الإسراء ٧٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنَ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::اللّيْل|اللَّيْلِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّيْل| ]] [[شامل این ریشه::ليل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ليل‌| ]][[شامل این کلمه::فَتَهَجّد|فَتَهَجَّدْ]] [[کلمه غیر ربط::فَتَهَجّد| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::هجد| ]][[ریشه غیر ربط::هجد| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::نَافِلَة|نَافِلَةً]] [[کلمه غیر ربط::نَافِلَة| ]] [[شامل این ریشه::نفل‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفل‌| ]][[شامل این کلمه::لَک|لَکَ‌]] [[شامل این ریشه::ک‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این کلمه::عَسَى|عَسَى‌]] [[کلمه غیر ربط::عَسَى| ]] [[شامل این ریشه::عسى‌| ]][[ریشه غیر ربط::عسى‌| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يَبْعَثَک|يَبْعَثَکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَبْعَثَک| ]] [[شامل این ریشه::بعث‌| ]][[ریشه غیر ربط::بعث‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبُّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::مَقَاما|مَقَاماً]] [[کلمه غیر ربط::مَقَاما| ]] [[شامل این ریشه::قوم‌| ]][[ریشه غیر ربط::قوم‌| ]][[شامل این کلمه::مَحْمُودا|مَحْمُوداً]] [[کلمه غیر ربط::مَحْمُودا| ]] [[شامل این ریشه::حمد| ]][[ریشه غیر ربط::حمد| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنَ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::اللّيْل|اللَّيْلِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّيْل| ]] [[شامل این ریشه::ليل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ليل‌| ]][[شامل این کلمه::فَتَهَجّد|فَتَهَجَّدْ]] [[کلمه غیر ربط::فَتَهَجّد| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::هجد| ]][[ریشه غیر ربط::هجد| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::نَافِلَة|نَافِلَةً]] [[کلمه غیر ربط::نَافِلَة| ]] [[شامل این ریشه::نفل‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفل‌| ]][[شامل این کلمه::لَک|لَکَ‌]] [[شامل این ریشه::ک‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این کلمه::عَسَى|عَسَى‌]] [[کلمه غیر ربط::عَسَى| ]] [[شامل این ریشه::عسى‌| ]][[ریشه غیر ربط::عسى‌| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يَبْعَثَک|يَبْعَثَکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَبْعَثَک| ]] [[شامل این ریشه::بعث‌| ]][[ریشه غیر ربط::بعث‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبُّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::مَقَاما|مَقَاماً]] [[کلمه غیر ربط::مَقَاما| ]] [[شامل این ریشه::قوم‌| ]][[ریشه غیر ربط::قوم‌| ]][[شامل این کلمه::مَحْمُودا|مَحْمُوداً]] [[کلمه غیر ربط::مَحْمُودا| ]] [[شامل این ریشه::حمد| ]][[ریشه غیر ربط::حمد| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ مِنَ‌ اللَّيْلِ‌ فَتَهَجَّدْ بِهِ‌ نَافِلَةً لَکَ‌ عَسَى‌ أَنْ‌ يَبْعَثَکَ‌ رَبُّکَ‌ مَقَاماً مَحْمُوداً
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و پاسی از شب را (به عبادت) زنده بدار، (که) برای تو واجبی فزون (بر دیگران) است. امید است که پروردگارت تو را به مقامی ستوده (تر) برانگیزد.
|-|صادقی تهرانی=و پاسی از شب را (به عبادت) زنده بدار، (که) برای تو واجبی فزون (بر دیگران) است. امید است که پروردگارت تو را به مقامی ستوده (تر) برانگیزد.
|-|معزی=و از شب پس بیدار باشد در آن این فزونیی است برای تو باشد برانگیزدت پروردگارت به جایگاهی ستوده‌
|-|معزی=و از شب پس بیدار باشد در آن این فزونیی است برای تو باشد برانگیزدت پروردگارت به جایگاهی ستوده‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And keep vigil with it during parts of the night, as an extra prayer. Perhaps your Lord will raise you to a laudable position.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/017079.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/017079.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::79|٧٩]] | قبلی = الإسراء ٧٨ | بعدی = الإسراء ٨٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::79|٧٩]] | قبلی = الإسراء ٧٨ | بعدی = الإسراء ٨٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۲: خط ۴۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link154 | آيات ۷۳ - ۸۱ سوره اسرى]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link155 | نيرنگ مشركين براى حفظ حرمت خود وخدايان شان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link154 | آيات ۷۳ - ۸۱ سوره إسراء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link156 | جلوه اى ديگر از آثار عصمت وحفظ الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link156 | جلوه اى ديگر از آثار عصمت و حفظ الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link157 | معناى ((دلوك شمس (( و((غسق الليل (( در آيه : ((اقم الصلوة لدلوك الشمس ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link157 | معناى «دُلُوك شَمس» و «غَسَقِ اللّيل»، در آيه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link158 | امر به رسول (ص ) به تهجد نيمه شب ودعا واستمداد از خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link158 | مأموریت رسول خدا«ص» به تهجّد نيمه شب و دعا و استمداد از خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link159 | مقصود از ((دخول وخروج به صدق (( در ((رب ادخلنىمدخل صدق ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۹#link159 | مقصود از «دخول و خروج به صدق»، در آیه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link160 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link160 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link161 | رواياتى در ذيل آيه : ((وان كادوا ليفتنونك ...(( كه خدعه مشركين بارسول اللّه (ص ) را حكايت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link162 | رواياتى درباره واجب شدن نمازهاى پنجگانه، در ذيل آيه: «أقِمِ الصَّلَوة...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link162 | رواياتى درباره واجب شدن نمازهاى پنجگانه ومراد از مشهود بودن قرآن فجر (نمازصبح ) در ذيل آيه : ((اقم الصلوة ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link163 | رواياتى درباره شفاعت نمودن پيغمبر «ص»، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link163 | رواياتى درباره شفاعت نمودن پيغمبر اسلام (ص ) در قيامت ، درذيل جمله : ((عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا((]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۳#link86 | &nbsp;&nbsp;آيه ۷۸ ـ ۸۱]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۳#link86 | &nbsp;&nbsp;آيه ۷۸ ـ ۸۱]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۳#link87 | &nbsp;&nbsp; تفسير: ]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۳#link87 | &nbsp;&nbsp; تفسير: ]]
خط ۵۲: خط ۶۱:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link92 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۴ - حق پيروز است و باطل نابود است]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link92 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۴ - حق پيروز است و باطل نابود است]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link93 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۵ - آيه جاء الحق ... و قيام مهدى (عليه السلام )]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۴#link93 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۵ - آيه جاء الحق ... و قيام مهدى (عليه السلام )]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً «79»
و پاسى از شب را بيدار باش وتهجّد و عبادت كن، و اين وظيفه‌اى افزون براى توست، باشد كه پروردگارت تو را به مقامى محمود وپسنديده برانگيزد.
===نکته ها===
«هجود»، به معناى خوابيدن است و «تهجد»، به معناى برطرف كردن خواب با عبادت مى‌باشد.
نماز شب از نمازهاى بسيار با فضيلت است و در سوره‌هاى مزّمل و مدّثر آمده است: «قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا» در روايات بيش از 30 فضيلت براى نمازشب برشمرده شده است كه به‌برخى از فضايل آن اشاره مى‌شود:
* تمام انبيا نمازشب داشتند. نماز شب، رمز سلامتى بدن وروشنايى قبر است. نماز شب، در اخلاق، رزق، برطرف شدن اندوه، اداى دين و نورچشم مؤثّر است. «4»
----
«1». كافى، ج 3، ص 275.
«2». تفسير الميزان.
«3». پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «لاصلوة الّا بقرآن». كنزالعمّال، ح 19698.
«4». سفينة البحار.
جلد 5 - صفحه 105
* نماز شب، گناه روز را محو مى‌كند و نور قيامت است. «1»
* امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: پاداش نماز شب آن قدر زياد است كه خداوند مى‌فرمايد:
«فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» «2» هيچ كس پاداشى را كه براى آنان در نظر گرفته شده نمى‌داند. «3»
* امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: شرف مؤمن، نماز شب است و عزّتش، آزار واذيّت نكردن مردم.
* ابوذر كنار كعبه مردم را نصيحت مى‌كرد كه براى وحشت و تنهايى قبر، در دل شب دو ركعت نماز بخوانيد.
* درمانده كسى است كه از نماز شب محروم باشد.
* بهترين شما كسى است كه اطعام كند، سلام را آشكارا بدهد و هنگامى كه مردم در خوابند، نماز بخواند.
سه چيز بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بود و بر ديگران مستحبّ: نماز شب، مسواك و سحرخيزى. «4»
در كلمه‌ى‌ «مَقاماً» عظمت نهفته است (به خاطر تنوين) و در روايات آمده كه «مقام محمود» همان شفاعت است. «5»
حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: گناهان و اعمال و رفتار بد انسان، موجب محروميّت او از نمازشب مى‌شود. «6»
خداوند به تمام قطعات زمان سوگند ياد كرده است. مثلًا: «وَ الْفَجْرِ» «7»، «وَ الصُّبْحِ» «8»*، «وَ النَّهارِ» «9»، «وَ الْعَصْرِ» اما به سحر سه بار سوگند ياد شده است: «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» «10»، «وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ» «11»، «وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ» «12» يعنى سوگند به شب هنگام تمام شدنش.
و در باره‌ى استغفار در سحر دو آيه آمده است: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» «13»،
----
«1». بحار، ج 84، ص 140.
«2». سجده، 17.
«3». تفسير مجمع‌البيان.
«4». تفسير فرقان.
«5». تفسير نورالثقلين.
«6». بحار، ج 87، ص 145.
«7». فجر، 1.
«8». مدّثر، 34.
«9». شمس، 3.
«10». فجر، 4.
«11». تكوير، 17.
«12». مدّثر، 33.
«13». ذاريات، 18.
جلد 5 - صفحه 106
«الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ» «1»
===پیام ها===
1- نماز شب بر پيامبر اسلام واجب بود. «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» آرى مقام رهبرى، مستلزم تكاليف سنگين‌ترى است.
2- دل شب بهترين زمان براى عبادت است. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ»
3- مقامات پسنديده معنوى، در سايه‌ى عبادت وعبوديّت پيدا مى‌شود. «فَتَهَجَّدْ مَقاماً مَحْمُوداً»
4- ما با عبادت‌هاى خويش، حقى بر خدا نداريم كه طلب كنيم، هرچه هست، اميد است و فضل او. «عَسى‌»
5- نماز شب به تنهايى كافى نيست، كمالات ديگرى نيز لازم است. «عَسى‌»
6- تا كسى خود گامى به سوى كمال برندارد، خداوند او را به مقامى نمى‌رساند. فَتَهَجَّدْ ... يَبْعَثَكَ رَبُّكَ‌
7- مقامى ارزشمند است كه نزد خدا پسنديده باشد، وگرنه شهرت‌هاى پوچ، ارزشمند و ماندگار نيست. آرى دود به هوا و بالا مى‌رود، ولى روسياه است.
«يَبْعَثَكَ رَبُّكَ»
8- خداوند، خودش شفاعت را براى اوليا پسنديده است، نه آنكه اولياى الهى نسبت به بندگان از خدا مهربان‌تر باشند. «يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً (79)
بعد از آن بيان نماز شب را فرمايد:
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ‌: و پاره‌اى از شب پس بيدار باش براى نمازى كه زيادتى است براى تو بر واجبات. و اين به جهت آن است كه نماز شب بر حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واجب بود، و لكن بر غير آن سرور واجب نبوده و نيست. عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ‌: اميد است اينكه برانگيزاند تو را پروردگار تو. مَقاماً مَحْمُوداً: به مقام پسنديده و شايسته، و آن مقام شفاعت است. چنانچه احاديث بسيار دال است بر آن از جمله: برهان و عياشى- عن احد هما قال فى قوله: (عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً) قال هى الشّفاعة: «2» نكته: «عسى» و «لعلّ» معناى حقيقى آن رجا و طمع باشد، لكن در كلام الهى رجا و طمع راجع به خدا نيست، راجع به مكلف است تا به اين امان موجب اغراء به قبيح نشود.
تنبيه: تهجد نباشد مگر بعد از خواب، و در آن وقت نافله شب مقرر شده نسبت به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واجب، و براى امت مستحب باشد. و
----
«1» همان مدرك، صفحه 282، حديث دوّم.
«2» تفسير برهان، جلد 2، صفحه 440- تفسير عياشى، جلد 2، صفحه 314.
جلد 7 - صفحه 427
احاديث بسيار در تأكيد و فضيلت آن وارد شده از جمله:
1- در خصال‌ «1»- از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در وصاياى به امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: يا علىّ ثلث فرحات للمؤمن فى الدّنيا: لقاء الاخوان و الافطار من الصّيام و التّهجّد من اخر اللّيل.
يعنى: سه خوشحالى براى مؤمن باشد در دنيا: ملاقات برادران دينى، و افطار نمودن از روزه، و بيدارى بعد از خواب در آخر شب.
2- در علل‌ «2» صدوق رحمه اللّه از حضرت صادق عليه السّلام فرمايد:
عليكم بصلاة اللّيل فانّها سنّة نبيّكم و دأب الصّالحين قبلكم و مطردة الدّاء عن اجسادكم: بر شما باد به نماز شب، پس بدرستى كه نماز شب عادت پيغمبر شما و روش نيكان پيش از شما، و دور كننده درد است از بدنهاى شما.
3- در ثواب الاعمال‌ «3»- حضرت صادق عليه السّلام: صلاة اللّيل تحسّن الوجه و تحسّن الخلق و تطيّب الرّيح و تدرّ الرّزق و تقضى الدّين و تذهب بالهمّ و تجلو البصر.
فرمود حضرت صادق عليه السّلام: نماز شب نيكو نمايد صورت را، و نيكو كند خلق را، و خوشبو گرداند و زياد كند روزى را، و ادا نمايد قرض را، و ببر غصه را، و جلا دهد چشم را.
طريقه آن: بطور اختصار آنكه: تطهير نموده، هشت ركعت مانند نماز صبح بجا آورد، هر دو ركعت به يك سلام بدون اذان و اقامه به نيت نماز شب. بعد دو ركعت به نيت «شفع» ركعت اول: بعد از حمد سوره‌ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) و ركعت دوم‌ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ) بعد يك ركعت به نيت «وتر». و مستحب است بعد از حمد سه مرتبه‌ (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) و يك مرتبه‌ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ) و يك‌
----
«1» خصال، جلد 1، باب الثلاثه صفحه 125، حديث 121.
«2» علل الشرايع، جلد 1، صفحه 362، باب 84.
«3» ثواب الاعمال، صفحه 64، حديث 8 (فضل صلاة الليل)
جلد 7 - صفحه 428
مرتبه‌ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) و در قنوت آن بعد از خواندن دعا، صد مرتبه استغفار (استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه) و چهل نفر مؤمن را طلب مغفرت كند (اللّهمّ اغفر لحسين) تا آخر، بعد سيصد مرتبه «العفو» گويد، و نماز را تمام نمايد.
مجموع يازده ركعت شود و نشسته نيز مى‌توان بجا آورد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‌ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً (78) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً (79) وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً (80) وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً (81)
ترجمه‌
بپاى دار نماز را نزد زوال آفتاب تا تاريكى شب و نماز صبح را همانا نماز صبح بوده است مشاهده شده‌
و از شب پس بيدار شو براى آن كه مزيّتى باشد براى تو، باشد كه بپا دارد تو را پروردگارت در جايگاهى ستوده‌
و بگو پروردگار من وارد كن مرا وارد كردنى پسنديده و بيرون آور مرا بيرون آوردنى پسنديده و قرار ده براى من از نزد خود سلطنتى يارى كننده‌
و بگو آمد حق و نابود شد باطل همانا باطل باشد نابود شونده.
تفسير
خداوند متعال در اين آيه شريفه بنحو اجمال بيان اوقات پنج نماز واجب در شبانه روز را نموده باين تقريب كه به پيغمبر خود دستور فرموده كه بر پا دارد نماز را از وقت زوال آفتاب كه گذشتن نصف روز باشد تا وقت تاريكى كامل شب كه نصف آن است و اين وقت چهار نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء است نهايت آنكه نيم اخير روز مشترك ميان دو نماز اوّل و نيم اوّل شب مشترك ميان دو نماز آخر است و نيز فرموده كه بر پا دار نماز صبح را بكلمه جامعه و قرآن الفجر تا دلالت داشته باشد اجمالا بوقت آن و اهتمام بقرائت قرآن در اوّل روز كه اوّل شروع در كار است و وجوب آن در نماز كه بدون آن نماز نميباشد مانند ركوع و سجود كه از نماز بآن دو تعبير ميشود بملاحظه ركنيّت آن دو ولى مقصود اينجا بيان ركنيّت قرائت نيست بلكه بيان اهتمام بآن است چون در تسميه كلّ باسم جزء كافى است انتفاء كلّ بانتفاء جزء اگر چه در تمام احوال نباشد چون اهميت جزء كافى است براى صحّت استعمال و ذيلا اشاره فرموده بوقت آن تفصيلا كه بين طلوع صبح صادق و آفتاب است كه هم جزء شب حساب ميشود هم جزء روز لذا اين نماز بالخصوص مشهود تمام ملائكه است فرشتگان شب كه صعود مينمايند و فرشتگان روز كه نزول ميكنند آنرا مشاهده و ثبت مينمايند و باين معنى اخبار كثيره در كتب متعدده معتبره از اهل بيت عصمت و طهارت نقل شده و بنابراين مجالى براى نقل اقوال مفسّرين باقى نميماند و در آيه دوّم دستور فرموده به پيغمبر خود كه بيدار شود در پاره‌اى از شب براى قرآن كه مراد از آن نماز شب است و بر آنحضرت واجب‌
----
جلد 3 صفحه 382
بوده و بر امّت مستحب مؤكّد است چون نفل بمعناى زيادى و مزيت است و الحقّ در بين اعمال مستحبّه اين عمل مزيّت فوق العاده دارد و ثمرات دنيوى و اخروى آن بسيار و اخبار در فضل و ثوابش بيشمار است كسانيكه موفقند ميدانند چه گوهر گرانبهائى از دست كسانيكه در خواب غفلتند رفته و ميرود و در كلمه تهجّد كه بمعناى بيدارى بعد از خواب است اشاره است بوقت نماز شب كه از نصف شب شروع ميشود و هر قدر نزديك بصبح باشد افضل است و لفظ عسى و امثال آن از خداوند گفته‌اند براى وجوب است و بنظر حقير براى افاده مقام رجاء است اگر چه متكلّم راجى نباشد و جازم باشد و البتّه ذات احديّت منزّه از جهل و شك و ترديد است ولى ميتواند بغرضى از اغراض انشاء ترجّى نمايد و آن آنستكه بنده بداند اينجا جاى اميدوارى است و تحقيق اين مطلب در اصول شده است و مقام محمود كمال و مرتبه رفيعه‌اى است كه در نتيجه قرب نوافلى براى حضرت ختمى مرتبت حاصل شده و چون قيامت كبرى بر پا شود خداوند او را مبعوث فرمايد و بر پا دارد در مقامى كه مشرف باشد بر خلق اوّلين و آخرين و آنها او را ستايش نمايند بر آن مقام و در آنمقام و همه حتّى انبياء و مرسلين احتياج بشفاعت او پيدا كنند و او شفاعت فرمايد و مقبول حضرت احديّت گردد و از آنحضرت روايت شده كه وقتى در مقام محمود بايستم شفاعت كنم كسانيرا از امّتم كه مرتكب گناهان بزرگ شده‌اند و خدا شفاعتم را قبول فرمايد و بخدا شفاعت نميكنم از كسانيكه اذيّت نمودند ذريّه مرا و باين معنى روايات كثيره از اهل بيت عصمت و طهارت وارد است و در مجمع نقل نموده اجماع مفسّرين را بر آنكه مراد از مقام محمود مقام شفاعت است كه در آنمقام شفاعت فرمايد آنحضرت از مردم و بدست او داده شود لواء حمد و مجتمع گردند در زير آن تمام انبيا و ملائكه و ميباشد او اول شافع و مشفّع و عجب در آنستكه با اينمعنى فرموده مقام مصدر است بمعناى بعث يا يبعث بمعناى يقيم است با آنكه ظاهرا اسم مكان است و احتياج باين تكلّفات ندارد و از عبارت زيارت جامعه و زيارت عاشورا استفاده ميشود كه اين مقام مخصوص بآنحضرت و اهل بيت اطهار او است و والد ما جد ما در شرح اين كلمه اثبات فرموده است به بيان او فى اين مقام را براى امير المؤمنين عليه السّلام بعد از آن حضرت‌
----
جلد 3 صفحه 383
و براى يازده امام فرزندان آن دو بترتيب و دعوى فرموده تواتر اخبار را در اينمعنى كه مشاركت ائمه اطهار عليهم السلام است با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در تمام مقامات و تمام كمالات و آنكه جاى ترديد و ارتياب نيست كلّهم نور واحد روحى و ارواح العالمين لهم الفداء بلى فرقى كه هست در عالم فرق است نه جمع و از آن با صليّت و ظلّيّت تعبير ميشود و حاصلش آنستكه همه از آن سر چشمه فيض برده‌اند و بكمال لايق خود رسيده‌اند سلام اللّه عليهم اجمعين و در آيه سوّم كه قمّى فرموده در روز فتح مكّه نازل شده است دستور فرموده كه در وقت ورود بشهر يا هر امرى بگويد پروردگارا وارد فرما مرا ورودى كه پسنديده و مرضىّ تو باشد و بيرون آور مرا بيرون آوردنى كه ستوده و محمود باشد عاقبت آن در دنيا و دين و قرار ده براى من از جانب خود قوّت و قدرت و عزّت و سلطنت و حجّتى را كه يار و ياور و معين من باشد در امور تا بتوانم بكمك آن بر دشمنان دين غالب شوم و علم اسلام را در عالم بر پا دارم و در محاسن از امام صادق عليه السّلام نقل نموده امر بقرائت اين آيه را در وقت ورود در هر امر خوفناك و اخيرا فرموده بگو آمد و آشكار شد اسلام و دين حقّ و رفت و زائل و نابود گشت شرك و كفر همانا باطل زائل و نيست و نابود خواهد شد و دوام و ثباتى در عالم نداشته و ندارد و نخواهد داشت و از طرق عامّه و خاصّه روايت شده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در وقت شكستن بتهاى كعبه اين آيه را تلاوت ميفرمود و در بعضى از روايات بظهور دولت حقّه تفسير شده و آنكه بر ساعد راست امام زمان در موقع ولادت نوشته بود جاء الحقّ و زهق الباطل انّ الباطل كان زهوقا ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ مِن‌َ اللَّيل‌ِ فَتَهَجَّد بِه‌ِ نافِلَةً لَك‌َ عَسي‌ أَن‌ يَبعَثَك‌َ رَبُّك‌َ مَقاماً مَحمُوداً (79)
و ‌از‌ قسمتي‌ ‌از‌ شب‌ ‌پس‌ تهجد كن‌ ‌که‌ همان‌ نماز شب‌ ‌است‌ بآن‌ قسمت‌ شب‌ ‌که‌ ‌از‌ نصف‌ شب‌ ‌است‌ ‌تا‌ طلوع‌ فجر نافله‌ ‌که‌ زائد ‌بر‌ ‌آن‌ پنج‌ فريضه‌ ‌است‌ ‌از‌ ‌براي‌ تو اميد
جلد 12 - صفحه 295
‌است‌ ‌که‌ پروردگار تو ترا مبعوث‌ فرمايد مقامي‌ پسنديده‌ ‌که‌ مورد تمجيد تمام‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ نماز شب‌ ‌بر‌ پيغمبر واجب‌ ‌بود‌ و تفضلا ‌بر‌ امت‌ مستحب‌ّ شد و اخبار ‌در‌ فضيلت‌ نماز شب‌ بسيار ‌است‌ متجاوز ‌از‌ سي‌ فضيلت‌ رجوع‌ ‌به‌ لئالي‌ الاخبار كنيد و ‌من‌ اللّيل‌ ‌من‌ تبعيضيه‌ ‌يعني‌ بعض‌ ‌از‌ شب‌ ‌که‌ مراد نصف‌ آخر ‌است‌ بقرينه‌ فتهجد ‌به‌ زيرا معناي‌ تهجد ايقاض‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نوم‌ ‌است‌ (نافِلَةً) نفل‌ بمعني‌ زياده‌ ‌است‌ ‌يعني‌ زائد ‌بر‌ صلوات‌ خمس‌ و ‌بر‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و اله‌ و سلّم‌ واجب‌ ‌بود‌ چنانچه‌ ظاهر امر ‌هم‌ وجوبست‌ (لك‌) لام‌ اختصاص‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ وجوب‌ اختصاص‌ باو دارد عَسي‌ أَن‌ يَبعَثَك‌َ رَبُّك‌َ عسي‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند حتم‌ و لازم‌ ‌است‌ ‌که‌ البته‌ ترا مبعوث‌ ميفرمايد ‌يعني‌ ميرساند و عطا ميكند بتو مَقاماً مَحمُوداً اخبار بسياري‌ داريم‌ ‌که‌ مراد مقام‌ شفاعت‌ ‌است‌ و مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ اخبار بيان‌ مصداق‌ ميكند ‌يعني‌ يكي‌ ‌از‌ شئون‌ مقام‌ محمود شفاعت‌ كبري‌ ‌است‌ و الا مقام‌ محمود مقاميست‌ ‌که‌ تمام‌ ملائكه‌ و انبياء و تمام‌ خلق‌ ستايش‌ ميكنند ‌در‌ جميع‌ شئون‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مقام‌ شفاعت‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌حتي‌ انبياء احتياج‌ بشفاعت‌ ‌آن‌ حضرت‌ دارند و انحاء شفاعت‌ ‌او‌ مختلف‌ ‌است‌.
اما ‌در‌ دنيا بواسطه‌ توسل‌ بآن‌ بزرگوار و باهل‌ بيت‌ طاهرين‌ و بمنسوبين‌ بآنها ‌در‌ پيشگاه‌ احديت‌ شفاعت‌ ميكنند ‌براي‌ قضاء حوائج‌ دفع‌ بليات‌ اصلاح‌ امور و ثانيا ‌در‌ حين‌ احتضار سفارش‌ بملك‌ الموت‌ و ‌در‌ قبر سفارش‌ بملكين‌ و ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ حشر ‌با‌ انوار مقدسه‌ ‌آنها‌ ‌در‌ قيامت‌ تقاضاي‌ رسيد بحساب‌ اهل‌ محشر و نجات‌ مؤمنين‌ ‌از‌ عذابهاي‌ قيامت‌ و ‌در‌ بهشت‌ ارتفاع‌ درجات‌ ‌براي‌ انبياء و ساير اهل‌ بهشت‌ و بالجمله‌ ‌ما احتياج‌ شديد داريم‌ بشفاعت‌ ‌آنها‌ ‌در‌ جميع‌ ‌اينکه‌ مراحل‌ و البته‌ بايد يك‌ ارتباطي‌ تحصيل‌ كنيم‌ ‌تا‌ مشمول‌ شفاعت‌ شويم‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
اشاره
(آیه 79)- بعد از ذکر نمازهای فریضه پنجگانه اضافه می‌کند: «و پاسی از شب را (از خواب برخیز و) قرآن (و نماز) بخوان» (وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ).
مفسران معروف اسلامی این تعبیر را اشاره به نافله شب که در فضیلت آن روایات بی‌شماری وارد شده است دانسته‌اند.
سپس می‌گوید: «این یک وظیفه اضافی (علاوه بر نمازهای فریضه) برای
ج2، ص661
توست» (نافِلَةً لَکَ).
بسیاری این جمله را دلیل بر آن دانسته‌اند که نماز شب بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله واجب بوده است.
به هر حال در پایان آیه نتیجه این برنامه الهی روحانی و صفابخش را چنین بیان می‌کند: «امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد»! (عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً).
بدون شک «مقام محمود» مقام بسیار برجسته‌ای است که ستایش برانگیز است. و از آنجا که این کلمه به طور مطلق آمده، شاید اشاره به این باشد که ستایش همگان را از اولین و آخرین متوجه تو می‌کند.
روایات اسلامی، «مقام محمود» را به عنوان مقام «شفاعت کبری» تفسیر کرده است، چرا که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بزرگترین شفیعان در عالم دیگر است و آنها که شایسته شفاعت باشند، مشمول این شفاعت بزرگ خواهند شد.
نماز شب یک عبادت بزرگ روحانی-
غوغای زندگی روزانه از جهات مختلف، توجه انسان را به خود جلب می‌کند، و فکر آدمی را به وادیهای گوناگون می‌کشاند بطوری که جمعیت خاطر و حضور قلب کامل، در آن بسیار مشکل است اما در دل شب و به هنگام سحر و فرونشستن غوغای زندگی مادی، و آرامش روح و جسم انسان در پرتو مقداری خواب، حالت توجه و نشاط خاصی به انسان دست می‌دهد که بی‌نظیر است.
به همین دلیل دوستان خدا همیشه از عبادتهای آخر شب، برای تصفیه روح و حیات قلب و تقویت اراده و تکمیل اخلاص، نیرو می‌گرفته‌اند.
امیر مؤمنان علی علیه السّلام می‌فرماید: «قیام شب موجب صحت جسم و خشنودی پروردگار و در معرض رحمت او قرار گرفتن و تمسک به اخلاق پیامبران است».
حتی در بعضی از روایات می‌خوانیم که این عبادت به قدری اهمیت دارد که جز پاکان و نیکان موفق به آن نمی‌شوند.
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم: «انسان گاهی دروغ می‌گوید و سبب
ج2، ص662
محرومیتش از نماز شب می‌شود، هنگامی که از نماز شب محروم شد از روزی (و مواهب مادی و معنوی) نیز محروم می‌شود».
نماز شب به سه بخش تقسیم می‌شود:
الف) چهار نماز دو رکعتی که مجموعا هشت رکعت می‌شود و نامش نافله شب است.
ب) یک نماز دو رکعتی که نامش نافله «شفع» است.
ج) نماز یک رکعتی که نامش نافله «وتر» است، و طرز انجام این نمازها درست همانند نماز صبح است ولی اذان و اقامه ندارد، و قنوت وتر را هر چه طولانی‌تر کنند بهتر است.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۳۱: خط ۴۰۲:
[[رده:تکلیف انبیا]][[رده:عبادات انبیا]][[رده:زمینه تکلیف]][[رده:آثار تهجد]][[رده:اهمیت تهجد]][[رده:وقت تهجد]][[رده:آثار اراده خدا]][[رده:آثار امدادهاى خدا]][[رده:آثار توفیقات خدا]][[رده:اوامر خدا]][[رده:بشارتهاى خدا]][[رده:نشانه هاى ربوبیت خدا]][[رده:تکلیف رهبران دینى]][[رده:عبادات رهبران دینى]][[رده:آثار رهبرى]][[رده:فواید شب]][[رده:آثار عمل]][[رده:آثار عمل پسندیده]][[رده:اهمیت تلاوت قرآن]][[رده:اختصاصات محمد]][[رده:بشارت به محمد]][[رده:تکلیف محمد]][[رده:تهجد محمد]][[رده:شفاعت محمد]][[رده:محمد در قیامت]][[رده:مربى محمد]][[رده:مقامات اخروى محمد]][[رده:مقامات معنوى محمد]][[رده:نماز شب محمد]][[رده:واجبات محمد]][[رده:هدایت محمد]][[رده:ارزش مقامات معنوى]][[رده:ارزش مقام محمود]][[رده:زمینه مقامات معنوى]][[رده:عوامل مقامات معنوى]][[رده:منشأ مقامات معنوى]][[رده:آثار نبوت]][[رده:آثار نماز شب]][[رده:احکام نماز شب]][[رده:قرآن در نماز شب]]
[[رده:تکلیف انبیا]][[رده:عبادات انبیا]][[رده:زمینه تکلیف]][[رده:آثار تهجد]][[رده:اهمیت تهجد]][[رده:وقت تهجد]][[رده:آثار اراده خدا]][[رده:آثار امدادهاى خدا]][[رده:آثار توفیقات خدا]][[رده:اوامر خدا]][[رده:بشارتهاى خدا]][[رده:نشانه هاى ربوبیت خدا]][[رده:تکلیف رهبران دینى]][[رده:عبادات رهبران دینى]][[رده:آثار رهبرى]][[رده:فواید شب]][[رده:آثار عمل]][[رده:آثار عمل پسندیده]][[رده:اهمیت تلاوت قرآن]][[رده:اختصاصات محمد]][[رده:بشارت به محمد]][[رده:تکلیف محمد]][[رده:تهجد محمد]][[رده:شفاعت محمد]][[رده:محمد در قیامت]][[رده:مربى محمد]][[رده:مقامات اخروى محمد]][[رده:مقامات معنوى محمد]][[رده:نماز شب محمد]][[رده:واجبات محمد]][[رده:هدایت محمد]][[رده:ارزش مقامات معنوى]][[رده:ارزش مقام محمود]][[رده:زمینه مقامات معنوى]][[رده:عوامل مقامات معنوى]][[رده:منشأ مقامات معنوى]][[رده:آثار نبوت]][[رده:آثار نماز شب]][[رده:احکام نماز شب]][[رده:قرآن در نماز شب]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإسراء ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإسراء ]]
{{#seo:
|title=آیه 79 سوره إسراء
|title_mode=replace
|keywords=آیه 79 سوره إسراء,إسراء 79,وَ مِنَ‌ اللَّيْلِ‌ فَتَهَجَّدْ بِهِ‌ نَافِلَةً لَکَ‌ عَسَى‌ أَنْ‌ يَبْعَثَکَ‌ رَبُّکَ‌ مَقَاماً مَحْمُوداً,تکلیف انبیا,عبادات انبیا,زمینه تکلیف,آثار تهجد,اهمیت تهجد,وقت تهجد,آثار اراده خدا,آثار امدادهاى خدا,آثار توفیقات خدا,اوامر خدا,بشارتهاى خدا,نشانه هاى ربوبیت خدا,تکلیف رهبران دینى,عبادات رهبران دینى,آثار رهبرى,فواید شب,آثار عمل,آثار عمل پسندیده,اهمیت تلاوت قرآن,اختصاصات محمد,بشارت به محمد,تکلیف محمد,تهجد محمد,شفاعت محمد,محمد در قیامت,مربى محمد,مقامات اخروى محمد,مقامات معنوى محمد,نماز شب محمد,واجبات محمد,هدایت محمد,ارزش مقامات معنوى,ارزش مقام محمود,زمینه مقامات معنوى,عوامل مقامات معنوى,منشأ مقامات معنوى,آثار نبوت,آثار نماز شب,احکام نماز شب,قرآن در نماز شب,آیات قرآن سوره الإسراء
|description=وَ مِنَ‌ اللَّيْلِ‌ فَتَهَجَّدْ بِهِ‌ نَافِلَةً لَکَ‌ عَسَى‌ أَنْ‌ يَبْعَثَکَ‌ رَبُّکَ‌ مَقَاماً مَحْمُوداً
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۳۰

کپی متن آیه
وَ مِنَ‌ اللَّيْلِ‌ فَتَهَجَّدْ بِهِ‌ نَافِلَةً لَکَ‌ عَسَى‌ أَنْ‌ يَبْعَثَکَ‌ رَبُّکَ‌ مَقَاماً مَحْمُوداً

ترجمه

و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای توست؛ امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد!

|و پاسى از شب را زنده بدار كه نافله‌اى مخصوص تو است، باشد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند
و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو [به منزله‌] نافله‌اى باشد، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.
و بعضی از شب را به خواندن قرآن (در نماز) بیدار و متهجّد باش، که نماز شب خاص توست، باشد که خدایت تو را به مقام محمود (شفاعت کبری) مبعوث گرداند.
و پاسی از شب را برای عبادت و بندگی بیدار باش که این افزون [بر واجب،] ویژه توست، امید است پروردگارت تو را [به سبب این عبادت ویژه] به جایگاهی ستوده برانگیزد.
پاره‌اى از شب را به نمازخواندن زنده بدار. اين نافله خاص تو است. باشد كه پروردگارت، تو را به مقامى پسنديده برساند.
و از شب هم بخشی را بیدار باش که [این نماز شب‌] نافله‌ای [واجب‌] خاص توست، باشد که پروردگارت تو را به مقامی پسندیده [شفاعت‌] بگمارد
و پاره‌اى از شب را به آن- خواندن قرآن در نماز- بيدار باش كه اين براى تو افزون [از نمازهاى واجب‌] است. باشد كه پروردگارت تو را در جايگاهى ستوده بدارد.
در پاسی از شب از خواب برخیز و در آن نماز تهجّد بخوان، این یک فریضه‌ی اضافی (و افزون بر نمازهای پنجگانه) برای تو است. باشد که (در پرتو این عمل) خداوند تو را به مقام ستوده‌ای (و مکان برجسته‌ای در دنیا و آخرت که موجب ستایش همگان باشد) برساند (و مقام شفاعت کبری را به تو ارمغان دارد).
و پاسی از شب را (به عبادت) زنده بدار، (که) برای تو واجبی فزون (بر دیگران) است. امید است که پروردگارت تو را به مقامی ستوده (تر) برانگیزد.
و از شب پس بیدار باشد در آن این فزونیی است برای تو باشد برانگیزدت پروردگارت به جایگاهی ستوده‌

And keep vigil with it during parts of the night, as an extra prayer. Perhaps your Lord will raise you to a laudable position.
ترتیل:
ترجمه:
الإسراء ٧٨ آیه ٧٩ الإسراء ٨٠
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَتَهَجَّدْ»: تهجّد از (هجود) به معنی به خواب رفتن است. لیکن در باب تفعّل معنی سلب را می‌رساند، یعنی ترک خوابیدن. مانند واژه‌های (تأثُّم) و (تحنُّث). برخی هم آن را از اضداد شمرده‌اند و به معنی بیدار شدن و ماندن دانسته‌اند. نماز شب گزاردن. «بِهِ»: حرف (ب) به معنی (فی) و مرجع ضمیر (الَّیْل) است. یعنی: در شب. یا این که مرجع ضمیر (بَعْض) مفهوم از (مِن) یا (قُرْآنَ) مجرّد از اضافه است. یعنی: در برخی از شب، یا این که: نماز تهجّد را با تلاوت قرآن به جای آور. «نافِلَةً»: عبادت زائد بر نمازهای پنجگانه. مراد نماز تهجّد است که برای پیغمبر اسلام واجب بوده و برای پیروانش سنّت است. مفعول‌به (تهجّد) و یا این که حال ذوالحال محذوف (صَلاة) است. «مَقَاماً مَّحْمُوداً»: هرگونه منزلت والا و مقام بالائی که ستایش همگان را برانگیزد. برخی گفته‌اند مراد مقام شفاعت کبری است که در آن رسول اکرم از پروردگار تمنّا و تقاضا می‌نمایند که دادگاهیِ مردمان را با لطف و کرم خود آغاز فرمایند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً «79»

و پاسى از شب را بيدار باش وتهجّد و عبادت كن، و اين وظيفه‌اى افزون براى توست، باشد كه پروردگارت تو را به مقامى محمود وپسنديده برانگيزد.

نکته ها

«هجود»، به معناى خوابيدن است و «تهجد»، به معناى برطرف كردن خواب با عبادت مى‌باشد.

نماز شب از نمازهاى بسيار با فضيلت است و در سوره‌هاى مزّمل و مدّثر آمده است: «قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا» در روايات بيش از 30 فضيلت براى نمازشب برشمرده شده است كه به‌برخى از فضايل آن اشاره مى‌شود:

  • تمام انبيا نمازشب داشتند. نماز شب، رمز سلامتى بدن وروشنايى قبر است. نماز شب، در اخلاق، رزق، برطرف شدن اندوه، اداى دين و نورچشم مؤثّر است. «4»

«1». كافى، ج 3، ص 275.

«2». تفسير الميزان.

«3». پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «لاصلوة الّا بقرآن». كنزالعمّال، ح 19698.

«4». سفينة البحار.

جلد 5 - صفحه 105

  • نماز شب، گناه روز را محو مى‌كند و نور قيامت است. «1»
  • امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: پاداش نماز شب آن قدر زياد است كه خداوند مى‌فرمايد:

«فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» «2» هيچ كس پاداشى را كه براى آنان در نظر گرفته شده نمى‌داند. «3»

  • امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: شرف مؤمن، نماز شب است و عزّتش، آزار واذيّت نكردن مردم.
  • ابوذر كنار كعبه مردم را نصيحت مى‌كرد كه براى وحشت و تنهايى قبر، در دل شب دو ركعت نماز بخوانيد.
  • درمانده كسى است كه از نماز شب محروم باشد.
  • بهترين شما كسى است كه اطعام كند، سلام را آشكارا بدهد و هنگامى كه مردم در خوابند، نماز بخواند.

سه چيز بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بود و بر ديگران مستحبّ: نماز شب، مسواك و سحرخيزى. «4»

در كلمه‌ى‌ «مَقاماً» عظمت نهفته است (به خاطر تنوين) و در روايات آمده كه «مقام محمود» همان شفاعت است. «5»

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: گناهان و اعمال و رفتار بد انسان، موجب محروميّت او از نمازشب مى‌شود. «6»

خداوند به تمام قطعات زمان سوگند ياد كرده است. مثلًا: «وَ الْفَجْرِ» «7»، «وَ الصُّبْحِ» «8»*، «وَ النَّهارِ» «9»، «وَ الْعَصْرِ» اما به سحر سه بار سوگند ياد شده است: «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» «10»، «وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ» «11»، «وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ» «12» يعنى سوگند به شب هنگام تمام شدنش.

و در باره‌ى استغفار در سحر دو آيه آمده است: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» «13»،


«1». بحار، ج 84، ص 140.

«2». سجده، 17.

«3». تفسير مجمع‌البيان.

«4». تفسير فرقان.

«5». تفسير نورالثقلين.

«6». بحار، ج 87، ص 145.

«7». فجر، 1.

«8». مدّثر، 34.

«9». شمس، 3.

«10». فجر، 4.

«11». تكوير، 17.

«12». مدّثر، 33.

«13». ذاريات، 18.

جلد 5 - صفحه 106

«الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ» «1»

پیام ها

1- نماز شب بر پيامبر اسلام واجب بود. «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» آرى مقام رهبرى، مستلزم تكاليف سنگين‌ترى است.

2- دل شب بهترين زمان براى عبادت است. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ»

3- مقامات پسنديده معنوى، در سايه‌ى عبادت وعبوديّت پيدا مى‌شود. «فَتَهَجَّدْ مَقاماً مَحْمُوداً»

4- ما با عبادت‌هاى خويش، حقى بر خدا نداريم كه طلب كنيم، هرچه هست، اميد است و فضل او. «عَسى‌»

5- نماز شب به تنهايى كافى نيست، كمالات ديگرى نيز لازم است. «عَسى‌»

6- تا كسى خود گامى به سوى كمال برندارد، خداوند او را به مقامى نمى‌رساند. فَتَهَجَّدْ ... يَبْعَثَكَ رَبُّكَ‌

7- مقامى ارزشمند است كه نزد خدا پسنديده باشد، وگرنه شهرت‌هاى پوچ، ارزشمند و ماندگار نيست. آرى دود به هوا و بالا مى‌رود، ولى روسياه است.

«يَبْعَثَكَ رَبُّكَ»

8- خداوند، خودش شفاعت را براى اوليا پسنديده است، نه آنكه اولياى الهى نسبت به بندگان از خدا مهربان‌تر باشند. «يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً (79)

بعد از آن بيان نماز شب را فرمايد:

وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ‌: و پاره‌اى از شب پس بيدار باش براى نمازى كه زيادتى است براى تو بر واجبات. و اين به جهت آن است كه نماز شب بر حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واجب بود، و لكن بر غير آن سرور واجب نبوده و نيست. عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ‌: اميد است اينكه برانگيزاند تو را پروردگار تو. مَقاماً مَحْمُوداً: به مقام پسنديده و شايسته، و آن مقام شفاعت است. چنانچه احاديث بسيار دال است بر آن از جمله: برهان و عياشى- عن احد هما قال فى قوله: (عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً) قال هى الشّفاعة: «2» نكته: «عسى» و «لعلّ» معناى حقيقى آن رجا و طمع باشد، لكن در كلام الهى رجا و طمع راجع به خدا نيست، راجع به مكلف است تا به اين امان موجب اغراء به قبيح نشود.

تنبيه: تهجد نباشد مگر بعد از خواب، و در آن وقت نافله شب مقرر شده نسبت به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واجب، و براى امت مستحب باشد. و


«1» همان مدرك، صفحه 282، حديث دوّم.

«2» تفسير برهان، جلد 2، صفحه 440- تفسير عياشى، جلد 2، صفحه 314.

جلد 7 - صفحه 427

احاديث بسيار در تأكيد و فضيلت آن وارد شده از جمله:

1- در خصال‌ «1»- از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در وصاياى به امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: يا علىّ ثلث فرحات للمؤمن فى الدّنيا: لقاء الاخوان و الافطار من الصّيام و التّهجّد من اخر اللّيل.

يعنى: سه خوشحالى براى مؤمن باشد در دنيا: ملاقات برادران دينى، و افطار نمودن از روزه، و بيدارى بعد از خواب در آخر شب.

2- در علل‌ «2» صدوق رحمه اللّه از حضرت صادق عليه السّلام فرمايد:

عليكم بصلاة اللّيل فانّها سنّة نبيّكم و دأب الصّالحين قبلكم و مطردة الدّاء عن اجسادكم: بر شما باد به نماز شب، پس بدرستى كه نماز شب عادت پيغمبر شما و روش نيكان پيش از شما، و دور كننده درد است از بدنهاى شما.

3- در ثواب الاعمال‌ «3»- حضرت صادق عليه السّلام: صلاة اللّيل تحسّن الوجه و تحسّن الخلق و تطيّب الرّيح و تدرّ الرّزق و تقضى الدّين و تذهب بالهمّ و تجلو البصر.

فرمود حضرت صادق عليه السّلام: نماز شب نيكو نمايد صورت را، و نيكو كند خلق را، و خوشبو گرداند و زياد كند روزى را، و ادا نمايد قرض را، و ببر غصه را، و جلا دهد چشم را.

طريقه آن: بطور اختصار آنكه: تطهير نموده، هشت ركعت مانند نماز صبح بجا آورد، هر دو ركعت به يك سلام بدون اذان و اقامه به نيت نماز شب. بعد دو ركعت به نيت «شفع» ركعت اول: بعد از حمد سوره‌ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) و ركعت دوم‌ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ) بعد يك ركعت به نيت «وتر». و مستحب است بعد از حمد سه مرتبه‌ (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) و يك مرتبه‌ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ) و يك‌


«1» خصال، جلد 1، باب الثلاثه صفحه 125، حديث 121.

«2» علل الشرايع، جلد 1، صفحه 362، باب 84.

«3» ثواب الاعمال، صفحه 64، حديث 8 (فضل صلاة الليل)

جلد 7 - صفحه 428

مرتبه‌ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) و در قنوت آن بعد از خواندن دعا، صد مرتبه استغفار (استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه) و چهل نفر مؤمن را طلب مغفرت كند (اللّهمّ اغفر لحسين) تا آخر، بعد سيصد مرتبه «العفو» گويد، و نماز را تمام نمايد.

مجموع يازده ركعت شود و نشسته نيز مى‌توان بجا آورد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‌ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً (78) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً (79) وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً (80) وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً (81)

ترجمه‌

بپاى دار نماز را نزد زوال آفتاب تا تاريكى شب و نماز صبح را همانا نماز صبح بوده است مشاهده شده‌

و از شب پس بيدار شو براى آن كه مزيّتى باشد براى تو، باشد كه بپا دارد تو را پروردگارت در جايگاهى ستوده‌

و بگو پروردگار من وارد كن مرا وارد كردنى پسنديده و بيرون آور مرا بيرون آوردنى پسنديده و قرار ده براى من از نزد خود سلطنتى يارى كننده‌

و بگو آمد حق و نابود شد باطل همانا باطل باشد نابود شونده.

تفسير

خداوند متعال در اين آيه شريفه بنحو اجمال بيان اوقات پنج نماز واجب در شبانه روز را نموده باين تقريب كه به پيغمبر خود دستور فرموده كه بر پا دارد نماز را از وقت زوال آفتاب كه گذشتن نصف روز باشد تا وقت تاريكى كامل شب كه نصف آن است و اين وقت چهار نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء است نهايت آنكه نيم اخير روز مشترك ميان دو نماز اوّل و نيم اوّل شب مشترك ميان دو نماز آخر است و نيز فرموده كه بر پا دار نماز صبح را بكلمه جامعه و قرآن الفجر تا دلالت داشته باشد اجمالا بوقت آن و اهتمام بقرائت قرآن در اوّل روز كه اوّل شروع در كار است و وجوب آن در نماز كه بدون آن نماز نميباشد مانند ركوع و سجود كه از نماز بآن دو تعبير ميشود بملاحظه ركنيّت آن دو ولى مقصود اينجا بيان ركنيّت قرائت نيست بلكه بيان اهتمام بآن است چون در تسميه كلّ باسم جزء كافى است انتفاء كلّ بانتفاء جزء اگر چه در تمام احوال نباشد چون اهميت جزء كافى است براى صحّت استعمال و ذيلا اشاره فرموده بوقت آن تفصيلا كه بين طلوع صبح صادق و آفتاب است كه هم جزء شب حساب ميشود هم جزء روز لذا اين نماز بالخصوص مشهود تمام ملائكه است فرشتگان شب كه صعود مينمايند و فرشتگان روز كه نزول ميكنند آنرا مشاهده و ثبت مينمايند و باين معنى اخبار كثيره در كتب متعدده معتبره از اهل بيت عصمت و طهارت نقل شده و بنابراين مجالى براى نقل اقوال مفسّرين باقى نميماند و در آيه دوّم دستور فرموده به پيغمبر خود كه بيدار شود در پاره‌اى از شب براى قرآن كه مراد از آن نماز شب است و بر آنحضرت واجب‌


جلد 3 صفحه 382

بوده و بر امّت مستحب مؤكّد است چون نفل بمعناى زيادى و مزيت است و الحقّ در بين اعمال مستحبّه اين عمل مزيّت فوق العاده دارد و ثمرات دنيوى و اخروى آن بسيار و اخبار در فضل و ثوابش بيشمار است كسانيكه موفقند ميدانند چه گوهر گرانبهائى از دست كسانيكه در خواب غفلتند رفته و ميرود و در كلمه تهجّد كه بمعناى بيدارى بعد از خواب است اشاره است بوقت نماز شب كه از نصف شب شروع ميشود و هر قدر نزديك بصبح باشد افضل است و لفظ عسى و امثال آن از خداوند گفته‌اند براى وجوب است و بنظر حقير براى افاده مقام رجاء است اگر چه متكلّم راجى نباشد و جازم باشد و البتّه ذات احديّت منزّه از جهل و شك و ترديد است ولى ميتواند بغرضى از اغراض انشاء ترجّى نمايد و آن آنستكه بنده بداند اينجا جاى اميدوارى است و تحقيق اين مطلب در اصول شده است و مقام محمود كمال و مرتبه رفيعه‌اى است كه در نتيجه قرب نوافلى براى حضرت ختمى مرتبت حاصل شده و چون قيامت كبرى بر پا شود خداوند او را مبعوث فرمايد و بر پا دارد در مقامى كه مشرف باشد بر خلق اوّلين و آخرين و آنها او را ستايش نمايند بر آن مقام و در آنمقام و همه حتّى انبياء و مرسلين احتياج بشفاعت او پيدا كنند و او شفاعت فرمايد و مقبول حضرت احديّت گردد و از آنحضرت روايت شده كه وقتى در مقام محمود بايستم شفاعت كنم كسانيرا از امّتم كه مرتكب گناهان بزرگ شده‌اند و خدا شفاعتم را قبول فرمايد و بخدا شفاعت نميكنم از كسانيكه اذيّت نمودند ذريّه مرا و باين معنى روايات كثيره از اهل بيت عصمت و طهارت وارد است و در مجمع نقل نموده اجماع مفسّرين را بر آنكه مراد از مقام محمود مقام شفاعت است كه در آنمقام شفاعت فرمايد آنحضرت از مردم و بدست او داده شود لواء حمد و مجتمع گردند در زير آن تمام انبيا و ملائكه و ميباشد او اول شافع و مشفّع و عجب در آنستكه با اينمعنى فرموده مقام مصدر است بمعناى بعث يا يبعث بمعناى يقيم است با آنكه ظاهرا اسم مكان است و احتياج باين تكلّفات ندارد و از عبارت زيارت جامعه و زيارت عاشورا استفاده ميشود كه اين مقام مخصوص بآنحضرت و اهل بيت اطهار او است و والد ما جد ما در شرح اين كلمه اثبات فرموده است به بيان او فى اين مقام را براى امير المؤمنين عليه السّلام بعد از آن حضرت‌


جلد 3 صفحه 383

و براى يازده امام فرزندان آن دو بترتيب و دعوى فرموده تواتر اخبار را در اينمعنى كه مشاركت ائمه اطهار عليهم السلام است با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در تمام مقامات و تمام كمالات و آنكه جاى ترديد و ارتياب نيست كلّهم نور واحد روحى و ارواح العالمين لهم الفداء بلى فرقى كه هست در عالم فرق است نه جمع و از آن با صليّت و ظلّيّت تعبير ميشود و حاصلش آنستكه همه از آن سر چشمه فيض برده‌اند و بكمال لايق خود رسيده‌اند سلام اللّه عليهم اجمعين و در آيه سوّم كه قمّى فرموده در روز فتح مكّه نازل شده است دستور فرموده كه در وقت ورود بشهر يا هر امرى بگويد پروردگارا وارد فرما مرا ورودى كه پسنديده و مرضىّ تو باشد و بيرون آور مرا بيرون آوردنى كه ستوده و محمود باشد عاقبت آن در دنيا و دين و قرار ده براى من از جانب خود قوّت و قدرت و عزّت و سلطنت و حجّتى را كه يار و ياور و معين من باشد در امور تا بتوانم بكمك آن بر دشمنان دين غالب شوم و علم اسلام را در عالم بر پا دارم و در محاسن از امام صادق عليه السّلام نقل نموده امر بقرائت اين آيه را در وقت ورود در هر امر خوفناك و اخيرا فرموده بگو آمد و آشكار شد اسلام و دين حقّ و رفت و زائل و نابود گشت شرك و كفر همانا باطل زائل و نيست و نابود خواهد شد و دوام و ثباتى در عالم نداشته و ندارد و نخواهد داشت و از طرق عامّه و خاصّه روايت شده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در وقت شكستن بتهاى كعبه اين آيه را تلاوت ميفرمود و در بعضى از روايات بظهور دولت حقّه تفسير شده و آنكه بر ساعد راست امام زمان در موقع ولادت نوشته بود جاء الحقّ و زهق الباطل انّ الباطل كان زهوقا ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ مِن‌َ اللَّيل‌ِ فَتَهَجَّد بِه‌ِ نافِلَةً لَك‌َ عَسي‌ أَن‌ يَبعَثَك‌َ رَبُّك‌َ مَقاماً مَحمُوداً (79)

و ‌از‌ قسمتي‌ ‌از‌ شب‌ ‌پس‌ تهجد كن‌ ‌که‌ همان‌ نماز شب‌ ‌است‌ بآن‌ قسمت‌ شب‌ ‌که‌ ‌از‌ نصف‌ شب‌ ‌است‌ ‌تا‌ طلوع‌ فجر نافله‌ ‌که‌ زائد ‌بر‌ ‌آن‌ پنج‌ فريضه‌ ‌است‌ ‌از‌ ‌براي‌ تو اميد

جلد 12 - صفحه 295

‌است‌ ‌که‌ پروردگار تو ترا مبعوث‌ فرمايد مقامي‌ پسنديده‌ ‌که‌ مورد تمجيد تمام‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ نماز شب‌ ‌بر‌ پيغمبر واجب‌ ‌بود‌ و تفضلا ‌بر‌ امت‌ مستحب‌ّ شد و اخبار ‌در‌ فضيلت‌ نماز شب‌ بسيار ‌است‌ متجاوز ‌از‌ سي‌ فضيلت‌ رجوع‌ ‌به‌ لئالي‌ الاخبار كنيد و ‌من‌ اللّيل‌ ‌من‌ تبعيضيه‌ ‌يعني‌ بعض‌ ‌از‌ شب‌ ‌که‌ مراد نصف‌ آخر ‌است‌ بقرينه‌ فتهجد ‌به‌ زيرا معناي‌ تهجد ايقاض‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نوم‌ ‌است‌ (نافِلَةً) نفل‌ بمعني‌ زياده‌ ‌است‌ ‌يعني‌ زائد ‌بر‌ صلوات‌ خمس‌ و ‌بر‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و اله‌ و سلّم‌ واجب‌ ‌بود‌ چنانچه‌ ظاهر امر ‌هم‌ وجوبست‌ (لك‌) لام‌ اختصاص‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ وجوب‌ اختصاص‌ باو دارد عَسي‌ أَن‌ يَبعَثَك‌َ رَبُّك‌َ عسي‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند حتم‌ و لازم‌ ‌است‌ ‌که‌ البته‌ ترا مبعوث‌ ميفرمايد ‌يعني‌ ميرساند و عطا ميكند بتو مَقاماً مَحمُوداً اخبار بسياري‌ داريم‌ ‌که‌ مراد مقام‌ شفاعت‌ ‌است‌ و مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ اخبار بيان‌ مصداق‌ ميكند ‌يعني‌ يكي‌ ‌از‌ شئون‌ مقام‌ محمود شفاعت‌ كبري‌ ‌است‌ و الا مقام‌ محمود مقاميست‌ ‌که‌ تمام‌ ملائكه‌ و انبياء و تمام‌ خلق‌ ستايش‌ ميكنند ‌در‌ جميع‌ شئون‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مقام‌ شفاعت‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌حتي‌ انبياء احتياج‌ بشفاعت‌ ‌آن‌ حضرت‌ دارند و انحاء شفاعت‌ ‌او‌ مختلف‌ ‌است‌.

اما ‌در‌ دنيا بواسطه‌ توسل‌ بآن‌ بزرگوار و باهل‌ بيت‌ طاهرين‌ و بمنسوبين‌ بآنها ‌در‌ پيشگاه‌ احديت‌ شفاعت‌ ميكنند ‌براي‌ قضاء حوائج‌ دفع‌ بليات‌ اصلاح‌ امور و ثانيا ‌در‌ حين‌ احتضار سفارش‌ بملك‌ الموت‌ و ‌در‌ قبر سفارش‌ بملكين‌ و ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ حشر ‌با‌ انوار مقدسه‌ ‌آنها‌ ‌در‌ قيامت‌ تقاضاي‌ رسيد بحساب‌ اهل‌ محشر و نجات‌ مؤمنين‌ ‌از‌ عذابهاي‌ قيامت‌ و ‌در‌ بهشت‌ ارتفاع‌ درجات‌ ‌براي‌ انبياء و ساير اهل‌ بهشت‌ و بالجمله‌ ‌ما احتياج‌ شديد داريم‌ بشفاعت‌ ‌آنها‌ ‌در‌ جميع‌ ‌اينکه‌ مراحل‌ و البته‌ بايد يك‌ ارتباطي‌ تحصيل‌ كنيم‌ ‌تا‌ مشمول‌ شفاعت‌ شويم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

اشاره

(آیه 79)- بعد از ذکر نمازهای فریضه پنجگانه اضافه می‌کند: «و پاسی از شب را (از خواب برخیز و) قرآن (و نماز) بخوان» (وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ).

مفسران معروف اسلامی این تعبیر را اشاره به نافله شب که در فضیلت آن روایات بی‌شماری وارد شده است دانسته‌اند.

سپس می‌گوید: «این یک وظیفه اضافی (علاوه بر نمازهای فریضه) برای

ج2، ص661

توست» (نافِلَةً لَکَ).

بسیاری این جمله را دلیل بر آن دانسته‌اند که نماز شب بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله واجب بوده است.

به هر حال در پایان آیه نتیجه این برنامه الهی روحانی و صفابخش را چنین بیان می‌کند: «امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد»! (عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً).

بدون شک «مقام محمود» مقام بسیار برجسته‌ای است که ستایش برانگیز است. و از آنجا که این کلمه به طور مطلق آمده، شاید اشاره به این باشد که ستایش همگان را از اولین و آخرین متوجه تو می‌کند.

روایات اسلامی، «مقام محمود» را به عنوان مقام «شفاعت کبری» تفسیر کرده است، چرا که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بزرگترین شفیعان در عالم دیگر است و آنها که شایسته شفاعت باشند، مشمول این شفاعت بزرگ خواهند شد.

نماز شب یک عبادت بزرگ روحانی-

غوغای زندگی روزانه از جهات مختلف، توجه انسان را به خود جلب می‌کند، و فکر آدمی را به وادیهای گوناگون می‌کشاند بطوری که جمعیت خاطر و حضور قلب کامل، در آن بسیار مشکل است اما در دل شب و به هنگام سحر و فرونشستن غوغای زندگی مادی، و آرامش روح و جسم انسان در پرتو مقداری خواب، حالت توجه و نشاط خاصی به انسان دست می‌دهد که بی‌نظیر است.

به همین دلیل دوستان خدا همیشه از عبادتهای آخر شب، برای تصفیه روح و حیات قلب و تقویت اراده و تکمیل اخلاص، نیرو می‌گرفته‌اند.

امیر مؤمنان علی علیه السّلام می‌فرماید: «قیام شب موجب صحت جسم و خشنودی پروردگار و در معرض رحمت او قرار گرفتن و تمسک به اخلاق پیامبران است».

حتی در بعضی از روایات می‌خوانیم که این عبادت به قدری اهمیت دارد که جز پاکان و نیکان موفق به آن نمی‌شوند.

در حدیثی از امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم: «انسان گاهی دروغ می‌گوید و سبب

ج2، ص662

محرومیتش از نماز شب می‌شود، هنگامی که از نماز شب محروم شد از روزی (و مواهب مادی و معنوی) نیز محروم می‌شود».

نماز شب به سه بخش تقسیم می‌شود:

الف) چهار نماز دو رکعتی که مجموعا هشت رکعت می‌شود و نامش نافله شب است.

ب) یک نماز دو رکعتی که نامش نافله «شفع» است.

ج) نماز یک رکعتی که نامش نافله «وتر» است، و طرز انجام این نمازها درست همانند نماز صبح است ولی اذان و اقامه ندارد، و قنوت وتر را هر چه طولانی‌تر کنند بهتر است.

نکات آیه

۱- فرمان الهى به پیامبر(ص) در مورد بیدار شدن در بخشى از شب، براى اقامه نافله شب (و من الّیل فتهجّد به نافلة لک)

۲- نماز شب، تکلیفى واجب بر پیامبر(ص) علاوه بر سایر واجبات (و من الّیل فتهجّد به نافلة لک) با توجه به معناى لغوى «نافلة» که به معناى زیادت بر واجب است; (مفردات راغب) و نیز لام اختصاص «لک» نکته یاد شده قابل استفاده است.

۳- تلاوت قرآن کریم با بیدار شدن از خواب در شب، داراى اهمیتى ویژه است. (و قرءان الفجر کان مشهودًا . و من الّیل فتهجّد به نافلة لک)

۴- اهمیت قراءت قرآن، در نماز شب (و قرءان الفجر ... و من الّیل فتهجّد به نافلة لک) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مراد از «قرآن»، نماز مشتمل بر قراءت قرآن باشد.

۵- مقام پیامبرى و رهبرى امت، در پى دارنده تکالیفى سنگین تر و افزون بر دیگران (و من الّیل فتهجّد به نافلة لک)

۶- ضرورت عبادت و ارتباط بیشتر با خدا براى انبیا و رهبران الهى (و من الّیل فتهجّد به نافلة لک)

۷- بشارت خداوند به پیامبر(ص) براى رسیدن به مقامى پسندیده و ارجمند در پرتو تهجّد و شب زنده دارى (فتهجّد ... عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا)

۸- تهجد و شب زنده دارى، عاملى براى دستیازى انسان به مقامى ارجمند و پسندیده (فتهجّد به نافلة لک عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا)

۹- دستیازى به مقامات والاى معنوى (مقام محمود)، هر چند با تلاش و کوشش قرین باشد، منوط به امداد و توفیق الهى است. (فتهجّد به ... عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا)

۱۰- لحظات آرام و تیره شب، لحظاتى مناسب براى ارتباط با خدا و اوج گرفتن در مقامات معنوى (و من الّیل فتهجّد به ... عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا) هر چند عبادت در همه حالات مناسب است، اما اختصاص به ذکر شب از میان سایر اوقات بخصوص با لفظ «تهجّد» - که بیدار شدن از خواب را دربردارد - مى تواند بر نکته فوق دلالت داشته باشد.

۱۱- کارسازى تهجّد و شب زنده دارى جهت نیل به مقام محمود، بسته به اراده خداوند است. (عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا)

۱۲- امید به دستیابى به مقامات رفیع معنوى، آن گاه امکان پذیر است که رفتار و عملى مناسب خود را از پیش داشته باشد. (و من الّیل فتهجّد به ... عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا)

۱۳- مقام ارجمند حاصل آمده از نماز شب، جایگاهى مورد ستایش و تمجید همگان (عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا) به صورت مطلق آورده شدن «مقاماً محموداً» مى تواند مشعر به این باشد که: مقام محمود، جایگاهى است مورد تمجید همه خلایق.

۱۴- راهنمایى پیامبر(ص) به کسب مقامات برتر معنوى، جلوه اى از ربوبیت الهى براى آن حضرت (فتهجّد به ... یبعثک ربّک مقامًا محمودًا)

۱۵- پیامبر(ص) نیز در مسیر کسب کمالات معنوى برتر، نیازمند انجام اعمالى مناسب با آن بود. (فتهجّد به نافلة لک عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا)

۱۶- «مقام محمود» جایگاهى بس ارجمند و والا در میان مقامات معنوى (عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا) با اینکه پیامبر(ص) از مقام و منزلت بس رفیع برخوردار بود، خداوند به او مى فرماید: «نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسى» و این حکایت از مطلب فوق دارد.

۱۷- تجلى مقام ستایش انگیز پیامبر(ص) در رستاخیز * (عسى أن یبعثک ربّک مقامًا محمودًا) برداشت فوق بدان احتمال است که واژه «یبعثک» اشاره به بعث در قیامت و رستاخیز داشته باشد و «مقاماً» مصدر میمى و مفعول مطلق براى «أن یبعثک» باشد که در این صورت ترکیب آیه چنین مى شود: «عسى أن یبعثک ربک بعثاً محموداً; خداوند تو را به شکل پسندیده اى در قیامت مبعوث مى سازد».

روایات و احادیث

۱۸- «عن عمارالساباطى قال: کنّا جلوساً عند أبى عبدالله(ع) بمنى فقال له رجل: ما تقول فى النوافل؟ فقال: فریضة قال: ففزعنا و فزع الرجل، فقال: أبوعبدالله(ع): إنما أعنى صلاة اللیل على رسول الله(ص) ان الله یقول: «و من اللیل فتهجّد نافلة لک»;[۱] عمار ساباطى گوید: در منى نزد امام صادق(ع) نشسته بودیم، شخصى به حضرت گفت: در باره نافله ها چه مى گویید؟ حضرت فرمود: واجب هستند. راوى گوید: ما و آن مرد سؤال کننده برآشفتیم، پس حضرت فرمود: منظور من نماز شب است که بر رسول خدا واجب بود. همانا خداوند مى فرماید: و من اللیل فتهجد به نافلة لک».

۱۹- «عن أحدهما قال: فى قوله: «عسى أن یبعثک ربک مقاماً محموداً» قال: هى الشفاعة;[۲] از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) درباره سخن خدا «عسى أن یبعثک ربک مقاماً محموداً» روایت شده است که فرمود: مراد از مقام محمود شفاعت است».

۲۰- «قال على بن أبى طالب(ع): ... ثمّ یجتمعون فى موطن آخر یکون فیه مقام محمد(ص) و هو المقام المحمود فیثنى على الله تبارک و تعالى بما لم یثن علیه أحد قبله ثمّ یثنى على الملائکة کلّهم ... ثمّ یثنى على الرسل ... ثمّ یثنى على کلّ مؤمن و مؤمنة ... فذلک قوله: «عسى أن یبعثک ربک مقاماً محموداً ... و هذا کلّه قبل الحساب...;[۳] حضرت على بن ابى طالب فرمود:... سپس خداوند[ در قیامت]مردم را در موضعى جمع مى کند که مقام محمد(ص) در آن جاست و آن مقام محمود است. پس پیامبر(ص) ثناى خداى - تبارک و تعالى - مى گوید، به گونه اى که احدى قبل از او چنین ثنایى نگفته است; سپس به [ترتیب]بر تمامى فرشتگان ... و رسولان ... و تمامى مردان و زنان مؤمن درود مى فرستد ... و این همان سخن خداست که: «عسى أن یبعثک ربک مقاماً محموداً...» و تمام این امور پیش از حسابرسى است...».

موضوعات مرتبط

  • احکام ۲:
  • انبیا: تکلیف انبیا ۶; عبادات انبیا ۶
  • تکلیف: زمینه تکلیف ۵
  • تهجّد: آثار تهجّد ۷، ۸، ۱۱; اهمیت تهجّد ۳; وقت تهجّد ۱۰
  • خدا: آثار اراده خدا ۱۱; آثار امدادهاى خدا ۹; آثار توفیقات خدا ۹; اوامر خدا ۱; بشارتهاى خدا ۷; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱۴
  • رهبران دینى: تکلیف رهبران دینى ۶; عبادات رهبران دینى ۶
  • رهبرى: آثار رهبرى ۵
  • شب: فواید شب ۱۰
  • عمل: آثار عمل ۱۵; آثار عمل پسندیده ۱۲
  • قرآن: اهمیت تلاوت قرآن ۳، ۴
  • محمد(ص): اختصاصات محمد(ص) ۲، ۱۸; بشارت به محمد(ص) ۷; تکلیف محمد(ص) ۱، ۲; تهجّد محمد(ص) ۱، ۷; شفاعت محمد(ص) ۱۹; محمد(ص) در قیامت ۱۷،۲۰; مربّى محمد(ص) ۱۴; مقامات اخروى محمد(ص) ۱۷، ۱۹، ۲۰; مقامات معنوى محمد(ص) ۷، ۱۵; نماز شب محمد(ص) ۱، ۲، ۱۸; واجبات محمد(ص) ۲، ۱۸; هدایت محمد(ص) ۴، ۱۴
  • مقامات معنوى: ارزش مقامات معنوى ۱۳، ۱۶; ارزش مقام محمود ۱۶; زمینه مقامات معنوى ۱۱، ۱۲، ۱۵; عوامل مقامات معنوى ۸، ۱۳; منشأ مقامات معنوى ۹
  • نبوّت: آثار نبوّت ۵
  • نماز: آثار نماز شب ۱۳; احکام نماز شب ۲; قرآن در نماز شب ۴

منابع

  1. تهذیب، ج ۲، ص ۲۴۲، ح ۲۸، مسلسل ۹۵۹; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۰۴، ح ۳۸۲.
  2. تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۳۱۴، ح ۱۴۸; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۱۱، ح ۴۰۲.
  3. توحید صدوق، ص ۲۶۱، ح ۵، ب ۳۶; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۰۶، ح ۳۹۰.