ریشه انث: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Move page script صفحهٔ ریشه انث‌ را به ریشه انث منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
[[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه انث‌ | '''لیست کلمات مشتق شده ''']]
[[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه انث‌ | '''لیست کلمات مشتق شده ''']]
__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::انث‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
انثى به معنى ماده است مقابل نر، خواه انسان باشد يا غير آن مثل [نحل:97] كه مراد انسان است و مثل [رعد:8] كه شامل تمام ماده هاست اعمّ از انسان و غيره. جمع آن به كسر الف است مثل [شورى:49]. [نساء:11]. [نساء:117] يعنى نمى‏خوانيد جز خدا مگر ماده‏هائى و نمى‏خوانند مگر شيطان بى فايده را. اين آيه ميان مفسّران معركة الاراء است راغب در مفردات گويد: بعضى از مفسّران حكم لفظ را معتبر دانسته و گفته: چون نام معبودهاى آنان، مؤنث بود مثل لات، منات و عزّى، بدين جهت در آيه شريفه «اَناث» آمده، و بعضى حكم معنى را معتبر شمرده و گفته: اِناث به معنى منفعل است و به آنكه قبول فعل كند اَنيث گفته شده و گويند و به آهن نرم اَنيث گفته شده و گويد: موجودات بعضى نسبت به بعضى سه گونه‏اند يكى فقط فاعل است بدون انفعال و آن خداست و ديگرى فقط منفعل است بدون انفعال و آن خداست و ديگرى فقط منفعل است بدون فعل و آن جماد است و سوّمى از جهتى فاعل و از جهتى منفعل است مثل ملائكه، انسانها، و جنّ، كه نسبت به خدا منفعل و نسبت به كارهاى خود فاعل اند، و چون بت‏هاى مشركان فقط منفعل بودند بدون فعل لذا آنها را «اناث» خوانده است «اِنْ يدعون من دونه الّا اِناثاً» راغب خودش وجه دوم را صحيح‏تر دانسته و پسنديده است. در الميزان فرمده: اصنام و تمام معبودهاى غير خدا اناث خوانده شده، چون آنها قابل و منفعلند (نه فاعل) و آنچه پرستندگان توقّع دارند در قدرت آنها نيست و بعد چند آيه درباره عدم قدرت بتها آورده است. مثل [فاطر:13]. درالمنار گويد: براى هر قبيله بتى بود كه آنرا انثاى آن قبيله مى‏خواندند يا مراد نامهاى معبود هاست كه از حقيقت الوهيّت بر كنار بودند، بعد گويد: استاد گفت: بسيارى از مفسران گفته‏اند: مراد از اناث در آيه، مردگانند زيرا عرب بر مردگان اناث اطلاق مى‏كند چون ضعيف و عاجزاند، بعد گويد: استاد اين اخير را اختيار كرده است . در كتاب آغاز و انجام جهان ص 138-140 گفته: در سوره توحيد اوصافى براى خداوند متعال ذكر شده است كه همه آنها منحصر در ذات مقدّس اوست خدا احد است، صمد است... و زائيده نشده و همتائى براى او نيست با اين سوابق و اواحق بدست مى‏آوريم: تنها خداوند است كه نزائيده است و جز او هر چه و هر كه است همه زاينده‏اند و زائيده‏اند پس لابد همه ماده هستند، ماده‏اى نكره و ناشناس، زن نيستند ولى زائيده‏اند. (نقل به اختصار). مراد صاحب كتاب اين است كه كلمه اناث در معنى حقيقى خود است و احتياج به تأويل نيست و موجودات عالم جز خدا همه انثى هستند و مى‏زايند و انثى لازم نيست فقط زن باشد ، تمام موجودات تو در تو هستند و به تدريج از هم زائيده و باز مى‏شوند. اين سخن در نظر نگارنده بسيار عميق و از همه صحيح‏تر و درستتر است و اللّه العالم.
انثى به معنى ماده است مقابل نر، خواه انسان باشد يا غير آن مثل [نحل:97] كه مراد انسان است و مثل [رعد:8] كه شامل تمام ماده هاست اعمّ از انسان و غيره. جمع آن به كسر الف است مثل [شورى:49]. [نساء:11]. [نساء:117] يعنى نمى‏خوانيد جز خدا مگر ماده‏هائى و نمى‏خوانند مگر شيطان بى فايده را. اين آيه ميان مفسّران معركة الاراء است راغب در مفردات گويد: بعضى از مفسّران حكم لفظ را معتبر دانسته و گفته: چون نام معبودهاى آنان، مؤنث بود مثل لات، منات و عزّى، بدين جهت در آيه شريفه «اَناث» آمده، و بعضى حكم معنى را معتبر شمرده و گفته: اِناث به معنى منفعل است و به آنكه قبول فعل كند اَنيث گفته شده و گويند و به آهن نرم اَنيث گفته شده و گويد: موجودات بعضى نسبت به بعضى سه گونه‏اند يكى فقط فاعل است بدون انفعال و آن خداست و ديگرى فقط منفعل است بدون انفعال و آن خداست و ديگرى فقط منفعل است بدون فعل و آن جماد است و سوّمى از جهتى فاعل و از جهتى منفعل است مثل ملائكه، انسانها، و جنّ، كه نسبت به خدا منفعل و نسبت به كارهاى خود فاعل اند، و چون بت‏هاى مشركان فقط منفعل بودند بدون فعل لذا آنها را «اناث» خوانده است «اِنْ يدعون من دونه الّا اِناثاً» راغب خودش وجه دوم را صحيح‏تر دانسته و پسنديده است. در الميزان فرمده: اصنام و تمام معبودهاى غير خدا اناث خوانده شده، چون آنها قابل و منفعلند (نه فاعل) و آنچه پرستندگان توقّع دارند در قدرت آنها نيست و بعد چند آيه درباره عدم قدرت بتها آورده است. مثل [فاطر:13]. درالمنار گويد: براى هر قبيله بتى بود كه آنرا انثاى آن قبيله مى‏خواندند يا مراد نامهاى معبود هاست كه از حقيقت الوهيّت بر كنار بودند، بعد گويد: استاد گفت: بسيارى از مفسران گفته‏اند: مراد از اناث در آيه، مردگانند زيرا عرب بر مردگان اناث اطلاق مى‏كند چون ضعيف و عاجزاند، بعد گويد: استاد اين اخير را اختيار كرده است . در كتاب آغاز و انجام جهان ص 138-140 گفته: در سوره توحيد اوصافى براى خداوند متعال ذكر شده است كه همه آنها منحصر در ذات مقدّس اوست خدا احد است، صمد است... و زائيده نشده و همتائى براى او نيست با اين سوابق و اواحق بدست مى‏آوريم: تنها خداوند است كه نزائيده است و جز او هر چه و هر كه است همه زاينده‏اند و زائيده‏اند پس لابد همه ماده هستند، ماده‏اى نكره و ناشناس، زن نيستند ولى زائيده‏اند. (نقل به اختصار). مراد صاحب كتاب اين است كه كلمه اناث در معنى حقيقى خود است و احتياج به تأويل نيست و موجودات عالم جز خدا همه انثى هستند و مى‏زايند و انثى لازم نيست فقط زن باشد ، تمام موجودات تو در تو هستند و به تدريج از هم زائيده و باز مى‏شوند. اين سخن در نظر نگارنده بسيار عميق و از همه صحيح‏تر و درستتر است و اللّه العالم.


===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
من:100, ذکر:76, ه:62, ل:60, ب:58, ما:47, کم:45, ف:44, هم:43, انن:41, ان:33, او:33, رحم:32, الا:32, ام:30, على:29, علم:29, وضع:29, عبد:29, خلق:28, شىء:27, انث:27, هو:27, زوج:26, ملک:25, جعل:24, أما:24, الله:24, قول:24, اذا:24, شمل:24, ها:23, شهد:23, لئک:23, عمل:22, اله:22, حمل:22, امن:22, کون:22, وله:22, ى:21, ا:21, لا:21, الک:21, حرم:20, ليس:19, صلح:19, ثنى:19, مثل:19, حرر:19, حظظ:19, وسم:18, حيى:18, سمو:18, وهب:17, بعض:17, اول:17, دعو:16, کلل:16, ن:16, الذين:15, عفو:15, نطف:15, تلک:15, نبء:15, دخل:15, نسو:15, وحد:14, ک:14, بين:14, سعى:14, بنو:14, قدر:14, فى:14, ذلک:14, ظلل:14, قسم:14, جنن:14, غيض:14, ضيز:13, دون:13, احد:13, شعب:13, شتت:13, جلو:13, منى:13, بشر:13, قبل:13, وجه:13, اذ:13, ربب:13, اما:13, عقم:13, شطن:13, هى:13, اخذ:12, کمم:12, عرف:12, نا:12, س:12, قتل:12, مرد:12, ضلل:12, لعن:12, نهر:12, غشى:12, فوق:12, زيد:12, ولد:12, شهو:12, اخو:12, سود:12, افک:12, کتب:12, موت:12, اخر:12, عظم:12, وصى:12, بعد:12, بقر:12, معز:12, قد:12, نن:12, ثمر:11, انس:11, سوى:11, هدى:11, خرج:11, کظم:11, ورى:11, رزق:11, هجر:11, ثم:11, رجل:11, ثلث:11, يوم:11, نصر:11, مريم:11, صدق:11, ظلم:11, عند:11, کرم:11, ضيع:11, ندو:11, عمر:11, ارض:11, نقر:10, قصص:10, ندى:10, ضئن:10, طيب:10, هن:10, ايى:10, لما:10, ابل:10, سئل:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۶

تکرار در قرآن: ۳۰(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

انثى به معنى ماده است مقابل نر، خواه انسان باشد يا غير آن مثل [نحل:97] كه مراد انسان است و مثل [رعد:8] كه شامل تمام ماده هاست اعمّ از انسان و غيره. جمع آن به كسر الف است مثل [شورى:49]. [نساء:11]. [نساء:117] يعنى نمى‏خوانيد جز خدا مگر ماده‏هائى و نمى‏خوانند مگر شيطان بى فايده را. اين آيه ميان مفسّران معركة الاراء است راغب در مفردات گويد: بعضى از مفسّران حكم لفظ را معتبر دانسته و گفته: چون نام معبودهاى آنان، مؤنث بود مثل لات، منات و عزّى، بدين جهت در آيه شريفه «اَناث» آمده، و بعضى حكم معنى را معتبر شمرده و گفته: اِناث به معنى منفعل است و به آنكه قبول فعل كند اَنيث گفته شده و گويند و به آهن نرم اَنيث گفته شده و گويد: موجودات بعضى نسبت به بعضى سه گونه‏اند يكى فقط فاعل است بدون انفعال و آن خداست و ديگرى فقط منفعل است بدون انفعال و آن خداست و ديگرى فقط منفعل است بدون فعل و آن جماد است و سوّمى از جهتى فاعل و از جهتى منفعل است مثل ملائكه، انسانها، و جنّ، كه نسبت به خدا منفعل و نسبت به كارهاى خود فاعل اند، و چون بت‏هاى مشركان فقط منفعل بودند بدون فعل لذا آنها را «اناث» خوانده است «اِنْ يدعون من دونه الّا اِناثاً» راغب خودش وجه دوم را صحيح‏تر دانسته و پسنديده است. در الميزان فرمده: اصنام و تمام معبودهاى غير خدا اناث خوانده شده، چون آنها قابل و منفعلند (نه فاعل) و آنچه پرستندگان توقّع دارند در قدرت آنها نيست و بعد چند آيه درباره عدم قدرت بتها آورده است. مثل [فاطر:13]. درالمنار گويد: براى هر قبيله بتى بود كه آنرا انثاى آن قبيله مى‏خواندند يا مراد نامهاى معبود هاست كه از حقيقت الوهيّت بر كنار بودند، بعد گويد: استاد گفت: بسيارى از مفسران گفته‏اند: مراد از اناث در آيه، مردگانند زيرا عرب بر مردگان اناث اطلاق مى‏كند چون ضعيف و عاجزاند، بعد گويد: استاد اين اخير را اختيار كرده است . در كتاب آغاز و انجام جهان ص 138-140 گفته: در سوره توحيد اوصافى براى خداوند متعال ذكر شده است كه همه آنها منحصر در ذات مقدّس اوست خدا احد است، صمد است... و زائيده نشده و همتائى براى او نيست با اين سوابق و اواحق بدست مى‏آوريم: تنها خداوند است كه نزائيده است و جز او هر چه و هر كه است همه زاينده‏اند و زائيده‏اند پس لابد همه ماده هستند، ماده‏اى نكره و ناشناس، زن نيستند ولى زائيده‏اند. (نقل به اختصار). مراد صاحب كتاب اين است كه كلمه اناث در معنى حقيقى خود است و احتياج به تأويل نيست و موجودات عالم جز خدا همه انثى هستند و مى‏زايند و انثى لازم نيست فقط زن باشد ، تمام موجودات تو در تو هستند و به تدريج از هم زائيده و باز مى‏شوند. اين سخن در نظر نگارنده بسيار عميق و از همه صحيح‏تر و درستتر است و اللّه العالم.


ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
الْأُنْثَى‌ ۶
بِالْأُنْثَى‌ ۲
أُنْثَى‌ ۹
کَالْأُنْثَى‌ ۱
الْأُنْثَيَيْنِ‌ ۶
إِنَاثاً ۶

ریشه‌های مرتبط