النحل ١٠٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِن|إِنَ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ]] [[شامل این ریشه::الذين| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يُؤْمِنُون|يُؤْمِنُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُؤْمِنُون| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]][[شامل این کلمه::بِآيَات|بِآيَاتِ]] [[کلمه غیر ربط::بِآيَات| ]] [[شامل این ریشه::اوى| ]][[ریشه غیر ربط::اوى| ]][[شامل این ریشه::ائى| ]][[ریشه غیر ربط::ائى| ]][[شامل این ریشه::ايى| ]][[ریشه غیر ربط::ايى| ]][[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَهْدِيهِم|يَهْدِيهِمُ]] [[کلمه غیر ربط::يَهْدِيهِم| ]] [[شامل این ریشه::هدى| ]][[ریشه غیر ربط::هدى| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَهُم|لَهُمْ]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::عَذَاب|عَذَابٌ]] [[کلمه غیر ربط::عَذَاب| ]] [[شامل این ریشه::عذب| ]][[ریشه غیر ربط::عذب| ]][[شامل این کلمه::أَلِيم|أَلِيمٌ]] [[شامل این ریشه::الم| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِن|إِنَ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ]] [[شامل این ریشه::الذين| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يُؤْمِنُون|يُؤْمِنُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُؤْمِنُون| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]][[شامل این کلمه::بِآيَات|بِآيَاتِ]] [[کلمه غیر ربط::بِآيَات| ]] [[شامل این ریشه::اوى| ]][[ریشه غیر ربط::اوى| ]][[شامل این ریشه::ائى| ]][[ریشه غیر ربط::ائى| ]][[شامل این ریشه::ايى| ]][[ریشه غیر ربط::ايى| ]][[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَهْدِيهِم|يَهْدِيهِمُ]] [[کلمه غیر ربط::يَهْدِيهِم| ]] [[شامل این ریشه::هدى| ]][[ریشه غیر ربط::هدى| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَهُم|لَهُمْ]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::عَذَاب|عَذَابٌ]] [[کلمه غیر ربط::عَذَاب| ]] [[شامل این ریشه::عذب| ]][[ریشه غیر ربط::عذب| ]][[شامل این کلمه::أَلِيم|أَلِيمٌ]] [[شامل این ریشه::الم| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|إِنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=بیگمان کسانی که به آیات خدا ایمان نمیآورند خدا آنان را هدایت نمیکند و برایشان عذابی درناک است. | |-|صادقی تهرانی=بیگمان کسانی که به آیات خدا ایمان نمیآورند خدا آنان را هدایت نمیکند و برایشان عذابی درناک است. | ||
|-|معزی=همانا آنان که ایمان نیارند به آیتهای خدا رهبریشان نکند خدا و برای ایشان است عذابی دردناک | |-|معزی=همانا آنان که ایمان نیارند به آیتهای خدا رهبریشان نکند خدا و برای ایشان است عذابی دردناک | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Those who do not believe in Allah’s revelations—Allah will not guide them, and for them is a painful punishment.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/016104.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/016104.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::104|١٠٤]] | قبلی = النحل ١٠٣ | بعدی = النحل ١٠٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::104|١٠٤]] | قبلی = النحل ١٠٣ | بعدی = النحل ١٠٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۶#link327 | | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link328 | اشاره به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۶#link327 | آيات ۹۰ - ۱۰۵ سوره نحل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link329 | اشاره به معنا و اقسام دوگانه عدل | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link328 | اشاره به اهتمام شديد دین اسلام، به اصلاح وضع جامعه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link329 | اشاره به معنا و اقسام دوگانه عدل فردى و اجتماعى]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link331 | امر به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link331 | امر به «احسان»، نسبت به ديگران و خويشاوندان، در آیه شریفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link332 | نهى از فحشا و منكر و | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link332 | نهى از فحشا و منكر و بغى، در واقع، امر به حفظ وحدت در جامعه است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link333 | سبب شناعت شكستن قسم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link333 | سبب شناعت شكستن قسم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link334 | تمثيل نقض عهد به پنبه كردن | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link334 | تمثيل نقض عهد به پنبه كردن خودرشته]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link335 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link335 | اضلال خدا، ابتدایى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link336 | نهى مستقل از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link336 | نهى مستقل از اين كه قسم، وسيلۀ خدعه و دغلكارى قرار داده شود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link337 | مقصود از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link337 | مقصود از اين كه فرمود: «به صابران پاداش احسن مى دهيم»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link338 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link338 | ويژگی هاى حيات طيّبه خداوند، به نيكوكاران]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link339 | وجوهى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link339 | وجوهى ديگر، كه در معنای «حيات طيبه» گفته شده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link340 | مراد از استعاذه به خدا از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link340 | مراد از استعاذه به خدا از شيطان، هنگام قرائت قرآن]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link342 | گروهى كه شيطان بر آنان تسلط دارد]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link342 | گروهى كه شيطان بر آنان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link343 | اشاره به حکمت مسأله نسخ و پاسخ به خرده گيرى مشركان، در آيه شريفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link343 | اشاره به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link344 | اتهام مشركان به پيامبر «ص»، در ارتباط با مسأله نسخ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link344 | اتهام | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link345 | توضيحى در باره تثبیت ایمان مؤمنان، با نزول آيات ناسخ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link345 | توضيحى در | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link346 | پاسخ خداوند به افتراى مشركان به پیامبر «ص»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link346 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۹#link347 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۹#link347 | | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۴#link103 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۴#link103 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «104» | |||
همانا كسانىكه به آيات خداوند ايمان نمىآورند، خداوند آنان را هدايت نمىكند و برايشان عذابى دردناك است. | |||
جلد 4 - صفحه 584 | |||
===نکته ها=== | |||
شايد اين آيه در تداوم پاسخ آيه قبل باشد كه اگر مراد از آموزش دادن به پيامبر اسلام آموزشِ زبان است، آن شخص معلّم كه عرب نيست، چگونه به پيامبر عرب آموزش مىدهد؟ ولى اگر مراد محتوى قرآن است، پس بدانيد كه خداوند گروه بىدين را هدايت نمىكند، يعنى آن معلّمى كه ايمان به آيات الهى ندارد، راهى به آن همه معارف بلند و حقهى پروردگار ندارد چه برسد به اينكه به ديگرى آموزش دهد. «1» | |||
و ممكن است اين آيه اعلام خطر به كسانى باشد كه براى پيامبر معلمّى مىتراشند كه خداوند اين افراد را هدايت نخواهد كرد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (104) | |||
بعد از بيان جواب، تهديد و وعيد فرمايد: | |||
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ: بدرستى كه آنان كه ايمان نمىآورند به آيات الهى و تصديق نكنند بينات سبحانى را به جهت فرط عناد و انكار. | |||
لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ: راه ننمايد ايشان را خداوند به نجات كه وصول به جنات است، يعنى پس از آن كه خودشان به سوء اختيار از قبول حق و ايمان ابا و امتناع ورزيدند و به باطل و كفر مصر شدند، حق تعالى آنها را مجبور و مقهور به ايمان نفرمايد، زيرا موجب نقض غرض، و صدور آن از حكيم على الاطلاق محال است. وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ: و براى ايشان است عذابى دردناك در آخرت به جهت كفر آنان به آيات قرآنى و نسبت افترا بر حضرت رسالت پناهى. | |||
تنبيه: طعن در نبوت پيغمبر ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به امثال اين كلمات قبيحه، دلالت دارد بر حقانيت و حجيت آن سرور، و دشمنان عاجزند از طعن در آن و به سبب عجزشان، عدول كردند از معارضه بدين سخنان ناشايسته؛ و نسبت تعلم قرآن به آن حضرت شاهد است بر اين مطلب. | |||
1- بايد لغت او و لغت قرآن عربى باشد. | |||
2- تعلم در يك جلسه نشود، بلكه مجالس متعدده و زمانهاى كثيره لازم دارد. | |||
3- در خفيه و سرى هم نشود، بالاخره آشكارا و ظاهر شود. | |||
جلد 7 - صفحه 286 | |||
4- علوم قرآنى بسيار و تعلم آنها ممكن نيست مگر معلم در غايت فضل و كمال و اعلم تمام عصر باشد، و با بودن چنين شخصى البته مشهور، و او را شايسته منصب نبوت بودى، و بعث ديگرى بر او تقديم مفضول بر فاضل، و ترجيح مرجوح بر راجح قبيح، و از ذات احديت سبحانى محال است، پس صدق ادعاى پيغمبر، لازم، و افتراى آنها ثابت آيد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (101) قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ (102) وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ (103) إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (104) إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ (105) | |||
ترجمه | |||
و چون بدل نمائيم آيتى را بجاى آيتى و خدا داناتر است بآنچه نازل مينمايد گويند جز اين نيست كه تو افتراء زنندهئى بلكه بيشتر آنها نميدانند | |||
بگو نازل نمود آنرا روح القدس از پروردگارت بدرستى تا ثابت گرداند آنانرا كه ايمان آوردند و هدايت و بشارت باشد براى مسلمانان | |||
و هر آينه ميدانيم كه آنها ميگويند جز اين نيست كه تعليم ميكند او را انسانى زبان كسيكه منحرف ميشوند از حق بسوى او غير فصيح است و اين زبانى است عربى واضح | |||
همانا آنانكه نمىگروند بآيتهاى خدا هدايت نميكند آنها را خدا و از براى آنها عذابى است دردناك | |||
جز اين نيست كه افتراء ميزنند دروغ را آنانكه نميگروند بآيتهاى خدا و آنگروه آنانند دروغگويان. | |||
تفسير | |||
از ابن عباس نقل شده كه كفّار وقتى حكمى نسخ و بجاى آن حكم ديگرى اثبات ميشد ميگفتند محمّد مردم را مسخره نموده و بخدا افتراء ميزند كه هر چندى حكمى را اظهار و نسخ مينمايد لذا خداوند در مقام ردّ آنها فرموده كه هر حكمى بايد بمقتضاى مصلحت وقت باشد و خدا داناتر است از هر كس بمصالح اوقات و احكام لازمه در هر زمان بر وفق حكمت و مصلحت و اين توهمات فاسده ناشى از عدم علم و معرفت است چون بيشتر مردم نميدانند كه اين احكام از طرف | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 317 | |||
خداوندى است كه عالم و بصير و حكيم و خبير است و صلاح و خير بندگانرا ميخواهد كه هر وقت هر چه صلاح آنها باشد بتوسط پيغمبر خود براى آنها بيان ميفرمايد تا هيچوقت بر خلاف مصلحت خودشان عمل ننمايند و اين از نهايت رحمت و لطف و مهربانى و رأفت الهى است و شايد باين جهت قبل از نقل كلام آنها كه جواب شرط است بجمله معترضه و اللّه اعلم بما ينزّل اشاره بجواب فرموده و راضى نشده يك آن آنها در اشتباه باشند و شايد بملاحظه احترام پيغمبر اكرم باشد كه قبل از نقل جسارت آنها تبرئه ساحت مقدّس او شود در هر حال جواب اصلى آنستكه به پيغمبر خود فرموده كه بآنها بفرمايد اين احكام و آيات را من از پيش خود نياوردم و انشاء نكردم بلكه تمامى آنها را جبرئيل كه ملقّب بروح القدس است يعنى روان پاك و پاكيزه از جانب خداوند بر من نازل نموده و او امين وحى الهى است و من هم محمّد امينم كه شما مرا باين صفت شناخته و ناميده بوديد و نتيجه تغيير احكام بر حسب اقتضاء وقت آنستكه وقتى اهل ايمان مشاهده نمودند هر وقت حال ايشان اقتضاء حكمى داشته باشد خداوند بيان ميفرمايد و بدون رعايت حكمت و مصلحت تكليفى نميفرمايد و راضى بزحمت آنها نيست لذا اگر حكمى در زمانى براى مسلمانان مشكل شود آنرا رفع فرموده و حكم آسانترى بجاى آن وضع ميفرمايد بيشتر موجب ثبات قدم آنها در دين ميگردد و آن حكم هدايت و راهنمائى بحقّ و حقيقت است و بشارت بثواب و پاداش اخروى براى اهل اسلام كه مطيع و منقاد او امر حقند در هر وقت و زمان و ادراك نمودهاند مصالح آنرا بعلم و اذعان و مأمونند از اين قبيل شبهات ناشيه از وساوس شيطان و افراد كامله در اين اوصاف آل محمد عليهم السّلام ميباشند چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام اهل ايمان در اين آيه را بآن ذوات مقدّسه تفسير نموده و از جمله عقائد فاسده و اقوال باطله آنها آنستكه ميگويند محمّد معلّمى دارد از جنس بشر كه باو تعليم ميكند قصص و حكايات امم سابقه را و انشاء مينمايد براى او آيات را و آن شخص قمى ره فرموده غلامى بوده ابو فكيهه نام داشته از اهل كتاب كه جديد الاسلام و غير فصيح بوده و بعضى گفتهاند مراد سلمان فارسى ره است و خداوند در مقام ردّ گفتار آنها ميفرمايد زبان و گفتار كسيكه منحرف ميشوند از حقّ بسوى باطل براى نسبت | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 318 | |||
دادن تعليم را باو غير فصيح يا داراى عجمه يعنى عيب شباهت بزبان عجمى است و اين آيات بزبان عربى فصيح كه در اعلى درجه فصاحت است نازل شده پس چگونه ممكن است منشى آن شخص اعجم يا عجم باشد و كسانيرا كه تامّل و تدبّر نميكنند در آيات الهى تا بدانند و بيابند كه از نزد خدا است هدايت نميكند آنها را خدا يعنى بحال خودشان واگذار ميفرمايد و مورد لطف و عنايت خود قرار نميدهد در دنيا و در آخرت براى آنها عذاب اليم است و دروغ و افتراء لايق و سزاوار بحال كسانى است كه ايمان بخدا و آيات نازله از نزد او ندارند نه پيغمبر اكرم كه حقيقت ايمان و مظهر آيات الهى است و آنها دروغ گويند نه اهل ايمان كه تصديق نمودند آيات و احكام خدا را و عمل نمودند بر طبق آن چون خوف از عذاب الهى كه ناشى از ايمان بخدا و روز جزا است مانع از هر معصيت و عمل ناشايسته است و آن در مؤمن است نه در كافر و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه مؤمن ممكن است زنا كند و دزدى نمايد ولى دروغ نميگويد و اين آيه را تلاوت فرمود .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِآياتِ اللّهِ لا يَهدِيهِمُ اللّهُ وَ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ (104) | |||
محققا كساني که ايمان نمياورند بآيات خداوند خدا هم اينها را توفيق هدايت نميدهد و هدايت نميفرمايد و از براي آنها است عذاب دردناك هدايت الهي دو قسم است يكي ارائه طريق اينکه شامل جميع افراد مؤمن و كافر ميشود بارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام و اعطاء معجزات با ياري انبياء و بيان آيات قدرت و آنچه نسبت بامم سابقه رفتار فرموده که از هر جهت حجة بر تمام افراد تمام شود و راه عذر بر احدي باقي نماند ديگر ايصال بمطلوب بتوفيق و عنايت و الطاف خاصه که اينکه خاص باهل ايمان است زيرا غير مؤمن قابليت ندارد و اينکه آيه شريفه راجع بمعني دوّم است که ميفرمايد إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِآياتِ اللّهِ آيات الهي حجتهاي خداوند و معجزات صادره از | |||
جلد 12 - صفحه 191 | |||
انبياء و اولياء و ارسال رسل و انزال كتب و جعل خلفاء و علماء و مبلّغين که تماما آيات خدا هستند كساني که ايمان بآنها نمياورند انبياء را ساحر و كذاب ميگويند معجزات را سحر ميشمارند و كتب را تكذيب ميكنند و خلفاء الهي را انكار ميكنند و از علماء اعراض ميكنند و احكام الهي را دور مياندازند (لا يَهدِيهِمُ اللّهُ) قابل هدايت نيستند و بسعادت نائل نميشوند (وَ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ) مستحق عذاب دردناك جهنم هستند و گرفتار آن ميشوند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 104)- سپس با لحنی تهدید آمیز به بیان این حقیقت میپردازد که این اتهامات و انحرافات همه به خاطر رسوخ بیایمانی در نفوس آنهاست و «کسانی که ایمان به آیات الهی ندارند خداوند آنها را هدایت نمیکند (نه هدایت به صراط مستقیم و نه به راه بهشت و سعادت جاویدان) و برای آنها عذاب دردناکی است» (إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ لا یَهْدِیهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ). | |||
ج2، ص601 | |||
چرا که آنها آنچنان گرفتار تعصب و لجاجت و دشمنی با حقند که شایستگی هدایت را از دست دادهاند، و جز برای عذاب الیم آمادگی ندارند! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۸۸: | خط ۲۰۴: | ||
[[رده:مکذبان آیات خدا]][[رده:اختیار انسان]][[رده:آثار حق ناپذیرى]][[رده:لجاجت حق ناپذیران]][[رده:محرومیت حق ناپذیران]][[رده:هدایت ناپذیرى حق ناپذیران]][[رده:اهل عذاب]][[رده:عذاب دردناک]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:موجبات عذاب]][[رده:عذاب کافران لجوج]][[رده:کیفر کافران لجوج]][[رده:محرومیت کافران]][[رده:آثار اصرار بر کفر]][[رده:زمینه هدایت]][[رده:محرومان از هدایت]] | [[رده:مکذبان آیات خدا]][[رده:اختیار انسان]][[رده:آثار حق ناپذیرى]][[رده:لجاجت حق ناپذیران]][[رده:محرومیت حق ناپذیران]][[رده:هدایت ناپذیرى حق ناپذیران]][[رده:اهل عذاب]][[رده:عذاب دردناک]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:موجبات عذاب]][[رده:عذاب کافران لجوج]][[رده:کیفر کافران لجوج]][[رده:محرومیت کافران]][[رده:آثار اصرار بر کفر]][[رده:زمینه هدایت]][[رده:محرومان از هدایت]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النحل ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النحل ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 104 سوره نحل | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 104 سوره نحل,نحل 104,إِنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ,مکذبان آیات خدا,اختیار انسان,آثار حق ناپذیرى,لجاجت حق ناپذیران,محرومیت حق ناپذیران,هدایت ناپذیرى حق ناپذیران,اهل عذاب,عذاب دردناک,مراتب عذاب,موجبات عذاب,عذاب کافران لجوج,کیفر کافران لجوج,محرومیت کافران,آثار اصرار بر کفر,زمینه هدایت,محرومان از هدایت,آیات قرآن سوره النحل | |||
|description=إِنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۲۶
کپی متن آیه |
---|
إِنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ |
ترجمه
النحل ١٠٣ | آیه ١٠٤ | النحل ١٠٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا یَهْدِیهِمُ اللهُ»: خداوند ایشان را توفیق نمیدهد و راهیاب نمیگرداند.
تفسیر
- آيات ۹۰ - ۱۰۵ سوره نحل
- اشاره به اهتمام شديد دین اسلام، به اصلاح وضع جامعه
- اشاره به معنا و اقسام دوگانه عدل فردى و اجتماعى
- امر به «احسان»، نسبت به ديگران و خويشاوندان، در آیه شریفه
- نهى از فحشا و منكر و بغى، در واقع، امر به حفظ وحدت در جامعه است
- سبب شناعت شكستن قسم
- تمثيل نقض عهد به پنبه كردن خودرشته
- اضلال خدا، ابتدایى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است
- نهى مستقل از اين كه قسم، وسيلۀ خدعه و دغلكارى قرار داده شود
- مقصود از اين كه فرمود: «به صابران پاداش احسن مى دهيم»
- ويژگی هاى حيات طيّبه خداوند، به نيكوكاران
- وجوهى ديگر، كه در معنای «حيات طيبه» گفته شده است
- مراد از استعاذه به خدا از شيطان، هنگام قرائت قرآن
- گروهى كه شيطان بر آنان تسلط دارد
- اشاره به حکمت مسأله نسخ و پاسخ به خرده گيرى مشركان، در آيه شريفه
- اتهام مشركان به پيامبر «ص»، در ارتباط با مسأله نسخ
- توضيحى در باره تثبیت ایمان مؤمنان، با نزول آيات ناسخ
- پاسخ خداوند به افتراى مشركان به پیامبر «ص»
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «104»
همانا كسانىكه به آيات خداوند ايمان نمىآورند، خداوند آنان را هدايت نمىكند و برايشان عذابى دردناك است.
جلد 4 - صفحه 584
نکته ها
شايد اين آيه در تداوم پاسخ آيه قبل باشد كه اگر مراد از آموزش دادن به پيامبر اسلام آموزشِ زبان است، آن شخص معلّم كه عرب نيست، چگونه به پيامبر عرب آموزش مىدهد؟ ولى اگر مراد محتوى قرآن است، پس بدانيد كه خداوند گروه بىدين را هدايت نمىكند، يعنى آن معلّمى كه ايمان به آيات الهى ندارد، راهى به آن همه معارف بلند و حقهى پروردگار ندارد چه برسد به اينكه به ديگرى آموزش دهد. «1»
و ممكن است اين آيه اعلام خطر به كسانى باشد كه براى پيامبر معلمّى مىتراشند كه خداوند اين افراد را هدايت نخواهد كرد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (104)
بعد از بيان جواب، تهديد و وعيد فرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ: بدرستى كه آنان كه ايمان نمىآورند به آيات الهى و تصديق نكنند بينات سبحانى را به جهت فرط عناد و انكار.
لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ: راه ننمايد ايشان را خداوند به نجات كه وصول به جنات است، يعنى پس از آن كه خودشان به سوء اختيار از قبول حق و ايمان ابا و امتناع ورزيدند و به باطل و كفر مصر شدند، حق تعالى آنها را مجبور و مقهور به ايمان نفرمايد، زيرا موجب نقض غرض، و صدور آن از حكيم على الاطلاق محال است. وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ: و براى ايشان است عذابى دردناك در آخرت به جهت كفر آنان به آيات قرآنى و نسبت افترا بر حضرت رسالت پناهى.
تنبيه: طعن در نبوت پيغمبر ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به امثال اين كلمات قبيحه، دلالت دارد بر حقانيت و حجيت آن سرور، و دشمنان عاجزند از طعن در آن و به سبب عجزشان، عدول كردند از معارضه بدين سخنان ناشايسته؛ و نسبت تعلم قرآن به آن حضرت شاهد است بر اين مطلب.
1- بايد لغت او و لغت قرآن عربى باشد.
2- تعلم در يك جلسه نشود، بلكه مجالس متعدده و زمانهاى كثيره لازم دارد.
3- در خفيه و سرى هم نشود، بالاخره آشكارا و ظاهر شود.
جلد 7 - صفحه 286
4- علوم قرآنى بسيار و تعلم آنها ممكن نيست مگر معلم در غايت فضل و كمال و اعلم تمام عصر باشد، و با بودن چنين شخصى البته مشهور، و او را شايسته منصب نبوت بودى، و بعث ديگرى بر او تقديم مفضول بر فاضل، و ترجيح مرجوح بر راجح قبيح، و از ذات احديت سبحانى محال است، پس صدق ادعاى پيغمبر، لازم، و افتراى آنها ثابت آيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (101) قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ (102) وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ (103) إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (104) إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ (105)
ترجمه
و چون بدل نمائيم آيتى را بجاى آيتى و خدا داناتر است بآنچه نازل مينمايد گويند جز اين نيست كه تو افتراء زنندهئى بلكه بيشتر آنها نميدانند
بگو نازل نمود آنرا روح القدس از پروردگارت بدرستى تا ثابت گرداند آنانرا كه ايمان آوردند و هدايت و بشارت باشد براى مسلمانان
و هر آينه ميدانيم كه آنها ميگويند جز اين نيست كه تعليم ميكند او را انسانى زبان كسيكه منحرف ميشوند از حق بسوى او غير فصيح است و اين زبانى است عربى واضح
همانا آنانكه نمىگروند بآيتهاى خدا هدايت نميكند آنها را خدا و از براى آنها عذابى است دردناك
جز اين نيست كه افتراء ميزنند دروغ را آنانكه نميگروند بآيتهاى خدا و آنگروه آنانند دروغگويان.
تفسير
از ابن عباس نقل شده كه كفّار وقتى حكمى نسخ و بجاى آن حكم ديگرى اثبات ميشد ميگفتند محمّد مردم را مسخره نموده و بخدا افتراء ميزند كه هر چندى حكمى را اظهار و نسخ مينمايد لذا خداوند در مقام ردّ آنها فرموده كه هر حكمى بايد بمقتضاى مصلحت وقت باشد و خدا داناتر است از هر كس بمصالح اوقات و احكام لازمه در هر زمان بر وفق حكمت و مصلحت و اين توهمات فاسده ناشى از عدم علم و معرفت است چون بيشتر مردم نميدانند كه اين احكام از طرف
جلد 3 صفحه 317
خداوندى است كه عالم و بصير و حكيم و خبير است و صلاح و خير بندگانرا ميخواهد كه هر وقت هر چه صلاح آنها باشد بتوسط پيغمبر خود براى آنها بيان ميفرمايد تا هيچوقت بر خلاف مصلحت خودشان عمل ننمايند و اين از نهايت رحمت و لطف و مهربانى و رأفت الهى است و شايد باين جهت قبل از نقل كلام آنها كه جواب شرط است بجمله معترضه و اللّه اعلم بما ينزّل اشاره بجواب فرموده و راضى نشده يك آن آنها در اشتباه باشند و شايد بملاحظه احترام پيغمبر اكرم باشد كه قبل از نقل جسارت آنها تبرئه ساحت مقدّس او شود در هر حال جواب اصلى آنستكه به پيغمبر خود فرموده كه بآنها بفرمايد اين احكام و آيات را من از پيش خود نياوردم و انشاء نكردم بلكه تمامى آنها را جبرئيل كه ملقّب بروح القدس است يعنى روان پاك و پاكيزه از جانب خداوند بر من نازل نموده و او امين وحى الهى است و من هم محمّد امينم كه شما مرا باين صفت شناخته و ناميده بوديد و نتيجه تغيير احكام بر حسب اقتضاء وقت آنستكه وقتى اهل ايمان مشاهده نمودند هر وقت حال ايشان اقتضاء حكمى داشته باشد خداوند بيان ميفرمايد و بدون رعايت حكمت و مصلحت تكليفى نميفرمايد و راضى بزحمت آنها نيست لذا اگر حكمى در زمانى براى مسلمانان مشكل شود آنرا رفع فرموده و حكم آسانترى بجاى آن وضع ميفرمايد بيشتر موجب ثبات قدم آنها در دين ميگردد و آن حكم هدايت و راهنمائى بحقّ و حقيقت است و بشارت بثواب و پاداش اخروى براى اهل اسلام كه مطيع و منقاد او امر حقند در هر وقت و زمان و ادراك نمودهاند مصالح آنرا بعلم و اذعان و مأمونند از اين قبيل شبهات ناشيه از وساوس شيطان و افراد كامله در اين اوصاف آل محمد عليهم السّلام ميباشند چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام اهل ايمان در اين آيه را بآن ذوات مقدّسه تفسير نموده و از جمله عقائد فاسده و اقوال باطله آنها آنستكه ميگويند محمّد معلّمى دارد از جنس بشر كه باو تعليم ميكند قصص و حكايات امم سابقه را و انشاء مينمايد براى او آيات را و آن شخص قمى ره فرموده غلامى بوده ابو فكيهه نام داشته از اهل كتاب كه جديد الاسلام و غير فصيح بوده و بعضى گفتهاند مراد سلمان فارسى ره است و خداوند در مقام ردّ گفتار آنها ميفرمايد زبان و گفتار كسيكه منحرف ميشوند از حقّ بسوى باطل براى نسبت
جلد 3 صفحه 318
دادن تعليم را باو غير فصيح يا داراى عجمه يعنى عيب شباهت بزبان عجمى است و اين آيات بزبان عربى فصيح كه در اعلى درجه فصاحت است نازل شده پس چگونه ممكن است منشى آن شخص اعجم يا عجم باشد و كسانيرا كه تامّل و تدبّر نميكنند در آيات الهى تا بدانند و بيابند كه از نزد خدا است هدايت نميكند آنها را خدا يعنى بحال خودشان واگذار ميفرمايد و مورد لطف و عنايت خود قرار نميدهد در دنيا و در آخرت براى آنها عذاب اليم است و دروغ و افتراء لايق و سزاوار بحال كسانى است كه ايمان بخدا و آيات نازله از نزد او ندارند نه پيغمبر اكرم كه حقيقت ايمان و مظهر آيات الهى است و آنها دروغ گويند نه اهل ايمان كه تصديق نمودند آيات و احكام خدا را و عمل نمودند بر طبق آن چون خوف از عذاب الهى كه ناشى از ايمان بخدا و روز جزا است مانع از هر معصيت و عمل ناشايسته است و آن در مؤمن است نه در كافر و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه مؤمن ممكن است زنا كند و دزدى نمايد ولى دروغ نميگويد و اين آيه را تلاوت فرمود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِآياتِ اللّهِ لا يَهدِيهِمُ اللّهُ وَ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ (104)
محققا كساني که ايمان نمياورند بآيات خداوند خدا هم اينها را توفيق هدايت نميدهد و هدايت نميفرمايد و از براي آنها است عذاب دردناك هدايت الهي دو قسم است يكي ارائه طريق اينکه شامل جميع افراد مؤمن و كافر ميشود بارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام و اعطاء معجزات با ياري انبياء و بيان آيات قدرت و آنچه نسبت بامم سابقه رفتار فرموده که از هر جهت حجة بر تمام افراد تمام شود و راه عذر بر احدي باقي نماند ديگر ايصال بمطلوب بتوفيق و عنايت و الطاف خاصه که اينکه خاص باهل ايمان است زيرا غير مؤمن قابليت ندارد و اينکه آيه شريفه راجع بمعني دوّم است که ميفرمايد إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِآياتِ اللّهِ آيات الهي حجتهاي خداوند و معجزات صادره از
جلد 12 - صفحه 191
انبياء و اولياء و ارسال رسل و انزال كتب و جعل خلفاء و علماء و مبلّغين که تماما آيات خدا هستند كساني که ايمان بآنها نمياورند انبياء را ساحر و كذاب ميگويند معجزات را سحر ميشمارند و كتب را تكذيب ميكنند و خلفاء الهي را انكار ميكنند و از علماء اعراض ميكنند و احكام الهي را دور مياندازند (لا يَهدِيهِمُ اللّهُ) قابل هدايت نيستند و بسعادت نائل نميشوند (وَ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ) مستحق عذاب دردناك جهنم هستند و گرفتار آن ميشوند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 104)- سپس با لحنی تهدید آمیز به بیان این حقیقت میپردازد که این اتهامات و انحرافات همه به خاطر رسوخ بیایمانی در نفوس آنهاست و «کسانی که ایمان به آیات الهی ندارند خداوند آنها را هدایت نمیکند (نه هدایت به صراط مستقیم و نه به راه بهشت و سعادت جاویدان) و برای آنها عذاب دردناکی است» (إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ لا یَهْدِیهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ).
ج2، ص601
چرا که آنها آنچنان گرفتار تعصب و لجاجت و دشمنی با حقند که شایستگی هدایت را از دست دادهاند، و جز برای عذاب الیم آمادگی ندارند!
نکات آیه
۱- کسانى که بر کفر اصرار ورزیده و از سر لجاجت حق را نمى پذیرند، محروم از هدایت الهى اند. (إن الذین لایؤمنون بأیت الله لایهدیهم الله) فعل مضارع «لایؤمنون» دلالت بر استمرار دارد و با توجه به اینکه قرآن به زبان روشن و فصیح نازل گردیده است، ولى در عین حال کافران به آن ایمان نیاورده اند، مى تواند لجاجت و روح حق ناپذیرى آنان را برساند.
۲- روشن ترین دلایل الهى، در قلب حق ناپذیران لجوج تأثیر نمى کند. (لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ و هذا لسان عربىّ مبین . إن الذین لایؤمنون ... لایهدیهم الله) در آیه قبل خداوند با روشن ترین بیان حقانیت قرآن را مبرهن ساخت. در این آیه نیز مى فرماید: آن دلیل با همه روشنى براى آنان که تصمیم به ایمان آوردن ندارند، بى ثمر است.
۳- راهیابى به هدایت، نیازمند خواست خود انسان و بسته به اختیار اوست. (إن الذین لایؤمنون بأیت الله لایهدیهم الله) از «لایؤمنون» استفاده مى شود: آنان که نمى خواهند ایمان بیاورند از لطف و هدایت الهى محرومند; پس راهیابى به لطف و هدایت او مشروط به خواست خود انسان است.
۴- عذاب دردناک، فرجام و کیفر کافرانى است که از سر لجاج و عناد به آیات الهى ایمان نمى آورند. (إن الذین لایؤمنون بأیت الله ... لهم عذاب ألیم)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: مکذبان آیات خدا ۴
- انسان: اختیار انسان ۳
- جبرواختیار ۳:
- حق: آثار حق ناپذیرى ۱; لجاجت حق ناپذیران ۲; محرومیت حق ناپذیران ۱; هدایت ناپذیرى حق ناپذیران ۲
- عذاب: اهل عذاب ۴; عذاب دردناک ۴; مراتب عذاب ۴; موجبات عذاب ۴
- کافران: عذاب کافران لجوج ۴; کیفر کافران لجوج ۴; محرومیت کافران ۱
- کفر: آثار اصرار بر کفر ۱
- هدایت: زمینه هدایت ۳; محرومان از هدایت ۱
منابع