الواقعة ٣٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶  سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمۀ «قرب»، در امور مادی و معنوی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link147 | مراد از اولين و آخرين در آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) و وصف نعمتهاى بهشتى مقربان از ايشان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link148 | توصیف نعمت های بهشتى مقربان ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link148 | وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link148 | توصیف نعمت های بهشتى اصحاب یمین ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link149 | دسته سوم (اصحاب الشمال ) و بيان وصعيت آنها در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link149 | توصیف حال اصحاب شمال، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link150 | مقصود از ((اتراف )) در تعليل استقرار اصحابشمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link151 | اقوال مختلف درباره مقصود از «حنث عظيم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link151 | اقوال مختلف درباره مقصود از ((حنث عظيم )) كه اصحابشمال بر آن اصرار مى ورزيدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link152 | پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركان و بيان حالشان در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link152 | پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركين و بيانحال و وضعشان در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link153 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link153 | توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) با آيه : ((ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين )) دلالت دارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link153 | توضیحی راجع به نسخ آيه: «ثُلّة من الأوّلين و ثُلّة من الآخرين»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]



نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۲۸

کپی متن آیه
عُرُباً أَتْرَاباً

ترجمه

زنانی که تنها به همسرشان عشق می‌ورزند و خوش زبان و فصیح و هم سن و سالند!

|عشق ورزان [به همسر] و هم سنّ و سالند
شوى دوست همسال،
و شوهر دوست و با غنج و ناز و جوان و همسالان دلنواز.
عشقورز به شوهران، و هم سن و سال با همسران.
معشوق همسران خويشند،
همسر دوست و هم سن و سال‌
شوى‌دوستانى همسال- با يكديگر و با شوهران-،
شیفتگان (همسر خود، و همه جوان و طناز و) همسن و سال هستند.
دارای تمامی زیبایی آشکار زنان؛ همسالان با شوهران.
شوهر دوستانی همسالان‌

Tender and un-aging.
ترتیل:
ترجمه:
الواقعة ٣٦ آیه ٣٧ الواقعة ٣٨
سوره : سوره الواقعة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عُرُباً»: جمع عَرُوب، زن شیفته و دلداده‌ای که شوهر خود را سخت دوست داشته باشد و با سخن و ناز و غمزه و خنده عشق و محبت خود را بدو اظهار کند، خلاصه سراپا عاشق و واله شوهر باشد. «أَتْرَاباً»: جمع تِرْب، زنان همسن و سال و جوان بکمال (نگا: ص / ). «عُرُباً أَتْراباً»: صفت اوّل و دوم (أَبْکَاراً) است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ «34» إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً «35» فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً «36» عُرُباً أَتْراباً «37»

و هم خوابگانى والا قدر. كه ما آنان را به نوع خاصى آفريديم. پس آنان را دوشيزه و باكره قرار داديم. زنانى هم سن و سال و شوهر دوست.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



عُرُباً أَتْراباً (37)

عُرُباً أَتْراباً: دوستان و طالبان شوهر خود با غنج و ناز و شيرين سخن همزادان، يعنى همه سى ساله باشند و شوهران نيز سى ساله‌اند.

در حديث وارد شده كه: يدخل اهل الجنة الجنة جردا مردا بيضاء جعادا مكحلين ابناء ثلث و ثلثين: اهل بهشت به بهشت درآيند در حالتى كه بى‌مو و ساده و سفيد اندام و جعد موى و چشمها سرمه كرده و در سن سى و سه سالگى.

در امالى- از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده كه به شيعيان خود فرمود: بتحقيق ما ضامن شديم از براى شيعيان بهشت را به ضمانت خدا و رسول، و نيست هيچكس بيشتر ازواج از شما شيعيان، پس طلب نمائيد تفاضل در درجات بهشت را، انتم الطيبون و نسائكم الطيبات.

در اخبار آمده كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله عجوزه‌اى ديد نزد عايشه نشسته، فرمود اين عجوزه كيست؟ گفت: از جمله خالات من است حضرت فرمود: انّ الجنّة لا تدخلها العجايز: بدرستى كه هيچ عجوزه به بهشت نرود. آن زن گريست، برگشت. حضرت فرمود خبر دهيد او را كه در آن روز پير نخواهد بود بلكه همه را خلعت جوانى و با حسن وجه مطرز شوند و به بهشت روند؛ پس اين آيه تلاوت نمود. حاصل آنكه زنان بهشت را به اين صفات بيافرينيم.

جلد 12 - صفحه 462


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ «27» فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ «28» وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ «29» وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ (30) وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ (31)

وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ (32) لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ (33) وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (34) إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً (35) فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً (36)

عُرُباً أَتْراباً (37) لِأَصْحابِ الْيَمِينِ (38) ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ (39) وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ (40)

ترجمه‌

و ياران جانب راست چيست حال ياران جانب راست‌

در زير درخت كنار بى‌خار

و موز روى هم چيده شده‌

و سايه گسترده شده‌

و آبى از بالا ريخته شده‌


جلد 5 صفحه 129

و ميوه‌اى بسيار

كه نه قطع ميشود و نه منع ميگردد

و گستردنيهاى قيمتى اعلا

همانا ما آفريديم آن زنان را آفريدنى‌

پس قرار داديمشان دوشيزگان‌

شيفتگان شوهران همسالان با يكديگر

براى ياران جانب راست‌

گروهى از پيشينيان‌

و گروهى از امت آخر الزّمان.

تفسير

اصحاب يمين كه قبلا بيان شد با آنكه مقاماتشان در بهشت نازل‌تر از مقرّبان است باز جاى تعجّب از خوبى حالشان باقى است چون در زير درخت سدرى كه خارهاى آنها را بريده‌اند و در فارسى آن را كنار ميگويند و درخت موزى كه ميوه آن از زيادى رويهم چيده شده و سر تا پاى درخت را گرفته جاى دارند ولى مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه صحيح طلع منضود است يعنى شكوفه چيده شده بالاى هم از درخت خرما اگر چه بنحو معروف ميتوان قرائت نمود چون طلح لغتى است در طلع و بعضى آنرا بدرخت ام غيلان كه بزرگ و پربار و شكوفه است بطوريكه از پائين تا بالاى درخت همه جاى آنرا گرفته تفسير نموده‌اند و نيز در سايه ممتدّ درختان بهشتى ميباشند و در مجمع نقل نموده كه در بهشت درختى است كه سواره در سايه آن يك صد سال راه ميپيمايد و تمام نميشود و اوقات بهشت مانند صبح تابستان نه گرم است و نه سرد و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در ضمن حديثى از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در اوصاف اهل بهشت كه آنها متنعّمند در باغهاى خودشان در سايه گسترده مانند ما بين طلوع فجر و آفتاب و بهتر از آن و نيز در كنار آبشارى كه خداوند بقدرت خود در مناظر آنها براى صفاء آن و شرب ايشان و درختان بهشتى ايجاد و جارى فرموده و هيچ وقت قطع نميشود ميباشند و ميوجات بهشتى از هر نوع و صنف فراوان و هميشه هست و باختلاف فصول مانند ميوه‌هاى دنيا تمام نميشود و كسى را از چيدن آنها منع نميكنند و هر چند چيده شوند فورا بجاى آنها روئيده ميشود و فرشهاى قيمتى اعلا و فراشهاى گذارده شده بالاى هم از حرير و ديبا بألوان مختلفه كه در جوفشان مشك و عنبر و كافور است براى آنها مهيّا و آماده شده چنانچه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در كافى و قمّى ره نقل نموده است و بعضى فرش مرفوعه را بزنان بلند مرتبه در جمال و كمال حمل نموده‌اند و مؤيّد اين معنى را جمله بعد


جلد 5 صفحه 130

از اين قرار داده‌اند كه خداوند فرموده ما زنان بهشتى را بدوا بدون سابقه ولادت خلق نموديم پس قرار داديم ايشان را هميشه بكر و صاحب جمالان شوهر دوستان همسالان با يكديگر و مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه حور العين كه زنان بهشتى هستند از خاك بهشت نورانى خلق شده‌اند و اينكه هميشه بكرند براى آنست كه پاك و پاكيزه خلق شده و هيچ آفت و عاهتى بر آنها وارد نميشود و حيض نمى‌بينند و در روايت علوى بزنان پرشهوت با كرشمه و ناز شوهر پسند معرّفى شده‌اند و مستفاد از روايت نبوى آنكه بعضى از اينها همان پير زنان دنيويند كه آنجا باين اوصاف بيرون مى‌آيند و پوشيده نماند كه خداوند نعمتهاى سابقون مقرّبون را از قبيل تختهاى مرصع و تقابل آنها با يكديگر براى استيناس و خدمتگزاران زيبا و نوشابه گوارا و ميوه مختار و گوشت مرغ موافق ميل و بودن پاداش آنان باستحقاق مناسب حال اهل دانش از شهرنشينان بيان فرموده و نعم اصحاب يمين را از قبيل درخت و سايه ممتدّ و آبشار و ميوه فراوان دائمى و فرش و بساط اعلا مناسب حال عوام و باديه‌نشينان ذكر فرموده است تا هر دسته بآمال و منويّات خود موفق گردند و اصحاب يمين هم مانند سابقين مقرّبين دو دسته هستند گروهى از امم سابقه و گروهى از امّت آخر الزمان ولى اينجا ديگر مزيّتى بر يكديگر از جهت زيادى و كمى ندارند چون هر دو زيادند و قمّى ره اصحاب يمين را در اين مقام باصحاب امير المؤمنين و ثلّة من الاوّلين را بطبقه‌اى از آنها كه با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بودند و ثلّة من الآخرين را بكسانيكه بعد از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بودند از اين امّت تفسير فرموده است و ظاهرا از باب تطبيق است نه تخصيص و بعضى هر دو ثلّه را از اين امّت دانسته‌اند و اظهر و اقوى همان است كه اولاد ذكر شد و اللّه اعلم بحقايق الامور.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَجَعَلناهُن‌َّ أَبكاراً (36) عُرُباً أَتراباً (37)

عرب‌ ‌را‌ بعضي‌ گفتند عاشقات‌ لازواجهن‌ بعضي‌ گفتند مأنوسات‌ ‌لهم‌ بعضي‌ گفتند ملاعبه‌ مي‌كنند ‌با‌ ازواج‌ ‌خود‌ بعضي‌ گفتند متحببات‌ ‌يعني‌ دوست‌ مي‌دارند ازواج‌ ‌خود‌ ‌را‌، و اتراب‌ ‌يعني‌ تمام‌ متساويه‌ ‌با‌ يكديگر ‌در‌ سن‌ و زيبايي‌ و متساويه‌ ‌با‌ ازواج‌ ‌خود‌ تماما جرد مرد جواني‌ ‌که‌ هنوز انبات‌ شعر نكرده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 37)- و در اوصاف آنها باز می‌افزاید: «زنانی که تنها به همسرشان، عشق می‌ورزند و خوش زبان و فصیح و هم سن و سالند» (عُرُباً أَتْراباً).

نکات آیه

۱ - حوران بهشت، طنّاز، بسیار خندان و عاشق و شیفته شوهرانشان (عربًا) «عُرُب» جمع «عَروب» است و «عروب» به زنى گفته مى شود که: طنّاز، عشوه گر، عاشق شوهر، فروتن براى وى و بسیار خندان باشد (قاموس المحیط).

۲ - در بهشت اصحاب الیمین، حوران همه در سن و سال برابراند (همگى دوشیزگانى جوان اند). (أترابًا) «تِرْب» (مفرد «أتراب») به زنى اطلاق مى شود که در مقایسه با دیگرى از نظر سنى برابر باشد. گفتنى است که برداشت یاد شده بر این اساس است که حوران بهشتى با یکدیگر مقایسه شده اند.

۳ - حوران بهشت، با شوهرانشان از نظر سنى برابراند. (أترابًا) برداشت بالا بر این اساس است که حوران با شوهرانشان مقایسه شده باشند.

۴ - وجود غریزه و تمایل جنسى در میان بهشتیان (إنّا أنشانهنّ إنشاءً ... عربًا أترابًا)

روایات و احادیث

۵ - «عن جعفربن محمد عن أبیه (رضى اللّه عنه) قال رسول اللّه فى قوله «عرباً» قال: کلامهنّ عربىّ;[۱] از امام صادق(ع) از پدرش(ع) از رسول خدا(ص) روایت شده که درباره «عرباً» در کلام خدا فرمود: [یعنى ]سخن گفتن آنان عربى است».

موضوعات مرتبط

  • بهشتیان: تمایلات جنسى بهشتیان ۴
  • حورالعین: بکارت حورالعین ۲; جوانى حورالعین ۲; خوشرویى حورالعین ۱; زبان حورالعین ۵; سن حورالعین ۳; علاقه حورالعین ۱; ویژگیهاى حورالعین ۱، ۳; همسردارى حورالعین ۱; همسنى حورالعین ۲
  • عربى: زبان عربى ۵

منابع

  1. الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۱۸.