ریشه صلو: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(Added root proximity by QBot)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::صلو]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
توجّه و انعطاف. در الميزان ذيل آيه 43 سوره احزاب فرموده: معنى جامع صلوة چنانكه از فرموده: معنى جامع صلوة چنانكه از موارد استعمال آن بدست مى‏آيد انعطاف است، به اختلاف نسبت متفاوت مى‏شود لذا گفته‏اند: آن از خدا رحمت و از ملائكه استغفار و از مردم دعا است. اين سخن چنانكه فرموده جامع تمام معانى و در همه موارد جارى است. بهتر است كه صلوة ملائكه و مردم هر دو به معنى دعا باشد كه ميان آن دو فرقى نيست. آنچه كه گفته‏اند: صلوة در لغت به معنى دعاستو فقط صلوة بنده رادر نظر گرفته‏اند حال‏آن كه صلوة به خدا و ملك نيز نسبت داده نى شود. در مجمع فرموده: آن در لغت به معنى دعا است راغب گويد: بيشتر اهل لغت گفته‏اند: آن به معغنى دعا و تبريك و تمجيد است «صَلَيْتُ عَلَيْهِ» يعنى بر او دعا كردم و او تزكيه نمودم. و در ذيل آيه 3 بقره و در مفردات و نهايه از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم نقل شده «اِذا دُعِىَ اَحَدُكُمْ اِلى طِعامٍ فَلْيُجِبْ وَ اِنْ كانَ صائِماً فَلْيُصَلِّ» يعنى: چون يكى از شما به طعامى دعوت شد اجابت كند و اگر روزه دار باشد از براى دعوت كننده دعا نمايد. در قرآن مجيد گاهى به معنى دعا آمده مثل [توبه:103]. از اموالشان زكوة بگير. تو آنها را بدان وسيله پاك و پاكيزه مى‏كنى و وقت زكوةگرفتن بر آنها دعا كن كه دعاى تو براى آنها آرامش است. [توبه:99]. صَلَوات به معنى دعاها عطف است بر «ما يُنْفِقُ» يعنى: انفاق خويش و دعاهاى رسول خدا را مايه تقرب به خدا مى‏داند. [احزاب:43]. صلوة در اين آيه به معنى توجه و اهميّت است يعنى خدا آن است كه او و فرشتگانش به شما اهميّت مى‏دهد و توجه مى‏كند ذيل آيه روشن مى‏كند اين توجّه همان رحمت خداست «وَ كانَ بِالْمُؤمِنينَ رَحيماً». * [بقره:157]. ممكن است صلوات به معنى توجّه و تزكيه و رحمت به معنى نعمت باشد يعنى: براى صابران از خدايشان توجّه و تزكيه و نعمت هست. و شايد چنانكه در جوامع الجامع فرموده: براى ادامه نعمت باشد يعنى براى آنها رحمت از پر رحمت است مثل [حديد:27]، [توبه:117]، در آيه [نور:41]. كه پرندگان را نيز شامل است ظاهراً غرض توجه و رو كردن به خدا است. [احزاب:56]. يعنى خدا و فرشتگان بر پيغمبر صلوات مى‏فرستند و او راثنا مى‏گويند و تعظيمش مى‏كنند، يا خدا بر او رحمت مى‏كند و ملائكه دعا و استغفار. اى اهل ايمان شما هم بر او صلوات بفرستيد و از خدا رحمت بخواهيد و سلام كنيد. آيه حاكياز آن است كه مؤمنان لازم است در اين كار خدا و ملائكه پيروى كنند. در روايات شيعه و اهل سنت مستفيضاً وارد است كه طريق صلوات برآن حضرت آن است كه بگوئيم: «اِللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى آلِ مُحَمَّدٍ. بايد آل و اهل بيت را در صلوات از آن آن حضرت جدا نكرد و گرنه صلوات ابتر خواهد بود. روايات شيعه كه معلوم است و راجع به روايات شيعه كه معلوم است و راجع به روايات اهل سنت براى نمونه رجوع شود به صواعق محرقه ابن حجر ذيل آيه دوم از آيات اهل بيت، صحيح مسلم جلد اول كتاب صلوة بابُ: اَلصَّلوة عَلَى النَّبِىِّ بَعْدَ التَشَهُّد، سنن ترمذى ابواب الصلوة باب 341 ما جاءَ فى صِفَةِ الصَّلوةِ عَلَى النَّبىِّ، سنن ابى داود كتاب الصلوة على النبى بعد التشهّد. صلوة اسلام‏ صلوة اسلام همان عبادت بزرگى است كه در رأس عبادات قرار گرفته و از اركان دين و تارك آن در رديف كافر است. در وجه تسميه آن گفته‏اند: چون قسمتى از آن دعا است از باب تسميه كل باسم جزة اين عمل را صلوة گفته‏اند. به عقيده نگارنده احتياجى به اين سخن نيست بلكه معناى اصلى در آن ملحوظ است كه در صلوة توجّه و انعطافى است از بنده به خدا همانطور كه از خدا به بنده. و آن در واقع ياد آورى مخصوص خدا و رو كردن به سوى خداى عزّوجلّ است با كيفيّتى كه شرع بيان داشته. مهمترين كار بنده دو چيز است يكى توجّه به خدا، ديگرى انفاق در راه خدا و لذا مكرّر در قرآن عظيم مى‏خوانيم: [بقره:43]، [بقره:3]. نماز شخص را از فحشاء و منكر تهى مى‏كند (عنكبوت:45) [نساء:103]. هيچ دين و شريعتى بدون نماز نبوده گرچه در كيفيّت آن با هم اختلاف داشته‏اند. درباره بنى اسرائيل هست كه خدا به موسى وحى فرمود:[يونس:87]. خانه‏هاى خويش را مقابل هم قرار بدهيد و نماز بخوانيد. در هم قرار بدهيد و نماز بخوانيد. در خصوص ابراهيم عليه السلام آمده: [ابراهيم:40]. راجع به حضرت عيسى عليه السلام و شريعت او فرموده: [مريم:31]. در حالات اسمعيل صادق الوعد هست: [مريم:55]. راجع به انبياء سلف فرموده: [انبياء:73]. لقمان به پسرش مى‏فرمود: [لقمان:17]. قوم شعيب به وى مى‏گفتند: [هود:87]. خطاب به مؤمنين فرموده [بقره:238]. خاتمه‏ در خاتمه اين بحث بايد دانست كه به معاد يهود صلوات گويند كه در آيه [حج:40]. آمده است و در «بيع» گذشت در مجمع فرمود: اصل آن صلوه است (بر وزن عروه) در تعريب صلوة شده. در اقرب الموارد گويد: اصل آن در عبرى صلوتا است. امام صادق عليه السلام صلوات را به ضمّ صاد و و لام خوانده‏اند به معنى حصون و بناهاى مرتفع.
توجّه و انعطاف. در الميزان ذيل آيه 43 سوره احزاب فرموده: معنى جامع صلوة چنانكه از فرموده: معنى جامع صلوة چنانكه از موارد استعمال آن بدست مى‏آيد انعطاف است، به اختلاف نسبت متفاوت مى‏شود لذا گفته‏اند: آن از خدا رحمت و از ملائكه استغفار و از مردم دعا است. اين سخن چنانكه فرموده جامع تمام معانى و در همه موارد جارى است. بهتر است كه صلوة ملائكه و مردم هر دو به معنى دعا باشد كه ميان آن دو فرقى نيست. آنچه كه گفته‏اند: صلوة در لغت به معنى دعاستو فقط صلوة بنده رادر نظر گرفته‏اند حال‏آن كه صلوة به خدا و ملك نيز نسبت داده نى شود. در مجمع فرموده: آن در لغت به معنى دعا است راغب گويد: بيشتر اهل لغت گفته‏اند: آن به معغنى دعا و تبريك و تمجيد است «صَلَيْتُ عَلَيْهِ» يعنى بر او دعا كردم و او تزكيه نمودم. و در ذيل آيه 3 بقره و در مفردات و نهايه از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم نقل شده «اِذا دُعِىَ اَحَدُكُمْ اِلى طِعامٍ فَلْيُجِبْ وَ اِنْ كانَ صائِماً فَلْيُصَلِّ» يعنى: چون يكى از شما به طعامى دعوت شد اجابت كند و اگر روزه دار باشد از براى دعوت كننده دعا نمايد. در قرآن مجيد گاهى به معنى دعا آمده مثل [توبه:103]. از اموالشان زكوة بگير. تو آنها را بدان وسيله پاك و پاكيزه مى‏كنى و وقت زكوةگرفتن بر آنها دعا كن كه دعاى تو براى آنها آرامش است. [توبه:99]. صَلَوات به معنى دعاها عطف است بر «ما يُنْفِقُ» يعنى: انفاق خويش و دعاهاى رسول خدا را مايه تقرب به خدا مى‏داند. [احزاب:43]. صلوة در اين آيه به معنى توجه و اهميّت است يعنى خدا آن است كه او و فرشتگانش به شما اهميّت مى‏دهد و توجه مى‏كند ذيل آيه روشن مى‏كند اين توجّه همان رحمت خداست «وَ كانَ بِالْمُؤمِنينَ رَحيماً». * [بقره:157]. ممكن است صلوات به معنى توجّه و تزكيه و رحمت به معنى نعمت باشد يعنى: براى صابران از خدايشان توجّه و تزكيه و نعمت هست. و شايد چنانكه در جوامع الجامع فرموده: براى ادامه نعمت باشد يعنى براى آنها رحمت از پر رحمت است مثل [حديد:27]، [توبه:117]، در آيه [نور:41]. كه پرندگان را نيز شامل است ظاهراً غرض توجه و رو كردن به خدا است. [احزاب:56]. يعنى خدا و فرشتگان بر پيغمبر صلوات مى‏فرستند و او راثنا مى‏گويند و تعظيمش مى‏كنند، يا خدا بر او رحمت مى‏كند و ملائكه دعا و استغفار. اى اهل ايمان شما هم بر او صلوات بفرستيد و از خدا رحمت بخواهيد و سلام كنيد. آيه حاكياز آن است كه مؤمنان لازم است در اين كار خدا و ملائكه پيروى كنند. در روايات شيعه و اهل سنت مستفيضاً وارد است كه طريق صلوات برآن حضرت آن است كه بگوئيم: «اِللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى آلِ مُحَمَّدٍ. بايد آل و اهل بيت را در صلوات از آن آن حضرت جدا نكرد و گرنه صلوات ابتر خواهد بود. روايات شيعه كه معلوم است و راجع به روايات شيعه كه معلوم است و راجع به روايات اهل سنت براى نمونه رجوع شود به صواعق محرقه ابن حجر ذيل آيه دوم از آيات اهل بيت، صحيح مسلم جلد اول كتاب صلوة بابُ: اَلصَّلوة عَلَى النَّبِىِّ بَعْدَ التَشَهُّد، سنن ترمذى ابواب الصلوة باب 341 ما جاءَ فى صِفَةِ الصَّلوةِ عَلَى النَّبىِّ، سنن ابى داود كتاب الصلوة على النبى بعد التشهّد. صلوة اسلام‏ صلوة اسلام همان عبادت بزرگى است كه در رأس عبادات قرار گرفته و از اركان دين و تارك آن در رديف كافر است. در وجه تسميه آن گفته‏اند: چون قسمتى از آن دعا است از باب تسميه كل باسم جزة اين عمل را صلوة گفته‏اند. به عقيده نگارنده احتياجى به اين سخن نيست بلكه معناى اصلى در آن ملحوظ است كه در صلوة توجّه و انعطافى است از بنده به خدا همانطور كه از خدا به بنده. و آن در واقع ياد آورى مخصوص خدا و رو كردن به سوى خداى عزّوجلّ است با كيفيّتى كه شرع بيان داشته. مهمترين كار بنده دو چيز است يكى توجّه به خدا، ديگرى انفاق در راه خدا و لذا مكرّر در قرآن عظيم مى‏خوانيم: [بقره:43]، [بقره:3]. نماز شخص را از فحشاء و منكر تهى مى‏كند (عنكبوت:45) [نساء:103]. هيچ دين و شريعتى بدون نماز نبوده گرچه در كيفيّت آن با هم اختلاف داشته‏اند. درباره بنى اسرائيل هست كه خدا به موسى وحى فرمود:[يونس:87]. خانه‏هاى خويش را مقابل هم قرار بدهيد و نماز بخوانيد. در هم قرار بدهيد و نماز بخوانيد. در خصوص ابراهيم عليه السلام آمده: [ابراهيم:40]. راجع به حضرت عيسى عليه السلام و شريعت او فرموده: [مريم:31]. در حالات اسمعيل صادق الوعد هست: [مريم:55]. راجع به انبياء سلف فرموده: [انبياء:73]. لقمان به پسرش مى‏فرمود: [لقمان:17]. قوم شعيب به وى مى‏گفتند: [هود:87]. خطاب به مؤمنين فرموده [بقره:238]. خاتمه‏ در خاتمه اين بحث بايد دانست كه به معاد يهود صلوات گويند كه در آيه [حج:40]. آمده است و در «بيع» گذشت در مجمع فرمود: اصل آن صلوه است (بر وزن عروه) در تعريب صلوة شده. در اقرب الموارد گويد: اصل آن در عبرى صلوتا است. امام صادق عليه السلام صلوات را به ضمّ صاد و و لام خوانده‏اند به معنى حصون و بناهاى مرتفع.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
قوم:100, هم:99, من:59, ف:56, ل:56, اتى:53, زکو:52, الذين:51, ب:48, على:48, الله:40, اله:39, انن:39, ه:38, لا:38, وله:37, امن:36, ما:35, کم:32, کون:31, ک:30, ان:29, صلو:26, ى:26, ربب:26, فى:25, الى:25, ها:25, عن:22, اذا:22, الا:22, نا:21, اول:20, ذکر:20, علم:20, امر:20, نفق:19, نهى:18, رزق:18, قول:18, کتب:18, حفظ:18, رسل:18, صبر:18, مع:17, اخر:17, هو:16, طوع:16, سکن:16, يا:16, لم:16, ا:16, خير:16, انس:15, بعد:15, رئى:15, قبل:15, يوم:15, حسن:15, عند:15, ولى:15, بيت:14, انتم:14, ايى:14, وقى:14, عبد:14, نکر:14, جعل:14, اخذ:14, ثم:14, الذى:14, قرب:14, هدى:14, منع:14, عهد:14, ملک:13, ندى:13, عمل:13, دوم:13, کثر:13, ن:13, خلف:13, لئک:13, سمو:13, ذلک:13, حيى:13, اهل:13, دين:13, الک:13, قضى:13, کلل:13, ارض:13, توب:13, ابراهيم:13, بشر:13, رکع:13, نبو:13, سلم:13, وسط:13, ندو:13, عرف:13, کفر:13, غيب:13, بصر:13, رحم:13, طعم:13, ضيع:13, کسل:13, خوف:13, حقق:12, بين:12, لکن:12, شرک:12, بغى:12, ثلث:12, قعد:12, عون:12, ويل:12, موت:12, قد:12, سبح:12, طمئن:12, صوب:12, مرر:12, حنف:12, سرر:12, فجر:12, وجه:12, سهو:12, صلح:12, طوف:12, فحش:12, بيع:12, رجع:12, ثوب:12, يدى:12, عقل:12, بنو:12, قرض:12, وسم:12, سئل:12, سبل:12, برج:12, خشع:12, صدق:12, شهد:12, خشى:12, حين:12, وضع:12, ظهر:12, اجر:12, طمن:12, وحى:12, غسل:11, وعلن:11, دلک:11, نصر:11, قدر:11, وصل:11, بعض:11, بل:11, طرف:11, کذب:11, قلب:11, تبع:11, فسق:11, ذهب:11, عشو:11, حول:11, فلح:11, سجد:11, ليل:11, اصل:11, شهو:11, نشر:11, اثر:11, دعو:11, احد:11, نهر:11, صمع:11, شعيب:11, ذرر:11, عطو:11, جهر:11, فعل:11, وکل:11, سکر:11, وقت:11, قسم:11, قصر:11, نسک:11, هل:11, رقب:11, حرب:11, شىء:11, اذ:11, قرء:11, خفت:11, فئد:11, هما:11, يسر:11, عذب:11, هزء:11, شمس:11, سوف:11, حتى:11, طهر:11, جهل:11, وفى:11, عور:11, رعى:11, عصم:11, هون:11, اخو:11, بکر:11, هدم:11, شور:11, وصى:11, خلو:11, زلف:11, وحد:11, کبر:11, ظلم:11, مول:11, موسى:11, شعب:11, فتن:11, برر:11, جمعة:11, دنو:11, ليس:11, بقى:11, جنح:11, عدو:11, کتم:11, يقن:11, تلو:11, خبر:11, صفف:11, لما:11, کفف:11, ارث:11, مسک:11, سوع:11, جنن:11, لعب:11, سقر:11, مسس:11, نزل:11, يى:11, خوض:11, حبس:11, سنن:11, سوق:11, قدم:11, جنب:11, مکو:11, جناح:11, خدع:11, لغو:11, اسماعيل:11, مکن:11, رصد:11, معن:11, لطف:11, قنت:11, نحر:11, بطل:11, طير:11, حرم:11, ورث:11, کرم:11, حضض:11, جزع:11, لقى:11, جوب:11, سمع:11, او:11, بدن:11, غسق:11, وجد:11, نفس:11, سعى:11, حکم:11, يتم:11, ترک:11, شنء:11, فرق:11, نوب:11, لعل:11, وهن:11, اثم:11, قلل:11, ولد:11, غفر:11, اذى:11, فرى:11, خلص:11, هوى:11, لوط:11, رضو:11, صدى:11, عرض:11, غوى:11, کود:11, انا:11, سلک:10, کن:10, خرج:10, فضل:10, حذر:10, مصر:10, عدد:10, بکى:10, اين:10, حشر:10, نور:10, حسب:10, عزر:10, ابد:10, خفى:10, نتق:10, ذمم:10, ورى:10, ذوق:10, حدث:10, عزز:10, حلم:10, ريب:10, فصل:10, درء:10, دخل:10, کره:10, ابو:10, صدد:10, نحن:10, برک:10, نذر:10, رفق:10, قتل:10, تجر:10, بلغ:10, رجو:10, اوى:10, عسى:10, وجل:10, سلح:10, سوء:10, مسح:10, ذى:10, س:10, زرع:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۶

تکرار در قرآن: ۹۸(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

توجّه و انعطاف. در الميزان ذيل آيه 43 سوره احزاب فرموده: معنى جامع صلوة چنانكه از فرموده: معنى جامع صلوة چنانكه از موارد استعمال آن بدست مى‏آيد انعطاف است، به اختلاف نسبت متفاوت مى‏شود لذا گفته‏اند: آن از خدا رحمت و از ملائكه استغفار و از مردم دعا است. اين سخن چنانكه فرموده جامع تمام معانى و در همه موارد جارى است. بهتر است كه صلوة ملائكه و مردم هر دو به معنى دعا باشد كه ميان آن دو فرقى نيست. آنچه كه گفته‏اند: صلوة در لغت به معنى دعاستو فقط صلوة بنده رادر نظر گرفته‏اند حال‏آن كه صلوة به خدا و ملك نيز نسبت داده نى شود. در مجمع فرموده: آن در لغت به معنى دعا است راغب گويد: بيشتر اهل لغت گفته‏اند: آن به معغنى دعا و تبريك و تمجيد است «صَلَيْتُ عَلَيْهِ» يعنى بر او دعا كردم و او تزكيه نمودم. و در ذيل آيه 3 بقره و در مفردات و نهايه از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم نقل شده «اِذا دُعِىَ اَحَدُكُمْ اِلى طِعامٍ فَلْيُجِبْ وَ اِنْ كانَ صائِماً فَلْيُصَلِّ» يعنى: چون يكى از شما به طعامى دعوت شد اجابت كند و اگر روزه دار باشد از براى دعوت كننده دعا نمايد. در قرآن مجيد گاهى به معنى دعا آمده مثل [توبه:103]. از اموالشان زكوة بگير. تو آنها را بدان وسيله پاك و پاكيزه مى‏كنى و وقت زكوةگرفتن بر آنها دعا كن كه دعاى تو براى آنها آرامش است. [توبه:99]. صَلَوات به معنى دعاها عطف است بر «ما يُنْفِقُ» يعنى: انفاق خويش و دعاهاى رسول خدا را مايه تقرب به خدا مى‏داند. [احزاب:43]. صلوة در اين آيه به معنى توجه و اهميّت است يعنى خدا آن است كه او و فرشتگانش به شما اهميّت مى‏دهد و توجه مى‏كند ذيل آيه روشن مى‏كند اين توجّه همان رحمت خداست «وَ كانَ بِالْمُؤمِنينَ رَحيماً». * [بقره:157]. ممكن است صلوات به معنى توجّه و تزكيه و رحمت به معنى نعمت باشد يعنى: براى صابران از خدايشان توجّه و تزكيه و نعمت هست. و شايد چنانكه در جوامع الجامع فرموده: براى ادامه نعمت باشد يعنى براى آنها رحمت از پر رحمت است مثل [حديد:27]، [توبه:117]، در آيه [نور:41]. كه پرندگان را نيز شامل است ظاهراً غرض توجه و رو كردن به خدا است. [احزاب:56]. يعنى خدا و فرشتگان بر پيغمبر صلوات مى‏فرستند و او راثنا مى‏گويند و تعظيمش مى‏كنند، يا خدا بر او رحمت مى‏كند و ملائكه دعا و استغفار. اى اهل ايمان شما هم بر او صلوات بفرستيد و از خدا رحمت بخواهيد و سلام كنيد. آيه حاكياز آن است كه مؤمنان لازم است در اين كار خدا و ملائكه پيروى كنند. در روايات شيعه و اهل سنت مستفيضاً وارد است كه طريق صلوات برآن حضرت آن است كه بگوئيم: «اِللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى آلِ مُحَمَّدٍ. بايد آل و اهل بيت را در صلوات از آن آن حضرت جدا نكرد و گرنه صلوات ابتر خواهد بود. روايات شيعه كه معلوم است و راجع به روايات شيعه كه معلوم است و راجع به روايات اهل سنت براى نمونه رجوع شود به صواعق محرقه ابن حجر ذيل آيه دوم از آيات اهل بيت، صحيح مسلم جلد اول كتاب صلوة بابُ: اَلصَّلوة عَلَى النَّبِىِّ بَعْدَ التَشَهُّد، سنن ترمذى ابواب الصلوة باب 341 ما جاءَ فى صِفَةِ الصَّلوةِ عَلَى النَّبىِّ، سنن ابى داود كتاب الصلوة على النبى بعد التشهّد. صلوة اسلام‏ صلوة اسلام همان عبادت بزرگى است كه در رأس عبادات قرار گرفته و از اركان دين و تارك آن در رديف كافر است. در وجه تسميه آن گفته‏اند: چون قسمتى از آن دعا است از باب تسميه كل باسم جزة اين عمل را صلوة گفته‏اند. به عقيده نگارنده احتياجى به اين سخن نيست بلكه معناى اصلى در آن ملحوظ است كه در صلوة توجّه و انعطافى است از بنده به خدا همانطور كه از خدا به بنده. و آن در واقع ياد آورى مخصوص خدا و رو كردن به سوى خداى عزّوجلّ است با كيفيّتى كه شرع بيان داشته. مهمترين كار بنده دو چيز است يكى توجّه به خدا، ديگرى انفاق در راه خدا و لذا مكرّر در قرآن عظيم مى‏خوانيم: [بقره:43]، [بقره:3]. نماز شخص را از فحشاء و منكر تهى مى‏كند (عنكبوت:45) [نساء:103]. هيچ دين و شريعتى بدون نماز نبوده گرچه در كيفيّت آن با هم اختلاف داشته‏اند. درباره بنى اسرائيل هست كه خدا به موسى وحى فرمود:[يونس:87]. خانه‏هاى خويش را مقابل هم قرار بدهيد و نماز بخوانيد. در هم قرار بدهيد و نماز بخوانيد. در خصوص ابراهيم عليه السلام آمده: [ابراهيم:40]. راجع به حضرت عيسى عليه السلام و شريعت او فرموده: [مريم:31]. در حالات اسمعيل صادق الوعد هست: [مريم:55]. راجع به انبياء سلف فرموده: [انبياء:73]. لقمان به پسرش مى‏فرمود: [لقمان:17]. قوم شعيب به وى مى‏گفتند: [هود:87]. خطاب به مؤمنين فرموده [بقره:238]. خاتمه‏ در خاتمه اين بحث بايد دانست كه به معاد يهود صلوات گويند كه در آيه [حج:40]. آمده است و در «بيع» گذشت در مجمع فرمود: اصل آن صلوه است (بر وزن عروه) در تعريب صلوة شده. در اقرب الموارد گويد: اصل آن در عبرى صلوتا است. امام صادق عليه السلام صلوات را به ضمّ صاد و و لام خوانده‏اند به معنى حصون و بناهاى مرتفع.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
الصَّلاَةَ ۴۷
الصَّلاَةِ ۱۳
مُصَلًّى‌ ۱
صَلَوَاتٌ‌ ۲
الصَّلَوَاتِ‌ ۱
يُصَلِّي‌ ۲
فَلْيُصَلُّوا ۱
صَلاَتِهِمْ‌ ۵
صَلاَتِي‌ ۱
صَلاَتُهُمْ‌ ۱
تُصَلِ‌ ۱
صَلَوَاتِ‌ ۱
صَلِ‌ ۱
صَلاَتَکَ‌ ۱
صَلاَتُکَ‌ ۱
بِصَلاَتِکَ‌ ۱
بِالصَّلاَةِ ۳
صَلَوَاتِهِمْ‌ ۱
صَلاَتَهُ‌ ۱
صَلاَةِ ۲
يُصَلُّونَ‌ ۱
صَلُّوا ۱
لِلصَّلاَةِ ۱
الصَّلاَةُ ۱
الْمُصَلِّينَ‌ ۲
صَلَّى‌ ۲
فَصَلَّى‌ ۱
لِلْمُصَلِّينَ‌ ۱
فَصَلِ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط