النجم ٤٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَنّه|أَنَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::أَنّه| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::خَلَق|خَلَقَ]] [[کلمه غیر ربط::خَلَق| ]] [[شامل این ریشه::خلق| ]][[ریشه غیر ربط::خلق| ]][[شامل این کلمه::الزّوْجَيْن|الزَّوْجَيْنِ]] [[کلمه غیر ربط::الزّوْجَيْن| ]] [[شامل این ریشه::زوج| ]][[ریشه غیر ربط::زوج| ]][[شامل این کلمه::الذّکَر|الذَّکَرَ]] [[کلمه غیر ربط::الذّکَر| ]] [[شامل این ریشه::ذکر| ]][[ریشه غیر ربط::ذکر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْأُنْثَى|الْأُنْثَى]] [[کلمه غیر ربط::الْأُنْثَى| ]] [[شامل این ریشه::انث| ]][[ریشه غیر ربط::انث| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَنّه|أَنَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::أَنّه| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::خَلَق|خَلَقَ]] [[کلمه غیر ربط::خَلَق| ]] [[شامل این ریشه::خلق| ]][[ریشه غیر ربط::خلق| ]][[شامل این کلمه::الزّوْجَيْن|الزَّوْجَيْنِ]] [[کلمه غیر ربط::الزّوْجَيْن| ]] [[شامل این ریشه::زوج| ]][[ریشه غیر ربط::زوج| ]][[شامل این کلمه::الذّکَر|الذَّکَرَ]] [[کلمه غیر ربط::الذّکَر| ]] [[شامل این ریشه::ذکر| ]][[ریشه غیر ربط::ذکر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْأُنْثَى|الْأُنْثَى]] [[کلمه غیر ربط::الْأُنْثَى| ]] [[شامل این ریشه::انث| ]][[ریشه غیر ربط::انث| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثَى | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و هم اوست که به درستی دو نوع آفرید: نر و ماده. | |-|صادقی تهرانی=و هم اوست که به درستی دو نوع آفرید: نر و ماده. | ||
|-|معزی=و آنکه او آفرید دو جفت را نر و ماده | |-|معزی=و آنکه او آفرید دو جفت را نر و ماده | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">And that it is He who created the two kinds—the male and the female.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره النجم | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/053045.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/053045.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره النجم | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::45|٤٥]] | قبلی = النجم ٤٤ | بعدی = النجم ٤٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«الذَّکَرَ»: بدل (الزَّوْجَیْنِ) است. | «الذَّکَرَ»: بدل (الزَّوْجَیْنِ) است. | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵#link48 | آيات ۳۳ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵#link48 | آيات ۳۳ - ۶۲ سوره نجم]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link50 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link50 | داستان شخصى كه از انفاق در راه خدا، اعراض كرد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link51 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link51 | هر انسانی در گروِ اعمال خویش است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link55 | اشاره به اقوامى كه در گذشته دچار عذاب شدند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link56 | قيامت نزديك شد، آيا باز هم مى خنديد و نمى گرييد؟!]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link55 | اشاره به اقوامى كه در گذشته دچار عذاب | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link56 | قيامت نزديك | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۷#link58 | چند روايت راجع به بهره مند شدن از اعمال ديگران]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۷#link58 | چند روايت راجع به بهره مند شدن از اعمال ديگران]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۷#link59 | رواياتى درباره انديشه كردن درباره | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۷#link59 | رواياتى درباره انديشه كردن درباره خدا]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۷#link260 | آيه ۴۲-۴۹]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۷#link260 | آيه ۴۲-۴۹]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۷#link261 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۷#link261 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۴۸: | خط ۵۳: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۷#link265 | ۲ - شگفتيهاى ستاره شعرى]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۷#link265 | ۲ - شگفتيهاى ستاره شعرى]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۷#link266 | ۳ - حديث پرمعنائى از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله )]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۷#link266 | ۳ - حديث پرمعنائى از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله )]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى «45» مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى «46» وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى «47» | |||
و همواست كه دو زوج نر و ماده را آفريد، از نطفهاى، آنگاه كه (در رحم) فروريخته شود. و بر اوست آفرينش ديگر (در قيامت). | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى (45) | |||
6- از آنچه در صحف آن دو بزرگوار است: | |||
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ: و بدرستى كه خداى خلق فرمود از انسان و ساير حيوانات دو صنف را، الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى: نر و ماده و مرد و زن. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى (42) وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى (43) وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا (44) وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى (45) مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى (46) | |||
وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى (47) وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى وَ أَقْنى (48) وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى (49) وَ أَنَّهُ أَهْلَكَ عاداً الْأُولى (50) وَ ثَمُودَ فَما أَبْقى (51) | |||
وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغى (52) وَ الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوى (53) فَغَشَّاها ما غَشَّى (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَمارى (55) هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى (56) | |||
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ (57) لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ كاشِفَةٌ (58) أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (59) وَ تَضْحَكُونَ وَ لا تَبْكُونَ (60) وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ (61) | |||
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا (62) | |||
ترجمه | |||
و بدرستيكه بسوى پروردگار تو است پايان هر امر | |||
و بدرستيكه او خنداند و گرياند | |||
و بدرستيكه او ميراند و زنده گرداند | |||
و بدرستيكه او آفريد دو صنف حيوان را كه ذكور و اناث است | |||
از نطفهاى وقتى كه مقدّر و ريخته ميشود | |||
و بدرستيكه بر او است آفريدن ديگر | |||
و بدرستيكه او توانگر ساخت و سرمايه داد | |||
و بدرستيكه او پروردگار ستاره شعرى است | |||
و بدرستيكه او هلاك نمود قوم عاد نخستين را | |||
و ثمود را پس باقى نگذارد | |||
و قوم نوح را پيشتر همانا آنها بودند ستمكارتر و سركشتر | |||
و سرزمين زير و زبر شده را سرنگون ساخت | |||
پس فرا گرفت آنرا آنچه فرا گرفت | |||
پس بكدام نعمت پروردگارت شك ميآورى | |||
اين بيم دهندهايست از بيم دهندگان پيشين | |||
نزديك شد نزديك شونده | |||
نيست مر آنرا جز خدا ظاهر سازندهاى | |||
آيا پس از اين سخن تعجّب ميكنيد | |||
و مىخنديد و نمىگرييد | |||
و شما مشغول بلهو و لعبيد | |||
پس سجده كنيد مر خدايرا و بندگى كنيد او را. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال در آيات سابقه چند جمله از صحف موسى و ابراهيم | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 95 | |||
عليهما السلام نقل فرموده بود و در اين آيات متعرّض بقيّه مطالب آن دو كتاب آسمانى شده ميفرمايد و آنكه بسوى پروردگار عالم است بازگشت تمام امور از فصل خصومات و جزاى اعمال و غيرها و در روايات ائمه اطهار بانتهاء تكلّم و حسن سكوت وقتى منجرّ بگفتگو در ذات خدا شود تفسير شده و موجبات سرور و حزن بندگانرا خداوند فراهم ميفرمايد پس او ميخنداند و ميگرياند و قمّى ره نقل فرموده كه خدا آسمانرا ميگرياند بباران و زمين را ميخنداند بگل و گياه و خداوند ميميراند بندگانرا در دنيا برسيدن اجل مقدّر و زنده ميكند آنها را در قبر و قيامت براى مجازات اعمالشان و خداوند خلق فرموده انسان و حيوان را دو صنف ذكور و اناث نر و ماده از نطفه و منى مرد و زن وقتى كه از محلّ خود خارج و ريخته شود در رحم زن و قرار گيرد در آن و بعضى تمنى را بتقدير تفسير نمودهاند و بنابراين شايد مراد تبديل صورت آن از خون و تغيير رنگ آن بسفيدى باشد در مسير خود از اصلاب آباء بأرحام امّهات چنانچه در نقل قمّى ره اشاره بآن شده است و بر خدا است كه خلق ديگرى بفرمايد و مردم را در وقت معيّنى زنده فرمايد و داد مظلوم را از ظالم بستاند چون وسائل ظلم را بظالم داده و وسائل دفاع را بمظلوم نداده و وعده انتقام را باو و پاداش اعمال خوب و بد بندگانرا بآنها داده و بايد بوعده خود وفا كند و او بىنياز فرموده است مردم را باداره معاش آنها و زائد بر آن از اموال براى مزيد نعمت و مكنت و در معانى و قمّى ره از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد بىنياز نمودن هر انسانى است بمعاش او و خوشنود نمودن او است بكسب بازوى خود و قمّى ره نقل فرموده كه شعرى نام ستارهاى است در آسمان كه آخر شب طلوع ميكند و قريش و قومى از عرب او را عبادت مينمودند و بنابراين تخصيص آن بذكر براى اثبات مخلوقيّت است كه با خالقيت منافات دارد و خداوند هلاك فرمود قوم عاد را كه از پيشينيان بودند و پيغمبر آنها هود بود و گفته شده جمعى از آنها در وقت هلاك آن قوم در مكّه بودند و بعدا ظاهر شدند و بعاد اخرى معروف گشتند و نيز هلاك فرمود قوم ثمود را كه پيغمبر آنها حضرت صالح بود و احدى از آنها يا از هر دو قوم را | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 96 | |||
خداوند در زمين باقى نگذارد و نيز هلاك فرمود قوم نوح عليه السّلام را كه قبل از آن دو قوم و ستمكارتر بخلق و طاغى و ياغىتر با خدا بودند چون آنحضرت را بسيار آزار مينمودند و نميگذاردند كسى نزد او برود و بقدرى او را ميزدند كه توانائى حركت برايش نمىماند و نيز خداوند ساقط فرمود اهل قراء لوط را كه زير و زبر شد وقتى جبرئيل آنرا بآسمان برد و سرنگون بزمين افكند پس احاطه نمود بر آن قراء عذاب الهى بطوريكه بوصف در نيايد و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از مؤتفكه بصره است بدليل آنكه امير المؤمنين عليه السّلام آنرا باين اسم خوانده و تكذيب زيادى از آن و اهلش فرموده و نقل فرموده كه تاكنون دو مرتبه زير و زبر شده و دفعه سوم در رجعت خواهد شد و خداوند بعد از ذكر اين قضايا اجمالا كه تفصيل آنها در سور سابقه گذشته است چون اينها الطافى بوده كه نسبت باهل ايمان شده ميفرمايد پس بكدام يك از نعم و الطاف پروردگارت اى بنده حقشناس شك مىآورى و از آن بتوحيد او پى نميبرى با آنكه همه دلالت بر آن دارد يا در كدام يك از اين ادلّه توحيد خدا مجادله مينمائيد چون اينها همه انتقامات الهيّه بوده كه از ستمكاران بر انبياء و اهل ايمان كشيده شده و موجب عبرت و انذار خلق گشته لذا بعدا ميفرمايد اين پيغمبر منذر هم يكى از آن انبياء و منذرين سابق است همان عذابها كه براى ستمكاران بآنها نازل شد بر اهل شرك و عناد مكّه مترقب است نزديك شد آن حادثه كه بايد نزديك شود يا اكنون نزديك شده نيست جز خدا كسى قادر بر دفع و رفع آن و قمّى ره نقل فرموده كه مراد قيامت است و جمعى از مفسرين هم بآن تفسير نمودهاند و هيچ نفسى نميتواند از شدائد و اهوال آن جلوگيرى نمايد و برطرف كند آنها را يا ظاهر سازد و برپا كند قيامترا و تأنيث كاشفه يا باعتبار نفس است كه مؤنّث مجازى است يا براى آنكه مصدر است مانند عاقبت و عافيت يعنى نيست براى آن از غير خدا كشفى و نزديكى قيامت باعتبار تحقّق وقوع آنست در آتيهاى كه دوام ندارد و بزودى تمام ميشود اينها بيانات مفسرين است ولى بنظر حقير مراد همان انتقامات الهى و عذابهاى دنيوى است كه بآنها واصل شد از قتل و اسارت و ذلّت و غيرها بقرينه آيات سابقه و اينكه اخيرا فرموده آيا از اين | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 97 | |||
خبر تعجّب ميكنيد از روى انكار و استهزاء مينمائيد از باب استكبار و گريه نميكنيد از فرط حزن و انزجار و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از آنحديث اخبار سابقه است و از آن معلوم ميشود كه اينخبر اخير هم از قبيل همان اخبار و از سنخ همان انذار است و محتمل است مراد از قيامت كه قمّى ره نقل فرموده قيامت صغرى باشد يعنى اجل شما نزديك شده و كسى جز خدا نميتواند از آن جلوگيرى نمايد و شما هنوز مشغول لهو و لعب يا غافل از ذكر خدا و در انكار و استكباريد پس روى نياز بدرگاه كارساز آوريد و سجده كنيد خدا را و بندگى و اطاعت نمائيد او را و دست از پرستش بتها برداريد تا مشمول رحمت الهى شويد و چون امر ظاهر در وجوب است در آخر اين سوره واجب است سجده نمودن چنانچه قبلا بيان شد و اللّه تعالى و اوليائه اعلم بمراده در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مداومت نمايد بر قرائت سوره النّجم در هر روز يا در هر شب به نيك نامى و محبوبيّت در ميان مردم زندگانى كند و آمرزيده از دنيا رود و الحمد للّه رب العالمين. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 98 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوجَينِ الذَّكَرَ وَ الأُنثي (45) مِن نُطفَةٍ إِذا تُمني (46) وَ أَنَّ عَلَيهِ النَّشأَةَ الأُخري (47) | |||
و محققا خداوند خلق فرمود جفت نر و ماده از يك نطفه زماني که ريخته ميشود در رحم يا در تخم. | |||
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوجَينِ در انسان و تمام حيوانات از قدرت كامله خود از يك نطفه در رحم يا در تخم خداوند نر و ماده قرار داده حتي در بسياري از اشجار مثل خرما و توت و غير اينها براي اينكه نسل آنها باقي باشد و دفع شهوات خود كنند و با يكديگر مأنوس شوند. | |||
مِن نُطفَةٍ إِذا تُمني تمني بمعني ريخته شده که علامت مني اينست که جهندگي دارد در جاي ديگر ميفرمايد: درباره انسان أَ لَم يَكُ نُطفَةً مِن مَنِيٍّ قيامت آيه 37، و ديگر از علائم آن خروج بشهوت است و مورث جنابت چه عمدي باشد يا قهري که دو چيز باعث جنابت ميشود يكي خروج مني چه در خواب و چه در بيداري و ديگر دخول عورة و لو بمقدار رأس حشفه در عورت چه در قبل و چه در دبر چه در مرد و چه در زن و چه در انسان و چه در حيوان، و در حكم مني است بلل مشتبه قبل از استبراء و طول مدّة. | |||
يكي از اصول دين تمام مليين عالم مسئله معاد است که نشئه اخري است | |||
جلد 16 - صفحه 342 | |||
و لو در خصوصيات آن اختلاف بسياري است و آن نشئه با اينکه نشئه اولي تفاوت زيادي دارد، اينکه نشئه دار فناء است و آن دار بقاء است، در اينکه نشئه توليد و تناسل است آن نشئه ندارد، اينکه نشئه دار عمل است و آن نشئه دار جزاء است، آن نشئه نه روز دارد و نه شب نه خورشيد نه ماه نه كواكب و نه سماوات بخلاف اينکه نشئه و غير اينها از تمايزات و انقلابات و كلمه. | |||
وَ أَنَّ عَلَيهِ النَّشأَةَ الأُخري دلالت دارد بر اينكه بمقتضاي حكمت بر خداوند متعال لازم است آن نشئه، زيرا اگر نباشد دستگاه خلقت عبث و لغو ميشود که ميفرمايد: أَ فَحَسِبتُم أَنَّما خَلَقناكُم عَبَثاً وَ أَنَّكُم إِلَينا لا تُرجَعُونَ مؤمنون آيه 117. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 45)- «و اوست که دو زوج نر و ماده را آفرید» (وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۷: | خط ۲۲۴: | ||
[[رده:نقش زوجیت انسان ها]][[رده:توحید در خالقیت]][[رده:نشانه هاى توحید ربوبى]][[رده:آثار اراده خدا]][[رده:نشانه هاى خالقیت خدا]][[رده:زوجیت موجودات]][[رده:منشأ زوجیت موجودات]] | [[رده:نقش زوجیت انسان ها]][[رده:توحید در خالقیت]][[رده:نشانه هاى توحید ربوبى]][[رده:آثار اراده خدا]][[رده:نشانه هاى خالقیت خدا]][[رده:زوجیت موجودات]][[رده:منشأ زوجیت موجودات]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النجم ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النجم ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 45 سوره نجم | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 45 سوره نجم,نجم 45,وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثَى,نقش زوجیت انسان ها,توحید در خالقیت,نشانه هاى توحید ربوبى,آثار اراده خدا,نشانه هاى خالقیت خدا,زوجیت موجودات,منشأ زوجیت موجودات,آیات قرآن سوره النجم | |||
|description=وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثَى | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۳۷
کپی متن آیه |
---|
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثَى |
ترجمه
النجم ٤٤ | آیه ٤٥ | النجم ٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الذَّکَرَ»: بدل (الزَّوْجَیْنِ) است.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى «45» مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى «46» وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى «47»
و همواست كه دو زوج نر و ماده را آفريد، از نطفهاى، آنگاه كه (در رحم) فروريخته شود. و بر اوست آفرينش ديگر (در قيامت).
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى (45)
6- از آنچه در صحف آن دو بزرگوار است:
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ: و بدرستى كه خداى خلق فرمود از انسان و ساير حيوانات دو صنف را، الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى: نر و ماده و مرد و زن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى (42) وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى (43) وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا (44) وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى (45) مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى (46)
وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى (47) وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى وَ أَقْنى (48) وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى (49) وَ أَنَّهُ أَهْلَكَ عاداً الْأُولى (50) وَ ثَمُودَ فَما أَبْقى (51)
وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغى (52) وَ الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوى (53) فَغَشَّاها ما غَشَّى (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَمارى (55) هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى (56)
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ (57) لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ كاشِفَةٌ (58) أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (59) وَ تَضْحَكُونَ وَ لا تَبْكُونَ (60) وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ (61)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا (62)
ترجمه
و بدرستيكه بسوى پروردگار تو است پايان هر امر
و بدرستيكه او خنداند و گرياند
و بدرستيكه او ميراند و زنده گرداند
و بدرستيكه او آفريد دو صنف حيوان را كه ذكور و اناث است
از نطفهاى وقتى كه مقدّر و ريخته ميشود
و بدرستيكه بر او است آفريدن ديگر
و بدرستيكه او توانگر ساخت و سرمايه داد
و بدرستيكه او پروردگار ستاره شعرى است
و بدرستيكه او هلاك نمود قوم عاد نخستين را
و ثمود را پس باقى نگذارد
و قوم نوح را پيشتر همانا آنها بودند ستمكارتر و سركشتر
و سرزمين زير و زبر شده را سرنگون ساخت
پس فرا گرفت آنرا آنچه فرا گرفت
پس بكدام نعمت پروردگارت شك ميآورى
اين بيم دهندهايست از بيم دهندگان پيشين
نزديك شد نزديك شونده
نيست مر آنرا جز خدا ظاهر سازندهاى
آيا پس از اين سخن تعجّب ميكنيد
و مىخنديد و نمىگرييد
و شما مشغول بلهو و لعبيد
پس سجده كنيد مر خدايرا و بندگى كنيد او را.
تفسير
خداوند متعال در آيات سابقه چند جمله از صحف موسى و ابراهيم
جلد 5 صفحه 95
عليهما السلام نقل فرموده بود و در اين آيات متعرّض بقيّه مطالب آن دو كتاب آسمانى شده ميفرمايد و آنكه بسوى پروردگار عالم است بازگشت تمام امور از فصل خصومات و جزاى اعمال و غيرها و در روايات ائمه اطهار بانتهاء تكلّم و حسن سكوت وقتى منجرّ بگفتگو در ذات خدا شود تفسير شده و موجبات سرور و حزن بندگانرا خداوند فراهم ميفرمايد پس او ميخنداند و ميگرياند و قمّى ره نقل فرموده كه خدا آسمانرا ميگرياند بباران و زمين را ميخنداند بگل و گياه و خداوند ميميراند بندگانرا در دنيا برسيدن اجل مقدّر و زنده ميكند آنها را در قبر و قيامت براى مجازات اعمالشان و خداوند خلق فرموده انسان و حيوان را دو صنف ذكور و اناث نر و ماده از نطفه و منى مرد و زن وقتى كه از محلّ خود خارج و ريخته شود در رحم زن و قرار گيرد در آن و بعضى تمنى را بتقدير تفسير نمودهاند و بنابراين شايد مراد تبديل صورت آن از خون و تغيير رنگ آن بسفيدى باشد در مسير خود از اصلاب آباء بأرحام امّهات چنانچه در نقل قمّى ره اشاره بآن شده است و بر خدا است كه خلق ديگرى بفرمايد و مردم را در وقت معيّنى زنده فرمايد و داد مظلوم را از ظالم بستاند چون وسائل ظلم را بظالم داده و وسائل دفاع را بمظلوم نداده و وعده انتقام را باو و پاداش اعمال خوب و بد بندگانرا بآنها داده و بايد بوعده خود وفا كند و او بىنياز فرموده است مردم را باداره معاش آنها و زائد بر آن از اموال براى مزيد نعمت و مكنت و در معانى و قمّى ره از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد بىنياز نمودن هر انسانى است بمعاش او و خوشنود نمودن او است بكسب بازوى خود و قمّى ره نقل فرموده كه شعرى نام ستارهاى است در آسمان كه آخر شب طلوع ميكند و قريش و قومى از عرب او را عبادت مينمودند و بنابراين تخصيص آن بذكر براى اثبات مخلوقيّت است كه با خالقيت منافات دارد و خداوند هلاك فرمود قوم عاد را كه از پيشينيان بودند و پيغمبر آنها هود بود و گفته شده جمعى از آنها در وقت هلاك آن قوم در مكّه بودند و بعدا ظاهر شدند و بعاد اخرى معروف گشتند و نيز هلاك فرمود قوم ثمود را كه پيغمبر آنها حضرت صالح بود و احدى از آنها يا از هر دو قوم را
جلد 5 صفحه 96
خداوند در زمين باقى نگذارد و نيز هلاك فرمود قوم نوح عليه السّلام را كه قبل از آن دو قوم و ستمكارتر بخلق و طاغى و ياغىتر با خدا بودند چون آنحضرت را بسيار آزار مينمودند و نميگذاردند كسى نزد او برود و بقدرى او را ميزدند كه توانائى حركت برايش نمىماند و نيز خداوند ساقط فرمود اهل قراء لوط را كه زير و زبر شد وقتى جبرئيل آنرا بآسمان برد و سرنگون بزمين افكند پس احاطه نمود بر آن قراء عذاب الهى بطوريكه بوصف در نيايد و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از مؤتفكه بصره است بدليل آنكه امير المؤمنين عليه السّلام آنرا باين اسم خوانده و تكذيب زيادى از آن و اهلش فرموده و نقل فرموده كه تاكنون دو مرتبه زير و زبر شده و دفعه سوم در رجعت خواهد شد و خداوند بعد از ذكر اين قضايا اجمالا كه تفصيل آنها در سور سابقه گذشته است چون اينها الطافى بوده كه نسبت باهل ايمان شده ميفرمايد پس بكدام يك از نعم و الطاف پروردگارت اى بنده حقشناس شك مىآورى و از آن بتوحيد او پى نميبرى با آنكه همه دلالت بر آن دارد يا در كدام يك از اين ادلّه توحيد خدا مجادله مينمائيد چون اينها همه انتقامات الهيّه بوده كه از ستمكاران بر انبياء و اهل ايمان كشيده شده و موجب عبرت و انذار خلق گشته لذا بعدا ميفرمايد اين پيغمبر منذر هم يكى از آن انبياء و منذرين سابق است همان عذابها كه براى ستمكاران بآنها نازل شد بر اهل شرك و عناد مكّه مترقب است نزديك شد آن حادثه كه بايد نزديك شود يا اكنون نزديك شده نيست جز خدا كسى قادر بر دفع و رفع آن و قمّى ره نقل فرموده كه مراد قيامت است و جمعى از مفسرين هم بآن تفسير نمودهاند و هيچ نفسى نميتواند از شدائد و اهوال آن جلوگيرى نمايد و برطرف كند آنها را يا ظاهر سازد و برپا كند قيامترا و تأنيث كاشفه يا باعتبار نفس است كه مؤنّث مجازى است يا براى آنكه مصدر است مانند عاقبت و عافيت يعنى نيست براى آن از غير خدا كشفى و نزديكى قيامت باعتبار تحقّق وقوع آنست در آتيهاى كه دوام ندارد و بزودى تمام ميشود اينها بيانات مفسرين است ولى بنظر حقير مراد همان انتقامات الهى و عذابهاى دنيوى است كه بآنها واصل شد از قتل و اسارت و ذلّت و غيرها بقرينه آيات سابقه و اينكه اخيرا فرموده آيا از اين
جلد 5 صفحه 97
خبر تعجّب ميكنيد از روى انكار و استهزاء مينمائيد از باب استكبار و گريه نميكنيد از فرط حزن و انزجار و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از آنحديث اخبار سابقه است و از آن معلوم ميشود كه اينخبر اخير هم از قبيل همان اخبار و از سنخ همان انذار است و محتمل است مراد از قيامت كه قمّى ره نقل فرموده قيامت صغرى باشد يعنى اجل شما نزديك شده و كسى جز خدا نميتواند از آن جلوگيرى نمايد و شما هنوز مشغول لهو و لعب يا غافل از ذكر خدا و در انكار و استكباريد پس روى نياز بدرگاه كارساز آوريد و سجده كنيد خدا را و بندگى و اطاعت نمائيد او را و دست از پرستش بتها برداريد تا مشمول رحمت الهى شويد و چون امر ظاهر در وجوب است در آخر اين سوره واجب است سجده نمودن چنانچه قبلا بيان شد و اللّه تعالى و اوليائه اعلم بمراده در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مداومت نمايد بر قرائت سوره النّجم در هر روز يا در هر شب به نيك نامى و محبوبيّت در ميان مردم زندگانى كند و آمرزيده از دنيا رود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 98
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوجَينِ الذَّكَرَ وَ الأُنثي (45) مِن نُطفَةٍ إِذا تُمني (46) وَ أَنَّ عَلَيهِ النَّشأَةَ الأُخري (47)
و محققا خداوند خلق فرمود جفت نر و ماده از يك نطفه زماني که ريخته ميشود در رحم يا در تخم.
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوجَينِ در انسان و تمام حيوانات از قدرت كامله خود از يك نطفه در رحم يا در تخم خداوند نر و ماده قرار داده حتي در بسياري از اشجار مثل خرما و توت و غير اينها براي اينكه نسل آنها باقي باشد و دفع شهوات خود كنند و با يكديگر مأنوس شوند.
مِن نُطفَةٍ إِذا تُمني تمني بمعني ريخته شده که علامت مني اينست که جهندگي دارد در جاي ديگر ميفرمايد: درباره انسان أَ لَم يَكُ نُطفَةً مِن مَنِيٍّ قيامت آيه 37، و ديگر از علائم آن خروج بشهوت است و مورث جنابت چه عمدي باشد يا قهري که دو چيز باعث جنابت ميشود يكي خروج مني چه در خواب و چه در بيداري و ديگر دخول عورة و لو بمقدار رأس حشفه در عورت چه در قبل و چه در دبر چه در مرد و چه در زن و چه در انسان و چه در حيوان، و در حكم مني است بلل مشتبه قبل از استبراء و طول مدّة.
يكي از اصول دين تمام مليين عالم مسئله معاد است که نشئه اخري است
جلد 16 - صفحه 342
و لو در خصوصيات آن اختلاف بسياري است و آن نشئه با اينکه نشئه اولي تفاوت زيادي دارد، اينکه نشئه دار فناء است و آن دار بقاء است، در اينکه نشئه توليد و تناسل است آن نشئه ندارد، اينکه نشئه دار عمل است و آن نشئه دار جزاء است، آن نشئه نه روز دارد و نه شب نه خورشيد نه ماه نه كواكب و نه سماوات بخلاف اينکه نشئه و غير اينها از تمايزات و انقلابات و كلمه.
وَ أَنَّ عَلَيهِ النَّشأَةَ الأُخري دلالت دارد بر اينكه بمقتضاي حكمت بر خداوند متعال لازم است آن نشئه، زيرا اگر نباشد دستگاه خلقت عبث و لغو ميشود که ميفرمايد: أَ فَحَسِبتُم أَنَّما خَلَقناكُم عَبَثاً وَ أَنَّكُم إِلَينا لا تُرجَعُونَ مؤمنون آيه 117.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 45)- «و اوست که دو زوج نر و ماده را آفرید» (وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی).
نکات آیه
۱ - قانون «زوجیت» در نظام طبیعت، پدید آمده به اراده یگانه خداوند (و أنّه خلق الزوجین)
۲ - نظام «زوجیت» در حیات بشر، نمودى از ربوبیت یگانه خداوند (و أنّ إلى ربّک المنتهى ... و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثى) از ارتباط بین این آیه و آیه «و أنّ إلى ربّک ...»، مطلب بالا استفاده مى شود.
۳ - زوجیت (مردى و زنى) در میان بشر، داراى اهمیت و زمینه ساز پى بردن به خالقیت یگانه خداوند (و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثى) از این که خداوند، مسأله زوجیت را به انسان تذکر داده و وحدت خالق رادر این زمینه یادآورى نموده است; مطلب بالا استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- انسان: نقش زوجیت انسان ها ۳
- توحید: توحید در خالقیت ۳; نشانه هاى توحید ربوبى ۲
- خدا: آثار اراده خدا ۱; نشانه هاى خالقیت خدا ۳
- موجودات: زوجیت موجودات ۲; منشأ زوجیت موجودات ۱
منابع