طه ٣٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قَال|قَالَ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَال| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::قَد|قَدْ]] [[شامل این ریشه::قد| ]][[شامل این کلمه::أُوتِيت|أُوتِيتَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أُوتِيت| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این کلمه::سُؤْلَک|سُؤْلَکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::سُؤْلَک| ]] [[شامل این ریشه::سال‌| ]][[ریشه غیر ربط::سال‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::يَا|يَا]] [[شامل این ریشه::يا| ]][[شامل این کلمه::مُوسَى|مُوسَى‌]] [[کلمه غیر ربط::مُوسَى| ]] [[شامل این ریشه::موسى‌| ]][[ریشه غیر ربط::موسى‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قَال|قَالَ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَال| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::قَد|قَدْ]] [[شامل این ریشه::قد| ]][[شامل این کلمه::أُوتِيت|أُوتِيتَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أُوتِيت| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این کلمه::سُؤْلَک|سُؤْلَکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::سُؤْلَک| ]] [[شامل این ریشه::سال‌| ]][[ریشه غیر ربط::سال‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::يَا|يَا]] [[شامل این ریشه::يا| ]][[شامل این کلمه::مُوسَى|مُوسَى‌]] [[کلمه غیر ربط::مُوسَى| ]] [[شامل این ریشه::موسى‌| ]][[ریشه غیر ربط::موسى‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|قَالَ‌ قَدْ أُوتِيتَ‌ سُؤْلَکَ‌ يَا مُوسَى‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=فرمود: «موسی! به‌راستی خواسته‌ات به تو داده شد.»
|-|صادقی تهرانی=فرمود: «موسی! به‌راستی خواسته‌ات به تو داده شد.»
|-|معزی=گفت همانا داده شدی خواست خود را ای موسی‌
|-|معزی=گفت همانا داده شدی خواست خود را ای موسی‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">He said, “You are granted your request, O Moses.</div>
{{آيه | سوره = سوره طه | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::36|٣٦]] | قبلی = طه ٣٥ | بعدی = طه ٣٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/020036.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/020036.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره طه | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::36|٣٦]] | قبلی = طه ٣٥ | بعدی = طه ٣٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«أُوتِیتَ»: داده شدی. از مصدر إیتآء. «سُؤْل»: درخواست. مصدر است و به معنی اسم مفعول، یعنی: مَسْؤُول.
«أُوتِیتَ»: داده شدی. از مصدر إیتآء. «سُؤْل»: درخواست. مصدر است و به معنی اسم مفعول، یعنی: مَسْؤُول.
خط ۳۱: خط ۳۹:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link147 | آيات ۹ - ۴۸ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link147 | آيات ۹ - ۴۸ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link148 | بيان آياتى كه چگونگى برگزيدن موسى (عليه السلام ) به رسالت و ماءمور شدنش در كوه طور به دعوت فرعون را حكايت مى كنند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link148 | بيان چگونگى برگزيدن موسى «ع» به رسالت در كوه طور]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link149 | توضيحى در مورد تكلم خدا با موسى (عليه السلام )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link149 | توضيحى در مورد تكلم خدا با موسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link150 | بيان عدم منافات وجود واسطه در تكلم ، با صدق تكلم خدا با موسى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link151 | شرح خطاب خداى تعالى به موسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link151 | شرح خطاب خداى تعالى به موسى (عليه السلام ): ((اننى انا الله لا اله الا انافاعبدنى ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link152 | وجوه گوناگون مفسران، در معنای آیه: «وَ أقِم الصَّلَوة لِذِكرِى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۵#link152 | وجوه عديده اى كه در ذيل جمله : ((واقم الصلوة الذكرى (( گفته اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link153 | مقصود از اين كه درباره قيامت فرمود: «نزديك است پنهانش بدارم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link153 | مقصود از اينكه درباره قيامت فرمود: ((اكاد اخفيها- نزديكست پنهانش بدارم ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link154 | آغاز وحى رسالت موسی «ع»، با استفهام: «مَا تِلكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link154 | آغاز وحى رسالت موسس (عليه السلام ) با استفهام : ((ما تلك بيمينك يا موسى (( واشاره به وجه رد و بدل شدن سؤ ال و جواب درباره عصا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link155 | وجه پرگویى موسى «ع» در پاسخ خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link155 | وجه پرگوئى موسى (ع ) در پاسخ خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link156 | درخواست هاى موسى «ع»، در پاسخ خداوند، بعد از مأموريت به رسالت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link156 | شرح و توضيح درخواست هاى موسى (عليه السلام ) از خداوند بعد از ماءموريت به رسالت (قال رب اشرح لى صدرى ...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link157 | علت درخواست موسى از خداوند، كه برادرش را وزير قرار دهد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link157 | معناى كلمه (وزير) و بيان علت درخواست موسى از خداوند كه برادرش را وزير قرار دهد.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link158 | مقصود از ذكر و تسبيح کثیر خداوند،  در سخن حضرت موسی«ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link158 | مقصود از ذكر و تسبيح خدا در (كى نسخبك كثيرا و نذكرك كثيرا)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link159 | استجابت دعای موسى «ع» و یادآوری منت پيشين خدا بر او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۶#link159 | استجابت ادعيه موسى (عليه السلام ) و تذكار منت پيشين خدا بر او در ماجراى زاده شدن وپرورش يافتنش در دامان دشمن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link161 | مراد از «فتنه»، در آیه: «وَ فَتَنَّاكَ فُتُوناً»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link160 | يادآورى منت ها و تفضلات ديگر خدا به موسى (عليه السلام ) در نجات يافتن از مصر وازدواج با دختر شعيب و اقامت در مدين و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link162 | مراد از جمله: «وَ اصطَنَعتُكَ لِنفَسِى»، در خطاب خداوند به موسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link161 | مراد از فتنه در (و فتناك فتونا) و وجه موسى را منت شمرده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link164 | ردّ سخنى از فخر رازى، درباره سرّ ارسال موسى «ع» به سوى فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link162 | مراد از جمله : ((واصطنعتك لنفسى (( در خطاب خداوند به موسى (عليه السلام )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link166 | نكته های اوامر خداوند به موسى و هارون، درباره رفتن نزد فرعون و دعوت او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link163 | بيان اينكه اظهار اميد در كلام خدا(در مانند جمله :((لعله يتذكر او يخشى (() قائم به مقام محلوره است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link167 | بحث روايتى: (روایاتی پیرامون آیات رسالت موسی«ع»)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link164 | و رد سخنى از فخر رازى درباره سر ارسال موسى (عليه السلام ) به سوى فرعون باعلم به ايمان نياوردن او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link168 | شباهت دعاى پیامبر«ص» درباره اميرمؤمنان، با دعاى موسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link165 | اشاره به وجه اينكه موسى و هارون از عقاب و طغيان فرعون اظهار نگرانى كردند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link170 | روايات ديگرى در ذيل آيات مربوط به رسالت موسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link166 | نكات و دقائقى كه در اوامر خداوند به موسى و هارون درباره رفتن نزد فرعون و دعوت او به كار رفته است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link167 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۷#link168 | دعاى پيامبر (ص ) درباره اميرالمؤ منين مشابه دعاى موسى (ع ) در درخواست وزارت ومشاركت هارون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link169 | رد سخن صاحل روح المعانى كه (امر) در حديث را حمل بر ارشاد كرده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link170 | روايات ديگرى در ذيل آيات مربوط به رسالت موسى (ع )]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۴#link109 | آيه و ترجمه :]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۴#link109 | آيه و ترجمه :]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۴#link110 |  تفسير:]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۴#link110 |  تفسير:]]
خط ۶۵: خط ۷۱:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۴#link115 | ۴- تسبيح و ذكر]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۴#link115 | ۴- تسبيح و ذكر]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۴#link116 | ۵- پيامبر اسلام همان خواسته هاى موسى را تكرار مى كند]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۴#link116 | ۵- پيامبر اسلام همان خواسته هاى موسى را تكرار مى كند]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‌ «36»
(خداوند) فرمود: اى موسى! به يقين آنچه را درخواست كردى به تو داده شد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‌ (36)
قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‌: فرمود خداى تعالى در جواب، بتحقيق داده شد تو را درخواست تو اى موسى.
در- مجمع حضرت صادق عليه السلام فرمايد: حديث فرمود مرا پدرم از جدم از حضرت امير المؤمنين عليه السلام: قال كن لما لا ترجو ارجى منك لما ترجو فان موسى بن عمران خرج يقتبس لاهله نارا فكلّمه اللّه عزّ و جلّ فرجع نبّيا و خرجت ملكة سبا كافرة فاسلمت مع سليمان و خرج سحرة فرعون يطلبون العزّة لفرعون فرجعوا مؤمنين‌ «2».
فرمود: بوده باش مر آن چيزى را كه اميد ندارى، اميدوارتر از آنچه اميد دارى. پس بدرستى كه موسى عليه السلام خارج شد كه اقتباس كند براى اهل خود آتش را، پس خداى عز و جل تكلم فرمود با او و برگشت در حالى كه پيغمبر بود. و بيرون آمد ملكه سبا كافر بود، پس مسلمان شد با سليمان. و بيرون آمدند سحره فرعون به جهت طلب عزت نزد فرعون، پس برگشتند در حالى كه مؤمن شدند.
----
«1» رجوع شود به: تفسير برهان، ج 3، ص 36، فضائل الخمسة من الصحاح السته، ج 1، ص 337 399، و كتب مربوط به حديث منزلت.
«2» مجمع البيان، ج 4، ص 9.
جلد 8 - صفحه 267
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسى‌ «17» قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى‌ غَنَمِي وَ لِيَ فِيها مَآرِبُ أُخْرى‌ «18» قالَ أَلْقِها يا مُوسى‌ «19» فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى‌ «20» قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتَهَا الْأُولى‌ «21»
وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلى‌ جَناحِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرى‌ «22» لِنُرِيَكَ مِنْ آياتِنَا الْكُبْرى‌ «23» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «24» قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي «25» وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي «26»
وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي «27» يَفْقَهُوا قَوْلِي «28» وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي «29» هارُونَ أَخِي (30) اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي (31)
وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي (32) كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً (33) وَ نَذْكُرَكَ كَثِيراً (34) إِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصِيراً (35) قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‌ (36)
ترجمه‌
- و چيست اينكه در دست راست تو است اى موسى‌
گفت آن عصاى من است تكيه ميكنم بر آن و فرو ميريزم برگ درخت را به آن براى گوسفندم و مرا در آن حوائج ديگرى است‌
گفت بيندازش اى موسى‌
پس انداخت آنرا پس آنگاه آن مارى بود كه ميشتافت‌
گفت بگير آنرا و نترس زود باشد كه برگردانيم آنرا بحال اوّلش‌
و متّصل كن دستت را بزير بازويت بيرون ميآيد سفيد نورانى بدون عيب كه معجزه ديگرى است‌
تا بنمايانيم بتو از معجزات ما كه بزرگ است‌
برو بسوى فرعون همانا او طغيان نموده‌
گفت پروردگار من گشاده گردان براى من سينه‌ام را
و آسان كن براى من كارم را
و بگشاى گره را از زبان من‌
كه بفهمند گفتار مرا
و قرار ده براى من معاونى از كسانم‌
هارون برادرم را
قوى ساز باو پشتم را
و شريك كن او را در كار من‌
تا تسبيح گوئيم تو را بسيار
و ياد كنيم تو را بسيار
همانا تو باشى باحوال ما بينا
گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى.
تفسير
- خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در تمام احوال براى حضرت موسى خواست معجزه او را باو ارائه دهد لذا سؤال فرمود كه چيست اينكه در دست تو است و او چون مشتاق بمكالمه با محبوب حقيقى بود و احتمال ميداد مقصود بيان‌
----
جلد 3 صفحه 503
فوائد و آثار باشد بمجرد ذكر اسم اكتفا ننمود و عرضه داشت آن عصاى من است تكيه ميكنم بآن در وقت راه رفتن و خسته شدن يا ايستادن بر سر گله گوسفند و ميريزم برگ درختان سبز را بر سر گوسفندانم با آن و حوائج ديگرى هم از من بوسيله آن رفع ميشود مانند آنكه بدوش ميگذارم و خرجينم را بآن مى‌آويزم و اگر بخواهم از چاهى آب بيرون آورم و ريسمان كوتاه باشد بآن متصل ميكنم و اگر درنده‌ئى بخواهد بگوسفندانم حمله كند با آن دفاع ميكنم و از اين قبيل فوائد بسيار دارد خداوند فرمود بينداز آنرا و آنحضرت اطاعت نمود و انداخت ناگاه مار قوى هيكلى شد كه بسرعت حركت ميكرد لذا ترسيد و فرار كرد خدا فرمود بگير آنرا و نترس بزودى بر ميگردانيم آنرا بصورت و سيرت اوّليه خودش و موسى عليه السّلام اطاعت نمود و بحال اوّل برگشت گفته‌اند آن عصا بقدر قامت آنحضرت بود و از شعيب عليه السّلام باو رسيده بود بعد خداوند فرمود دستت را ببر زير بغلت و چون بيرون آورى سفيد نورانى شود بدون عيب پيسى كه مرض بدى است و اين معجزه ديگرى خواهد بود براى تو در مجمع فرموده مراد از غير سوء غير برص است بقول جميع و در طب الائمه از امام باقر عليه السّلام اينمعنى را نقل نموده و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد بدون علّت است و آنكه حضرت موسى گندم گون شديدى بود و چون دستش را از زير بغلش در آورد دنيا برايش روشن شد و گفته‌اند چون بار ديگر دستش را زير بغلش ميبرد بحال اوّل بر ميگشت و ارائه اين قبيل معجزات بآنحضرت در بدو امر بعثت براى آن بود كه بعضى از آيات بزرگ قدرت و عظمت الهى را مشاهده نمايد و از فرعون و فرعونيان نترسد و در امر دعوت قوى دل و مستظهر بالطاف الهيّه گردد لذا بعدا فرمود با اين دو معجزه برو بجانب فرعون كه او از حدّ خود تجاوز نموده و سركشى و تمرّد و طغيان كرده موسى عليه السّلام عرضه داشت حال كه چنين مأموريت بزرگى بمن عطا فرمودى پروردگارا وسعت صدر و گشايش قلب و سرعت فهم و سهولت امر بمن عنايت فرما تا بتوانم با مشكلات و ناملائماتى كه در اين مقصد مواجه ميشوم سازگار شوم و حلّ و هموار نمايم و در شدائد صبور و بردبار باشم و گره از زبان من بگشاى تا بسهولت بتوانم با فرعون و فرعونيان سخن بگويم و آنها سخن مرا بفهمند و بپذيرند و قمّى ره از امام‌
----
جلد 3 صفحه 504
صادق عليه السّلام نقل نموده كه موسى عليه السّلام اوقاتيكه در تحت تربيت فرعون بود يكروز عطسه كرد و گفت الحمد للّه رب العالمين فرعون بدش آمد و لطمه‌اى بصورت آنحضرت زد و گفت اين چه حرفى بود زدى موسى عليه السّلام از جا جست و ريش فرعون را كه دراز بود گرفت و كند و فرعون خيلى دردش آمد و عزم قتل او را نمود پس زنش گفت اين پسر كوچك نميداند چه ميگويد فرعون گفت خير ميداند زنش گفت يك مقدار خرما و قدرى آتش در مقابل خود بگذار اگر آن دو را از يكديگر تميز داد حقّ با شما است فرعون بهمان دستور عمل كرد و بموسى گفت بخور موسى دستش بطرف خرما دراز شد پس جبرئيل دستش را برگرداند بطرف آتش و آنرا در دهان گذارد و زبانش سوخت و فرياد زد و گريه كرد پس آسيه بفرعون گفت نگفتم اين عقل ندارد پس فرعون عفو كرد او را و گفته‌اند لكنت يا كندى زبانش در اثر آن سوختن بود و نيز آنحضرت از خداوند خواست كه هارون برادرش را معاون و وزير و كمك او قرار دهد كه موجب قوّت پشت او باشد و شريك در امر رسالت او گردد تا بيشتر راغب بكمك او شود و گفته‌اند هارون سه سال بزرگتر از حضرت موسى عليه السّلام بود و هيكلش درشت‌تر و رنگش سفيدتر و زبانش گوياتر بود و سه سال زودتر از آنحضرت از دنيا رحلت نمود و در خاتمه حوائج خود عرضه داشت كه هارون در تسبيح و تقديس و دعا و ثناى توهم با من كمك و معاونت خواهد نمود ولى باز اختيار در قبول اين ملتمسات با تو است چون تو از حال ما كاملا آگاهى و بهتر ميدانى كه من محتاج بكمك هستم و هارون كفايت اين مهمّ را مينمايد و خداوند فرمود حوائج تو بر آورده شد ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قال‌َ قَد أُوتِيت‌َ سُؤلَك‌َ يا مُوسي‌ (36)
فرمود بتو داده‌ شد آنچه‌ سؤال‌ كردي‌ اي‌ موسي‌ ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد (وَ قال‌َ رَبُّكُم‌ُ ادعُونِي‌ أَستَجِب‌ لَكُم‌) مؤمن‌ آيه 62 و نيز ميفرمايد (فَادعُوا اللّه‌َ مُخلِصِين‌َ لَه‌ُ
جلد 13 - صفحه 28
الدِّين‌َ) مؤمن‌ آيه 14 و اخبار ‌در‌ فضيلت‌ سؤال‌ ‌از‌ خداوند و دعا و اهميت‌ ‌آن‌ بسيار داريم‌ دارد
(الدعاء كهف‌ الاجابة)
‌حتي‌ افضليت‌ دعاء ‌از‌ تلاوت‌ قرآن‌ و اقامه‌ صلوة داريم‌ (قُل‌ ما يَعبَؤُا بِكُم‌ رَبِّي‌ لَو لا دُعاؤُكُم‌) فرقان‌ آيه 77.
‌در‌ اخبار داريم‌ ‌که‌ ‌در‌ جميع‌ حوائج‌ ‌از‌ خداوند بخواهيد و سؤال‌ كنيد و دعا كنيد ‌اگر‌ صلاح‌ ‌شما‌ ‌باشد‌ خداوند اجابت‌ ميفرمايد و ‌اگر‌ صلاح‌ نباشد ‌در‌ قيامت‌ عوض‌ ‌آن‌ باضعاف‌ مضاعف‌ ثواب‌ ميدهد بالجمله‌ يك‌ نوع‌ عبادت‌ دعاء ‌است‌ بخصوص‌ ادعيه‌ مأثوره‌ ‌از‌ ائمه‌ اطهار مثل‌ دعاء كميل‌ و دعاء سمات‌ و دعاء صباح‌ و ادعيه‌ صحيفه‌ سجاديه‌ و ادعيه‌ وارده‌ ‌در‌ ليالي‌ و ايام‌ خاصه‌ و ‌در‌ تعقيبات‌ نماز و ادعيه‌ شهر رمضان‌ و ‌غير‌ اينها و بهترين‌ ادعيه‌ دعاء ‌در‌ حق‌ برادران‌ ديني‌ احياء ‌آنها‌ و اموات‌ ‌آنها‌ ‌در‌ ظهر و غيب‌ بالاخص‌ ‌در‌ مجمع‌ مؤمنين‌ ‌که‌ ‌اگر‌ چهل‌ نفر باشند و دعاء يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مورد اجابت‌ ‌باشد‌ بواسطه‌ ‌او‌ دعاء بقيه‌ ‌هم‌ مستجاب‌ ميشود و ‌از‌ جمله‌ ادعيه‌ و مهمترين‌ ‌آنها‌ ‌در‌ حق‌ پيغمبر و ائمه‌ طاهرين‌ بذكر صلوات‌ بالاخص‌ ‌در‌ تعجيل‌ فرج‌ و دعاء عافيت‌ ‌که‌ سؤال‌ شد ‌از‌ معصوم‌ ‌که‌ ‌اگر‌ كسي‌ يك‌ دعاء مستجاب‌ داشته‌ ‌باشد‌ چه‌ دعائي‌ كند فرمود عافيت‌ آنهم‌ عافيت‌ ‌در‌ دين‌ و دنيا و آخرت‌ و افضل‌ ‌از‌ صلوات‌ لعن‌ اعداء دين‌ ‌است‌ زيرا محبت‌ سه‌ درجه‌ دارد.
1‌-‌ ‌او‌ ‌را‌ دوست‌ دارد.
2‌-‌ دوستان‌ ‌او‌ ‌را‌ دوست‌ دارد.
3‌-‌ دشمنان‌ ‌او‌ ‌را‌ دشمن‌ دارد لعن‌ كاشف‌ ‌از‌ مرتبه‌ سيّم‌ ‌است‌ و صلوات‌ ‌از‌ مرتبه‌ اول‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 36)- از آنجا که موسی در این تقاضاهای مخلصانه‌اش نظری جز خدمت بیشتر و کاملتر نداشت، خداوند تقاضای او را در همان وقت اجابت فرمود «به او گفت: آنچه را خواسته بودی به تو داده شد ای موسی»! (قالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسی).
در واقع در این لحظات حساس و سرنوشت‌ساز هر چه لازم داشت یکجا از خدا در خواست کرد، و او نیز میهمانش را گرامی داشت و همه خواسته‌های او را در یک جمله کوتاه با ندایی حیاتبخش اجابت کرده بی‌آنکه در آن قید و شرط یا چون و چرایی کند.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۱۴: خط ۲۶۴:
[[رده:عطایاى خدا]][[رده:عوامل تحصیل خواسته ها]][[رده:آثار دعا]][[رده:نقش کوه طور]][[رده:مشمولان لطف خدا]][[رده:تأمین نیاز مدیران]][[رده:تأمین نیاز مسؤولان]][[رده:اجابت دعاى موسى]][[رده:سرعت اجابت دعاى موسى]][[رده:شرح صدر موسى]][[رده:علم موسى]][[رده:فصاحت موسى]][[رده:فضایل موسى]][[رده:قصه موسى]][[رده:موسى در کوه طور]][[رده:نقش وادى طوى]][[رده:مکان انتصاب هارون]][[رده:مکان برگزیدگى هارون]][[رده:نبوت هارون]][[رده:نقش هارون]][[رده:وزارت هارون]]
[[رده:عطایاى خدا]][[رده:عوامل تحصیل خواسته ها]][[رده:آثار دعا]][[رده:نقش کوه طور]][[رده:مشمولان لطف خدا]][[رده:تأمین نیاز مدیران]][[رده:تأمین نیاز مسؤولان]][[رده:اجابت دعاى موسى]][[رده:سرعت اجابت دعاى موسى]][[رده:شرح صدر موسى]][[رده:علم موسى]][[رده:فصاحت موسى]][[رده:فضایل موسى]][[رده:قصه موسى]][[رده:موسى در کوه طور]][[رده:نقش وادى طوى]][[رده:مکان انتصاب هارون]][[رده:مکان برگزیدگى هارون]][[رده:نبوت هارون]][[رده:نقش هارون]][[رده:وزارت هارون]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره طه ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره طه ]]
{{#seo:
|title=آیه 36 سوره طه
|title_mode=replace
|keywords=آیه 36 سوره طه,طه 36,قَالَ‌ قَدْ أُوتِيتَ‌ سُؤْلَکَ‌ يَا مُوسَى‌,عطایاى خدا,عوامل تحصیل خواسته ها,آثار دعا,نقش کوه طور,مشمولان لطف خدا,تأمین نیاز مدیران,تأمین نیاز مسؤولان,اجابت دعاى موسى,سرعت اجابت دعاى موسى,شرح صدر موسى,علم موسى,فصاحت موسى,فضایل موسى,قصه موسى,موسى در کوه طور,نقش وادى طوى,مکان انتصاب هارون,مکان برگزیدگى هارون,نبوت هارون,نقش هارون,وزارت هارون,آیات قرآن سوره طه
|description=قَالَ‌ قَدْ أُوتِيتَ‌ سُؤْلَکَ‌ يَا مُوسَى‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۷

کپی متن آیه
قَالَ‌ قَدْ أُوتِيتَ‌ سُؤْلَکَ‌ يَا مُوسَى‌

ترجمه

فرمود: «ای موسی! آنچه را خواستی به تو داده شد!

|گفت: اى موسى! خواسته‌ات به تو داده شد
فرمود: «اى موسى، خواسته‌ات به تو داده شد.»
پروردگار فرمود: ای موسی آنچه از ما خواستی همه به تو اعطا گردید.
خدا فرمود: ای موسی! به یقین خواسته ات به تو عطا شد.
گفت: اى موسى، هر چه خواستى به تو داده شد.
فرمود ای موسی خواسته‌ات بر آورده شد
گفت: اى موسى، همانا خواست تو به تو داده شد.
(خدا موسی را ندا داد و) فرمود: ای موسی! خواسته‌ی تو به تو داده می‌شود.
فرمود: «موسی! به‌راستی خواسته‌ات به تو داده شد.»
گفت همانا داده شدی خواست خود را ای موسی‌

He said, “You are granted your request, O Moses.
ترتیل:
ترجمه:
طه ٣٥ آیه ٣٦ طه ٣٧
سوره : سوره طه
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُوتِیتَ»: داده شدی. از مصدر إیتآء. «سُؤْل»: درخواست. مصدر است و به معنی اسم مفعول، یعنی: مَسْؤُول.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‌ «36»

(خداوند) فرمود: اى موسى! به يقين آنچه را درخواست كردى به تو داده شد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‌ (36)

قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‌: فرمود خداى تعالى در جواب، بتحقيق داده شد تو را درخواست تو اى موسى.

در- مجمع حضرت صادق عليه السلام فرمايد: حديث فرمود مرا پدرم از جدم از حضرت امير المؤمنين عليه السلام: قال كن لما لا ترجو ارجى منك لما ترجو فان موسى بن عمران خرج يقتبس لاهله نارا فكلّمه اللّه عزّ و جلّ فرجع نبّيا و خرجت ملكة سبا كافرة فاسلمت مع سليمان و خرج سحرة فرعون يطلبون العزّة لفرعون فرجعوا مؤمنين‌ «2».

فرمود: بوده باش مر آن چيزى را كه اميد ندارى، اميدوارتر از آنچه اميد دارى. پس بدرستى كه موسى عليه السلام خارج شد كه اقتباس كند براى اهل خود آتش را، پس خداى عز و جل تكلم فرمود با او و برگشت در حالى كه پيغمبر بود. و بيرون آمد ملكه سبا كافر بود، پس مسلمان شد با سليمان. و بيرون آمدند سحره فرعون به جهت طلب عزت نزد فرعون، پس برگشتند در حالى كه مؤمن شدند.


«1» رجوع شود به: تفسير برهان، ج 3، ص 36، فضائل الخمسة من الصحاح السته، ج 1، ص 337 399، و كتب مربوط به حديث منزلت.

«2» مجمع البيان، ج 4، ص 9.

جلد 8 - صفحه 267


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسى‌ «17» قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى‌ غَنَمِي وَ لِيَ فِيها مَآرِبُ أُخْرى‌ «18» قالَ أَلْقِها يا مُوسى‌ «19» فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى‌ «20» قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتَهَا الْأُولى‌ «21»

وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلى‌ جَناحِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرى‌ «22» لِنُرِيَكَ مِنْ آياتِنَا الْكُبْرى‌ «23» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «24» قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي «25» وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي «26»

وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي «27» يَفْقَهُوا قَوْلِي «28» وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي «29» هارُونَ أَخِي (30) اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي (31)

وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي (32) كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً (33) وَ نَذْكُرَكَ كَثِيراً (34) إِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصِيراً (35) قالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى‌ (36)

ترجمه‌

- و چيست اينكه در دست راست تو است اى موسى‌

گفت آن عصاى من است تكيه ميكنم بر آن و فرو ميريزم برگ درخت را به آن براى گوسفندم و مرا در آن حوائج ديگرى است‌

گفت بيندازش اى موسى‌

پس انداخت آنرا پس آنگاه آن مارى بود كه ميشتافت‌

گفت بگير آنرا و نترس زود باشد كه برگردانيم آنرا بحال اوّلش‌

و متّصل كن دستت را بزير بازويت بيرون ميآيد سفيد نورانى بدون عيب كه معجزه ديگرى است‌

تا بنمايانيم بتو از معجزات ما كه بزرگ است‌

برو بسوى فرعون همانا او طغيان نموده‌

گفت پروردگار من گشاده گردان براى من سينه‌ام را

و آسان كن براى من كارم را

و بگشاى گره را از زبان من‌

كه بفهمند گفتار مرا

و قرار ده براى من معاونى از كسانم‌

هارون برادرم را

قوى ساز باو پشتم را

و شريك كن او را در كار من‌

تا تسبيح گوئيم تو را بسيار

و ياد كنيم تو را بسيار

همانا تو باشى باحوال ما بينا

گفت بتحقيق داده شدى خواسته‌ات را اى موسى.

تفسير

- خداوند پس از بيان اصول شرائع حقّه در آيات سابقه كه آشنا نمودن خلق است بتوحيد و معاد و ياد خدا در تمام احوال براى حضرت موسى خواست معجزه او را باو ارائه دهد لذا سؤال فرمود كه چيست اينكه در دست تو است و او چون مشتاق بمكالمه با محبوب حقيقى بود و احتمال ميداد مقصود بيان‌


جلد 3 صفحه 503

فوائد و آثار باشد بمجرد ذكر اسم اكتفا ننمود و عرضه داشت آن عصاى من است تكيه ميكنم بآن در وقت راه رفتن و خسته شدن يا ايستادن بر سر گله گوسفند و ميريزم برگ درختان سبز را بر سر گوسفندانم با آن و حوائج ديگرى هم از من بوسيله آن رفع ميشود مانند آنكه بدوش ميگذارم و خرجينم را بآن مى‌آويزم و اگر بخواهم از چاهى آب بيرون آورم و ريسمان كوتاه باشد بآن متصل ميكنم و اگر درنده‌ئى بخواهد بگوسفندانم حمله كند با آن دفاع ميكنم و از اين قبيل فوائد بسيار دارد خداوند فرمود بينداز آنرا و آنحضرت اطاعت نمود و انداخت ناگاه مار قوى هيكلى شد كه بسرعت حركت ميكرد لذا ترسيد و فرار كرد خدا فرمود بگير آنرا و نترس بزودى بر ميگردانيم آنرا بصورت و سيرت اوّليه خودش و موسى عليه السّلام اطاعت نمود و بحال اوّل برگشت گفته‌اند آن عصا بقدر قامت آنحضرت بود و از شعيب عليه السّلام باو رسيده بود بعد خداوند فرمود دستت را ببر زير بغلت و چون بيرون آورى سفيد نورانى شود بدون عيب پيسى كه مرض بدى است و اين معجزه ديگرى خواهد بود براى تو در مجمع فرموده مراد از غير سوء غير برص است بقول جميع و در طب الائمه از امام باقر عليه السّلام اينمعنى را نقل نموده و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد بدون علّت است و آنكه حضرت موسى گندم گون شديدى بود و چون دستش را از زير بغلش در آورد دنيا برايش روشن شد و گفته‌اند چون بار ديگر دستش را زير بغلش ميبرد بحال اوّل بر ميگشت و ارائه اين قبيل معجزات بآنحضرت در بدو امر بعثت براى آن بود كه بعضى از آيات بزرگ قدرت و عظمت الهى را مشاهده نمايد و از فرعون و فرعونيان نترسد و در امر دعوت قوى دل و مستظهر بالطاف الهيّه گردد لذا بعدا فرمود با اين دو معجزه برو بجانب فرعون كه او از حدّ خود تجاوز نموده و سركشى و تمرّد و طغيان كرده موسى عليه السّلام عرضه داشت حال كه چنين مأموريت بزرگى بمن عطا فرمودى پروردگارا وسعت صدر و گشايش قلب و سرعت فهم و سهولت امر بمن عنايت فرما تا بتوانم با مشكلات و ناملائماتى كه در اين مقصد مواجه ميشوم سازگار شوم و حلّ و هموار نمايم و در شدائد صبور و بردبار باشم و گره از زبان من بگشاى تا بسهولت بتوانم با فرعون و فرعونيان سخن بگويم و آنها سخن مرا بفهمند و بپذيرند و قمّى ره از امام‌


جلد 3 صفحه 504

صادق عليه السّلام نقل نموده كه موسى عليه السّلام اوقاتيكه در تحت تربيت فرعون بود يكروز عطسه كرد و گفت الحمد للّه رب العالمين فرعون بدش آمد و لطمه‌اى بصورت آنحضرت زد و گفت اين چه حرفى بود زدى موسى عليه السّلام از جا جست و ريش فرعون را كه دراز بود گرفت و كند و فرعون خيلى دردش آمد و عزم قتل او را نمود پس زنش گفت اين پسر كوچك نميداند چه ميگويد فرعون گفت خير ميداند زنش گفت يك مقدار خرما و قدرى آتش در مقابل خود بگذار اگر آن دو را از يكديگر تميز داد حقّ با شما است فرعون بهمان دستور عمل كرد و بموسى گفت بخور موسى دستش بطرف خرما دراز شد پس جبرئيل دستش را برگرداند بطرف آتش و آنرا در دهان گذارد و زبانش سوخت و فرياد زد و گريه كرد پس آسيه بفرعون گفت نگفتم اين عقل ندارد پس فرعون عفو كرد او را و گفته‌اند لكنت يا كندى زبانش در اثر آن سوختن بود و نيز آنحضرت از خداوند خواست كه هارون برادرش را معاون و وزير و كمك او قرار دهد كه موجب قوّت پشت او باشد و شريك در امر رسالت او گردد تا بيشتر راغب بكمك او شود و گفته‌اند هارون سه سال بزرگتر از حضرت موسى عليه السّلام بود و هيكلش درشت‌تر و رنگش سفيدتر و زبانش گوياتر بود و سه سال زودتر از آنحضرت از دنيا رحلت نمود و در خاتمه حوائج خود عرضه داشت كه هارون در تسبيح و تقديس و دعا و ثناى توهم با من كمك و معاونت خواهد نمود ولى باز اختيار در قبول اين ملتمسات با تو است چون تو از حال ما كاملا آگاهى و بهتر ميدانى كه من محتاج بكمك هستم و هارون كفايت اين مهمّ را مينمايد و خداوند فرمود حوائج تو بر آورده شد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ قَد أُوتِيت‌َ سُؤلَك‌َ يا مُوسي‌ (36)

فرمود بتو داده‌ شد آنچه‌ سؤال‌ كردي‌ اي‌ موسي‌ ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد (وَ قال‌َ رَبُّكُم‌ُ ادعُونِي‌ أَستَجِب‌ لَكُم‌) مؤمن‌ آيه 62 و نيز ميفرمايد (فَادعُوا اللّه‌َ مُخلِصِين‌َ لَه‌ُ

جلد 13 - صفحه 28

الدِّين‌َ) مؤمن‌ آيه 14 و اخبار ‌در‌ فضيلت‌ سؤال‌ ‌از‌ خداوند و دعا و اهميت‌ ‌آن‌ بسيار داريم‌ دارد

(الدعاء كهف‌ الاجابة)

‌حتي‌ افضليت‌ دعاء ‌از‌ تلاوت‌ قرآن‌ و اقامه‌ صلوة داريم‌ (قُل‌ ما يَعبَؤُا بِكُم‌ رَبِّي‌ لَو لا دُعاؤُكُم‌) فرقان‌ آيه 77.

‌در‌ اخبار داريم‌ ‌که‌ ‌در‌ جميع‌ حوائج‌ ‌از‌ خداوند بخواهيد و سؤال‌ كنيد و دعا كنيد ‌اگر‌ صلاح‌ ‌شما‌ ‌باشد‌ خداوند اجابت‌ ميفرمايد و ‌اگر‌ صلاح‌ نباشد ‌در‌ قيامت‌ عوض‌ ‌آن‌ باضعاف‌ مضاعف‌ ثواب‌ ميدهد بالجمله‌ يك‌ نوع‌ عبادت‌ دعاء ‌است‌ بخصوص‌ ادعيه‌ مأثوره‌ ‌از‌ ائمه‌ اطهار مثل‌ دعاء كميل‌ و دعاء سمات‌ و دعاء صباح‌ و ادعيه‌ صحيفه‌ سجاديه‌ و ادعيه‌ وارده‌ ‌در‌ ليالي‌ و ايام‌ خاصه‌ و ‌در‌ تعقيبات‌ نماز و ادعيه‌ شهر رمضان‌ و ‌غير‌ اينها و بهترين‌ ادعيه‌ دعاء ‌در‌ حق‌ برادران‌ ديني‌ احياء ‌آنها‌ و اموات‌ ‌آنها‌ ‌در‌ ظهر و غيب‌ بالاخص‌ ‌در‌ مجمع‌ مؤمنين‌ ‌که‌ ‌اگر‌ چهل‌ نفر باشند و دعاء يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مورد اجابت‌ ‌باشد‌ بواسطه‌ ‌او‌ دعاء بقيه‌ ‌هم‌ مستجاب‌ ميشود و ‌از‌ جمله‌ ادعيه‌ و مهمترين‌ ‌آنها‌ ‌در‌ حق‌ پيغمبر و ائمه‌ طاهرين‌ بذكر صلوات‌ بالاخص‌ ‌در‌ تعجيل‌ فرج‌ و دعاء عافيت‌ ‌که‌ سؤال‌ شد ‌از‌ معصوم‌ ‌که‌ ‌اگر‌ كسي‌ يك‌ دعاء مستجاب‌ داشته‌ ‌باشد‌ چه‌ دعائي‌ كند فرمود عافيت‌ آنهم‌ عافيت‌ ‌در‌ دين‌ و دنيا و آخرت‌ و افضل‌ ‌از‌ صلوات‌ لعن‌ اعداء دين‌ ‌است‌ زيرا محبت‌ سه‌ درجه‌ دارد.

1‌-‌ ‌او‌ ‌را‌ دوست‌ دارد.

2‌-‌ دوستان‌ ‌او‌ ‌را‌ دوست‌ دارد.

3‌-‌ دشمنان‌ ‌او‌ ‌را‌ دشمن‌ دارد لعن‌ كاشف‌ ‌از‌ مرتبه‌ سيّم‌ ‌است‌ و صلوات‌ ‌از‌ مرتبه‌ اول‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 36)- از آنجا که موسی در این تقاضاهای مخلصانه‌اش نظری جز خدمت بیشتر و کاملتر نداشت، خداوند تقاضای او را در همان وقت اجابت فرمود «به او گفت: آنچه را خواسته بودی به تو داده شد ای موسی»! (قالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسی).

در واقع در این لحظات حساس و سرنوشت‌ساز هر چه لازم داشت یکجا از خدا در خواست کرد، و او نیز میهمانش را گرامی داشت و همه خواسته‌های او را در یک جمله کوتاه با ندایی حیاتبخش اجابت کرده بی‌آنکه در آن قید و شرط یا چون و چرایی کند.

نکات آیه

۱ - خداوند تمامى خواسته هاى موسى(ع) را پذیرفت و به او شرح صدر و بیان روان عطا کرد و هارون را وزیر او قرار داد. (قال ربّ ... قال قد أُوتیت سؤلک یموسى) «سؤل»; یعنى احتیاجى که نفس انسان بر تحصیل آن حرص مىورزد و فرق آن با آرزو این است که آرزو در فکر انسان مى گذرد، ولى «سؤل» پى گیرى مى شود. گویا همواره رتبه «سؤل» بعد از آرزو است.

۲ - استجابت دعاهاى موسى(ع) در وادى طوى بسیار سریع بود. (قال ربّ اشرح ... قال قد أُوتیت سؤلک) «أُوتیت» فعل ماضى مجهول است و مفاد آن چنین است که استجابت خواسته هاى موسى(ع) به صورت وعده و مربوط به آینده نبود، بلکه به قدرى سریع بود که گویا در گذشته عنایت شده است.

۳ - خداوند در وادى طوى (در کوه طور) موسى(ع) را بر اجابت خواسته هایش آگاه ساخت. (قد أُتیت سؤلک)

۴ - دعا و درخواست از خداوند، در برآورده شدن خواسته ها و رسیدن به آن، مؤثر است. (قال ربّ اشرح ... قال قد أُتیت سؤلک) برآورده شدن خواسته هاى موسى(ع) پس از دعا و تقاضاى ملتمسانه او به درگاه خداوند بود و این نشان دهنده نقش دعا در اجابت خواسته ها است.

۵ - وادى طوى در کوه طور، مکان اعطاى شرح صدر و بیان روان به موسى(ع) ونصب هارون به مقام وزارت موسى(ع) بود. (قال ربّ اشرح ... قال قد أُتیت سؤلک)

۶ - هارون(ع) در وادى طوى به مقام نبوت و رسالت برگزیده شد. (هرون أخى ... و أشرکه فى أمرى ... قد أُتیت سؤلک) چنانچه مراد از «أشرکه فى أمرى» درخواست نبوت و رسالت براى هارون(ع) باشد، اجابت آن در وادى طوى انجام پذیرفت.

۷ - موسى(ع)، بسیار مورد عنایت خداوند بود. (یموسى) اجابت سریع خواسته هاى موسى(ع) و تکرار تصریح به نام وى، بر توجه و عنایت خداوند به موسى(ع) دلالت دارد.

۸ - ابزار مورد نیاز مسؤولان و مدیران باید همراه با اعطاى مسؤولیت، در اختیار آنان قرار گیرد. (اذهب إلى ... قال ربّ ... قد أُتیت سؤلک) موسى(ع) در پى موظف شدن به رسالت و حرکت به سوى فرعون، نیازها و خواسته هایى را در درگاه خداوند مطرح ساخت. خداوند نیز به آن نیازها پاسخ مثبت داد. این درسى است براى همه در موضوع مدیریت و اعطاى مسؤولیت ها که اگر مسؤولیتى به کسى واگذار مى شود، باید سخن مسؤول شنیده شده و به تقاضاى او رسیدگى و نیاز او تأمین شود.

موضوعات مرتبط

  • خدا: عطایاى خدا ۱
  • خواسته ها: عوامل تحصیل خواسته ها ۴
  • دعا: آثار دعا ۴
  • کوه طور: نقش کوه طور ۵، ۶
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۷
  • مدیران: تأمین نیاز مدیران ۸
  • مسؤولان: تأمین نیاز مسؤولان ۸
  • موسى(ع): اجابت دعاى موسى(ع) ۱، ۳; سرعت اجابت دعاى موسى(ع) ۲ ; شرح صدر موسى(ع) ۱، ۵; علم موسى(ع) ۳; فصاحت موسى(ع) ۱، ۵ ; فضایل موسى(ع) ۷; قصه موسى(ع) ۱، ۳; موسى(ع) در کوه طور ۳، ۵
  • وادى طوى: نقش وادى طوى ۵، ۶
  • هارون(ع): مکان انتصاب هارون(ع) ۵; مکان برگزیدگى هارون(ع) ۶; نبوت هارون(ع) ۶; نقش هارون(ع) ۱; وزارت هارون(ع) ۱، ۵

منابع