ریشه ريب: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
جز (Move page script صفحهٔ ریشه ريب‌ را به ریشه ريب منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
شكّ. در مجمع گويد: ريب به معنى شك است و بعضى بدترين شك گفته‏اند. در اقرب و قاموس شكّ، تهمت،ظنّ و حاجت معنى شده است ولى قرآن آن را در شك به كار برده و شايد در بعضى تهمت و اضطراب قلب نيز مراد باشد چنانكه خواهيم گفت. [نور:50]، [حديد:14]. افعال اين ماده در قرآن مجيد همه از افتعال آمده و ان چنانكه در اقرب گفته به شكّ افتادن و شمّكردن است و اگر با «باء» همراه باشد مثل «ارتاب به فلان» به معنى تهمت زدن مى‏آيد. در بعضى آيات كلمه «مُريب» صفت «شكّ» آمده مثل [هود:62]، [سباء:54]، [فصّلت:45]. در اين صورت شكّى كه شكّ آوردنده است يعنى چه؟ ممكن است مراد از آن تأكيد باشد يعنى شكّ سخت. و احتمال دارد منظور تهمت و سوء ظن باشد يعنى چنان در شكّيم كه موجب مى‏شود تو را متّهم كنيم. و به تو سوء ظن داشته باشيم. زمخشرى ريب را قلق و تشويق قلب گفته است و گويد: حقيقت ريبة قلق و اضطراب قلب و از آن است آنچه حسن بن على عليه السلام گويد از رسول خدا صلى اللّه عليه و اله و سلم شنيدم مى‏فرمود «دع ما يريبك الى مالا يريبك» بنابر قول زمخشرى معنى «شك مريب» شك اضطراب آور است. مرتاب اسم فاعل است به معنى شك كننده [غافر:34]. * [طور:30]در مجمع منون را موت گفته و گويد به معنى دهرهم مى‏آيد: ريب ظاهراً به معنى قلق و اضطراب است چنانكه از زمخشرى مقل شد و بيضاوى نيز گفته است يعنى بلكه مى‏گويند شاعر است براى او منتظر مرگ باشيم تا مثلشعراى ديگر بميرد و از او راحت شويم. صحاح. اقرب ريب المنون را حوادث روزگار گفته‏اند. (كه شخص را مضطرب مى‏كنند). * [توبه:110]. ريبه چنانكه راغب و جوهرى گفته اسم مصدر است از ريب يعنى ساختمانى كه ساخته‏اند پيوسته مايه اضطراب دلهايشان است تاوقتيكه دلهايشان پاره پاره شود.
شكّ. در مجمع گويد: ريب به معنى شك است و بعضى بدترين شك گفته‏اند. در اقرب و قاموس شكّ، تهمت،ظنّ و حاجت معنى شده است ولى قرآن آن را در شك به كار برده و شايد در بعضى تهمت و اضطراب قلب نيز مراد باشد چنانكه خواهيم گفت. [نور:50]، [حديد:14]. افعال اين ماده در قرآن مجيد همه از افتعال آمده و ان چنانكه در اقرب گفته به شكّ افتادن و شمّكردن است و اگر با «باء» همراه باشد مثل «ارتاب به فلان» به معنى تهمت زدن مى‏آيد. در بعضى آيات كلمه «مُريب» صفت «شكّ» آمده مثل [هود:62]، [سباء:54]، [فصّلت:45]. در اين صورت شكّى كه شكّ آوردنده است يعنى چه؟ ممكن است مراد از آن تأكيد باشد يعنى شكّ سخت. و احتمال دارد منظور تهمت و سوء ظن باشد يعنى چنان در شكّيم كه موجب مى‏شود تو را متّهم كنيم. و به تو سوء ظن داشته باشيم. زمخشرى ريب را قلق و تشويق قلب گفته است و گويد: حقيقت ريبة قلق و اضطراب قلب و از آن است آنچه حسن بن على عليه السلام گويد از رسول خدا صلى اللّه عليه و اله و سلم شنيدم مى‏فرمود «دع ما يريبك الى مالا يريبك» بنابر قول زمخشرى معنى «شك مريب» شك اضطراب آور است. مرتاب اسم فاعل است به معنى شك كننده [غافر:34]. * [طور:30]در مجمع منون را موت گفته و گويد به معنى دهرهم مى‏آيد: ريب ظاهراً به معنى قلق و اضطراب است چنانكه از زمخشرى مقل شد و بيضاوى نيز گفته است يعنى بلكه مى‏گويند شاعر است براى او منتظر مرگ باشيم تا مثلشعراى ديگر بميرد و از او راحت شويم. صحاح. اقرب ريب المنون را حوادث روزگار گفته‏اند. (كه شخص را مضطرب مى‏كنند). * [توبه:110]. ريبه چنانكه راغب و جوهرى گفته اسم مصدر است از ريب يعنى ساختمانى كه ساخته‏اند پيوسته مايه اضطراب دلهايشان است تاوقتيكه دلهايشان پاره پاره شود.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
فى:100, لا:81, ه:75, هم:66, ل:63, من:58, انن:39, ف:39, الله:37, ان:36, وله:36, اله:36, قول:35, يوم:31, ب:30, کم:28, ها:28, قوم:27, الذين:27, کتب:25, ما:25, شکک:24, کون:24, الى:23, سوع:22, قلب:22, ام:22, امن:22, اتى:21, نفس:21, ا:20, جمع:20, نا:20, ربص:19, کلل:19, انس:18, الذى:18, لکن:18, علم:18, دعو:17, الا:17, ذلک:17, ک:16, نن:16, هو:16, ربب:16, بين:16, اخر:16, بنى:16, رسل:16, جعل:15, عدد:15, م:15, نزل:15, اوى:15, حقق:15, ايى:15, اذا:15, ى:14, مع:14, کثر:14, يا:14, لم:14, لو:14, بعث:14, ائى:14, فرق:14, على:14, وفى:14, ثم:14, ردد:14, ظلم:13, جدل:13, منن:13, عدو:13, عمل:13, غرر:13, جهد:13, سرف:13, جنن:13, نسو:13, لما:13, کفر:13, اجل:13, يمن:13, شرى:13, ريب:13, صلح:13, مرض:13, صدق:13, خوف:13, بل:13, بطل:13, اذ:12, هن:12, امر:12, مول:12, خير:12, منى:12, حيض:12, ابى:12, رود:12, فصل:12, دنو:12, هدى:12, خرج:12, حتى:12, فتن:12, خسر:12, وعد:12, نذر:12, منع:12, عند:12, انتم:12, شعر:12, تجر:12, حيف:12, فرى:12, ثلث:12, قدر:12, نزع:12, خلق:12, اللائى:12, يدى:12, درى:12, شهر:12, زيد:12, ندد:12, جىء:12, عبد:12, حضر:12, شهد:12, ثمن:12, زيل:12, شىء:12, سعر:12, رئى:12, وقى:12, ذکر:12, دور:11, قطع:11, حول:11, قبل:11, ذعن:11, خطط:11, قسم:11, بعد:11, بلى:11, ضلل:11, کيف:11, مثل:11, کسب:11, جهنم:11, قلل:11, يئس:11, صلو:10, قرى:10, ذا:10, سبل:10, خلف:10, موت:10, يقن:10, امم:10, اول:10, شيع:10, ظنن:10, حدث:10, قرب:10, رحم:10, ترب:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۲۵

تکرار در قرآن: ۳۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

شكّ. در مجمع گويد: ريب به معنى شك است و بعضى بدترين شك گفته‏اند. در اقرب و قاموس شكّ، تهمت،ظنّ و حاجت معنى شده است ولى قرآن آن را در شك به كار برده و شايد در بعضى تهمت و اضطراب قلب نيز مراد باشد چنانكه خواهيم گفت. [نور:50]، [حديد:14]. افعال اين ماده در قرآن مجيد همه از افتعال آمده و ان چنانكه در اقرب گفته به شكّ افتادن و شمّكردن است و اگر با «باء» همراه باشد مثل «ارتاب به فلان» به معنى تهمت زدن مى‏آيد. در بعضى آيات كلمه «مُريب» صفت «شكّ» آمده مثل [هود:62]، [سباء:54]، [فصّلت:45]. در اين صورت شكّى كه شكّ آوردنده است يعنى چه؟ ممكن است مراد از آن تأكيد باشد يعنى شكّ سخت. و احتمال دارد منظور تهمت و سوء ظن باشد يعنى چنان در شكّيم كه موجب مى‏شود تو را متّهم كنيم. و به تو سوء ظن داشته باشيم. زمخشرى ريب را قلق و تشويق قلب گفته است و گويد: حقيقت ريبة قلق و اضطراب قلب و از آن است آنچه حسن بن على عليه السلام گويد از رسول خدا صلى اللّه عليه و اله و سلم شنيدم مى‏فرمود «دع ما يريبك الى مالا يريبك» بنابر قول زمخشرى معنى «شك مريب» شك اضطراب آور است. مرتاب اسم فاعل است به معنى شك كننده [غافر:34]. * [طور:30]در مجمع منون را موت گفته و گويد به معنى دهرهم مى‏آيد: ريب ظاهراً به معنى قلق و اضطراب است چنانكه از زمخشرى مقل شد و بيضاوى نيز گفته است يعنى بلكه مى‏گويند شاعر است براى او منتظر مرگ باشيم تا مثلشعراى ديگر بميرد و از او راحت شويم. صحاح. اقرب ريب المنون را حوادث روزگار گفته‏اند. (كه شخص را مضطرب مى‏كنند). * [توبه:110]. ريبه چنانكه راغب و جوهرى گفته اسم مصدر است از ريب يعنى ساختمانى كه ساخته‏اند پيوسته مايه اضطراب دلهايشان است تاوقتيكه دلهايشان پاره پاره شود.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
رَيْبَ‌ ۱۵
رَيْبٍ‌ ۲
تَرْتَابُوا ۱
ارْتَبْتُمْ‌ ۳
ارْتَابَتْ‌ ۱
رَيْبِهِمْ‌ ۱
رِيبَةً ۱
مُرِيبٍ‌ ۷
ارْتَابُوا ۱
لاَرْتَابَ‌ ۱
مُرْتَابٌ‌ ۱
يَرْتَابُوا ۱
يَرْتَابَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط