النساء ٢٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[الدخان ٥٦ | لاَ يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ...]] (۰) [[النساء ١٠١ | وَ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ...]] (۳) | [[الدخان ٥٦ | لاَ يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ...]] (۰) [[النساء ١٠١ | وَ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ...]] (۳) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۱۸۸.</ref> | |||
«شیخ طوسى» گوید: درباره اين قسمت آيه «وَحَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ»، عطا گويد: در موقعى نازل گرديد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله زوجه زيد بن حارثه را (پس از كشته شدن زيد در جنگ) به زوجيت گرفت و مشركين در اين باره به گفت و شنود پرداخته بودند.<ref> صاحب جامع البيان نيز آن را از ابن جريح نقل كند و گويد كه ابن جريح گفته كه به عطا گفته ام اين آيه براى چه كسى نازل شده، گفت: ما هم در گفتگو با عده اى بوديم كه اين آيه درباره رسول خدا نازل شده موقعى كه زوجه زيد بن حارثه را به ازدواج و زوجيت خويش درآورده بود.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۱۹#link1 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۱۹#link1 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۶۷#link255 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۶۷#link255 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «23» بر شما حرام شده است (ازدواج با) مادرانتان و دخترانتان، و خواهرانتان و عمّههايتان و خالههايتان و دختران برادر و دختران خواهر و آن مادرانتان كه به شما شير دادهاند و خواهران رضاعى (شيرى) شما و مادران همسرانتان و دختران همسرانتان (از شوهر قبلى) كه در دامن شما تربيت يافتهاند، به شرط آنكه با مادرانشان، همبستر شده باشيد، پس اگر آميزش نكردهايد مانعى ندارد (كه با آن دختران ازدواج كنيد) و (همچنين حرام است ازدواج با) همسران پسرانتان كه از نسل شمايند (نه پسر خواندهها) و (حرام است در ازدواج) جمع بين دو خواهر، مگر آنچه پيشتر انجام گرفته است. همانا خداوند بخشنده و مهربان است. | |||
جلد 2 - صفحه 43 | |||
===نکته ها=== | |||
در اين آيه گروههايى از زنان كه به انسان محرمند و ازدواج با آنان حرام است، ذكر شده است. محرميّت و حرمت ازدواج از سه راه حاصل مىشود: | |||
1. ولادت (ارتباطنسبى) 2. ازدواج (ارتباطسببى) 3. شيرخوارى (ارتباط رضاعى) | |||
تحريم ازدواج با محارم در اديان پيشين نيز بوده است. «1» | |||
ازدواج با غير محارم، عامل گسترش ارتباط خانوادهها است. | |||
ازدواج همزمان با دو خواهر، معمولًا آنان را به حسادت و رقابت شخصى و جنسى مىكشاند و علاقههايشان به عداوت مىانجامد. شايد نهى به اين خاطر باشد. وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ ... | |||
===پیام ها=== | |||
1- اختيار حرام و حلال كردن همه چيز (خوردنىها، نوشيدنىها، معاملات، عقد و ازدواجها ...) تنها براى خداست. «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ» 2- شير مادر، همچون تولّد از مادر، يكى از اسباب محرميّت است. در انتخاب دايه دقّت كنيم. «أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ» | |||
3- به دخترانى كه از شوهر قبلىِ زن شما هستند و در خانه شما زندگى مىكنند، به چشم دختر خود نگاه كنيد و مربّى آنان باشيد. «وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ» | |||
4- قانون عطف به ماسبق نمىشود. «إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ» | |||
(كسانى كه قبل از تحريم، دو خواهر را به عقد خود در آوردهاند، كيفرى ندارند گرچه بعد از اعلام اين قانون بايد يكى از خواهران را نگه داشته و ديگرى را رها كند.) | |||
---- | |||
«1». تورات، سِفر لاويان، باب 18، آيه 6- 23. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 44 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «23» | |||
بعد از آن محرمات نساء را كه چهارده طبقه هستند، چه تمتع چه نكاح، بيان مىفرمايد: | |||
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ: حرام گردانيده شده بر شما، نكاح مادران شما. و اين امومت على العموم است؛ به هر زنى كه نسب مرد بدو راجع شود به ولادت، خواه از جهت ذكور چون مادر پدر هر چند بالا رود، و خواه از طرف اناث چون مادر مادر و مادر او، هر چند كه باشد، حكم مادر دارد در تحريم. وَ بَناتُكُمْ: و دختران شما اين نيز عام است. پس هر زنى كه نسب او به مرد باز گردد از جهت اولاد ذكور و اناث به يك درجه يا زياده، در بنات داخل است. وَ أَخَواتُكُمْ: و خواهران شما، يعنى زنى كه با مرد صلبى بوده باشد، يا رحمى، خواهر او است. پس خواهر نيز عام باشد نسبت به پدرى و مادرى و پدرى تنها و مادرى تنها. وَ عَمَّاتُكُمْ: و خواهران پدران شما. هر زنى كه با پدر يا پدر پدر هر چه بالا رود، صلبى يا رحمى داشته باشد، عمه آن | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 388 | |||
كس است و اينجا نيز طريق ثلاثه متصور است. وَ خالاتُكُمْ: و خواهران مادران شما. هر زنى كه با مادر يا مادر مادر تا هر جا برسد صلبى يا رحمى داشته باشد، خاله آن كس است و وجوه مذكوره در اين صورت نيز ممكن است. | |||
وَ بَناتُ الْأَخِ: و دختران برادر بر هر وجه كه اخوت ثابت شود، از وجوه ثلاثه و بنات اولاد اولاد ايشان، چندانكه دور شوند همين حكم دارد. وَ بَناتُ الْأُخْتِ: | |||
و دختران خواهر از هر وجه كه اختيت تحقق يابد. و اين نيز متناول بنات اولاد اخت و بنات اولاد اولاد ايشان است و هر چند كه پائين روند، داخل بنات اختند. وَ أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ: و نيز حرام شده است بر شما، مادران شما، آنهائى كه شير دادهاند شما را. حق تعالى تنزيل رضاعه فرموده در منزله نسب، حتى مرضعه را به امّ مرضعه تسميه نموده. پس زنى كه شير دهد كسى را و زنى كه شير داده باشد شير دهنده را و زنى كه شير داده باشد شوهر آن زن را كه به شير او از زوجه يا ام ولد او رضاع واقع شود، همه مادر رضاعىاند. وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ: و خواهران شما كه از جهت شير خوردن اخوات شما باشند، وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ: و مادران زنان شما و جدات منكوحه از قبل مادر و پدر به نسب و رضاع، همين حكم دارد. وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ: و دخترانى كه در دامنهاى تربيت شما پرورش مىيابند، نه مطلقا، بلكه شرط در حرمت آنها آنست كه متولده باشند، مِنْ نِسائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَ: از زنان شما آن چنانى كه دخول كرده باشيد با ايشان. فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَ: | |||
پس اگر نباشيد كه دخول كرده باشيد با آنها فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ: پس هيچ گناهى نيست بر شما در نكاح ربائب. اين تصريح است بعد از اشعار، جهت رفع قياس. | |||
تنبيه: ذكر محرمات نسب اولا، و بعد از آن رضاعه، و بعد از آن مصاهره، جهت آنست كه رضاعه لحمهاى است، همچه لحمه نسب، پس اقرب به نسب باشد به خلاف مصاهره كه تحريم آن عارضى است به جهت مصلحت ازواج. و ربائب، جمع ربيب، و ربيب، ولد مرثه است از زوج ديگر؛ و تسميه به ربيبه | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 389 | |||
به جهت آنكه زوج ثانى تربيت كننده اوست، چنانكه تربيت ولد خود مىكند در غالب امر. و ذكر: فِي حُجُورِكُمْ، به جهت اظهار تقويت علت و حرمت و تكميل آنست. و معنى اينكه: چون به امهات ربائب داخل كردهايد، و معذلك آنها در احتضان شمااند، پس مشابهت تام باشد ميان اولاد شما و ايشان. پس سزاوار آنست كه همچنانكه اولاد بر شما حرامند، ايشان نيز حرام باشند. | |||
وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ: و ديگر از محرمات، زنان پسران شما، آنهائى كه از صلب شما باشند. احتراز است از مبتنى نه از ابناى ولد. در روايت آمده كه چون حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم زينب را به عقد نكاح خود درآورد، زيد بن حارثه كه پسر خوانده حضرت بود، او را طلاق داده بود. مشركان آغاز سرزنش كردند كه محمد زن پسر خود را خواسته؛ آيه آمد كه حليله پسر صلبى حرام است، نه زن آنكه او را پسر خود خوانده باشد. وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ: و حرام است بر شما آنكه جمع كنيد ميان دو خواهر در يك نكاح، إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ: (استثناست از معنى لازم) يعنى مستحق عقوبت مىشويد در نكاح مذكور، مگر آنچه پيش از اين گذشته، قبل از نهى كه معفو عنه است. يا به جهت مبالغه، يا استثناء منقطع است. و برخى بر آنند كه مراد ما قد سلف آنست كه يعقوب عليه السّلام جمع كرده بود ميان دو خواهر كه اوليا مادر يهودا، و راحيل مادر يوسف، و در دين او حلال بود، لكن در اين شريعت احمديه حرام است. إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً: بدرستيكه خداى تعالى هست آمرزنده كسانى را از اهل ايمان كه در زمان جاهليت، اين عمل كردهاند، رحيم است نسبت به كسانى كه در اسلام، اين عمل نموده و بعد توبه كردهاند. | |||
تنبيه: حق تعالى محرمات را در اين آيه بر سه قسم منقسم فرموده: | |||
اول: زنانى كه حرامند به جهت نسب، و آنها هفتند: اول- ام، و هر چند بالا رود، يعنى ام اين كس و ام اب او، و امّ اجداد او، و امّ امّ او، و امّ اب او، و على هذا القياس، خواه كه به نسب صحيح باشد يا شبهه. دوم- بنت، هر چند | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 390 | |||
پائين رود، يعنى دختر اين كس و دختر دختر او، و دختر پسر او، خواه كه ولادت از نكاح صحيح باشد يا شبهه، يا زنا، و در اين دو قسم خلافى نيست. و شافعى گفته حرام نيست بنت مخلوقه از زنا به جهت عدم لحوق نسب او شرعا. | |||
سوم- اخت از جانب امّ يا اب يا از هر دو. چهارم- عمه هر چند بالا رود، يعنى اخت جد اب، يا اخت جدّ امّ، نه آنكه مراد عمه عمه باشد، زيرا اين گاهى حرام نيست، چه اخت زيد كه از طرف امّ او باشد، عمه ابن او است. و عمه اين عمه حرام نيست بر ابن زيد. پنجم- خاله هر چند بالا رود، يعنى اخت جده از طرف امّ، يا اب، يا هر دو به طريق اولى، نه آنكه مراد خاله خاله باشد، زيرا گاهى حرام نيست به طريق عمه عمه. ششم- بنت اخت هر چند پائين رود، يعنى بنت ابن، و بنت بنت، و على هذا القياس. هفتم- بنت اخت هر چند پائين رود، يعنى بنت اخت، و بنت ابن اخت. | |||
دوّم: اقسام ثلاثه، زنانيند كه به رضاع حرام شدهاند و اين دو نوع است: اول- امّ، دوم اخت به جهت نص قرآنى بر آن. امّا تحريم بنت به جهت تشبيه ادنى بر اعلى، زيرا اخت هرگاه حرام باشد، پس بنت به طريق اولى؛ و اما عمه و خاله به جهت سنت است. و اما جده امّ، پس داخل باشد در اطلاق نص. و اينجا يك فايده است، آنكه: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: | |||
يحرم من الرّضاع ما يحرم من النّسب. «1» پس بنابراين جميع محرمات كه به سبب نسب حرام شدهاند، به جهت رضاع نيز حرام باشند، چه در رضاع، نسب ثانيند، و علت وطى مادر اوست. و اين معنى در رضاع موجود نيست. | |||
سوم: از مباحث ثلاثه، زنانيند كه به مصاهره حرام مىشوند. و آن در آيه به چهار وجه مذكور شده. و مصاهره عبارت است از آنكه مرد وطى زن كند، يا عقد نمايد بر او، پس واطى و عاقد حرام مىشود نكاح زن ديگر. و يا حرام | |||
---- | |||
«1» فروغ كافى، جلد 5، كتاب النكاح، باب الرضاع، صفحه 437، حديث 2 (روايت از امام صادق عليه السّلام) | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 391 | |||
مىشود نكاح آن زن بر غير او. و اينجا چند مسئله است: اول- ام زوجه هر چند كه بالا روند حرام است بر زوج به تحريم ابدى، و دالّ بر تحريم ام عاليه است صيغه جمع در امهات، و ام زوجه به مجرد عقد، بر بنت حرام مىشوند. | |||
دوّم- بنت زوجه هر چند پائين رود، يعنى بنت بنت بنت، و بنت ابن بنت، و على هذا القياس و ربايب اشاره به اين بناتند. سوم- حلائل ابناء، يعنى زنان پسران شما. | |||
چهارم- جمع بين الاختين در نكاح. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «23» | |||
ترجمه | |||
حرام شد بر شما مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمههاتان و خاله هاتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرانتان كه شير دادند شما را و خواهرانتان از شير خوردن و مادران زنانتان و دختران زنانتان كه در دامنهاى شمايند از زنان شما آنانكه دخول كرديد بآنها پس اگر نبوده باشيد كه دخول نموده باشيد بآنها پس نيست گناهى بر شما و زنان پسرانتان آنانكه از پشتهاى شمايند و آنكه جمع كنيد ميان دو خواهر مگر آنچه بتحقيق گذشت همانا خدا باشد آمرزنده مهربان.. | |||
تفسير | |||
تحريم راجع بنكاح مذكورات است و اختصاص بعناوين بلا واسطه آنها ندارد بلكه حكم شامل است هر جا اين عناوين محقق باشد خواه بدون واسطه باشد مانند مادر خواه با واسطه باشد مانند جدّه كه مادر مادر يا مادر پدر است و دختر دختر و دختر پسر كه نواده يا نبيرهاش نامند چون اين عناوين مانع از صدق عنوان ديگر نيست و مادر و دختر هم بر جده و نواده صادق است و همچنين است ساير عناوين و هر چند پشت بالا روند يا پائين آيند مشمول حكم حرمت خواهند بود و اقارب رضاعى هم در حكم نسبى ميباشد چون پيغمبر (ص) فرموده حرام ميشود از رضاع آنچه حرام ميشود از نسب و نيز فرموده رضاع خويشىء است مانند خويشى نسب و دختر زن هم همين طور است هر قدر تنزل نمايد حرام است و اختصاص ندارد بآنكه در دامن شوهر مادر خود تربيت شده است چون سوق كلام معلوم است براى تقييد نيست بلكه ترقيب بامتثال حكم است كه چون نوعا دختر زن در حجر شوهر زن تربيت ميشود نبايد منظور نظر شهوت او واقع شود | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 38 | |||
و در حكم اولاد است بلى دخول بمادر شرط است كه اگر بمادرش دخول نكرده باشد حرام نيست چنانچه در فقيه و تهذيب از امير المؤمنين (ع) روايت نموده كه وقتى مرد زنى را بعقد خود درآورد حرام ميشود بر او دخترش اگر دخول بمادر نموده باشد ولى اگر دخول بمادر نه نموده باشد باكى نيست كه دختر را بگيرد و اگر دختر زنى را بعقد خود درآورد مادرش بر او حرام است چه دخول بدختر كرده باشد چه نكرده باشد و فرمود كه ربيبه حرام است خواه در حجر مرد باشد خواه نباشد و روايات ديگرى هم باين مضمون وارد شده است لذا فيض ره فرموده آنچه بر خلاف اين از ائمه اطهار وارد شده است بايد حمل شود بر تقيه براى موافقت آن با عامّه و موافقت آن با قرآن حقير عرض ميكنم موافقت با عامه موجب رجحان اخبار مخالفه با آن شود صحيح است ولى موافقت با قرآن موجب رجحان مخالف نميشود بلكه مرجح موافق است بلكه بنظر حقير اقواى مرجحات خاصّه است نهايت آنكه در اين آيه شريفه به بيانيكه عرض شد قيد فى حجوركم مفيد تقييد نيست چنانچه در اصول معنون است و خود ايشان هم نقل نمودهاند در هر حال آنچه از خوارج نقل شده كه اگر دختر زن در حجر نباشد حلال است مخالف با كتاب و سنت است چون ظواهر الفاظ حجت است بعد از تأمل و تدبر نه ظاهر بدوى ناشى از بىفكرى و نفهمى و سواد قلب در نتيجه اعراض از خانواده وحى و تنزيل سلام اللّه عليهم اجمعين و در بعضى روايات تصريح بتعميم اين حكم نسبت بمتعه و كنيز شده است و اينكه حرمت زن پسر مقيد شده است بآنكه پسر صلبى باشد براى خارج نمودن پسر خوانده است و الا زن نواده هم حرام است و هر چند واسطه باشد باز اطلاق پسر ميشود چنانچه در روايات كثيره از ائمه اطهار وارد شده است كه آنها پسران پيغمبر (ص) ميباشند حقيقة لذا بر پيغمبر (ص) حلال نيست مواصلت با آنها و در فقيه و تهذيب از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه وقتى مرد بنظر شهوت بكنيز خود نظر نمايد بمواضعيكه حرام است بر غير او نظر نمودن بآنمواضع حرام ميشود آن جاريه بر پسر آنمرد و اگر نظر كننده پسر باشد حرام ميشود بر پدر او و نبايد جمع نمايند بين دو خواهر باين معنى كه در يك زمان جائز نيست آندو را بزنى داشتن و اين عمل موجب عقاب الهى است مگر آنچه در زمان جاهليت واقع شده است كه معفو است چون خداوند آمرزنده و مهربان است و اين خود شاهد است كه استثناء در اين آيه و آيه سابقه از لازم كلام كه عقاب است شده است | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 39 | |||
كه مناسب با تعليل بمغفرت و رحمت است نه آنكه مراد حرمت احداث جمع و جواز ابقاء آن باشد و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه اگر مرد زن خود را طلاق بائن بدهد جائز است خواهرش را بگيرد ولى اگر طلاق رجعى باشد حق ندارد و اگر دو خواهر كنيز كسى باشند وقتى با يكى از آندو نزديكى نمود اگر با ديگرى نزديكى كند اولى بر او حرام ميشود تا دومى بميرد يا او را بفروشد براى حاجتى كه پيدا كرده باشد نه بقصد رجوع باولى و عياشى از آنحضرت نقل نموده كه وقتى با يكى از آندو مقاربت نمود جائز نيست نزديكى نمودن با ديگرى براى او مگر بغير دخول مانند تمتع از زن حائض و اگر از اينمقدار هم خوددارى نمايد بهتر است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
حُرِّمَت عَلَيكُم أُمَّهاتُكُم وَ بَناتُكُم وَ أَخَواتُكُم وَ عَمّاتُكُم وَ خالاتُكُم وَ بَناتُ الأَخِ وَ بَناتُ الأُختِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاّتِي أَرضَعنَكُم وَ أَخَواتُكُم مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُم وَ رَبائِبُكُمُ اللاّتِي فِي حُجُورِكُم مِن نِسائِكُمُ اللاّتِي دَخَلتُم بِهِنَّ فَإِن لَم تَكُونُوا دَخَلتُم بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيكُم وَ حَلائِلُ أَبنائِكُمُ الَّذِينَ مِن أَصلابِكُم وَ أَن تَجمَعُوا بَينَ الأُختَينِ إِلاّ ما قَد سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «23» | |||
حرام شده است بر شما مادران و دختران و خواهران و عمهها و خالهها و دختران برادران و دختران خواهران و مادرهاي رضاعي شما و خواهران رضاعي و مادران زنهاي شما و ربيبه (يعني دختر زن از شوهر ديگر که در دامان شما بزرگ شده) از زنهاي شما که دخول بآنها كردهايد و اگر دخول نكردهايد بعد از رهايي زن گرفتن ربيبه مانعي ندارد و حليلههاي پسران شما که از صلب شما هستند و جمع بين دو خواهر هم در زمان واحد حرام است مگر آنچه گذشته خداوند غفور و رحيم است. | |||
حرمت يكي از احكام خمسه تكليفيه است که تعلق بفعل مكلفين ميگيرد و اگر تعلق بموضوع گرفت بتقدير مضاف است هر جا بمناسبت حكم و موضوع اگر گفتند (الخمر حرام) يعني شرب خمر و اگر گفتند (الميتة حرام) يعني اكله و اگر گفتند مال صغير حرام است يعني تصرف در آن و هكذا. | |||
پس اينجا ميفرمايد حُرِّمَت عَلَيكُم أُمَّهاتُكُم يعني نكاح امهات حرام است، و مراد از امهات مادر بدون واسطه و مادر پدر و مادر مادر هر چه بالا رود نكاح آنها حرام است و آنها بانسان محرم هستند، تمام سادات و ذراري حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها بآن بزرگوار محرم هستند چه از طرف آباء و چه از | |||
جلد 5 - صفحه 46 | |||
طرف امهات، و اينکه آيه شريفه بضميمه آيه قبل مشتمل است بر چهارده طائفه، هفت طائفه نسبي و هفت سببي. | |||
اما نسبي: 1- همين امهات. 2- (و بناتكم) اينکه هم شامل بنات بلا واسطه و بنات ابناء و بنات بنات هر چه پائين رود تمام زنهاي عالم بنات حضرت آدم (ع) هستند و تمام مردان عالم اولاد حوي هستند. | |||
3- (و اخواتكم) چه برادر ابويني و چه ابي تنها و چه امي تنها. | |||
4- (و عماتكم) چه عمه بلاواسطه يا عمه پدر يا عمه مادر هر چه بالا رود عمه جد و جده پدري و جد و جده مادري و هكذا. | |||
5- (و خالاتكم) چه خاله بلاواسطه و چه خاله پدر و خاله مادر و خاله جد و جده پدري و خاله جد و جده مادري و هكذا هر چه بالا رود. | |||
6- (و بنات الاخ) چه دختران برادر يا دختر پسر برادر يا دختر دختر برادر هر چه پائين رود. | |||
7- (و بنات الاخت) چه دختر خواهر و چه دختر پسر خواهر و چه دختر دختر خواهر هر چه پائين رود اينکه هفت نسبيست، و اما سببي: 1- در آيه قبل وَ لا تَنكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُم چه دخول شده باشد يا مجرد عقد باشد. | |||
2- وَ أُمَّهاتُكُمُ اللّاتِي أَرضَعنَكُم چه مادر رضاعي و چه مادر پدر رضاعي و چه مادر مادر رضاعي هر چه بالا رود و بواسطه نص فرمايش حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله و سلّم | |||
(يحرم من الرضاع ما يحرم من النسب) | |||
و در تحقيق رضاع بين عامه و خاصه اختلاف است و مذهب حق اينست که با پانزده رضعه متوالي يا يك شبانه روز که چيز ديگري در اثناء نخورد يا انبات لحم و شد عظم شود، و شرائط رضاع يكي مكيدن از پستان و يكي در ايام رضاع باشد و يكي از فحل باشد. | |||
جلد 5 - صفحه 47 | |||
3- وَ أَخَواتُكُم مِنَ الرَّضاعَةِ در موضوع خواهر رضاعي اختلاف است که آيا فقط متن و متن است يعني همان خواهري که با او شير خورده يا متن و حاشيه است يعني ساير خواهرهاي خواهر رضاعي چه پدري تنها باشند يا مادري تنها يا ابويني بناء علي عموم المنزله کما هو التحقيق، يا حاشيه و حاشيه که ساير برادرهاي رضيع يا خواهرهاي رضيعه چنانچه بعضي گفتند و تفصيل آن در فقه است 4- أُمَّهاتُ نِسائِكُم مادر زن و مادر پدر زن و مادر مادر زن هر چه بالا رود 5- وَ رَبائِبُكُمُ اللّاتِي فِي حُجُورِكُم قيد (في حجوركم) قيد غالبيست مفهوم ندارد و ربيبه دختر زن است از شوهر ديگر و دختر دختر زن و دختر پسر زن هر چه پائين رود، و حرمت خصوص ربيبه مشروط است بجمله مِن نِسائِكُمُ اللّاتِي دَخَلتُم بِهِنَّ و مراد از دخول آيا خصوص جماع است يا بلمس و ذلک هم صادق است يا بمجرد اجتماع در فراش بعيد نيست اعم باشد فَإِن لَم تَكُونُوا دَخَلتُم بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيكُم در گرفتن ربيبه بعد از رهايي مادرش يا موت مادرش. | |||
6- وَ حَلائِلُ أَبنائِكُمُ چه بعقد دائمي يا انقطاعي يا بملك يمين چه پسر نسبي باشد يا پسر رضاعي، و جمله الَّذِينَ مِن أَصلابِكُم براي خروج پسر خوانده مثل زيد نسبت بپيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم، چنانچه ميفرمايد وَ ما جَعَلَ أَدعِياءَكُم أَبناءَكُم الايه و نيز ميفرمايد ادعُوهُم لِآبائِهِم هُوَ أَقسَطُ عِندَ اللّهِ فَإِن لَم تَعلَمُوا آباءَهُم فَإِخوانُكُم فِي الدِّينِ الاية احزاب آيه 4 و 5، و نيز ميفرمايد فَلَمّا قَضي زَيدٌ مِنها وَطَراً زَوَّجناكَها لِكَي لا يَكُونَ عَلَي المُؤمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزواجِ أَدعِيائِهِم الاية احزاب آيه 37. | |||
7- وَ أَن تَجمَعُوا بَينَ الأُختَينِ در زمان واحد اما اگر زوجه بميرد يا طلاق بگيرد مانعي ندارد خواهر او را بگيرد. | |||
إِلّا ما قَد سَلَفَ استثناء منقطع است فقط راجع بجمله اخيره که قبل از اسلام | |||
جلد 5 - صفحه 48 | |||
و قبل از نزول آيه تحريم، جمع بين اختين ميكردند خداوند از گذشته گذشت ميكند إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً لكن بعد از نزول آيه اگر كسي جمع كرده و لو سابقا بايد يكي از آنها را رها كند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۰
ترجمه
النساء ٢٢ | آیه ٢٣ | النساء ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَبَآئِبُکُمْ»: جمع ربیبة، تربیتیافتگان. مراد دختران همسرانتان از شوهران دیگر است. «أَللاّتِی فِی حُجُورِکُمْ»: آنان که غالباً با مادرانشان تحت رعایت و کفالت شما قرار میگیرند، والاّ چنین دخترانی مطلقاً حرام میباشند، چه تحت کفالت و رعایت انسان باشند و چه زیر نظر و تحت مراقبت دیگران پرورده شوند. «حُجُور»: جمع حجر، آغوش. مراد رعایت و پرورش است. «حَلآئِل»: جمع حَلیلَة، همسران. «أَلَّذِینَ مِنْ أَصْلابِکُمْ»: پسران صلبی شما؛ نه پسر خواندگانتان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ الْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ... (۵) وَ لاَ تَنْکِحُوا مَا نَکَحَ آبَاؤُکُمْ... (۳) وَ الْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ... (۳) مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ... (۷)
يُوصِيکُمُ اللَّهُ فِي... (۱۶) وَ الْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ... (۶) وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لاَ... (۲) وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ... (۲) مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ... (۲) ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ... (۵) وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ... (۲) لاَ يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ... (۰) وَ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ... (۳)
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسى» گوید: درباره اين قسمت آيه «وَحَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ»، عطا گويد: در موقعى نازل گرديد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله زوجه زيد بن حارثه را (پس از كشته شدن زيد در جنگ) به زوجيت گرفت و مشركين در اين باره به گفت و شنود پرداخته بودند.[۳]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «23» بر شما حرام شده است (ازدواج با) مادرانتان و دخترانتان، و خواهرانتان و عمّههايتان و خالههايتان و دختران برادر و دختران خواهر و آن مادرانتان كه به شما شير دادهاند و خواهران رضاعى (شيرى) شما و مادران همسرانتان و دختران همسرانتان (از شوهر قبلى) كه در دامن شما تربيت يافتهاند، به شرط آنكه با مادرانشان، همبستر شده باشيد، پس اگر آميزش نكردهايد مانعى ندارد (كه با آن دختران ازدواج كنيد) و (همچنين حرام است ازدواج با) همسران پسرانتان كه از نسل شمايند (نه پسر خواندهها) و (حرام است در ازدواج) جمع بين دو خواهر، مگر آنچه پيشتر انجام گرفته است. همانا خداوند بخشنده و مهربان است.
جلد 2 - صفحه 43
نکته ها
در اين آيه گروههايى از زنان كه به انسان محرمند و ازدواج با آنان حرام است، ذكر شده است. محرميّت و حرمت ازدواج از سه راه حاصل مىشود:
1. ولادت (ارتباطنسبى) 2. ازدواج (ارتباطسببى) 3. شيرخوارى (ارتباط رضاعى)
تحريم ازدواج با محارم در اديان پيشين نيز بوده است. «1»
ازدواج با غير محارم، عامل گسترش ارتباط خانوادهها است.
ازدواج همزمان با دو خواهر، معمولًا آنان را به حسادت و رقابت شخصى و جنسى مىكشاند و علاقههايشان به عداوت مىانجامد. شايد نهى به اين خاطر باشد. وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ ...
پیام ها
1- اختيار حرام و حلال كردن همه چيز (خوردنىها، نوشيدنىها، معاملات، عقد و ازدواجها ...) تنها براى خداست. «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ» 2- شير مادر، همچون تولّد از مادر، يكى از اسباب محرميّت است. در انتخاب دايه دقّت كنيم. «أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ»
3- به دخترانى كه از شوهر قبلىِ زن شما هستند و در خانه شما زندگى مىكنند، به چشم دختر خود نگاه كنيد و مربّى آنان باشيد. «وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ»
4- قانون عطف به ماسبق نمىشود. «إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ»
(كسانى كه قبل از تحريم، دو خواهر را به عقد خود در آوردهاند، كيفرى ندارند گرچه بعد از اعلام اين قانون بايد يكى از خواهران را نگه داشته و ديگرى را رها كند.)
«1». تورات، سِفر لاويان، باب 18، آيه 6- 23.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 44
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «23»
بعد از آن محرمات نساء را كه چهارده طبقه هستند، چه تمتع چه نكاح، بيان مىفرمايد:
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ: حرام گردانيده شده بر شما، نكاح مادران شما. و اين امومت على العموم است؛ به هر زنى كه نسب مرد بدو راجع شود به ولادت، خواه از جهت ذكور چون مادر پدر هر چند بالا رود، و خواه از طرف اناث چون مادر مادر و مادر او، هر چند كه باشد، حكم مادر دارد در تحريم. وَ بَناتُكُمْ: و دختران شما اين نيز عام است. پس هر زنى كه نسب او به مرد باز گردد از جهت اولاد ذكور و اناث به يك درجه يا زياده، در بنات داخل است. وَ أَخَواتُكُمْ: و خواهران شما، يعنى زنى كه با مرد صلبى بوده باشد، يا رحمى، خواهر او است. پس خواهر نيز عام باشد نسبت به پدرى و مادرى و پدرى تنها و مادرى تنها. وَ عَمَّاتُكُمْ: و خواهران پدران شما. هر زنى كه با پدر يا پدر پدر هر چه بالا رود، صلبى يا رحمى داشته باشد، عمه آن
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 388
كس است و اينجا نيز طريق ثلاثه متصور است. وَ خالاتُكُمْ: و خواهران مادران شما. هر زنى كه با مادر يا مادر مادر تا هر جا برسد صلبى يا رحمى داشته باشد، خاله آن كس است و وجوه مذكوره در اين صورت نيز ممكن است.
وَ بَناتُ الْأَخِ: و دختران برادر بر هر وجه كه اخوت ثابت شود، از وجوه ثلاثه و بنات اولاد اولاد ايشان، چندانكه دور شوند همين حكم دارد. وَ بَناتُ الْأُخْتِ:
و دختران خواهر از هر وجه كه اختيت تحقق يابد. و اين نيز متناول بنات اولاد اخت و بنات اولاد اولاد ايشان است و هر چند كه پائين روند، داخل بنات اختند. وَ أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ: و نيز حرام شده است بر شما، مادران شما، آنهائى كه شير دادهاند شما را. حق تعالى تنزيل رضاعه فرموده در منزله نسب، حتى مرضعه را به امّ مرضعه تسميه نموده. پس زنى كه شير دهد كسى را و زنى كه شير داده باشد شير دهنده را و زنى كه شير داده باشد شوهر آن زن را كه به شير او از زوجه يا ام ولد او رضاع واقع شود، همه مادر رضاعىاند. وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ: و خواهران شما كه از جهت شير خوردن اخوات شما باشند، وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ: و مادران زنان شما و جدات منكوحه از قبل مادر و پدر به نسب و رضاع، همين حكم دارد. وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ: و دخترانى كه در دامنهاى تربيت شما پرورش مىيابند، نه مطلقا، بلكه شرط در حرمت آنها آنست كه متولده باشند، مِنْ نِسائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَ: از زنان شما آن چنانى كه دخول كرده باشيد با ايشان. فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَ:
پس اگر نباشيد كه دخول كرده باشيد با آنها فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ: پس هيچ گناهى نيست بر شما در نكاح ربائب. اين تصريح است بعد از اشعار، جهت رفع قياس.
تنبيه: ذكر محرمات نسب اولا، و بعد از آن رضاعه، و بعد از آن مصاهره، جهت آنست كه رضاعه لحمهاى است، همچه لحمه نسب، پس اقرب به نسب باشد به خلاف مصاهره كه تحريم آن عارضى است به جهت مصلحت ازواج. و ربائب، جمع ربيب، و ربيب، ولد مرثه است از زوج ديگر؛ و تسميه به ربيبه
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 389
به جهت آنكه زوج ثانى تربيت كننده اوست، چنانكه تربيت ولد خود مىكند در غالب امر. و ذكر: فِي حُجُورِكُمْ، به جهت اظهار تقويت علت و حرمت و تكميل آنست. و معنى اينكه: چون به امهات ربائب داخل كردهايد، و معذلك آنها در احتضان شمااند، پس مشابهت تام باشد ميان اولاد شما و ايشان. پس سزاوار آنست كه همچنانكه اولاد بر شما حرامند، ايشان نيز حرام باشند.
وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ: و ديگر از محرمات، زنان پسران شما، آنهائى كه از صلب شما باشند. احتراز است از مبتنى نه از ابناى ولد. در روايت آمده كه چون حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم زينب را به عقد نكاح خود درآورد، زيد بن حارثه كه پسر خوانده حضرت بود، او را طلاق داده بود. مشركان آغاز سرزنش كردند كه محمد زن پسر خود را خواسته؛ آيه آمد كه حليله پسر صلبى حرام است، نه زن آنكه او را پسر خود خوانده باشد. وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ: و حرام است بر شما آنكه جمع كنيد ميان دو خواهر در يك نكاح، إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ: (استثناست از معنى لازم) يعنى مستحق عقوبت مىشويد در نكاح مذكور، مگر آنچه پيش از اين گذشته، قبل از نهى كه معفو عنه است. يا به جهت مبالغه، يا استثناء منقطع است. و برخى بر آنند كه مراد ما قد سلف آنست كه يعقوب عليه السّلام جمع كرده بود ميان دو خواهر كه اوليا مادر يهودا، و راحيل مادر يوسف، و در دين او حلال بود، لكن در اين شريعت احمديه حرام است. إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً: بدرستيكه خداى تعالى هست آمرزنده كسانى را از اهل ايمان كه در زمان جاهليت، اين عمل كردهاند، رحيم است نسبت به كسانى كه در اسلام، اين عمل نموده و بعد توبه كردهاند.
تنبيه: حق تعالى محرمات را در اين آيه بر سه قسم منقسم فرموده:
اول: زنانى كه حرامند به جهت نسب، و آنها هفتند: اول- ام، و هر چند بالا رود، يعنى ام اين كس و ام اب او، و امّ اجداد او، و امّ امّ او، و امّ اب او، و على هذا القياس، خواه كه به نسب صحيح باشد يا شبهه. دوم- بنت، هر چند
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 390
پائين رود، يعنى دختر اين كس و دختر دختر او، و دختر پسر او، خواه كه ولادت از نكاح صحيح باشد يا شبهه، يا زنا، و در اين دو قسم خلافى نيست. و شافعى گفته حرام نيست بنت مخلوقه از زنا به جهت عدم لحوق نسب او شرعا.
سوم- اخت از جانب امّ يا اب يا از هر دو. چهارم- عمه هر چند بالا رود، يعنى اخت جد اب، يا اخت جدّ امّ، نه آنكه مراد عمه عمه باشد، زيرا اين گاهى حرام نيست، چه اخت زيد كه از طرف امّ او باشد، عمه ابن او است. و عمه اين عمه حرام نيست بر ابن زيد. پنجم- خاله هر چند بالا رود، يعنى اخت جده از طرف امّ، يا اب، يا هر دو به طريق اولى، نه آنكه مراد خاله خاله باشد، زيرا گاهى حرام نيست به طريق عمه عمه. ششم- بنت اخت هر چند پائين رود، يعنى بنت ابن، و بنت بنت، و على هذا القياس. هفتم- بنت اخت هر چند پائين رود، يعنى بنت اخت، و بنت ابن اخت.
دوّم: اقسام ثلاثه، زنانيند كه به رضاع حرام شدهاند و اين دو نوع است: اول- امّ، دوم اخت به جهت نص قرآنى بر آن. امّا تحريم بنت به جهت تشبيه ادنى بر اعلى، زيرا اخت هرگاه حرام باشد، پس بنت به طريق اولى؛ و اما عمه و خاله به جهت سنت است. و اما جده امّ، پس داخل باشد در اطلاق نص. و اينجا يك فايده است، آنكه: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:
يحرم من الرّضاع ما يحرم من النّسب. «1» پس بنابراين جميع محرمات كه به سبب نسب حرام شدهاند، به جهت رضاع نيز حرام باشند، چه در رضاع، نسب ثانيند، و علت وطى مادر اوست. و اين معنى در رضاع موجود نيست.
سوم: از مباحث ثلاثه، زنانيند كه به مصاهره حرام مىشوند. و آن در آيه به چهار وجه مذكور شده. و مصاهره عبارت است از آنكه مرد وطى زن كند، يا عقد نمايد بر او، پس واطى و عاقد حرام مىشود نكاح زن ديگر. و يا حرام
«1» فروغ كافى، جلد 5، كتاب النكاح، باب الرضاع، صفحه 437، حديث 2 (روايت از امام صادق عليه السّلام)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 391
مىشود نكاح آن زن بر غير او. و اينجا چند مسئله است: اول- ام زوجه هر چند كه بالا روند حرام است بر زوج به تحريم ابدى، و دالّ بر تحريم ام عاليه است صيغه جمع در امهات، و ام زوجه به مجرد عقد، بر بنت حرام مىشوند.
دوّم- بنت زوجه هر چند پائين رود، يعنى بنت بنت بنت، و بنت ابن بنت، و على هذا القياس و ربايب اشاره به اين بناتند. سوم- حلائل ابناء، يعنى زنان پسران شما.
چهارم- جمع بين الاختين در نكاح.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «23»
ترجمه
حرام شد بر شما مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمههاتان و خاله هاتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرانتان كه شير دادند شما را و خواهرانتان از شير خوردن و مادران زنانتان و دختران زنانتان كه در دامنهاى شمايند از زنان شما آنانكه دخول كرديد بآنها پس اگر نبوده باشيد كه دخول نموده باشيد بآنها پس نيست گناهى بر شما و زنان پسرانتان آنانكه از پشتهاى شمايند و آنكه جمع كنيد ميان دو خواهر مگر آنچه بتحقيق گذشت همانا خدا باشد آمرزنده مهربان..
تفسير
تحريم راجع بنكاح مذكورات است و اختصاص بعناوين بلا واسطه آنها ندارد بلكه حكم شامل است هر جا اين عناوين محقق باشد خواه بدون واسطه باشد مانند مادر خواه با واسطه باشد مانند جدّه كه مادر مادر يا مادر پدر است و دختر دختر و دختر پسر كه نواده يا نبيرهاش نامند چون اين عناوين مانع از صدق عنوان ديگر نيست و مادر و دختر هم بر جده و نواده صادق است و همچنين است ساير عناوين و هر چند پشت بالا روند يا پائين آيند مشمول حكم حرمت خواهند بود و اقارب رضاعى هم در حكم نسبى ميباشد چون پيغمبر (ص) فرموده حرام ميشود از رضاع آنچه حرام ميشود از نسب و نيز فرموده رضاع خويشىء است مانند خويشى نسب و دختر زن هم همين طور است هر قدر تنزل نمايد حرام است و اختصاص ندارد بآنكه در دامن شوهر مادر خود تربيت شده است چون سوق كلام معلوم است براى تقييد نيست بلكه ترقيب بامتثال حكم است كه چون نوعا دختر زن در حجر شوهر زن تربيت ميشود نبايد منظور نظر شهوت او واقع شود
جلد 2 صفحه 38
و در حكم اولاد است بلى دخول بمادر شرط است كه اگر بمادرش دخول نكرده باشد حرام نيست چنانچه در فقيه و تهذيب از امير المؤمنين (ع) روايت نموده كه وقتى مرد زنى را بعقد خود درآورد حرام ميشود بر او دخترش اگر دخول بمادر نموده باشد ولى اگر دخول بمادر نه نموده باشد باكى نيست كه دختر را بگيرد و اگر دختر زنى را بعقد خود درآورد مادرش بر او حرام است چه دخول بدختر كرده باشد چه نكرده باشد و فرمود كه ربيبه حرام است خواه در حجر مرد باشد خواه نباشد و روايات ديگرى هم باين مضمون وارد شده است لذا فيض ره فرموده آنچه بر خلاف اين از ائمه اطهار وارد شده است بايد حمل شود بر تقيه براى موافقت آن با عامّه و موافقت آن با قرآن حقير عرض ميكنم موافقت با عامه موجب رجحان اخبار مخالفه با آن شود صحيح است ولى موافقت با قرآن موجب رجحان مخالف نميشود بلكه مرجح موافق است بلكه بنظر حقير اقواى مرجحات خاصّه است نهايت آنكه در اين آيه شريفه به بيانيكه عرض شد قيد فى حجوركم مفيد تقييد نيست چنانچه در اصول معنون است و خود ايشان هم نقل نمودهاند در هر حال آنچه از خوارج نقل شده كه اگر دختر زن در حجر نباشد حلال است مخالف با كتاب و سنت است چون ظواهر الفاظ حجت است بعد از تأمل و تدبر نه ظاهر بدوى ناشى از بىفكرى و نفهمى و سواد قلب در نتيجه اعراض از خانواده وحى و تنزيل سلام اللّه عليهم اجمعين و در بعضى روايات تصريح بتعميم اين حكم نسبت بمتعه و كنيز شده است و اينكه حرمت زن پسر مقيد شده است بآنكه پسر صلبى باشد براى خارج نمودن پسر خوانده است و الا زن نواده هم حرام است و هر چند واسطه باشد باز اطلاق پسر ميشود چنانچه در روايات كثيره از ائمه اطهار وارد شده است كه آنها پسران پيغمبر (ص) ميباشند حقيقة لذا بر پيغمبر (ص) حلال نيست مواصلت با آنها و در فقيه و تهذيب از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه وقتى مرد بنظر شهوت بكنيز خود نظر نمايد بمواضعيكه حرام است بر غير او نظر نمودن بآنمواضع حرام ميشود آن جاريه بر پسر آنمرد و اگر نظر كننده پسر باشد حرام ميشود بر پدر او و نبايد جمع نمايند بين دو خواهر باين معنى كه در يك زمان جائز نيست آندو را بزنى داشتن و اين عمل موجب عقاب الهى است مگر آنچه در زمان جاهليت واقع شده است كه معفو است چون خداوند آمرزنده و مهربان است و اين خود شاهد است كه استثناء در اين آيه و آيه سابقه از لازم كلام كه عقاب است شده است
جلد 2 صفحه 39
كه مناسب با تعليل بمغفرت و رحمت است نه آنكه مراد حرمت احداث جمع و جواز ابقاء آن باشد و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه اگر مرد زن خود را طلاق بائن بدهد جائز است خواهرش را بگيرد ولى اگر طلاق رجعى باشد حق ندارد و اگر دو خواهر كنيز كسى باشند وقتى با يكى از آندو نزديكى نمود اگر با ديگرى نزديكى كند اولى بر او حرام ميشود تا دومى بميرد يا او را بفروشد براى حاجتى كه پيدا كرده باشد نه بقصد رجوع باولى و عياشى از آنحضرت نقل نموده كه وقتى با يكى از آندو مقاربت نمود جائز نيست نزديكى نمودن با ديگرى براى او مگر بغير دخول مانند تمتع از زن حائض و اگر از اينمقدار هم خوددارى نمايد بهتر است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
حُرِّمَت عَلَيكُم أُمَّهاتُكُم وَ بَناتُكُم وَ أَخَواتُكُم وَ عَمّاتُكُم وَ خالاتُكُم وَ بَناتُ الأَخِ وَ بَناتُ الأُختِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاّتِي أَرضَعنَكُم وَ أَخَواتُكُم مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُم وَ رَبائِبُكُمُ اللاّتِي فِي حُجُورِكُم مِن نِسائِكُمُ اللاّتِي دَخَلتُم بِهِنَّ فَإِن لَم تَكُونُوا دَخَلتُم بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيكُم وَ حَلائِلُ أَبنائِكُمُ الَّذِينَ مِن أَصلابِكُم وَ أَن تَجمَعُوا بَينَ الأُختَينِ إِلاّ ما قَد سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «23»
حرام شده است بر شما مادران و دختران و خواهران و عمهها و خالهها و دختران برادران و دختران خواهران و مادرهاي رضاعي شما و خواهران رضاعي و مادران زنهاي شما و ربيبه (يعني دختر زن از شوهر ديگر که در دامان شما بزرگ شده) از زنهاي شما که دخول بآنها كردهايد و اگر دخول نكردهايد بعد از رهايي زن گرفتن ربيبه مانعي ندارد و حليلههاي پسران شما که از صلب شما هستند و جمع بين دو خواهر هم در زمان واحد حرام است مگر آنچه گذشته خداوند غفور و رحيم است.
حرمت يكي از احكام خمسه تكليفيه است که تعلق بفعل مكلفين ميگيرد و اگر تعلق بموضوع گرفت بتقدير مضاف است هر جا بمناسبت حكم و موضوع اگر گفتند (الخمر حرام) يعني شرب خمر و اگر گفتند (الميتة حرام) يعني اكله و اگر گفتند مال صغير حرام است يعني تصرف در آن و هكذا.
پس اينجا ميفرمايد حُرِّمَت عَلَيكُم أُمَّهاتُكُم يعني نكاح امهات حرام است، و مراد از امهات مادر بدون واسطه و مادر پدر و مادر مادر هر چه بالا رود نكاح آنها حرام است و آنها بانسان محرم هستند، تمام سادات و ذراري حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها بآن بزرگوار محرم هستند چه از طرف آباء و چه از
جلد 5 - صفحه 46
طرف امهات، و اينکه آيه شريفه بضميمه آيه قبل مشتمل است بر چهارده طائفه، هفت طائفه نسبي و هفت سببي.
اما نسبي: 1- همين امهات. 2- (و بناتكم) اينکه هم شامل بنات بلا واسطه و بنات ابناء و بنات بنات هر چه پائين رود تمام زنهاي عالم بنات حضرت آدم (ع) هستند و تمام مردان عالم اولاد حوي هستند.
3- (و اخواتكم) چه برادر ابويني و چه ابي تنها و چه امي تنها.
4- (و عماتكم) چه عمه بلاواسطه يا عمه پدر يا عمه مادر هر چه بالا رود عمه جد و جده پدري و جد و جده مادري و هكذا.
5- (و خالاتكم) چه خاله بلاواسطه و چه خاله پدر و خاله مادر و خاله جد و جده پدري و خاله جد و جده مادري و هكذا هر چه بالا رود.
6- (و بنات الاخ) چه دختران برادر يا دختر پسر برادر يا دختر دختر برادر هر چه پائين رود.
7- (و بنات الاخت) چه دختر خواهر و چه دختر پسر خواهر و چه دختر دختر خواهر هر چه پائين رود اينکه هفت نسبيست، و اما سببي: 1- در آيه قبل وَ لا تَنكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُم چه دخول شده باشد يا مجرد عقد باشد.
2- وَ أُمَّهاتُكُمُ اللّاتِي أَرضَعنَكُم چه مادر رضاعي و چه مادر پدر رضاعي و چه مادر مادر رضاعي هر چه بالا رود و بواسطه نص فرمايش حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله و سلّم
(يحرم من الرضاع ما يحرم من النسب)
و در تحقيق رضاع بين عامه و خاصه اختلاف است و مذهب حق اينست که با پانزده رضعه متوالي يا يك شبانه روز که چيز ديگري در اثناء نخورد يا انبات لحم و شد عظم شود، و شرائط رضاع يكي مكيدن از پستان و يكي در ايام رضاع باشد و يكي از فحل باشد.
جلد 5 - صفحه 47
3- وَ أَخَواتُكُم مِنَ الرَّضاعَةِ در موضوع خواهر رضاعي اختلاف است که آيا فقط متن و متن است يعني همان خواهري که با او شير خورده يا متن و حاشيه است يعني ساير خواهرهاي خواهر رضاعي چه پدري تنها باشند يا مادري تنها يا ابويني بناء علي عموم المنزله کما هو التحقيق، يا حاشيه و حاشيه که ساير برادرهاي رضيع يا خواهرهاي رضيعه چنانچه بعضي گفتند و تفصيل آن در فقه است 4- أُمَّهاتُ نِسائِكُم مادر زن و مادر پدر زن و مادر مادر زن هر چه بالا رود 5- وَ رَبائِبُكُمُ اللّاتِي فِي حُجُورِكُم قيد (في حجوركم) قيد غالبيست مفهوم ندارد و ربيبه دختر زن است از شوهر ديگر و دختر دختر زن و دختر پسر زن هر چه پائين رود، و حرمت خصوص ربيبه مشروط است بجمله مِن نِسائِكُمُ اللّاتِي دَخَلتُم بِهِنَّ و مراد از دخول آيا خصوص جماع است يا بلمس و ذلک هم صادق است يا بمجرد اجتماع در فراش بعيد نيست اعم باشد فَإِن لَم تَكُونُوا دَخَلتُم بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيكُم در گرفتن ربيبه بعد از رهايي مادرش يا موت مادرش.
6- وَ حَلائِلُ أَبنائِكُمُ چه بعقد دائمي يا انقطاعي يا بملك يمين چه پسر نسبي باشد يا پسر رضاعي، و جمله الَّذِينَ مِن أَصلابِكُم براي خروج پسر خوانده مثل زيد نسبت بپيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم، چنانچه ميفرمايد وَ ما جَعَلَ أَدعِياءَكُم أَبناءَكُم الايه و نيز ميفرمايد ادعُوهُم لِآبائِهِم هُوَ أَقسَطُ عِندَ اللّهِ فَإِن لَم تَعلَمُوا آباءَهُم فَإِخوانُكُم فِي الدِّينِ الاية احزاب آيه 4 و 5، و نيز ميفرمايد فَلَمّا قَضي زَيدٌ مِنها وَطَراً زَوَّجناكَها لِكَي لا يَكُونَ عَلَي المُؤمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزواجِ أَدعِيائِهِم الاية احزاب آيه 37.
7- وَ أَن تَجمَعُوا بَينَ الأُختَينِ در زمان واحد اما اگر زوجه بميرد يا طلاق بگيرد مانعي ندارد خواهر او را بگيرد.
إِلّا ما قَد سَلَفَ استثناء منقطع است فقط راجع بجمله اخيره که قبل از اسلام
جلد 5 - صفحه 48
و قبل از نزول آيه تحريم، جمع بين اختين ميكردند خداوند از گذشته گذشت ميكند إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً لكن بعد از نزول آيه اگر كسي جمع كرده و لو سابقا بايد يكي از آنها را رها كند.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- حرمت ازدواج با مادران، دختران، خواهران، عمّه ها، خاله ها، دختران برادر و دختران خواهر (حرّمت علیکم امّهاتکم و بناتکم و اخواتکم و عمّاتکم و خالاتکم و بنات الاخ و بنات الاخت) به مناسبت آیات قبل، که سخن از ازدواج بود، مراد از حرمت در این آیه، حرمت ازدواج با این گروه مى باشد.
۲- حرمت ازدواج با مادر و خواهر رضاعى و مادر همسران (حرّمت علیکم ... و امّهاتکم التى ارضعنکم و اخواتکم من الرّضاعة و امّهات نسائکم)
۳- حرمت ازدواج دختر همسرانى که با آنان همبسترى صورت گرفته است. (حرّمت ... و ربائبکم التى فى حجورکم من نسائکم التى دخلتم بهنّ) چون مفهوم «التى دخلتم بهنّ» بیان شده (ان لم تکونوا دخلتم بهنّ) ولى مفهوم «الّتى فى حجورکم» بیان نشده است، معلوم مى شود که حرمت ازدواج با ربیبه مقید به «فى حجورکم» نیست.
۴- جواز ازدواج انسان با ریبیه خویش (دختر همسر) در صورتى که با مادر وى همبستر نشده باشد. (فان لم تکونوا دخلتم بهنّ فلا جناح علیکم)
۵- طلاق یا مردن همسر، از شرایط جواز ازدواج با دختر وى (ربیبه) (حرّمت ... امّهات نسائکم ... ربائبکم ... فان لم تکونوا دخلتم بهنّ) تحریم ازدواج با مادر زن مى رساند که جواز ازدواج با ربیبه مشروط به این است که مادر وى از همسرى ازدواج کننده خارج شده باشد.
۶- حرمت ازدواج مرد با همسر فرزند خویش (حرّمت ... و حلائل ابنائکم الّذین من اصلابکم)
۷- جواز ازدواج با همسرِ پسر خوانده و یا پسر رضاعى (حرّمت ... و حلائل ابنائکم الّذین من اصلابکم)
۸- حرمت هر گونه بهره گیرى جنسى از محارم نسبى، رضاعى و سببى (حرّمت علیکم امّهاتکم ... و حلائل ابنائکم) اسناد حرمت به خود «امهات و ... » مى رساند که نه تنها ازدواج، بلکه هر گونه استمتاع و بهره گیرى جنسى از زنان یاد شده، حرام شده است.
۹- حرمت جمع بین دو خواهر در ازدواج (حرّمت ... و ان تجمعوا بین الاختین)
۱۰- جواز ازدواج با خواهر همسر، در صورت جدایى از آن همسر (به طلاق یا مرگ و یا ... ) (حرّمت ... و ان تجمعوا بین الاختین) چون متعلق حرمت، جمع بین دو خواهر در ازدواج است، معلوم مى شود در صورت جدا شدن از یک خواهر مى توان با خواهر دیگر ازدواج نمود.
۱۱- حرمت جمع بین دو خواهر در ازدواج، شامل ازدواجهایى که قبل از نزول آیه انجام گرفته است، نمى شود. (حرّمت ... و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف)
۱۲- بطلان ازدواجهاى انجام شده با دو خواهر با نزول آیه «حرمّت ... الّا ما قد سلف» و صحت آنها تا قبل از نزول آن (و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف) چون حرمت ازدواج با دو خواهر و دیگر محارم ناظر به بطلان آنها نیز مى باشد، مى توان گفت مراد از استثناء «الّا ما قد سلف» این معناست که آنچه در گذشته (قبل از نزول آیه) انجام شده، محکوم به صحت است، ولى از این به بعد حکم به بطلان آن مى شود.
۱۳- جواز تداوم زندگى زناشویى با دو خواهر، در صورتى که ازدواج با آنان قبل از نزول آیه «ان تجمعوا ... » صورت گرفته باشد.* (الّا ما قد سلف) تحریم در «حرّمت ... ان تجمعوا» ناظر به حال و آینده است ; چون افعال گذشته را نمى توان تحریم کرد. بنابراین استثناء، یعنى «الّا ما قد سلف»، بیان حلیّت جمع بین دو خواهر در زمان حال و آینده مى باشد به شرط اینکه ازدواج با آنها قبل از نزول آیه صورت گرفته باشد.
۱۴- حرمت ازدواج با محارم سببى، نسبى و رضاعى، شامل ازدواجهایى که قبل از نزول آیه «حرّمت علیکم» انجام گرفته است، نمى شود. (حرّمت ... الّا ما قد سلف) بنابر اینکه جمله «الّا ما قد سلف» استثناء از تمامى محرّمات ذکر شده در آیه باشد.
۱۵- ازدواج با محارم و جمع بین دو خواهر در ازدواج، از سنن جاهلى (حرّمت ... و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف)
۱۶- قانون، عطف به ما سبق نمى شود. (حرّمت ... الّا ما قد سلف)
۱۷- خداوند همواره غفور (بسیار آمرزنده) و رحیم (بسیار مهربان) است. (انّ اللّه کان غفوراً رحیماً)
۱۸- حکم خداوند به صحت ازدواج با دو خواهر و نیز با محارم تا پیش از بیان حرمت آن، جلوه اى از رحمت او نسبت به بندگان (و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف انّ اللّه کان غفوراً رحیماً)
۱۹- خداوند جبران کننده منقصتهاى ناشى از ازدواج با محارم در صورتى که آن ازدواجها قبل از حکم به تحریم صورت گرفته باشد. (حرّمت .... اِنّ اللّه کان غفوراً رحیماً)
روایات و احادیث
۲۰- حرمت ازدواج با مادر همسر، اگر چه با دختر وى همبستر نشده باشد. (و امّهات نسائکم) امیرالمؤمنین (ع): ... اذا تزوّج الابنة فدخل بها او لم یدخل بها فقد حرّمت علیه الامّ ... .[۴]
۲۱- حرمت ازدواج مرد با دخترى که از همسر یا کنیز قبلى وى متولد شده باشد. (و ربائبکم التى فى حجورکم) امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از ازدواج مرد با دخترى که از کنیز قبلى وى پس از ازدواج با مرد دیگرى متولد شود فرمود: هى علیه حرام و هى ابنته و الحرّة و المملوکة فى هذا سواء، سپس آن حضرت آیه فوق را تلاوت فرمود.[۵]
۲۲- حرمت ازدواج مرد با دختر همسرش، اگر چه در خانه وى نباشد. (و ربائبکم التى فى حجورکم) امیرالمؤمنین (ع): الربائب علیکم حرام مع الامّهات اللاتى قد دخلتم بهنّ، هنّ فى الحجور و غیر الحجور سواء ... .[۶]
۲۳- حرمت ازدواج مرد با دختر همسر غیر دایمى خویش (و ربائبکم التى فى حجورکم من نسائکم التى دخلتم بهنّ) امام رضا (ع) در پاسخ سؤال از جواز ازدواج مرد با دختر همسر غیر دایمى خویش فرمود: لا.[۷]
۲۴- حرمت ازدواج مرد با همسر نوه دخترى خویش (و حلائل ابنائکم الّذین من اصلابکم)
امام باقر (ع): ... انهما (حسن و حسین (ع)) من صلب رسول اللّه قال اللّه تعالى «و حلائل ابنائکم الذین من اصلابکم»، فسلهم یا ابا الجارود هل کان یحلّ لرسول اللّه نکاح حلیلتیهما؟ فان قالوا: نعم کذبوا و فجروا و ان قالوا: لا فهما ابناه لصلبه.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند
۲۵- مرد مسلمانى که پیش از اسلام آوردن، همسر دو خواهر بوده، موظّف به طلاق یکى از آن دو، بسته به انتخاب خویش، مى باشد. (و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف) رسول خدا (ص) به کسى که قبل از مسلمان شدن جمع بین دو خواهر در ازدواج کرده بود فرمود: طلّق ایّتهما شئت.[۸]
موضوعات مرتبط
- احکام:۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵
- ازدواج: احکام ازدواج ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵ ; ازدواج با دو خواهر ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۸، ۲۵ ; ازدواج با ربیبه ۳، ۴، ۵، ۲۲، ۲۳ ; ازدواج با عروس ۶، ۷، ۲۴ ; ازدواج با محارم ۱۴، ۱۵، ۱۸، ۱۹ ; ازدواج حرام ۱، ۲، ۳، ۶، ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵ ; شرایط ازدواج ۵
- اسماء و صفات: رحیم ۱۷ ; غفور ۱۷
- پسر: رضاعى ۷
- جاهلیت: رسوم جاهلیت ۱۵
- خدا: آمرزش خدا ۱۹ ; رحمت خدا ۱۸
- خواهر: رضاعى ۲
- قانون: محدوده قانون ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۹، ۲۵
- لذایذ: حرام ۸
- مادر: رضاعى ۲
- محارم: رضاعى ۸، ۱۴ ; محارم سبب ۸، ۱۴ ; محارم نسبى ۸، ۱۴
- محرّمات:۱، ۲، ۸، ۱۴، ۲۰، ۲۲، ۲۳، ۲۴
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۱۸۸.
- ↑ صاحب جامع البيان نيز آن را از ابن جريح نقل كند و گويد كه ابن جريح گفته كه به عطا گفته ام اين آيه براى چه كسى نازل شده، گفت: ما هم در گفتگو با عده اى بوديم كه اين آيه درباره رسول خدا نازل شده موقعى كه زوجه زيد بن حارثه را به ازدواج و زوجيت خويش درآورده بود.
- ↑ تهذیب شیخ طوسى، ج ۷، ص ۲۷۳، ح ۲، ب ۲۵، مسلسل ۱۱۶۶ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۴، ح ۱۵۶.
- ↑ کافى، ج ۷، ص ۴۳۳، ح ۱۰ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۵۸، ح ۱۵ و ۱۶.
- ↑ تهذیب شیخ طوسى، ج ۷، ص ۲۷۳، ح ۱، ب ۲۵ ; مسلسل ۱۱۶۵ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۶۴، ح ۱۵۵.
- ↑ کافى، ج ۵، ص ۴۲۲، ح ۲ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۶۳- ، ح ۱۵۳ ; تهذیب شیخ طوسى، ج ۷، ص ۲۷۷، ح ۱۱، ب
- ↑ کافى، ج ۸، ص ۳۱۸، ح ۵۰۱ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۶۱، ح ۱۴۷.