ریشه زرع: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
روياندن. كاشتن. و نيز مصدر به معنى مفعول باشد كه خواهيم گفت. راغب گويد: زرع به معنى روياندن است و حقيقت آن با امور خدائى است نه بشرى [واقعة:64]. آيا شما آن را مىرويانيد يا مائيم روياننده... و اگر به انسان نسبت داده شود از اين جهت است كه انسان عامل و فاعل اسباب زرع است. طبرسى ذيل آيه فوق فرموده: آيا شما آن را مىرويانيد يا مائيم روياننده و از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» روايت است كه فرمود «لا يَقُولَنَّ اَحَدُكُمْ زَرَعْتُ وَ لْيَقُلْ حَرَثْتُ» كسى از شما نگويد زرع كردم و بگويد حرث كردم. ولى ذيل آيه [يوسف:47]. آن را كاشتن گفته است. در صحاح كاشتن و روياندن هر دو را گفته است همچنين است قول قاموس و اقرب. در قرآن مجيد چنان كه معلوم شد در روياندن و كاشتن هر دو به كار رفته است و بنابر قول راغب زارع فقط خداست و بشر حارث است لاغير چنان كه فرموده [واقعة:63]. زُرّاع به ضم (ز) جمع زارع است [فتح:29]. بر ساقههاى خود ايستاد زارعان را روئيدن آن به شگفت مىآورد. [نحل:11]. زرع در اين آيه و غيره به معنى مزروع (كشت) است چنان كه گذشت. جمع زرع در قرآن زروع است [دخان:25-26]. [شعراء:148]. | روياندن. كاشتن. و نيز مصدر به معنى مفعول باشد كه خواهيم گفت. راغب گويد: زرع به معنى روياندن است و حقيقت آن با امور خدائى است نه بشرى [واقعة:64]. آيا شما آن را مىرويانيد يا مائيم روياننده... و اگر به انسان نسبت داده شود از اين جهت است كه انسان عامل و فاعل اسباب زرع است. طبرسى ذيل آيه فوق فرموده: آيا شما آن را مىرويانيد يا مائيم روياننده و از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» روايت است كه فرمود «لا يَقُولَنَّ اَحَدُكُمْ زَرَعْتُ وَ لْيَقُلْ حَرَثْتُ» كسى از شما نگويد زرع كردم و بگويد حرث كردم. ولى ذيل آيه [يوسف:47]. آن را كاشتن گفته است. در صحاح كاشتن و روياندن هر دو را گفته است همچنين است قول قاموس و اقرب. در قرآن مجيد چنان كه معلوم شد در روياندن و كاشتن هر دو به كار رفته است و بنابر قول راغب زارع فقط خداست و بشر حارث است لاغير چنان كه فرموده [واقعة:63]. زُرّاع به ضم (ز) جمع زارع است [فتح:29]. بر ساقههاى خود ايستاد زارعان را روئيدن آن به شگفت مىآورد. [نحل:11]. زرع در اين آيه و غيره به معنى مزروع (كشت) است چنان كه گذشت. جمع زرع در قرآن زروع است [دخان:25-26]. [شعراء:148]. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ه:100, ب:52, ف:49, نخل:46, جنن:44, من:43, فى:43, هم:39, ل:34, غير:31, اکل:30, ها:30, خرج:29, ما:28, عين:28, جعل:27, ا:26, خلف:26, عنب:25, لو:24, ک:24, ام:24, نحن:24, زيت:23, عرش:22, نعم:22, انتم:22, شىء:22, صنو:22, ارض:21, زيتون:21, هما:21, زرع:20, قوم:20, کم:20, ثم:20, حرث:20, بيت:19, کلتا:18, رئى:17, کلو:17, عند:17, قول:17, عجب:17, غيظ:17, ذى:17, انجيل:17, علم:17, سبع:17, بين:16, لون:16, الى:16, سوق:16, امن:16, مثل:16, طلع:16, کرم:16, سنو:16, لعل:16, هنا:16, شطء:16, کون:16, اتى:16, ى:16, ترک:16, دئب:16, ودى:16, نحت:15, هضم:15, غرق:15, على:15, جور:15, انس:15, حرم:15, ازر:14, جرز:14, توراة:14, هيج:14, جند:14, ربب:14, موه:14, نبت:14, سقى:14, قطع:14, حطم:14, سوم:14, يى:14, کفر:14, رمن:13, رجع:13, شبه:13, ظلل:13, غلظ:13, نشء:13, فکه:13, حصد:13, سوى:13, نا:13, جبل:13, وعد:13, لم:13, نفس:13, کلل:13, الله:12, ثمر:12, ذرر:12, فکر:12, حفف:12, ظلم:12, الذى:12, نبع:12, هو:11, انن:11, وحد:11, اله:11, وذر:10, صلو:10, صفر:10, وله:10, ذلک:10, سکن:10, فضل:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۴
تکرار در قرآن: ۱۴(بار)
قاموس قرآن
روياندن. كاشتن. و نيز مصدر به معنى مفعول باشد كه خواهيم گفت. راغب گويد: زرع به معنى روياندن است و حقيقت آن با امور خدائى است نه بشرى [واقعة:64]. آيا شما آن را مىرويانيد يا مائيم روياننده... و اگر به انسان نسبت داده شود از اين جهت است كه انسان عامل و فاعل اسباب زرع است. طبرسى ذيل آيه فوق فرموده: آيا شما آن را مىرويانيد يا مائيم روياننده و از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» روايت است كه فرمود «لا يَقُولَنَّ اَحَدُكُمْ زَرَعْتُ وَ لْيَقُلْ حَرَثْتُ» كسى از شما نگويد زرع كردم و بگويد حرث كردم. ولى ذيل آيه [يوسف:47]. آن را كاشتن گفته است. در صحاح كاشتن و روياندن هر دو را گفته است همچنين است قول قاموس و اقرب. در قرآن مجيد چنان كه معلوم شد در روياندن و كاشتن هر دو به كار رفته است و بنابر قول راغب زارع فقط خداست و بشر حارث است لاغير چنان كه فرموده [واقعة:63]. زُرّاع به ضم (ز) جمع زارع است [فتح:29]. بر ساقههاى خود ايستاد زارعان را روئيدن آن به شگفت مىآورد. [نحل:11]. زرع در اين آيه و غيره به معنى مزروع (كشت) است چنان كه گذشت. جمع زرع در قرآن زروع است [دخان:25-26]. [شعراء:148].
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
الزَّرْعَ | ۲ |
تَزْرَعُونَ | ۱ |
زَرْعٌ | ۱ |
زَرْعٍ | ۱ |
زَرْعاً | ۳ |
زُرُوعٍ | ۲ |
کَزَرْعٍ | ۱ |
الزُّرَّاعَ | ۱ |
تَزْرَعُونَهُ | ۱ |
الزَّارِعُونَ | ۱ |