فاطر ١٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِن|إِنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يَشَأ|يَشَأْ]] [[کلمه غیر ربط::يَشَأ| ]] [[شامل این ریشه::شى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::شى‌ء| ]][[شامل این کلمه::يُذْهِبْکُم|يُذْهِبْکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُذْهِبْکُم| ]] [[شامل این ریشه::ذهب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ذهب‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يَأْت|يَأْتِ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَأْت| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این کلمه::بِخَلْق|بِخَلْقٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِخَلْق| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::خلق‌| ]][[ریشه غیر ربط::خلق‌| ]][[شامل این کلمه::جَدِيد|جَدِيدٍ]] [[کلمه غیر ربط::جَدِيد| ]] [[شامل این ریشه::جدد| ]][[ریشه غیر ربط::جدد| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِن|إِنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يَشَأ|يَشَأْ]] [[کلمه غیر ربط::يَشَأ| ]] [[شامل این ریشه::شى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::شى‌ء| ]][[شامل این کلمه::يُذْهِبْکُم|يُذْهِبْکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُذْهِبْکُم| ]] [[شامل این ریشه::ذهب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ذهب‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يَأْت|يَأْتِ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَأْت| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این کلمه::بِخَلْق|بِخَلْقٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِخَلْق| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::خلق‌| ]][[ریشه غیر ربط::خلق‌| ]][[شامل این کلمه::جَدِيد|جَدِيدٍ]] [[کلمه غیر ربط::جَدِيد| ]] [[شامل این ریشه::جدد| ]][[ریشه غیر ربط::جدد| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْکُمْ‌ وَ يَأْتِ‌ بِخَلْقٍ‌ جَدِيدٍ
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=اگر بخواهد شما را می‌بَرد و خلقی نوین (بر سر کار) می‌آورد.
|-|صادقی تهرانی=اگر بخواهد شما را می‌بَرد و خلقی نوین (بر سر کار) می‌آورد.
|-|معزی=اگر خواهد ببرد شما را و بیارد آفرینشی نوین‌
|-|معزی=اگر خواهد ببرد شما را و بیارد آفرینشی نوین‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">If He wills, He can do away with you, and produce a new creation.</div>
{{آيه | سوره = سوره فاطر | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::16|١٦]] | قبلی = فاطر ١٥ | بعدی = فاطر ١٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/035016.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/035016.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره فاطر | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::16|١٦]] | قبلی = فاطر ١٥ | بعدی = فاطر ١٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«یُذْهِبْکُمْ ...»: (نگا: انعام / .
«یُذْهِبْکُمْ ...»: (نگا: انعام / .
خط ۳۱: خط ۳۹:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link32 | آيات ۱۵ - ۲۶ سوره فاطر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link32 | آيات ۱۵ - ۲۶ سوره فاطر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link33 | توضيح اينكه فقر و نياز منحصر در انسان و غنا و بى نيازى منحصر در خداى تعالىاست انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنى الحميد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link33 | توضيح آیه: «أنتُمُ الفُقَراءُ إلَى اللهِ وَ اللهُ هُوَ الغَنِىُّ الحَمِيد»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link34 | پاسخ به اين اشكال كه چرا فقر در آيه منحصر به مردم شده است :]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link35 | معناى آيه: «وَ لا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزرَ أُخرَى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link35 | معناى آيه : ولا تزروازرة وزراخرى ...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link36 | تمثيل هايى براى بيان حال و اعمال مؤمن و كافر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link36 | تمثيل هايى براى بيان حال و اعمال مؤ من و كافر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link37 | سخنى پيرامون عموم انذار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link37 | سخنى پيرامون عموم انذار و اينكه هيچ امتى كه در آن پيغمبرى ظهور نكرده باشد نبوده است وان من امة الاخلافيها نذير]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link38 | بحث روایتی: (رواياتى در ذيل آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link38 | رواياتى در ذيل جمله : و لا تزروازرة وزراخرى و آيه : و ما انت بمسمع من فى القبور]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۸#link88 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۸#link88 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ «16»
اگر بخواهد شما را مى‌برد و آفريده‌ى جديدى مى‌آورد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ «16»
بعد از آن در بيان قهاريت و سطوت ذاتى فرمايد:
إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ‌: اگر خواهد خدا، ببرد شما را از روى زمين، يعنى همه شما را هلاك كند، وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ: و بياورد آفريدن نو و تازه، يعنى قومى ديگر را كه فرمانبردارتر باشند، يا ظاهر كند گروهى ديگر را كه كسى نديده و نشنيده باشد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ «15» إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ «16» وَ ما ذلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ «17» وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‌ وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى‌ حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْ‌ءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى‌ إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ «18» وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ «19»
وَ لا الظُّلُماتُ وَ لا النُّورُ «20» وَ لا الظِّلُّ وَ لا الْحَرُورُ «21» وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ «22» إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذِيرٌ «23» إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيها نَذِيرٌ «24»
وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتابِ الْمُنِيرِ «25» ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «26»
ترجمه‌
اى مردمان شما محتاجان بسوى خدائيد و خداوند او بى‌نياز ستوده است‌
اگر بخواهد ميبرد شما را و ميآورد خلقى نو پديد
و نيست اين بر خدا دشوار
و برنميدارد شخص گناهكارى گناه ديگرى را و اگر بخواند شخص گرانبار براى برداشتن بارش برداشته نشود از آن چيزى اگر چه باشد صاحب قرابت جز اين نيست كه بيم ميدهى آنانرا كه ميترسند از پروردگارشان با پنهان بودن و برپا دارند نماز را و هر كه پاكيزه شد پس جز اين نيست كه پاكيزه ميشود براى خودش و بسوى خدا است بازگشت‌
و يكسان نيستند نابينا و بينا
و نه تاريكيها و نه روشنائى‌
و نه سايه خنك و نه باد بسيار گرم‌
و يكسان نيستند زندگان و نه مردگان همانا خدا مى‌شنواند آنانرا كه ميخواهد و نيستى تو شنواننده آنها را كه در قبرهايند
نيستى تو مگر بيم‌دهنده‌
همانا ما فرستاديم تو را بدين حقّ با آنكه مژده دهنده و بيم دهنده‌اى و نيست هيچ جماعتى مگر آنكه گذشت در ميان آنها بيم‌دهنده‌ئى‌
اگر تكذيب ميكنند تو را پس بتحقيق تكذيب كردند آنانكه بودند پيش از آنها آمد آنها را پيغمبرانشان با دليلهاى روشن و با صحف آسمانى و با كتاب روشن‌كننده‌
پس گرفتم آنانرا كه كافر شدند پس چگونه بود ناپسند داشتن من.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان بى‌فائده بودن عبادت بتها بيان فرموده احتياج مردم را در وجود و بقاء و خوراك و پوشاك و سعادت در دنيا و آخرت و همه‌
----
جلد 4 صفحه 383
چيز بخدا و بى‌نياز بودن خود را از هر جهت از آنها و استحقاق او براى ستايش و پرستش تا كسى تصوّر نكند كه منع او از عبادت بتها و بعث آنها بر عبادت و اطاعت خود براى نفعى است كه از اعمال آنها باو ميرسد و بدانند براى مصلحت خودشان است و اگر خدا بخواهد ميتواند همه مردم را در يك آن نيست و نابود كند و مردم ديگرى را بوجود آورد كه فقط عبادت و اطاعت او را نمايند و اين براى خدا مشكل نيست بلكه خيلى آسان است و پس از آن بيان فرموده است عدالت خود را باين تقريب كه برنميدارد هيچ نفس گناهكارى گناه ديگرى را اگرچه موجب گمراهى او شده باشد چون در اينصورت خودش گناه كرده كه موجب گمراهى غير شده مربوط بگناه غير نيست آن بجاى خود محفوظ است و اگر بخواند نفسيكه سنگين شده از بار گناه كسيرا براى برداشتن قدرى از بار گناه خود بعنوان كمك نمودن برداشته نشود بوسيله آنكس از أنبار چيزى اگرچه آنكس از اقارب و ارحام خواننده باشد و خطاب فرموده به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم كه از ايمان نياوردن اينقوم عنود ملول مباش چون انذار و تخويف تو از معاصى فقط در كسانى مؤثّر است كه از خداى پنهان از انظار ميترسند و نمازى كه اهمّ عبادات است بجا ميآورند نه كسانيكه اصلا اعتقاد بمبدء و معاد ندارند و كسيكه عبادت و اطاعت خدا را كه موجب تزكيه و تطهير نفس از پليديهاى معاصى است بنمايد بر نفع خود كار كرده و بازگشت همه بمحضر عدل الهى است و جزاى اعمال بد و خوب را كاملا بصاحبانش ميرساند و مساوى نيست كافر كه كور است با مؤمن كه بينا است و باطل كه ظلمات عقائد فاسده و آراء گوناگون كاسده است با حق كه يكى است و نور و روشنائى است و بهشت كه مانند سايه معتدل است با جهنّم كه مانند باد گرم سوزان است و كلمه لا فيضى ره فرموده براى تأكيد نفى استواء است و تكرار آن در دو طرف براى زيادتى تأكيد است و بنظر حقير كلمه لا در صدر دو جمله اخيره براى نفى استواء است كه معمولا در كلام عرب بعد از حرف عطف آورده ميشود و ميگويند براى تأكيد معناى نفى است و تكرار آن در وسط براى اشاره ببودن حق و بهشت از لوازم و توابع ايمان و بودن باطل و جهنم از لوازم و توابع كفر است چون گوينده چنانچه دو جمله اخيره را بر اولى عطف نموده مفردات آندو را هم عطف بما سبق‌
----
جلد 4 صفحه 384
كرده است و اين نكته دقيقى است كه بايد بذوق ادراك شود و براى اين است كه لا در وسط جمله اولى آورده نشده اگر چه محتمل است براى قرب بنفى محتاج بتأكيد نشده باشد و بعدا فعل را مكرّر فرموده براى عدول بمثال ديگرى براى مؤمن و كافر و فرموده و مساوى نيستند اهل ايمان كه زنده دلانند بعلم و معرفت با كفاريكه مانند مردگانند در بى‌ادراكى و بى‌حسّى و براى تأكيد اينمعنى فرموده كه تو نميتوانى بحول و قوّه خودت مطلب حقّى را بمردگانى كه در قبرستان جاى دارند بفهمانى مگر آنكه خدا بخواهد و خدا نخواسته جز آنكه ابلاغ نمائى تو بآنها وعده عذاب الهى را براى اتمام حجّت چون اگر خدا خواسته بود زنگ غفلت را از دل آنها ميزدود و توفيق تحصيل علم و معرفت بآنها عطا ميفرمود كه اصرار بر كفر نداشته باشند و براى دفع توهّم اختصاص منصب نبوّت بانذار و تصريح بآنكه حصر اضافى بوده در مقابل اسماع كه بمعناى افهام ميباشد فرموده است ما تو را فرستاديم براى نشر دين حقّ اسلام كه بشارت دهى مردم را ببهشت در صورت ايمان و بترسانى از جهنّم در صورت كفر و هيچ يك از امم سابقه و اهل اعصار گذشته نبودند مگر آنكه آمد و گذشت در ميان آنها پيغمبرى يا امامى كه بيم ميداد آنها را از خدا و اين دليل است بر آنكه در هيچ عصر و زمان زمين خالى از حجّت نبوده و نخواهد بود چنانچه اماميّه قائلند و قمّى ره نقل فرموده و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله از دنيا نرفت مگر آنكه مبعوث فرمود براى مردم نذيرى و كسيكه منكر اين معنى شود لازمه‌اش آنستكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم تضييع نموده باشد امّت خود را كه در اصلاب مردانند گفته شد قرآن كفايت آنها را نميكند فرمود چرا اگر يافت شود براى آن مفسّرى گفته شد پيغمبر صلى اللّه عليه و اله تفسير نفرموده است آنرا فرمود چرا تفسير فرمود آنرا براى يكمرد و تفسير فرمود شأن او را براى امّت و او على ابن ابى طالب عليه السّلام بود و از اينجا معلوم ميشود كه تفسير قرآن مخصوص بخاندان عصمت و طهارت است و هر چه از غير ايشان صادر شود خالى از اعتبار بلكه باطل است چنانچه در روايات معتبره تصريح بآن شده و در خاتمه براى تسليت خاطر پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرموده كه تكذيب كفّار اختصاص بتو ندارد اگر اينها تو را تكذيب ميكنند ملول مباش پيشينيان اينها هم پيغمبران خودشان را كه با معجزات‌
----
جلد 4 صفحه 385
و نوشته‌هاى آسمانى در الواح و كتاب مبيّن حلال و حرام آمدند نزد آنها تكذيب نمودند و من آنها را بجرمشان گرفتم و بعذابهاى گوناگون نابود نمودم و براى تو نقل كردم شرح حالشانرا پس آيا چگونه بود نمايش خشم و انكار من گفتار و كردار آنها را و در مجمع فرموده زبور ثابت‌تر است در كتابت از كتاب چون آن كنده شده است مانند كندن سنگ و محتمل است زبر بر دفاتر كوچكتر از كتاب اطلاق شود لذا بعد از آن كتاب منير كه بمعناى مبيّن و مفصّل حقايق است ذكر شده و ممكن است زبر اشاره بصحف ابراهيم و زبور داود عليهما السلام باشد و كتاب منير اشاره بتورية و انجيل و اللّه اعلم‌
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِن‌ يَشَأ يُذهِبكُم‌ وَ يَأت‌ِ بِخَلق‌ٍ جَدِيدٍ «16»
‌اگر‌ بخواهد ‌شما‌ ‌را‌ ميبرد و ميآورد يك‌ دسته‌ مخلوقات‌ تازه‌اي‌.
نظر كنيد بامم‌ سالفه‌ قوم‌ نوح‌ عاد ثمود قوم‌ لوط قوم‌ شعيب‌ فرعونيان‌ و امثال‌ ‌آنها‌ بكلي‌ ‌از‌ ‌بين‌ رفتند و ديگران‌ جايگير ‌آنها‌ شدند.
ايكه‌ ‌در‌ پشت‌ زميني‌ همه‌ وقت‌ ‌آن‌ تو نيست‌ ||  ديگران‌ ‌در‌ رحم‌ مادر و پشت‌ پدرند
بلكه‌ ‌اينکه‌ چهار روزي‌ ‌که‌ زيست‌ كرده‌ايد تصدق‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ نسل‌ ‌شما‌ بوجود ميآيند و ‌لو‌ ‌به‌ هفتاد واسطه‌ والا ‌اگر‌ ‌در‌ نسل‌ ‌شما‌ مؤمني‌ نباشد ‌اينکه‌ چهار روز ‌را‌ ‌هم‌ مهلت‌ نداريد.
جلد 15 - صفحه 19
إِن‌ يَشَأ يُذهِبكُم‌ مشيت‌ الهي‌ تابع‌ اراده ‌او‌ ‌است‌ و اراده‌ تابع‌ حكمت‌ و صلاح‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ مصلحت‌ اقتضاء كند و اراده‌ نمايد و مشيت‌ ‌او‌ تعلق‌ بگيرد تمام‌ ‌شما‌ مشركين‌ و كفار ‌را‌ هلاك‌ ميفرمايد.
وَ يَأت‌ِ بِخَلق‌ٍ جَدِيدٍ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ پرستش‌ كنند و اطاعت‌ نمايند و ايمان‌ آورند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 16)- در این آیه برای تأکید همین فقر و نیاز انسانها به او می‌فرماید: «اگر بخواهد شما را می‌برد و خلق جدیدی را می‌آورد» (إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ). او نه نیازی به طاعت شما دارد و نه بیمی از گناهانتان.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۶۸: خط ۱۹۲:
[[رده:جایگزینى اقوام]][[رده:منشأ حیات]][[رده:حاکمیت قدرت خدا]][[رده:خالقیت خدا]][[رده:قدرت خدا]][[رده:نشانه هاى بى نیازى خدا]][[رده:منشأ مرگ]]
[[رده:جایگزینى اقوام]][[رده:منشأ حیات]][[رده:حاکمیت قدرت خدا]][[رده:خالقیت خدا]][[رده:قدرت خدا]][[رده:نشانه هاى بى نیازى خدا]][[رده:منشأ مرگ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره فاطر ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره فاطر ]]
{{#seo:
|title=آیه 16 سوره فاطر
|title_mode=replace
|keywords=آیه 16 سوره فاطر,فاطر 16,إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْکُمْ‌ وَ يَأْتِ‌ بِخَلْقٍ‌ جَدِيدٍ,جایگزینى اقوام,منشأ حیات,حاکمیت قدرت خدا,خالقیت خدا,قدرت خدا,نشانه هاى بى نیازى خدا,منشأ مرگ,آیات قرآن سوره فاطر
|description=إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْکُمْ‌ وَ يَأْتِ‌ بِخَلْقٍ‌ جَدِيدٍ
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۳۶

کپی متن آیه
إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْکُمْ‌ وَ يَأْتِ‌ بِخَلْقٍ‌ جَدِيدٍ

ترجمه

اگر بخواهد شما را می‌برد و خلق جدیدی می‌آورد؛

|اگر بخواهد، شما را مى‌برد و خلق جديدى مى‌آورد
و اگر بخواهد شما را مى‌بَرد و خلقى نو [بر سر كار] مى‌آورد.
اگر بخواهد همه شما را به دیار عدم فرستد و خلقی از نو به عرصه وجود آرد.
اگر بخواهید شما را از بین می برد و آفریده تازه ای می آورد.
اگر بخواهد، شما را از ميان مى‌برد و مردمى تازه مى‌آورد.
اگر بخواهد شما را [از میان‌] می‌برد، و آفریدگان جدیدی به میان می‌آورد
اگر خواهد، شما را ببرد و آفريده‌اى نو بيارد.
اگر بخواهد شما را از میان برمی‌دارد، و مردمان دیگری را جایگزین شما می‌سازد.
اگر بخواهد شما را می‌بَرد و خلقی نوین (بر سر کار) می‌آورد.
اگر خواهد ببرد شما را و بیارد آفرینشی نوین‌

If He wills, He can do away with you, and produce a new creation.
ترتیل:
ترجمه:
فاطر ١٥ آیه ١٦ فاطر ١٧
سوره : سوره فاطر
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یُذْهِبْکُمْ ...»: (نگا: انعام / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ «16»

اگر بخواهد شما را مى‌برد و آفريده‌ى جديدى مى‌آورد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ «16»

بعد از آن در بيان قهاريت و سطوت ذاتى فرمايد:

إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ‌: اگر خواهد خدا، ببرد شما را از روى زمين، يعنى همه شما را هلاك كند، وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ: و بياورد آفريدن نو و تازه، يعنى قومى ديگر را كه فرمانبردارتر باشند، يا ظاهر كند گروهى ديگر را كه كسى نديده و نشنيده باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ «15» إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ «16» وَ ما ذلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ «17» وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‌ وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى‌ حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْ‌ءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى‌ إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ «18» وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ «19»

وَ لا الظُّلُماتُ وَ لا النُّورُ «20» وَ لا الظِّلُّ وَ لا الْحَرُورُ «21» وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ «22» إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذِيرٌ «23» إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيها نَذِيرٌ «24»

وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتابِ الْمُنِيرِ «25» ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «26»

ترجمه‌

اى مردمان شما محتاجان بسوى خدائيد و خداوند او بى‌نياز ستوده است‌

اگر بخواهد ميبرد شما را و ميآورد خلقى نو پديد

و نيست اين بر خدا دشوار

و برنميدارد شخص گناهكارى گناه ديگرى را و اگر بخواند شخص گرانبار براى برداشتن بارش برداشته نشود از آن چيزى اگر چه باشد صاحب قرابت جز اين نيست كه بيم ميدهى آنانرا كه ميترسند از پروردگارشان با پنهان بودن و برپا دارند نماز را و هر كه پاكيزه شد پس جز اين نيست كه پاكيزه ميشود براى خودش و بسوى خدا است بازگشت‌

و يكسان نيستند نابينا و بينا

و نه تاريكيها و نه روشنائى‌

و نه سايه خنك و نه باد بسيار گرم‌

و يكسان نيستند زندگان و نه مردگان همانا خدا مى‌شنواند آنانرا كه ميخواهد و نيستى تو شنواننده آنها را كه در قبرهايند

نيستى تو مگر بيم‌دهنده‌

همانا ما فرستاديم تو را بدين حقّ با آنكه مژده دهنده و بيم دهنده‌اى و نيست هيچ جماعتى مگر آنكه گذشت در ميان آنها بيم‌دهنده‌ئى‌

اگر تكذيب ميكنند تو را پس بتحقيق تكذيب كردند آنانكه بودند پيش از آنها آمد آنها را پيغمبرانشان با دليلهاى روشن و با صحف آسمانى و با كتاب روشن‌كننده‌

پس گرفتم آنانرا كه كافر شدند پس چگونه بود ناپسند داشتن من.

تفسير

خداوند متعال بعد از بيان بى‌فائده بودن عبادت بتها بيان فرموده احتياج مردم را در وجود و بقاء و خوراك و پوشاك و سعادت در دنيا و آخرت و همه‌


جلد 4 صفحه 383

چيز بخدا و بى‌نياز بودن خود را از هر جهت از آنها و استحقاق او براى ستايش و پرستش تا كسى تصوّر نكند كه منع او از عبادت بتها و بعث آنها بر عبادت و اطاعت خود براى نفعى است كه از اعمال آنها باو ميرسد و بدانند براى مصلحت خودشان است و اگر خدا بخواهد ميتواند همه مردم را در يك آن نيست و نابود كند و مردم ديگرى را بوجود آورد كه فقط عبادت و اطاعت او را نمايند و اين براى خدا مشكل نيست بلكه خيلى آسان است و پس از آن بيان فرموده است عدالت خود را باين تقريب كه برنميدارد هيچ نفس گناهكارى گناه ديگرى را اگرچه موجب گمراهى او شده باشد چون در اينصورت خودش گناه كرده كه موجب گمراهى غير شده مربوط بگناه غير نيست آن بجاى خود محفوظ است و اگر بخواند نفسيكه سنگين شده از بار گناه كسيرا براى برداشتن قدرى از بار گناه خود بعنوان كمك نمودن برداشته نشود بوسيله آنكس از أنبار چيزى اگرچه آنكس از اقارب و ارحام خواننده باشد و خطاب فرموده به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم كه از ايمان نياوردن اينقوم عنود ملول مباش چون انذار و تخويف تو از معاصى فقط در كسانى مؤثّر است كه از خداى پنهان از انظار ميترسند و نمازى كه اهمّ عبادات است بجا ميآورند نه كسانيكه اصلا اعتقاد بمبدء و معاد ندارند و كسيكه عبادت و اطاعت خدا را كه موجب تزكيه و تطهير نفس از پليديهاى معاصى است بنمايد بر نفع خود كار كرده و بازگشت همه بمحضر عدل الهى است و جزاى اعمال بد و خوب را كاملا بصاحبانش ميرساند و مساوى نيست كافر كه كور است با مؤمن كه بينا است و باطل كه ظلمات عقائد فاسده و آراء گوناگون كاسده است با حق كه يكى است و نور و روشنائى است و بهشت كه مانند سايه معتدل است با جهنّم كه مانند باد گرم سوزان است و كلمه لا فيضى ره فرموده براى تأكيد نفى استواء است و تكرار آن در دو طرف براى زيادتى تأكيد است و بنظر حقير كلمه لا در صدر دو جمله اخيره براى نفى استواء است كه معمولا در كلام عرب بعد از حرف عطف آورده ميشود و ميگويند براى تأكيد معناى نفى است و تكرار آن در وسط براى اشاره ببودن حق و بهشت از لوازم و توابع ايمان و بودن باطل و جهنم از لوازم و توابع كفر است چون گوينده چنانچه دو جمله اخيره را بر اولى عطف نموده مفردات آندو را هم عطف بما سبق‌


جلد 4 صفحه 384

كرده است و اين نكته دقيقى است كه بايد بذوق ادراك شود و براى اين است كه لا در وسط جمله اولى آورده نشده اگر چه محتمل است براى قرب بنفى محتاج بتأكيد نشده باشد و بعدا فعل را مكرّر فرموده براى عدول بمثال ديگرى براى مؤمن و كافر و فرموده و مساوى نيستند اهل ايمان كه زنده دلانند بعلم و معرفت با كفاريكه مانند مردگانند در بى‌ادراكى و بى‌حسّى و براى تأكيد اينمعنى فرموده كه تو نميتوانى بحول و قوّه خودت مطلب حقّى را بمردگانى كه در قبرستان جاى دارند بفهمانى مگر آنكه خدا بخواهد و خدا نخواسته جز آنكه ابلاغ نمائى تو بآنها وعده عذاب الهى را براى اتمام حجّت چون اگر خدا خواسته بود زنگ غفلت را از دل آنها ميزدود و توفيق تحصيل علم و معرفت بآنها عطا ميفرمود كه اصرار بر كفر نداشته باشند و براى دفع توهّم اختصاص منصب نبوّت بانذار و تصريح بآنكه حصر اضافى بوده در مقابل اسماع كه بمعناى افهام ميباشد فرموده است ما تو را فرستاديم براى نشر دين حقّ اسلام كه بشارت دهى مردم را ببهشت در صورت ايمان و بترسانى از جهنّم در صورت كفر و هيچ يك از امم سابقه و اهل اعصار گذشته نبودند مگر آنكه آمد و گذشت در ميان آنها پيغمبرى يا امامى كه بيم ميداد آنها را از خدا و اين دليل است بر آنكه در هيچ عصر و زمان زمين خالى از حجّت نبوده و نخواهد بود چنانچه اماميّه قائلند و قمّى ره نقل فرموده و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله از دنيا نرفت مگر آنكه مبعوث فرمود براى مردم نذيرى و كسيكه منكر اين معنى شود لازمه‌اش آنستكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم تضييع نموده باشد امّت خود را كه در اصلاب مردانند گفته شد قرآن كفايت آنها را نميكند فرمود چرا اگر يافت شود براى آن مفسّرى گفته شد پيغمبر صلى اللّه عليه و اله تفسير نفرموده است آنرا فرمود چرا تفسير فرمود آنرا براى يكمرد و تفسير فرمود شأن او را براى امّت و او على ابن ابى طالب عليه السّلام بود و از اينجا معلوم ميشود كه تفسير قرآن مخصوص بخاندان عصمت و طهارت است و هر چه از غير ايشان صادر شود خالى از اعتبار بلكه باطل است چنانچه در روايات معتبره تصريح بآن شده و در خاتمه براى تسليت خاطر پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرموده كه تكذيب كفّار اختصاص بتو ندارد اگر اينها تو را تكذيب ميكنند ملول مباش پيشينيان اينها هم پيغمبران خودشان را كه با معجزات‌


جلد 4 صفحه 385

و نوشته‌هاى آسمانى در الواح و كتاب مبيّن حلال و حرام آمدند نزد آنها تكذيب نمودند و من آنها را بجرمشان گرفتم و بعذابهاى گوناگون نابود نمودم و براى تو نقل كردم شرح حالشانرا پس آيا چگونه بود نمايش خشم و انكار من گفتار و كردار آنها را و در مجمع فرموده زبور ثابت‌تر است در كتابت از كتاب چون آن كنده شده است مانند كندن سنگ و محتمل است زبر بر دفاتر كوچكتر از كتاب اطلاق شود لذا بعد از آن كتاب منير كه بمعناى مبيّن و مفصّل حقايق است ذكر شده و ممكن است زبر اشاره بصحف ابراهيم و زبور داود عليهما السلام باشد و كتاب منير اشاره بتورية و انجيل و اللّه اعلم‌

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌ يَشَأ يُذهِبكُم‌ وَ يَأت‌ِ بِخَلق‌ٍ جَدِيدٍ «16»

‌اگر‌ بخواهد ‌شما‌ ‌را‌ ميبرد و ميآورد يك‌ دسته‌ مخلوقات‌ تازه‌اي‌.

نظر كنيد بامم‌ سالفه‌ قوم‌ نوح‌ عاد ثمود قوم‌ لوط قوم‌ شعيب‌ فرعونيان‌ و امثال‌ ‌آنها‌ بكلي‌ ‌از‌ ‌بين‌ رفتند و ديگران‌ جايگير ‌آنها‌ شدند.

ايكه‌ ‌در‌ پشت‌ زميني‌ همه‌ وقت‌ ‌آن‌ تو نيست‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 16)- در این آیه برای تأکید همین فقر و نیاز انسانها به او می‌فرماید: «اگر بخواهد شما را می‌برد و خلق جدیدی را می‌آورد» (إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ). او نه نیازی به طاعت شما دارد و نه بیمی از گناهانتان.

نکات آیه

۱ - توانایى خداوند بر نابودى انسان ها و آفرینش موجودات جدید به جاى آنان (إن یشاء یذهبکم و یأت بخلق جدید)

۲ - انسان ها در چنبر قدرت مطلق خداونداند و مرگ و حیاتشان تحت مشیت او است. (إن یشاء یذهبکم و یأت بخلق جدید)

۳ - توانایى خداوند بر نابودى کامل ملّتى و جایگزین کردن مردمى جدید به جاى آنان نشانه غنا و بى نیازى مطلق او از بندگان و عبادت آنان است. (و اللّه هو الغنّى الحمید . إن یشاء یذهبکم و یأت بخلق جدید) برداشت بالا با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در جهت تبیین مطلب یاد شده در آیه قبل (قدرت مطلق خداوند و غنا و بى نیازى مطلق و ستودنى او) است.

موضوعات مرتبط

  • اقوام: جایگزینى اقوام ۱، ۳
  • حیات: منشأ حیات ۲
  • خدا: حاکمیت قدرت خدا ۲; خالقیت خدا ۱; قدرت خدا ۱، ۳; نشانه هاى بى نیازى خدا ۳
  • مرگ: منشأ مرگ ۲

منابع