الرحمن ١٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْحَب|الْحَبُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْحَب| ]] [[شامل این ریشه::حبب‌| ]][[ریشه غیر ربط::حبب‌| ]][[شامل این کلمه::ذُو|ذُو]] [[کلمه غیر ربط::ذُو| ]] [[شامل این ریشه::ذو| ]][[ریشه غیر ربط::ذو| ]][[شامل این کلمه::الْعَصْف|الْعَصْفِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْعَصْف| ]] [[شامل این ریشه::عصف‌| ]][[ریشه غیر ربط::عصف‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الرّيْحَان|الرَّيْحَانُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الرّيْحَان| ]] [[شامل این ریشه::روح‌| ]][[ریشه غیر ربط::روح‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْحَب|الْحَبُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْحَب| ]] [[شامل این ریشه::حبب‌| ]][[ریشه غیر ربط::حبب‌| ]][[شامل این کلمه::ذُو|ذُو]] [[کلمه غیر ربط::ذُو| ]] [[شامل این ریشه::ذو| ]][[ریشه غیر ربط::ذو| ]][[شامل این کلمه::الْعَصْف|الْعَصْفِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْعَصْف| ]] [[شامل این ریشه::عصف‌| ]][[ریشه غیر ربط::عصف‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الرّيْحَان|الرَّيْحَانُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الرّيْحَان| ]] [[شامل این ریشه::روح‌| ]][[ریشه غیر ربط::روح‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ الْحَبُ‌ ذُو الْعَصْفِ‌ وَ الرَّيْحَانُ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و دانه‌های پوست‌دار و گیاه خوش‌بوی ریحانی است.
|-|صادقی تهرانی=و دانه‌های پوست‌دار و گیاه خوش‌بوی ریحانی است.
|-|معزی=و دانه دارنده برگ و روزی‌
|-|معزی=و دانه دارنده برگ و روزی‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And grains in the blades, and fragrant plants.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/055012.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/055012.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الرحمن | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::12|١٢]] | قبلی = الرحمن ١١ | بعدی = الرحمن ١٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الرحمن | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::12|١٢]] | قبلی = الرحمن ١١ | بعدی = الرحمن ١٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۲۶: خط ۳۴:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link106 | آيا ۱ - ۳۰، سوره الرحمن]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link107 | غرض و مفاد سوره مباركه الرحمن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link106 | آيات ۱ - ۳۰  سوره الرحمان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link108 | معناى ((الرحمن )) و اشاره به وجه اينكه در آغاز شمارش نعمت هاى مادى و معنوى ، تعليمقرآن را ذكر فرمود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link107 | غرض و مفاد سوره مباركه الرحمان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link109 | مقصود از اينكه خداوند به انسان ((بيان آموخت و اهميت بيان در زندگى بشر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link109 | مقصود از اين كه خداوند به انسان «بيان» آموخت، چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link110 | چند قول ديگر در معناى آيات : ((خلق الانسان ، علمه البيان ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link111 | مراد از سجده گياه و درخت براى خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link111 | مراد از سجده گياه و درخت براى خدا و وجه اينكه آيات دوم و سوم سوره عطف نشده اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link112 | منظور از برافراشتن آسمان و وضع ميزان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link112 | منظور از رفع سماء و وضع ميزان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link116 | مقصود از دو مشرق و دو مغرب در آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link113 | مراد از ((ميزان )) در آيه (الا تطغوا فى الميزان و...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link117 | مراد از فانی شدن هر كه بر روی زمين است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۲#link114 | مخاطب در آيه : ((فباءى الاء ربكما تكذبان )) جن و انس است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link118 | مقصود از وجه خدا و بقاى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link115 | وجه اينكه در ضمن شمارش نعم الهى از شدائد و نقمت هاى قيامت خبر داده شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link120 | بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link116 | مقصود از مشرقين و مغربين و معناى آيه : ((مرج البحرين يلتقيان ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link117 | مراد از فناى هر كه بر زمين است و وجه اينكه آن را از جمله نعمتهاى الهى شمرده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link118 | مقصود از وجه خدا و بقاى آن ، و معناى ((ذوالجلال و الاكرام ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link119 | منظور از سؤ ال هر كه در آسمان و زمين است از خدا، و معناى اينكه خدا در هر روز در شاءنىاست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link120 | (رواياتى در ذيلبرخى آيات گذشته )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link121 | دو دريا على و فاطمه عليه السلام و لؤ لؤ و مرجان حسن و حسين عليه السلام اند]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۵#link44 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۵#link44 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ «11» وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12»
و زمين را براى زمينيان قرار داد كه در آن هر گونه ميوه و خرماى غلافدار و دانه پوست دار و گياه خوش بو است.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12»
وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ‌: و نيز در زمين است جنس دانه صاحب برگ خشك.
مراد حبوبى است كه قوت باشد از گندم و جو و برنج و ارزن و غير آن. و غير عصف كاهى است كه دانه را از او جدا سازند و قوت حيوان سازند از چهار پايان. وَ الرَّيْحانُ‌: و ديگر در زمين است رياحين كه از عطر و بوى خوش آنها استشمام كنند. حاصل آنكه شما را در زمين نعمتهاى بسيار است از جمله آن خوردنيها و بوئيدنيها است. نزد بعضى مراد از حب حبوبى است خواه مأكول انسان باشد يا حيوان. و عصف برگى است كه روزى حيوان و ريحان رزق مردمان باشد. حاصل آنكه حق تعالى در اينجا بيان نعمتى فرموده كه به آن متلذذ شوند، از تغذّى و غير آن.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌
الرَّحْمنُ «1» عَلَّمَ الْقُرْآنَ «2» خَلَقَ الْإِنْسانَ «3» عَلَّمَهُ الْبَيانَ «4»
الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ «5» وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ «6» وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِيزانَ «7» أَلاَّ تَطْغَوْا فِي الْمِيزانِ «8» وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ «9»
وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ «11» وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «13»
ترجمه‌
خداوند بخشنده‌
تعليم داد قرآن را
آفريد انسان را
آموخت باو بيان را
خورشيد و ماه بحساب معيّنى سير ميكنند
و گياه و درخت سجده مينمايند
و آسمان را برافراشت و قرار داد ميزان عدل را
تا تجاوز ننمائيد در آن ميزان‌
و بر پا داريد سنجيدن را بعدل و كم مكنيد ميزان را
و زمين را گسترانيد براى مردمان‌
در آن است ميوه و درخت خرماى داراى غلافها
و حبوبات داراى برگ خشك و رستنى خوشبوى‌
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد.
تفسير
خداوندى كه بخشش بيمنتهاى او شامل حال دوست و دشمن شده چون در اين سوره مباركه بيان نعم و آلاء خود را فرموده افتتاح نموده است آنرا باين نام نامى خود و آنكه تعليم فرموده قرآن را كه سرمايه سعادت بشر است به پيغمبر خود و خلق فرموده انسان را كه اشرف مخلوقات است و تعليم فرموده باو اخبار از ما في الضمير را به بيان و نطق گويا كه مميّز آن از ساير- حيوانات است و آنكه آفتاب و ماه را بحساب معيّن مقدّرى در مسير خودشان سير داده و ميدهد و از آن فصول چهارگانه و سال شمسى و قمرى و ماههاى هلالى كه ميزان براى حساب ايّام معدود و بدو و ختم آن در افق مشهود است بعمل ميآيد و امور كائنات بآن منظّم ميگردد و فوائد و منافع و خواص و آثار اين دو نيّر در عالم بقدرى است كه كسى از عهده بيان آن بر نميآيد و كلمه حسبان مصدر يا جمع‌
----
جلد 5 صفحه 111
حساب است و هر چه از زمين برويد خواه بى‌ساق باشد كه آنرا نجم گويند و خواه با ساق كه آنرا شجر خوانند ذاتا و طبعا مطيع و منقاد و خافض و رافع و راكع و ساجد در پيشگاه الهى ميباشد و در اين جمله لطف بيان عجيبى بكار رفته چون نجم معناى معروف آن كه ستاره است مناسب با شمس و قمر است و معناى غير معروف آن كه گياه است مناسب با شجر و تمام روئيدنيها علاوه بر انقياد طبعى كه از امر خدا دارند خفض و رفع و ركوع و سجودى بفرمان باد كه يكى از گماشتگان الهى بر آنها است دارند كه اين محسوس و آن معقول است چنانچه تناسب نجم با شمس و قمر آشكار و با شجر مخفى است و آسمان را رفيع فرمود براى آنكه محلّ ملائكه و منشأ صدور احكام و مقام اولياء عظام و خيمه سبز پرنقش و نگار مرتفعى بر سر بندگان افراشته باشد و ميزان عدل را كه قانون شرع مطهّر است جعل و وضع فرمود و نازل كرد بتوسط جبرئيل بر خاتم انبياء صلى اللّه عليه و آله و سلّم تا مردم تجاوز از انصاف و عدل با يكديگر ننمايند و براى تأكيد اين معنى فرموده و برپا داريد اى بندگان من و اى اولياء امور سنجيدن بعدل را و بهيچ وجه تا ميتوانيد نگذاريد خللى در اركان آن روى دهد و كم و كاست نكنيد از آن ميزان در معامله با احدى و تكرار لفظ ميزان و اكتفا ننمودن بضمير و نهى از زياده اوّلا و نقيصه اخيرا و تصريح به نگاهدارى آن در حدّ اعتدال بين آن دو جمله براى اهتمام بشأن قانون و لزوم رعايت آن در هر حال است علاوه بر آنكه ممكن است گفته شود مراد از ميزان اوّل عدل است كه بآن آسمان و زمين برپا است و مراد از ميزان دوم انصاف است و هر چه بآن چيزى سنجيده شود و مراد از ميزان سوّم ترازو است و زمين را وضع و پهن فرمود براى خلق از جنّ و انس تا در آن سكونت و سير نمايند و خدا را عبادت و اطاعت كنند و در آن انواع و اقسام ميوه تابستانى و زمستانى مناسب با حال و مزاج اهل هر بلدى موجود است و در مدينه طيّبه كه محل نزول اين سوره است و جزيرة العرب كه قرآن بلسان اهالى آن نازل شده درخت خرما بيشتر است و خرما در بدو ظهورش در غلافها و جلدهائى است كه براى حفظ آن و سهولت چيدنش مفيد است و نيز در آن جنس حبوبات كه‌
----
جلد 5 صفحه 112
مشتمل بر انواع و اصناف بيشمار است از قبيل گندم و جو و برنج و عدس و لوبيا و غيرها كه بر همه حب اطلاق ميشود وجود دارد و هر يك از آنها داراى برگهائى هستند كه براى حفظ آنها نافع است و بعد از خشك شدن مانند كاه بمصارف لازمى ميرسد و نيز در زمين انواع گياههاى مأكول خوشبو است كه بآنها ريحان اطلاق ميشود و بعد از ذكر اين نعم بى‌پايان براى اهل زمين از جن و انس خداوند خطاب بآن دو فرموده ميفرمايد پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكر ميشويد و تكذيب ميكنيد نعمت بودن آن را و وجه تكرار اين آيه شريفه در اين سوره علاوه بر آنچه در سوره سابقه در چند موضع ذكر شد آنستكه بعد از ذكر نعمتهاى متعدّده تقرير آن در اذهان كسانيكه مشمول آن نعمند براى تأكيد در اداء شكرگزارى و اجتناب از كفران لازم و مناسب و اين طرز كلام در بين خطبا و بلغا و شعرا معمول و متعارف است و احتياج بتكلّفى كه مفسّرين براى اختلاف معنوى آلاء در موارد مكرّره فرموده‌اند ندارد و بعد از شنيدن اين آيه مناسب است گفته شود لا بشى‌ء من نعمك ربّنا نكذّب و الحمد للّه رب العالمين و آلاء جمع الى بكسر و فتح بمعناى نعمت است و در بعضى از روايات بمحمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام كه اعظم نعمند تفسير شده.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الأَرض‌َ وَضَعَها لِلأَنام‌ِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخل‌ُ ذات‌ُ الأَكمام‌ِ «11» وَ الحَب‌ُّ ذُو العَصف‌ِ وَ الرَّيحان‌ُ «12»
‌بعد‌ ‌از‌ آنكه‌ بيان‌ فرمود ‌آن‌ نعم‌ بزرگ‌ ‌را‌ ‌در‌ باب‌ ميزان‌ ذكر مي‌فرمايد يك‌ قسمت‌ ديگر ‌از‌ نعم‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌که‌ مي‌فرمايد: زمين‌ ‌را‌ قرار داديم‌ ‌براي‌ افراد انسان‌ و ‌در‌ ‌اينکه‌ زمين‌ ميوه‌هاي‌ مختلف‌ و نخل‌هاي‌ صاحب‌ جلدها و دانه‌هايي‌ داراي‌ برگ‌هاي‌ خرّم‌ و گلهاي‌ خوشبو قرار داديم‌.
وَ الأَرض‌َ وَضَعَها لِلأَنام‌ِ خداوند ‌به‌ قدرت‌ كامله ‌خود‌ زمين‌ ‌را‌ روي‌ آب‌ مثل‌ يك‌ كشتي‌ و گهواره‌ قرار داد ‌آن‌ قسمت‌ ‌که‌ ‌در‌ آب‌ ‌بود‌ ‌که‌ سه‌ ربع‌ كره‌ ‌باشد‌ حكم‌ كشتي‌ دارد و كوه‌ها ‌به‌ منزله لنگر كشتي‌ ‌که‌ متزلزل‌ نشود و ‌آن‌ قسمت‌ ‌که‌ خارج‌ ‌از‌ آب‌ ‌است‌ و ‌در‌ هوا ‌است‌ ‌به‌ منزله گهواره‌ ‌است‌ ‌که‌ مي‌فرمايد: أَ لَم‌ نَجعَل‌ِ
جلد 16 - صفحه 374
الأَرض‌َ مِهاداً نبأ آيه 6. زيرا انسان‌ و بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ نه‌ ‌در‌ آب‌ مي‌توانند زندگي‌ كنند مثل‌ حيوانات‌ دريايي‌ و نه‌ ‌در‌ هوا مثل‌ بعض‌ طيور و مخلوقات‌ هوايي‌ و چون‌ بشر احتياج‌ ‌به‌ تغذيه‌ دارد مي‌فرمايد:
فِيها فاكِهَةٌ اقسام‌ ميوه‌ها.
وَ النَّخل‌ُ ذات‌ُ الأَكمام‌ِ و درخت‌هاي‌ خرما ‌که‌ ابتداء بنا ‌بر‌ قولي‌ ميانه پوست‌ بوده‌ خرما سپس‌ شكافته‌ مي‌شود و بنا ‌بر‌ قولي‌ ميانه شكوفه خرما بوده‌ و بنا ‌بر‌ قولي‌ ليفه خرما.
وَ الحَب‌ُّ تمام‌ حبوبات‌ و دانه‌ها.
ذُو العَصف‌ِ مثل‌ اشجار.
وَ الرَّيحان‌ُ مثل‌ گل‌ها حبوبات‌ ‌براي‌ تغذيه‌ و اكل‌ و رياحين‌ ‌براي‌ استشمام‌ و ادويه‌ و بسياري‌ ‌از‌ فوائد ‌که‌ ‌هر‌ يك‌ دارا هستند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 12)- و سر انجام از یازدهمین و دوازدهمین مواهبش بدین گونه سخن می‌گوید: «و دانه‌هائی که همراه با ساقه و برگی است که بصورت کاه در می‌آید و (همچنین) گیاهان خوشبو» (وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّیْحانُ).
دانه‌های غذائی خوراک انسان، و برگهای تر و خشکش خوراک حیواناتی است که در خدمت انسان، و از شیر و گوشت و پوست و پشم آنها بهره می‌گیرد، و به این ترتیب چیزی از آن بی‌فایده و دور ریختنی نیست.
و از سوی دیگر گیاهان خوشبو و گلها را نیز در زمین آفریده که مشام جسم و جان را معطر می‌کند، و روح را آرامش و نشاط می‌بخشد، و به این وسیله نعمتهایش را بر انسان تمام کرده است.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۹۰: خط ۲۱۴:
[[رده:آیات آفاقى]][[رده:تنوع طلبى انسان]][[رده:نیازهاى مادى انسان]][[رده:آثار تفکر]][[رده:تفکر در موجودات زمین]][[رده:دلایل توحید]][[رده:دانه هاى حبوبات]][[رده:نقش پوسته حبوبات]][[رده:دلایل خدا شناسى]][[رده:زمینه رحمت]][[رده:فواید زمین]][[رده:نشانه هاى زیبایى زمین]][[رده:نقش سبزیجات خوشبو]][[رده:نقش گیاهان]][[رده:نیاز به تنوع حبوبات]][[رده:نیاز به تنوع سبزیجات]][[رده:نیاز به تنوع میوه ها]][[رده:منشأ تأمین نیازها ها]]
[[رده:آیات آفاقى]][[رده:تنوع طلبى انسان]][[رده:نیازهاى مادى انسان]][[رده:آثار تفکر]][[رده:تفکر در موجودات زمین]][[رده:دلایل توحید]][[رده:دانه هاى حبوبات]][[رده:نقش پوسته حبوبات]][[رده:دلایل خدا شناسى]][[رده:زمینه رحمت]][[رده:فواید زمین]][[رده:نشانه هاى زیبایى زمین]][[رده:نقش سبزیجات خوشبو]][[رده:نقش گیاهان]][[رده:نیاز به تنوع حبوبات]][[رده:نیاز به تنوع سبزیجات]][[رده:نیاز به تنوع میوه ها]][[رده:منشأ تأمین نیازها ها]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الرحمن ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الرحمن ]]
{{#seo:
|title=آیه 12 سوره رحمن
|title_mode=replace
|keywords=آیه 12 سوره رحمن,رحمن 12,وَ الْحَبُ‌ ذُو الْعَصْفِ‌ وَ الرَّيْحَانُ‌,آیات آفاقى,تنوع طلبى انسان,نیازهاى مادى انسان,آثار تفکر,تفکر در موجودات زمین,دلایل توحید,دانه هاى حبوبات,نقش پوسته حبوبات,دلایل خدا شناسى,زمینه رحمت,فواید زمین,نشانه هاى زیبایى زمین,نقش سبزیجات خوشبو,نقش گیاهان,نیاز به تنوع حبوبات,نیاز به تنوع سبزیجات,نیاز به تنوع میوه ها,منشأ تأمین نیازها ها,آیات قرآن سوره الرحمن
|description=وَ الْحَبُ‌ ذُو الْعَصْفِ‌ وَ الرَّيْحَانُ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۵۵

کپی متن آیه
وَ الْحَبُ‌ ذُو الْعَصْفِ‌ وَ الرَّيْحَانُ‌

ترجمه

و دانه‌هایی که همراه با ساقه و برگی است که بصورت کاه درمی‌آید، و گیاهان خوشبو!

|و دانه‌هاى سبوس دار [با برگ و كاه‌] و گياهان خوشبو
و دانه‌هاى پوست‌دار و گياهان خوشبوست.
و هم حبوبات متنوع که دارای برگ و گل است و نیز ریاحین است.
و دانه های با سبوس و کاه و گیاهان خوشبوست،
و دانه‌هايى كه همراه با كاهند و نيز گياهان خوشبو.
و دانه برگ‌دار و گیاه خوشبو
و دانه‌هاى با برگ و كاه، و گياهان خوشبو.
و (در زمین) گیاهان خوشبو وجود دارد، و همچنین دانه‌هائی است که در میان پوسته قرار دارند.
و دانه‌های پوست‌دار و گیاه خوش‌بوی ریحانی است.
و دانه دارنده برگ و روزی‌

And grains in the blades, and fragrant plants.
ترتیل:
ترجمه:
الرحمن ١١ آیه ١٢ الرحمن ١٣
سوره : سوره الرحمن
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْعَصْفِ»: قشر و پوسته. مراد کاه است که علوفه چهارپایان است. «الرَّیْحانُ»: گیاهان خوشبو.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ «11» وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12»

و زمين را براى زمينيان قرار داد كه در آن هر گونه ميوه و خرماى غلافدار و دانه پوست دار و گياه خوش بو است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12»

وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ‌: و نيز در زمين است جنس دانه صاحب برگ خشك.

مراد حبوبى است كه قوت باشد از گندم و جو و برنج و ارزن و غير آن. و غير عصف كاهى است كه دانه را از او جدا سازند و قوت حيوان سازند از چهار پايان. وَ الرَّيْحانُ‌: و ديگر در زمين است رياحين كه از عطر و بوى خوش آنها استشمام كنند. حاصل آنكه شما را در زمين نعمتهاى بسيار است از جمله آن خوردنيها و بوئيدنيها است. نزد بعضى مراد از حب حبوبى است خواه مأكول انسان باشد يا حيوان. و عصف برگى است كه روزى حيوان و ريحان رزق مردمان باشد. حاصل آنكه حق تعالى در اينجا بيان نعمتى فرموده كه به آن متلذذ شوند، از تغذّى و غير آن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الرَّحْمنُ «1» عَلَّمَ الْقُرْآنَ «2» خَلَقَ الْإِنْسانَ «3» عَلَّمَهُ الْبَيانَ «4»

الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ «5» وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ «6» وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِيزانَ «7» أَلاَّ تَطْغَوْا فِي الْمِيزانِ «8» وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ «9»

وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ «11» وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «13»

ترجمه‌

خداوند بخشنده‌

تعليم داد قرآن را

آفريد انسان را

آموخت باو بيان را

خورشيد و ماه بحساب معيّنى سير ميكنند

و گياه و درخت سجده مينمايند

و آسمان را برافراشت و قرار داد ميزان عدل را

تا تجاوز ننمائيد در آن ميزان‌

و بر پا داريد سنجيدن را بعدل و كم مكنيد ميزان را

و زمين را گسترانيد براى مردمان‌

در آن است ميوه و درخت خرماى داراى غلافها

و حبوبات داراى برگ خشك و رستنى خوشبوى‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد.

تفسير

خداوندى كه بخشش بيمنتهاى او شامل حال دوست و دشمن شده چون در اين سوره مباركه بيان نعم و آلاء خود را فرموده افتتاح نموده است آنرا باين نام نامى خود و آنكه تعليم فرموده قرآن را كه سرمايه سعادت بشر است به پيغمبر خود و خلق فرموده انسان را كه اشرف مخلوقات است و تعليم فرموده باو اخبار از ما في الضمير را به بيان و نطق گويا كه مميّز آن از ساير- حيوانات است و آنكه آفتاب و ماه را بحساب معيّن مقدّرى در مسير خودشان سير داده و ميدهد و از آن فصول چهارگانه و سال شمسى و قمرى و ماههاى هلالى كه ميزان براى حساب ايّام معدود و بدو و ختم آن در افق مشهود است بعمل ميآيد و امور كائنات بآن منظّم ميگردد و فوائد و منافع و خواص و آثار اين دو نيّر در عالم بقدرى است كه كسى از عهده بيان آن بر نميآيد و كلمه حسبان مصدر يا جمع‌


جلد 5 صفحه 111

حساب است و هر چه از زمين برويد خواه بى‌ساق باشد كه آنرا نجم گويند و خواه با ساق كه آنرا شجر خوانند ذاتا و طبعا مطيع و منقاد و خافض و رافع و راكع و ساجد در پيشگاه الهى ميباشد و در اين جمله لطف بيان عجيبى بكار رفته چون نجم معناى معروف آن كه ستاره است مناسب با شمس و قمر است و معناى غير معروف آن كه گياه است مناسب با شجر و تمام روئيدنيها علاوه بر انقياد طبعى كه از امر خدا دارند خفض و رفع و ركوع و سجودى بفرمان باد كه يكى از گماشتگان الهى بر آنها است دارند كه اين محسوس و آن معقول است چنانچه تناسب نجم با شمس و قمر آشكار و با شجر مخفى است و آسمان را رفيع فرمود براى آنكه محلّ ملائكه و منشأ صدور احكام و مقام اولياء عظام و خيمه سبز پرنقش و نگار مرتفعى بر سر بندگان افراشته باشد و ميزان عدل را كه قانون شرع مطهّر است جعل و وضع فرمود و نازل كرد بتوسط جبرئيل بر خاتم انبياء صلى اللّه عليه و آله و سلّم تا مردم تجاوز از انصاف و عدل با يكديگر ننمايند و براى تأكيد اين معنى فرموده و برپا داريد اى بندگان من و اى اولياء امور سنجيدن بعدل را و بهيچ وجه تا ميتوانيد نگذاريد خللى در اركان آن روى دهد و كم و كاست نكنيد از آن ميزان در معامله با احدى و تكرار لفظ ميزان و اكتفا ننمودن بضمير و نهى از زياده اوّلا و نقيصه اخيرا و تصريح به نگاهدارى آن در حدّ اعتدال بين آن دو جمله براى اهتمام بشأن قانون و لزوم رعايت آن در هر حال است علاوه بر آنكه ممكن است گفته شود مراد از ميزان اوّل عدل است كه بآن آسمان و زمين برپا است و مراد از ميزان دوم انصاف است و هر چه بآن چيزى سنجيده شود و مراد از ميزان سوّم ترازو است و زمين را وضع و پهن فرمود براى خلق از جنّ و انس تا در آن سكونت و سير نمايند و خدا را عبادت و اطاعت كنند و در آن انواع و اقسام ميوه تابستانى و زمستانى مناسب با حال و مزاج اهل هر بلدى موجود است و در مدينه طيّبه كه محل نزول اين سوره است و جزيرة العرب كه قرآن بلسان اهالى آن نازل شده درخت خرما بيشتر است و خرما در بدو ظهورش در غلافها و جلدهائى است كه براى حفظ آن و سهولت چيدنش مفيد است و نيز در آن جنس حبوبات كه‌


جلد 5 صفحه 112

مشتمل بر انواع و اصناف بيشمار است از قبيل گندم و جو و برنج و عدس و لوبيا و غيرها كه بر همه حب اطلاق ميشود وجود دارد و هر يك از آنها داراى برگهائى هستند كه براى حفظ آنها نافع است و بعد از خشك شدن مانند كاه بمصارف لازمى ميرسد و نيز در زمين انواع گياههاى مأكول خوشبو است كه بآنها ريحان اطلاق ميشود و بعد از ذكر اين نعم بى‌پايان براى اهل زمين از جن و انس خداوند خطاب بآن دو فرموده ميفرمايد پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكر ميشويد و تكذيب ميكنيد نعمت بودن آن را و وجه تكرار اين آيه شريفه در اين سوره علاوه بر آنچه در سوره سابقه در چند موضع ذكر شد آنستكه بعد از ذكر نعمتهاى متعدّده تقرير آن در اذهان كسانيكه مشمول آن نعمند براى تأكيد در اداء شكرگزارى و اجتناب از كفران لازم و مناسب و اين طرز كلام در بين خطبا و بلغا و شعرا معمول و متعارف است و احتياج بتكلّفى كه مفسّرين براى اختلاف معنوى آلاء در موارد مكرّره فرموده‌اند ندارد و بعد از شنيدن اين آيه مناسب است گفته شود لا بشى‌ء من نعمك ربّنا نكذّب و الحمد للّه رب العالمين و آلاء جمع الى بكسر و فتح بمعناى نعمت است و در بعضى از روايات بمحمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام كه اعظم نعمند تفسير شده.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ الأَرض‌َ وَضَعَها لِلأَنام‌ِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخل‌ُ ذات‌ُ الأَكمام‌ِ «11» وَ الحَب‌ُّ ذُو العَصف‌ِ وَ الرَّيحان‌ُ «12»

‌بعد‌ ‌از‌ آنكه‌ بيان‌ فرمود ‌آن‌ نعم‌ بزرگ‌ ‌را‌ ‌در‌ باب‌ ميزان‌ ذكر مي‌فرمايد يك‌ قسمت‌ ديگر ‌از‌ نعم‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌که‌ مي‌فرمايد: زمين‌ ‌را‌ قرار داديم‌ ‌براي‌ افراد انسان‌ و ‌در‌ ‌اينکه‌ زمين‌ ميوه‌هاي‌ مختلف‌ و نخل‌هاي‌ صاحب‌ جلدها و دانه‌هايي‌ داراي‌ برگ‌هاي‌ خرّم‌ و گلهاي‌ خوشبو قرار داديم‌.

وَ الأَرض‌َ وَضَعَها لِلأَنام‌ِ خداوند ‌به‌ قدرت‌ كامله ‌خود‌ زمين‌ ‌را‌ روي‌ آب‌ مثل‌ يك‌ كشتي‌ و گهواره‌ قرار داد ‌آن‌ قسمت‌ ‌که‌ ‌در‌ آب‌ ‌بود‌ ‌که‌ سه‌ ربع‌ كره‌ ‌باشد‌ حكم‌ كشتي‌ دارد و كوه‌ها ‌به‌ منزله لنگر كشتي‌ ‌که‌ متزلزل‌ نشود و ‌آن‌ قسمت‌ ‌که‌ خارج‌ ‌از‌ آب‌ ‌است‌ و ‌در‌ هوا ‌است‌ ‌به‌ منزله گهواره‌ ‌است‌ ‌که‌ مي‌فرمايد: أَ لَم‌ نَجعَل‌ِ

جلد 16 - صفحه 374

الأَرض‌َ مِهاداً نبأ آيه 6. زيرا انسان‌ و بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ نه‌ ‌در‌ آب‌ مي‌توانند زندگي‌ كنند مثل‌ حيوانات‌ دريايي‌ و نه‌ ‌در‌ هوا مثل‌ بعض‌ طيور و مخلوقات‌ هوايي‌ و چون‌ بشر احتياج‌ ‌به‌ تغذيه‌ دارد مي‌فرمايد:

فِيها فاكِهَةٌ اقسام‌ ميوه‌ها.

وَ النَّخل‌ُ ذات‌ُ الأَكمام‌ِ و درخت‌هاي‌ خرما ‌که‌ ابتداء بنا ‌بر‌ قولي‌ ميانه پوست‌ بوده‌ خرما سپس‌ شكافته‌ مي‌شود و بنا ‌بر‌ قولي‌ ميانه شكوفه خرما بوده‌ و بنا ‌بر‌ قولي‌ ليفه خرما.

وَ الحَب‌ُّ تمام‌ حبوبات‌ و دانه‌ها.

ذُو العَصف‌ِ مثل‌ اشجار.

وَ الرَّيحان‌ُ مثل‌ گل‌ها حبوبات‌ ‌براي‌ تغذيه‌ و اكل‌ و رياحين‌ ‌براي‌ استشمام‌ و ادويه‌ و بسياري‌ ‌از‌ فوائد ‌که‌ ‌هر‌ يك‌ دارا هستند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 12)- و سر انجام از یازدهمین و دوازدهمین مواهبش بدین گونه سخن می‌گوید: «و دانه‌هائی که همراه با ساقه و برگی است که بصورت کاه در می‌آید و (همچنین) گیاهان خوشبو» (وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّیْحانُ).

دانه‌های غذائی خوراک انسان، و برگهای تر و خشکش خوراک حیواناتی است که در خدمت انسان، و از شیر و گوشت و پوست و پشم آنها بهره می‌گیرد، و به این ترتیب چیزی از آن بی‌فایده و دور ریختنی نیست.

و از سوی دیگر گیاهان خوشبو و گلها را نیز در زمین آفریده که مشام جسم و جان را معطر می‌کند، و روح را آرامش و نشاط می‌بخشد، و به این وسیله نعمتهایش را بر انسان تمام کرده است.

نکات آیه

۱ - دانه هاى حبوبات نهفته در پوسته ها، نمونه اى مهم از منافع زمین براى آدمیان (و الأرض وضعها للأنام فیها ... و الحبّ ذوالعصف) «ال» در «الحبّ»، براى جنس است و افاده عموم مى کند. بنابراین «الحبّ» مساوى با مطلق حبوبات است و «عصف» بر پوسته حبوبات - که دانه ها در آن رشد مى کند - اطلاق مى شود.

۲ - گیاهان و سبزى هاى خوشبو و معطر، نمودى از آراستگى زمین براى انسان (و الأرض وضعها للأنام . فیها ... و الریحان) واژه «ریحان»، به هر گیاه خوشبو گفته مى شود (قاموس المحیط).

۳ - همه مظاهر طبیعت، از ریاحین تا پوسته حبوبات، نشانى از طراح حسابگر هستى (خداوند) است. (الرحمن ... و الحبّ ذوالعصف و الریحان) با توجه به این که در آیات پیشین سخن از حاکمیت سنجش بر نظام هستى بود، ممکن است بیان این دقایق در این آیات، به منظور نمایاند آن حساب گرى باشد.

۴ - اندیشه در پدیده هاى زمین، عامل راه یابى انسان به توحید و جلوه هاى رحمت حق (الرحمن ... و الأرض وضعها للأنام . فیها ... و الحبّ ذوالعصف و الریحان) با توجه به این که این آیات با صفت رحمانیت خداوند آغاز گردیده و در هر بخش جلوه اى از رحمت حق به انسان یادآورى شده، مى توان استفاده کرد که برشمردن این نمونه ها، براى این است که آدمى با تأمل در آنها، به توحید و رحمانیت خداوند پى ببرد.

۵ - وجود آدمى، نیازمند خواص متنوع نهفته در انواع میوه ها، حبوبات و سبزى ها * (و الأرض وضعها للأنام . فیها فکهة و النخل ... و الحبّ ... الریحان) از این که خداوند، پس از یادآورى آمادگى زمین براى زندگى انسان، میوه هاى مختلف، حبوبات و سبزى ها را مورد اشاره قرار داده است; مى توان استفاده کرد که انسان در زندگى خویش، به همه این نعمت ها و خواص نهفته در آنها نیازمند است و کمبود هر یک، مى تواند انسان را با مشکل مواجه سازد.

۶ - روح و ذائقه انسان، تنوع طلب و خداوند برآورنده این نیازها * (فیها فکهة و النخل ذات الأکمام . و الحبّ ذوالعصف و الریحان) از این که خداوند متعال، خوراکى هاى متنوع با شکل هاى گوناگون را به انسان یادآورى کرده و نیز در اختیار او قرار داده و بر این گوناگونى بر انسان منت نهاده است، مى توان مطلب بالا را نتیجه گرفت.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: آیات آفاقى ۳
  • انسان: تنوع طلبى انسان ۶; نیازهاى مادى انسان ۵
  • تفکر: آثار تفکر ۴; تفکر در موجودات زمین ۴
  • توحید: دلایل توحید ۴
  • حبوبات: دانه هاى حبوبات ۱; نقش پوسته حبوبات ۳
  • خدا: دلایل خدا شناسى ۳
  • رحمت: زمینه رحمت ۴
  • زمین: فواید زمین ۱; نشانه هاى زیبایى زمین ۲
  • سبزیجات: نقش سبزیجات خوشبو ۲، ۳
  • گیاهان: نقش گیاهان ۲
  • نیازها: نیاز به تنوع حبوبات ۵; نیاز به تنوع سبزیجات ۵; نیاز به تنوع میوه ها ۵; منشأ تأمین نیازها ها ۶

منابع