النحل ١٠٣

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ‌ أَنَّهُمْ‌ يَقُولُونَ‌ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ‌ بَشَرٌ لِسَانُ‌ الَّذِي‌ يُلْحِدُونَ‌ إِلَيْهِ‌ أَعْجَمِيٌ‌ وَ هٰذَا لِسَانٌ‌ عَرَبِيٌ‌ مُبِينٌ‌

ترجمه

ما می‌دانیم که آنها می‌گویند: «این آیات را انسانی به او تعلیم می‌دهد!» در حالی که زبان کسی که اینها را به او نسبت می‌دهند عجمی است؛ ولی این (قرآن)، زبان عربی آشکار است!

ترتیل:
ترجمه:
النحل ١٠٢ آیه ١٠٣ النحل ١٠٤
سوره : سوره النحل
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَشَرٌ»: مرادشان جوانی به نام جبر بود که اهل روم و مسیحی بود و در مکّه به ساختن شمشیر اشتغال و تا اندازه‌ای با تورات و انجیل آشنائی داشت. «یُلْحِدُونَ»: متمایل می‌سازند و گرایش می‌دهند. مراد نسبت دادن است. «أَأَعْجَمِیٌّ»: گنگ و نارسا. غیر عربی (نگا: شعراء / فصّلت / ).


نزول

ابن عباس گوید: مردى در مکه بود به نام بلعام که عرب نبوده است و مشرکین می‌دیدند که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نزد. این مرد رفت و آمد می‌کرده لذا شایع کردند که آنچه که پیامبر مى گوید بلعام به او تعلیم می‌دهد[۱] و برخى سند این حدیث را ضعیف شمرده و آن را بى‌اساس دانسته اند.[۲]

از طریق حصین از عبدالله بن مسلم الحضرمى نقل شده که گوید ما دو برده داشتیم بنام یسار و جبر و اینان از کسانى بودند که انجیل و تورات را می‌خواندند و تعلیم می‌دادند و رسول خدا گاهى که از نزد آن‌ها عبور می‌نمود.

به گفتار آنان گوش فرامی‌داشت. لذا مشرکین شایع کردند که محمد از این دو نفر تعلیم می‌گیرد.[۳] برخى گویند که غلامى از اهل روم ملازم پیامبر مى بود و گاهى از انجیل براى پیامبر سخن مى گفت و اسم او یسار (یا) جبر بوده است. عکرمة گوید: غلام مزبور از بنى‌عامر بن لوى بود که نام او یعیش بوده است و نیز گویند: اسم او عابس بوده که بعد مسلمان شده بود.

ضحاک گوید: غلام مزبور سلمان فارسى بوده است.[۴] شیخ بزرگوار ما نیز بدون ذکر عنوان شأن و نزول در این باره اشاره مختصرى در تفسیر خود نموده است.

تفسیر


نکات آیه

۱- إخبار و پرده بردارى خداوند از توطئه هاى مخفیانه کافران و مشرکان علیه حقانیت پیامبر(ص) و قرآن (و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر)

۲- کافران و مشرکان، قرآن را در میان مردم خود، آموزه هاى فرد عجمى به پیامبر(ص) معرفى مى کردند. (و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر ... أعجمىّ) عجمى دانستن قرآن، از پاسخ خداوند که فرمود: «لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ ...» به دست مى آید.

۳- آموختن قرآن از بشر، یکى از تهمتهاى کافران و مشرکان به پیامبراسلام(ص) بود. (و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر)

۴- پیامبر(ص) در ارائه کتابى به نام قرآن، از هیچ انسانى کمک نگرفته است. (نزّله روح القدس من ربّک ... و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر)

۵- اعتراف ضمنى مخالفان پیامبر(ص) به اینکه هیچ یک از عربها قدرت ارائه مطالبى مانند قرآن را ندارند. (و لقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلّمه بشر لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ) با توجه به اینکه آنان قرآن را آموزه افراد عجمى دانسته و مى گفتند: پیامبر(ص) نزد آنان این مطالب را فرا گرفته است، روشن مى شود که آنان مطالب قرآن را بسى فراتر از آنچه در توان خودشان هست، مى دانستند.

۶- کوشش مخالفان پیامبر(ص) بر غیر الهى جلوه دادن قرآن کریم (یقولون إنما یعلّمه بشر)

۷- قرآن، در قالب زبان عربى فصیح و روشن نازل شده است. (لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ و هذا لسان عربىّ مبین)

۸- بیان فصیح و روشن قرآن در قالب زبان عربى، گویاترین دلیل بر القا نشدن آن توسط فردى عجمى (غیر عرب) بر پیامبر(ص) است. (لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ و هذا لسان عربىّ مبین)

۹- فصاحت عالى قرآن و بیان روشن آن، مورد قبول همگان حتى کافران و مشرکان (و هذا لسان عربىّ مبین) استدلال خداوند در ردّ ادعاى کافران، مبتنى است بر آنکه فصاحت قرآن مورد قبول آنها باشد.

۱۰- نسبت دادن قرآن به بشر، نسبتى ناروا و دور از حق است. (لسان الذى یلحدون إلیه أعجمىّ) در مفهوم «الحاد» انحراف از حق نهفته است.

موضوعات مرتبط

  • خدا: افشاگرى خدا ۱
  • قرآن: افترا به قرآن ۱۰; افشاى توطئه علیه قرآن ۱; بی نظیرى قرآن ۵; دلایل وحیانیت قرآن ۸; رد عجمیت قرآن ۸; عربیت قرآن ۷; فصاحت قرآن ۷، ۸; کتمان وحیانیت قرآن ۶; وحیانیت قرآن ۴، ۱۰
  • کافران: افشاى توطئه کافران ۱; تهمتهاى کافران ۲، ۳; کافران و فصاحت قرآن ۹
  • محمد(ص): افشاى توطئه علیه محمد(ص) ۱; اقرار مخالفان محمد(ص) ۵; تلاش مخالفان محمد(ص) ۶; تهمت تعلم به محمد(ص) ۲، ۳
  • مشرکان: افشاى توطئه مشرکان ۱; تهمتهاى مشرکان ۲، ۳; مشرکان و فصاحت قرآن ۹

منابع

  1. طبرى صاحب تفسیر جامع البیان.
  2. سیوطى صاحب لباب النقول فی اسباب النزول.
  3. تفسیر ابن ابى حاتم.
  4. تفسیر کشف الاسرار.