النجم ٥٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(QRobot edit)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَزِفَت|أَزِفَتِ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَزِفَت| ]] [[شامل این ریشه::ازف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ازف‌| ]][[شامل این کلمه::الْآزِفَة|الْآزِفَةُ]] [[کلمه غیر ربط::الْآزِفَة| ]] [[شامل این ریشه::ازف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ازف‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَزِفَت|أَزِفَتِ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَزِفَت| ]] [[شامل این ریشه::ازف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ازف‌| ]][[شامل این کلمه::الْآزِفَة|الْآزِفَةُ]] [[کلمه غیر ربط::الْآزِفَة| ]] [[شامل این ریشه::ازف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ازف‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|أَزِفَتِ‌ الْآزِفَةُ
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=نزدیک‌شونده [:رستاخیز] نزدیک شد.
|-|صادقی تهرانی=نزدیک‌شونده [:رستاخیز] نزدیک شد.
|-|معزی=نزدیک گشت نزدیک شونده‌
|-|معزی=نزدیک گشت نزدیک شونده‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">The inevitable is imminent.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/053057.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/053057.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره النجم | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::57|٥٧]] | قبلی = النجم ٥٦ | بعدی = النجم ٥٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::2|٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره النجم | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::57|٥٧]] | قبلی = النجم ٥٦ | بعدی = النجم ٥٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::2|٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۳: خط ۴۱:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵#link48 | آيات ۳۳ - ۶۲، سوره نجم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵#link48 | آيات ۳۳ - ۶۲  سوره نجم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link49 | اشاره به مطالب و محتويات اين قسمت از سوره مباركه نجم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link50 | داستان شخصى كه از انفاق در راه خدا، اعراض كرد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link50 | مربوط به شخصى كه از انفاق در راه خدا اعراض كرد و دست نگه داشت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link51 | هر انسانی در گروِ اعمال خویش است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link51 | شرحى درباره مفاد آيه : ((و ان ليس للانسان الا ما سعى )) و اينكهعمل انسان چه خوب و چه بد با او خواهد بود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link55 | اشاره به اقوامى كه در گذشته دچار عذاب شدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link52 | مقصود از اينكه فرمود: ((و ان الى ربك المنتهى )) منتهى شدن خلقت و تدبير به خداىسبحان است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link56 | قيامت نزديك شد، آيا باز هم مى خنديد و نمى گرييد؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link53 | مراد از اينكه فرمود خدا است كه خنداند و گرياند، و توضيح عدم منافات بين آن و اسنادخنده و گريه به خود انسان و به اسباب خنده و گريه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link54 | ذكر مصاديق ديگر از انتهاء خلقت و تدبير به خداوند: اماته ، احياء، خلق زوجين و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link55 | اشاره به اقوامى كه در گذشته دچار عذاب الهى شدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link56 | قيامت نزديك شد... آيا باز هم مى خنديد و نمى گرييد؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۶#link57 | چند روايت راجع به شاءن نزول آيات : ((افراءيت الذى تولى ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۷#link58 | چند روايت راجع به بهره مند شدن از اعمال ديگران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۷#link58 | چند روايت راجع به بهره مند شدن از اعمال ديگران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۷#link59 | رواياتى درباره انديشه كردن درباره خدا، درذيل آيه : ((و ان الى ربك المنتهى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۷#link59 | رواياتى درباره انديشه كردن درباره خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۷#link60 | چند روايت در ذيل آيات : ((و انه هو اضحك و ابكى ))، ((و انه هو اغنى واقنى )) و...]]


}}
}}
خط ۲۱۳: خط ۲۱۵:
[[رده:انذارهاى انبیا]][[رده:زمینه اعراض از تعالیم انبیا]][[رده:انذار از قیامت]][[رده:آثار استبعاد قیامت]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:نزدیکى قیامت]]
[[رده:انذارهاى انبیا]][[رده:زمینه اعراض از تعالیم انبیا]][[رده:انذار از قیامت]][[رده:آثار استبعاد قیامت]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:نزدیکى قیامت]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النجم ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النجم ]]
{{#seo:
|title=آیه 57 سوره نجم
|title_mode=replace
|keywords=آیه 57 سوره نجم,نجم 57,أَزِفَتِ‌ الْآزِفَةُ,انذارهاى انبیا,زمینه اعراض از تعالیم انبیا,انذار از قیامت,آثار استبعاد قیامت,نامهاى قیامت,نزدیکى قیامت,آیات قرآن سوره النجم
|description=أَزِفَتِ‌ الْآزِفَةُ
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۴۳

کپی متن آیه
أَزِفَتِ‌ الْآزِفَةُ

ترجمه

آنچه باید نزدیک شود، نزدیک شده است (و قیامت فرامی‌رسد)،

|رستاخيز نزديك است
[وه چه‌] نزديك گشت قيامت.
روز قیامت بسیار نزدیک شده است.
قیامت نزدیک شد.
قيامت فرا رسيد.
[قیامت‌] فرارسنده، فرارسید
رستاخيز نزديك شد.
قیامت نزدیک گردیده است.
نزدیک‌شونده [:رستاخیز] نزدیک شد.
نزدیک گشت نزدیک شونده‌

The inevitable is imminent.
ترتیل:
ترجمه:
النجم ٥٦ آیه ٥٧ النجم ٥٨
سوره : سوره النجم
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَزِفَتْ»: نزدیک گردیده است. فرا رسیده است. «الآزِفَةُ»: نزدیک. مراد قیامت است (نگا: غافر / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَزِفَتِ الْآزِفَةُ «57» لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ كاشِفَةٌ «58»

رستاخيز نزديك شد. جز خداوند، كسى برطرف كننده (شدايد) آن روز نيست.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَزِفَتِ الْآزِفَةُ (57)

پس به جهت تهديد فرمايد:

أَزِفَتِ الْآزِفَةُ: نزديك ساعتى كه نزديك شونده است. مراد قيامت است كه موصوف باشد به نزديكى نظر به آنكه كل ما هو آت قريب هر چه آيندنى است نزديك باشد، چنانچه فرمايد «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ» «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَنَّ إِلى‌ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‌ (42) وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‌ (43) وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا (44) وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‌ (45) مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى‌ (46)

وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى‌ (47) وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى‌ وَ أَقْنى‌ (48) وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى‌ (49) وَ أَنَّهُ أَهْلَكَ عاداً الْأُولى‌ (50) وَ ثَمُودَ فَما أَبْقى‌ (51)

وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغى‌ (52) وَ الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوى‌ (53) فَغَشَّاها ما غَشَّى (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَمارى‌ (55) هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى‌ (56)

أَزِفَتِ الْآزِفَةُ (57) لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ كاشِفَةٌ (58) أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (59) وَ تَضْحَكُونَ وَ لا تَبْكُونَ (60) وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ (61)

فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا (62)

ترجمه‌

و بدرستيكه بسوى پروردگار تو است پايان هر امر

و بدرستيكه او خنداند و گرياند

و بدرستيكه او ميراند و زنده گرداند

و بدرستيكه او آفريد دو صنف حيوان را كه ذكور و اناث است‌

از نطفه‌اى وقتى كه مقدّر و ريخته ميشود

و بدرستيكه بر او است آفريدن ديگر

و بدرستيكه او توانگر ساخت و سرمايه داد

و بدرستيكه او پروردگار ستاره شعرى است‌

و بدرستيكه او هلاك نمود قوم عاد نخستين را

و ثمود را پس باقى نگذارد

و قوم نوح را پيشتر همانا آنها بودند ستمكارتر و سركش‌تر

و سرزمين زير و زبر شده را سرنگون ساخت‌

پس فرا گرفت آنرا آنچه فرا گرفت‌

پس بكدام نعمت پروردگارت شك ميآورى‌

اين بيم دهنده‌ايست از بيم دهندگان پيشين‌

نزديك شد نزديك شونده‌

نيست مر آنرا جز خدا ظاهر سازنده‌اى‌

آيا پس از اين سخن تعجّب ميكنيد

و مى‌خنديد و نمى‌گرييد

و شما مشغول بلهو و لعبيد

پس سجده كنيد مر خدايرا و بندگى كنيد او را.

تفسير

خداوند متعال در آيات سابقه چند جمله از صحف موسى و ابراهيم‌


جلد 5 صفحه 95

عليهما السلام نقل فرموده بود و در اين آيات متعرّض بقيّه مطالب آن دو كتاب آسمانى شده ميفرمايد و آنكه بسوى پروردگار عالم است بازگشت تمام امور از فصل خصومات و جزاى اعمال و غيرها و در روايات ائمه اطهار بانتهاء تكلّم و حسن سكوت وقتى منجرّ بگفتگو در ذات خدا شود تفسير شده و موجبات سرور و حزن بندگانرا خداوند فراهم ميفرمايد پس او ميخنداند و ميگرياند و قمّى ره نقل فرموده كه خدا آسمانرا ميگرياند بباران و زمين را ميخنداند بگل و گياه و خداوند ميميراند بندگانرا در دنيا برسيدن اجل مقدّر و زنده ميكند آنها را در قبر و قيامت براى مجازات اعمالشان و خداوند خلق فرموده انسان و حيوان را دو صنف ذكور و اناث نر و ماده از نطفه و منى مرد و زن وقتى كه از محلّ خود خارج و ريخته شود در رحم زن و قرار گيرد در آن و بعضى تمنى را بتقدير تفسير نموده‌اند و بنابراين شايد مراد تبديل صورت آن از خون و تغيير رنگ آن بسفيدى باشد در مسير خود از اصلاب آباء بأرحام امّهات چنانچه در نقل قمّى ره اشاره بآن شده است و بر خدا است كه خلق ديگرى بفرمايد و مردم را در وقت معيّنى زنده فرمايد و داد مظلوم را از ظالم بستاند چون وسائل ظلم را بظالم داده و وسائل دفاع را بمظلوم نداده و وعده انتقام را باو و پاداش اعمال خوب و بد بندگانرا بآنها داده و بايد بوعده خود وفا كند و او بى‌نياز فرموده است مردم را باداره معاش آنها و زائد بر آن از اموال براى مزيد نعمت و مكنت و در معانى و قمّى ره از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد بى‌نياز نمودن هر انسانى است بمعاش او و خوشنود نمودن او است بكسب بازوى خود و قمّى ره نقل فرموده كه شعرى نام ستاره‌اى است در آسمان كه آخر شب طلوع ميكند و قريش و قومى از عرب او را عبادت مينمودند و بنابراين تخصيص آن بذكر براى اثبات مخلوقيّت است كه با خالقيت منافات دارد و خداوند هلاك فرمود قوم عاد را كه از پيشينيان بودند و پيغمبر آنها هود بود و گفته شده جمعى از آنها در وقت هلاك آن قوم در مكّه بودند و بعدا ظاهر شدند و بعاد اخرى معروف گشتند و نيز هلاك فرمود قوم ثمود را كه پيغمبر آنها حضرت صالح بود و احدى از آنها يا از هر دو قوم را


جلد 5 صفحه 96

خداوند در زمين باقى نگذارد و نيز هلاك فرمود قوم نوح عليه السّلام را كه قبل از آن دو قوم و ستمكارتر بخلق و طاغى و ياغى‌تر با خدا بودند چون آنحضرت را بسيار آزار مينمودند و نميگذاردند كسى نزد او برود و بقدرى او را ميزدند كه توانائى حركت برايش نمى‌ماند و نيز خداوند ساقط فرمود اهل قراء لوط را كه زير و زبر شد وقتى جبرئيل آنرا بآسمان برد و سرنگون بزمين افكند پس احاطه نمود بر آن قراء عذاب الهى بطوريكه بوصف در نيايد و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از مؤتفكه بصره است بدليل آنكه امير المؤمنين عليه السّلام آنرا باين اسم خوانده و تكذيب زيادى از آن و اهلش فرموده و نقل فرموده كه تاكنون دو مرتبه زير و زبر شده و دفعه سوم در رجعت خواهد شد و خداوند بعد از ذكر اين قضايا اجمالا كه تفصيل آنها در سور سابقه گذشته است چون اينها الطافى بوده كه نسبت باهل ايمان شده ميفرمايد پس بكدام يك از نعم و الطاف پروردگارت اى بنده حق‌شناس شك مى‌آورى و از آن بتوحيد او پى نميبرى با آنكه همه دلالت بر آن دارد يا در كدام يك از اين ادلّه توحيد خدا مجادله مينمائيد چون اينها همه انتقامات الهيّه بوده كه از ستمكاران بر انبياء و اهل ايمان كشيده شده و موجب عبرت و انذار خلق گشته لذا بعدا ميفرمايد اين پيغمبر منذر هم يكى از آن انبياء و منذرين سابق است همان عذابها كه براى ستمكاران بآنها نازل شد بر اهل شرك و عناد مكّه مترقب است نزديك شد آن حادثه كه بايد نزديك شود يا اكنون نزديك شده نيست جز خدا كسى قادر بر دفع و رفع آن و قمّى ره نقل فرموده كه مراد قيامت است و جمعى از مفسرين هم بآن تفسير نموده‌اند و هيچ نفسى نميتواند از شدائد و اهوال آن جلوگيرى نمايد و برطرف كند آنها را يا ظاهر سازد و برپا كند قيامترا و تأنيث كاشفه يا باعتبار نفس است كه مؤنّث مجازى است يا براى آنكه مصدر است مانند عاقبت و عافيت يعنى نيست براى آن از غير خدا كشفى و نزديكى قيامت باعتبار تحقّق وقوع آنست در آتيه‌اى كه دوام ندارد و بزودى تمام ميشود اينها بيانات مفسرين است ولى بنظر حقير مراد همان انتقامات الهى و عذابهاى دنيوى است كه بآنها واصل شد از قتل و اسارت و ذلّت و غيرها بقرينه آيات سابقه و اينكه اخيرا فرموده آيا از اين‌


جلد 5 صفحه 97

خبر تعجّب ميكنيد از روى انكار و استهزاء مينمائيد از باب استكبار و گريه نميكنيد از فرط حزن و انزجار و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از آنحديث اخبار سابقه است و از آن معلوم ميشود كه اينخبر اخير هم از قبيل همان اخبار و از سنخ همان انذار است و محتمل است مراد از قيامت كه قمّى ره نقل فرموده قيامت صغرى باشد يعنى اجل شما نزديك شده و كسى جز خدا نميتواند از آن جلوگيرى نمايد و شما هنوز مشغول لهو و لعب يا غافل از ذكر خدا و در انكار و استكباريد پس روى نياز بدرگاه كارساز آوريد و سجده كنيد خدا را و بندگى و اطاعت نمائيد او را و دست از پرستش بتها برداريد تا مشمول رحمت الهى شويد و چون امر ظاهر در وجوب است در آخر اين سوره واجب است سجده نمودن چنانچه قبلا بيان شد و اللّه تعالى و اوليائه اعلم بمراده در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مداومت نمايد بر قرائت سوره النّجم در هر روز يا در هر شب به نيك نامى و محبوبيّت در ميان مردم زندگانى كند و آمرزيده از دنيا رود و الحمد للّه رب العالمين.


جلد 5 صفحه 98

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَزِفَت‌ِ الآزِفَةُ (57)

نزديك‌ شد قيامت‌ ‌که‌ فرمود: إِنَّهُم‌ يَرَونَه‌ُ بَعِيداً وَ نَراه‌ُ قَرِيباً معارج‌ آيه 6 و

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 57)- آنگاه برای این که مشرکان و کافران به خطری که در پیش دارند توجه بیشتر کنند، می‌افزاید: «آنچه باید نزدیک شود نزدیک شده است» و قیامت فرا می‌رسد (أَزِفَتِ الْآزِفَةُ).

نامگذاری قیامت به این نام علاوه بر آیه مورد بحث در آیه 18 سوره غافر نیز آمده است، و تعبیری است گویا و بیدار کننده، همین مفهوم را به صورت دیگری در آیه 1 سوره قمر می‌خوانیم: «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ قیامت نزدیک شده است» و به هر حال نزدیکی قیامت با توجه به کوتاهی عمر دنیا قابل درک است به خصوص این که هر کس می‌میرد، قیامت صغرایش برپا می‌شود.

نکات آیه

۱ - قیامت، لحظه اى نزدیک و هماره در حال نزدیک تر شدن (أزفت الأزفة) «آزفة» به معناى نزدیک شونده است. بنابراین «أزفت الأزفة»; یعنى، آن نزدیک شونده، نزدیک شد.

۲ - توجه دادن خلق به نزدیکى قیامت، از انذارهاى مهم پیامبران (هذا نذیر من النذر ... أزفت الأزفة)

۳ - «آزفة» از نام هاى قیامت (أزفت الأزفة)

۴ - دور پنداشتن قیامت، زمینه ساز روى گردانى از تعالیم پیامبران (أزفت الأزفة) تذکر به نزدیک شدن قیامت، در پى آیات انذار و دور داشتن خلق از ظلم و طغیان، بیانگر مطلب بالا است.

موضوعات مرتبط

  • آزفة :۳
  • انبیا: انذارهاى انبیا ۲; زمینه اعراض از تعالیم انبیا ۴
  • انذار: انذار از قیامت ۲
  • قیامت: آثار استبعاد قیامت ۴; نامهاى قیامت ۳; نزدیکى قیامت ۱، ۲

منابع