الأعراف ٧٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۰۳


ترجمه

و به سوی (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! (تنها) خدا را بپرستید، که جز او، معبودی برای شما نیست! دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده: این «ناقه» الهی برای شما معجزه‌ای است؛ او را به حال خود واگذارید که در زمین خدا (از علفهای بیابان) بخورد! و آن را آزار نرسانید، که عذاب دردناکی شما را خواهد گرفت!

و به سوى قوم ثمود، صالح برادرشان را [فرستاديم‌]. گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه براى شما معبودى جز او نيست. اينك براى شما از جانب پروردگارتان حجتى آشكار آمده است. اين، ماده شتر خدا معجزه‌اى براى شماست، پس آن را بگذاريد تا در زمين خدا بخورد، و گزند
و به سوى [قوم‌] ثمود، صالح، برادرشان را [فرستاديم‌]؛ گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد، براى شما معبودى جز او نيست؛ در حقيقت، براى شما از جانب پروردگارتان دليلى آشكار آمده است. اين، ماده‌شتر خدا براى شماست كه پديده‌اى شگرف است. پس آن را بگذاريد تا در زمين خدا بخورد و گزندى به او نرسانيد تا [مبادا] شما را عذابى دردناك فرو گيرد.»
و بر قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، اکنون معجزی واضح و آشکار از طرف خدایتان آمده، این ناقه خداست که شما را آیت و معجزی است بزرگ، او را واگذارید تا در زمین خدا چرا کند و قصد سوئی درباره او مکنید که به عذابی دردناک گرفتار خواهید شد.
و به سوی قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که شما را جز او معبودی نیست، برای شما دلیلی روشن از جانب پروردگارتان آمده است، این ماده شتر [از سوی] خدا برای شما نشانه ای [بر صدق رسالت من] است، پس او را واگذارید تا در زمین خدا بخورد و آزار و گزندی به او نرسانید که عذابی دردناک شما را خواهد گرفت.
بر قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم. گفت: اى قوم من، اللّه را بپرستيد، شما را هيچ خدايى جز او نيست، از جانب خدا براى شما نشانه‌اى آشكار آمد. اين ماده‌شتر خدا، برايتان نشانه‌اى است. رهايش كنيد تا در زمين خدا بچرد و هيچ آسيبى به او نرسانيد كه عذابى دردآور شما را فرا خواهد گرفت.
و به سوی قوم ثمود برادرشان صالح را [فرستادیم‌] [که به آنان‌] گفت ای قوم من، خداوند را که خدایی جز او ندارید بپرستید، به راستی که پدیده‌ای از سوی پروردگارتان برای شما آمده است، این شتر خداست که معجزه‌ای برای شماست پس رهایش کنید که در زمین خدا [بچرد و هر چه خواست‌] بخورد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک گریبانگیرتان می‌شود
و به قوم ثمود برادرشان صالح را [فرستاديم‌]. گفت: اى قوم من، خداى را بپرستيد كه شما را جز او خدايى نيست. همانا شما را حجّتى روشن و هويدا از جانب پروردگارتان آمد، اين ماده‌شتر خداى، شما را آيتى است، پس او را واگذاريد تا در زمين خدا بخورد و هيچ بدى به او نرسانيد كه شما را عذابى دردناك فرا خواهد گرفت.
(از زمره‌ی پیغمبران یکی هم) صالح را به سوی قوم ثمود که خودش از آنان بود فرستادیم. صالح بدیشان گفت: ای قوم من! خدای را بپرستید (و بدانید که) جز او معبودی ندارید. هم اینک معجزه‌ی بزرگی (بر صدق پیغمبری من) از سوی پروردگارتان برایتان آمده است و (آن) این شتر خدا است (با ویژگیهای خاصّ خود) که به عنوان معجزه‌ای برای شما آمده است (و یک شتر عادی و معمولی نیست). پس آن را به حال خود واگذارید تا در زمین هر کجا خواست بچرد، و بدان آزاری مرسانید که (اگر آزاری برسانید) عذاب دردناکی دچارتان می‌گردد.
و سوی ثمودیان برادرشان، صالح را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، برای شما هیچ معبودی جز او نیست. بی‌گمان برای شما از جانب پروردگارتان دلیلی آشکار آمده. این ماده شترِ خدا برای شما نشانه‌ای (شگرف) است. پس آن را واگذارید تا در زمین خدا بخورد (و بچرد) و گزندی به او نرسانید، تا (مبادا) شما را عذابی دردناک در بر گیرد.»
و بسوی ثمود برادر ایشان صالح را گفت ای قوم من پرستش کنید خدا را نیست شما را خدائی جز او همانا بیامدتان نشانی‌ای از پروردگار شما اینک اشتر خدا آیتی برای شما پس بگذاریدش بچرد در زمین خدا و گردش به بدی نگردید که می‌گیرد شما را عذابی دردناک‌


الأعراف ٧٢ آیه ٧٣ الأعراف ٧٤
سوره : سوره الأعراف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَیِّنَةٌ»: دلیل. معجزه بزرگ و روشن. «آیَةً»: نشانه. معجزه. حال ناقه است. عامل آن معنی اشاره است که عامل معنوی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- صالح(ع)، از انبیا و فرستادگان الهى (و إلى ثمود أخاهم صلحاً) «إلى ثمود» عطف بر «إلى قومه» و «أخاهم» عطف بر «نوحاً» در آیه ۵۹ است، یعنى: أرسلنا إلى ثمود أخاهم صالحاً.

۲- رسالت صالح (ع) در محدوده قوم ثمود (و إلى ثمود أخاهم صلحاً)

۳- وجود رابطه خویشاوندى میان صالح و قوم ثمود (و إلى ثمود أخاهم صلحاً)

۴- صالح(ع)، پیامبرى دلسوز و با محبت نسبت به مردم خویش(قوم ثمود) (و إلى ثمود أخاهم صلحاً) تصریح به اینکه صالح برادر قوم ثمود بوده است، مى تواند اشاره به این باشد که وى براى آنان، حتى پیش از نبوتش، انسانى دلسوز بوده و نسبت به آنان محبت داشته است.

۵- صالح (ع) با برانگیختن عواطف مردم، دعوت خویش را آغاز کرد. (قال یقوم)

۶- دعوت به پرستش خداى یکتا، مهمترین و نخستین پیام صالح(ع) براى قوم ثمود (قال یقوم اعبدوا اللّه)

۷- باور به وجود خداوند، باورى ریشه دار در تاریخ بشر (قال یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)

۸- انسانها از دیرباز برخوردار از روحیه پرستش بودند. (قال یقوم اعبدوا اللّه)

۹- قوم ثمود، مردمى مشرک (ما لکم من إله غیره)

۱۰- مبارزه با شرک، از وظایف اصلى صالح(ع) (قال یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)

۱۱- ضرورت پرستش خداوند و باور به نبودن معبودى سزاوار پرستش جز او (اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)

۱۲- توحید عملى مبتنى بر توحید نظرى است. (اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره)

۱۳- صالح پیامبر، دعوت کننده قوم ثمود به توحید با تکیه بر دلیل و معجزه اى آشکار از جانب خداوند (اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره قد جاءتکم بینة من ربکم)

۱۴- ارائه دلیل براى هدایت مردم، پرتوى از ربوبیت خداوند بر آنان (بینة من ربکم)

۱۵- خداوند بدون جریان اسباب و علل عادى، شترى آفرید تا معجزه اى باشد بر اثبات رسالت صالح(ع) (هذه ناقة اللّه لکم ءایة) چون ناقه نشانه اى بر رسالت صالح (ع) بود، معلوم مى شود به گونه اى خارق العاده به وجود آمده بود.

۱۶- ناقه صالح، شاهد و دلیلى آشکار بر حقانیت رسالت آن حضرت (قد جاءتکم بینة من ربکم)

۱۷- ناقه صالح آیه و معجزه اى بزرگ و داراى اهمیتى خاص بود. (هذه ناقة اللّه لکم ءایة) اضافه «ناقة» به «اللّه» بیانگر برداشت فوق است.

۱۸- قوم ثمود در انتظار دلیل و معجزه اى از جانب خداوند براى اثبات رسالت صالح(ع) (قد جاءتکم بینة من ربکم) برداشت فوق بر این اساس است که «قد» در «قد جاءتکم» براى توقع باشد.

۱۹- قوم ثمود، بر خلاف قوم نوح و هود، منکر وحى و رسالت و پیامبرى فردى از بشر نبودند. (و إلى ثمود أخاهم صلحاً) نیامدن جمله اى همانند «أو عجبتم أن جاءکم ... » در داستان صالح، به خلاف ذکر آن جمله در داستان نوح و هود (آیه ۶۳ و ۶۹) دلالت بر این دارد که قوم صالح، وحى و رسالت و پیامبرى فردى از بشر را امرى مستبعد نمى شمردند و آن را انکار نمى کردند.

۲۰- صالح از قوم خویش خواست تا ناقه را براى چریدن آزاد بگذراند. (فذروها تأکل فى أرض اللّه)

۲۱- صالح (ع) برحذردارنده قوم ثمود از زیان رساندن به ناقه (و لاتمسوها بسوء)

۲۲- صالح(ع) قوم خویش را به گرفتار آمدن به عذابى دردناک، در صورت زیان رساندن به ناقه و یا بازدارى آن از چریدن، هشدار داد. (فذروها تأکل فى أرض اللّه و لاتمسوها بسوء فیأخذکم عذاب ألیم)

۲۳- آزادى ناقه صالح براى چریدن، در تضاد با منافع قوم ثمود (فذروها تأکل فى أرض اللّه و لاتمسوها بسوء) نهى از آزار رساندن به ناقه پس از فرمان به رها ساختن آن در علفزارها، گویاى این است که تحمل ناقه آزاد براى قوم ثمود آسان نبوده و با منافع آنان در تضاد بوده است.

۲۴- زمین و روییدنیهایش از آن خداست. (فذروها تأکل فى أرض اللّه) اضافه کلمه «أرض» به «اللّه» مى تواند به این معنا باشد که زمین از آن خداست. و نیز مى تواند به معناى زمین خدا، در مقابل زمینى که مالک شخصى دارد، باشد. بنابر احتمال دوم معناى «فذروها ... » چنین مى شود: ناقه را آزاد بگذارید. آن ناقه در زمین خدا مى چرد و به زمینهاى شخصى شما تعرضى نمى کند.

۲۵- مالکیت خدا بر زمین، دلیل صالح(ع) بر لزوم آزادگذارى ناقه براى چریدن در هر کجاى زمین (هذه ناقة اللّه ... فذروها تأکل فى أرض اللّه) انتساب زمین به خداوند (أرض اللّه) پس از انتساب ناقه به او (ناقة اللّه) استدلالى است از سوى صالح بر لزوم آزادگذارى آن براى چریدن. یعنى چون ناقه از آن خداست و زمین نیز از آن اوست، روا نیست از چریدن بازداشته شود. تفریع جم--له «ذروها ... » به وسیله فاء بر جمله «هذه ناقة اللّه» نیز دلالت بر این معنا دارد.

۲۶- عن ابى جعفر(ع) قال: إن رسول اللّه (ص) سأل جبرئیل ... فقال: یا محمد(ص) إن صالحاً بعث إلى قومه ... قالوا: یا صالح ادع لنا ربک یخرج لنا من هذا الجبل الساعة ناقة حمراء، شقراء، و براء، عشراء، بین جنبیها میل ... فسأل اللّه ت-عالى صالح ذلک فانصدع الجبل صدعاً ... ثم اضطرب ذلک الجبل ... ثم لم یفجأهم إلا رأسها ... ثم خرج سائر ج---سدها ثم استوت قائمة ع-لى الأرض ... .(۱) از امام باقر (ع) روایت شده که رسول خدا (ص) از جبرئیل (درباره قوم صالح) سؤال کرد ... جبرئیل گفت: اى محمد(ص) صالح به سوى قومش مبعوث شد ... به او گفتند: اى صالح از خدایت بخواه که همین لحظه براى ما از این کوه شترى بیرون آورد قرمز رنگ و پر کرک که ده ماه از حملش گذشته و بین دو پهلوى او یک میل (یک سوم فرسخ) فاصله باشد ... آنگاه صالح آن را از خداوند درخواست کرد و کوه شکاف بزرگى برداشت ... و به لرزه درآمد ... ناگهان سر شتر از کوه بیرون آمد ... سپس باقى جسدش خارج شد و بر زمین ایستاد ... .

موضوعات مرتبط

  • ادیان: تاریخ ادیان ۷
  • انسان: گرایشهاى انسان ۸
  • ایمان: به خدا ۷
  • تبلیغ: آثار عواطف در تبلیغ ۵ ; روش تبلیغ ۵
  • توحید: اهمیت توحید عبادى ۶، ۱۱ ; توحید عملى ۱۲ ; توحید نظرى ۱۲ ; دعوت به توحید ۱۳ ; دعوت به توحید عبادى ۶
  • جهانبینى: و ایدئولوژى ۱۲
  • خدا: اختصاصات خدا ۱۱; افعال خدا ۱۵ ; ربوبیت خدا ۱۴ ; مالکیت خدا ۲۴، ۲۵
  • خداشناسى: در تاریخ ۷
  • رسولان خدا:۱
  • زمین: مالک زمین ۲۴، ۲۵
  • شرک: مبارزه با شرک ۱۰ ; نفى شرک عبادى شرک ۱۱
  • صالح(ع): احتجاج صالح(ع) ۲۵ ; اضرار به شتر صالح(ع) ۲۱ ; اهمیت شتر صالح(ع) ۱۷ ; اهمیت معجزه صالح(ع) ۱۷ ; چراى شتر صالح(ع) ۲۰، ۲۲، ۲۳، ۲۵ ; خواسته هاى صالح(ع) ۲۰ ; خویشاوندى صالح(ع) با قوم ثمود ۳ ; دعوت صالح(ع) ۵، ۶، ۱۳ ; دلایل نبوت صالح(ع) ۱۵، ۱۶، ۱۸ ; دلسوزى صالح(ع) ۴ ; شتر صالح(ع) ۱۵، ۱۶ ; صالح(ع) و قوم ثمود ۴، ۱۳ ; فضایل صالح(ع) ۴ ; قصه صالح(ع) ۱، ۳، ۵، ۶، ۱۳، ۱۵، ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۵ ; کیفر اضرار به شتر صالح(ع) ۲۲ ; محدوده رسالت صالح(ع) ۲ ; مردمدارى صالح(ع) ۴ ; مسؤولیت صالح(ع) ۱۰ ; معجزه صالح(ع) ۱۳، ۱۵، ۱۶، ۱۸ ; نبوت صالح(ع) ۱ ; نواهى صالح(ع) ۲۱ ; هشدار صالح(ع) ۲۲
  • عبادت: در تاریخ ۸ ; گرایش به عبادت ۸
  • عذاب: تهدید به عذاب ۲۲ ; مراتب عذاب ۲۲
  • قوم ثمود: انتظارات قوم ثمود ۱۸ ; تاریخ قوم ثمود ۲، ۹، ۱۸، ۲۳ ; دعوت از قوم ثمود ۶ ; شرک قوم ثمود ۹ ; عقیده قوم ثمود ۱۹ ; قوم ثمود و نبوت بشر ۱۹ ; قوم ثمود و شتر صالح ۲۱ ; منافع قوم ثمود ۲۳ ; هشدار به قوم ثمود ۲۲
  • قوم عاد: عقیده قوم عاد ۱۹ ; قوم عاد و نبوت بشر ۱۹
  • قوم نوح: عقیده قوم نوح ۱۹ ; قوم نوح و نبوت بشر ۱۹
  • گیاهان: مالک گیاهان ۲۴
  • مشرکان:۹
  • معجزه: کیفیت ایجاد معجزه ۱۵
  • هدایت: برهان در هدایت ۱۴ صالاءَّ جمع صإلىَّ و به معناى نعمتهاست.

منابع