ریشه خلل: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
(بر وزن فرس) گشادگى ميان دو چيز. جمع آن خلال است (مفردات - مجمع) [نور:43] مىبينى باران را كه از ميان ابرها خارج مىشود. خلال مصدر باب مفاعله نيز آمده چنانكه خواهد آمد و نيز مفرد به كار رفته به معنى وسط چنانكه ابن اثير در نهايه گفته است [توبه:47] ميان شما اراجيف مىساختند و فتنه جوئى مىكردند [اسراء:5] كاوش مىكنند ميان خانهها را. خلّة: به ضمّ اوّل به معنى مودّت و دوستى است طبرسى آن را موّدت خالص گفته است راغب در وجه آن سه علّت ذكر كرده يكى آنكه دوستى و موّدت در وسط نفس قرار دارد و يا آنكه نفس را مىشكافد و در آن اثر مىگذارد مثل تير در هدف. و يا اينكه احتياج به آن موّدت زياد است (بنا بر آنكه معناى خلّت (احتياج) در آن منظور باشد وجه اوّل را ابن اثير نيز در نهايه گفته است. [بقره:254] روزيكه در آن خريد و فروش، دوستى و شافعت نيست. [ابراهيم:31] خلال در آيه شريفه مصدر باب مفاعله و به معنى دوستى است. خليل: دوست [فرقان:28]، [نساء:125] جمع خليل اخلاء است مثل [زخرف:67] دوستان در آن روز بعضى به بعضى دشمن اند مگر پرهيزگاران. | (بر وزن فرس) گشادگى ميان دو چيز. جمع آن خلال است (مفردات - مجمع) [نور:43] مىبينى باران را كه از ميان ابرها خارج مىشود. خلال مصدر باب مفاعله نيز آمده چنانكه خواهد آمد و نيز مفرد به كار رفته به معنى وسط چنانكه ابن اثير در نهايه گفته است [توبه:47] ميان شما اراجيف مىساختند و فتنه جوئى مىكردند [اسراء:5] كاوش مىكنند ميان خانهها را. خلّة: به ضمّ اوّل به معنى مودّت و دوستى است طبرسى آن را موّدت خالص گفته است راغب در وجه آن سه علّت ذكر كرده يكى آنكه دوستى و موّدت در وسط نفس قرار دارد و يا آنكه نفس را مىشكافد و در آن اثر مىگذارد مثل تير در هدف. و يا اينكه احتياج به آن موّدت زياد است (بنا بر آنكه معناى خلّت (احتياج) در آن منظور باشد وجه اوّل را ابن اثير نيز در نهايه گفته است. [بقره:254] روزيكه در آن خريد و فروش، دوستى و شافعت نيست. [ابراهيم:31] خلال در آيه شريفه مصدر باب مفاعله و به معنى دوستى است. خليل: دوست [فرقان:28]، [نساء:125] جمع خليل اخلاء است مثل [زخرف:67] دوستان در آن روز بعضى به بعضى دشمن اند مگر پرهيزگاران. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ل:100, ه:94, لا:85, من:78, ف:63, کم:53, الله:52, اله:49, جعل:49, ها:47, فى:47, هم:46, وله:45, نهر:43, فجر:43, سمو:38, اخذ:36, ک:36, خرج:31, يوم:31, ما:31, کون:31, ان:31, قد:29, اذا:28, ودق:28, بعض:25, بيع:25, ى:25, ن:25, اتى:25, ابراهيم:25, نزل:24, شىء:24, لم:24, ارض:24, رئى:22, شعر:22, لو:22, ظلم:22, اذ:21, هما:21, فلن:21, وضع:21, دور:21, بغى:20, شفع:20, الا:20, ضلل:20, قرر:20, او:20, جوس:20, وعد:18, ثم:18, سقط:18, شدد:18, بغت:18, نا:18, ثبت:18, الذى:18, کفر:18, خبل:18, بئس:17, صوب:17, فعل:17, عنب:17, فتن:17, خلق:17, ب:16, عن:16, اول:16, نخل:16, ردد:16, ثمر:16, ليت:14, ام:14, ذکر:14, عدل:14, حنف:14, کسف:14, غير:14, زيد:14, رسو:14, رکم:14, جبل:14, سوع:13, قوم:13, عدو:13, قول:13, جنن:13, کود:13, بعد:13, ويل:13, زعم:13, سمع:13, على:11, عبد:11, قبل:11, اکل:11, يا:11, ملل:11, بين:11, وقى:10, بحر:10, تبع:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۸
تکرار در قرآن: ۱۳(بار)
قاموس قرآن
(بر وزن فرس) گشادگى ميان دو چيز. جمع آن خلال است (مفردات - مجمع) [نور:43] مىبينى باران را كه از ميان ابرها خارج مىشود. خلال مصدر باب مفاعله نيز آمده چنانكه خواهد آمد و نيز مفرد به كار رفته به معنى وسط چنانكه ابن اثير در نهايه گفته است [توبه:47] ميان شما اراجيف مىساختند و فتنه جوئى مىكردند [اسراء:5] كاوش مىكنند ميان خانهها را. خلّة: به ضمّ اوّل به معنى مودّت و دوستى است طبرسى آن را موّدت خالص گفته است راغب در وجه آن سه علّت ذكر كرده يكى آنكه دوستى و موّدت در وسط نفس قرار دارد و يا آنكه نفس را مىشكافد و در آن اثر مىگذارد مثل تير در هدف. و يا اينكه احتياج به آن موّدت زياد است (بنا بر آنكه معناى خلّت (احتياج) در آن منظور باشد وجه اوّل را ابن اثير نيز در نهايه گفته است. [بقره:254] روزيكه در آن خريد و فروش، دوستى و شافعت نيست. [ابراهيم:31] خلال در آيه شريفه مصدر باب مفاعله و به معنى دوستى است. خليل: دوست [فرقان:28]، [نساء:125] جمع خليل اخلاء است مثل [زخرف:67] دوستان در آن روز بعضى به بعضى دشمن اند مگر پرهيزگاران.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
خُلَّةٌ | ۱ |
خَلِيلاً | ۳ |
خِلاَلَکُمْ | ۱ |
خِلاَلٌ | ۱ |
خِلاَلَ | ۱ |
خِلاَلَهَا | ۲ |
خِلاَلَهُمَا | ۱ |
خِلاَلِهِ | ۲ |
الْأَخِلاَّءُ | ۱ |