ریشه سفه: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
حماقت. قاموس آن را جهالت گفته. راغب گويد: سبكى است در بدن و در سبكى نفس در اثر نقصان عقل به كار رفته. حاح گفته: ضد حلم و اصل آن خفّت و حركت است [انعام:140]. «بِغَيْرِ عِلْ‏ٍ» قرينه است كه سفه به معنى جهالت است سفاهة مثل سفه است [اعراف:66]. سفينه: احمق [جنّ:4]. جمع آن سفهاء است [بقره:13]. * [بقره:130]. از ديم ابراهيم اعراض نمى‏كند مگر آن كس كه خودش را جاهل و سبك عقل كند. راغب گويد: آن به معنى احمق شود است ولى فعل از نفس مصروف شده. و «نفس» مفعول است.
حماقت. قاموس آن را جهالت گفته. راغب گويد: سبكى است در بدن و در سبكى نفس در اثر نقصان عقل به كار رفته. حاح گفته: ضد حلم و اصل آن خفّت و حركت است [انعام:140]. «بِغَيْرِ عِلْ‏ٍ» قرينه است كه سفه به معنى جهالت است سفاهة مثل سفه است [اعراف:66]. سفينه: احمق [جنّ:4]. جمع آن سفهاء است [بقره:13]. * [بقره:130]. از ديم ابراهيم اعراض نمى‏كند مگر آن كس كه خودش را جاهل و سبك عقل كند. راغب گويد: آن به معنى احمق شود است ولى فعل از نفس مصروف شده. و «نفس» مفعول است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, من:87, ما:79, ه:78, لا:70, قول:68, ان:68, نا:64, الا:63, امن:57, ى:57, ب:57, ک:57, علم:53, لکن:49, انن:49, کون:46, او:38, على:36, ل:36, ولد:36, الله:34, کم:34, عن:34, فى:31, نفس:31, اله:29, انس:29, الذين:29, قد:29, ف:27, سفه:27, حقق:25, فعل:25, اتى:25, ملل:25, ا:25, مرء:23, وله:23, غير:23, ضعف:23, مول:23, س:23, عمل:23, التى:23, ابراهيم:21, قوم:21, هى:21, قتل:21, اذا:21, ظنن:21, کذب:21, هنء:21, رسل:21, يا:21, ليس:21, حکم:19, هلک:19, حرم:19, رئى:19, جعل:19, الذى:19, لقى:19, طوع:18, فتن:18, صفو:18, ربب:18, خسر:18, ولى:18, شطط:16, رغب:16, صحب:16, بلغ:16, رزق:16, سئل:16, اکل:16, قبل:14, اخذ:14, ضلل:14, دنو:12, ايى:12, هو:12, شىء:12, ها:10, اياى:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۷

تکرار در قرآن: ۱۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

حماقت. قاموس آن را جهالت گفته. راغب گويد: سبكى است در بدن و در سبكى نفس در اثر نقصان عقل به كار رفته. حاح گفته: ضد حلم و اصل آن خفّت و حركت است [انعام:140]. «بِغَيْرِ عِلْ‏ٍ» قرينه است كه سفه به معنى جهالت است سفاهة مثل سفه است [اعراف:66]. سفينه: احمق [جنّ:4]. جمع آن سفهاء است [بقره:13]. * [بقره:130]. از ديم ابراهيم اعراض نمى‏كند مگر آن كس كه خودش را جاهل و سبك عقل كند. راغب گويد: آن به معنى احمق شود است ولى فعل از نفس مصروف شده. و «نفس» مفعول است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
السُّفَهَاءُ ۴
سَفِهَ‌ ۱
سَفِيهاً ۱
السُّفَهَاءَ ۱
سَفَهاً ۱
سَفَاهَةٍ ۱
سَفَاهَةٌ ۱
سَفِيهُنَا ۱

ریشه‌های مرتبط