طه ٦٨
کپی متن آیه |
---|
قُلْنَا لاَ تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلَى |
ترجمه
طه ٦٧ | آیه ٦٨ | طه ٦٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الأعْلَی»: برتر. چیره (نگا: آلعمران / و نجم / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا... (۱) وَ يُحِقُ اللَّهُ الْحَقَ... (۰) قَالَ نَعَمْ وَ إِنَّکُمْ إِذاً... (۱)
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه
- بيان ريشه اعتقادى اين سؤال فرعون كه گفت: «فَمَن رَبُّكُمَا يَا مُوسَى»
- اقوال مختلف درباره مذهب و اعتقاد فرعون
- توضيح نكات جواب موسى «ع» در معرفی ربُّ العالَمين
- بيان تناسب جواب موسى «ع»، با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسران در معنای آيه
- پاسخ موسى «ع» به فرعون، در بعید شمردن مسأله معاد
- تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن، براى آن
- متهم ساختن موسى «ع»، به توطئه و ساحرى
- موعظه موسى «ع» به فرعون و فرعونيان، در نهى از بت پرستى
- مشاوره فرعون با ايادى خود، و اتخاذ تصميم هاى محرمانه
- رويارویى موسى «ع» با ساحران، در روز موعود
- وجوه گفته شده در باره مقصود از نگرانی موسی«ع»، بعد از مشاهده سحر ساحران
- سجده ساحران در برابر معجزۀ موسی«ع»، و واکنش فرعون به ایمان آنان
- دو دیدگاه مختلف مادی و الهی فرعون و ساحران
- دنباله پاسخ ساحران، كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْنا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى «68»
ما (به موسى) گفتيم: نترس! همانا تو خودت برترى.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْنا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى (68)
چون اين ترس بر حضرت موسى ظاهر شد:
قُلْنا لا تَخَفْ: فرموديم ما نترس از آنچه تو را وهم انداخته كه امر تو بر خاص و عام مشتبه نخواهد شد. إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى: بدرستى كه تو برتر و غالب هستى بر ايشان.
در احتجاج- از حضرت صادق عليه السلام، فرمود رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: چون دريافت حضرت موسى ترس را در نفس خود، عرض كرد:
اللّهم انّى اسئلك بحق محمّد و ال محمّد لمّا امنتنى. خطاب رسيد: (لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى) «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسى (67) قُلْنا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى (68) وَ أَلْقِ ما فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى (69) فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى (70) قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى (71)
قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلى ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الَّذِي فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا (72) إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقى (73) إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى (74) وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى (75) جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى (76)
ترجمه
پس احساس نمود در ضمير خود بيمى موسى
گفتيم مترس همانا توئى برتر
و بينداز آنچه در دست راست تو است فرو ميبرد آنچه را ساختهاند همانا آنچه را ساختهاند مكر ساحر است و رستگار نميشود ساحر هر جا كه آيد
پس بر وى افكنده شدند ساحران سجده كنندگان گفتند ايمان آورديم بپروردگار هارون و موسى
گفت آيا ايمان آورديد مر او را پيش از آنكه اذن دهم شما را همانا او هر آينه بزرگ شما است كه آموخت بشما سحر را پس هر آينه خواهم بريد البتّه دستهاى شما و پايهاى شما را بر خلاف يكديگر و هر آينه بردار كشم البتّه شما را بر تنه درخت خرما و هر آينه خواهيد دانست كه كدام يك از ما سختتر است از جهت عذاب و پايندهتر
گفتند هرگز اختيار نخواهيم نمود تو را بر آنچه آمد ما را از معجزات آشكار و آنكس كه آفريد ما را پس حكم كن آنچه را تو حكم كنندهئى جز اين نيست كه حكم ميكنى در اين زندگانى دنيا
همانا ما ايمان آورديم بپروردگارمان تا بيامرزد براى ما گناهانمان را و آنچه را اكراه نمودى تو ما را بر آن از سحر و خدا بهتر است و پايندهتر
محقّق است كه كسيكه بيايد نزد پروردگارش با آنكه باشد گناهكار پس همانا مر او را است جهنّم كه نه ميميرد در آن و نه زندگانى ميكند
و كسيكه بيايد نزد او با آنكه مؤمن باشد كه بتحقيق بجا آورده باشد كارهاى شايسته را پس آنگروه براى ايشان است مقامات عاليه،
بهشتهاى اقامت دائمى كه ميرود از زير آنها نهرها كه جاودانيانند در آن و آن پاداش كسى است كه پاك باشد..
جلد 3 صفحه 515
تفسير
پس از آنكه ساحران عصاها و ريسمانهاى خودشان را انداختند و در نظر حضرت موسى براى سحرى كه كرده بودند نمودار شد كه آنها راه ميروند مختصر ترسى در دل آنحضرت جاى گير شد براى آنكه مبادا آنها غالب شوند و دين حقّ ثابت نشود و مردم در ضلالت و گمراهى بمانند چنانچه در نهج البلاغه باين معنى اشاره شده است لذا خداوند صريحا او را نهى فرمود از آنكه بترسد و خطاب را بضمير انت تكرار فرمود براى تأكيد با آنكه كلام بحرف تأكيد مؤكّد بود و تصريح بغلبه او فرمود و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه وقتى موسى ترسيد متوسل بمحمد و آل محمد عليهم السلام شد و امان طلبيد پس از آن خطاب رسيد نترس همانا البتّه تو غالبى و بينداز عصاى خود را مىبلعد بقدرت خدا آنچه را كه ساخته و پرداخته نمودند و تلقّف برفع و تشديد نيز قرائت شده است و فرمود همانا آنچه ساخته و پرداخته نمودهاند بكيد و مكر و حيله ساحر درست شده و ساحر هر جا باشد و هر كار كند خير نمىبيند و بمراد نميرسد و عاقبت رسوا خواهد شد و موسى عليه السّلام اطاعت نمود و انداخت و بلعيد تمام مصنوعات آنها را و ساحرها يقين كردند كه كار آنحضرت سحر نيست و معجزه الهيه است لذا همگى برو بزمين افتادند و براى عظمت اين امر در نظرشان و قبول توبه از اعمالشان سجده كردند براى خضوع در پيشگاه الهى و گفتند ايمان آورديم ما بپروردگار هارون و موسى عليه السّلام و اعراض نموديم از فرعون و فرعونيان و فرعون آنها را معاتب قرار داد و گفت ايمان آورديد و متابعت نموديد موسى را پيش از آنكه من بشما اجازه دهم كه ايمان بياوريد همانا او هر آينه بزرگ و اعلم و استاد شما است كه بشما سحر آموخته و با يكديگر قبلا مواضعه و سازش كرده بوديد در اين امر كه او غالب و شما مغلوب شويد و فورا ايمان بياوريد اكنون من شما را مجازات ميكنم باين كيفيّت كه دست راست و پاى چپ شما را مىبرم و شما را مىآويزم بر تنه درخت خرما كه در مرئى و منظر مردم جان دهيد و موجب عبرت خلق شويد و بدانيد كه كدام يك از من و موسى يا خداى او عذابش شديدتر و با دوامتر است گفتهاند از فرط غرور و جهل تصوّر ميكرد كسى بدون اجازه او نبايد دينى را اختيار نمايد و آنها در جواب گفتند هرگز اختيار نمىكنيم رضاى
جلد 3 صفحه 516
تو را بر دين حقّ كه ثابت شد از براى ما بمعجزات باهرات و بر آن خداوندى كه خلق فرمود ما را يا قسم بآنخداوندى كه آفريد ما را پس حكم كن آنچه دلت ميخواهد هر حكمى بكنى در اين دنيا ميكنى كه ميگذرد و آخرت باقى براى ما بهتر است ما ايمان بخدا آورديم تا از گناهانمان بگذرد و ما را بر سحرى كه در مقام معارضه با حضرت موسى كرديم باصرار تو مؤاخذه ننمايد و پاداش الهى بهتر و عذابش باقىتر است در جوامع روايت نموده كه سحره بفرعون گفتند موسى را وقتى در خواب است بما نشان بده پس يافتند او را در خواب با آنكه عصا حراست او را مينمود و گفتند اين ساحر نيست چون ساحر وقتى بخوابد سحرش باطل ميشود ولى فرعون بخرجش نرفت و آنها را وادار بمعارضه نمود و كسيكه بحال كفر و عصيان بميرد جهنّم از آن او است كه نه ميميرد در آن تا راحت شود و نه زندگانى راحتى ميكند كه بهتر از مردن باشد و بنظر حقير محتمل است مراد آن باشد كه نه ميميرد و نه زنده ميباشد يعنى هميشه مشغول جان كندن است و كسانيكه در پيشگاه الهى حاضر شوند با آنكه اهل ايمان و اعمال صالحه باشند داراى منازل رفيعهاى خواهند بود كه آنها بهشتهاى دائمى داراى نهرهاى جارى است كه هميشه در آنها خواهند بود و آن پاداش كسانى است كه پاك شدند از چرك كفر و عصيان بتوبه و سه آيه اخيره محتمل است جزء كلام سحره باشد كه خداوند نقل فرموده و محتمل است ابتداء كلام الهى باشد و كلمه على جمع عليا است كه آن مؤنّث اعلى ميباشد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُلنا لا تَخَف إِنَّكَ أَنتَ الأَعلي (68)
گفتيم مترس محققا تو شخصا بتنهايي بر آنها علوّ پيدا ميكني و بر آنها غالب ميشوي و حقّ ظاهر ميشود و باطل از بين ميرود.
(قُلنا) گفتيم ما بطريق وحي بتوسط ارسال ملائكه بموسي عليه السلام که مكرّر اشاره شده که افعال الهيّه اگر بدون واسطه باشد بمتكلّم وحده بيان ميفرمايد مثل تكلم الهي با موسي در كوه طور (إِنِّي أَنَا رَبُّكَ) (وَ أَنَا اختَرتُكَ) (إِنَّنِي أَنَا اللّهُ لا إِلهَ إِلّا أَنَا فَاعبُدنِي) که در همين سوره آيه 12 و 13 و 14 گذشت و اگر بواسطه ملائكه باشد بمتكلم مع الغير بيان ميكند.
(لا تَخَف) نه اينکه جمعيت فرار ميكنند و نه عصاي تو شبيه سحر سحره ميشود که آنها در شبهة بيفتند بلكه اينکه دستگاه بر سحره و اينکه اجتماع اهل مصر اثبات معجزه ترا ميكند زيرا قبلا فقط بر فرعون و جلساء آن عصي و يد بيضاء اقامه
جلد 13 - صفحه 59
شد و آنها بواسطه قساوت قلب و حبّ جاه حمل بسحر كردند و لو در قلب آنها يقين بحقّانيّت تو پيدا كردند و انكار كردند چنانچه ميفرمايد (وَ جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلماً وَ عُلُوًّا) نمل آيه 14 ولي در اينکه موقع تمام اهل مصر و سحره که از شهرها آورده بودند و در ميان آنها اشخاص بسيار هستند که قلوب آنها قابليّت هدايت و نور ايمان دارد و ايمان ميآورند.
(إِنَّكَ أَنتَ الأَعلي) چنان ميشود که فرعون و اهلش خفيف و سربزير ميشوند و از آن عظمت ميافتند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 68)- به هر حال در این موقع، نصرت و یاری الهی به سراغ موسی آمد و فرمان وحی وظیفه او را مشخص کرد، چنانکه قرآن میگوید: «به او گفتیم: ترس به خود راه مده تو مسلما برتری»! (قُلْنا لا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلی).
ج3، ص130
و این گونه موسی، قوت قلبش را که لحظات کوتاهی متزلزل شده بود باز یافت.
نکات آیه
۱ - دل قوى داشتن و نگران نبودن از پى آمدهاى سِحر ساحران فرعون، مفاد وحى خداوند به موسى(ع) در میدان مقابله با ساحران (فأوجس ... قلنا لاتخف )
۲ - خداوند با آگاه ساختن موسى(ع) از موفقیت قطعى در میدان مبارزه با ساحران، دل او را محکم کرده و به او اطمینان بخشید. (قلنا لاتخف إنّک أنت الاعلى )
۳ - موسى(ع) از القاى شبهه و احتمال گمراهى مردم به واسطه سِحر ساحران نگران بود. (قلنا لاتخف إنّک أنت الاعلى ) جمله «إنّک أنت الاعلى» تعلیل براى «لاتخف» است و دلالت مى کند که موسى(ع) از این نگران بود که معجزه او با سحر ساحران مشتبه گردد و مردم به حقانیت او پى نبرند. خداوند با بیان برترى قطعى او، زمینه هراسش را از بین برد.
۴ - خداوند، راهنماى موسى(ع) در لحظات حساس و سرنوشت ساز و رهاننده او از بحران هاى روحى و اضطراب هاى درونى (قلنا لاتخف )
۵ - خداوند، به موسى(ع) اطمینان بخشید که توان او برتر از همه ساحران حاضر در صحنه مبارزه و مقام او رفیع تر از فرعون و فرعونیان است. (إنّک أنت الاعلى )
موضوعات مرتبط
- بنى اسرائیل: نگرانى از گمراهى بنى اسرائیل ۳
- جادوگران فرعون: آثار جادوى جادوگران فرعون ۱، ۳
- خدا: علم غیب خدا ۲; نجات بخشى خدا ۴
- فرعونیان: ضعف فرعونیان ۵
- فرعون: ضعف فرعون ۵
- موسى(ع): برترى موسى(ع) ۵; دلدارى به موسى(ع) ۵; رفع ترس موسى(ع) ۱; عوامل نگرانى موسى(ع) ۳; قصه موسى(ع) ۱، ۳، ۵; مقامات موسى(ع) ۵; منشأ اطمینان موسى(ع) ۲; منشأ رفع اضطراب موسى(ع) ۴; منشأ نجات موسى(ع) ۴; موفقیت موسى(ع) ۲; وحى به موسى(ع) ۱; هدایت موسى(ع) ۴
منابع