يونس ٨٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يُحِق|يُحِقُ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُحِق| ]] [[شامل این ریشه::حقق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حقق‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::الْحَق|الْحَقَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْحَق| ]] [[شامل این ریشه::حقق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حقق‌| ]][[شامل این کلمه::بِکَلِمَاتِه|بِکَلِمَاتِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِکَلِمَاتِه| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::کلم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کلم‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَو|لَوْ]] [[شامل این ریشه::لو| ]][[شامل این کلمه::کَرِه|کَرِهَ‌]] [[کلمه غیر ربط::کَرِه| ]] [[شامل این ریشه::کره‌| ]][[ریشه غیر ربط::کره‌| ]][[شامل این کلمه::الْمُجْرِمُون|الْمُجْرِمُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْمُجْرِمُون| ]] [[شامل این ریشه::جرم‌| ]][[ریشه غیر ربط::جرم‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يُحِق|يُحِقُ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُحِق| ]] [[شامل این ریشه::حقق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حقق‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::الْحَق|الْحَقَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْحَق| ]] [[شامل این ریشه::حقق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حقق‌| ]][[شامل این کلمه::بِکَلِمَاتِه|بِکَلِمَاتِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِکَلِمَاتِه| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::کلم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کلم‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَو|لَوْ]] [[شامل این ریشه::لو| ]][[شامل این کلمه::کَرِه|کَرِهَ‌]] [[کلمه غیر ربط::کَرِه| ]] [[شامل این ریشه::کره‌| ]][[ریشه غیر ربط::کره‌| ]][[شامل این کلمه::الْمُجْرِمُون|الْمُجْرِمُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْمُجْرِمُون| ]] [[شامل این ریشه::جرم‌| ]][[ریشه غیر ربط::جرم‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ يُحِقُ‌ اللَّهُ‌ الْحَقَ‌ بِکَلِمَاتِهِ‌ وَ لَوْ کَرِهَ‌ الْمُجْرِمُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و خدا با کلمات خود، حق را پای‌برجا و راست می‌آورد؛ هر چند بزهکاران را هرگز خوش نیاید.
|-|صادقی تهرانی=و خدا با کلمات خود، حق را پای‌برجا و راست می‌آورد؛ هر چند بزهکاران را هرگز خوش نیاید.
|-|معزی=و بپای می‌دارد خدا حقّ را به سخنان خویش و اگر چه خوش ندارند گنهکاران‌
|-|معزی=و بپای می‌دارد خدا حقّ را به سخنان خویش و اگر چه خوش ندارند گنهکاران‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">“And Allah upholds the truth with His words, even though the sinners detest it.”</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/010082.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/010082.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره يونس | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::82|٨٢]] | قبلی = يونس ٨١ | بعدی = يونس ٨٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره يونس | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::82|٨٢]] | قبلی = يونس ٨١ | بعدی = يونس ٨٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۲: خط ۴۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۳#link101 | آيات ۹۳ - ۷۵، سوره يونس]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۳#link102 | وقايعى از سرگذشت ، پيغمبر اسلام (ص ) و مسلمين ، كه داستان موسى (ع ) به وقايعآن اشاره دارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۳#link101 | آيات ۷۵ - ۹۳ سوره يونس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۳#link103 | گفتگوى موسى (ع ) با فرعونيان و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۳#link102 | فهرستی از وقايع زمان پيامبر اسلام «ص» و مسلمانان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۳#link104 | بيان حقيقت سحر از زبان حضرت موسى (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۳#link103 | گفتگوى موسى «ع»، با فرعونيان و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link105 | مراد از ((ذرية من قومه )) كه به موسى (ع ) ايمان آوردند واقوال مفسرين در اين باره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۳#link104 | بيان حقيقت سحر، از زبان حضرت موسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link106 | ضعيفان بنى اسرائيل با ترس و واهمه از فرعون و اطرافيان توانگر او به موسى (ع )گرويدند اگر مؤ من هستيد و تسليم خدائيد، بر اوتوكل كنيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link105 | اقوال مفسران، در معنای «ذرّیه ای» كه به موسى «ع» ايمان آوردند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link107 | دعاى بنى اسرائيل : ((ربنا لا تجعلنا فتنة للقوم الظالمين )) دعا براى رفع ضعف وذلت از خودشان بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link106 | اگر به خدا ایمان دارید و تسليم او هستید، بر او توكل كنيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link108 | امر به خانه سازى براى بنى اسرائيل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link107 | معنای دعاى بنى اسرائيل: «خدایا! ما را فتنۀ مردم ستمکار مکن»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link109 | ابتداء به اضلال ، بر خداوند محال است ولىاضلال براى مجازات محال نيست و مال و زينت دادن به فرعونيان از اين باب بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link108 | امر به خانه سازى، براى بنى اسرائيل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link110 | دعاى موسى (ع ) عليه فرعون و فرعونيان پس از ياءس از هدايت آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link109 | اضلال ابتدایی، بر خداوند محال است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link111 | استجابت نفرين موسى و هارون عليه فرعونيان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link111 | استجابت نفرين موسى و هارون، عليه فرعونيان و هلاکت آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link112 | ايمان آوردن فرعون در آستانه هلاكت ، و مردود بودن ايمان و توبه او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۴#link112 | مردود بودن ايمان و توبه فرعون، در آستانۀ هلاکت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link113 | اشاره به رابطه نفس و بدن و بيان اينكه انسانيت انسان به نفس او است و بدن ، مركب وابزار كار نفس ‍ است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link114 | وجوهى كه در معناى: «نُنَجِّيكَ بِبَدَنِك» گفته شده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link114 | وجوهى كه در معناى : ((ننجيك ببدنك )) گفته شده و بيان اينكه علت انتساب نجات بهبدن فرعون ، اتحاد شديد بين نفس و بدن است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link115 | معناى ((مبواء صدق )) كه در وصف مسكن بنىاسرائيل آمده است و اشاره به مفهومى كه از اضافه اشياء و مفاهيم به كلمه ((صدق ))،استفاده مى شود]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۶۱#link248 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۶۱#link248 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ «82»
و خداوند، حقّ را با كلمات و قدرت و سنّت‌هاى خويش (و وعده‌اى كه داده) تثبيت مى‌كند، هر چند مجرمان از آن ناخشنود شوند!
===نکته ها===
در فرهنگ قرآن، به قوانين و سنّت‌ها و هر چيزى كه خداوند آن را سبب تحقّق اراده‌ى خود قرار دهد، «كلمة» اطلاق شده است.
===پیام ها===
1- تحقّق بخشيدن و پيروز ساختن حقّ، از وعده‌ها و سنّت‌هاى الهى است. «وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ»
2- احقاق حقّ، ابزار و وسائل مى‌خواهد. «بِكَلِماتِهِ»
3- خواستِ مستكبران و مجرمان در جلوگيرى از پيروزى حقّ، بى‌تأثير است.
«وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»
----
«1». محمّد، 2.
تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 610
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (82)
وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ‌: و محقق و ثابت و ظاهر فرمايد خداوند متعال حق را، و نصرت فرمايد اهل حق را به كلمات خود. در اين كلمات مفسران را سه قول است: «1» اول: مراد وعده موسى به نصرت كه انجاز فرمود آن را. دوم: مراد معانى آياتى است كه براى موسى عليه السّلام بيان نمود. سوم: مراد آنچه گذشته و سبقت يافته حكم آن در لوح محفوظ كه خلاف آن روا نبود. وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ‌: و اگرچه كراهت دارند كافران ظهور حق و ابطال باطل را.
تنبيه- آيه شريفه دلالت دارد بر آنكه خداى تعالى البته نصرت فرمايد محقين‌
----
«1» مجمع ج 3 ص 126.
ج5، ص 377
را. و نصرت الهى بر دو قسم است: «1» اول: به حجت و برهان در مقام اثبات حق، و اين نصرت مستمر است در هر حال. دوم: به غلبه و قهر، و اين مختلف شود به حسب مصلحت، زيرا مصلحت و حكمت الهيه مقتضى است گاهى به تخليله و زمانى به حيلوله.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ قالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ (79) فَلَمَّا جاءَ السَّحَرَةُ قالَ لَهُمْ مُوسى‌ أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ (80) فَلَمَّا أَلْقَوْا قالَ مُوسى‌ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ (81) وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (82)
ترجمه‌
و گفت فرعون بياوريد نزد من هر ساحر دانائى را
پس چون آمدند ساحران گفت مر ايشانرا موسى بيفكنيد آنچه را شما افكندگانيد
پس چون افكندند گفت موسى آنچه آورديد آنرا سحر است همانا خداوند زود باشد كه باطل كند آنرا همانا خدا بصلاح نياورد كار فساد كنندگان را
و ثابت ميگرداند خدا حقّ را بكلماتش و اگر چه ناخوش داشته باشند گناهكاران.
تفسير
پس از ظهور معجزات بدست حضرت موسى عليه السّلام فرعون ناچار شد كه امر بجمع‌آورى سحره مهره آنزمان كه عصر رواج اين عمل بود بنمايد براى آنكه شايد امر را بر مردم مشتبه كند يا خود از اشتباه بيرون آيد چون بعضى گفته‌اند بدوا امر بر خود او مشتبه بود و اخيرا اطمينان پيدا كرد كه معجزات آنحضرت از طرف خداوند بوده در هر حال پس از جمع‌آورى سحره به امر فرعون حضرت موسى حاضر و با كمال شهامت فرمود عصاها و ريسمانهاى خودتان را كه مهيّا نموده‌ايد بياندازيد تا سحر از معجز ممتاز شود و آنها ناچار انداختند و آنحضرت فرمود اينها سحر است نه آنچه را شما سحر خوانديد از معجزات من و بر خدا لازم است كه آنها را باطل كند و خواهد كرد چون خدا باطل را تأييد نميكند و وسائل فساد را تهيّه نميفرمايد و اهل آن را تقويت نمينمايد و حق را ثابت و واضح خواهد فرمود و اهل آنرا در تمام از منه بحجّت غالب و در وقت مصلحت بشمشير مظفّر و منصور ميگرداند بآيات واضحة الدلالات و قضاء و قدر و وعده نصرت كه تمامى كلمات الهيّه‌اند و كراهت اهل جرم و عصيان تأثيرى در تغيير مراد الهى نخواهد كرد چنانچه عصاى موسى عليه السّلام تمام آن عصاها و ريسمانهاى مشحون به زيبق را كه بواسطه حرارت زمين و آفتاب بجنبش آمده بودند بلعيد و اثرى از آنها باقى نماند و فرعون و فرعونيان محو و نابود شدند.
----
جلد 3 صفحه 38
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يُحِق‌ُّ اللّه‌ُ الحَق‌َّ بِكَلِماتِه‌ِ وَ لَو كَرِه‌َ المُجرِمُون‌َ (82)
و ثابت‌ و محقق‌ ميفرمايد خداوند متعال‌ حق‌ ‌را‌ بكلمات‌ ‌خود‌ و ‌لو‌ اينكه‌ مجرمون‌ كراهت‌ داشته‌ باشند.
وَ يُحِق‌ُّ اللّه‌ُ الحَق‌َّ ممكن‌ ‌است‌ كلام‌ موسي‌ ‌باشد‌ عطف‌ بجمله‌ اولي‌ ‌که‌ فرمود إِن‌َّ اللّه‌َ سَيُبطِلُه‌ُ و ممكن‌ ‌است‌ جمله‌ مستقله‌ ‌باشد‌ كلام‌ الهي‌.
اشكال‌‌-‌ حق‌ حق‌ هست‌ چگونه‌ حق‌ ‌را‌ حق‌ ميفرمايد.
جواب‌‌-‌ معناي‌ و يحق‌ّ اللّه‌ اينست‌ ‌که‌ ‌بر‌ ديگران‌ ثابت‌ ميفرمايد و مدلل‌ ميكند آنچه‌ ‌در‌ واقع‌ حق‌ ‌است‌ چنانچه‌ معناي‌ يبطل‌ الباطل‌ ‌هم‌ همين‌ ‌است‌ ‌که‌ امري‌ ‌که‌ واقعا باطل‌ و فاسد ‌است‌ ‌بر‌ ديگران‌ بطلان‌ ‌آن‌ ‌را‌ ظاهر و هويدا ميكند.
بكلماته‌ گذشت‌ ‌که‌ كلمات‌ الهي‌ اقسام‌ و انواعيست‌: يك‌ نوع‌ معجزات‌ صادره‌ بدست‌ انبياء ‌است‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ صدق‌ دعوي‌ نبوت‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و اينهم‌ بمناسبت‌ وقت‌ و زمان‌ و مصلحت‌ و حالات‌ بنده‌گان‌ مختلف‌ ميشود مثلا ‌در‌ زمان‌ موسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و كثرت‌ سحره‌ عصا و يد بيضاء ميشود، ‌در‌ عصر عيسي‌ [ع‌] اطباء بسيار بودند احياء موتي‌ و ابراء اكمه‌ و ابرص‌ ميشود، ‌در‌ زمان‌ نبي‌ّ اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ فصحاء و بلغاء بسيار بودند قرآن‌ مجيد ميشود و هكذا.
نوع‌ دوم‌‌-‌ آيات‌ احكام‌ و دستورات‌ و فرمايشات‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ توسط انبياء نازل‌ فرموده‌ مثل‌ تورات‌ و زبور و انجيل‌ و فرقان‌.
جلد 10 - صفحه 440
نوع‌ سوم‌‌-‌ آثار قدرت‌ و علم‌ و حكمت‌ پروردگار ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ موجودات‌ و مخلوقات‌ قرار داده‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ قدرت‌ و علم‌ و حكمت‌ باريست‌ مثل‌ بنايي‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ علم‌ بنّاء ‌است‌ و صنعتي‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ صانع‌ و توحيد ‌او‌ و علم‌ و حكمت‌ و قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌
(‌هر‌ گياهي‌ ‌که‌ ‌از‌ زمين‌ رويد ||  وحده‌ ‌لا‌ شريك‌ ‌له‌ گويد)
نوع‌ چهارم‌‌-‌ انبياء و اوصياء ‌که‌ كلمات‌ اللّه‌ التامّات‌ هستند ‌که‌ بتوسط ‌آنها‌ حقايق‌ كشف‌ ميشود و ثابت‌ ميگردد.
وَ لَو كَرِه‌َ المُجرِمُون‌َ مجرمون‌ ‌هم‌ چند دسته‌ هستند: يك‌ دسته‌ طبيعي‌ دهري‌ ‌لا‌ مذهب‌ ‌که‌ تمام‌ آثار ‌را‌ مستند بطبيعت‌ عادم‌ الشعور ميدانند نه‌ مبدئي‌ قائلند و نه‌ معادي‌. دسته‌ دوم‌ كفار هستند ‌که‌ معتقد بنبوت‌ انبياء نيستند و ‌آنها‌ ‌را‌ كذّاب‌ و مجنون‌ و مفتري‌ ميدانند.
دسته‌ سوم‌‌-‌ مشركين‌ ‌که‌ پاره‌اي‌ ‌از‌ آثار ‌را‌ مستند ‌با‌ صنام‌ ‌خود‌ ميگويند دسته‌ چهارم‌‌-‌ معجزات‌ ‌را‌ حمل‌ ‌بر‌ سحر ميكنند.
دسته‌ پنجم‌‌-‌ معاندين‌ ‌که‌ منكر نصب‌ ائمه‌ و اوصياء هستند تمام‌ اينها كراهت‌ دارند و خداوند رغم‌ الانف‌ ‌آنها‌ حق‌ ‌را‌ ظاهر ميفرمايد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 82)- و در این آیه می‌فرماید: موسی به آنها گفت در این درگیری و مبارزه مطمئنا پیروزی با ماست، چرا که «خداوند وعده داده است که حق را آشکار سازد (و به وسیله منطق کوبنده و معجزات قاهره پیامبرانش، مفسدان و باطل گرایان را رسوا کند) هر چند مجرمان (همچون فرعون و ملأش) کراهت
ج2، ص309
داشته باشند» (وَ یُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۹۳: خط ۲۲۷:
[[رده:افساد اشراف فرعون]][[رده:مجرمیت اشراف فرعون]][[رده:آثار افساد]][[رده:افساد مخالفان انبیا]][[رده:مجرمیت مخالفان انبیا]][[رده:آثار جرایم]][[رده:استمرار حق]][[رده:افساد حق ستیزان]][[رده:حتمیت پیروزى حق]][[رده:زمینه حق ستیزى]][[رده:شکست حق ستیزان]][[رده:عوامل پیرزى حق]][[رده:مجرمیت حق ستیزان]][[رده:موجبات استمرار حق]][[رده:افعال خدا]][[رده:سنتهاى خدا]][[رده:کلمات خدا]][[رده:افساد فرعون]][[رده:مجرمیت فرعون]][[رده:ناخشنودى مجرمان]][[رده:حقیقت معجزه]][[رده:ناخشنودى مفسدان]]
[[رده:افساد اشراف فرعون]][[رده:مجرمیت اشراف فرعون]][[رده:آثار افساد]][[رده:افساد مخالفان انبیا]][[رده:مجرمیت مخالفان انبیا]][[رده:آثار جرایم]][[رده:استمرار حق]][[رده:افساد حق ستیزان]][[رده:حتمیت پیروزى حق]][[رده:زمینه حق ستیزى]][[رده:شکست حق ستیزان]][[رده:عوامل پیرزى حق]][[رده:مجرمیت حق ستیزان]][[رده:موجبات استمرار حق]][[رده:افعال خدا]][[رده:سنتهاى خدا]][[رده:کلمات خدا]][[رده:افساد فرعون]][[رده:مجرمیت فرعون]][[رده:ناخشنودى مجرمان]][[رده:حقیقت معجزه]][[رده:ناخشنودى مفسدان]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره يونس ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره يونس ]]
{{#seo:
|title=آیه 82 سوره يونس
|title_mode=replace
|keywords=آیه 82 سوره يونس,يونس 82,وَ يُحِقُ‌ اللَّهُ‌ الْحَقَ‌ بِکَلِمَاتِهِ‌ وَ لَوْ کَرِهَ‌ الْمُجْرِمُونَ‌,افساد اشراف فرعون,مجرمیت اشراف فرعون,آثار افساد,افساد مخالفان انبیا,مجرمیت مخالفان انبیا,آثار جرایم,استمرار حق,افساد حق ستیزان,حتمیت پیروزى حق,زمینه حق ستیزى,شکست حق ستیزان,عوامل پیرزى حق,مجرمیت حق ستیزان,موجبات استمرار حق,افعال خدا,سنتهاى خدا,کلمات خدا,افساد فرعون,مجرمیت فرعون,ناخشنودى مجرمان,حقیقت معجزه,ناخشنودى مفسدان,آیات قرآن سوره يونس
|description=وَ يُحِقُ‌ اللَّهُ‌ الْحَقَ‌ بِکَلِمَاتِهِ‌ وَ لَوْ کَرِهَ‌ الْمُجْرِمُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۱۳

کپی متن آیه
وَ يُحِقُ‌ اللَّهُ‌ الْحَقَ‌ بِکَلِمَاتِهِ‌ وَ لَوْ کَرِهَ‌ الْمُجْرِمُونَ‌

ترجمه

او حق را به وعده خویش، تحقق می‌بخشد؛ هر چند مجرمان کراهت داشته باشند!»

|و خدا با كلمات خويش حق را تثبيت مى‌كند، هر چند مجرمان خوش نداشته باشند
و خدا با كلمات خود، حق را ثابت مى‌گرداند، هر چند بزهكاران را خوش نيايد.
و خدا به (آیات و) کلمات خود حق را تا ابد پایدار گرداند هر چند بدکاران عالم راضی نباشند.
و خدا حق را با دلایل و معجزاتش ثابت و پابرجا می کند، گرچه گنهکاران خوش نداشته باشند.
و خداوند با سخنان خود حق را به اثبات مى‌رساند، اگر چه مجرمان را ناخوش آيد.
و خداوند به کلمات خویش حق را به کرسی می‌نشاند، ولو آنکه گناهکاران ناخوش داشته باشند
و خداى با سخنان- حكم يا نهادهاى- خود حق را ثابت و پايدار كند اگر چه بزهكاران خوش ندارند.
خداوند با سخنان خود (که بر انبیاء نازل می‌کند) حق را پایدار و ماندگار می‌گرداند، هرچند که گناهکاران و بزهکاران نپسندند.
و خدا با کلمات خود، حق را پای‌برجا و راست می‌آورد؛ هر چند بزهکاران را هرگز خوش نیاید.
و بپای می‌دارد خدا حقّ را به سخنان خویش و اگر چه خوش ندارند گنهکاران‌

“And Allah upholds the truth with His words, even though the sinners detest it.”
ترتیل:
ترجمه:
يونس ٨١ آیه ٨٢ يونس ٨٣
سوره : سوره يونس
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یُحِقُّ»: نمایان و ثابت می‌گرداند (نگا: انفال / و . «بِکَلِمَاتِهِ»: به وسیله کلمات خود. مراد فرموده‌های نازل بر انبیاء، دستور پیدایش اشیاء توسّط فرمان (کُنْ)، نیروهای عامل و کارآ و متصرّف در هستی که به منزله کارگزاران خدایند (نگا: نساء / نحل / تفسیر عبدالکریم الخطیب).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ «82»

و خداوند، حقّ را با كلمات و قدرت و سنّت‌هاى خويش (و وعده‌اى كه داده) تثبيت مى‌كند، هر چند مجرمان از آن ناخشنود شوند!

نکته ها

در فرهنگ قرآن، به قوانين و سنّت‌ها و هر چيزى كه خداوند آن را سبب تحقّق اراده‌ى خود قرار دهد، «كلمة» اطلاق شده است.

پیام ها

1- تحقّق بخشيدن و پيروز ساختن حقّ، از وعده‌ها و سنّت‌هاى الهى است. «وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ»

2- احقاق حقّ، ابزار و وسائل مى‌خواهد. «بِكَلِماتِهِ»

3- خواستِ مستكبران و مجرمان در جلوگيرى از پيروزى حقّ، بى‌تأثير است.

«وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»


«1». محمّد، 2.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 610

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (82)

وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ‌: و محقق و ثابت و ظاهر فرمايد خداوند متعال حق را، و نصرت فرمايد اهل حق را به كلمات خود. در اين كلمات مفسران را سه قول است: «1» اول: مراد وعده موسى به نصرت كه انجاز فرمود آن را. دوم: مراد معانى آياتى است كه براى موسى عليه السّلام بيان نمود. سوم: مراد آنچه گذشته و سبقت يافته حكم آن در لوح محفوظ كه خلاف آن روا نبود. وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ‌: و اگرچه كراهت دارند كافران ظهور حق و ابطال باطل را.

تنبيه- آيه شريفه دلالت دارد بر آنكه خداى تعالى البته نصرت فرمايد محقين‌


«1» مجمع ج 3 ص 126.

ج5، ص 377

را. و نصرت الهى بر دو قسم است: «1» اول: به حجت و برهان در مقام اثبات حق، و اين نصرت مستمر است در هر حال. دوم: به غلبه و قهر، و اين مختلف شود به حسب مصلحت، زيرا مصلحت و حكمت الهيه مقتضى است گاهى به تخليله و زمانى به حيلوله.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ (79) فَلَمَّا جاءَ السَّحَرَةُ قالَ لَهُمْ مُوسى‌ أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ (80) فَلَمَّا أَلْقَوْا قالَ مُوسى‌ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ (81) وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (82)

ترجمه‌

و گفت فرعون بياوريد نزد من هر ساحر دانائى را

پس چون آمدند ساحران گفت مر ايشانرا موسى بيفكنيد آنچه را شما افكندگانيد

پس چون افكندند گفت موسى آنچه آورديد آنرا سحر است همانا خداوند زود باشد كه باطل كند آنرا همانا خدا بصلاح نياورد كار فساد كنندگان را

و ثابت ميگرداند خدا حقّ را بكلماتش و اگر چه ناخوش داشته باشند گناهكاران.

تفسير

پس از ظهور معجزات بدست حضرت موسى عليه السّلام فرعون ناچار شد كه امر بجمع‌آورى سحره مهره آنزمان كه عصر رواج اين عمل بود بنمايد براى آنكه شايد امر را بر مردم مشتبه كند يا خود از اشتباه بيرون آيد چون بعضى گفته‌اند بدوا امر بر خود او مشتبه بود و اخيرا اطمينان پيدا كرد كه معجزات آنحضرت از طرف خداوند بوده در هر حال پس از جمع‌آورى سحره به امر فرعون حضرت موسى حاضر و با كمال شهامت فرمود عصاها و ريسمانهاى خودتان را كه مهيّا نموده‌ايد بياندازيد تا سحر از معجز ممتاز شود و آنها ناچار انداختند و آنحضرت فرمود اينها سحر است نه آنچه را شما سحر خوانديد از معجزات من و بر خدا لازم است كه آنها را باطل كند و خواهد كرد چون خدا باطل را تأييد نميكند و وسائل فساد را تهيّه نميفرمايد و اهل آن را تقويت نمينمايد و حق را ثابت و واضح خواهد فرمود و اهل آنرا در تمام از منه بحجّت غالب و در وقت مصلحت بشمشير مظفّر و منصور ميگرداند بآيات واضحة الدلالات و قضاء و قدر و وعده نصرت كه تمامى كلمات الهيّه‌اند و كراهت اهل جرم و عصيان تأثيرى در تغيير مراد الهى نخواهد كرد چنانچه عصاى موسى عليه السّلام تمام آن عصاها و ريسمانهاى مشحون به زيبق را كه بواسطه حرارت زمين و آفتاب بجنبش آمده بودند بلعيد و اثرى از آنها باقى نماند و فرعون و فرعونيان محو و نابود شدند.


جلد 3 صفحه 38

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ يُحِق‌ُّ اللّه‌ُ الحَق‌َّ بِكَلِماتِه‌ِ وَ لَو كَرِه‌َ المُجرِمُون‌َ (82)

و ثابت‌ و محقق‌ ميفرمايد خداوند متعال‌ حق‌ ‌را‌ بكلمات‌ ‌خود‌ و ‌لو‌ اينكه‌ مجرمون‌ كراهت‌ داشته‌ باشند.

وَ يُحِق‌ُّ اللّه‌ُ الحَق‌َّ ممكن‌ ‌است‌ كلام‌ موسي‌ ‌باشد‌ عطف‌ بجمله‌ اولي‌ ‌که‌ فرمود إِن‌َّ اللّه‌َ سَيُبطِلُه‌ُ و ممكن‌ ‌است‌ جمله‌ مستقله‌ ‌باشد‌ كلام‌ الهي‌.

اشكال‌‌-‌ حق‌ حق‌ هست‌ چگونه‌ حق‌ ‌را‌ حق‌ ميفرمايد.

جواب‌‌-‌ معناي‌ و يحق‌ّ اللّه‌ اينست‌ ‌که‌ ‌بر‌ ديگران‌ ثابت‌ ميفرمايد و مدلل‌ ميكند آنچه‌ ‌در‌ واقع‌ حق‌ ‌است‌ چنانچه‌ معناي‌ يبطل‌ الباطل‌ ‌هم‌ همين‌ ‌است‌ ‌که‌ امري‌ ‌که‌ واقعا باطل‌ و فاسد ‌است‌ ‌بر‌ ديگران‌ بطلان‌ ‌آن‌ ‌را‌ ظاهر و هويدا ميكند.

بكلماته‌ گذشت‌ ‌که‌ كلمات‌ الهي‌ اقسام‌ و انواعيست‌: يك‌ نوع‌ معجزات‌ صادره‌ بدست‌ انبياء ‌است‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ صدق‌ دعوي‌ نبوت‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و اينهم‌ بمناسبت‌ وقت‌ و زمان‌ و مصلحت‌ و حالات‌ بنده‌گان‌ مختلف‌ ميشود مثلا ‌در‌ زمان‌ موسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و كثرت‌ سحره‌ عصا و يد بيضاء ميشود، ‌در‌ عصر عيسي‌ [ع‌] اطباء بسيار بودند احياء موتي‌ و ابراء اكمه‌ و ابرص‌ ميشود، ‌در‌ زمان‌ نبي‌ّ اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ فصحاء و بلغاء بسيار بودند قرآن‌ مجيد ميشود و هكذا.

نوع‌ دوم‌‌-‌ آيات‌ احكام‌ و دستورات‌ و فرمايشات‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ توسط انبياء نازل‌ فرموده‌ مثل‌ تورات‌ و زبور و انجيل‌ و فرقان‌.

جلد 10 - صفحه 440

نوع‌ سوم‌‌-‌ آثار قدرت‌ و علم‌ و حكمت‌ پروردگار ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ موجودات‌ و مخلوقات‌ قرار داده‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ قدرت‌ و علم‌ و حكمت‌ باريست‌ مثل‌ بنايي‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ علم‌ بنّاء ‌است‌ و صنعتي‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ صانع‌ و توحيد ‌او‌ و علم‌ و حكمت‌ و قدرت‌ ‌او‌ ‌است‌

(‌هر‌ گياهي‌ ‌که‌ ‌از‌ زمين‌ رويد

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 82)- و در این آیه می‌فرماید: موسی به آنها گفت در این درگیری و مبارزه مطمئنا پیروزی با ماست، چرا که «خداوند وعده داده است که حق را آشکار سازد (و به وسیله منطق کوبنده و معجزات قاهره پیامبرانش، مفسدان و باطل گرایان را رسوا کند) هر چند مجرمان (همچون فرعون و ملأش) کراهت

ج2، ص309

داشته باشند» (وَ یُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ).

نکات آیه

۱ - سنّت الهى حاکم بر جوامع انسانى، على رغم ناخوشایندى تبه کاران و مجرمان، پایدار کردن و بر کرسى نشاندن حق است. (و یحق اللّه الحق بکلمته و لو کره المجرمون)

۲ - معجزات پیامبران، کلمات خدایند. (ثم بعثنا ... موسى و هرون ... بأیتنا ... و یحق اللّه الحق بکلمته) با توجّه به اینکه یکى از موارد ابطال باطل و احقاق و تثبیت حق، به وسیله معجزه حضرت موسى (ع) بوده، برداشت فوق استفاده شده است.

۳ - خداوند، با کلمات خود حق را بر کرسى نشانده و پایدار مى کند. (و یحق اللّه الحق بکلمته)

۴ - حق ستیزان، همواره محکوم به شکستند. (و یحق اللّه الحق بکلمته و لو کره المجرمون)

۵ - حق ستیزان، مردمى تبهکار و مجرمند. (و یحق اللّه الحق بکلمته و لو کره المجرمون)

۶ - جرم و تبه کارى، زمینه ساز حق ستیزى است. (و یحق اللّه الحق بکلمته و لو کره المجرمون)

۷ - فرعون و اطرافیان وى، مردمانى تبهکار و مجرم بودند. (فرعون و ملإیه ... و کانوا قوماً مجرمین ... و یحق اللّه الحق بکلمته و لو کره المجرمون)

۸ - مخالفان راه انبیا، مردمانى مجرم و تبهکارند. (و یحق اللّه الحق بکلمته و لو کره المجرمون)

موضوعات مرتبط

  • اشراف فرعون: افساد اشراف فرعون ۷ ; مجرمیت اشراف فرعون ۷
  • افساد: آثار افساد ۶
  • انبیا: افساد مخالفان انبیا ۸ ; مجرمیت مخالفان انبیا ۸
  • جرایم: آثار جرایم ۶
  • حق: استمرار حق ۱ ; افساد حق ستیزان ۵ ; حتمیت پیروزى حق ۳ ; زمینه حق ستیزى ۶ ; شکست حق ستیزان ۴ ; عوامل پیرزى حق ۳ ; مجرمیت حق ستیزان ۵; موجبات استمرار حق ۳
  • خدا: افعال خدا ۳ ; سنّتهاى خدا ۱ ; کلمات خدا ۲، ۳
  • فرعون: افساد فرعون ۷ ; مجرمیت فرعون ۷
  • مجرمان: ۵، ۷، ۸ ناخشنودى مجرمان ۱
  • معجزه: حقیقت معجزه ۲
  • مفسدان: ۵، ۷، ۸ ناخشنودى مفسدان ۱

منابع