هود ٣٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link228 | آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link228 | آيات ۳۶ - ۴۹ سوره هود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link229 | قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link229 | قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link230 | مراد از خطاب خداوند به نوح (ع ): كشتى را پيش چشمان ما و به وحى ما بساز و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link230 | مراد از خطاب خداوند به نوح «ع»: «كشتى را پيش چشمان ما و به وحى ما بساز»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link231 | مسخره كردن قوم نوح (ع )، كشتى ساختن او را و جواب آن حضرت به آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link231 | پاسخ حضرت نوح «ع»، به مسخره كردن قومش، در باره كشتى ساختن او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link232 | معناى جمله : ((و فار التنور)) و اقوال مختلفى كه در معناى تنور و فوران آن گفته اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link232 | اقوال مفسران مختلف، در معناى جملۀ: «فوران تنور»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link233 | معناى جمله : ((بسم اللّه مجريها و مرسيها)) و احتمالاتى كه درباره مفردات اين جمله ومعناى آن ذكر شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link233 | معناى جملۀ: «بِسمِ اللّه مَجرَيهَا وَ مُرسَيهَا»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link234 | گفتگوى نوح (ع ) كه از كفر درونى پسرش اطلاع نداشت ، با او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link234 | گفتگوى نوح «ع» با پسرش كه سوار کشتی او شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link235 | اتمام عذاب ، و امر تكوينى خداى تعالى به سكون و آرامش زمين و آسمان (يا ارض ابلعىماءك و...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۸#link235 | اتمام عذاب، و امر تكوينى خداى تعالى، به سكون و آرامش زمين و آسمان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link236 | نكات ادبى و بلاغت شگفتى كه در آيه : ((وقيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى ...)) ديده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link236 | نكات ادبى در آيه: «وَ قِيلَ يَا أرضُ ابلَعِى مَاءَكِ وَ يَا سَمَاءُ أقلِعِى...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link237 | دلسوزى نوح (ع ) براى پسرش در قالب استفسار از خداى تعالى و ادبى كه آنحضرت در سخن گفتن درباره پسرش ، در برابر احكم الحاكمين به كار برده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link238 | مراد از اين كه پسر نوح «ع»، از اهل آن حضرت نبوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link238 | مراد از اينكه پسر نوح (ع ) از اهل آن حضرت نبوده است (انه ليس من اهلك )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link240 | منظور از اين كه پسر نوح «ع»، عملى غير صالح است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link239 | چند قول ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link242 | شکرگزاری نوح «ع»، در برابر نعمت تعلیم و تأدیب خدای تعالی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link240 | منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link244 | مراد از جمله: «وَ عَلَى أُمَمٍ مِمَّن مَعَكَ»، در خطاب خداوند به نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link241 | نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link245 | بحث روايتى: (رواياتى ذیل آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۹#link242 | بيان اينكه اين كلام نوح (ع ) كه به خدا عرض كرد: ((و الا تغفر لى و ترحمنى اكن منالخاسرين )) اظهار شكر است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link246 | داستان حضرت نوح «ع»، در روایتی از امام صادق «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link243 | خطاب و امر به هبوط به نوح (ع ) و همراهانش ، دومين امر به هبوط به بشر، بعد از امربه هبوط آدم (ع ) بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link248 | دو روايت از امام باقر «ع»، درباره شریعت حضرت نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link244 | مراد از جمله : ((و على امم ممن معك )) در خطاب خداوند به نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link249 | چند بحث قرآنی، روایتی تاریخی، پیرامون داستان نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link245 | بحث روايتى (رواياتى در مورد داستان نوح و قوم او، درذيل آيات شريفه گذشته )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link246 | داستان حضرت نوح (ع ) از زبان مبارك امام صادق (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link247 | روايتى در ارتباط با فوران تنور از امير المؤ منين (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link248 | دو روايت از امام باقر (عليه السلام ) درباره حضرت نوح (ع ) و شريعت او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link249 | رواياتى درباره پسر نوح (ع ) و تفسير اينكه به نوح (ع ) فرمود: او ازاهل تو نيست و عمل غير صالح است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link250 | ۱ - اجمالى از اصل داستان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۰#link250 | ۱ - اجمالى از اصل داستان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link251 | ۲ - داستان نوح (عليه السلام ) در قرآن انحراف تدريجى بشر از فطرت انسانى وپيدايش اختلاف طبقاتى بعد از حضرت آدم (ع ) و بعثت و رسالت حضرت نوح (ع]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link251 | ۲ - داستان نوح «ع»، در قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link252 | دين و شريعت نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link259 | ۳- خصايص و ویژگی های حضرت نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link253 | زحمات طاقت فرسايى كه آن حضرت در كار دعوتمتحمل شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link260 | ۴- داستان حضرت نوح «ع»، در تورات فعلى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link254 | مدت زيستن نوح (ع ) در ميان قوم خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link261 | تفاوت های داستان نوح «ع»، در تورات و قرآن کریم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link255 | كشتى ساختن آن حضرت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link262 | ۵- داستان طوفان نوح «ع»، در تواريخ و اسطوره هاى ساير ملل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link256 | نزول عذاب و آمدن طوفان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link263 | ۶- آيا نبوت نوح «ع»، جهانى و براى همه بشر بوده است؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link257 | پايان ماجرا و پياده شدن نوح و همراهانش از كشتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link266 | ضرورت وجود قانون، در حيات اجتماعى بشر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link258 | داستان پسر غرق شده نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link268 | عمل نكردن بشر به تعاليم وحى، دليل بر لغو بودن ارسال پیامبران نیست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link259 | ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link269 | شريعت نوح «ع»، نخستين شريعت الهى، دینی جهانى و همگانى بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link260 | ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | آيا طوفان نوح «ع»، همه كره زمين را در برگرفت؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link261 | موارد مخالفت و تفاوت داستان نوح (ع ) در تورات با آنچه در قرآن آمده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | اجمالی از برخی مباحث زمین شناسی، در چند فصل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۱#link262 | ۵- داستان طوفان نوح (ع ) در تواريخ و اسطوره هاى سايرملل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link277 | ۸- عمر طولانى حضرت نوح «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link263 | ۶- آيا نبوت نوح (ع ) جهانى و براى همه بشر بوده است ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link278 | ۹- كوه جودى كجاست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link264 | شرحى در مورد نبوت و بعثت انبياء و جواب به بعضاهل سنت كه منكر عموميت رسالت نوح (ع ) هستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link279 | چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link265 | انسان در مسير كمالى خود (به طبع ثانوى ) ناچار از حيات اجتماعى و تعاونى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | گفتاری در چند فصل، پیرامون پرستش بت ها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link266 | ضرورت وجود قانون در حيات اجتماعى بشر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link280 | ۱- گرايش و اطمينان انسان، به حس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link267 | علاوه بر بهره مندى او از عقل و تفكر، هدايت تشريعى انسان از راه وحى و نبوت ، براىرسيدن به كمال و سعادت ضرورى و لازم است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link281 | ۲ - توجه به خدا از راه عبادت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link268 | عمل نكردن بشر به تعاليم وحى ، نمى توانددليل بر لغو بودن ارسال رسل و انزال كتب باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link269 | شريعت نوح (ع ) كه نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link271 | بيان نادرستى سخن صاحب المنار و اشاره به اينكه آيات قرآنى ظاهر در اين است كهطوفان نوح همه زمين را فرا گرفته بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link272 | ۱- زمين هاى رسوبى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link273 | ۲- عامل پيدايش قشرها و طبقات زمين ، همان طبقات رسوبى بوده اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link274 | ۳- توسعه و گسترش درياها به علت سرازير شدن سيلابها به طرف آنها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link275 | ۴- در عهد طوفان چه عواملى باعث زياد شدن آبها و شدتعمل آنها شدند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link276 | ۵- نتيجه بحث و انطباق مباحث گذشته از زمين شناسى با وقوع طوفان نوح]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link277 | ۸- عمر طولانى نوح (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link278 | ۹- كوه جودى كجا است ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link279 | و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link280 | ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه وتمثيل غير محسوس به محسوس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link281 | ۲ - توجه به خدا از راه عبادت ، بر مبناى اصل كلى و فطرى خضوع ضعيف در برابرقوى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۳#link282 | در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link283 | ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link283 | ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link284 | ۴- چرا براى ارباب انواع و خدايان ديگر مجسمه ساختند ولى براى خداى تعالى مجسمهنساختند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link284 | ۴- چرا براى ارباب انواع و خدايان ديگر، مجسمه ساختند، ولى براى خداى تعالى، مجسمه نساختند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link285 | ۵- وثنيت صائبه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link285 | ۵- وثنيت صائبه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link286 | ۶- وثنيت برهميه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link286 | ۶- وثنيت برهميه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link287 | ۷- وثنيت بودايى ، شخصيت و تعاليم بودا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۴#link287 | ۷- وثنيت بودايى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link288 | ۸- وثنيت عرب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link288 | ۸- وثنيت عرب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link289 | ۹- دفاع اسلام از توحيد و مبارزه اش با وثنيت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link289 | ۹- دفاع اسلام از توحيد و مبارزه اش با وثنيت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link290 | ۱۰- بناى سيره رسول خدا (ص ) بر توحيد و نفى شركاء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link290 | ۱۰- بناى سيره رسول خدا «ص»، بر توحيد و نفى شركاء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۲#link270 | بحثی دیگر، در ادامه بحث سابق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link291 | ۱- تناسخ در نظر وثنى مذهبان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۵#link291 | ۱- تناسخ در نظر وثنى مذهبان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link292 | ۲ - سرايت شرك در عبادت از وثنى ها به ساير اديان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link292 | ۲ - سرايت شرك در عبادت، از وثنى ها به ساير اديان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link293 | ۳- اسلام گرايش به وثنيت و شرك را چگونه اصلاح كرد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link293 | ۳- اسلام، مفاسد مذکور را چگونه اصلاح كرد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link294 | ۴- پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومين و اولياءاللّه (عليهم السلام ) و اظهارمحبت به ايشان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link294 | ۴- پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومان «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link295 | فرق بين شرك و استشفاع]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۰۱

کپی متن آیه
فَسَوْفَ‌ تَعْلَمُونَ‌ مَنْ‌ يَأْتِيهِ‌ عَذَابٌ‌ يُخْزِيهِ‌ وَ يَحِلُ‌ عَلَيْهِ‌ عَذَابٌ‌ مُقِيمٌ‌

ترجمه

بزودی خواهید دانست چه کسی عذاب خوارکننده به سراغش خواهد آمد، و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد!»

|به زودى خواهيد دانست كه عذاب [الهى‌] سراغ چه كسى مى‌آيد كه خوارش سازد و عذابى پايدار بر سرش فرود آيد
به زودى خواهيد دانست چه كسى را عذابى خواركننده درمى‌رسد و بر او عذابى پايدار فرود مى‌آيد؟
و به زودی معلوم شما شود که کدام یک به عذاب ذلت و خواری گرفتار و عذاب دائم خدا را مستوجب خواهد شد.
سپس خواهید دانست که چه کسی را [در دنیا] عذابی خوارکننده و [در آخرت عذابی] پایدار خواهد رسید.
به زودى خواهيد دانست كه عذاب بر كه رسد و خوارش سازد و عذاب جاويد بر كه فرود آيد.
و به زودی خواهید دانست که بر سر چه کسی عذابی می‌آید که خوارش سازد، و عذابی پاینده بر او فرود می‌آید
پس بزودى خواهيد دانست كه كيست آن كه عذابى بدو رسد كه وى را رسوا و خوار كند و عذابى پاينده بر او فرود آيد.
هرچه زودتر خواهید دانست که عذاب خوارکننده و رسواکننده (در دنیا) بهره‌ی چه کسی، و شکنجه‌ی جاودان (در آخرت) گریبانگیر کدام یک از مردمان می‌گردد.
«پس در آینده‌ای دور خواهید دانست چه کسی را عذابی که خوار(ش) کند در می‌رسد، و بر [سر وسامان‌]ش عذابی پایدار حلول می‌کند.»
زود است بدانید که را آید عذابی که خوار سازدش و فرود آید بر او عذابی جایگزین‌

“You will surely know upon whom will come a torment that will abase him, and upon whom will fall a lasting torment.”
ترتیل:
ترجمه:
هود ٣٨ آیه ٣٩ هود ٤٠
سوره : سوره هود
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یُخْزیهِ»: رسوایش می‌سازد. خوارش می‌کند. «مُقِیم»: جاودان. همیشگی و ناگسستنی.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ «39»

پس بزودى خواهيد دانست كه مجازاتِ خواركننده به سراغ چه كسى خواهد آمد و عذاب جاودانه دامن چه كسى را خواهد گرفت.

نکته ها

به گفته‌ى تفسير الميزان، مراد از «عَذابٌ يُخْزِيهِ»، غرق در دنيا و مراد از «عَذابٌ مُقِيمٌ»، عذاب قيامت است.

پیام ها

1- با انذار و تهديد، شيرينى استهزا را از كفّار بگيريم. «فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ»

2- تلخى مسخره شدن در راه خدا را با عذاب مقيمِ كفّار مقايسه و تحمّل كنيم.

«يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ»

3- عذاب‌هاى اخروى براى كفّار مسخره كننده پايدار است. «عَذابٌ مُقِيمٌ»


«1». چنانكه قرآن مى‌فرمايد: «جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها» شورى، 40.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 58

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ (39)

فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ‌: پس زود باشد بدانيد، مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ‌: كسى كه بيايد او را عذابى كه رسوا و خوار كند او را در دنيا كه غرق است. وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ‌: و فرود آيد و فراگيرد بر او عذابى دائم در آخرت كه حرق باشد.

شرح حال: بطور اجمال از مجموعه اخبار آنكه: «1» جبرئيل هفت دانه خرما


«1» اين اخبار را در بحار ج 11 در ضمن صفحات 310 تا 342 نقل كرده است.

جلد 6 - صفحه 65

آورد، به نوح عليه السلام امر نمود بكار، آنها چون روئيده و بارور شدند، فرّج حاصل گردد. وقتى به حد رشد رسيدند و ميوه دادند، دو مرتبه امر شد به كاشتن آنها. به انتشار اين خبر، سيصد نفر از مؤمنين كافر شدند و گفتند: آنچه نوح مى‌گفت اگر حق بود، وعده منقضى مى‌گرديد. خلاصه تا هفت مرتبه اين كار تكرار و به هر دفعه سه فرقه مى‌شدند گروهى مرتد و جمعى منافق و عده‌اى به ايمان ثابت بودند. پس انجاز وعده و دستور ساختن كشتى بطول هزار و دويست ذراع و عرض هشتصد ذراع و ارتفاع هشتاد ذراع در مدت هشتاد سال، تمام شد.

و از زمان اجابت دعاى نوح تا غرق پنجاه سال طول كشيد. چون موعد بسر آمد، از هر حيوانى از چرنده و درنده و پرنده به تمام اقسام آنها جفتى اختيار و در كشتى قرار، و چنان آرامى با آنها بود كه گرگ با گوسفند و گاو با شير مأنوس بدون اينكه هيچ اذيتى بهم رسانند.

در كشاف نقل نموده كه: طبقه اسفل كشتى وحوش و سباع و هوامّ بود، و طبقه وسط دوابّ و انعام، و طبقه اعلى نوح و مؤمنين بود، و آنچه محتاج بودند از اطعمه و امتعه نسبت به هر كدام مهيّا شد. «1» عبرت: در كشاف: حواريين از حضرت عيسى خواستند شخصى را كه در زمان نوح مرده باشد زنده نمايد تا كيفيت كشتى را از او سؤال كنند. حضرت ايشان را نزد پشته خاكى آورد و كفى از آن برداشته فرمود: مى‌دانيد اين خاك كيست؟ گفتند: خدا و رسول دانا است. فرمود: اين كعب بن حام بن نوح عليه السلام. بعد عصا بر آن پشته خاك زده فرمود: (قم باذن اللّه). پيرمردى بيرون آمد، و خاك از سر خود مى‌فشاند. عيسى عليه السّلام فرمود: به اين هيئت مرده بودى؟ گفت: نه، بلكه جوان مردم، اما چون صدا به گوشم رسيد كه «قم» گمان كردم قيامت برپا شده از شدت هول پير شدم. فرمود: كيفيت كشتى را بگو.

گفت: طول آن هزار و دويست گز، و عرض آن ششصد؛ و سه طبقه بود:


«1» تفسير كشاف ج 2 ص 216.

جلد 6 - صفحه 66

يكى براى دواب، يكى براى طيور، و يكى براى نوح و تابعان. چون سرگين چهارپايان زياد شد، حق تعالى از زير دم فيل يك جفت خوك آفريد تا تمام كثافات را خوردند. و چون موش زياد شدند، از بينى شير گربه بيافريد موشان را بخورد.

عيسى عليه السّلام پرسيد نوح چگونه دانست همه شهرها خراب شدند؟

گفت: كلاغ را فرستاد تا خبر آرد، رفت مشغول مردار شد. نوح در حق او نفرين نمود، گفت: بار خدايا او را از طباع مردمان دور و منزل او را خرابه‌ها قرار فرما. پس كبوتر را فرستاد، زود بازگشت، دعاى خير در حق او نمود گفت:

خدايا دل مردمان را به او مألوف و در خانه‌ها سكنى ده.

حواريون گفتند: يا عيسى بفرما تا با ما به شهر آيد. فرمود: چگونه با شما بيايد و حال آنكه روزى در زمين ندارد. پس فرمود به اذن الهى به حال اول برگرد، فورا به خاك پنهان شد. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أُوحِيَ إِلى‌ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ (36) وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (37) وَ يَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَما تَسْخَرُونَ (38) فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ (39)

ترجمه‌

و وحى شد بنوح كه همانا هرگز ايمان نخواهند آورد از قوم تو مگر كسانيكه بتحقيق ايمان آوردند پس اندوهگين مباش بآنچه بجا ميآورند

و بساز كشتى را بمحافظت ما و وحى ما و مخاطب مكن مرا در باره آنانكه ستم نمودند همانا آنها غرق شدگانند

و ميساخت كشتى را و هرگاه كه ميگذشتند بر او جماعتى از قومش استهزاء ميكردند او را گفت اگر استهزاء ميكنيد ما را همانا ما استهزاء ميكنيم شما را همچنانكه استهزاء ميكنيد

پس زود باشد كه بدانيد آن كسى را


جلد 3 صفحه 78

كه بيايد او را عذابى كه رسوا كند او را و فرود آيد بر او عذاب دائم.

تفسير

در كافى و عياشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح عليه السّلام نهصد و پنجاه سال در ميان قوم خود درنگ فرمود و در تمام اين مدت آنها را دعوت بدين حق مينمود سرّا و علنا و چون طغيان نمودند گفت يا رب انّى مغلوب فانتصر پس خداوند وحى فرمود به او مفاد اين آيه را و چون او مأيوس از ايمان قوم شد نفرين كرد و اصل ابتئاس افتعال از بؤس بمعنى حزن مقارن با مسكنت است و در اينجا مراد آنستكه محزون مباش مانند مسكين حزين كه چرا ايمان نياوردند و صابر باش بر تكذيب و ايذاء و استهزاء آنها و بساز كشتى را در مرئى و منظر و بمراقبت و محافظت ما يا ملائكه‌اى كه از جانب ما مراقب اعمال عبادند و ديده‌بانان مايند و مقصود استظهار آنحضرت است بعنايات كامله الهيّه نسبت به اتقان و اكمال اين صنعت لذا براى مزيد اهتمام فرموده در برابر چشمهاى ما و بوحى و الهام ما در هر جا و با هر خصوصيّت و كيفيّت كه لازم باشد بايد ساخته شود گفته‌اند آنحضرت در بيابانى دور از آب مشغول بساختن كشتى شد و قومش به او ميخنديدند و ميگفتند بعد از پيغمبرى نجّار شدى و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح وقتى هسته خرما را كاشت قومش خنديدند و سخريّه كردند و گفتند او فلّاح شده و چون نخل به ثمر رسيد و آنرا بريد و تراشيد گفتند نجّار شد و چون كشتى را ساخت و بر او مرور نمودند خنديدند و گفتند ملّاح شد در بيابان بى آب و گياه و آنحضرت فرمود نوبت استهزاء بما هم ميرسد و مقرّر گرديد كه تمام آنها غرق شوند و حضرت نوح شفاعت از احدى ننمايد چون قضاى الهى حتم شده و جاى سؤال و مخاطبه و گفتگوئى راجع بآنها با خداوند باقى نمانده است و اين دلالت بر كمال مغضوبيّت آنها مينمايد و صيغه يصنع حكايت حال ماضيه است اگر چه بر حسب ظاهر مستقبل است و ظاهرا مراد از سخريّه اهل ايمان آنها را وصول پاداش سخريّه است از جانب خداوند بآنها از فضيحت غرق در دنيا و دوام عذاب در آخرت لذا متعقّب شده بقول حضرت نوح كه بعد از اين ميدانيد و ميشناسيد كسانيرا كه بعذاب دنيا و آخرت گرفتار شدند و بنابراين آيه اخيره مربوط بما قبل است و كلام مستقل نميباشد و ممكن است مستقل باشد و بنابراين مفعول تعلمون حذف شده‌


جلد 3 صفحه 79

يعنى بعد از اين ميدانيد كدام يك از ما و شما سزاوار به استهزائيم و آيه اخيره جمله خبريّه‌اى است از حضرت نوح عليه السّلام براى بيان حال آنها و اولى عدم تقدير است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَسَوف‌َ تَعلَمُون‌َ مَن‌ يَأتِيه‌ِ عَذاب‌ٌ يُخزِيه‌ِ وَ يَحِل‌ُّ عَلَيه‌ِ عَذاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ (39)

‌پس‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ علم‌ پيدا كنيد كيست‌ ‌که‌ ميآيد ‌او‌ ‌را‌ عذابي‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ خوار و خفيف‌ كند و ‌بر‌ ‌او‌ وارد شود عذابي‌ ‌که‌ ديگر زوال‌ نداشته‌ ‌باشد‌.

فَسَوف‌َ تَعلَمُون‌َ موقعي‌ ‌که‌ ديديد تمام‌ صفحه‌ كره‌ زير آب‌ رفت‌ و تمام‌ عمارات‌ درهم‌ كوبيده‌ شد و كوه‌ها مفقود شد ‌که‌ ‌در‌ خبر ‌است‌ آب‌ پانزده‌ ذراع‌ بالاي‌ كوه‌ها رسيد مَن‌ يَأتِيه‌ِ عَذاب‌ٌ يُخزِيه‌ِ كيست‌ ‌که‌ ببلاء غرق‌ گرفتار ميشود ‌خود‌ و آنچه‌ باو علاقه‌ دارد و هلاك‌ ميشود ‌که‌ همين‌ جزاي‌ ‌اينکه‌ عالم‌ ‌است‌ و ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ عالم‌ وَ يَحِل‌ُّ عَلَيه‌ِ عَذاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ ‌در‌ ‌آن‌ عالم‌ ‌که‌ ديگر نجات‌ و خلاصي‌ ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 39)- «پس به زودی خواهید دانست چه کسی عذاب خوار کننده به سراغ او خواهد آمد و مجازات جاودان دامنش را خواهد گرفت» (فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ).

در بعضی از روایات اسلامی آمده است که مدت چهل سال قبل از ظهور طوفان یک نوع بیماری به زنان قوم نوح دست داد که دیگر از آنان بچه‌ای متولد نشد و این در واقع مقدمه‌ای برای مجازات و عذاب آنان بود.

کشتی نوح- بدون شک کشتی نوح یک کشتی ساده‌ای نبود و ساخت آن با وسائل آن روز به آسانی و سهولت پایان نیافت، کشتی بزرگی بود که علاوه بر مؤمنان راستین یک جفت از نسل هر حیوانی را در خود جای می‌داد و آذوقه فراوانی که برای مدتها زندگی انسانها و حیوانهایی که در آن جای داشتند حمل می‌کرد، چنین کشتی با چنان ظرفیت حتما در آن روز بی‌سابقه بوده است، به خصوص که این کشتی باید از دریایی به وسعت این جهان با امواجی کوه پیکر سالم بگذرد و نابود نشود، لذا در بعضی از روایات مفسرین می‌خوانیم که این کشتی هزار و دویست ذراع طول و ششصد ذراع عرض داشت! (هر ذراع حدود نیم متر است).

نکات آیه

۱- نوح(ع)، به کفرپیشگان قومش اعلام کرد که به عذاب دنیوى و اخروى، گرفتار خواهند شد. (فسوف تعلمون من یأتیه عذاب یخزیه و یحلّ علیه عذاب مقیم) با توجه به تکرار کلمه «عذاب» و توصیف عذاب دوم به همیشگى بودن، مى توان گفت: مراد از «عذاب یخزیه»، عذاب دنیوى و مقصود از «عذاب مقیم»، آتش دوزخ است.

۲- عذاب دنیوى کافران قوم نوح، عذابى ذلت آور، خوارکننده و هلاک سازنده بود. (من یأتیه عذاب یخزیه) «إخزاء» (مصدر یخزیه) به معناى ذلیل و خوار کردن و نیز به معناى هلاک ساختن مى باشد.

۳- عذابهاى اخروى کفرپیشگان ، عذابى دایمى و همیشگى است. (و یحلّ علیه عذاب مقیم) حلول (مصدر یحلّ) به معناى فرود آمدن است و «مقیم» از «أقام بالمکان» (درنگ کرد و ماندگار شد) مى باشد. بنابراین «عذاب مقیم»; یعنى ، عذاب ماندگار و زوال ناپذیر.

۴- کفرپیشگان ، ساختن کشتى را آزار و عذابى بى جا و تحمیل شده بر نوح(ع) و پیروانش قلمداد کرده و آن را مایه شرمسارى ایشان مى شمردند. (یصنع الفلک ... فسوف تعلمون من یأتیه عذاب یخزیه)

موضوعات مرتبط

  • عذاب: جاودانگى در عذاب اخروى ۳; عذاب ذلت بار ۲; مراتب عذاب ۲; وعده عذاب ۱; ویژگیهاى عذاب اخروى ۳
  • قوم نوح: بینش قوم نوح ۴; عذاب اخروى قوم نوح ۱; عذاب دنیوى قوم نوح ۱، ۲; قوم نوح و کشتى نوح(ع) ۴; ویژگیهاى عذاب قوم نوح ۲; هلاکت قوم نوح ۲
  • کافران: عذاب اخروى کافران ۳
  • نوح(ع): پیشگویى نوح(ع) ۱

منابع