الرحمن ٥٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَبِأَي|فَبِأَيِ]] [[کلمه غیر ربط::فَبِأَي| ]] [[شامل این ریشه::ايى| ]][[ریشه غیر ربط::ايى| ]][[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این کلمه::آلاَء|آلاَءِ]] [[کلمه غیر ربط::آلاَء| ]] [[شامل این ریشه::الو| ]][[ریشه غیر ربط::الو| ]][[شامل این ریشه::الى| ]][[ریشه غیر ربط::الى| ]][[شامل این کلمه::رَبّکُمَا|رَبِّکُمَا]] [[کلمه غیر ربط::رَبّکُمَا| ]] [[شامل این ریشه::ربب| ]][[ریشه غیر ربط::ربب| ]][[شامل این ریشه::کما| ]][[ریشه غیر ربط::کما| ]][[شامل این کلمه::تُکَذّبَان|تُکَذِّبَانِ]] [[کلمه غیر ربط::تُکَذّبَان| ]] [[شامل این ریشه::کذب| ]][[ریشه غیر ربط::کذب| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَبِأَي|فَبِأَيِ]] [[کلمه غیر ربط::فَبِأَي| ]] [[شامل این ریشه::ايى| ]][[ریشه غیر ربط::ايى| ]][[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این کلمه::آلاَء|آلاَءِ]] [[کلمه غیر ربط::آلاَء| ]] [[شامل این ریشه::الو| ]][[ریشه غیر ربط::الو| ]][[شامل این ریشه::الى| ]][[ریشه غیر ربط::الى| ]][[شامل این کلمه::رَبّکُمَا|رَبِّکُمَا]] [[کلمه غیر ربط::رَبّکُمَا| ]] [[شامل این ریشه::ربب| ]][[ریشه غیر ربط::ربب| ]][[شامل این ریشه::کما| ]][[ریشه غیر ربط::کما| ]][[شامل این کلمه::تُکَذّبَان|تُکَذِّبَانِ]] [[کلمه غیر ربط::تُکَذّبَان| ]] [[شامل این ریشه::کذب| ]][[ریشه غیر ربط::کذب| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|فَبِأَيِ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=پس به کدام یک از نعمتهای پروردگارتان (همان و او را) تکذیب میکنید؟ | |-|صادقی تهرانی=پس به کدام یک از نعمتهای پروردگارتان (همان و او را) تکذیب میکنید؟ | ||
|-|معزی=پس آیا به کدامین نعمتهای پروردگار شما (ای دو کس) تکذیب میکنید | |-|معزی=پس آیا به کدامین نعمتهای پروردگار شما (ای دو کس) تکذیب میکنید | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">So which of your Lord’s marvels will you deny?</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الرحمن | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/055059.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/055059.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الرحمن | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::59|٥٩]] | قبلی = الرحمن ٥٨ | بعدی = الرحمن ٦٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۲۳: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link122 | آيات ۳۱ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link123 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link122 | آيات ۳۱ - ۷۸ سوره الرحمان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link124 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link123 | معناى آیه: «سَنَفرُغُ لَكُم أيّهَا الثّقَلَان»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link124 | معناى اين كه به جن و انس فرمود: «نمى توانيد بگريزيد، جز به سلطان»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link126 | مراد از مقام پروردگار در آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link126 | مراد از مقام پروردگار در آيه: «وَ لِمَن خَافَ مَقَامَ رَبّهِ جَنّتَان»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link127 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link127 | خوف از مقام پروردگار چیست؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link128 | اقوال مختلف درباره | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link128 | اقوال مختلف درباره اين كه: خائف از مقام ربّ، دو بهشت دارد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link130 | توصیف حوريان و زنان بهشتى]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link130 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link133 | ثنائى جميل بر خداوند، كه اين همه رحمت ارزانى داشته]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link133 | ثنائى جميل بر | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link134 | بحث روايتى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link134 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link136 | رواياتى در ذيل آيه: «هَل جَزَاءُ الإحسَان إلّا الإحسَان»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link136 | رواياتى در ذيل آيه | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۸#link71 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۸#link71 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ «58» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «59» | |||
گويا آنان ياقوت ومرجان هستند. پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ | |||
===نکته ها=== | |||
«بطائن» جمع «بطانة» به معناى آستر و پوشش داخلى و «إِسْتَبْرَقٍ» ابريشم ضخيم است. | |||
«جَنَى» به معناى چيدن ميوه است و «دانٍ» به معناى نزديك و در دسترس بودن. | |||
«قاصِراتُ الطَّرْفِ» يا به معناى چشم ندوختن به ديگران است يا اينكه به خاطر جذّابيت و زيبايى كه دارند، همسرانشان حاضر نيستند چشم از آنان بردارند و نگاه به ديگران كنند. | |||
در اين آيات، به كاميابىهاى مادى و طبيعى بهشت اشاره شده است: | |||
1. سكونت در باغ و بستان و كنار چشمهها. «جَنَّتانِ، أَفْنانٍ، عَيْنانِ» | |||
2. بهرهمندى از انواع خوراكىها و ميوهها. «كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ» | |||
3. آسايش و آرامش كامل. «مُتَّكِئِينَ» | |||
4. همسرانى پاك و زيبا. «1» «قاصِراتُ الطَّرْفِ» | |||
زنان بهشتى، هم عفيف و پاكدامن هستند، «قاصِراتُ الطَّرْفِ» هم باكره و دست نخورده، لَمْ يَطْمِثْهُنَ ... و هم لطيف و زيبا. «كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ» | |||
===پیام ها=== | |||
1- خوف امروز، آرامش فرداست. وَ لِمَنْ خافَ ... مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ ... | |||
2- بهشتيان داراى تمايلات جنسى هستند. «فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ» | |||
---- | |||
«1». تفسير كبيرفخررازى. | |||
جلد 9 - صفحه 407 | |||
3- جنّ نيز داراى غريزه جنسى است. «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ» | |||
4- تمايل انسان به پاكى، بكارت و زيبايى همسر، خواستهاى اصيل است، نه تمايلى تلقينى و زائيده فرهنگ و محيط. لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ ... | |||
5- زنان بهشتى غير از همسران بهشتيان در دنيا هستند. زيرا احدى با آنها تماس نگرفته است. «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ» | |||
6- اول عفّت زن بعد زيبايى او. ابتدا «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ» و سپس «كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59) | |||
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما: پس به كدام از نعمتهاى پروردگار كه حورى به اين زيب و بها عطا فرمايد، تُكَذِّبانِ: تكذيب مىكنيد اى جن و انس و انكار مىنمائيد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ (46) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (47) ذَواتا أَفْنانٍ (48) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (49) فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ (50) | |||
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (51) فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ (52) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (53) مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (55) | |||
فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (56) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (57) كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ (58) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59) هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ (60) | |||
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (61) | |||
ترجمه | |||
و براى كسيكه بترسد از مقام خود در پيشگاه پروردگارش دو بهشت است | |||
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد | |||
داراى انواع درختها و ميوهها ميباشند | |||
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد | |||
در آن دو است دو چشمه كه روان ميباشند | |||
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد | |||
در آن دو از هر ميوهاى دو قسم است | |||
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد | |||
آنان تكيه زنندگانند بر بسترهائى كه آسترهاى آنها از ديبا است و ميوه رسيده آن دو بهشت نزديك زمين است | |||
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد | |||
در آنها است زنان فروهشته چشم كه دست درازى نكرده باشد بآنها انسانى پيش از آنان و نه جنيان | |||
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد | |||
گوئيا آنان ياقوت و مرجانند | |||
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد | |||
آيا هست پاداش نيكى جز نيكى | |||
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد. | |||
تفسير | |||
خداوند سبحان بعد از ذكر احوال اهل جهنم و انواع عذاب آنها | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 120 | |||
بيان حال اهل بهشت را فرموده باين تقريب كه براى كسيكه بترسد از وقت اقامت خود در پيشگاه الهى براى حساب اعمال و جزاى آنها و باين جهت مرتكب معصيت خدا نشود دو بهشت است كه بمنزله داخل و خارج و بيرونى و اندرونى يا منزل مسكونى و باغ تفريحى براى او باشد كه در دنيا مردم طالب آنند و در كافى از امام صادق عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل فرموده كه كسيكه بداند خدا او را مىبيند و سخن او را ميشنود و بر مقاصد او مطّلع است پس اين دانش باز دارد او را از اعمال قبيحه پس آنكس آنست كه ترسيده از مقام پروردگار خود و باز داشته خود را از هوى و هوس و در فقيه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه كسيكه پيش آمد كند براى او كار زشتى يا شهوترانىاى پس اجتناب نمايد از آن از ترس خدا حرام فرمايد خدا بر او آتش جهنّم را و ايمن نمايد او را از فزع اكبر و انجاز فرمايد براى او وعده خود را در كتابش كه فرموده و لمن خاف مقام ربّه جنّتان و آن دو باغ داراى انواع نعم و ميوهها يا اقسام اشجار و اثمارند چون افنان يا جمع فنن بمعناى شاخه درخت است كه برگ و ميوه ميدهد و سايه دارد يا جمع فن بمعناى گونه و نوع و در آن دو باغ دو چشمه آب جارى است هر يك مخصوص بباغى كه در كنار نهرها و زير قصرها گردش ميكند و در آن دو باغ از هر نوع ميوه دو قسم موجود است يك قسم معمولى و متعارف كه در دنيا مشاهده شده و يك قسم غير متعارف كه مانند آن مشهود نشده و بعضى گفتهاند از هر ميوهاى دو صنف شبيه بهم مانند رطب و تمر و انگور و مويز موجود است ولى خشك از هر ميوهاى از تازه آن در خوبى كمتر نيست و ايشان استناد و اتّكاء دارند بر بالشها و بسترهائيكه آسترهاى آنها از ديبا و حرير است و رويه آنها را ديگر خدا ميداند كه از چيست چون وقتى آستر حرير باشد رويه را نميشود بيان كرد كه چه چيز است كه از حرير بالاتر است و از خصوصيّات ميوه بهشتى آنست كه در دسترس اهل بهشت است بطوريكه در هر حال كه بخواهند بچينند در دست آنها است خواه ايستاده باشند خواه نشسته خواه خوابيده پس ميشود گفت نزديك بآنها است و ميشود گفت نزديك بزمين است و در آن باغهاى بهشتى كه به هر پرهيزكارى دو باغ از آنها داده ميشود يا در آن بسترهاى حرير كه براى ايشان گسترده شده زنانى بزير افكنده | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 121 | |||
چشم از غير شوهرانند كه دست احدى از جن و انس قبلا بآنها نرسيده بلكه بكر و پاك و پاكيزهاند و قمّى ره نقل فرموده كه حور العين از نور رويشان چشمها بزير افكنده شود و بعضى گفتهاند آن زنان دو نوعند انسيّه و جنيّه بزنان انسيّه دست انس نرسيده و بزنان جنيّه دست جن و هر يك از دو نوع مخصوص بهم جنس خودشانند از اهل ايمان و تقوى و در هر حال آن زنان دست نخورده بهشتى در رنگ و ضياء و بهاء و صفاء و جلاء مانند ياقوت و مرجانند كه در آيات سابقه بيان شد و در روايات توصيف شده لطافتشان بآنكه مغز ساق پاى آنها از زير هفتاد حلّه حرير بهشتى نمايان است آيا پاداش كسيكه نيكوكار باشد جز نيكى چيزى است و مستفاد در بيان اين آيه از چند روايت آنست كه نيست جزاء معرفت بخدا و توحيد او مگر بهشت و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه اين آيه جارى است در باره مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار هر كس در باره كسى خوبى كند بايد تلافى كند آنرا بخوبترى و الّا تلافى نكرده چون فضل در ابتداء بخوبى است پس هيچ يك از نعم الهيّه را نبايد انكار نمود. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
كَأَنَّهُنَّ الياقُوتُ وَ المَرجانُ (58) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59) | |||
مثل اينكه اينکه حوريان ياقوت و مرجان هستند شبيه به ياقوت در صفا و به مرجان در بياض که در حديث دارد | |||
(يري مخّ ساقها من وراء سبعين حلة من حرير کما يري السّلك من وراء الياقوت) | |||
و در بعض اخبار دارد مثل دانهاي که در زير آب صافي مشاهده ميشود. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 59)- بار دیگر به دنبال این نعمت بهشتی میفرماید: «پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید»؟ (فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۳: | خط ۲۲۶: | ||
[[رده:اهمیت اقرار به نعمتهاى خدا]][[رده:تشابه جن با انسان]][[رده:جنیان کافر]][[رده:جنیان مکذب]][[رده:سرزنش جنیان کافر]][[رده:جذابیت حورالعین]][[رده:زیبایى حورالعین]][[رده:تکذیب ناپذیرى نعمتهاى خدا]][[رده:توصیه هاى خدا]][[رده:سرزنشهاى خدا]][[رده:اهمیت ذکر منشأ نعمت]][[رده:غفلت از نعمتهاى خدا]][[رده:سرزنش کافران]] | [[رده:اهمیت اقرار به نعمتهاى خدا]][[رده:تشابه جن با انسان]][[رده:جنیان کافر]][[رده:جنیان مکذب]][[رده:سرزنش جنیان کافر]][[رده:جذابیت حورالعین]][[رده:زیبایى حورالعین]][[رده:تکذیب ناپذیرى نعمتهاى خدا]][[رده:توصیه هاى خدا]][[رده:سرزنشهاى خدا]][[رده:اهمیت ذکر منشأ نعمت]][[رده:غفلت از نعمتهاى خدا]][[رده:سرزنش کافران]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الرحمن ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الرحمن ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 59 سوره رحمن | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 59 سوره رحمن,رحمن 59,فَبِأَيِ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ,اهمیت اقرار به نعمتهاى خدا,تشابه جن با انسان,جنیان کافر,جنیان مکذب,سرزنش جنیان کافر,جذابیت حورالعین,زیبایى حورالعین,تکذیب ناپذیرى نعمتهاى خدا,توصیه هاى خدا,سرزنشهاى خدا,اهمیت ذکر منشأ نعمت,غفلت از نعمتهاى خدا,سرزنش کافران,آیات قرآن سوره الرحمن | |||
|description=فَبِأَيِ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۳۴
کپی متن آیه |
---|
فَبِأَيِ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ |
ترجمه
الرحمن ٥٨ | آیه ٥٩ | الرحمن ٦٠ | ||||||||||||||
|
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۷۸ سوره الرحمان
- معناى آیه: «سَنَفرُغُ لَكُم أيّهَا الثّقَلَان»
- معناى اين كه به جن و انس فرمود: «نمى توانيد بگريزيد، جز به سلطان»
- مراد از مقام پروردگار در آيه: «وَ لِمَن خَافَ مَقَامَ رَبّهِ جَنّتَان»
- خوف از مقام پروردگار چیست؟
- اقوال مختلف درباره اين كه: خائف از مقام ربّ، دو بهشت دارد
- توصیف حوريان و زنان بهشتى
- ثنائى جميل بر خداوند، كه اين همه رحمت ارزانى داشته
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه: «هَل جَزَاءُ الإحسَان إلّا الإحسَان»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ «58» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «59»
گويا آنان ياقوت ومرجان هستند. پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
نکته ها
«بطائن» جمع «بطانة» به معناى آستر و پوشش داخلى و «إِسْتَبْرَقٍ» ابريشم ضخيم است.
«جَنَى» به معناى چيدن ميوه است و «دانٍ» به معناى نزديك و در دسترس بودن.
«قاصِراتُ الطَّرْفِ» يا به معناى چشم ندوختن به ديگران است يا اينكه به خاطر جذّابيت و زيبايى كه دارند، همسرانشان حاضر نيستند چشم از آنان بردارند و نگاه به ديگران كنند.
در اين آيات، به كاميابىهاى مادى و طبيعى بهشت اشاره شده است:
1. سكونت در باغ و بستان و كنار چشمهها. «جَنَّتانِ، أَفْنانٍ، عَيْنانِ»
2. بهرهمندى از انواع خوراكىها و ميوهها. «كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ»
3. آسايش و آرامش كامل. «مُتَّكِئِينَ»
4. همسرانى پاك و زيبا. «1» «قاصِراتُ الطَّرْفِ»
زنان بهشتى، هم عفيف و پاكدامن هستند، «قاصِراتُ الطَّرْفِ» هم باكره و دست نخورده، لَمْ يَطْمِثْهُنَ ... و هم لطيف و زيبا. «كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ»
پیام ها
1- خوف امروز، آرامش فرداست. وَ لِمَنْ خافَ ... مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ ...
2- بهشتيان داراى تمايلات جنسى هستند. «فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ»
«1». تفسير كبيرفخررازى.
جلد 9 - صفحه 407
3- جنّ نيز داراى غريزه جنسى است. «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ»
4- تمايل انسان به پاكى، بكارت و زيبايى همسر، خواستهاى اصيل است، نه تمايلى تلقينى و زائيده فرهنگ و محيط. لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ ...
5- زنان بهشتى غير از همسران بهشتيان در دنيا هستند. زيرا احدى با آنها تماس نگرفته است. «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ»
6- اول عفّت زن بعد زيبايى او. ابتدا «لَمْ يَطْمِثْهُنَّ» و سپس «كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما: پس به كدام از نعمتهاى پروردگار كه حورى به اين زيب و بها عطا فرمايد، تُكَذِّبانِ: تكذيب مىكنيد اى جن و انس و انكار مىنمائيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ (46) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (47) ذَواتا أَفْنانٍ (48) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (49) فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ (50)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (51) فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ (52) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (53) مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (55)
فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (56) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (57) كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ (58) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59) هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ (60)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (61)
ترجمه
و براى كسيكه بترسد از مقام خود در پيشگاه پروردگارش دو بهشت است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
داراى انواع درختها و ميوهها ميباشند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آن دو است دو چشمه كه روان ميباشند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آن دو از هر ميوهاى دو قسم است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
آنان تكيه زنندگانند بر بسترهائى كه آسترهاى آنها از ديبا است و ميوه رسيده آن دو بهشت نزديك زمين است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آنها است زنان فروهشته چشم كه دست درازى نكرده باشد بآنها انسانى پيش از آنان و نه جنيان
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
گوئيا آنان ياقوت و مرجانند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
آيا هست پاداش نيكى جز نيكى
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر احوال اهل جهنم و انواع عذاب آنها
جلد 5 صفحه 120
بيان حال اهل بهشت را فرموده باين تقريب كه براى كسيكه بترسد از وقت اقامت خود در پيشگاه الهى براى حساب اعمال و جزاى آنها و باين جهت مرتكب معصيت خدا نشود دو بهشت است كه بمنزله داخل و خارج و بيرونى و اندرونى يا منزل مسكونى و باغ تفريحى براى او باشد كه در دنيا مردم طالب آنند و در كافى از امام صادق عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل فرموده كه كسيكه بداند خدا او را مىبيند و سخن او را ميشنود و بر مقاصد او مطّلع است پس اين دانش باز دارد او را از اعمال قبيحه پس آنكس آنست كه ترسيده از مقام پروردگار خود و باز داشته خود را از هوى و هوس و در فقيه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه كسيكه پيش آمد كند براى او كار زشتى يا شهوترانىاى پس اجتناب نمايد از آن از ترس خدا حرام فرمايد خدا بر او آتش جهنّم را و ايمن نمايد او را از فزع اكبر و انجاز فرمايد براى او وعده خود را در كتابش كه فرموده و لمن خاف مقام ربّه جنّتان و آن دو باغ داراى انواع نعم و ميوهها يا اقسام اشجار و اثمارند چون افنان يا جمع فنن بمعناى شاخه درخت است كه برگ و ميوه ميدهد و سايه دارد يا جمع فن بمعناى گونه و نوع و در آن دو باغ دو چشمه آب جارى است هر يك مخصوص بباغى كه در كنار نهرها و زير قصرها گردش ميكند و در آن دو باغ از هر نوع ميوه دو قسم موجود است يك قسم معمولى و متعارف كه در دنيا مشاهده شده و يك قسم غير متعارف كه مانند آن مشهود نشده و بعضى گفتهاند از هر ميوهاى دو صنف شبيه بهم مانند رطب و تمر و انگور و مويز موجود است ولى خشك از هر ميوهاى از تازه آن در خوبى كمتر نيست و ايشان استناد و اتّكاء دارند بر بالشها و بسترهائيكه آسترهاى آنها از ديبا و حرير است و رويه آنها را ديگر خدا ميداند كه از چيست چون وقتى آستر حرير باشد رويه را نميشود بيان كرد كه چه چيز است كه از حرير بالاتر است و از خصوصيّات ميوه بهشتى آنست كه در دسترس اهل بهشت است بطوريكه در هر حال كه بخواهند بچينند در دست آنها است خواه ايستاده باشند خواه نشسته خواه خوابيده پس ميشود گفت نزديك بآنها است و ميشود گفت نزديك بزمين است و در آن باغهاى بهشتى كه به هر پرهيزكارى دو باغ از آنها داده ميشود يا در آن بسترهاى حرير كه براى ايشان گسترده شده زنانى بزير افكنده
جلد 5 صفحه 121
چشم از غير شوهرانند كه دست احدى از جن و انس قبلا بآنها نرسيده بلكه بكر و پاك و پاكيزهاند و قمّى ره نقل فرموده كه حور العين از نور رويشان چشمها بزير افكنده شود و بعضى گفتهاند آن زنان دو نوعند انسيّه و جنيّه بزنان انسيّه دست انس نرسيده و بزنان جنيّه دست جن و هر يك از دو نوع مخصوص بهم جنس خودشانند از اهل ايمان و تقوى و در هر حال آن زنان دست نخورده بهشتى در رنگ و ضياء و بهاء و صفاء و جلاء مانند ياقوت و مرجانند كه در آيات سابقه بيان شد و در روايات توصيف شده لطافتشان بآنكه مغز ساق پاى آنها از زير هفتاد حلّه حرير بهشتى نمايان است آيا پاداش كسيكه نيكوكار باشد جز نيكى چيزى است و مستفاد در بيان اين آيه از چند روايت آنست كه نيست جزاء معرفت بخدا و توحيد او مگر بهشت و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه اين آيه جارى است در باره مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار هر كس در باره كسى خوبى كند بايد تلافى كند آنرا بخوبترى و الّا تلافى نكرده چون فضل در ابتداء بخوبى است پس هيچ يك از نعم الهيّه را نبايد انكار نمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
كَأَنَّهُنَّ الياقُوتُ وَ المَرجانُ (58) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59)
مثل اينكه اينکه حوريان ياقوت و مرجان هستند شبيه به ياقوت در صفا و به مرجان در بياض که در حديث دارد
(يري مخّ ساقها من وراء سبعين حلة من حرير کما يري السّلك من وراء الياقوت)
و در بعض اخبار دارد مثل دانهاي که در زير آب صافي مشاهده ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 59)- بار دیگر به دنبال این نعمت بهشتی میفرماید: «پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید»؟ (فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ).
نکات آیه
۱ - زیبایى و جذابیت حوریان، نعمتى انکارناپذیر و غیر قابل تکذیب (کأنّهنّ الیاقوت و المرجان . فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
۲ - وجود عناصر کافر و تکذیب گر در میان جن، همانند آدمیان (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
۳ - سرزنش شدن کافران و تکذیب گران جن و انس از سوى خداوند، به خاطر نادیده انگاشتن نعمت هاى او (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
۴ - خداوند، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
موضوعات مرتبط
- اقرار: اهمیت اقرار به نعمتهاى خدا ۴
- جن: تشابه جن با انسان ۲; جنیان کافر ۲; جنیان مکذب ۲; سرزنش جنیان کافر ۳
- حورالعین: جذابیت حورالعین ۱; زیبایى حورالعین ۱
- خدا: تکذیب ناپذیرى نعمتهاى خدا ۱; توصیه هاى خدا ۴; سرزنشهاى خدا ۳
- ذکر: اهمیت ذکر منشأ نعمت ۴
- غفلت: غفلت از نعمتهاى خدا ۳
- کافران: سرزنش کافران ۳
منابع