الجاثية ٣٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link175 | آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link175 | آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link176 | مراد از رحمت خداوند و اختصاص آن به گروه خاصى در اين آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link176 | رحمت خاص خداوند، نسبت به برخی از مؤمنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link177 | توضيح اينكه بد كاران نه در حيات و نه در ممات با مؤ منان صالح العمل برابر نيستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link177 | بدكاران، در حيات و ممات، با مؤمنان برابر نيستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link178 | احتجاج براى اثبات معاد با استناد به حق و عدالت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link179 | ابطال پندار كفّار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link179 | ابطال پندار كفار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link181 | معناى «إله» گرفتن هواى نفس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link180 | حقيقت عبادت اطاعت كردن است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link183 | آنان که در قیامت دچار خسران می شوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link181 | معناى ((اله )) گرفتن ((هوى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link185 | توضیحی پیرامون کتابت اعمال و معنای آيه: «هذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقّ إنّا كُنّا نَستَنسِخُ مَا كُنتُم تَعمَلُون»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link182 | مفاد جمله : ((و اضله الله على علم )) و بيان عدم منافات بين ضلالت و علم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link186 | اقوال ديگر مفسران در تفسير اين آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link183 | معناى سخن منكران معاد: ((ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا الا الدهر)) واشاره به چند قول در معناى اين آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link187 | بحث روایتی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link184 | گفتار برخى مفسرين كه مراد آيه را نتاسخ و ثنى ها دانسته اند و نقد گفتار آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link188 | رواياتى درباره كتابت و استنساخ اعمال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link185 | معنا و تفسير آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون )) وتوضيحى درباره كتابت اعمال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link186 | اقوال ديگر مفسرين در تفسير اين آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link187 | چند روايت در ذيل آيه : ((افراءيت من اتخذ الهه هويه )) و ((و ما يهلكنا الا الدهر))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link188 | روايات و توضيحاتى درباره كتابت و استنساخاعمال در ذيل آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق ...))]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۵۵

کپی متن آیه
وَ بَدَا لَهُمْ‌ سَيِّئَاتُ‌ مَا عَمِلُوا وَ حَاقَ‌ بِهِمْ‌ مَا کَانُوا بِهِ‌ يَسْتَهْزِءُونَ‌

ترجمه

و بدیهای اعمالشان برای آنان آشکار می‌شود، و سرانجام آنچه را استهزا می‌کردند آنها را فرامی‌گیرد!

|و [حقيقت‌] بدى‌هايى كه كرده‌اند براى آنها ظاهر مى‌شود و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌كردند ايشان را فرا مى‌گيرد
و [حقيقت‌] بديهايى كه كرده‌اند، بر آنان پديدار مى‌شود و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌كردند، آنان را فرو مى‌گيرد.
و در آن هنگام بر آنان نتیجه اعمال بدشان پدید آید و عذابی که به آن تمسخر می‌کردند به آنها احاطه کند.
در آن روز همه اعمال بدی که مرتکب شده اند، برای آنان آشکار می شود و عذابی که همواره آن را مسخره می کردند، آنان را احاطه می کند.
اعمال زشتشان در برابرشان آشكار شد و آن چيزى كه مسخره‌اش مى‌كردند گرد بر گردشان را بگرفت.
و کیفر آنچه کرده بودند، بر آنان آشکار شد [و کیفر] آنچه به ریشخند گرفته بودند، فراگیرشان شد
و آنان را [در آن روز] كارهاى بدى كه مى‌كردند پديدار شود و آنچه بدان استهزا مى‌كردند آنان را فروگيرد.
سزا و جزای کارهای بدی که کرده‌اند هویدا و گریبانگیرشان می‌شود، و آنچه که مسخره‌اش می‌دانستند (که عذاب دوزخ است) از هر سو آنان را فرا می‌گیرد.
و (صورت وحقیقت) بدی‌های آنچه کردند، بر آنان پدیدار شد و آنچه را که بدان ریشخند می‌کردند، آنان را سراسر فرا گرفت.
و پدیدار شد برای ایشان بدیهای آنچه کردند و فرود آمد بدیشان آنچه بودند بدان مسخره می‌کردند

The evils of what they did will become evident to them, and the very thing they ridiculed will haunt them.
ترتیل:
ترجمه:
الجاثية ٣٢ آیه ٣٣ الجاثية ٣٤
سوره : سوره الجاثية
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُوا»: بدیهائی که کرده‌اند، تجسم می‌یابند و در برابرشان آشکار می‌شوند. کیفر و مجازات زشتیها و پلشتیهائی که کرده‌اند، گریبانگیرشان می‌گردد (نگا: نحل / ، زمر / ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «33»

و بدى‌هاى اعمالشان برايشان روشن شد و آنچه را به مسخره مى‌گرفتند، فراگيرشان شد.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 541

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33)

وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا: و ظاهر شود مر ايشان را بديهاى آنچه كرده باشند در دنيا، يعنى در آخرت به قبح عمل خود معرفت پيدا كنند و عاقبت وخيم آن را دريابند، وَ حاقَ بِهِمْ‌: و فرا گيرد ايشان را، ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‌: جزاى آنچه را كه بودند استهزا مى‌كردند به آن از عقوبات قيامت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ (31) وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (32) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33) وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ (34) ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)

فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ (36) وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (37)

ترجمه‌

و اما آنانكه كافر شدند خدا بآنها گويد آيا پس نبود آيتهاى من كه خوانده ميشد بر شما پس سركشى و تكبّر كرديد و بوديد گروهى گناهكاران‌

و چون گفته شد همانا وعده خدا حق است و قيامت نيست شكى در آن گفتيد نميدانيم چيست قيامت گمان نميكنيم مگر گمان ضعيفى و نيستيم ما يقين دارندگان‌

و ظاهر شد براى آنها بديهاى آنچه كردند و احاطه نمود بآنها جزاى آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند

و گفته شود كه امروز واگذاريم شما را همچنانكه واگذارديد


جلد 4 صفحه 643

ملاقات امروزتان را و جاى شما آتش است و نباشد برايتان يارى كنندگانى‌

اين براى آنست كه شما گرفتيد آيتهاى خدا را باستهزاء و فريب داد شما را زيور زندگانى دنيا پس امروز بيرون آورده نميشوند از آن و نه بآنها دستور رسد كه عذرخواهى نمايند

پس مر خدا را است ستايش پروردگار آسمانها و پروردگار زمين پروردگار جهانيان‌

و براى او است بزرگى و بزرگوارى در آسمانها و زمين و او است ارجمند درست‌كردار.

تفسير

بيان حال كفّار مسبوق بذكر است در قيامت كه بعد از اتمام حجّت از خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بر آنها بتلاوت آيات قرآن و ظهور اعجاز آن براى آنان باز اصرار بر كفر و معصيت داشتند در دنيا و صريحا اظهار شك و ترديد در معاد مينمودند و آنروز قبح اعمال آنها برايشان آشكار ميگردد بلكه بصور قبيحه مجسّم ميشود و جزاى كردارشان كه استهزاء بآيات الهيّه بود بر آنها احاطه مينمايد و آن عذابهاى گوناگون جهنّم است و از طرف خداوند بآنها گفته ميشود امروز ما شما را بحال شخص فراموش شده واگذار در جهنّم مينمائيم چنانچه شما هم در دنيا امروز را بحال فراموشى واگذار نموديد و تهيّه و تداركى براى آن نديديد و اعتنائى بآن نداشتيد جايگاه ابدى شما آتش جهنّم است و هيچ ناصر و معينى نداريد كه بتواند با شما مختصر كمكى كند چون شما در دنيا به پيغمبر و ائمه اطهار استهزاء مينموديد و زيور و زينت زندگانى دو روزه دنيا شما را فريب داده بود و كاملا سرگرم بجمال بى‌مثال او شده بوديد و ابدا بياد آخرت نبوديد پس آنان امروز بايد بدانند كه ديگر از آتش بيرون نمى‌آيند و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزند و بسازند و ديگر جاى توبه و انابه و عذرخواهى براى آنها باقى نمانده لذا در اين باب بآنها پيشنهادى نميشود و بهيچ وجه پوزش آنها پذيرفته نخواهد شد پس بايد دانست كه ستايش و پرستش لايق و سزاوار خداوندى است كه خالق و مربّى و نگهدار عالم و عالميان و منعم حقيقى ايشان است نه غير او و بزرگى و بزرگوارى و فرمانروائى زيبنده و در خور او است نه جز او چون آثار قدرت و عظمت او در تمام عالم ظاهر و هويدا است و كسى را نميرسد كه در برابر بزرگى و عظمت او تكبّر و بزرگ منشى نمايد و اگر بنمايد در جهنّم جايگير خواهد شد چنانچه در حديث قدسى بآن اشاره‌


جلد 4 صفحه 644

شده است و خداوند عزيز است كه هيچ كس هيچ وقت بر او غالب نشود و حكيم است كه جز بر وفق حكمت و مصلحت حكم نكند پس حمد و ثناى او واجب و تكبير و تعظيم او لازم و اطاعت و عبادت او فرض و حتم است و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره جاثيه را قرائت نمايد ثوابش آنستكه هرگز آتش جهنّم را نمى‌بيند و زفير و شهيق آنرا نميشنود و با محمّد صلّى اللّه عليه و آله محشور خواهد بود فالحمد و الشكر للّه ربّ العالمين.


جلد 4 صفحه 645

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ بَدا لَهُم‌ سَيِّئات‌ُ ما عَمِلُوا وَ حاق‌َ بِهِم‌ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ (33)

و ظاهر شد ‌براي‌ ‌آنها‌ سيئاتي‌ ‌که‌ آنچه‌ عمل‌ ميكردند و احاطه‌ كرد بآنها آنچه‌ ‌که‌ بودند باو استهزاء ميكردند.

وَ بَدا لَهُم‌ سَيِّئات‌ُ ما عَمِلُوا تمام‌ اعمال‌ ‌آنها‌ ‌در‌ قيامت‌ ظاهر مي‌شود و مشاهده‌ مي‌كنند و ‌در‌ دفتر الهي‌ ثبت‌ ‌شده‌ چنانچه‌ ميفرمايد: وَ وُضِع‌َ الكِتاب‌ُ فَتَرَي‌ المُجرِمِين‌َ مُشفِقِين‌َ مِمّا فِيه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتاب‌ِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظلِم‌ُ رَبُّك‌َ أَحَداً كهف‌، ‌آيه‌ 47.

وَ حاق‌َ بِهِم‌ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ ‌که‌ قيامتي‌ و عذابي‌ و جهنمي‌ نيست‌ و استهزاء ميكردند بآنها احاطه‌ كرده‌ ‌که‌ ميفرمايد: إِنّا أَعتَدنا لِلظّالِمِين‌َ ناراً أَحاطَ بِهِم‌ سُرادِقُها وَ إِن‌ يَستَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالمُهل‌ِ يَشوِي‌ الوُجُوه‌َ بِئس‌َ الشَّراب‌ُ وَ ساءَت‌ مُرتَفَقاً كهف‌ ‌آيه‌ 28.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 33)- این آیه از مجازات و کیفر آنها سخن می‌گوید، کیفری که شباهت با مجازاتهای قراردادی دنیای ما ندارد، می‌فرماید: «در آنجا سیّئات اعمالشان برای آنها آشکار می‌شود» (وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا).

زشتیها و بدیها تجسّم می‌یابند، جان می‌گیرند، و در برابر آنها آشکار می‌شوند، و همدم و همنشین آنها هستند و دائما آزارشان می‌دهند! «و سر انجام آنچه را استهزا می‌کردند آنها را فرا می‌گیرد» (وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).

نکات آیه

۱ - آشکار گشتن زشتى هاى اعمال کافران، براى آنان در قیامت (و بدا لهم سیّئات ما عملوا)

۲ - تجسّم اعمال زشت کافران، براى آنان در قیامت (و بدا لهم سیّئات ما عملوا) اضافه «سیّئات» به «ما عملوا» ممکن است اضافه بیانیه باشد. در آن صورت مى توان گفت: آشکار گشتن اعمال به معناى تجسّم آن است.

۳ - قیامت، صحنه ظهور عواقب گناه و بدکارى (و بدا لهم سیّئات ما عملوا) چنانچه قبل از «سیّئات» مضاف حذف شده و تقدیر آن «جزاء یا عقوبة سیّئات...» باشد، برداشت بالا به دست مى آید.

۴ - گرفتار آمدن منکران معاد، در قیامت به عذابى که آن را به استهزا مى گرفتند و انکار مى کردند. (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون)

۵ - شیوه کافران در انکار معاد، استهزاگرانه و نه منطقى (کانوا به یستهزءون) شیوه بودن استهزا از «کانوا به یستهزءون» که بر استمرار دلالت دارد استفاده مى شود.

۶ - نبودن کمترین گریزگاه در قیامت براى منکران معاد (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون) مفاد «حاق بهم» (نزول و احاطه بر کافران) مى تواند کنایه از این باشد که آنچه در قیامت بر کافران اتفاق مى افتد گریزناپذیر است.

موضوعات مرتبط

  • عذاب: اهل عذاب ۴، ۶
  • عمل: کیفر اخروى عمل ناپسند ۳
  • قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۱، ۳; ویژگیهاى قیامت ۳، ۶
  • کافران: استهزاى کافران ۵; بى منطقى کافران ۵; تجسم عمل کافران ۲; روش برخورد کافران ۵; عمل ناپسند کافران ۱; کافران در قیامت ۱، ۲
  • گناه: کیفر اخروى گناه ۳
  • معاد: آثار استهزاى معاد ۴; آثار تکذیب معاد ۴; حتمیت عذاب مکذبان معاد ۶; عذاب مکذبان معاد ۴

منابع