الأنعام ١٠٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن جزییات آیه)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قَد|قَدْ]] [[شامل این ریشه::قد| ]][[شامل این کلمه::جَاءَکُم|جَاءَکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::جَاءَکُم| ]] [[شامل این ریشه::جى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::جى‌ء| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::بَصَائِر|بَصَائِرُ]] [[کلمه غیر ربط::بَصَائِر| ]] [[شامل این ریشه::بصر| ]][[ریشه غیر ربط::بصر| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّکُم|رَبِّکُمْ‌]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[شامل این کلمه::فَمَن|فَمَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::أَبْصَر|أَبْصَرَ]] [[کلمه غیر ربط::أَبْصَر| ]] [[شامل این ریشه::بصر| ]][[ریشه غیر ربط::بصر| ]][[شامل این کلمه::فَلِنَفْسِه|فَلِنَفْسِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَلِنَفْسِه| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این ریشه::نفس‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفس‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::عَمِي|عَمِيَ‌]] [[کلمه غیر ربط::عَمِي| ]] [[شامل این ریشه::عمى‌| ]][[ریشه غیر ربط::عمى‌| ]][[شامل این کلمه::فَعَلَيْهَا|فَعَلَيْهَا]] [[کلمه غیر ربط::فَعَلَيْهَا| ]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[ریشه غیر ربط::على‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::أَنَا|أَنَا]] [[کلمه غیر ربط::أَنَا| ]] [[شامل این ریشه::انا| ]][[ریشه غیر ربط::انا| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْکُم|عَلَيْکُمْ‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[شامل این کلمه::بِحَفِيظ|بِحَفِيظٍ]] [[کلمه غیر ربط::بِحَفِيظ| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::حفظ| ]][[ریشه غیر ربط::حفظ| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قَد|قَدْ]] [[شامل این ریشه::قد| ]][[شامل این کلمه::جَاءَکُم|جَاءَکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::جَاءَکُم| ]] [[شامل این ریشه::جى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::جى‌ء| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::بَصَائِر|بَصَائِرُ]] [[کلمه غیر ربط::بَصَائِر| ]] [[شامل این ریشه::بصر| ]][[ریشه غیر ربط::بصر| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّکُم|رَبِّکُمْ‌]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[شامل این کلمه::فَمَن|فَمَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::أَبْصَر|أَبْصَرَ]] [[کلمه غیر ربط::أَبْصَر| ]] [[شامل این ریشه::بصر| ]][[ریشه غیر ربط::بصر| ]][[شامل این کلمه::فَلِنَفْسِه|فَلِنَفْسِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَلِنَفْسِه| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این ریشه::نفس‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفس‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::عَمِي|عَمِيَ‌]] [[کلمه غیر ربط::عَمِي| ]] [[شامل این ریشه::عمى‌| ]][[ریشه غیر ربط::عمى‌| ]][[شامل این کلمه::فَعَلَيْهَا|فَعَلَيْهَا]] [[کلمه غیر ربط::فَعَلَيْهَا| ]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[ریشه غیر ربط::على‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::أَنَا|أَنَا]] [[کلمه غیر ربط::أَنَا| ]] [[شامل این ریشه::انا| ]][[ریشه غیر ربط::انا| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْکُم|عَلَيْکُمْ‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[شامل این کلمه::بِحَفِيظ|بِحَفِيظٍ]] [[کلمه غیر ربط::بِحَفِيظ| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::حفظ| ]][[ریشه غیر ربط::حفظ| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|قَدْ جَاءَکُمْ‌ بَصَائِرُ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌ فَمَنْ‌ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ‌ وَ مَنْ‌ عَمِيَ‌ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْکُمْ‌ بِحَفِيظٍ
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=به‌راستی بینش‌ها و دیدگاه‌هایی از جانب پروردگارتان برایتان آمد. پس هر کس به دیده‌ی بصیرت بنگرد، به سود خود اوست و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست و من بر شما نگهبانی نیستم.
|-|صادقی تهرانی=به‌راستی بینش‌ها و دیدگاه‌هایی از جانب پروردگارتان برایتان آمد. پس هر کس به دیده‌ی بصیرت بنگرد، به سود خود اوست و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست و من بر شما نگهبانی نیستم.
|-|معزی=همانا بیامد شما را بینشهائی از پروردگار شما پس آنکه بینا شود برای خویشتن است و آنکه نابینا شود بر خویشتن است و نیستم من بر شما نگهبان‌
|-|معزی=همانا بیامد شما را بینشهائی از پروردگار شما پس آنکه بینا شود برای خویشتن است و آنکه نابینا شود بر خویشتن است و نیستم من بر شما نگهبان‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">“Insights have come to you from your Lord. Whoever sees, it is to the benefit of his soul; and whoever remains blind, it is to its detriment. I am not a guardian over you.”</div>
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::104|١٠٤]] | قبلی = الأنعام ١٠٣ | بعدی = الأنعام ١٠٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/006104.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/006104.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::104|١٠٤]] | قبلی = الأنعام ١٠٣ | بعدی = الأنعام ١٠٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«نُصَرِّفُ»: به شیوه‌ها و گونه‌های مختلف بیان می‌کنیم و توضیح می‌دهیم. «لِیَقُولُوا»: بگذار بگویند که. تا بگویند که. این واژه، عطف بر فعل مقدّری است و تقدیر چنین می‌شود: لِیَجْحَدُوا وَ لِیَقُولُوا. حرف لام در اینجا لام عاقبت یا صَیْرورت نام دارد (نگا: قصص / . «دَرَسْتَ»: درس‌خوانده‌ای. مراد این است که کافران می‌گویند: تو کتابهای آسمانی گذشته را فرا گرفته‌ای و قرآن را از روی آنها و در پیش مردمان آموخته‌ای (نگا: نحل / و فرقان / و . «لِنُبَیِّنَهُ»: تا آن را بیان داریم. مرجع ضمیر (هُ) واژه (الْقُرآنِ) محذوف است که از سیاق کلام پیدا است و یا (الآیاتِ) به اعتبار تأویل به (الْکِتاب) است.
«نُصَرِّفُ»: به شیوه‌ها و گونه‌های مختلف بیان می‌کنیم و توضیح می‌دهیم. «لِیَقُولُوا»: بگذار بگویند که. تا بگویند که. این واژه، عطف بر فعل مقدّری است و تقدیر چنین می‌شود: لِیَجْحَدُوا وَ لِیَقُولُوا. حرف لام در اینجا لام عاقبت یا صَیْرورت نام دارد (نگا: قصص / . «دَرَسْتَ»: درس‌خوانده‌ای. مراد این است که کافران می‌گویند: تو کتابهای آسمانی گذشته را فرا گرفته‌ای و قرآن را از روی آنها و در پیش مردمان آموخته‌ای (نگا: نحل / و فرقان / و . «لِنُبَیِّنَهُ»: تا آن را بیان داریم. مرجع ضمیر (هُ) واژه (الْقُرآنِ) محذوف است که از سیاق کلام پیدا است و یا (الآیاتِ) به اعتبار تأویل به (الْکِتاب) است.
خط ۳۲: خط ۴۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link193 | آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link193 | آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link194 | موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link194 | موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .]]
خط ۶۲: خط ۷۱:
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۴#link221 | چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۴#link221 | چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۶#link255 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۶#link255 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ «104»
همانا از سوى پروردگارتان، مايه‌هاى بينش و بصيرت، (كتب آسمانى و دلائل روشن) براى شما آمده است. پس هر كه بصيرت يافت، به سود خود اوست و هر كس كورى گزيد، به زيان خويش عمل كرده است و من نگهبان و ضامن (ايمان شما به اجبار) نيستم.
===نکته ها===
از آيه‌ى 95 تا اينجا در معرّفى خدا و انتقاد از شرك بود، اين آيه به منزله‌ى نتيجه و خلاصه‌ى آيات گذشته است.
----
«1». تفسير صافى.
جلد 2 - صفحه 524
مشابه اين آيه در قرآن زياد است كه نتيجه‌ى ايمان وكفر، خوبى وبدى، يا بصيرت وكوردلىِ انسان را متوجّه خود او مى‌داند. همچون:
* «لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ» «1»
* «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها» «2»
* «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» «3»
===پیام ها===
1- با نزول قرآن، راه عذرى بر هيچ كس باقى نمانده است. «قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ»
2- مردم در انتخاب راه، آزادند. فَمَنْ أَبْصَرَ ... وَ مَنْ عَمِيَ‌
3- آگاه كردن مردم، از شئون ربوبيّت الهى است. «بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ»
4- سود ايمان و زيان كفر مردم، به خودشان برمى‌گردد نه خدا. فَلِنَفْسِهِ‌ ... فَعَلَيْها
5- كيفر گروهى از مردم، نشانه‌ى باطل بودن تعاليم انبيا نيست، بلكه نشانه‌ى كوردلى خود آنان است. «وَ مَنْ عَمِيَ»
6- وظيفه‌ى پيامبر، ابلاغ است نه اجبار. «ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ (104)
بعد از ذكر آيات داله بر وحدانيت و كمال قدرت و علم، بيان رفع اعتذار فرمايد:
قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ‌: بگو اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به تحقيق آمد به شما بينات و دلائل ظاهره از جانب پروردگار شما و وضوح آن بر وجهى است كه گوئيا آن را مى‌توان ديد فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ‌: پس هر كه ببيند حق را و تصديق آن نمايد بوسيله بصائر و تفكر در آن، پس نفع ايمان و تصديق مر او را باشد و فايده ثواب آن راجع به او شود وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها: و هر كه كور شد قلب او از تدبر در حجج ظاهره و بدان سبب گمراه گرديد، پس ضرر و وبال آن بر او خواهد بود. و بگو اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله‌ وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ: و نيستم من بر شما نگهبان كه محافظت اعمال شما كنم و بر آن شما را جزا دهم، چه بر من فقط همين تبليغ است و حق تعالى حافظ اعمال شما و شما را مجازات خواهد داد. نزول‌ «2» اين آيه قبل از امر قتال بود. و چون حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به آن مأمور شد حفيظ شد بر آنها و ايشان را به اعمال و افعال قبيحه جزا داد كه آن قتل و اسيرى ايشان بود.
تبصره- آيه شريفه‌ «فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها» دليل است بر آنكه‌
----
«1» نهج البلاغه، خطبه 177 (با اندكى تفاوت)
«2» مجمع البيان ج 2 ص 346.
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 348
بندگان مختارند در افعال خود به وجوهى: 1- بصيرت در بيّنات الهى كه موجب هدايت و كورى در آيات كه سبب ضلالت است، منوط به اختيار خود شخص مى‌باشد. 2- چون قوه فعل و ترك در شخص مساوى است، اختيار ثابت شود.
3- اگر جبر باشد، ثواب و عقاب در اعمال لغو خواهد بود.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ (104)
ترجمه‌
بتحقيق آمد شما را موجبات بينائى از پروردگارتان پس كسيكه بينا شد پس بر نفع خود او است و كسيكه كور ماند پس بر ضرر او است و نيستم من بر شما نگهبان.
تفسير
پس از اقامه حجج وافيه و براهين كافيه بر توحيد و تنزيه ساحت الوهيّت پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم مأمور شد بآنكه مردم را متنبّه فرمايد كه حجّت بر شما تمام شد و موجبات بصيرت و بينائى از خداوند بشما واصل گرديد چون بصائر جمع بصيرت است كه آن بينائى قلب است و اطلاقش بر دليل و برهان براى آنستكه سبب بصيرت است پس كسيكه نور ايمان در قلب او جاى گير شد و پى بحق و حقيقت برد نفعش عائد خودش شده و ميشود و كسيكه كور باطن بود و از دريافت حق محروم شد و بضلالت و گمراهى باقيماند و بال و ضررش و اصل بخودش شده و ميشود و من كه پيغمبر شمايم حافظ و نگهبان شما نيستم وظيفه من ابلاغ و انذار بود كه ادا نمودم ديگر اختيار با خدا است كه شما را حفظ كند از شرّ عقائد و اعمالتان يا مجازات فرمايد بر طبق استحقاقتان در دنيا و آخرت.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
3
قَد جاءَكُم‌ بَصائِرُ مِن‌ رَبِّكُم‌ فَمَن‌ أَبصَرَ فَلِنَفسِه‌ِ وَ مَن‌ عَمِي‌َ فَعَلَيها وَ ما أَنَا عَلَيكُم‌ بِحَفِيظٍ (104)
بتحقيق‌ آمد ‌براي‌ ‌شما‌ اسباب‌ بينايي‌ و آگاهي‌ و تنبّه‌ ‌از‌ جانب‌ پروردگار ‌شما‌ ‌پس‌ ‌هر‌ كس‌ بينا و آگاه‌ و متنبّه‌ شد نفعش‌ عائد ‌خود‌ ‌او‌ ميشود و ‌هر‌ كس‌ كوركورانه‌ ‌از‌ ‌آنها‌ گذشت‌ دودش‌ ‌در‌ چشم‌ خودش‌ ميرود و ضررش‌ بخودش‌ برميگردد و نيستم‌ ‌من‌ موظف‌ و مكلف‌ بحفظ ‌شما‌.
جلد 7 - صفحه 160
قَد جاءَكُم‌ بَصائِرُ مِن‌ رَبِّكُم‌ ‌در‌ باب‌ اصول‌ دين‌ گفته‌ايم‌ ادلّه‌ قطعيه‌ ‌براي‌ اثبات‌ ‌آنها‌ هشت‌ قسم‌ ‌است‌ ‌هر‌ كدام‌ بجاي‌ ‌خود‌: 1‌-‌ عقل‌ مستقل‌ّ ‌براي‌ اثبات‌ صانع‌ و توحيد و صفات‌ ‌آن‌ و مسئله‌ نبوت‌ عامه‌ و امامت‌ عامه‌.
2‌-‌ عقل‌ ‌غير‌ مستقل‌ ‌که‌ محتاج‌ بضميمه‌ خارجيه‌ ‌است‌ مثل‌ نبوت‌ خاصه‌ ‌که‌ باقامه‌ معجزه‌ ‌ يا ‌ اخبار معصوم‌ ثابت‌ ميشود.
3‌-‌ نص‌ّ قرآن‌ مثل‌ معاد جسماني‌. 4‌-‌ نص‌ّ خبر متواتر مثل‌ امامة خاصه‌ 5‌-‌ ضرورت‌ دين‌ اسلام‌. 6‌-‌ ضرورت‌ مذهب‌. 7‌-‌ نص‌ خبر محفوف‌ بقرائن‌ قطعيه‌ 8‌-‌ اجماع‌ قطعي‌.
و مراد ‌از‌ بصائر اموريست‌ ‌که‌ باعث‌ تنبّه‌ و بينايي‌ ‌باشد‌ مثل‌ همين‌ آيات‌ ‌که‌ ببيانات‌ واضحه‌ و ادلّه‌ محكمه‌ اثبات‌ وجود صانع‌ و توحيد ‌او‌ ‌را‌ ميكند غاية الامر تأثير ‌آن‌ ‌در‌ قلوب‌ مشروط بقابليت‌ محل‌ ‌که‌ ‌در‌ مقام‌ تحصيل‌ معرفت‌ ‌باشد‌ و خالي‌ ‌از‌ عناد و عصبيت‌ ‌باشد‌ ‌که‌ مفاد فَمَن‌ أَبصَرَ ‌است‌ ‌که‌ روشنايي‌ قلب‌ و بينايي‌ دل‌ ‌است‌ البته‌ تأثير ميكند و هدايت‌ ميشود و رستگار ميگردد ‌که‌ مفاد فلنفسه‌ ‌است‌ و نتائج‌ دنيوي‌ و اخروي‌ نصيب‌ ‌او‌ ميشود وَ مَن‌ عَمِي‌َ چشم‌ قلبش‌ كور ‌ يا ‌ بواسطه‌ كثرت‌ معاصي‌ ‌ يا ‌ توغّل‌ ‌در‌ شهوات‌ ‌ يا ‌ متابعت‌ هواهاي‌ نفساني‌ ‌ يا ‌ عناد و عصبيت‌ قلب‌ ‌از‌ قابليت‌ تأثير افتاده‌ و كوركورانه‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ ادله‌ و آيات‌ ميگذرد و حمل‌ ‌بر‌ كذب‌ و افتراء و امور ديگر ميكند ‌که‌ ‌در‌ حقّش‌ صادق‌ ميآيد صُم‌ٌّ بُكم‌ٌ عُمي‌ٌ فَهُم‌ لا يَرجِعُون‌َ بقره‌ ‌آيه‌ 17 فَهُم‌ لا يَعقِلُون‌َ بقره‌ ‌آيه‌ 166.
فعليها ضرر و خسارت‌ و عذاب‌ ابدي‌ و بليّات‌ دنيوي‌ متوجه‌ بخود ‌او‌ ‌است‌ وَ ما أَنَا عَلَيكُم‌ بِحَفِيظٍ ‌من‌ قدرت‌ ندارم‌ ‌بر‌ اجبار بايمان‌ و ‌بر‌ دفع‌ بليات‌ و عقوبات‌ لِيَهلِك‌َ مَن‌ هَلَك‌َ عَن‌ بَيِّنَةٍ وَ يَحيي‌ مَن‌ حَي‌َّ عَن‌ بَيِّنَةٍ انفال‌ ‌آيه‌ 44، و توهّم‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ جمله‌ نسخ‌ شد بآيه‌ جهاد توهّم‌ فاسديست‌ زيرا تكليف‌ جهاد ‌براي‌ دفع‌
جلد 7 - صفحه 161
دشمن‌ ‌است‌ ‌از‌ حريم‌ اسلام‌ مثل‌ قطع‌ عضو فاسد ‌است‌ ‌از‌ سرايت‌ بسائر اعضاء نه‌ ‌براي‌ اجبار بايمان‌ و سلب‌ اختيار ‌است‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۲۷: خط ۲۶۰:
[[رده:وضوح آیات خدا]][[رده:حق انتخاب]][[رده:اختیار انسان]][[رده:استعدادهاى انسان]][[رده:حقوق انسان]][[رده:منافع انسان]][[رده:منشأ علم انسان]][[رده:ویژگى انسان]][[رده:هدایت‌پذیرى انسان]][[رده:به آیات خدا]][[رده:متعلق ایمان]][[رده:منشأ بصیرت]][[رده:موارد بصیرت]][[رده:آگاهى در تربیت]][[رده:عوامل مؤثر در تربیت]][[رده:حجتهاى خدا]][[رده:ربوبیت خدا]][[رده:عطایاى خدا]][[رده:قبول حجتهاى خدا]][[رده:لطف خدا]][[رده:اکراه در دین]][[رده:عوامل رشد]][[رده:محدوده مسؤولیت رهبرى دینى]][[رده:عوامل ضرر]][[رده:منشأ عقیده صحیح]][[رده:آثار علم]][[رده:تشبیهات قرآن]][[رده:نقش قرآن]][[رده:هدایتگرى قرآن]][[رده:کورى کافران]][[رده:به آیات خدا]][[رده:آثار کوردلى]][[رده:محدوده مسؤولیت مبلغان]][[رده:محدوده مسؤولیت محمد]][[رده:نقش محمد]][[رده:هدایتگرى محمد]]
[[رده:وضوح آیات خدا]][[رده:حق انتخاب]][[رده:اختیار انسان]][[رده:استعدادهاى انسان]][[رده:حقوق انسان]][[رده:منافع انسان]][[رده:منشأ علم انسان]][[رده:ویژگى انسان]][[رده:هدایت‌پذیرى انسان]][[رده:به آیات خدا]][[رده:متعلق ایمان]][[رده:منشأ بصیرت]][[رده:موارد بصیرت]][[رده:آگاهى در تربیت]][[رده:عوامل مؤثر در تربیت]][[رده:حجتهاى خدا]][[رده:ربوبیت خدا]][[رده:عطایاى خدا]][[رده:قبول حجتهاى خدا]][[رده:لطف خدا]][[رده:اکراه در دین]][[رده:عوامل رشد]][[رده:محدوده مسؤولیت رهبرى دینى]][[رده:عوامل ضرر]][[رده:منشأ عقیده صحیح]][[رده:آثار علم]][[رده:تشبیهات قرآن]][[رده:نقش قرآن]][[رده:هدایتگرى قرآن]][[رده:کورى کافران]][[رده:به آیات خدا]][[رده:آثار کوردلى]][[رده:محدوده مسؤولیت مبلغان]][[رده:محدوده مسؤولیت محمد]][[رده:نقش محمد]][[رده:هدایتگرى محمد]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنعام ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنعام ]]
{{#seo:
|title=آیه 104 سوره أنعام
|title_mode=replace
|keywords=آیه 104 سوره أنعام,أنعام 104,قَدْ جَاءَکُمْ‌ بَصَائِرُ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌ فَمَنْ‌ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ‌ وَ مَنْ‌ عَمِيَ‌ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْکُمْ‌ بِحَفِيظٍ,وضوح آیات خدا,حق انتخاب,اختیار انسان,استعدادهاى انسان,حقوق انسان,منافع انسان,منشأ علم انسان,ویژگى انسان,هدایت‌پذیرى انسان,به آیات خدا,متعلق ایمان,منشأ بصیرت,موارد بصیرت,آگاهى در تربیت,عوامل مؤثر در تربیت,حجتهاى خدا,ربوبیت خدا,عطایاى خدا,قبول حجتهاى خدا,لطف خدا,اکراه در دین,عوامل رشد,محدوده مسؤولیت رهبرى دینى,عوامل ضرر,منشأ عقیده صحیح,آثار علم,تشبیهات قرآن,نقش قرآن,هدایتگرى قرآن,کورى کافران,به آیات خدا,آثار کوردلى,محدوده مسؤولیت مبلغان,محدوده مسؤولیت محمد,نقش محمد,هدایتگرى محمد,آیات قرآن سوره الأنعام
|description=قَدْ جَاءَکُمْ‌ بَصَائِرُ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌ فَمَنْ‌ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ‌ وَ مَنْ‌ عَمِيَ‌ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْکُمْ‌ بِحَفِيظٍ
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۴

کپی متن آیه
قَدْ جَاءَکُمْ‌ بَصَائِرُ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌ فَمَنْ‌ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ‌ وَ مَنْ‌ عَمِيَ‌ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْکُمْ‌ بِحَفِيظٍ

ترجمه

دلایل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد؛ کسی که (به وسیله آن، حقّ را) ببیند، به سود خود اوست؛ و کسی که از دیدن آن چشم بپوشد، به زیان خودش می‌باشد؛ و من نگاهبان شما نیستم (و شما را بر قبول ایمان مجبور نمی‌کنم)

به راستى شما را روشنگرى‌هايى از سوى پروردگارتان آمده است پس هر كه چشم باز كند [و بنگرد] به سود خود اوست، و هر كه كورى كند [و ننگرد] به زيان اوست و من محافظ شما نيستم
به راستى رهنمودهايى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است. پس هر كه به ديده بصيرت بنگرد به سود خود او، و هر كس از سر بصيرت ننگرد به زيان خود اوست، و من بر شما نگهبان نيستم.
آیات الهی و کتب آسمانی که سبب بصیرت شماست البته از طرف پروردگارتان آمد، پس هر کس بصیرت یافت خود به سعادت رسید و هر کس که کور بماند خود در زیان افتاد، و من نگهبان شما نیستم.
بی تردید برای شما از سوی پروردگارتان دلایلی روشن آمده، پس هر که [به وسیله آن دلایل بینا شود و حقایق را با چشم دل] ببیند به سود خود اوست و هر که [با پشت کردن به دلایل] کوردل شود [و از دیدن حقایق محروم گردد] به زیان خود اوست، [وظیفه من ابلاغ پیام خداست] و بر شما حافظ و نگهبان نیستم.
از سوى پروردگارتان براى شما نشانه‌هاى روشن آمد. هر كه از روى بصيرت مى‌نگرد به سود اوست و هر كه چشم بصيرت برهم نهد به زيان اوست. و من نگهدارنده شما نيستم.
به راستی روشنگریهایی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است، پس هرکس به دیده بصیرت بنگرد به سود خود اوست، و هرکس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست، و من نگهبان شما نیستم‌
همانا شما را از پروردگارتان بينشهايى- نشانه‌ها و دلايل روشن و دل آگاهى- آمد پس هر كه بينا [دل‌] گشت به سود خود اوست و هر كه كور [دل‌] شد به زيان خود اوست، و من نگاهبان شما نيستم.
(ای پیغمبر! بگو به مردمان:) بیگمان دلائل روشنی و حجّتهای مبرهنی از سوی پروردگارتان (در قرآن) برایتان آمده است (و راه حق را برایتان پیدا و هویدا ساخته است). پس هر که (از آنها سود جوید و در پرتو آنها حق را) ببیند (سود آن) برای خودش بوده، و هرکه کور شود (و چشم دیدن حق را نداشته باشد و در پرتو دلائل و براهین، راه حق نپوید) به زیان خود کار می‌کند، و من حافظ و مراقب (رفتار و کردار) شما نمی‌باشم. (بلکه من تنها پیغمبرم و وظیفه‌ی من تبلیغ اوامر و نواهی یزدان جهان است. این خداوند است که اعمال شما را می‌پاید و سزا و جزای همگان را می‌دهد).
به‌راستی بینش‌ها و دیدگاه‌هایی از جانب پروردگارتان برایتان آمد. پس هر کس به دیده‌ی بصیرت بنگرد، به سود خود اوست و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست و من بر شما نگهبانی نیستم.
همانا بیامد شما را بینشهائی از پروردگار شما پس آنکه بینا شود برای خویشتن است و آنکه نابینا شود بر خویشتن است و نیستم من بر شما نگهبان‌

“Insights have come to you from your Lord. Whoever sees, it is to the benefit of his soul; and whoever remains blind, it is to its detriment. I am not a guardian over you.”
ترتیل:
ترجمه:
الأنعام ١٠٣ آیه ١٠٤ الأنعام ١٠٥
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نُصَرِّفُ»: به شیوه‌ها و گونه‌های مختلف بیان می‌کنیم و توضیح می‌دهیم. «لِیَقُولُوا»: بگذار بگویند که. تا بگویند که. این واژه، عطف بر فعل مقدّری است و تقدیر چنین می‌شود: لِیَجْحَدُوا وَ لِیَقُولُوا. حرف لام در اینجا لام عاقبت یا صَیْرورت نام دارد (نگا: قصص / . «دَرَسْتَ»: درس‌خوانده‌ای. مراد این است که کافران می‌گویند: تو کتابهای آسمانی گذشته را فرا گرفته‌ای و قرآن را از روی آنها و در پیش مردمان آموخته‌ای (نگا: نحل / و فرقان / و . «لِنُبَیِّنَهُ»: تا آن را بیان داریم. مرجع ضمیر (هُ) واژه (الْقُرآنِ) محذوف است که از سیاق کلام پیدا است و یا (الآیاتِ) به اعتبار تأویل به (الْکِتاب) است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ «104»

همانا از سوى پروردگارتان، مايه‌هاى بينش و بصيرت، (كتب آسمانى و دلائل روشن) براى شما آمده است. پس هر كه بصيرت يافت، به سود خود اوست و هر كس كورى گزيد، به زيان خويش عمل كرده است و من نگهبان و ضامن (ايمان شما به اجبار) نيستم.

نکته ها

از آيه‌ى 95 تا اينجا در معرّفى خدا و انتقاد از شرك بود، اين آيه به منزله‌ى نتيجه و خلاصه‌ى آيات گذشته است.


«1». تفسير صافى.

جلد 2 - صفحه 524

مشابه اين آيه در قرآن زياد است كه نتيجه‌ى ايمان وكفر، خوبى وبدى، يا بصيرت وكوردلىِ انسان را متوجّه خود او مى‌داند. همچون:

  • «لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ» «1»
  • «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها» «2»
  • «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» «3»

پیام ها

1- با نزول قرآن، راه عذرى بر هيچ كس باقى نمانده است. «قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ»

2- مردم در انتخاب راه، آزادند. فَمَنْ أَبْصَرَ ... وَ مَنْ عَمِيَ‌

3- آگاه كردن مردم، از شئون ربوبيّت الهى است. «بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ»

4- سود ايمان و زيان كفر مردم، به خودشان برمى‌گردد نه خدا. فَلِنَفْسِهِ‌ ... فَعَلَيْها

5- كيفر گروهى از مردم، نشانه‌ى باطل بودن تعاليم انبيا نيست، بلكه نشانه‌ى كوردلى خود آنان است. «وَ مَنْ عَمِيَ»

6- وظيفه‌ى پيامبر، ابلاغ است نه اجبار. «ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ (104)

بعد از ذكر آيات داله بر وحدانيت و كمال قدرت و علم، بيان رفع اعتذار فرمايد:

قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ‌: بگو اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به تحقيق آمد به شما بينات و دلائل ظاهره از جانب پروردگار شما و وضوح آن بر وجهى است كه گوئيا آن را مى‌توان ديد فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ‌: پس هر كه ببيند حق را و تصديق آن نمايد بوسيله بصائر و تفكر در آن، پس نفع ايمان و تصديق مر او را باشد و فايده ثواب آن راجع به او شود وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها: و هر كه كور شد قلب او از تدبر در حجج ظاهره و بدان سبب گمراه گرديد، پس ضرر و وبال آن بر او خواهد بود. و بگو اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله‌ وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ: و نيستم من بر شما نگهبان كه محافظت اعمال شما كنم و بر آن شما را جزا دهم، چه بر من فقط همين تبليغ است و حق تعالى حافظ اعمال شما و شما را مجازات خواهد داد. نزول‌ «2» اين آيه قبل از امر قتال بود. و چون حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به آن مأمور شد حفيظ شد بر آنها و ايشان را به اعمال و افعال قبيحه جزا داد كه آن قتل و اسيرى ايشان بود.

تبصره- آيه شريفه‌ «فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها» دليل است بر آنكه‌


«1» نهج البلاغه، خطبه 177 (با اندكى تفاوت)

«2» مجمع البيان ج 2 ص 346.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 348

بندگان مختارند در افعال خود به وجوهى: 1- بصيرت در بيّنات الهى كه موجب هدايت و كورى در آيات كه سبب ضلالت است، منوط به اختيار خود شخص مى‌باشد. 2- چون قوه فعل و ترك در شخص مساوى است، اختيار ثابت شود.

3- اگر جبر باشد، ثواب و عقاب در اعمال لغو خواهد بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ (104)

ترجمه‌

بتحقيق آمد شما را موجبات بينائى از پروردگارتان پس كسيكه بينا شد پس بر نفع خود او است و كسيكه كور ماند پس بر ضرر او است و نيستم من بر شما نگهبان.

تفسير

پس از اقامه حجج وافيه و براهين كافيه بر توحيد و تنزيه ساحت الوهيّت پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم مأمور شد بآنكه مردم را متنبّه فرمايد كه حجّت بر شما تمام شد و موجبات بصيرت و بينائى از خداوند بشما واصل گرديد چون بصائر جمع بصيرت است كه آن بينائى قلب است و اطلاقش بر دليل و برهان براى آنستكه سبب بصيرت است پس كسيكه نور ايمان در قلب او جاى گير شد و پى بحق و حقيقت برد نفعش عائد خودش شده و ميشود و كسيكه كور باطن بود و از دريافت حق محروم شد و بضلالت و گمراهى باقيماند و بال و ضررش و اصل بخودش شده و ميشود و من كه پيغمبر شمايم حافظ و نگهبان شما نيستم وظيفه من ابلاغ و انذار بود كه ادا نمودم ديگر اختيار با خدا است كه شما را حفظ كند از شرّ عقائد و اعمالتان يا مجازات فرمايد بر طبق استحقاقتان در دنيا و آخرت.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


3

قَد جاءَكُم‌ بَصائِرُ مِن‌ رَبِّكُم‌ فَمَن‌ أَبصَرَ فَلِنَفسِه‌ِ وَ مَن‌ عَمِي‌َ فَعَلَيها وَ ما أَنَا عَلَيكُم‌ بِحَفِيظٍ (104)

بتحقيق‌ آمد ‌براي‌ ‌شما‌ اسباب‌ بينايي‌ و آگاهي‌ و تنبّه‌ ‌از‌ جانب‌ پروردگار ‌شما‌ ‌پس‌ ‌هر‌ كس‌ بينا و آگاه‌ و متنبّه‌ شد نفعش‌ عائد ‌خود‌ ‌او‌ ميشود و ‌هر‌ كس‌ كوركورانه‌ ‌از‌ ‌آنها‌ گذشت‌ دودش‌ ‌در‌ چشم‌ خودش‌ ميرود و ضررش‌ بخودش‌ برميگردد و نيستم‌ ‌من‌ موظف‌ و مكلف‌ بحفظ ‌شما‌.

جلد 7 - صفحه 160

قَد جاءَكُم‌ بَصائِرُ مِن‌ رَبِّكُم‌ ‌در‌ باب‌ اصول‌ دين‌ گفته‌ايم‌ ادلّه‌ قطعيه‌ ‌براي‌ اثبات‌ ‌آنها‌ هشت‌ قسم‌ ‌است‌ ‌هر‌ كدام‌ بجاي‌ ‌خود‌: 1‌-‌ عقل‌ مستقل‌ّ ‌براي‌ اثبات‌ صانع‌ و توحيد و صفات‌ ‌آن‌ و مسئله‌ نبوت‌ عامه‌ و امامت‌ عامه‌.

2‌-‌ عقل‌ ‌غير‌ مستقل‌ ‌که‌ محتاج‌ بضميمه‌ خارجيه‌ ‌است‌ مثل‌ نبوت‌ خاصه‌ ‌که‌ باقامه‌ معجزه‌ ‌ يا ‌ اخبار معصوم‌ ثابت‌ ميشود.

3‌-‌ نص‌ّ قرآن‌ مثل‌ معاد جسماني‌. 4‌-‌ نص‌ّ خبر متواتر مثل‌ امامة خاصه‌ 5‌-‌ ضرورت‌ دين‌ اسلام‌. 6‌-‌ ضرورت‌ مذهب‌. 7‌-‌ نص‌ خبر محفوف‌ بقرائن‌ قطعيه‌ 8‌-‌ اجماع‌ قطعي‌.

و مراد ‌از‌ بصائر اموريست‌ ‌که‌ باعث‌ تنبّه‌ و بينايي‌ ‌باشد‌ مثل‌ همين‌ آيات‌ ‌که‌ ببيانات‌ واضحه‌ و ادلّه‌ محكمه‌ اثبات‌ وجود صانع‌ و توحيد ‌او‌ ‌را‌ ميكند غاية الامر تأثير ‌آن‌ ‌در‌ قلوب‌ مشروط بقابليت‌ محل‌ ‌که‌ ‌در‌ مقام‌ تحصيل‌ معرفت‌ ‌باشد‌ و خالي‌ ‌از‌ عناد و عصبيت‌ ‌باشد‌ ‌که‌ مفاد فَمَن‌ أَبصَرَ ‌است‌ ‌که‌ روشنايي‌ قلب‌ و بينايي‌ دل‌ ‌است‌ البته‌ تأثير ميكند و هدايت‌ ميشود و رستگار ميگردد ‌که‌ مفاد فلنفسه‌ ‌است‌ و نتائج‌ دنيوي‌ و اخروي‌ نصيب‌ ‌او‌ ميشود وَ مَن‌ عَمِي‌َ چشم‌ قلبش‌ كور ‌ يا ‌ بواسطه‌ كثرت‌ معاصي‌ ‌ يا ‌ توغّل‌ ‌در‌ شهوات‌ ‌ يا ‌ متابعت‌ هواهاي‌ نفساني‌ ‌ يا ‌ عناد و عصبيت‌ قلب‌ ‌از‌ قابليت‌ تأثير افتاده‌ و كوركورانه‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ ادله‌ و آيات‌ ميگذرد و حمل‌ ‌بر‌ كذب‌ و افتراء و امور ديگر ميكند ‌که‌ ‌در‌ حقّش‌ صادق‌ ميآيد صُم‌ٌّ بُكم‌ٌ عُمي‌ٌ فَهُم‌ لا يَرجِعُون‌َ بقره‌ ‌آيه‌ 17 فَهُم‌ لا يَعقِلُون‌َ بقره‌ ‌آيه‌ 166.

فعليها ضرر و خسارت‌ و عذاب‌ ابدي‌ و بليّات‌ دنيوي‌ متوجه‌ بخود ‌او‌ ‌است‌ وَ ما أَنَا عَلَيكُم‌ بِحَفِيظٍ ‌من‌ قدرت‌ ندارم‌ ‌بر‌ اجبار بايمان‌ و ‌بر‌ دفع‌ بليات‌ و عقوبات‌ لِيَهلِك‌َ مَن‌ هَلَك‌َ عَن‌ بَيِّنَةٍ وَ يَحيي‌ مَن‌ حَي‌َّ عَن‌ بَيِّنَةٍ انفال‌ ‌آيه‌ 44، و توهّم‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ جمله‌ نسخ‌ شد بآيه‌ جهاد توهّم‌ فاسديست‌ زيرا تكليف‌ جهاد ‌براي‌ دفع‌

جلد 7 - صفحه 161

دشمن‌ ‌است‌ ‌از‌ حريم‌ اسلام‌ مثل‌ قطع‌ عضو فاسد ‌است‌ ‌از‌ سرايت‌ بسائر اعضاء نه‌ ‌براي‌ اجبار بايمان‌ و سلب‌ اختيار ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- آیات قرآن آگاهیهایى ارائه شده از پروردگار به انسانهاست. (قد جاءکم بصائر من ربکم)

۲- ارائه آگاهى به انسان، پرتوى از ربوبیت و لطف الهى است. (قد جاءکم بصائر من ربکم) تکرار ضمیر «کم» و اضافه رب به آن بیانگر لطف خداوند به بندگانش است.

۳- همه انسانها داراى زمینه پذیرش هدایت و دریافت آگاهى از جانب خداوند هستند. (قد جاءکم بصائر من ربکم)

۴- نقش اساسى ارائه آگاهى و بینش در تربیت و پرورش (قد جاءکم بصائر من ربکم) ذکر نام مقدس «رب»، با ضمیر خطاب «کم» پس از بیان ارائه بینشها، بیانگر این است که این کار از جمله شؤون ربوبیت، و بالطبع در تربیت و پرورش مؤثر است.

۵- قرآن و پیامبر (ص) و برهانهاى ارائه شده از جانب خداوند، پیام آور بینش و آگاهى براى انسان است. (قد جاءکم بصائر من ربکم)

۶- آدمى برخوردار از حق انتخاب و گزینش، پس از رویارویى با حق و باطل است. (قد جاءکم بصائر من ربکم فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعلیها)

۷- بینش و آگاهیهاى ارائه شده از سوى خداوند، در جهت کمال و منافع انسان است. (فمن أبصر فلنفسه)

۸- نفع و ضرر انسان در گرو پذیرش و یا عدم پذیرش بینشهاى ارائه شده از جانب خداوند است. (فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعلیها)

۹- نپذیرفتن آیات الهى، نتیجه کوردلى است، نه معلول خفاى آیات. (قد جاءکم بصائر من ربکم فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعلیها) کاربرد فعل «عمى» (کور شد) در مورد کسانى است که آیات روشن خداوند را درک نمى کنند، بیانگر این است که آنان چشم خود را به روى حقایق مى بندند، نه اینکه حقایق پنهان باشد.

۱۰- ایمان به آیات الهى بینایى و کفر به آن کورى است. (قد جاءکم بصائر من ربکم فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعلیها)

۱۱- پیامبر(ص) روشنگر و ارائه دهنده بینش صحیح به مردم است، نه نگهبان و وادارکننده مردم به پذیرش آن. (قد جاءکم بصائر من ربکم ... و ما أنا علیکم بحفیظ) «حفیظ» به معناى «حافظ» و متعلق آن محذوف است. با توجه به اینکه بحث درباره بینشها و عقاید است، متعلق آن متناسب با همین مضمون است که مضمون عقیدتى است.

۱۲- وادار کردن مردم به پذیرش معارف و حقایق دین، خارج از حیطه مسؤولیت مبلغان و پیشوایان دین است. (قد جاءکم بصائر من ربکم ... و ما أنا علیکم بحفیظ)

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: وضوح آیات خدا ۹
  • انتخاب: حق انتخاب ۶
  • انسان: اختیار انسان ۶، ۱۱ ; استعدادهاى انسان ۳ ; حقوق انسان ۶ ; منافع انسان ۷، ۸ ; منشأ علم انسان ۲، ۵، ۷ ; ویژگى انسان ۶ ; هدایت‌پذیرى انسان ۳
  • ایمان: به آیات خدا ۱۰ ; متعلق ایمان ۱۰
  • بصیرت: منشأ بصیرت ۲ ; موارد بصیرت ۱۰
  • تربیت: آگاهى در تربیت ۴ ; عوامل مؤثر در تربیت ۴
  • خدا: حجتهاى خدا ۵ ; ربوبیت خدا ۲ ; عطایاى خدا ۵، ۷، ۸ ; قبول حجتهاى خدا ۸ ; لطف خدا ۲
  • دین: اکراه در دین ۱۲
  • رشد: عوامل رشد ۷
  • رهبرى: محدوده مسؤولیت رهبرى دینى ۱۲
  • ضرر: عوامل ضرر ۸
  • عقیده: منشأ عقیده صحیح ۱۱
  • علم: آثار علم ۴
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۱۰ ; نقش قرآن ۱، ۵ ; هدایتگرى قرآن ۱
  • کافران: کورى کافران ۱۰
  • کفر: به آیات خدا ۱۰
  • کوردلى: آثار کوردلى ۹
  • مبلغان: محدوده مسؤولیت مبلغان ۱۲
  • محمّد (ص): محدوده مسؤولیت محمّد (ص) ۱۱ ; نقش محمّد (ص) ۵ ; هدایتگرى محمّد (ص) ۱۱

منابع