النساء ٥٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(افزودن جزییات آیه)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَم|أَمْ‌]] [[شامل این ریشه::ام‌| ]][[شامل این کلمه::يَحْسُدُون|يَحْسُدُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَحْسُدُون| ]] [[شامل این ریشه::حسد| ]][[ریشه غیر ربط::حسد| ]][[شامل این کلمه::النّاس|النَّاسَ‌]] [[کلمه غیر ربط::النّاس| ]] [[شامل این ریشه::انس‌| ]][[ریشه غیر ربط::انس‌| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::آتَاهُم|آتَاهُمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::آتَاهُم| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::فَضْلِه|فَضْلِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَضْلِه| ]] [[شامل این ریشه::فضل‌| ]][[ریشه غیر ربط::فضل‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::فَقَد|فَقَدْ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[شامل این ریشه::قد| ]][[شامل این کلمه::آتَيْنَا|آتَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::آتَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این کلمه::آل|آلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::آل| ]] [[شامل این ریشه::اهل‌| ]][[ریشه غیر ربط::اهل‌| ]][[شامل این ریشه::اول‌| ]][[ریشه غیر ربط::اول‌| ]][[شامل این کلمه::إِبْرَاهِيم|إِبْرَاهِيمَ‌]] [[کلمه غیر ربط::إِبْرَاهِيم| ]] [[شامل این ریشه::ابراهيم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ابراهيم‌| ]][[شامل این کلمه::الْکِتَاب|الْکِتَابَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْکِتَاب| ]] [[شامل این ریشه::کتب‌| ]][[ریشه غیر ربط::کتب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْحِکْمَة|الْحِکْمَةَ]] [[کلمه غیر ربط::الْحِکْمَة| ]] [[شامل این ریشه::حکم‌| ]][[ریشه غیر ربط::حکم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::آتَيْنَاهُم|آتَيْنَاهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::آتَيْنَاهُم| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::مُلْکا|مُلْکاً]] [[کلمه غیر ربط::مُلْکا| ]] [[شامل این ریشه::ملک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ملک‌| ]][[شامل این کلمه::عَظِيما|عَظِيماً]] [[کلمه غیر ربط::عَظِيما| ]] [[شامل این ریشه::عظم‌| ]][[ریشه غیر ربط::عظم‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَم|أَمْ‌]] [[شامل این ریشه::ام‌| ]][[شامل این کلمه::يَحْسُدُون|يَحْسُدُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَحْسُدُون| ]] [[شامل این ریشه::حسد| ]][[ریشه غیر ربط::حسد| ]][[شامل این کلمه::النّاس|النَّاسَ‌]] [[کلمه غیر ربط::النّاس| ]] [[شامل این ریشه::انس‌| ]][[ریشه غیر ربط::انس‌| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::آتَاهُم|آتَاهُمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::آتَاهُم| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::فَضْلِه|فَضْلِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَضْلِه| ]] [[شامل این ریشه::فضل‌| ]][[ریشه غیر ربط::فضل‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::فَقَد|فَقَدْ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[شامل این ریشه::قد| ]][[شامل این کلمه::آتَيْنَا|آتَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::آتَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این کلمه::آل|آلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::آل| ]] [[شامل این ریشه::اهل‌| ]][[ریشه غیر ربط::اهل‌| ]][[شامل این ریشه::اول‌| ]][[ریشه غیر ربط::اول‌| ]][[شامل این کلمه::إِبْرَاهِيم|إِبْرَاهِيمَ‌]] [[کلمه غیر ربط::إِبْرَاهِيم| ]] [[شامل این ریشه::ابراهيم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ابراهيم‌| ]][[شامل این کلمه::الْکِتَاب|الْکِتَابَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْکِتَاب| ]] [[شامل این ریشه::کتب‌| ]][[ریشه غیر ربط::کتب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْحِکْمَة|الْحِکْمَةَ]] [[کلمه غیر ربط::الْحِکْمَة| ]] [[شامل این ریشه::حکم‌| ]][[ریشه غیر ربط::حکم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::آتَيْنَاهُم|آتَيْنَاهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::آتَيْنَاهُم| ]] [[شامل این ریشه::اتى‌| ]][[ریشه غیر ربط::اتى‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::مُلْکا|مُلْکاً]] [[کلمه غیر ربط::مُلْکا| ]] [[شامل این ریشه::ملک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ملک‌| ]][[شامل این کلمه::عَظِيما|عَظِيماً]] [[کلمه غیر ربط::عَظِيما| ]] [[شامل این ریشه::عظم‌| ]][[ریشه غیر ربط::عظم‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|أَمْ‌ يَحْسُدُونَ‌ النَّاسَ‌ عَلَى‌ مَا آتَاهُمُ‌ اللَّهُ‌ مِنْ‌ فَضْلِهِ‌ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ الْکِتَابَ‌ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَيْنَاهُمْ‌ مُلْکاً عَظِيماً
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=یا به مردمان بر آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده، رشک می‌برند؟ پس ما به‌راستی به خاندان ویژه‌ی ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم و به آنان مُلکی بزرگ دادیم.
|-|صادقی تهرانی=یا به مردمان بر آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده، رشک می‌برند؟ پس ما به‌راستی به خاندان ویژه‌ی ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم و به آنان مُلکی بزرگ دادیم.
|-|معزی=یا رشک برند مردم را بدانچه خدا از فضل خویش بدانان داده است همانا دادیم به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت را و دادیم بدیشان پادشاهی بزرگ را
|-|معزی=یا رشک برند مردم را بدانچه خدا از فضل خویش بدانان داده است همانا دادیم به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت را و دادیم بدیشان پادشاهی بزرگ را
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Or do they envy the people for what Allah has given them of His grace? We have given the family of Abraham the Book and wisdom, and We have given them a great kingdom.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/004054.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/004054.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::54|٥٤]] | قبلی = النساء ٥٣ | بعدی = النساء ٥٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::20|٢٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::54|٥٤]] | قبلی = النساء ٥٣ | بعدی = النساء ٥٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::20|٢٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۲۸: خط ۳۶:
[[النساء ٥١ | أَ لَمْ‌ تَرَ إِلَى‌ الَّذِينَ‌ أُوتُوا...]] (۲) [[الإسراء ١٠٠ | قُلْ‌ لَوْ أَنْتُمْ‌ تَمْلِکُونَ‌...]] (۲) [[المائدة ٦٤ | وَ قَالَتِ‌ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ‌...]] (۰)   
[[النساء ٥١ | أَ لَمْ‌ تَرَ إِلَى‌ الَّذِينَ‌ أُوتُوا...]] (۲) [[الإسراء ١٠٠ | قُلْ‌ لَوْ أَنْتُمْ‌ تَمْلِکُونَ‌...]] (۲) [[المائدة ٦٤ | وَ قَالَتِ‌ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ‌...]] (۰)   
</div>
</div>
== نزول ==
'''محل نزول:'''
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۳، ص ۳.</ref>
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۱..</ref>
از طريق عوفى از ابن عباس نقل شده كه اهل كتاب مى گفتند: محمد پنداشته آنچه كه براى ما آمده از كتاب آسمانى براى او هم آمده است. در صورتى كه كوشش او جز ازدواج و نكاح چيز ديگرى نيست زيرا داراى ۹ زن مى باشد و مى گفتند كدام پادشاه است كه به اين كيفيت باشد و نيز مى گفتند اگر محمد پيامبر مى بود به زنان رغبت نمى نمود سپس اين آية نازل گرديد و فرمود كه محمد از آل ابراهيم است در صورتى كه خودتان مى گوئيد كه از آل ابراهيم پيامبرانى مانند داود و سليمان بودند كه داراى زنان بسيارى بوده اند.<ref> تفسير ابن ابى‌حاتم.</ref>
و نيز ابن شهر آشوب بعد از چند واسطه از كلبى، او از ابوصالح و او از ابن عباس نقل كند كه درباره رسول خدا صلى الله عليه و آله و على مرتضى عليه‌السلام نازل شده است.<ref> البرهان في تفسير القرآن.</ref>
شيخ بزرگوار ما اشاره مختصرى به اين موضوع نموده ولى به عنوان شأن و نزول نياورده است.


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۵#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۵#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۲#link328 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۲#link328 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً «54»
يا اينكه (يهوديان) نسبت به مردم (مسلمان) به خاطر آنچه كه خداوند از فضل خويش به آنان داده است، حسد مى‌ورزند. همانا ما قبلًا به آل‌ابراهيم (كه شما از نسل او هستيد نيز) كتاب آسمانى و حكمت و سلطنت بزرگى داديم. (چرا اكنون به آل‌محمّد عليهم السلام ندهيم؟)
===نکته ها===
آيه‌ى قبل اشاره به بخل يهود بود و در اين آيه به حسادتشان اشاره شده است و حسد از بخل بدتر است. چون در بخل مال خود را نمى‌بخشد، ولى در حسد از بخششِ ديگرى هم ناراحت است.
يهود كه پيشتر مورد لطف و نعمت خدا قرار گرفته‌اند، چرا از اينكه ديگران به نعمت و قدرتى برسند، از روى حسد، ناراحت مى‌شوند؟ چرا آل‌ابراهيم برخوردار باشند و آل‌محمّد و بنى‌هاشم، محروم؟
جلد 2 - صفحه 85
در روايات، اهل‌بيت فرموده‌اند: آنان كه مورد حسادت قرار گرفته‌اند، ماييم. «1»
در حديث از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود: مراد از «كتاب»، نبوّت و مراد از «حكمت»، فهم و قضاوت و مراد از «ملك عظيم»، اطاعت مردم است. «2»
امام باقر عليه السلام در تفسير «ملك عظيم» فرمود: مراد آن است كه خداوند در ميان آنان امامان بر حقّ قرار داد. «3»
در حديث ديگر از حضرت على عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود: مراد از آل‌ابراهيم ما اهل‌بيت پيامبر هستيم. «4»
===پیام ها===
1- حسود، در مقابل اراده‌ى خدا قد علم مى‌كند. «يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ»
2- منشأ همه‌ى نعمت‌ها و بهره‌گيرى‌ها فضل خداست. «مِنْ فَضْلِهِ» به جاى آرزوى زوال نعمت ديگران، از خداوند آرزوى فضل او را داشته باشيد.
3- همسويى اهل كتاب با مشركان و قضاوت بر اينكه شرك شما بهتر از توحيد مسلمانان است، به خاطر حسادت است. در آيات قبل خوانديم كه يهوديان به مشركان گفتند: هؤُلاءِ أَهْدى‌ ... در اين آيه مى‌خوانيم: «أَمْ يَحْسُدُونَ» 4- همه‌ى الطاف از اوست. (سه بار كلمه‌ «آتَيْنا» تكرار شده است)
5- حكومت الهى بايد بدست كسانى باشد كه قبل از حكومت، داراى مقام معنوى و علمى و بينش بالايى باشند. نام كتاب و حكمت قبل از ملك عظيم آمده است. (آرى نعمت‌هاى معنوى بر مادّى مقدّم است.) آتَيْنا ... الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً
----
«1». كافى، ج 1، ص 186.
«2». كافى، ج 1، ص 306.
«3». كافى، ج 1، ص 306.
«4». بحار، ج 28، ص 275.
تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 86
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً (54)
أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ‌: (اضراب است از اعطاى ايشان) يعنى نه آنكه چيزى به مردمان مى‌دهند، بلكه حسد مى‌برند بر مردمان كه قبايل عرب يا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اصحاب او، عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‌: بر آنچه عطا فرموده ايشان را خداوند از فضل خود، كه آن نبوت و كتاب و نصرت و اعزاز و بعثت رسول از ايشان است. يا مراد همه مردمانند، زيرا هر كه حسد برد بر نبوت، فكانّه بر كمال و رشد همه مردم حسد برده. و گفته‌اند مراد ناس، حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است. و عرب، جمع را بر واحد اطلاق مى‌كنند كه جامع باشد مقدار خصال خيرى را كه جمع نشود الّا در بسيارى از مردمان، كما قال: إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً: و مراد از فضل نزد بعضى، آنست كه حق تعالى مباح گردانيد حضرت را جمع ميان بيشتر از چهار زن، و يهود بر اين حال حسد مى‌بردند و طعنه مى‌زدند كه اگر او پيغمبر بودى، اين همه زن‌
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 467
نخواستى. حق تعالى فرمود: اگر حسد ايشان بر پيغمبر به واسطه اين نبوت و كتاب است، پس بايد بر پيغمبران صاحب كتاب حسد بردندى. و اگر حسد آنها به سبب تكثار زن باشد، اين صورت مخصوص به آن حضرت نيست، زيرا حضرت داود عليه السّلام صد زن داشت و همه بر او حلال بودند. و همچنين سليمان هزار زن داشت، سيصد مهيره و هفتصد سريره. در تفسير اهل بيت عليهم السلام از امام محمد باقر عليه السّلام مروى است كه: مراد به «ناس»، محمد و آل محمد صلوات اللّه عليهم اجمعين؛ و مراد به «حاسد»، آنانكه حسد بردند بر نبوت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بر امامت آل اطهار او. «1» فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ‌: پس بتحقيق ما عطا فرموديم اولاد ابراهيم را كه موسى و داود و عيسى و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است، الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ: كتاب تورات و زبور و انجيل و قرآن و همچنين علم حلال و حرام را، وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً: و عطا نموديم ايشان را ملك و پادشاهى بزرگ كه نبوت است. يا سلطنت، چنانكه يوسف و داود و سليمان داشتند. و گويند:
ملك عظيم، كثرت ازواج مى‌باشد. در تيسير آورده كه مراد آل ابراهيم، حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت او، و به كتاب، قرآن؛ و به حكمت، نبوت؛ و به ملك عظيم، امامت است؛ چه اين جمله در هيچكس جمع نبود، مگر خاندان حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم.
و عياشى در تفسير خود به اسناد ابو الصباح كنانى نقل نموده كه: قال ابو عبد اللّه عليه السّلام: يا ابا الصّباح نحن قوم فرض اللّه طاعتنا، لنا الانفال و لنا صفو المال، و نحن الرّاسخون فى العلم، و نحن المحسودون الّذين قال اللّه فى كتابه: «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» «2» ابو عبد اللّه عليه السّلام فرمود: اى‌
----
«1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 206، حديث 2 و 4.
«2» تفسير عيّاشى، جلد 1، صفحه 247، حديث 155.
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 468
ابو الصباح ما گروهى هستيم كه حق تعالى فرض فرمود طاعت ما را بر شما، و براى ماست غنايم دار الحرب، و براى ما باشد صفوه مال دار الحرب، و مائيم راسخان در علم، و مائيم آن جماعت كه بر ايشان حسد برده‌اند. حيث قال سبحانه: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ‌ تا آخر. بعد از آن فرمود كه: مراد به كتاب، نبوت؛ و مراد به حكمت، فهم قضا؛ و مراد به ملك عظيم، افتراض طاعات ما بر شما است. و همچنانكه حق تعالى ملك عظيم را در دنيا به اهل بيت تفويض نمود، ملك كبير آخرت را نيز به ايشان تخصيص فرمود: حيث قال تعالى: وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً. پس اگر اهل خلاف بر ايشان حسد برند، عجب نباشد.
تنبيه: شبهه‌اى نيست در آنكه حسد، خصلتى است كه حاسد را مذموم و محسود را محمود؛ و حسد چون آتشى است، مادامى كه در كانون سينه حاسد باشد، او را سوزد. و چون او به جهت آن سوخته شود، روايح طيبه و علوم و فواضل محسود به اطراف عالم رسيده، اهل عالم را طينت پاك او معلوم، و خبث باطن حاسد مكشوف گردد. پس بر محسود لازم است كه سپر صبر در سر كشد تا به جهت جزع، غصص صبر بر ايذاء حسد، نسائم و روايح طيبه صبر به همه اقطار عالم رسيده موجب اشتهار فضائل و كمالات محسود گردد. و به حسب حقيقت، حاسد كه حسد برد بر مقرّبان الهى كه مستغرق نعمت امامت و ولايت هستند، عدوّ خدا باشد. چنانچه در بعضى كتب سماويه آمده كه:
الحاسد عدوّ نعمتى.
در منهج‌ «1»- روزى جماعتى از زنان قريش با نسوان سيّد عالميان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: مجالست نمودند و هر كسى از حسب و نسب خود چيزى مى‌گفتند. چون حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها بر ايشان وارد شد، همه ساكت شدند. يكى گفت: چرا خاموش شديد؟ گفتند: حسب و نسب ما، نزد
----
«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 46. در ادامه عبادت آمده: «غير راض بقسمتى».
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 469
حسب و نسب سيدة النساء چه نمايد؟ پس زنى برخاست و گفت: چه شده براى شما اى بنى هاشم، برديد سيادت را به تمامه؛ اى فاطمه، و اما پدر تو سيّد فرزندان آدم عليه السّلام، و اما شوهر تو پس سيّد عرب، و اما تو سيده زنان عالميان، و اما دو فرزند تو سيد جوانان بهشت، و اما عموى تو سيد شهداء مى‌باشد. چون حضرت فاطمه عليه السّلام اين سخن بشنيد، برخاست و اين آيه تلاوت نمود: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً. «1»
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً (54)
ترجمه‌
آيا حسد ميبرند مردمانرا بر آنچه داد ايشان را خدا از فضل خود پس بتحقيق داديم آل ابراهيم را كتاب و حكمت و داديم ايشانرا پادشاهى‌ئى بزرگ..
تفسير
در كافى و تفسير عياشى و غير آندو در چند روايت از ائمه معصومين (ع) وارد شده است كه مراد از محسودان در اين آيه مائيم براى امامتى كه خداوند بما داده است از فضل خود و در مجمع از حضرت باقر (ع) روايت نموده است كه مراد پيغمبر (ص) و آل او عليهم السلام است و در كافى و قمى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه مراد از كتاب نبوت است و مراد از حكمت فهم و قضا است و ملك عظيم طاعت واجبه بر خلق است و در كافى و عياشى از حضرت باقر (ع) روايت نموده است كه مراد آنستكه خداوند از آل ابراهيم انبيا و رسل و ائمه برگزيده است چگونه در باره آنها اقرار دارند و در باره آل محمد (ص) انكار مينمايند و آنكه ملك عظيم امامت است كه اطاعت امام اطاعت خداوند و معصيت او معصيت حق است و از ابن عباس روايت شده است كه ملك عظيم آل ابراهيم ملك يوسف و داود و سليمان است و خلاصه آيه و روايات بنظر حقير آنستكه منشأ انكار كفار و مخالفين رسالت و امامت را فقط حسد است و الا جاى تعجب و انكار نيست زيرا آل ابراهيم همه ثمرات يك شجره طيبه‌اند و چنانچه نبوت و حكمت و سلطنت جمعى از آنها را از قبيل بنى اسرائيل قبول دارند بايد در باره پيغمبر (ص) و آل او هم كه بنى عم آنها و از اولاد حضرت اسمعيل هستند هم قبول داشته باشند و استنكاف و استكبار از سلطنت الهيه آنها ننمايند.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَم‌ يَحسُدُون‌َ النّاس‌َ عَلي‌ ما آتاهُم‌ُ اللّه‌ُ مِن‌ فَضلِه‌ِ فَقَد آتَينا آل‌َ إِبراهِيم‌َ الكِتاب‌َ وَ الحِكمَةَ وَ آتَيناهُم‌ مُلكاً عَظِيماً (54)
آيا حسد ميبرند مؤمنين‌ ‌را‌ ‌که‌ خداوند بآنها عزت‌، دولت‌، شرف‌، هدايت‌ و سعادت‌ عنايت‌ فرموده‌ و حال‌ آنكه‌ ‌ما عنايت‌ فرموديم‌ بآل‌ ابراهيم‌ كتاب‌ و حكمت‌ ‌را‌ و بآنها مرحمت‌ فرموديم‌ ملك‌ و سلطنت‌ ‌با‌ عظمتي‌.
حسد يكي‌ ‌از‌ صفات‌ ذميمه‌ و اخلاق‌ رذيله‌ ‌است‌ ‌که‌ كسي‌ هيچ‌ نعمتي‌ ‌را‌ ‌در‌ حق‌
جلد 5 - صفحه 105
كسي‌ روا نداشته‌ ‌باشد‌ و زوال‌ ‌آن‌ ‌را‌ تمني‌ كند، ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ فرمود
(الحسد يأكل‌ الحسنات‌ ‌کما‌ تأكل‌ النار الحطب‌)
و ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌
‌ان‌ الحسد يأكل‌ الايمان‌ ‌کما‌ يأكل‌ النار الحطب‌)
و آيات‌ و اخبار ‌در‌ مذمت‌ حسد بسيار ‌است‌ بلكه‌ ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌هر‌ مفسده‌ و ظلمي‌ ‌که‌ ‌در‌ عالم‌ اتفاق‌ افتاده‌ منشأ ‌آن‌ حسد بوده‌، شيطان‌ بآدم‌ حسد برد رانده‌ درگاه‌ شد، پسر آدم‌ ببرادرش‌ حسد برد ‌او‌ ‌را‌ كشت‌، كفار بانبياء حسد بردند معذب‌ شدند، خلفاء سه‌ گانه‌ بعلي‌ (ع‌) حسد بردند ‌اينکه‌ همه‌ ظلم‌ كردند، بني‌ اميه‌ و بني‌ عباس‌ بائمه‌ طاهرين‌ حسد بردند بآنها اذيت‌ كردند، جهال‌ بعلماء، فساق‌ بعدول‌، كافر بمؤمن‌، وضيع‌ بشريف‌ فقير بغني‌، قبيح‌ بحسن‌، مبتلا بمتنعم‌ و هكذا ‌هر‌ كدام‌ بديگري‌ حسد بردند و ‌در‌ مقام‌ قتل‌ و اذيت‌ و ظلم‌ و غيبت‌ و تهمت‌ و هزارها مفسده‌ ديگر ‌بر‌ آمدند و ‌در‌ نتيجه‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ بردند و بعذاب‌ قيامت‌ گرفتار شدند.
أَم‌ يَحسُدُون‌َ النّاس‌َ عَلي‌ ما آتاهُم‌ُ اللّه‌ُ مِن‌ فَضلِه‌ِ ‌با‌ اينكه‌ خداوند ‌در‌ ‌هر‌ موردي‌ موافق‌ حكمت‌ و مصلحت‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ ‌هر‌ چه‌ قابل‌ و لايق‌ بداند ميدهد و ‌در‌ مقابل‌ الهي‌ حسود بلكه‌ همه‌ عالم‌ كوچك‌ و قدرتي‌ ‌بر‌ زوال‌ ‌آن‌ ندارند.
فَقَد آتَينا آل‌َ إِبراهِيم‌َ آل‌ ابراهيم‌ انبياء و اوصياء ‌آنها‌ و مؤمنين‌ بآنها هستند ‌از‌ اولاد ابراهيم‌ إِن‌َّ أَولَي‌ النّاس‌ِ بِإِبراهِيم‌َ لَلَّذِين‌َ اتَّبَعُوه‌ُ وَ هذَا النَّبِي‌ُّ وَ الَّذِين‌َ آمَنُوا آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 67، چنانچه‌ ‌خود‌ ابراهيم‌ عرض‌ كرد فَمَن‌ تَبِعَنِي‌ فَإِنَّه‌ُ مِنِّي‌ وَ مَن‌ عَصانِي‌ فَإِنَّك‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ ابراهيم‌ ‌آيه‌ 63، و ‌در‌ اخبار بسيار دارد ‌که‌ ائمه‌ طاهرين‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ آل‌ ابراهيم‌ هستند و ‌اينکه‌ بيان‌ اظهر مصاديق‌ ‌است‌ منافات‌ ‌با‌ عموم‌ ندارد (الكتاب‌) مثل‌ تورية ‌بر‌ موسي‌، زبور ‌بر‌ داود، انجيل‌ ‌بر‌ عيسي‌، قرآن‌ ‌بر‌ ‌محمّد‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌.
(و الحكمة) مقام‌ نبوت‌ و امامت‌ و ولايت‌ ‌است‌، و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود
جلد 5 - صفحه 106
‌که‌ مراد ‌از‌ آل‌ ابراهيم‌ همان‌ انبياء و ائمه‌ اطهار هستند ‌که‌ ‌بر‌ بعض‌ ‌آنها‌ كتاب‌ و ‌بر‌ بقيه‌ خلافت‌ و وصايت‌ و امامت‌ ‌که‌ حكمت‌ ‌باشد‌ عنايت‌ ‌شده‌.
وَ آتَيناهُم‌ مُلكاً عَظِيماً تفسير شد ‌در‌ اخبار بسياري‌ بولاية كليه‌ ‌که‌ ‌بر‌ تمام‌ اهل‌ عالم‌ دارند و وجوب‌ اطاعت‌ ‌آنها‌ ‌بر‌ همه‌ لازم‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۰۵: خط ۲۸۲:
[[رده:امامت آل ابراهیم]][[رده:حکمت آل ابراهیم]][[رده:حکومت آل ابراهیم]][[رده:علم آل ابراهیم]][[رده:فضایل آل ابراهیم]][[رده:قضاوت آل ابراهیم]][[رده:نبوت آل ابراهیم]][[رده:نسل آل ابراهیم]][[رده:فضایل ائمه]][[رده:بعثت انبیا]][[رده:نیاکان اهل بیت]][[رده:و کافران]][[رده:اهل کتاب و محمد]][[رده:حسد اهل کتاب]][[رده:موانع ایمان]][[رده:آثار حسد]][[رده:عوامل حسد]][[رده:عطایاى خدا]][[رده:فضل خدا]][[رده:دینى]][[رده:زمینه شرک]][[رده:عوامل شرک]][[رده:اهمیت قضاوت]][[رده:زمینه کفر]][[رده:عوامل کفر]][[رده:فضایل محمد]][[رده:حسد یهود]][[رده:شرک یهود]][[رده:کفر یهود]][[رده:یهود و کافران]][[رده:یهود و محمد]][[رده:یهود و مسلمانان]]
[[رده:امامت آل ابراهیم]][[رده:حکمت آل ابراهیم]][[رده:حکومت آل ابراهیم]][[رده:علم آل ابراهیم]][[رده:فضایل آل ابراهیم]][[رده:قضاوت آل ابراهیم]][[رده:نبوت آل ابراهیم]][[رده:نسل آل ابراهیم]][[رده:فضایل ائمه]][[رده:بعثت انبیا]][[رده:نیاکان اهل بیت]][[رده:و کافران]][[رده:اهل کتاب و محمد]][[رده:حسد اهل کتاب]][[رده:موانع ایمان]][[رده:آثار حسد]][[رده:عوامل حسد]][[رده:عطایاى خدا]][[رده:فضل خدا]][[رده:دینى]][[رده:زمینه شرک]][[رده:عوامل شرک]][[رده:اهمیت قضاوت]][[رده:زمینه کفر]][[رده:عوامل کفر]][[رده:فضایل محمد]][[رده:حسد یهود]][[رده:شرک یهود]][[رده:کفر یهود]][[رده:یهود و کافران]][[رده:یهود و محمد]][[رده:یهود و مسلمانان]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النساء ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النساء ]]
{{#seo:
|title=آیه 54 سوره نساء
|title_mode=replace
|keywords=آیه 54 سوره نساء,نساء 54,أَمْ‌ يَحْسُدُونَ‌ النَّاسَ‌ عَلَى‌ مَا آتَاهُمُ‌ اللَّهُ‌ مِنْ‌ فَضْلِهِ‌ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ الْکِتَابَ‌ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَيْنَاهُمْ‌ مُلْکاً عَظِيماً,امامت آل ابراهیم,حکمت آل ابراهیم,حکومت آل ابراهیم,علم آل ابراهیم,فضایل آل ابراهیم,قضاوت آل ابراهیم,نبوت آل ابراهیم,نسل آل ابراهیم,فضایل ائمه,بعثت انبیا,نیاکان اهل بیت,و کافران,اهل کتاب و محمد,حسد اهل کتاب,موانع ایمان,آثار حسد,عوامل حسد,عطایاى خدا,فضل خدا,دینى,زمینه شرک,عوامل شرک,اهمیت قضاوت,زمینه کفر,عوامل کفر,فضایل محمد,حسد یهود,شرک یهود,کفر یهود,یهود و کافران,یهود و محمد,یهود و مسلمانان,آیات قرآن سوره النساء
|description=أَمْ‌ يَحْسُدُونَ‌ النَّاسَ‌ عَلَى‌ مَا آتَاهُمُ‌ اللَّهُ‌ مِنْ‌ فَضْلِهِ‌ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ الْکِتَابَ‌ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَيْنَاهُمْ‌ مُلْکاً عَظِيماً
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۴۹

کپی متن آیه
أَمْ‌ يَحْسُدُونَ‌ النَّاسَ‌ عَلَى‌ مَا آتَاهُمُ‌ اللَّهُ‌ مِنْ‌ فَضْلِهِ‌ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ الْکِتَابَ‌ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَيْنَاهُمْ‌ مُلْکاً عَظِيماً

ترجمه

یا اینکه نسبت به مردم [= پیامبر و خاندانش‌]، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد می‌ورزند؟ ما به آل ابراهیم، (که یهود از خاندان او هستند نیز،) کتاب و حکمت دادیم؛ و حکومت عظیمی در اختیار آنها [= پیامبران بنی اسرائیل‌] قرار دادیم.

يا اين كه بر مردم نسبت به آنچه خدا از كرم خويش به ايشان داده رشك مى‌برند؟ همانا كه ما خاندان ابراهيم را كتاب و حكمت داديم و بديشان فرمانروايى بزرگى بخشيديم
بلكه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مى‌ورزند؛ در حقيقت، ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم، و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم.
بلکه حسد می‌ورزند با مردم (یعنی پیامبر و مسلمین) چون آنها را خدا به فضل خود برخوردار نمود. که البته ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنها ملک و سلطنتی بزرگ عطا کردیم.
بلکه آنان به مردم [که در حقیقتْ پیامبر و اهل بیت اویند] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد می ورزند. تحقیقاً ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان فرمانروایی بزرگی بخشیدیم.
يا بر مردم به خاطر نعمتى كه خدا از فضل خويش به آنان ارزانى داشته حسد مى‌برند؟ در حالى كه ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم و فرمانروايى بزرگ ارزانى داشتيم.
یا مگر به خاطر آنچه خداوند از لطف خویش [به بعضی از] مردمان بخشیده به آنان رشک می‌برند؟ ما به خاندان ابراهیم کتاب آسمانی و نبوت داده‌ایم و به آنان فرمانروایی بزرگی بخشیده‌ایم‌
بلكه به مردم- پيامبر
آیا آنان بر چیزی حسد می‌برند که خداوند از روی فضل و رحمت خود (با برانگیختن محمّد) به مردم (عرب) داده است؟ ما که به آل ابراهیم (که ابراهیم نیای شما و ایشان است) کتاب (آسمانی) و پیغمبری و پادشاهی عظیمی دادیم. (مانند: سلطنت یوسف در مصر، و شاهی داود و سلیمان در شام).
یا به مردمان بر آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده، رشک می‌برند؟ پس ما به‌راستی به خاندان ویژه‌ی ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم و به آنان مُلکی بزرگ دادیم.
یا رشک برند مردم را بدانچه خدا از فضل خویش بدانان داده است همانا دادیم به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت را و دادیم بدیشان پادشاهی بزرگ را

Or do they envy the people for what Allah has given them of His grace? We have given the family of Abraham the Book and wisdom, and We have given them a great kingdom.
ترتیل:
ترجمه:
النساء ٥٣ آیه ٥٤ النساء ٥٥
سوره : سوره النساء
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«النَّاس»: توده مردم. در اینجا مراد پیغمبر، یا او و مؤمنان، و یا ملّت عرب است. «الْحِکْمَة»: شناخت اسرار شریعت و رموز اشیاء. فهم اسرار موجود در کتاب آسمانی. نبوّت. «مُلْکاً عَظِیماً»: مراد حکومت بر دلها یا سلطنت بر ممالک از سوی برخی از پیغمبران ابراهیمی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

از طريق عوفى از ابن عباس نقل شده كه اهل كتاب مى گفتند: محمد پنداشته آنچه كه براى ما آمده از كتاب آسمانى براى او هم آمده است. در صورتى كه كوشش او جز ازدواج و نكاح چيز ديگرى نيست زيرا داراى ۹ زن مى باشد و مى گفتند كدام پادشاه است كه به اين كيفيت باشد و نيز مى گفتند اگر محمد پيامبر مى بود به زنان رغبت نمى نمود سپس اين آية نازل گرديد و فرمود كه محمد از آل ابراهيم است در صورتى كه خودتان مى گوئيد كه از آل ابراهيم پيامبرانى مانند داود و سليمان بودند كه داراى زنان بسيارى بوده اند.[۳]

و نيز ابن شهر آشوب بعد از چند واسطه از كلبى، او از ابوصالح و او از ابن عباس نقل كند كه درباره رسول خدا صلى الله عليه و آله و على مرتضى عليه‌السلام نازل شده است.[۴]

شيخ بزرگوار ما اشاره مختصرى به اين موضوع نموده ولى به عنوان شأن و نزول نياورده است.

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً «54»

يا اينكه (يهوديان) نسبت به مردم (مسلمان) به خاطر آنچه كه خداوند از فضل خويش به آنان داده است، حسد مى‌ورزند. همانا ما قبلًا به آل‌ابراهيم (كه شما از نسل او هستيد نيز) كتاب آسمانى و حكمت و سلطنت بزرگى داديم. (چرا اكنون به آل‌محمّد عليهم السلام ندهيم؟)

نکته ها

آيه‌ى قبل اشاره به بخل يهود بود و در اين آيه به حسادتشان اشاره شده است و حسد از بخل بدتر است. چون در بخل مال خود را نمى‌بخشد، ولى در حسد از بخششِ ديگرى هم ناراحت است.

يهود كه پيشتر مورد لطف و نعمت خدا قرار گرفته‌اند، چرا از اينكه ديگران به نعمت و قدرتى برسند، از روى حسد، ناراحت مى‌شوند؟ چرا آل‌ابراهيم برخوردار باشند و آل‌محمّد و بنى‌هاشم، محروم؟

جلد 2 - صفحه 85

در روايات، اهل‌بيت فرموده‌اند: آنان كه مورد حسادت قرار گرفته‌اند، ماييم. «1»

در حديث از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود: مراد از «كتاب»، نبوّت و مراد از «حكمت»، فهم و قضاوت و مراد از «ملك عظيم»، اطاعت مردم است. «2»

امام باقر عليه السلام در تفسير «ملك عظيم» فرمود: مراد آن است كه خداوند در ميان آنان امامان بر حقّ قرار داد. «3»

در حديث ديگر از حضرت على عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود: مراد از آل‌ابراهيم ما اهل‌بيت پيامبر هستيم. «4»

پیام ها

1- حسود، در مقابل اراده‌ى خدا قد علم مى‌كند. «يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ»

2- منشأ همه‌ى نعمت‌ها و بهره‌گيرى‌ها فضل خداست. «مِنْ فَضْلِهِ» به جاى آرزوى زوال نعمت ديگران، از خداوند آرزوى فضل او را داشته باشيد.

3- همسويى اهل كتاب با مشركان و قضاوت بر اينكه شرك شما بهتر از توحيد مسلمانان است، به خاطر حسادت است. در آيات قبل خوانديم كه يهوديان به مشركان گفتند: هؤُلاءِ أَهْدى‌ ... در اين آيه مى‌خوانيم: «أَمْ يَحْسُدُونَ» 4- همه‌ى الطاف از اوست. (سه بار كلمه‌ «آتَيْنا» تكرار شده است)

5- حكومت الهى بايد بدست كسانى باشد كه قبل از حكومت، داراى مقام معنوى و علمى و بينش بالايى باشند. نام كتاب و حكمت قبل از ملك عظيم آمده است. (آرى نعمت‌هاى معنوى بر مادّى مقدّم است.) آتَيْنا ... الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً


«1». كافى، ج 1، ص 186.

«2». كافى، ج 1، ص 306.

«3». كافى، ج 1، ص 306.

«4». بحار، ج 28، ص 275.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 86

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً (54)

أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ‌: (اضراب است از اعطاى ايشان) يعنى نه آنكه چيزى به مردمان مى‌دهند، بلكه حسد مى‌برند بر مردمان كه قبايل عرب يا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اصحاب او، عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‌: بر آنچه عطا فرموده ايشان را خداوند از فضل خود، كه آن نبوت و كتاب و نصرت و اعزاز و بعثت رسول از ايشان است. يا مراد همه مردمانند، زيرا هر كه حسد برد بر نبوت، فكانّه بر كمال و رشد همه مردم حسد برده. و گفته‌اند مراد ناس، حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است. و عرب، جمع را بر واحد اطلاق مى‌كنند كه جامع باشد مقدار خصال خيرى را كه جمع نشود الّا در بسيارى از مردمان، كما قال: إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً: و مراد از فضل نزد بعضى، آنست كه حق تعالى مباح گردانيد حضرت را جمع ميان بيشتر از چهار زن، و يهود بر اين حال حسد مى‌بردند و طعنه مى‌زدند كه اگر او پيغمبر بودى، اين همه زن‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 467

نخواستى. حق تعالى فرمود: اگر حسد ايشان بر پيغمبر به واسطه اين نبوت و كتاب است، پس بايد بر پيغمبران صاحب كتاب حسد بردندى. و اگر حسد آنها به سبب تكثار زن باشد، اين صورت مخصوص به آن حضرت نيست، زيرا حضرت داود عليه السّلام صد زن داشت و همه بر او حلال بودند. و همچنين سليمان هزار زن داشت، سيصد مهيره و هفتصد سريره. در تفسير اهل بيت عليهم السلام از امام محمد باقر عليه السّلام مروى است كه: مراد به «ناس»، محمد و آل محمد صلوات اللّه عليهم اجمعين؛ و مراد به «حاسد»، آنانكه حسد بردند بر نبوت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بر امامت آل اطهار او. «1» فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ‌: پس بتحقيق ما عطا فرموديم اولاد ابراهيم را كه موسى و داود و عيسى و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است، الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ: كتاب تورات و زبور و انجيل و قرآن و همچنين علم حلال و حرام را، وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً: و عطا نموديم ايشان را ملك و پادشاهى بزرگ كه نبوت است. يا سلطنت، چنانكه يوسف و داود و سليمان داشتند. و گويند:

ملك عظيم، كثرت ازواج مى‌باشد. در تيسير آورده كه مراد آل ابراهيم، حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت او، و به كتاب، قرآن؛ و به حكمت، نبوت؛ و به ملك عظيم، امامت است؛ چه اين جمله در هيچكس جمع نبود، مگر خاندان حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم.

و عياشى در تفسير خود به اسناد ابو الصباح كنانى نقل نموده كه: قال ابو عبد اللّه عليه السّلام: يا ابا الصّباح نحن قوم فرض اللّه طاعتنا، لنا الانفال و لنا صفو المال، و نحن الرّاسخون فى العلم، و نحن المحسودون الّذين قال اللّه فى كتابه: «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» «2» ابو عبد اللّه عليه السّلام فرمود: اى‌


«1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 206، حديث 2 و 4.

«2» تفسير عيّاشى، جلد 1، صفحه 247، حديث 155.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 468

ابو الصباح ما گروهى هستيم كه حق تعالى فرض فرمود طاعت ما را بر شما، و براى ماست غنايم دار الحرب، و براى ما باشد صفوه مال دار الحرب، و مائيم راسخان در علم، و مائيم آن جماعت كه بر ايشان حسد برده‌اند. حيث قال سبحانه: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ‌ تا آخر. بعد از آن فرمود كه: مراد به كتاب، نبوت؛ و مراد به حكمت، فهم قضا؛ و مراد به ملك عظيم، افتراض طاعات ما بر شما است. و همچنانكه حق تعالى ملك عظيم را در دنيا به اهل بيت تفويض نمود، ملك كبير آخرت را نيز به ايشان تخصيص فرمود: حيث قال تعالى: وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً. پس اگر اهل خلاف بر ايشان حسد برند، عجب نباشد.

تنبيه: شبهه‌اى نيست در آنكه حسد، خصلتى است كه حاسد را مذموم و محسود را محمود؛ و حسد چون آتشى است، مادامى كه در كانون سينه حاسد باشد، او را سوزد. و چون او به جهت آن سوخته شود، روايح طيبه و علوم و فواضل محسود به اطراف عالم رسيده، اهل عالم را طينت پاك او معلوم، و خبث باطن حاسد مكشوف گردد. پس بر محسود لازم است كه سپر صبر در سر كشد تا به جهت جزع، غصص صبر بر ايذاء حسد، نسائم و روايح طيبه صبر به همه اقطار عالم رسيده موجب اشتهار فضائل و كمالات محسود گردد. و به حسب حقيقت، حاسد كه حسد برد بر مقرّبان الهى كه مستغرق نعمت امامت و ولايت هستند، عدوّ خدا باشد. چنانچه در بعضى كتب سماويه آمده كه:

الحاسد عدوّ نعمتى.

در منهج‌ «1»- روزى جماعتى از زنان قريش با نسوان سيّد عالميان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: مجالست نمودند و هر كسى از حسب و نسب خود چيزى مى‌گفتند. چون حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها بر ايشان وارد شد، همه ساكت شدند. يكى گفت: چرا خاموش شديد؟ گفتند: حسب و نسب ما، نزد


«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 46. در ادامه عبادت آمده: «غير راض بقسمتى».

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 469

حسب و نسب سيدة النساء چه نمايد؟ پس زنى برخاست و گفت: چه شده براى شما اى بنى هاشم، برديد سيادت را به تمامه؛ اى فاطمه، و اما پدر تو سيّد فرزندان آدم عليه السّلام، و اما شوهر تو پس سيّد عرب، و اما تو سيده زنان عالميان، و اما دو فرزند تو سيد جوانان بهشت، و اما عموى تو سيد شهداء مى‌باشد. چون حضرت فاطمه عليه السّلام اين سخن بشنيد، برخاست و اين آيه تلاوت نمود: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً (54)

ترجمه‌

آيا حسد ميبرند مردمانرا بر آنچه داد ايشان را خدا از فضل خود پس بتحقيق داديم آل ابراهيم را كتاب و حكمت و داديم ايشانرا پادشاهى‌ئى بزرگ..

تفسير

در كافى و تفسير عياشى و غير آندو در چند روايت از ائمه معصومين (ع) وارد شده است كه مراد از محسودان در اين آيه مائيم براى امامتى كه خداوند بما داده است از فضل خود و در مجمع از حضرت باقر (ع) روايت نموده است كه مراد پيغمبر (ص) و آل او عليهم السلام است و در كافى و قمى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه مراد از كتاب نبوت است و مراد از حكمت فهم و قضا است و ملك عظيم طاعت واجبه بر خلق است و در كافى و عياشى از حضرت باقر (ع) روايت نموده است كه مراد آنستكه خداوند از آل ابراهيم انبيا و رسل و ائمه برگزيده است چگونه در باره آنها اقرار دارند و در باره آل محمد (ص) انكار مينمايند و آنكه ملك عظيم امامت است كه اطاعت امام اطاعت خداوند و معصيت او معصيت حق است و از ابن عباس روايت شده است كه ملك عظيم آل ابراهيم ملك يوسف و داود و سليمان است و خلاصه آيه و روايات بنظر حقير آنستكه منشأ انكار كفار و مخالفين رسالت و امامت را فقط حسد است و الا جاى تعجب و انكار نيست زيرا آل ابراهيم همه ثمرات يك شجره طيبه‌اند و چنانچه نبوت و حكمت و سلطنت جمعى از آنها را از قبيل بنى اسرائيل قبول دارند بايد در باره پيغمبر (ص) و آل او هم كه بنى عم آنها و از اولاد حضرت اسمعيل هستند هم قبول داشته باشند و استنكاف و استكبار از سلطنت الهيه آنها ننمايند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَم‌ يَحسُدُون‌َ النّاس‌َ عَلي‌ ما آتاهُم‌ُ اللّه‌ُ مِن‌ فَضلِه‌ِ فَقَد آتَينا آل‌َ إِبراهِيم‌َ الكِتاب‌َ وَ الحِكمَةَ وَ آتَيناهُم‌ مُلكاً عَظِيماً (54)

آيا حسد ميبرند مؤمنين‌ ‌را‌ ‌که‌ خداوند بآنها عزت‌، دولت‌، شرف‌، هدايت‌ و سعادت‌ عنايت‌ فرموده‌ و حال‌ آنكه‌ ‌ما عنايت‌ فرموديم‌ بآل‌ ابراهيم‌ كتاب‌ و حكمت‌ ‌را‌ و بآنها مرحمت‌ فرموديم‌ ملك‌ و سلطنت‌ ‌با‌ عظمتي‌.

حسد يكي‌ ‌از‌ صفات‌ ذميمه‌ و اخلاق‌ رذيله‌ ‌است‌ ‌که‌ كسي‌ هيچ‌ نعمتي‌ ‌را‌ ‌در‌ حق‌

جلد 5 - صفحه 105

كسي‌ روا نداشته‌ ‌باشد‌ و زوال‌ ‌آن‌ ‌را‌ تمني‌ كند، ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ فرمود

(الحسد يأكل‌ الحسنات‌ ‌کما‌ تأكل‌ النار الحطب‌)

و ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌

‌ان‌ الحسد يأكل‌ الايمان‌ ‌کما‌ يأكل‌ النار الحطب‌)

و آيات‌ و اخبار ‌در‌ مذمت‌ حسد بسيار ‌است‌ بلكه‌ ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌هر‌ مفسده‌ و ظلمي‌ ‌که‌ ‌در‌ عالم‌ اتفاق‌ افتاده‌ منشأ ‌آن‌ حسد بوده‌، شيطان‌ بآدم‌ حسد برد رانده‌ درگاه‌ شد، پسر آدم‌ ببرادرش‌ حسد برد ‌او‌ ‌را‌ كشت‌، كفار بانبياء حسد بردند معذب‌ شدند، خلفاء سه‌ گانه‌ بعلي‌ (ع‌) حسد بردند ‌اينکه‌ همه‌ ظلم‌ كردند، بني‌ اميه‌ و بني‌ عباس‌ بائمه‌ طاهرين‌ حسد بردند بآنها اذيت‌ كردند، جهال‌ بعلماء، فساق‌ بعدول‌، كافر بمؤمن‌، وضيع‌ بشريف‌ فقير بغني‌، قبيح‌ بحسن‌، مبتلا بمتنعم‌ و هكذا ‌هر‌ كدام‌ بديگري‌ حسد بردند و ‌در‌ مقام‌ قتل‌ و اذيت‌ و ظلم‌ و غيبت‌ و تهمت‌ و هزارها مفسده‌ ديگر ‌بر‌ آمدند و ‌در‌ نتيجه‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ بردند و بعذاب‌ قيامت‌ گرفتار شدند.

أَم‌ يَحسُدُون‌َ النّاس‌َ عَلي‌ ما آتاهُم‌ُ اللّه‌ُ مِن‌ فَضلِه‌ِ ‌با‌ اينكه‌ خداوند ‌در‌ ‌هر‌ موردي‌ موافق‌ حكمت‌ و مصلحت‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ ‌هر‌ چه‌ قابل‌ و لايق‌ بداند ميدهد و ‌در‌ مقابل‌ الهي‌ حسود بلكه‌ همه‌ عالم‌ كوچك‌ و قدرتي‌ ‌بر‌ زوال‌ ‌آن‌ ندارند.

فَقَد آتَينا آل‌َ إِبراهِيم‌َ آل‌ ابراهيم‌ انبياء و اوصياء ‌آنها‌ و مؤمنين‌ بآنها هستند ‌از‌ اولاد ابراهيم‌ إِن‌َّ أَولَي‌ النّاس‌ِ بِإِبراهِيم‌َ لَلَّذِين‌َ اتَّبَعُوه‌ُ وَ هذَا النَّبِي‌ُّ وَ الَّذِين‌َ آمَنُوا آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 67، چنانچه‌ ‌خود‌ ابراهيم‌ عرض‌ كرد فَمَن‌ تَبِعَنِي‌ فَإِنَّه‌ُ مِنِّي‌ وَ مَن‌ عَصانِي‌ فَإِنَّك‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ ابراهيم‌ ‌آيه‌ 63، و ‌در‌ اخبار بسيار دارد ‌که‌ ائمه‌ طاهرين‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ آل‌ ابراهيم‌ هستند و ‌اينکه‌ بيان‌ اظهر مصاديق‌ ‌است‌ منافات‌ ‌با‌ عموم‌ ندارد (الكتاب‌) مثل‌ تورية ‌بر‌ موسي‌، زبور ‌بر‌ داود، انجيل‌ ‌بر‌ عيسي‌، قرآن‌ ‌بر‌ ‌محمّد‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌.

(و الحكمة) مقام‌ نبوت‌ و امامت‌ و ولايت‌ ‌است‌، و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود

جلد 5 - صفحه 106

‌که‌ مراد ‌از‌ آل‌ ابراهيم‌ همان‌ انبياء و ائمه‌ اطهار هستند ‌که‌ ‌بر‌ بعض‌ ‌آنها‌ كتاب‌ و ‌بر‌ بقيه‌ خلافت‌ و وصايت‌ و امامت‌ ‌که‌ حكمت‌ ‌باشد‌ عنايت‌ ‌شده‌.

وَ آتَيناهُم‌ مُلكاً عَظِيماً تفسير شد ‌در‌ اخبار بسياري‌ بولاية كليه‌ ‌که‌ ‌بر‌ تمام‌ اهل‌ عالم‌ دارند و وجوب‌ اطاعت‌ ‌آنها‌ ‌بر‌ همه‌ لازم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- حسادت اهل کتاب (یهود)، نسبت به پیامبر (ص) و مسلمانان (ام یحسدون النّاس على ما اتیهم اللّه من فضله) این آیه و آیات گذشته جوابى است بر گفتار غیر منصفانه یهود درباره اهل ایمان (هؤلاء اهدى ... ) بنابراین مراد از «النّاس» پیامبر (ص) و مؤمنان خواهد بود.

۲- همسویى اهل کتاب (یهود) با کافران و تصدیق عقاید آنان، برخاسته از حسادتشان به پیامبر (ص) و مسلمانان (یقولون هؤلاء اهدى من الّذین امنوا سبیلا ... یحسدون النّاس) جمله «ام یحسدون ... » بیان علتى براى مسائل عنوان شده در آیه ۵۱ است. و از جمله آنها، قضاوت ظالمانه و همسویى با کافران است. یعنى این قضاوت و همسویى، ناشى از حسادت یهود مى باشد.

۳- مقام پیامبرى و حکومت اعطا شده از جانب خدا به پیامبر (ص) باعث حسادت یهودیان به آن حضرت و پیروانش (ام یحسدون النّاس على ما اتیهم اللّه من فضله فقد اتینا ال ابرهیم) مراد از «فضله» به قرینه ذیل آیه (فقد آتانا ... )، کتاب و حکمت و ملک عظیم است.

۴- اعطاى قرآن به پیامبر (ص)، مایه حسادت یهود بر آن حضرت (ام یحسدون النّاس على ما اتیهم اللّه من فضله) از مصادیق «فضل» به قرینه ذیل آیه قرآن مى باشد.

۵- بعثت انبیا و رهبران الهى، ناشى از فضل خداوند است. (ام یحسدون النّاس على ما اتیهم اللّه من فضله)

۶- حسادت یهودیان بر پیامبر (ص) و منزلت وى، مایه گرایش آنان به کفر و شرک (یؤمنون بالجبت و الطاغوت ... ام یحسدون النّاس على ما اتیهم اللّه من فضله)

۷- حسادت، خطرى براى ایمان و اعتقاد و عاملى براى گرایش به شرک و کفر (یؤمنون بالجبت و الطاغوت ... ام یحسدون النّاس على ما اتیهم اللّه من فضله) «ام یحسدون»، چنانچه گذشت، بیان علت مسائلى است که در آیه ۵۱ مطرح شد که از جمله آنها، گرایش و ایمان برخى از یهودیان به کفر و شرک است. یعنى حسادت باعث شد تا به «جبت» و «طاغوت» ایمان بیاورند.

۸- اعطاى کتاب و حکمت (پیامبرى) و ملک عظیم به آل ابراهیم (ع)، از تفضّلات الهى (فقد اتینا ال ابرهیم الکتب و الحکمة و اتیناهم ملکاً عظیماً) برخى از مفسران برآنند که مراد از حکمت، نبوت و پیامبرى است.

۹- بى نتیجه بودن حسادت اهل کتاب (یهود) نسبت به تفضّلات الهى به پیامبر (ص) (ام یحسدون النّاس على ما اتیهم اللّه من فضله فقد اتینا ال ابرهیم) «فقد آتینا» به این معناست که همان گونه که حسدورزان به آل ابراهیم طرفى نبستند و به آنان ضررى نرساندند، حسودان به پیامبر (ص) نیز نتیجه اى نخواهند برد و ضررى را متوجّه آن حضرت نخواهند کرد.

روایات و احادیث

۱۰- خاندان رسالت به علت بهره مندى از داده ها و فضل خداوند، مورد حسادت (ام یحسدون النّاس على ما اتیهم اللّه من فضله) امام صادق (ع) فرمود: ... نحن النّاس المحسودون الّذین قال اللّه: ام یحسدون النّاس ... .[۵]

۱۱- نبوّت، فهم، منصب قضاوت و لزوم اطاعت مردم، داده هاى خداوند به خاندان ابراهیم (ع) (فقد اتینا ال ابرهیم الکتب و الحکمة و اتیناهم ملکاً عظیماً) امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از آیه فوق درباره «الکتاب» فرمود: النّبوة، و درباره «الحکمة» فرمود: الفهم و القضاء، و درباره «ملکاً عظیماً» فرمود: الطّاعة.[۶]

۱۲- مقام امامت، فضل و داده خداوند به خاندان ابراهیم (ع) (و اتیناهم ملکاً عظیماً) امام باقر (ع) در معناى «ملک عظیم» در آیه فوق فرمود: ... ان جعل فیهم ائمّة.[۷]

۱۳- خاندان محمّد (ص)، از تبار ابراهیم (واتینا ال ابرهیم الکتب و الحکمة و اتیناهم ملکاً عظیماً) حضرت على (ع) در مورد آیه فوق فرمود: ... و نحن آل ابراهیم.[۸]

موضوعات مرتبط

  • آل ابراهیم (ع): امامت آل ابراهیم (ع) ۱۲ ; حکمت آل ابراهیم (ع) ۸ ; حکومت آل ابراهیم (ع) ۸ ; علم آل ابراهیم (ع) ۱۱ ; فضایل آل ابراهیم (ع) ۸، ۱۱، ۱۲ ; قضاوت آل ابراهیم (ع) ۱۱ ; نبوّت آل ابراهیم (ع) ۱۱ ; نسل آل ابراهیم (ع) ۱۳
  • ائمه (ع): فضایل ائمه (ع) ۱۰
  • انبیا: بعثت انبیا ۵
  • اهل بیت (ع): نیاکان اهل بیت (ع) ۱۳
  • اهل کتاب: و کافران ۲ ; اهل کتاب و محمّد (ص) ۹ ; حسد اهل کتاب ۱، ۲، ۹
  • ایمان: موانع ایمان ۷
  • حسد: آثار حسد ۶، ۷، ۹ ; عوامل حسد ۳، ۴، ۱۰
  • حسودان:۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۹
  • خدا: عطایاى خدا ۳، ۴، ۸، ۱۱، ۱۲ ; فضل خدا ۵، ۸، ۹، ۱۰، ۱۲
  • رهبرى: دینى ۵
  • شرک: زمینه شرک ۶ ; عوامل شرک ۷
  • قضاوت: اهمیّت قضاوت ۱۱
  • کفر: زمینه کفر ۶ ; عوامل کفر ۷
  • محمّد (ص): فضایل محمّد (ص) ۳، ۴، ۶
  • یهود: حسد یهود ۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۹ ; شرک یهود ۶ ; کفر یهود ۶ ; یهود و کافران ۲ ; یهود و محمّد (ص) ۱، ۳، ۶، ۹ ; یهود و مسلمانان ۱، ۲، ۳

منابع

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۳، ص ۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۱..
  3. تفسير ابن ابى‌حاتم.
  4. البرهان في تفسير القرآن.
  5. کافى، ج ۱، ص ۱۸۶، ح ۶ ; و ص ۲۰۵، ح ۱، ص ۲۰۶، ح ۲- ، ۴ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۹۱، ح ۳۰۱ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۶، ح ۱۵۳.
  6. کافى، ج ۱، ص ۲۰۶، ح ۳ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۹۱- ، ح ۳۰۳ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۸، ح ۱۶۰.
  7. کافى، ج ۱، ص ۲۰۶، ح ۵ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۸، ح ۱۵۸.
  8. کتاب سلیم بن قیس، ص ۸۷ ; بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۷۵، ح ۴۵.