روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۰۷۴: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۱ ش ۱۰۷۴ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۰۷۴ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۵
آدرس:
علي بن محمد عن صالح بن ابي حماد و عده من اصحابنا عن احمد بن محمد و غيرهما باسانيد مختلفه :
الکافی جلد ۱ ش ۱۰۷۳ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۰۷۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۱۶۱
به چند سند از امير المؤمنين (ع) راجع به احتجاج آن حضرت بر عاصم بن زياد كه عبا پوشيده و جامه نرم را از تن دور كرده روايت شده كه برادرش ربيع بن زياد شكايت او را به امير المؤمنين نمود و گفت: با اين روش خاندان خود را غمنده و فرزندان خود را اندوهناك ساخته. امير المؤمنين فرمود: عاصم بن زياد را نزد من بياوريد، او را آوردند چون او را ديد روى بدو ترش كرد و به او فرمود: از خانواده خود شرم نكردى و به فرزندانت رحم نكردى، تو معتقدى كه خدا طيبات را براى تو حلال كرده و نخواسته تو از آنها برى بگيرى، تو در پيش خدا از اين زبونترى. آيا خدا نيست كه فرموده (۱۰- ۱۱ سوره رحمان): «زمين را براى مردم بر نهاديم، در آن ميوه است و نخل صاحب غنچهها» آيا خدا نيست كه مىفرمايد (۱۹ سوره رحمان): «آميختند دو دريا و به هم برخوردند، ميانشان برزخى است كه به هم برنيايند» تا آنجا كه مى فرمايد: «از آنها لؤلؤ و مرجان بر آيد» به خدا سوگند پذيرش نعمتهاى خدا به كردار نزد او دوستتر است از پذيرش آنها به گفتار (يعنى به ذكر و دعا) و خدا عز و جل فرموده (۱۱ سوره ضحى): «و امّا به نعمت پروردگارت باز گو كن». عاصم عرض كرد: يا امير المؤمنين پس چرا خود در خوراكت به طعام ناگوار و درشت اكتفاء كردى و در لباست به جامه زبر و درشت؟ فرمود: واى بر تو به راستى خدا بر امامان عادل لازم كرده خود را با مردم مستمند و ناتوان اندازه گيرند تا فقر بر درويش بىنوا چيره نگردد. عاصم بن زياد عباى موئين را افكند و جامه نرم در بر كرد
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۲۷۳
زمانى كه عاصم بن زياد عبا پوشيد و جامه نرم را بيرون كرد و برادرش ربيع بن زياد، شكايت او را خدمت امير المؤمنين عليه السلام آورد كه او همسرش را غمگين نموده و فرزندانش را اندوهناك ساخته حضرت فرمود: عاصم را نزد من آوريد، او را خدمتش آوردند، چون حضرت او را ديد، چهره درهم كشيد و فرمود: از همسرت خجالت نكشيدى؟ بفرزندانت رحم نكردى؟ گمان ميكنى كه خدا چيزهاى خوب و پاكيزه را براى تو حلال كرده و نميخواهد از آنها استفاده كنى، تو نزد خدا پستتر از آنى، مگر خدا نميفرمايد: «خدا زمين را براى استفاده مردم نهاد كه در آن ميوه و نخل غلافدار است- ۱۱ سوره ۵۵-» مگر خدا نمىفرمايد: «دو دريا را. گذاشت كه بهم برسند، ميانشان حائلى است كه بهم تجاوز نكنند تا آنجا كه فرمايد:- از آنها لؤلؤ و مرجان بيرون مىشود- ۲۲ سوره ۵۵-» بخدا سوگند كه بكار بردن نعمتهاى خدا را با عمل، نزد او محبوبتر است از بكار بردن آنها را با گفتار (يعنى شكر عملى بهتر از شكر قولى است و شكر قولى آنست كه نعمتهاى خدا را بياد آورد و بزبان شكر كند) در صورتى كه خداى عز و جل ميفرمايد: «و اما نعمت پروردگارت را بازگو- ۱۱ سوره ۹۳-» (بنا بر اين شكر عملى لازمتر و محبوبتر است). عاصم گفت: يا امير المؤمنين! پس چرا خود شما بخوراك سخت و پوشاك درشت، اكتفا نمودهئى؟ فرمود: واى بر تو!! همانا خداى عز و جل بر پيشوايان عدالت واجب ساخته كه خود را در رديف مردم ضعيف و ناتوان گيرند، تا فقر و تنگدستى، فقير را از جا بدر نبرد. عاصم بن زياد عبا را كنار گذاشت و جامه نرم در بركرد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۴۰۵
على بن محمد، از صالح بن ابى حمّاد و چند نفر از اصحاب ما، از احمد بن محمد و غير ايشان به سندهاى مختلف روايت كردهاند در باب حجت آوردن امير المؤمنين عليه السلام بر عاصم بن زياد در هنگامى كه عبا پوشيده بود و جامههاى نرم و نازك را ترك كرده بود، و برادرش ربيع بن زياد شكايت او را به امير المؤمنين عليه السلام نمود، و عرض كرد كه: به اين سبب اهل خود را غمناك و فرزندانش را اندوهناك ساخته. امير المؤمنين عليه السلام فرمود كه: «عاصم بن زياد را به نزد من آوريد». پس او را آوردند، چون حضرت او را ديد، در روى او رو ترش فرمود و فرمود كه: «آيا از اهل خود شرم نكردى؟ آيا بر فرزندان خود رحم نكردى؟ آيا خدا را چنان پنداشتهاى كه چيزهاى پاكيزه را براى تو حلال كرده و ناخوش دارد كه تو از آنها فراگيرى؟ تو در نزد خدا از آن خوارترى كه از اين قبيل تكليف نسبت به تو بكند. آيا خدا نمىفرمايد كه: «وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ* فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ» «۱»، يعنى: «و زمين را خلق فرمود، يا بنهاد برروى آب، و بگسترانيد از براى انتفاع هر صاحب روحى كه بر روى آن است. در آن انواع چيزها است كه به آنها متلذّذ مىشوند از انواع ميوهها و درختان خرما كه صاحبان غلافهااند» (چه شكوفه آنها در ميان غلافها مىباشد). آيا خدا نمىفرمايد كه: «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ* بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ»، تا فرموده آن جناب كه: «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» «۲»، يعنى: رها كرد و روان گردانيد دو دريا را: يكى خوش و شيرين، و ديگرى شور و تلخ؛ در حالتى كه به يكديگر مىرسند و سطوح آنها به يكديگر مماسّ مىشوند (و گفتهاند كه آن درياى فارس و روم است كه در محيط به يكديگر مىرسند). در ميان اين دو دريا، پردهاى است از قدرت خدا كه افزونى نمىجويند (بر يكديگر مىرسند و هيچ يك بر ديگرى غالب نمىشود به ممازجه و ابطال خاصيّت يكديگر). بيرون مىآيد از اين دو دريا، مرواريد بزرگ و مرواريد خرُد» (و آنچه در ميانه آيات ذكر نشده اين است كه: «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ». و ترجمه آن مذكور شد). __________________________________________________
(۱). الرحمن، ۱۰ و ۱۱. (۲). الرحمن، ۱۹ و ۲۰ و ۲۲.
پس حضرت فرمود كه: «اى خدا، به فريادم برس از دست اين جاهل، هر آينه صرف كردن نعمتهاى خدا و اظهار كردن آنها به كردار، به سوى خدا محبوبتر است از اظهار كردن آنها به گفتار؛ و حال آنكه خداى عزّوجلّ فرموده است كه: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» «۱» حديث كن به نعمت پروردگارت و آن را ياد كن». عاصم عرض كرد كه: يا امير المؤمنين، پس، تو براى چه در طعام خويش اقتصار فرمودهاى بر طعام ناگوار و نان بى نان خورش، و در لباس خويش، اكتفا نمودهاى به جامه درشت و كنده؟ حضرت فرمود: «واى بر تو، به درستى كه خداى عزّوجلّ، واجب گردانيده است بر امامان حق كه خود را با ضعيفان مردم بسنجند و برابر كنند، تا آنكه فقر فقير بر او زور نياورد و او را تلف نكند». پس عاصم بن زياد عبا را انداخت و جامههاى نرم و پاكيزه پوشيده. __________________________________________________
(۱). ضُحى، ۱۱.
شرح
آیات مرتبط (بر اساس موضوع)
- آل عمران ١٦٥
- آل عمران ٤٠
- ابراهيم ٣٩
- الأعراف ١٥٣
- الأنعام ٤١
- الأنعام ٥٤
- الإسراء ٨٣
- البقرة ٩٦
- الحجر ٣٧
- الحجر ٥٥
- الحجر ٥٦
- الدخان ٢١
- الدخان ٢٢
- الدخان ٢٣
- الروم ١٢
- الروم ٣٦
- الروم ٣٧
- الروم ٤٩
- الزخرف ٨٨
- الزخرف ٨٩
احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)
- الکافی جلد ۱ ش ۱۰۷۴ (روایت شده از: امام على عليه السلام)
- الکافی جلد ۱ ش ۱۱۴ (روایت شده از: امام على عليه السلام)
- الکافی جلد ۲ ش ۱۵۵۶ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۲ ش ۱۵۵۷ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۲ ش ۲۸۰ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۳ ش ۱۹۲۴ (روایت شده از: امام رضا عليه السلام)
- الکافی جلد ۴ ش ۱۴۰ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۶ ش ۲۰۱۰ (روایت شده از: امام على عليه السلام)
- الکافی جلد ۶ ش ۲۰۱۱ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۶ ش ۲۰۱۸ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
- الکافی جلد ۶ ش ۲۰۲۴ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)