الكهف ٨٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::ثُم|ثُمَ‌]] [[شامل این ریشه::ثم‌| ]][[شامل این کلمه::أَتْبَع|أَتْبَعَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَتْبَع| ]] [[شامل این ریشه::تبع‌| ]][[ریشه غیر ربط::تبع‌| ]][[شامل این کلمه::سَبَبا|سَبَباً]] [[کلمه غیر ربط::سَبَبا| ]] [[شامل این ریشه::سبب‌| ]][[ریشه غیر ربط::سبب‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::ثُم|ثُمَ‌]] [[شامل این ریشه::ثم‌| ]][[شامل این کلمه::أَتْبَع|أَتْبَعَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَتْبَع| ]] [[شامل این ریشه::تبع‌| ]][[ریشه غیر ربط::تبع‌| ]][[شامل این کلمه::سَبَبا|سَبَباً]] [[کلمه غیر ربط::سَبَبا| ]] [[شامل این ریشه::سبب‌| ]][[ریشه غیر ربط::سبب‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|ثُمَ‌ أَتْبَعَ‌ سَبَباً
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=سپس وسیله‌ای (دیگر) را از پی خود در آورد
|-|صادقی تهرانی=سپس وسیله‌ای (دیگر) را از پی خود در آورد
|-|معزی=پس پیروی کرد وسیلتی را
|-|معزی=پس پیروی کرد وسیلتی را
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Then he pursued a course.</div>
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::89|٨٩]] | قبلی = الكهف ٨٨ | بعدی = الكهف ٩٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::3|٣]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/018089.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/018089.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::89|٨٩]] | قبلی = الكهف ٨٨ | بعدی = الكهف ٩٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::3|٣]] | حرف =  }}
__TOC__
__TOC__


خط ۲۳: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۹#link333 | آيات ۸۳ -۱۰۲، سوره كهف]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۹#link334 | معناى ((عين حمئة (( وبيان موقعيت جغرافيائى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۹#link333 | آيات ۸۳ -۱۰۲ سوره كهف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link335 | ظالمان را عذاب مى كنيم ومؤ منان صالح العمل را جزاى حسنى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۹#link334 | معناى «عين حَمِئَة» و بيان موقعيت جغرافيایى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link336 | ساختن سد به وسيله ذوالقرنين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link335 | ظالمان را عذاب مى كنيم و برای مؤمنان نیکوکار، جزاى حُسنى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link337 | بكار بردن قطعه هاى آهن در ساختن سدى محكم توسط ذوالقرنين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link336 | ساختن سدّ، به وسيله ذوالقرنين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link338 | وجوهى كه در بيان مراد آيه شريفه : ((افحسب الذين كفروا ان يتخذوا عبادى من دونىاولياء...(( گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link338 | وجوهى كه در بيان مراد آيه شريفه: «أفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا...» گفته شده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link339 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link339 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link340 | اختلافاتى كه جهاد متعدد در روايات مربوط به ذوالقرنين وجود دارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۰#link340 | اختلافات متعدد، در روايات مربوط به ذوالقرنين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link341 | دوروايت اميرالمؤ منين على (ع ) درباره ذوالقرنين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link341 | دو روايت از اميرمؤمنان «ع»، درباره ذوالقرنين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link342 | حديثى از امام صادق (ع ) درباره آفتاب وطلوع وغروب آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link342 | حديثى از امام صادق «ع»، درباره آفتاب و طلوع و غروب آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link343 | رواياتى در ذيلبرخى جملات آيات راجع به ذوالقرنين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link343 | رواياتى در ذيل برخى آيات راجع به ذوالقرنين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link344 | بحثى قرآنى وتاريخى پيرامون داستان ذوالقرنين در چندفصل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link344 | بحثى قرآنى و تاريخى، پيرامون داستان ذوالقرنين، در چند فصل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link345 | ۱ - داستان ذوالقرنين در قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link345 | ۱ - داستان ذوالقرنين در قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link346 | ۲ - داستان ذوالقرنين وسد وياجوج وماجوج از نظر تاريخ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link346 | ۲ - داستان ذوالقرنين و سدّ و يأجوج و مأجوج، از نظر تاريخ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link347 | ۳- ذوالقرنين كيست وسدش كجا است ؟ اقوال مختلف در اين باره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۱#link347 | ۳- ذوالقرنين كيست و سدّش كجاست؟ ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۲#link348 | نظر بعضى كه ذوالقرنين را همان اسكندر مقدونى دانسته اند وردّ آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۲#link348 | ردّ نظر بعضى كه ذوالقرنين را، همان اسكندر مقدونى دانسته اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۲#link349 | نظر جمعى از مورخين كه ذوالقرنين را مردى عرب از ملوك يمن دانسته اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۲#link349 | نظر جمعى از مورخان، كه ذوالقرنين را مردى از ملوك يمن دانسته اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۲#link350 | سخن بعضى در اثبات اينكه ذوالقرنين ، كورش ، پادشاه هخامنشى ايران ، وياءجوجوماءجوج ، اقدام مغول بوده اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۲#link350 | سخن بعضى که ذوالقرنین را، كورش، پادشاه هخامنشى، و يأجوج و مأجوج را ، اقوام مغول دانسته اند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۳#link351 | بحث مفسرين ومورخين پيرامون قوم ياءجوج وماءجوج وحوادث مربوط به آنها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴۳#link351 | نظر مفسران و مورخان، پيرامون قوم يأجوج و مأجوج]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۶۹#link159 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۶۹#link159 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً «89»
سپس (ذوالقرنين براى سفر ديگر) سببِ (ديگرى) را پيگيرى كرد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (89)
حق تعالى سير او را به مشرق بيان فرمايد:
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً: پس پيروى نمود ذو القرنين راهى ديگر را كه طرف مشرق باشد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (89) حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى‌ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً (90) كَذلِكَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَيْهِ خُبْراً (91)
ترجمه‌
پس توسل جست بوسيله‌اى‌
تا وقتى كه رسيد بجاى بيرون آمدن آفتاب يافت آنرا كه ميتابيد بر گروهى كه قرار نداده بوديم براى آنها از زير آن پوششى‌
اينچنين بود و بتحقيق احاطه داشتيم بآنچه نزد او بود بآگاهى.
تفسير
جناب ذو القرنين پس از فراغت از امر بلاد مغرب اراده مسافرت بمشرق نمود پس پيروى و متابعت و اتّخاذ نمود براى نيل بمقصود سبب و وسيله‌اى را از ميان آن وسائل و اسباب كه بخواست خدا براى او آماده شده بود تا رسيد بمنتهاى آبادى مشرق و يافت آفتابرا كه از بدو طلوع تا غروب ميتابد بر گروهى كه حاجب و ساترى ميان آنها و آفتاب خداوند قرار نداده نه كوهى است نه دره‌اى نه درختى است نه بنائى در مجمع و عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها نياموخته بودند صنعت بنّائى را و قمّى ره نقل نموده كه فرمود نياموخته بودند صنعت لباس را و عياشى ره از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه ذو القرنين وارد شد بر قوميكه سوزانده بود آنها را آفتاب و تغيير داده بود اجساد و الوان آنها را تا حدّيكه شده بودند مانند شب تار چنين بود حكايت ذو القرنين و كيفيت احاطه او بمغرب و مشرق كه بيان شد يا سلوك او با اهل مشرق مانند سلوك او با اهل مغرب بود و خداوند احاطه داشت بر او و لشكر و حشم و خدم و مهمّات جنگى و اسباب و
----
جلد 3 صفحه 451
آلات و ادوات و وسايل حركت و سكون و پيشرفت او بعلم و اراده و تدبير و تقدير بطوريكه هيچ يك از آنها در هيچ آنى بيرون از علم و بصر و خارج از اطلاع و خبر خداوند نبود و بنابر آنچه تاكنون بتبع آقايان مفسّرين ذكر شد كلمه كذالك در كلام خداوند متمّم آيه سابقه، و جمله و قد احطنا ابتداء كلام است ولى بنظر حقير محتمل است كذالك ابتداء كلام لا حق باشد باين تقريب كه خدا ميفرمايد اين چنين با عظمت و مفصّل بود دستگاه و وسائل و اسباب پيشرفت كار او در مغرب و مشرق با اينحال از محيط علم و اطلاع ما خارج نبود و ما از تمام جزئيات آن دستگاه باخبر بوديم ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَمّا مَن‌ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صالِحاً فَلَه‌ُ جَزاءً الحُسني‌ وَ سَنَقُول‌ُ لَه‌ُ مِن‌ أَمرِنا يُسراً (88) ثُم‌َّ أَتبَع‌َ سَبَباً (89)
و اما كسي‌ ‌که‌ ايمان‌ آورد و عمل‌ صالح‌ بجا بياورد ‌پس‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌است‌ جزاي‌ نيكي‌ و زود ‌باشد‌ ‌که‌ بگوئيم‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌از‌ كار ‌خود‌ كار سهل‌ و آساني‌ وَ أَمّا مَن‌ آمَن‌َ ايمان‌ بجميع‌ امور ديني‌ مطابق‌ مذهب‌ حقه‌ شيعه‌ اثني‌ عشري‌ و ‌در‌ ايمان‌ چهار چيز معتبر ‌است‌ يقين‌ اعتقاد اقرار! تسليم‌ وَ عَمِل‌َ صالِحاً عمل‌ صالح‌ اتيان‌ باو‌-‌ امر الهي‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبات‌ طبق‌ دستور شرع‌ ‌از‌ مراعات‌ اجزاء و شرايط و رفع‌ منافيات‌ و موانع‌ و مراعات‌ حالات‌ ‌از‌ علم‌ و شك‌ و سهو و ظن‌ طبق‌ دستور و ‌از‌ همه‌ بالاتر شرايط قبول‌ ‌که‌ درجاتش‌ بالاتر ميشود.
فَلَه‌ُ جَزاءً الحُسني‌ جزاء حسني‌ ‌در‌ دنيا افاضه‌ نعم‌ و رفع‌ و دفع‌ بليّات‌ و اجابت‌ دعوات‌ و غفران‌ ذنوب‌ و رفع‌ هموم‌ و امثال‌ اينها و ‌در‌ آخرت‌ نيل‌ بمثوبات‌ و نجات‌ ‌از‌ عقوبات‌ وَ سَنَقُول‌ُ لَه‌ُ مِن‌ أَمرِنا يُسراً خداوند متعال‌ ‌براي‌ بندگان‌ صالح‌ ‌خود‌ امري‌ ‌را‌ مشكل‌ نميكند.
يُرِيدُ اللّه‌ُ بِكُم‌ُ اليُسرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُم‌ُ العُسرَ بقره‌ ‌آيه‌ 181 و مخصوصا دين‌ مقدس‌ اسلام‌ ‌که‌ دين‌ سمحه سهله‌ ‌است‌ بعلاوه‌ ‌در‌ امور دنيوي‌ ‌هم‌ اسباب‌ سهولت‌ ‌براي‌ ‌او‌ فراهم‌ ميفرمايد و موانع‌ ‌را‌ برطرف‌ مينمايد و چون‌ ذي‌ القرنين‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند مأموريت‌ داشته‌ ‌که‌ ‌با‌ اهل‌ ايمان‌ محبّت‌ و عنايت‌ داشته‌ ‌باشد‌ و ‌از‌ كفار انتقام‌
جلد 12 - صفحه 397
كشد لذا ‌اينکه‌ كلام‌ ‌را‌ فرمود ثُم‌َّ أَتبَع‌َ سَبَباً ‌پس‌ ‌از‌ آنكه‌ ‌از‌ مغرب‌ زمين‌ سير كرد ‌تا‌ رسيد بطرف‌ مشرق‌ زمين‌ ‌که‌ خورشيد طلوع‌ ميكرد و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ثُم‌َّ أَتبَع‌َ سَبَباً استفاده‌ ميشود ‌که‌ تمام‌ ربع‌ مسكون‌ ‌در‌ تحت‌ تصرف‌ و سيطره‌ ذي‌ القرنين‌ درآمد ‌از‌ مغرب‌ ‌تا‌ مشرق‌ جنوب‌ شمال‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 89)- «ذو القرنین» سفر خود را به غرب پایان داد سپس عزم شرق کرد آن گونه که قرآن می‌گوید: «سپس از اسباب و وسائلی که در اختیار داشت مجددا بهره گرفت» (ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۷۶: خط ۱۶۲:
[[رده:امکانات ذوالقرنین]][[رده:حکومت دینى در دوران ذوالقرنین]][[رده:دومین مسافرت ذوالقرنین]][[رده:ذوالقرنین در مشرق]][[رده:ذوالقرنین و خورشید]][[رده:قصه ذوالقرنین]][[رده:گسترش حکومت ذوالقرنین]][[رده:حکومت در مغرب سرزمین ذوالقرنین]][[رده:عمل پسندیده]][[رده:ارزش مسافرت]]
[[رده:امکانات ذوالقرنین]][[رده:حکومت دینى در دوران ذوالقرنین]][[رده:دومین مسافرت ذوالقرنین]][[رده:ذوالقرنین در مشرق]][[رده:ذوالقرنین و خورشید]][[رده:قصه ذوالقرنین]][[رده:گسترش حکومت ذوالقرنین]][[رده:حکومت در مغرب سرزمین ذوالقرنین]][[رده:عمل پسندیده]][[رده:ارزش مسافرت]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الكهف ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الكهف ]]
{{#seo:
|title=آیه 89 سوره كهف
|title_mode=replace
|keywords=آیه 89 سوره كهف,كهف 89,ثُمَ‌ أَتْبَعَ‌ سَبَباً,امکانات ذوالقرنین,حکومت دینى در دوران ذوالقرنین,دومین مسافرت ذوالقرنین,ذوالقرنین در مشرق,ذوالقرنین و خورشید,قصه ذوالقرنین,گسترش حکومت ذوالقرنین,حکومت در مغرب سرزمین ذوالقرنین,عمل پسندیده,ارزش مسافرت,آیات قرآن سوره الكهف
|description=ثُمَ‌ أَتْبَعَ‌ سَبَباً
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۷

کپی متن آیه
ثُمَ‌ أَتْبَعَ‌ سَبَباً

ترجمه

سپس (بار دیگر) از اسبابی (که در اختیار داشت) بهره گرفت...

|سپس وسيله‌اى ديگر را پى گرفت
سپس راهى [ديگر] را دنبال كرد.
و باز وسیله و رشته‌ای را پی گرفت (و سفر را ادامه داد).
پس [باز هم با توسل به وسیله] راهی را [برای سفر به شرق] دنبال کرد.
باز هم راه را پى گرفت.
آنگاه سررشته [کار خود] را دنبال گرفت‌
سپس وسيله‌اى [ديگر] را پى گرفت
سپس از وسیله استفاده کرد (و برای بازگشت راه شرق را در پیش گرفت).
سپس وسیله‌ای (دیگر) را از پی خود در آورد
پس پیروی کرد وسیلتی را

Then he pursued a course.
ترتیل:
ترجمه:
الكهف ٨٨ آیه ٨٩ الكهف ٩٠
سوره : سوره الكهف
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً «89»

سپس (ذوالقرنين براى سفر ديگر) سببِ (ديگرى) را پيگيرى كرد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (89)

حق تعالى سير او را به مشرق بيان فرمايد:

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً: پس پيروى نمود ذو القرنين راهى ديگر را كه طرف مشرق باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (89) حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى‌ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً (90) كَذلِكَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَيْهِ خُبْراً (91)

ترجمه‌

پس توسل جست بوسيله‌اى‌

تا وقتى كه رسيد بجاى بيرون آمدن آفتاب يافت آنرا كه ميتابيد بر گروهى كه قرار نداده بوديم براى آنها از زير آن پوششى‌

اينچنين بود و بتحقيق احاطه داشتيم بآنچه نزد او بود بآگاهى.

تفسير

جناب ذو القرنين پس از فراغت از امر بلاد مغرب اراده مسافرت بمشرق نمود پس پيروى و متابعت و اتّخاذ نمود براى نيل بمقصود سبب و وسيله‌اى را از ميان آن وسائل و اسباب كه بخواست خدا براى او آماده شده بود تا رسيد بمنتهاى آبادى مشرق و يافت آفتابرا كه از بدو طلوع تا غروب ميتابد بر گروهى كه حاجب و ساترى ميان آنها و آفتاب خداوند قرار نداده نه كوهى است نه دره‌اى نه درختى است نه بنائى در مجمع و عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها نياموخته بودند صنعت بنّائى را و قمّى ره نقل نموده كه فرمود نياموخته بودند صنعت لباس را و عياشى ره از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه ذو القرنين وارد شد بر قوميكه سوزانده بود آنها را آفتاب و تغيير داده بود اجساد و الوان آنها را تا حدّيكه شده بودند مانند شب تار چنين بود حكايت ذو القرنين و كيفيت احاطه او بمغرب و مشرق كه بيان شد يا سلوك او با اهل مشرق مانند سلوك او با اهل مغرب بود و خداوند احاطه داشت بر او و لشكر و حشم و خدم و مهمّات جنگى و اسباب و


جلد 3 صفحه 451

آلات و ادوات و وسايل حركت و سكون و پيشرفت او بعلم و اراده و تدبير و تقدير بطوريكه هيچ يك از آنها در هيچ آنى بيرون از علم و بصر و خارج از اطلاع و خبر خداوند نبود و بنابر آنچه تاكنون بتبع آقايان مفسّرين ذكر شد كلمه كذالك در كلام خداوند متمّم آيه سابقه، و جمله و قد احطنا ابتداء كلام است ولى بنظر حقير محتمل است كذالك ابتداء كلام لا حق باشد باين تقريب كه خدا ميفرمايد اين چنين با عظمت و مفصّل بود دستگاه و وسائل و اسباب پيشرفت كار او در مغرب و مشرق با اينحال از محيط علم و اطلاع ما خارج نبود و ما از تمام جزئيات آن دستگاه باخبر بوديم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أَمّا مَن‌ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صالِحاً فَلَه‌ُ جَزاءً الحُسني‌ وَ سَنَقُول‌ُ لَه‌ُ مِن‌ أَمرِنا يُسراً (88) ثُم‌َّ أَتبَع‌َ سَبَباً (89)

و اما كسي‌ ‌که‌ ايمان‌ آورد و عمل‌ صالح‌ بجا بياورد ‌پس‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌است‌ جزاي‌ نيكي‌ و زود ‌باشد‌ ‌که‌ بگوئيم‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌از‌ كار ‌خود‌ كار سهل‌ و آساني‌ وَ أَمّا مَن‌ آمَن‌َ ايمان‌ بجميع‌ امور ديني‌ مطابق‌ مذهب‌ حقه‌ شيعه‌ اثني‌ عشري‌ و ‌در‌ ايمان‌ چهار چيز معتبر ‌است‌ يقين‌ اعتقاد اقرار! تسليم‌ وَ عَمِل‌َ صالِحاً عمل‌ صالح‌ اتيان‌ باو‌-‌ امر الهي‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبات‌ طبق‌ دستور شرع‌ ‌از‌ مراعات‌ اجزاء و شرايط و رفع‌ منافيات‌ و موانع‌ و مراعات‌ حالات‌ ‌از‌ علم‌ و شك‌ و سهو و ظن‌ طبق‌ دستور و ‌از‌ همه‌ بالاتر شرايط قبول‌ ‌که‌ درجاتش‌ بالاتر ميشود.

فَلَه‌ُ جَزاءً الحُسني‌ جزاء حسني‌ ‌در‌ دنيا افاضه‌ نعم‌ و رفع‌ و دفع‌ بليّات‌ و اجابت‌ دعوات‌ و غفران‌ ذنوب‌ و رفع‌ هموم‌ و امثال‌ اينها و ‌در‌ آخرت‌ نيل‌ بمثوبات‌ و نجات‌ ‌از‌ عقوبات‌ وَ سَنَقُول‌ُ لَه‌ُ مِن‌ أَمرِنا يُسراً خداوند متعال‌ ‌براي‌ بندگان‌ صالح‌ ‌خود‌ امري‌ ‌را‌ مشكل‌ نميكند.

يُرِيدُ اللّه‌ُ بِكُم‌ُ اليُسرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُم‌ُ العُسرَ بقره‌ ‌آيه‌ 181 و مخصوصا دين‌ مقدس‌ اسلام‌ ‌که‌ دين‌ سمحه سهله‌ ‌است‌ بعلاوه‌ ‌در‌ امور دنيوي‌ ‌هم‌ اسباب‌ سهولت‌ ‌براي‌ ‌او‌ فراهم‌ ميفرمايد و موانع‌ ‌را‌ برطرف‌ مينمايد و چون‌ ذي‌ القرنين‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند مأموريت‌ داشته‌ ‌که‌ ‌با‌ اهل‌ ايمان‌ محبّت‌ و عنايت‌ داشته‌ ‌باشد‌ و ‌از‌ كفار انتقام‌

جلد 12 - صفحه 397

كشد لذا ‌اينکه‌ كلام‌ ‌را‌ فرمود ثُم‌َّ أَتبَع‌َ سَبَباً ‌پس‌ ‌از‌ آنكه‌ ‌از‌ مغرب‌ زمين‌ سير كرد ‌تا‌ رسيد بطرف‌ مشرق‌ زمين‌ ‌که‌ خورشيد طلوع‌ ميكرد و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ثُم‌َّ أَتبَع‌َ سَبَباً استفاده‌ ميشود ‌که‌ تمام‌ ربع‌ مسكون‌ ‌در‌ تحت‌ تصرف‌ و سيطره‌ ذي‌ القرنين‌ درآمد ‌از‌ مغرب‌ ‌تا‌ مشرق‌ جنوب‌ شمال‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 89)- «ذو القرنین» سفر خود را به غرب پایان داد سپس عزم شرق کرد آن گونه که قرآن می‌گوید: «سپس از اسباب و وسائلی که در اختیار داشت مجددا بهره گرفت» (ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً).

نکات آیه

۱- ذوالقرنین، پس از اقامه نظام عادلانه دینى در میان ساحل نشینان غرب، به سوى شرق سرزمین خویش حرکت کرد. (ثمّ أتبع سببًا . حتّى إذا بلغ مطلع الشمس)

۲- ذوالقرنین در ادامه سفرهایش، از امکانات خویش در جهت گسترش حکومت و دین الهى، بهره گرفت. (ثمّ أتبع سببًا)

۳- سفر به نقاط مختلف زمین و محدود نساختن تلاش خویش به منطقه اى خاص، در دیدگاه قرآن، امرى پسندیده و ستوده است. (ثمّ أتبع سببًا)

روایات و احادیث

۴- «عن أمیرالمؤمنین(ع): ...«ثمّ أتبع سبباً» ذوالقرنین من الشمس سبباً ; از امیرالمؤمن ین(ع) در توضیح این سخن خدا: «ثمّ أتبع سبباً» روایت شده: ذوالقرنین، از خورشید، به عنوان یک سبب بهره گرفت».[۱]

موضوعات مرتبط

  • ارزشها ۳:
  • ذوالقرنین: امکانات ذوالقرنین ۲، ۴; حکومت دینى در دوران ذوالقرنین ۱; دومین مسافرت ذوالقرنین ۱; ذوالقرنین در مشرق ۱; ذوالقرنین و خورشید ۴; قصه ذوالقرنین ۱، ۲، ۴; گسترش حکومت ذوالقرنین ۲
  • سرزمینها: حکومت در مغرب سرزمین ذوالقرنین ۱
  • عمل: عمل پسندیده ۳
  • مسافرت: ارزش مسافرت ۳

منابع

  1. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۳۴۲، ح ۷۹; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۹۸، ح ۲۱۵.