الأنبياء ٣٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link264 | آيات ۱۶ - ۳۳ سوره انبياء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link264 | آيات ۱۶ - ۳۳ سوره انبياء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link265 | استدلال بر حقيقت معاد و حقانيت دعوت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link265 | استدلال بر حقيقت معاد و حقانيت دعوت پيامبر«ص»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link266 | آفرينش آسمان و | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link266 | آفرينش آسمان و زمين، عبث و به انگيزه لهو و لعب نبوده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link267 | بيان ملازمه بين لهو و لعب نبودن خلقت زمين و آسمان با حقانيت معاد و نبوت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link267 | بيان ملازمه بين لهو و لعب نبودن خلقت زمين و آسمان با حقانيت معاد و نبوت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link268 | وجوهى كه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۹#link268 | وجوهى كه مفسران در معناى آيه: «لَو أرَدنَا أن نَتَّخِذَ لَهواً لَاتَّخَذنَاهُ مِن لَدُنّا» گفته اند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link269 | توضيح | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link269 | توضيح معناى آيه: «بَل نَقذِفُ بِالحَقِّ عَلَى البَاطِل...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link270 | سنت جارى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link270 | سنت جارى الهى، درباره حق و باطل در جهان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link271 | حال مقربان درگاه الهى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link271 | حال مقربان درگاه الهى: استغراق در عبوديت و استمرار در عبادت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link273 | توضيح استدلال بر نفى وجود آلهه جز خدا، در جملۀ «لَو كَانَ فِيهِمَا آلُهَةٌ إلّا الله لَفَسَدَتَا»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link273 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link274 | بررسى وجوهى كه مفسران در معناى آیه «لَا يُسئَلُ عَمَّا يَفعَل وَ هُم يُسئَلُون» گفته اند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link274 | بررسى وجوهى كه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link275 | اختيار اين وجه كه عدم سؤال، ناشى از مالكيت مطلقه خداوند است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۰#link275 | اختيار اين وجه كه عدم | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link276 | گفتارى فلسفى و قرآنى در حكمت خداى تعالى، و معنای اين كه افعال او، داراى مصلحت است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link276 | گفتارى فلسفى و قرآنى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link278 | افعال خداوند، عين حكمت و مصلحت است، لذا مورد سؤال واقع نمى شود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link280 | مطالبه «برهان» از مشركان در مقابل قرآن و كتب آسمانى پيشين]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link278 | افعال | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link281 | ملائكه، فرزندان خدا نیستند، بلکه بندگانی دارای کرامت اند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link282 | اراده و عمل ملائكه، تابع اراده خداوند است]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link280 | مطالبه | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link281 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link282 | اراده و عمل | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link283 | تقرير برهانى بر توحيد خداى تعالى در ربوبيت و تدبير]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۱#link283 | تقرير برهانى بر توحيد خداى تعالى در ربوبيت و تدبير]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link284 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link284 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link286 | حديث پرمعنایى، درباره افعال و حکمت های خداوند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link286 | حديث | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link287 | رواياتى درباره شفاعت در قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link287 | رواياتى درباره شفاعت در قيامت | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۲
کپی متن آیه |
---|
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌ فِي فَلَکٍ يَسْبَحُونَ |
ترجمه
الأنبياء ٣٢ | آیه ٣٣ | الأنبياء ٣٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کُلٌّ»: همه این چهار چیز. یعنی شب و روز و خورشید و ماه. زیرا شب که همان سایه مخروطی زمین است، در گرد زمین دائماً در حرکت است، و نور آفتاب که به زمین میتابد و روز را تشکیل میدهد، همانند استوانهای است که در گرد این کره پیوسته نقل مکان میکند. بنابراین شب و روز نیز برای خود مسیر و مکانی دارند. «فَلَکٍ»: مراد مدار و راه حرکت است (نگا: یس / ). «یَسْبَحُونَ»: شناورند. در حرکتند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۳۳ سوره انبياء
- استدلال بر حقيقت معاد و حقانيت دعوت پيامبر«ص»
- آفرينش آسمان و زمين، عبث و به انگيزه لهو و لعب نبوده است
- بيان ملازمه بين لهو و لعب نبودن خلقت زمين و آسمان با حقانيت معاد و نبوت
- وجوهى كه مفسران در معناى آيه: «لَو أرَدنَا أن نَتَّخِذَ لَهواً لَاتَّخَذنَاهُ مِن لَدُنّا» گفته اند
- توضيح معناى آيه: «بَل نَقذِفُ بِالحَقِّ عَلَى البَاطِل...»
- سنت جارى الهى، درباره حق و باطل در جهان
- حال مقربان درگاه الهى: استغراق در عبوديت و استمرار در عبادت
- توضيح استدلال بر نفى وجود آلهه جز خدا، در جملۀ «لَو كَانَ فِيهِمَا آلُهَةٌ إلّا الله لَفَسَدَتَا»
- بررسى وجوهى كه مفسران در معناى آیه «لَا يُسئَلُ عَمَّا يَفعَل وَ هُم يُسئَلُون» گفته اند
- اختيار اين وجه كه عدم سؤال، ناشى از مالكيت مطلقه خداوند است
- گفتارى فلسفى و قرآنى در حكمت خداى تعالى، و معنای اين كه افعال او، داراى مصلحت است
- افعال خداوند، عين حكمت و مصلحت است، لذا مورد سؤال واقع نمى شود
- مطالبه «برهان» از مشركان در مقابل قرآن و كتب آسمانى پيشين
- ملائكه، فرزندان خدا نیستند، بلکه بندگانی دارای کرامت اند
- اراده و عمل ملائكه، تابع اراده خداوند است
- تقرير برهانى بر توحيد خداى تعالى در ربوبيت و تدبير
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته)
- حديث پرمعنایى، درباره افعال و حکمت های خداوند
- رواياتى درباره شفاعت در قيامت
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسير نور(10جلدى) ج5 447 سوره الأنبياء، آيه 33 ..... ص : 447
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ «33»
و او كسى است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد (كه) هر يك (از آنها) در مدارى (معيّن)، شناور (و در حركت) است.
نکته ها
شب نيز همچون روز، مخلوق و مجعول الهى است، نظير آيهاى كه مىفرمايد: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ» «1» يعنى مرگ نيز مثل حيات داراى وجودى است كه خداوند آن را خلق فرموده است.
در كلمهى «كُلٌّ» در اين آيه چند احتمال است:
الف: نه تنها خورشيد و ماه، بلكه همهى كرات آسمانى در حركت هستند.
ب: محلّ طلوع خورشيد وماه در مواقع مختلف متعدّد است. «2»
ج: شب و روز نيز مثل خورشيد و ماه در حركتند، زيرا اگر ما از بيرون از فضاى زمين بهكرهى زمين نگاه كنيم، شب را كه همان سايهى زمين است، به صورت يك مخروط و روز را به شكل يك استوانهى روشن، در حال گردش به دور زمين خواهيم ديد. «3»
پیام ها
1- بهترين راه خداشناسى، دقّت در آفريدههاى الهى است. هُوَ الَّذِي خَلَقَ ... زيرا طبيعت، همواره در اختيار همهى انسانها قرار دارد.
2- همهى كرات داراى مدارى هستند كه در آن حركت مىكنند. كُلٌّ فِي فَلَكٍ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (33)
نوع ششم از آيات سبحانيه:
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ: و ذات الهى آن ذاتى است كه به قدرت كامله ايجاد فرمود شب و روز را. وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ: و آفتاب و ماه را بيافريد و آيت شب و روز قرار داد، آفتاب را آيت روز و ماه را آيت شب. كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ: هر يك از آفتاب و ماه و ستارگان در فلك سير مىكنند و جريان دارند. نزد بعضى معنى آنكه: خداوند سبحان قرار داده براى هر يك از آفتاب و ماه و نجوم فلكى كه دور مىزنند در آن به سرعت مانند شناور در آب، و به سبب حركات مختلفه آنها آثار هر يك ظاهر شود از توليد شب و روز و سرما و گرما و فصول اربعه و غيره از مصالحى كه جريان انتظامات عالم و تكميل سعادات بنى آدم است حاصل، و نعم سبحانى كامل گردد.
«1» سوره ملك، آيه 5.
جلد 8 - صفحه 387
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ (31) وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ (32) وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (33) وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ (34) كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ (35)
ترجمه
- و قرار داديم در زمين كوههاى استوارى كه مبادا مايل كند آنها را بجانبى و قرار داديم در آن معبرهاى گشادهئى كه راهها است باشد كه آنها هدايت يابند
و قرار داديم آسمانرا سقفى محفوظ و آنها از دلالتهاى آن رو گردانانند
و اوست آنكه آفريد شب و روز و آفتاب و ماه را كه هر يك در فلكى بسرعت ميروند
و قرار نداديم براى انسانى پيش از تو جاويد ماندن را آيا پس اگر بميرى تو آنها جاودانيانند
هر نفسى چشنده مرگ است و مبتلا كنيم شما را ببدى و خوبى براى آزمايش و بسوى ما باز گردانده شويد.
تفسير
- خداوند منّان قرار داد در زمين كوههاى سنگين ثابت مستقرّى
جلد 3 صفحه 551
را براى آنكه نگهدارد زمين را از اضطراب و تمايل باطراف تا انسان و حيوان در آن با اطمينان سكونت نمايند و به تبع آن متحرّك باطراف نشوند چون راسى چيزى را گويند كه بسنگينى خود ثابت باشد و نيز قرار داد در ميان كوهها راههاى گشاده وسيعى براى آنكه راههاى هدايت آنها بمقاصدشان باشند چون فج راه گشاده ميان دو كوه است و سبلا بنظر حقير حال مبيّن است با تعلّق لعلّ بآن چون مناسبت سبيل با اهتداء بيشتر از فج است كه معناى اصلى آن گشادگى است و ممكن است سبلا بدل باشد از فجاجا و مشعر باشد بر آنكه توسعه بملاحظه راه پيمايان است و نيز قرار داد آسمان را سقف محفوظى از تزلزل و سقوط و زوال و انحلال تا روز قيامت و از مداخله شياطين در آن براى كشف مقدّرات ولى مردم فرومايه از آيات قدرت و حكمت و عظمت حقّ كه در آن وجود دارد غافلند و نميخواهند هم از غفلت بيرون آيند چون از تفكّر در آنها رو گردانند و از آن جمله شب و روز و آفتاب و ماه است كه خداوند بدست قدرت خود آنها را خلق فرموده و از براى هر يك از آفتاب و ماه و ساير ستارههاى سيّار كه در شب آشكار ميگردند مدارى است كه در آن مدار مانند شناگر با اراده بسرعت حركت ميكنند لذا از آنها بجمع ذوى العقول تعبير فرموده چنانچه در سوره يوسف عليه السّلام هم و الشمس و القمر رأيتهم لى ساجدين فرموده و محتمل است آفتاب و ماه در عالم زياد باشد چنانچه اخيرا گفته ميشود و بنابر اين احتياج بضمّ كواكب سيّاره بآن دو براى تصحيح ضمير جمع نيست و گفتهاند معاندين حضرت ختمى مرتبت ميگفتند كه انتظار داريم گرد باد حوادث بر آيد و محمّد و ياران او را متفرّق سازد و او را در ورطه هلاك اندازد لذا خداوند براى تسليت خاطر آنحضرت فرموده ما براى هيچيك از افراد بشر پيش از تو زندگانى جاويد را مقدّر نفرموديم اگر روزى مرگ گريبان تو را بگيرد آيا گريبان آنها را نميگيرد و در دنيا جاويد خواهند ماند هر نفسى طعم مرگ را خواهد چشيد و ما مبتلا كنيم بندگان خود را ببدى و خوبى و مرض و صحّت و محنت و نعمت و فقر و غنا و خوشى و ناخوشى در دنيا براى آنكه در معرض امتحان قرار گيرند و آزمايش شوند و صابر و شاكر از فاجر و كافر ممتاز گردند و بالاخره باز گشت همه بسوى ما است و هر كس را بپاداش عملش
جلد 3 صفحه 552
خواهيم رسانيد ولى قمّى ره فرموده چون خبر داد خداوند عزّ و جلّ به پيغمبر خود مصائب وارده بر اهل بيت او را بعد از او و ادّعاء خلافت كسانى را كه مدّعى خلافت شدند آنحضرت غمناك شد پس خداوند براى تسليت او اين آيه را نازل فرمود و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام مريض شد و برادرانش بعيادتش آمدند و عرضه داشتند حال شما چه طور است فرمود بد است عرض كردند يا امير المؤمنين اين گفتار از مثل شما سزاوار نيست فرمود خدا فرموده ما شما را ببدى و خوبى مبتلا ميكنيم براى آزمايش، بدى مرض و فقر است خوبى صحّت و بىنيازى است و در روايت ديگرى كه آنحضرت از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده اينمعنى تأكيد شده و آنكه خدا امر ببدى و زشتى نميكند ولى خير و شرّ بدون مشيّت خدا بكسى نميرسد و مراد از آن دو صحّت و مرض است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسبَحُونَ (33)
و او است خداوندي که خلق فرمود شب و روز را، و شمس و قمر را کل
جلد 13 - صفحه 171
آنها در فلكي سير ميكنند.
مفسرين نظر به اينكه شب و روز را مستند به سير شمس و قمر ميدانستند لذا در دست و پا افتادند که چه معني دارد خلقت شب و روز. لكن چون اينکه عقيده فسادش معلوم شد چنانچه گذشت ميگوييم: شمس اصلا سير دوري ندارد نه وضعي و نه انتقالي.
بلي يك سير مستقيم با جميع اينکه كرات دارند که بطرف كره وكاء که نصر الطائرش گفتند سير ميكنند، و تمام آنجا مجتمع ميشوند حتي كره أرض و تمام از حركت ميافتند و قيامت بر پا ميشود و آيات شريفه مشحون باين معني است: «وَ الشَّمسُ تَجرِي لِمُستَقَرٍّ لَها» يس آيه 38. از محل قرار خود جريان دارد «يَسئَلُ أَيّانَ يَومُ القِيامَةِ فَإِذا بَرِقَ البَصَرُ وَ خَسَفَ القَمَرُ وَ جُمِعَ الشَّمسُ وَ القَمَرُ يَقُولُ الإِنسانُ يَومَئِذٍ أَينَ المَفَرُّ» قيامت آيه 6 الي 10. «إِذَا الشَّمسُ كُوِّرَت وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَت وَ إِذَا الجِبالُ سُيِّرَت وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَت (الي قوله) عَلِمَت نَفسٌ ما أَحضَرَت» تكوير چهارده آيه و غير اينها. و در أخبار هم داريم: شمس يك ني بالاي سر أهل محشر قرار ميگيرد و غير اينها. لذا ميگوئيم:
(وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيلَ وَ النَّهارَ) مراد جعل است که در اثر حركت دوري زمين است که دور خود ميچرخد به حركت وضعي چنانچه مكرر گفته شده هر قسمت آن که مقابل خورشيد است روز و قسمت مخالف شب و لذا روز و شب در اطراف زمين مختلف ميشود.
مثلا روز نقطه آسيا شب امريكا و بالعكس، و كوتاهي و بلندي شب و روز در اثر حركت انتقالي او است دور كره شمس چون هر چه دائره منطقة البروج بدائره نزديك شود يا دور شود تفاوت ميكند و اينکه دو دائره در دو نقطه مقارن ميشوند، اوّل حمل و اوّل ميزان شب و روز مساوي ميشوند و در دو نقطه غايت بعد پيدا
جلد 13 - صفحه 172
ميكنند اوّل سرطان غايت ارتفاع روز است و اوّل جدي غايت ارتفاع شب است.
(وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ) فوائد شمس بسيار است مربي تمام ما في الارض از جمادات و نباتات و حيوانات و انسان، تشكيل بخار از دريا تا توليد ابرها نزول باران و غير اينها که اگر نبود تمام اينها فاسد ميشد. و فوائد قمر هم بسيار است بلكه تمام كواكب و كرات جويه که تمام براي انسان خلق شده و انسان خيرهسر مع ذلک ايمان نميآورد.
(كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسبَحُونَ): سير منظّم به ترتيب مرتب هر كدام در مركز خود شناورند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 33)- و در این آیه به آفرینش شب و روز و خورشید و ماه پرداخته، میگوید: «و اوست که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید» (وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ).
و «هر کدام از اینها در مداری در حرکتند» (کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ).
نکات آیه
۱- تنها خداوند، آفریننده شب و روز و خورشید و ماه است. (و هو الذى خلق الّیل والنهار والشمس والقمر )
۲- هر یک از خورشید و ماه، در مدار مخصوص به خود در حال حرکت است. (کلّ فى فلک یسبحون ) «فلک» به معناى مدار ستارگان و «سبح» و «سباحة» به معناى شنا کردن است (لسان العرب) و (قاموس ).
۳- هر یک از سیارات و ستارگان، در مسیر و مدار معین در حال حرکت اند. (أنّ السموت والأرض ... والشمس والقمر کلّ فى فلک یسبحون ) لفظ «کلّ» مضاف به مضاف الیه محذوف مانند («ها» و...) است. و مرجع ضمیر، مجموعه آسمان ها و زمین مى باشد که در سه آیه قبل از آن یاد شده است.
۴- آفرینش شب و روز و خورشید و ماه، نشانى از توحید ربوبى است. (و هو الذى خلق الّیل ... کلّ فى فلک یسبحون )
۵- آفرینش و تدبیر جهان از جانب خداوند، دو اصل تفکیک ناپذیر در جهان بینى توحیدى است. (و ما خلقنا السماء ... و جعلنا ... و هو الذى خلق ... کلّ فى فلک یسبحون) سیاق آیات در مقام ردّ اندیشه مشرکان است که براى خداوند مقام خالقیت، و براى خدایان خویش مقام تدبیر قائل بودند و خداوند در آیات پیشین مقام تدبیر و در این آیه مقام آفرینش را به خود نسبت داده و جدایى آن دو مقام را مردود دانسته است.
موضوعات مرتبط
آفرینش خالق آفرینش ۵; مدبر آفرینش ۵ توحید توحید در خالقیت ۱، ۵; توحید ربوبى ۵; نشانه هاى توحید ربوبى ۴ جهان بینى جهان بینى توحیدى ۱، ۵ خدا خالقیت خدا ۱; ربوبیت خدا ۵ خورشید خالق خورشید ۱; خلقت خورشید ۴; گردش خورشید ۲ روز خالق روز ۱; خلقت روز ۴ ستارگان حرکت ستارگان ۳ سیارات حرکت سیارات ۳ شب خالق شب ۱; خلقت شب ۴ ماه
- (گردون): خالق ماه (گردون) ۱; خلقت ماه (گردون) ۴; گردش ماه (گردون) ۲
منابع