىگويد: خوف توّقع مكروهى است از روى علامت مظنون يا معلوم چنان كه رجاء و طمع توقّع محبوبى است از روى آن دو. [بقره:38]. تخويف به معنى ترساندن است [زمر:16]، [آل عمران:175]، خفية: حالتى است كه از خوف به انسان عارض مىشود و در جاى خوف به كار مىرود (راغب) [طه:67] موسى در نفس خويش احساس خوف كرد. تخوّف به معنى ظهور خوف است (راغب) [نحل:46-47] اخذ به تخوّف آن است كه كسى را با ظهور خوف بگيرند خداوند يك دفعه غفلتاً انسان را گرفتار مىكند مثل زلزله و سكته و دفعه ديگر با ظهور خوف مثل سرطان مثلاً «نعوذ باللّه منه» كه شخص مىداند اين مرض او را از بين خواهد بود با علم به مردن و ترس از آن به تدريج از بين مىرود و يا مثل كسى كه مىداند او را اعدام خواهند كرد چنين شخصى با ظهور خوف گرفتار مىشود معنى آيه چنين مىشود: يا آنها را در حال تلاش گرفتار كند، آنها عاجز كننده خدا نيستند و يا آنها در حال خوف و در حالى كه مىترسند و مىلرزند گرفتار نمايد... ناگفته نماند: خوف يكى از صفات نيك است و انسان را از بد بختىهاى دنيا و آخرت نجات مىدهد مثل خوف از خدا، خوف از عذاب آخرت، خوف از ذلّت دنيا و آخرت و غيره، در قرآن كريم در اين گونه موارد به كار رفته است و از صفات و شعار بندگان خداست به خلاف جبن كه ضعف نفس ناشى است و از علامات نقص است. [نازعات:40-41]. | ترس. راغب مىگويد: خوف توّقع مكروهى است از روى علامت مظنون يا معلوم چنان كه رجاء و طمع توقّع محبوبى است از روى آن دو. [بقره:38]. تخويف به معنى ترساندن است [زمر:16]، [آل عمران:175]، خفية: حالتى است كه از خوف به انسان عارض مىشود و در جاى خوف به كار مىرود (راغب) [طه:67] موسى در نفس خويش احساس خوف كرد. تخوّف به معنى ظهور خوف است (راغب) [نحل:46-47] اخذ به تخوّف آن است كه كسى را با ظهور خوف بگيرند خداوند يك دفعه غفلتاً انسان را گرفتار مىكند مثل زلزله و سكته و دفعه ديگر با ظهور خوف مثل سرطان مثلاً «نعوذ باللّه منه» كه شخص مىداند اين مرض او را از بين خواهد بود با علم به مردن و ترس از آن به تدريج از بين مىرود و يا مثل كسى كه مىداند او را اعدام خواهند كرد چنين شخصى با ظهور خوف گرفتار مىشود معنى آيه چنين مىشود: يا آنها را در حال تلاش گرفتار كند، آنها عاجز كننده خدا نيستند و يا آنها در حال خوف و در حالى كه مىترسند و مىلرزند گرفتار نمايد... ناگفته نماند: خوف يكى از صفات نيك است و انسان را از بد بختىهاى دنيا و آخرت نجات مىدهد مثل خوف از خدا، خوف از عذاب آخرت، خوف از ذلّت دنيا و آخرت و غيره، در قرآن كريم در اين گونه موارد به كار رفته است و از صفات و شعار بندگان خداست به خلاف جبن كه ضعف نفس ناشى است و از علامات نقص است. [نازعات:40-41]. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
لا:100, هم:94, ف:73, من:72, ى:70, ان:66, ه:58, انن:53, على:52, کم:43, ب:39, قول:37, ربب:37, ل:37, وله:35, اله:35, الله:33, ک:30, خوف:28, فى:27, قوم:26, ما:26, يوم:24, حزن:24, ها:24, عذب:23, نا:22, کون:22, الذين:21, امن:20, الا:20, او:19, الى:18, علم:18, ذلک:17, ولى:17, موسى:17, نفس:17, يا:17, ذکر:16, شرک:16, رسل:16, رئى:15, ايى:15, اذا:15, اوى:15, عبد:15, طمع:15, ن:15, صلح:15, کذب:15, عند:15, کبر:15, بعد:14, جنن:14, بشر:14, رحم:14, وجس:14, عقب:14, انتم:14, عصو:14, نن:14, عظم:14, ا:14, قتل:14, سوى:14, عصى:13, وقى:13, اتى:13, وعد:13, اذ:13, ظلم:13, دخل:13, ملک:13, جوع:13, هن:13, دعو:13, ائى:13, اخذ:13, شىء:13, اخر:13, جىء:13, اکل:13, حدد:13, کلا:13, ذهب:13, اجر:13, قرء:13, خشى:12, لئک:12, مرء:12, الذى:12, نجو:12, ردد:12, رقب:12, برق:12, نعم:12, لم:12, نذر:12, اول:12, لوم:12, ارض:12, علو:12, لقى:12, قلب:12, ام:12, فضل:12, فرعون:12, رجل:12, شطن:12, قد:12, الک:12, ضعف:12, صلو:12, دون:12, نزل:12, س:12, هدى:12, خلف:12, قرآن:12, هما:12, فتح:12, کفر:12, نشز:12, بدل:12, تبع:12, ملء:12, فتن:12, کيف:12, عن:12, هو:12, ذنب:12, بغى:12, قصر:12, بين:12, کلل:12, لدى:12, کما:12, خيب:12, وجه:12, طغو:12, يى:12, الم:12, قبل:12, جبر:12, مثل:12, فجر:12, طعم:12, ذلکم:12, طغى:12, سعى:11, قصص:11, سمع:11, هى:11, ضيق:11, ذرر:11, انت:11, يمم:11, انس:11, ندو:11, بعض:11, سلم:11, يمن:11, عين:11, سوء:11, ثم:11, دبر:11, لما:11, قلل:11, جزى:11, رزق:11, زکو:11, ظلل:11, مول:11, شقق:11, ندى:11, اللاتى:11, ذيع:11, حيى:11, عيل:11, مدن:11, بخس:11, صبر:11, سلق:11, درک:11, حکم:11, ليس:11, خصم:11, قرب:11, ضرع:11, عمل:11, خير:11, غلم:11, هارون:11, شقى:11, وصل:11, حشر:11, وحد:11, نشء:11, لبس:11, ريب:11, قنت:11, لو:11, حوط:11, وصى:11, بل:11, غيب:11, سوف:11, عود:11, خطف:11, أما:11, فرط:11, جهر:11, عدو:11, حوب:11, شکر:11, شحح:11, حيف:11, يبس:11, امر:11, حسب:11, هذا:11, شدد:11, بعل:11, نقص:11, نشر:11, رهق:11, ورى:11, هضم:11, مسس:11, دنو:11, مع:11, قسط:11, شقو:11, وفى:11, شرر:11, جنف:11, رجو:11, سحب:11, نکر:11, ضجع:11, الو:11, وهب:11, ضلل:11, نظر:11, ظهر:11, غير:11, ذرع:11, بحر:11, يدى:11, صحب:11, بنو:11, عدل:11, حمد:11, صعق:11, دين:11, ربع:11, رعد:11, کفى:11, سبح:11, خرج:11, فرر:11, جحم:11, نصح:11, رئس:11, سلک:11, نهى:11, سمو:11, اخو:11, تحت:11, رضع:11, موت:11, لسن:11, صحف:11, صبح:11, مرض:11, صدر:11, جعل:11, خون:11, عجز:11, صوب:11, بعث:11, ذا:11, رکب:11, ثقل:11, ذئب:11, ثلث:11, غنى:11, وحى:11, لعل:11, صنع:11, فوق:11, ابو:11, سير:11, رود:11, لعن:11, زيد:11, فکر:11, جرم:11, شهد:11, ترک:11, اهل:11, موه:11, حفظ:11, سبل:11, صدق:11, فزع:11, طرق:11, احد:11, نصر:11, وعظ:11, غدو:11, احزاب:11, برء:11, رئف:11, عبس:11, اثم:11, شجر:11, سطر:11, حلق:11, يتم:11, ثنى:11, خزى:11, جمع:11, يهود:10, عرض:10, دور:10, جناح:10, قمطر:10, جنح:10, ذو:10, دئب:10, نفق:10, نور:10, التى:10, هجر:10, عرف:10, نسو:10, ثمر:10, ردء:10, بصر:10, دبب:10, فعل:10, اصل:10, نبذ:10, عوم:10, فصل:10, عضد:10, ضمم:10, طلق:10, نکح:10, وسل:10, بلو:10, هوى:10, شعر:10, انا:10, غفر:10, ربو:10, لوط:10, امم:10, داود:10, کثر:10, جهد:10, امس:10, جنب:10, حرم:10, فسد:10, ذوق:10, رمح:10, غشى:10, لحق:10, جفو:10, ايد:10, غفل:10, عقر:10, حذر:10, غشو:10, ضرب:10, حسن:10, ذى:10, سجد:10, وزن:10, طيب:10, اذى:10, صرخ:10, رضو:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۱
تکرار در قرآن: ۱۲۴(بار)
قاموس قرآن
ترس. راغب مىگويد: خوف توّقع مكروهى است از روى علامت مظنون يا معلوم چنان كه رجاء و طمع توقّع محبوبى است از روى آن دو. [بقره:38]. تخويف به معنى ترساندن است [زمر:16]، [آل عمران:175]، خفية: حالتى است كه از خوف به انسان عارض مىشود و در جاى خوف به كار مىرود (راغب) [طه:67] موسى در نفس خويش احساس خوف كرد. تخوّف به معنى ظهور خوف است (راغب) [نحل:46-47] اخذ به تخوّف آن است كه كسى را با ظهور خوف بگيرند خداوند يك دفعه غفلتاً انسان را گرفتار مىكند مثل زلزله و سكته و دفعه ديگر با ظهور خوف مثل سرطان مثلاً «نعوذ باللّه منه» كه شخص مىداند اين مرض او را از بين خواهد بود با علم به مردن و ترس از آن به تدريج از بين مىرود و يا مثل كسى كه مىداند او را اعدام خواهند كرد چنين شخصى با ظهور خوف گرفتار مىشود معنى آيه چنين مىشود: يا آنها را در حال تلاش گرفتار كند، آنها عاجز كننده خدا نيستند و يا آنها در حال خوف و در حالى كه مىترسند و مىلرزند گرفتار نمايد... ناگفته نماند: خوف يكى از صفات نيك است و انسان را از بد بختىهاى دنيا و آخرت نجات مىدهد مثل خوف از خدا، خوف از عذاب آخرت، خوف از ذلّت دنيا و آخرت و غيره، در قرآن كريم در اين گونه موارد به كار رفته است و از صفات و شعار بندگان خداست به خلاف جبن كه ضعف نفس ناشى است و از علامات نقص است. [نازعات:40-41].
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
خَوْفٌ | ۱۴ |
خَائِفِينَ | ۱ |
الْخَوْفِ | ۳ |
خَافَ | ۶ |
يَخَافَا | ۱ |
خِفْتُمْ | ۷ |
يُخَوِّفُ | ۲ |
تَخَافُوهُمْ | ۱ |
خَافُونِ | ۱ |
خَافُوا | ۱ |
تَخَافُونَ | ۴ |
خَافَتْ | ۱ |
يَخَافُونَ | ۱۱ |
أَخَافُ | ۲۱ |
يَخَافُهُ | ۱ |
يَخَافُوا | ۱ |
خَوْفاً | ۴ |
خِيفَةً | ۴ |
تَخَافَنَ | ۱ |
خَوْفٍ | ۲ |
تَخَفْ | ۹ |
خِيفَتِهِ | ۱ |
تَخَوُّفٍ | ۱ |
تَخْوِيفاً | ۱ |
نُخَوِّفُهُمْ | ۱ |
خِفْتُ | ۱ |
نَخَافُ | ۲ |
تَخَافَا | ۱ |
تَخَافُ | ۱ |
يَخَافُ | ۵ |
خَوْفِهِمْ | ۱ |
فَأَخَافُ | ۲ |
خِفْتُکُمْ | ۱ |
خِفْتِ | ۱ |
تَخَافِي | ۱ |
خَائِفاً | ۲ |
تَخَافُونَهُمْ | ۱ |
کَخِيفَتِکُمْ | ۱ |
الْخَوْفُ | ۲ |
يُخَوِّفُونَکَ | ۱ |
تَخَافُوا | ۱ |