الصافات ٦٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::ذٰلِک|ذٰلِکَ‌]] [[شامل این ریشه::ذلک‌| ]][[شامل این کلمه::خَيْر|خَيْرٌ]] [[کلمه غیر ربط::خَيْر| ]] [[شامل این ریشه::خير| ]][[ریشه غیر ربط::خير| ]][[شامل این کلمه::نُزُلا|نُزُلاً]] [[کلمه غیر ربط::نُزُلا| ]] [[شامل این ریشه::نزل‌| ]][[ریشه غیر ربط::نزل‌| ]][[شامل این کلمه::أَم|أَمْ‌]] [[شامل این ریشه::ام‌| ]][[شامل این کلمه::شَجَرَة|شَجَرَةُ]] [[کلمه غیر ربط::شَجَرَة| ]] [[شامل این ریشه::شجر| ]][[ریشه غیر ربط::شجر| ]][[شامل این کلمه::الزّقّوم|الزَّقُّومِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الزّقّوم| ]] [[شامل این ریشه::زقم‌| ]][[ریشه غیر ربط::زقم‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::ذٰلِک|ذٰلِکَ‌]] [[شامل این ریشه::ذلک‌| ]][[شامل این کلمه::خَيْر|خَيْرٌ]] [[کلمه غیر ربط::خَيْر| ]] [[شامل این ریشه::خير| ]][[ریشه غیر ربط::خير| ]][[شامل این کلمه::نُزُلا|نُزُلاً]] [[کلمه غیر ربط::نُزُلا| ]] [[شامل این ریشه::نزل‌| ]][[ریشه غیر ربط::نزل‌| ]][[شامل این کلمه::أَم|أَمْ‌]] [[شامل این ریشه::ام‌| ]][[شامل این کلمه::شَجَرَة|شَجَرَةُ]] [[کلمه غیر ربط::شَجَرَة| ]] [[شامل این ریشه::شجر| ]][[ریشه غیر ربط::شجر| ]][[شامل این کلمه::الزّقّوم|الزَّقُّومِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الزّقّوم| ]] [[شامل این ریشه::زقم‌| ]][[ریشه غیر ربط::زقم‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|أَ ذٰلِکَ‌ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ‌ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=آیا این (منزلگاه والا) برای پذیرایی واردان بهتر است، یا درخت زقّوم‌؟!
|-|صادقی تهرانی=آیا این (منزلگاه والا) برای پذیرایی واردان بهتر است، یا درخت زقّوم‌؟!
|-|معزی=آیا این بهتر است پیشکشی یا درخت تلخکام زقّوم‌
|-|معزی=آیا این بهتر است پیشکشی یا درخت تلخکام زقّوم‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Is this a better hospitality, or the Tree of Bitterness?</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/037062.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/037062.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::62|٦٢]] | قبلی = الصافات ٦١ | بعدی = الصافات ٦٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::62|٦٢]] | قبلی = الصافات ٦١ | بعدی = الصافات ٦٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۳: خط ۴۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link125 | اشاره به وجه تسميه قيامت به يوم الفصل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از الذين ظلموا در آيه : احشرواالذين ظلموا...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link127 | ازواج و ماكانوا يعبدون من دون الله]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به هدايت در فاهدوهم الى صراط الجحيم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | مراد از سؤ ال در وقنوهم انهم مسؤ ولون سؤ ال از چيست ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link130 | اعتراض كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جوابرؤ ساى كفر به پيروان خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link131 | تابع و متبوع در عذاب مشتركند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت با يكديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | شجره زقوم و وصف آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۶#link31 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۶#link31 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ «62» إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ «63» إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ «64»
آيا آن (نعمت‌هاى بهشتى) براى پذيرايى بهتر است يا درخت زقوم؟ همانا ما درخت زقوم را وسيله‌ى شكنجه و درد و رنج ستمگران (كافران) قرار داده‌ايم. همانا اين درخت از عمق دوزخ مى‌رويد.
جلد 8 - صفحه 34
===نکته ها===
«نزل» به پذيرايى از مهمان، هنگام نزول و ورود گفته مى‌شود.
«زقوم» گياه زهردارى است كه در باديه‌ها مى‌رويد و اگر برگش كنده شود از جاى آن شيره‌اى بيرون مى‌آيد كه به هر جاى بدن برسد ورم مى‌كند. در سوره‌ى دخان آيه‌ى 43 مى‌فرمايد: «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعامُ الْأَثِيمِ كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ كَغَلْيِ الْحَمِيمِ» زقوم، خوراك گناهكاران است كه مثل فلز گداخته در درون آنان جوشان است، همچون جوشيدن آب داغ.
===پیام ها===
1- نمونه‌هاى لطف يا قهر الهى را با يكديگر مقايسه كنيم تا بهتر عمل كنيم.
فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ‌، أَ ذلِكَ خَيْرٌ ... أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌
2- انسان فطرتاً طالب خير و دنبال بهترين‌هاست. ذلِكَ خَيْرٌ ... أَمْ‌
3- اهل بهشت مهمان خدا هستند. «نُزُلًا»
4- ستمگرانى كه در دنيا دل‌ها را مى‌سوزانند، در قيامت با طعامى سوزان پذيرايى خواهند شد. «فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ»
5- با اراده‌ى الهى، در قعر آتش درخت مى‌رويد. «شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62)
بعد از آن به جهت تنبيه بندگان به اقدام طاعات و اجتناب از محرمات و وصول به جنان و نجات از نيران به طريق استفهام تقريرى فرمايد:
أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا: اى كسانى كه داراى عقل و ادراك هستيد، آيا آنچه مذكور شد از نعم بهشتى و لذت و سرور بهتر است از روى پيش كشى، أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌: يا درخت زقوم كه باعث محنت است.
بيان: ذكر نزل دال است بر آنكه نعم مذكوره براى اهل بهشت به منزله پيش كشى است، و اشعار باشد به آنكه ايشان را سواى آنها نعمى خواهد بود كه عقول از ادراك كيفيت آن قاصر و افهام از معرفت آن عاجز باشد، و همچنين زقوم مانند درختى است در ولايت تهامه كه برگهاى خرد دارد و ميوه آن در غايت نتن و نهايت تلخى است، نزل اهل جهنم است. و مسلما مرارت و عفونت آن درخت به مراتب زياده از اين درخت است كه در تهامه باشد، و ايشان را سواى آن از انواع عذاب و عقاب خواهد بود كه به خاطر هيچكس خطور ننمود و به گوش شنونده‌اى نرسيده باشد.
كفار چون شنيدند كه درخت زقوم در جهنم باشد با يكديگر گفتند: چگونه مى‌شود و حال آنكه آتش آهن را مى‌گدازد، پس قول اين شخص كاذب و از پيش خود گويد، حق تعالى فرمود:
جلد 11 - صفحه 124
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (61) أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62) إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ (64) طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ (65)
فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66) ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ (67) ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ (68) إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ (69) فَهُمْ عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70)
ترجمه‌
براى مثل اين پس بايد عمل كنند عمل كنندگان‌
آيا اين بهتر است براى تشريفات وارد يا درخت زقّوم‌
همانا ما قرار داديم آنرا امتحانى براى ستمكاران‌
همانا آن درختى است كه بيرون ميآيد در قعر دوزخ‌
بار آن گويا سرهاى شيطانها است‌
پس همانا آنها هر آينه خورندگانند از آن پس پركنندگانند از آن شكمها را
پس همانا براى آنها است بر روى آن هر آينه آميخته‌اى از آب گرم‌
پس همانا بازگشت آنها بسوى دوزخ است‌
همانا آنها يافتند پدرانشان را گمراهان‌
پس آنها در پيروى كارهاى آنان شتابان ميشوند.
تفسير
ظاهرا آيه اوّل نقل كلام اهل بهشت است در ضمن آيات سابقه چنانچه بيان شد و محتمل است كلام الهى باشد از قبل خود يعنى براى مانند اين نعيم كه در آيات اولئك لهم رزق معلوم تا كأنّهنّ بيض مكنون ذكر شد بايد كار كنند كاركنان و در هر حال خداوند ميفرمايد آيا اين نعيم مذكور در آيات سابقه مفصّلا خوب است كه تشريفات ورودى مهمان باشد يا درخت زقّوم كه در مقابل آن تشريفات ورودى كه براى اهل بهشت تهيّه شده بود براى اهل جهنّم تهيّه شده و پذيرائيهاى بعدى هر يك از دو دسته هم بهمين مناسبت خواهد بود و گفته شده زقوم نام درختى است كه در نهامه ميرويد و داراى برگهاى كوچك تلخ بدبو است و در مجمع نقل نموده كه قريش وقتى آيه انّ شجرة الزّقوم طعام الأثيم را شنيدند گفتند ما چنين درختى را نمى‌شناسيم و ابو جهل گفت محمد گمان ميكند آتش درخت ميروياند در صورتى كه درخت را ميسوزاند پس نازل شد انّا جعلناها فتنة
----
جلد 4 صفحه 434
للظّالمين يعنى ما آن درخت را موجب آزمايش كفّار قرار داديم كه بدون تأمّل در قدرت خدا آنرا منكر شدند و موجب مزيد عذاب آخرت آنها گرديد پس فتنه هم بمعناى امتحان و هم بمعناى عذاب اينجا مناسب است علاوه بر آنكه چنين نزل يعنى تهيّه بدوى براى وارد بخودى خود هم عذاب و بلا است و اگر اين شأن نزول نبود حمل بر عذاب و بلا ميشد و گفته شده چون آنها اظهار عدم اطّلاع از چنين درختى نمودند خدا آنرا معرّفى فرموده كه آن درختى است كه از ته جهنّم بيرون مى‌آيد و شاخه‌هايش بلند ميشود و بتمام طبقات جهنّم ميرسد و چون از آتش ميرويد در آتش نميسوزد و ميوه آن در وقت طلوع از شاخه مانند سرهاى شياطين است و اين يك نوع تشبيه لطيفى از امر حسّى است بامر خيالى مانند تشبيه سر نيزه بدندان غول در شعر امرء القيس يا روى خوب برخسار پرى كه رايج است با آنكه نه غول را كسى ديده نه پرى را شياطين را هم نمى‌بينند ولى در عالم خيال صورت قبيحى براى آنها تصوّر مينمايند كه ترس آور است و كفّار قبل از ورود بجهنّم از شدّت گرسنگى شكم را از آن پر ميكنند و عطش بر آنها غلبه مينمايد پس مدّتى تشنه ميمانند تا مايعى مركّب از چرك و خون بد بوى مشوب و مخلوط بزرداب جوشانى بآنها داده ميشود كه امعائشان متلاشى ميگردد و بعدا بجايگاه خودشان از جهنّم منتقل خواهند شد و گناه آنها آنستكه ديدند پدرانشان در ضلالت و گمراهى كفر و شرك بسر ميبرند و بدون تأمّل و تفكر و تحقيق و تدقيق تقليد از آنها نمودند و در پيروى آنها شتابان شدند مانند آنكه كسى آنها را تعقيب نموده و بسرعت ميراند بسوى آن و گفته شده حميم جاى مخصوصى دارد خارج از جهنّم آنها را مانند شتر ميبرند بر سر آن مايع جوشان و سيراب نموده بجهنّم برميگردانند بدليل قول خداوند هذه جهنّم الّتى يكذّب بها المجرمون يطوفون بينها و بين حميم آن پناه مى‌بريم بخداى مهربان.
----
جلد 4 صفحه 435
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ ذلِك‌َ خَيرٌ نُزُلاً أَم‌ شَجَرَةُ الزَّقُّوم‌ِ (62)
آيا ‌اينکه‌ فوز عظيم‌ ‌که‌ خداوند ‌به‌ اهل‌ بهشت‌ عنايت‌ فرموده‌ بهتر ‌است‌ ‌ يا ‌ درخت‌ زقوم‌ ‌که‌ باهل‌ عذاب‌ و جهنم‌ داده‌ ‌شده‌.
أَ ذلِك‌َ خَيرٌ نُزُلًا استفهام‌ تقريريست‌ ‌که‌ البته‌ و هزار البته‌ ‌اينکه‌ فوز عظيم‌ بهتر ‌است‌ و معني‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ شجره زقوم‌ ‌هم‌ خوب‌ ‌است‌ لكن‌ ‌اينکه‌ بهتر ‌است‌
جلد 15 - صفحه 159
‌اينکه‌ خيريّت‌ مثل‌ أَ أَرباب‌ٌ مُتَفَرِّقُون‌َ خَيرٌ أَم‌ِ اللّه‌ُ الواحِدُ القَهّارُ يوسف‌ آيه 39 و نظائر ‌آن‌ ‌که‌ بگويي‌ الايمان‌ خير ‌من‌ الكفر و الطاعة خير ‌من‌ المعصية و الحق‌ احق‌ ‌من‌ الباطل‌ و امثال‌ اينها چه‌ نزولي‌ بآن‌ فيوضات‌ مذكوره‌ ‌در‌ آيات‌ قبل‌.
أَم‌ شَجَرَةُ الزَّقُّوم‌ِ سپس‌ خداوند معرفي‌ ميفرمايد شجره زقوم‌ ‌را‌ ‌که‌ چه‌ درختيست‌ و ميوه ‌او‌ چيست‌ و خورنده ‌او‌ كيست‌ ميفرمايد:
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 62)- گوشه‌ای از عذابهای جانکاه دوزخیان: بعد از بیان نعمتهای روح بخش و پر ارزش بهشتی، به بیان عذابهای دردناک و غم انگیز دوزخی می‌پردازد، و آن چنان ترسیمی از آن می‌کند که در مقایسه با نعمتهای پیشین در نفوس مستعد عمیقا اثر می‌گذارد و آنها را از هر گونه زشتی و ناپاکی باز می‌دارد.
نخست می‌فرماید: «آیا این (نعمتهای جاویدان بهشتی بهتر است یا درخت (نفرت انگیز) زقوم»؟! (أَ ذلِکَ خَیْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ).
واژه «شجره» همیشه به معنی «درخت» نیست گاه به معنی گیاه نیز می‌آید، و قرائن نشان می‌دهد که منظور از آن در اینجا «گیاه» است.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۸۹: خط ۲۲۶:
[[رده:خیرطلبى انسان]][[رده:صفات انسان]][[رده:پذیرایى اخروى از بندگان خدا]][[رده:فضایل بندگان خدا]][[رده:نعمتهاى اخروى بندگان خدا]][[رده:باغهاى بهشت]][[رده:تختهاى بهشت]][[رده:شراب بهشتى]][[رده:قیاس بهشت و جهنم]][[رده:میوه هاى بهشت]][[رده:نعمتهاى بهشت]][[رده:نهرهاى بهشت]][[رده:همسران بهشتى]][[رده:فضایل بهشتیان]][[رده:ویژگیهاى زندگى بهشتیان]][[رده:خوردنیهاى جهنم]][[رده:پذیرایى از جهنمیان]][[رده:سختى زندگى جهنمیان]][[رده:مهمانان خدا]][[رده:پذیرایى با درخت زقوم]][[رده:پذیرایى اخروى از مخلصین]][[رده:فضایل مخلصین]][[رده:نعمتهاى اخروى مخلصین]]
[[رده:خیرطلبى انسان]][[رده:صفات انسان]][[رده:پذیرایى اخروى از بندگان خدا]][[رده:فضایل بندگان خدا]][[رده:نعمتهاى اخروى بندگان خدا]][[رده:باغهاى بهشت]][[رده:تختهاى بهشت]][[رده:شراب بهشتى]][[رده:قیاس بهشت و جهنم]][[رده:میوه هاى بهشت]][[رده:نعمتهاى بهشت]][[رده:نهرهاى بهشت]][[رده:همسران بهشتى]][[رده:فضایل بهشتیان]][[رده:ویژگیهاى زندگى بهشتیان]][[رده:خوردنیهاى جهنم]][[رده:پذیرایى از جهنمیان]][[رده:سختى زندگى جهنمیان]][[رده:مهمانان خدا]][[رده:پذیرایى با درخت زقوم]][[رده:پذیرایى اخروى از مخلصین]][[رده:فضایل مخلصین]][[رده:نعمتهاى اخروى مخلصین]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
{{#seo:
|title=آیه 62 سوره صافات
|title_mode=replace
|keywords=آیه 62 سوره صافات,صافات 62,أَ ذٰلِکَ‌ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ‌ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌,خیرطلبى انسان,صفات انسان,پذیرایى اخروى از بندگان خدا,فضایل بندگان خدا,نعمتهاى اخروى بندگان خدا,باغهاى بهشت,تختهاى بهشت,شراب بهشتى,قیاس بهشت و جهنم,میوه هاى بهشت,نعمتهاى بهشت,نهرهاى بهشت,همسران بهشتى,فضایل بهشتیان,ویژگیهاى زندگى بهشتیان,خوردنیهاى جهنم,پذیرایى از جهنمیان,سختى زندگى جهنمیان,مهمانان خدا,پذیرایى با درخت زقوم,پذیرایى اخروى از مخلصین,فضایل مخلصین,نعمتهاى اخروى مخلصین,آیات قرآن سوره الصافات
|description=أَ ذٰلِکَ‌ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ‌ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۲۴

کپی متن آیه
أَ ذٰلِکَ‌ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ‌ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌

ترجمه

آیا این (نعمتهای جاویدان بهشتی) بهتر است یا درخت (نفرت‌انگیز) زقّوم؟!

|آيا اين براى پذيرايى بهتر است يا درخت زقوم
آيا از نظر پذيرايى اين بهتر است يا درخت زقوم؟!
آیا این پذیرایی (و مقام عالی) بهتر است یا درخت زقّوم جهنم؟
آیا این [بهشت جاودان پر نعمت] برای پذیرایی بهتر است یا درخت زقّوم؟
آيا خورش را اين بهتر يا درخت زقوم؟
آیا این پیشکش بهتر است یا درخت زقوم؟
آيا اين براى پذيرايى و مهمانى بهتر است يا درخت زقوم [كه در ميان دوزخ رسته است‌]؟
آیا آن (همه نعمتهای بیکران و جاویدانی) که بهشتیان را با آن پذیرائی می‌کنند بهتر است، یا درخت زقّوم (نفرت‌انگیز که از آن به دوزخیان می‌دهند؟).
آیا این (منزلگاه والا) برای پذیرایی واردان بهتر است، یا درخت زقّوم‌؟!
آیا این بهتر است پیشکشی یا درخت تلخکام زقّوم‌

Is this a better hospitality, or the Tree of Bitterness?
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ٦١ آیه ٦٢ الصافات ٦٣
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نُزُلاً»: (نگا: آل‌عمران / کهف / و سجده / ). «الزَّقُّومِ»: نام درختچه بدبو و تلخ مزه‌ای است که در سرزمین تهامه می‌روید و شیره‌ای دارد که اگر به بدن انسان بخورد، ورم می‌کند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ «62» إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ «63» إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ «64»

آيا آن (نعمت‌هاى بهشتى) براى پذيرايى بهتر است يا درخت زقوم؟ همانا ما درخت زقوم را وسيله‌ى شكنجه و درد و رنج ستمگران (كافران) قرار داده‌ايم. همانا اين درخت از عمق دوزخ مى‌رويد.

جلد 8 - صفحه 34

نکته ها

«نزل» به پذيرايى از مهمان، هنگام نزول و ورود گفته مى‌شود.

«زقوم» گياه زهردارى است كه در باديه‌ها مى‌رويد و اگر برگش كنده شود از جاى آن شيره‌اى بيرون مى‌آيد كه به هر جاى بدن برسد ورم مى‌كند. در سوره‌ى دخان آيه‌ى 43 مى‌فرمايد: «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعامُ الْأَثِيمِ كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ كَغَلْيِ الْحَمِيمِ» زقوم، خوراك گناهكاران است كه مثل فلز گداخته در درون آنان جوشان است، همچون جوشيدن آب داغ.

پیام ها

1- نمونه‌هاى لطف يا قهر الهى را با يكديگر مقايسه كنيم تا بهتر عمل كنيم.

فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ‌، أَ ذلِكَ خَيْرٌ ... أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌

2- انسان فطرتاً طالب خير و دنبال بهترين‌هاست. ذلِكَ خَيْرٌ ... أَمْ‌

3- اهل بهشت مهمان خدا هستند. «نُزُلًا»

4- ستمگرانى كه در دنيا دل‌ها را مى‌سوزانند، در قيامت با طعامى سوزان پذيرايى خواهند شد. «فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ»

5- با اراده‌ى الهى، در قعر آتش درخت مى‌رويد. «شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62)

بعد از آن به جهت تنبيه بندگان به اقدام طاعات و اجتناب از محرمات و وصول به جنان و نجات از نيران به طريق استفهام تقريرى فرمايد:

أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا: اى كسانى كه داراى عقل و ادراك هستيد، آيا آنچه مذكور شد از نعم بهشتى و لذت و سرور بهتر است از روى پيش كشى، أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌: يا درخت زقوم كه باعث محنت است.

بيان: ذكر نزل دال است بر آنكه نعم مذكوره براى اهل بهشت به منزله پيش كشى است، و اشعار باشد به آنكه ايشان را سواى آنها نعمى خواهد بود كه عقول از ادراك كيفيت آن قاصر و افهام از معرفت آن عاجز باشد، و همچنين زقوم مانند درختى است در ولايت تهامه كه برگهاى خرد دارد و ميوه آن در غايت نتن و نهايت تلخى است، نزل اهل جهنم است. و مسلما مرارت و عفونت آن درخت به مراتب زياده از اين درخت است كه در تهامه باشد، و ايشان را سواى آن از انواع عذاب و عقاب خواهد بود كه به خاطر هيچكس خطور ننمود و به گوش شنونده‌اى نرسيده باشد.

كفار چون شنيدند كه درخت زقوم در جهنم باشد با يكديگر گفتند: چگونه مى‌شود و حال آنكه آتش آهن را مى‌گدازد، پس قول اين شخص كاذب و از پيش خود گويد، حق تعالى فرمود:

جلد 11 - صفحه 124


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (61) أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62) إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ (64) طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ (65)

فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66) ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ (67) ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ (68) إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ (69) فَهُمْ عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70)

ترجمه‌

براى مثل اين پس بايد عمل كنند عمل كنندگان‌

آيا اين بهتر است براى تشريفات وارد يا درخت زقّوم‌

همانا ما قرار داديم آنرا امتحانى براى ستمكاران‌

همانا آن درختى است كه بيرون ميآيد در قعر دوزخ‌

بار آن گويا سرهاى شيطانها است‌

پس همانا آنها هر آينه خورندگانند از آن پس پركنندگانند از آن شكمها را

پس همانا براى آنها است بر روى آن هر آينه آميخته‌اى از آب گرم‌

پس همانا بازگشت آنها بسوى دوزخ است‌

همانا آنها يافتند پدرانشان را گمراهان‌

پس آنها در پيروى كارهاى آنان شتابان ميشوند.

تفسير

ظاهرا آيه اوّل نقل كلام اهل بهشت است در ضمن آيات سابقه چنانچه بيان شد و محتمل است كلام الهى باشد از قبل خود يعنى براى مانند اين نعيم كه در آيات اولئك لهم رزق معلوم تا كأنّهنّ بيض مكنون ذكر شد بايد كار كنند كاركنان و در هر حال خداوند ميفرمايد آيا اين نعيم مذكور در آيات سابقه مفصّلا خوب است كه تشريفات ورودى مهمان باشد يا درخت زقّوم كه در مقابل آن تشريفات ورودى كه براى اهل بهشت تهيّه شده بود براى اهل جهنّم تهيّه شده و پذيرائيهاى بعدى هر يك از دو دسته هم بهمين مناسبت خواهد بود و گفته شده زقوم نام درختى است كه در نهامه ميرويد و داراى برگهاى كوچك تلخ بدبو است و در مجمع نقل نموده كه قريش وقتى آيه انّ شجرة الزّقوم طعام الأثيم را شنيدند گفتند ما چنين درختى را نمى‌شناسيم و ابو جهل گفت محمد گمان ميكند آتش درخت ميروياند در صورتى كه درخت را ميسوزاند پس نازل شد انّا جعلناها فتنة


جلد 4 صفحه 434

للظّالمين يعنى ما آن درخت را موجب آزمايش كفّار قرار داديم كه بدون تأمّل در قدرت خدا آنرا منكر شدند و موجب مزيد عذاب آخرت آنها گرديد پس فتنه هم بمعناى امتحان و هم بمعناى عذاب اينجا مناسب است علاوه بر آنكه چنين نزل يعنى تهيّه بدوى براى وارد بخودى خود هم عذاب و بلا است و اگر اين شأن نزول نبود حمل بر عذاب و بلا ميشد و گفته شده چون آنها اظهار عدم اطّلاع از چنين درختى نمودند خدا آنرا معرّفى فرموده كه آن درختى است كه از ته جهنّم بيرون مى‌آيد و شاخه‌هايش بلند ميشود و بتمام طبقات جهنّم ميرسد و چون از آتش ميرويد در آتش نميسوزد و ميوه آن در وقت طلوع از شاخه مانند سرهاى شياطين است و اين يك نوع تشبيه لطيفى از امر حسّى است بامر خيالى مانند تشبيه سر نيزه بدندان غول در شعر امرء القيس يا روى خوب برخسار پرى كه رايج است با آنكه نه غول را كسى ديده نه پرى را شياطين را هم نمى‌بينند ولى در عالم خيال صورت قبيحى براى آنها تصوّر مينمايند كه ترس آور است و كفّار قبل از ورود بجهنّم از شدّت گرسنگى شكم را از آن پر ميكنند و عطش بر آنها غلبه مينمايد پس مدّتى تشنه ميمانند تا مايعى مركّب از چرك و خون بد بوى مشوب و مخلوط بزرداب جوشانى بآنها داده ميشود كه امعائشان متلاشى ميگردد و بعدا بجايگاه خودشان از جهنّم منتقل خواهند شد و گناه آنها آنستكه ديدند پدرانشان در ضلالت و گمراهى كفر و شرك بسر ميبرند و بدون تأمّل و تفكر و تحقيق و تدقيق تقليد از آنها نمودند و در پيروى آنها شتابان شدند مانند آنكه كسى آنها را تعقيب نموده و بسرعت ميراند بسوى آن و گفته شده حميم جاى مخصوصى دارد خارج از جهنّم آنها را مانند شتر ميبرند بر سر آن مايع جوشان و سيراب نموده بجهنّم برميگردانند بدليل قول خداوند هذه جهنّم الّتى يكذّب بها المجرمون يطوفون بينها و بين حميم آن پناه مى‌بريم بخداى مهربان.


جلد 4 صفحه 435

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ ذلِك‌َ خَيرٌ نُزُلاً أَم‌ شَجَرَةُ الزَّقُّوم‌ِ (62)

آيا ‌اينکه‌ فوز عظيم‌ ‌که‌ خداوند ‌به‌ اهل‌ بهشت‌ عنايت‌ فرموده‌ بهتر ‌است‌ ‌ يا ‌ درخت‌ زقوم‌ ‌که‌ باهل‌ عذاب‌ و جهنم‌ داده‌ ‌شده‌.

أَ ذلِك‌َ خَيرٌ نُزُلًا استفهام‌ تقريريست‌ ‌که‌ البته‌ و هزار البته‌ ‌اينکه‌ فوز عظيم‌ بهتر ‌است‌ و معني‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ شجره زقوم‌ ‌هم‌ خوب‌ ‌است‌ لكن‌ ‌اينکه‌ بهتر ‌است‌

جلد 15 - صفحه 159

‌اينکه‌ خيريّت‌ مثل‌ أَ أَرباب‌ٌ مُتَفَرِّقُون‌َ خَيرٌ أَم‌ِ اللّه‌ُ الواحِدُ القَهّارُ يوسف‌ آيه 39 و نظائر ‌آن‌ ‌که‌ بگويي‌ الايمان‌ خير ‌من‌ الكفر و الطاعة خير ‌من‌ المعصية و الحق‌ احق‌ ‌من‌ الباطل‌ و امثال‌ اينها چه‌ نزولي‌ بآن‌ فيوضات‌ مذكوره‌ ‌در‌ آيات‌ قبل‌.

أَم‌ شَجَرَةُ الزَّقُّوم‌ِ سپس‌ خداوند معرفي‌ ميفرمايد شجره زقوم‌ ‌را‌ ‌که‌ چه‌ درختيست‌ و ميوه ‌او‌ چيست‌ و خورنده ‌او‌ كيست‌ ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 62)- گوشه‌ای از عذابهای جانکاه دوزخیان: بعد از بیان نعمتهای روح بخش و پر ارزش بهشتی، به بیان عذابهای دردناک و غم انگیز دوزخی می‌پردازد، و آن چنان ترسیمی از آن می‌کند که در مقایسه با نعمتهای پیشین در نفوس مستعد عمیقا اثر می‌گذارد و آنها را از هر گونه زشتی و ناپاکی باز می‌دارد.

نخست می‌فرماید: «آیا این (نعمتهای جاویدان بهشتی بهتر است یا درخت (نفرت انگیز) زقوم»؟! (أَ ذلِکَ خَیْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ).

واژه «شجره» همیشه به معنی «درخت» نیست گاه به معنی گیاه نیز می‌آید، و قرائن نشان می‌دهد که منظور از آن در اینجا «گیاه» است.

نکات آیه

۱ - زندگى انسان هاى بهشتى با انواع نعمت ها (همچون نهرها، تخت ها، شراب و همسران زیبا) قابل مقایسه با زندگى پردرد و رنج دوزخیان نیست. (أذلک خیر نزلاً أم شجرة الزقّوم) خوب بودن زندگى بهشتیان و بدى زندگى دوزخیان امرى روشن و آشکار است. بر این اساس سؤال از بهتر بودن زندگى بهشتیان نسبت به دوزخیان مى تواند براى بیان شدت تفاوت این دو زندگى و قابل قیاس نبودن آنها مى باشد.

۲ - انسان، طالب خیر و دنبال بهترین ها براى خویش است. (أذلک خیر نزلاً أم شجرة الزقّوم) از پرسش درباره خوب یا خوب تر بودن دو نوع زندگى، مى توان استفاده کرد که انسان طبیعتاً طالب خیر و به دنبال بهترین ها است; ولى در تشخیص آن ممکن است دچار خطا شود.

۳ - انواع بوستان ها، میوه ها، شراب ها، تخت ها، بزم انس و همسران زیبا، مجموعه پذیرایى خداوند از بهشتیان و بندگان مخلَص خدا (إلاّ عباد اللّه المخلصین ... فى جنّ-ت النعیم ... و عندهم قصرت الطرف ... أذلک خیر نزلاً) «نزل» به مجموعه اى گفته مى شود که براى پذیرایى از مهمان آماده مى سازند.

۴ - بهشتیان، مهمانان خدا در بهشت (أذلک خیر نزلاً)

۵ - درخت زقّوم، وسیله پذیرایى و خوراک دوزخیان (أم شجرة الزقّوم) «زقّوم» نوعى از گیاه زهردارى است که در بادیه ها مى روید (قاموس المحیط)، ولى برخى از مفسران ویژگى هاى دیگرى براى این درخت برشمرده و گفته اند: درختى با برگِ ریز و بدبو است و شیره اى از آن مى تراود که بدن به محض تماس با آن آماس مى کند. این درخت در سرزمین هاى خشک مى روید (روح المعانى (آلوسى)، ذیل آیه شریفه).

موضوعات مرتبط

  • انسان: خیرطلبى انسان ۲; صفات انسان ۲
  • بندگان خدا: پذیرایى اخروى از بندگان خدا ۳; فضایل بندگان خدا ۳; نعمتهاى اخروى بندگان خدا ۳
  • بهشت: باغهاى بهشت ۳; تختهاى بهشت ۱، ۳; شراب بهشتى ۱، ۳; قیاس بهشت و جهنم ۱; میوه هاى بهشت ۳; نعمتهاى بهشت۱; نهرهاى بهشت ۱; همسران بهشتى ۱، ۳
  • بهشتیان: فضایل بهشتیان ۴; ویژگیهاى زندگى بهشتیان ۱
  • جهنم: خوردنیهاى جهنم ۵
  • جهنمیان: پذیرایى از جهنمیان ۵; سختى زندگى جهنمیان ۱
  • خدا: مهمانان خدا ۴
  • درخت زقوم: پذیرایى با درخت زقوم ۵
  • مخلصین: پذیرایى اخروى از مخلصین ۳; فضایل مخلصین ۳; نعمتهاى اخروى مخلصین ۳

منابع