ابراهيم ١٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=گفتند فرستادگان ایشان آیا در خدا هست شکی پدیدآرنده آسمانها و زمین میخواند شما را تا بیامرزد برای شما از گناهان شما و پس اندازد شما را تا سرآمدی نامبرده گفتند نیستید شما مگر بشری همانند ما خواهید که بازدارید ما را از آنچه میپرستیدند پدران ما پس بیاورید ما را به فرمانروائی آشکار | |-|معزی=گفتند فرستادگان ایشان آیا در خدا هست شکی پدیدآرنده آسمانها و زمین میخواند شما را تا بیامرزد برای شما از گناهان شما و پس اندازد شما را تا سرآمدی نامبرده گفتند نیستید شما مگر بشری همانند ما خواهید که بازدارید ما را از آنچه میپرستیدند پدران ما پس بیاورید ما را به فرمانروائی آشکار | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره ابراهيم | نزول = | {{آيه | سوره = سوره ابراهيم | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::10|١٠]] | قبلی = ابراهيم ٩ | بعدی = ابراهيم ١١ | کلمه = [[تعداد کلمات::36|٣٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«فَاطِرِ»: آفریننده بدون الگو و مدل (نگا: انعام / ، یوسف / . بدل یا صفت (الله) است. «أَجَلٍ مُسَمّیً»: وقت تعیین شده. مراد هنگام مرگ طبیعی است (نگا: هود / نحل / ، عنکبوت / - ، فاطر / ، احقاف / . «عَمّا»: از چیزهائی که. مراد بتها است. «سُلْطَانٍ»: حجّت و برهان. مراد معجزههای پیشنهادی است. | «فَاطِرِ»: آفریننده بدون الگو و مدل (نگا: انعام / ، یوسف / . بدل یا صفت (الله) است. «أَجَلٍ مُسَمّیً»: وقت تعیین شده. مراد هنگام مرگ طبیعی است (نگا: هود / نحل / ، عنکبوت / - ، فاطر / ، احقاف / . «عَمّا»: از چیزهائی که. مراد بتها است. «سُلْطَانٍ»: حجّت و برهان. مراد معجزههای پیشنهادی است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۵
ترجمه
ابراهيم ٩ | آیه ١٠ | ابراهيم ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَاطِرِ»: آفریننده بدون الگو و مدل (نگا: انعام / ، یوسف / . بدل یا صفت (الله) است. «أَجَلٍ مُسَمّیً»: وقت تعیین شده. مراد هنگام مرگ طبیعی است (نگا: هود / نحل / ، عنکبوت / - ، فاطر / ، احقاف / . «عَمّا»: از چیزهائی که. مراد بتها است. «سُلْطَانٍ»: حجّت و برهان. مراد معجزههای پیشنهادی است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَ... (۵) وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ... (۳) قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ... (۳)
تفسیر
- آيات ۱۸ - ۶،سوره ابراهيم
- نقل و برسى اقوالمفسرين درباره جمله ((و اذتاذن ))
- معناى اين كلام موسى (ع ) كه فرمود: اگر سما و تمامىاهل زمين كافر شويد خدا غنى و حميد است
- حكايت تكذيب انبياء توسط اقوام پيشين
- اقوال مفسرين در معناى آيه ((الم ياءتكم نبؤ الذين ...))
- اقوال گوناگون مفسرين در معناى آيه ((فردوا ايديهم فى افواههم ))
- معناى ((فطر)) و ((فاطر)) و اثبات توحيد ربوبى خداوند در اين آيه
- توضيح برهانى كه توحيد الوهيت و ربوبيت خدا را اثبات مى كند
- توضيح برهانى كه از جمله : ((يدعوكم ليغفرلكم ...)) براى اثبات نبوت عامهاستفاده مى شود
- معناى ((من )) در جمله : ((ليغفر لكم من ذنوبكم )) و وجوهى كه درباره آن گفته شدهاست
- گفتار زمخشرى درباره تبعيض در جمله ((من ذنوبكم ))
- توضيحى درباره معجزه در بيان جمله : ((فاءتوا بسلطان مبين ))
- پاسخ انبياء به ايراد كفار
- معناى جمله : ((و ما لنا ان لا نتوكل على الله ... و على الله فليتوكل المتوكلون )) در گفتگوى انبياء (ع ) با مكذبان
- توضيح معناى ((عود)) در تهديد كفاره خطاب به پيامبران (ع ) و مؤ منان : ((اولتعودنفى ملتنا))
- پاسخ خداوند در مقابل تهديد كافران مكذب : ((لنهلكن الظالمين و لنسكننكم الارض ...))
- (روايتى درباره شكر نعمت و چند روايت ديگر درذيل آيات گذشته )
- رواياتى درباره معناى ((صديد))
نکات آیه
۱- انبیاى الهى هنگامى که با اظهار تردید اقوام خود به محتواى دعوتشان مواجه شدند، درصدد اقناع آنان با برهانى خلل ناپذیر برآمدند. (إنا لفى شکّ ممّا تدعوننا إلیه مریب . قالت رسلهم أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض)
۲- انبیاى اقوام پیشین براى پاسخ گویى و تردید اقوام خود درباره خداوند، روشى یگانه اتخاذ کردند. (إنا لفى شکّ ممّا تدعوننا ... قالت رسلهم أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض)
۳- طرح سؤال از روشهاى قرآن در تعلیم و آموزش (أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض)
۴- توجه به مخلوق بودن پدیده هاى عالم، تردیدى در وجود خداوند باقى نمى گذارد. (أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض) استفهام در آیه، انکارى است; بنابراین معنا چنین مى شود: شکى در اینکه خداوند خالق آسمانها و زمین است، نیست و چون اینها پدیده هستند به پدید آورنده نیاز دارند. بنابراین با عنایت و توجه عقلى، شکى در وجود خداوند باقى نمى ماند.
۵- نیازمندى پدیده ها به علت و پدید آورنده، امرى بدیهى و غیر قابل تردید است. (أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض) از اینکه خداوند از خالقیت خود نسبت به پدیده هاى آسمان و زمین نفى شک مى کند، مبتنى بر قضیه اى است که کبراى آن به دلیل وضوح و بداهتش نیاز به ذکر ندارد و آن نیازمندى هر پدیده (معلول) به پدید آورنده (علت) است که همه عُقلا، و از جمله کفار، هیچ تردیدى درباره آن ندارند.
۶- پى بردن از طریق پدیده ها به پدید آورنده (برهان إن)، از برهانهاى رسولان الهى براى اثبات وجود خداوند (أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض) نفى تردید از خالقیت خداوند نسبت به آسمانها و زمین، در حقیقت بدین جهت است که با توجه دادن مردم به پدیده بودن آسمانها و زمین، آنان واقف به نیازشان به پدید آورنده خواهند شد و این، عین استفاده از برهان إن است.
۷- خداوند، پدید آورنده آسمانها و زمین (عالم آفرینش) است. (أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض)
۸- شکافتن زمین و بیرون آمدن پدیده هاى زمینى از آن و نیز شکافتن آسمان و نزول پدیده هاى آسمانى از آن، از نشانه هاى وجود خداوند (أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض) «فاطر» در لغت به معناى شکافتن است و احتمال دارد مراد از «فاطر السموات و الأرض» همان معناى لغوى آن باشد; یعنى، شکافتن آسمان و زمین براى بیرون آوردن پدیده هاى آسمانى و زمینى از آنها.
۹- عالم آفرینش داراى آسمانهاى متعدد است. (فاطر السموت)
۱۰- خداوند، فراخوان مردم به ایمان، براى آمرزش برخى از گناهانشان و به تأخیر انداختن أجل آنان تا مدت معین (یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم و یؤخّرکم إلى أجل مسمًّى)
۱۱- فایده ایمان به خود انسان بازمى گردد. (یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم و یؤخّرکم إلى أجل مسمًّى)
۱۲- دعوت انبیاى الهى همان دعوت خداوند است. (ممّا تدعوننا إلیه ... یدعوکم لیغفر لکم)
۱۳- ایمان به خدا، از عوامل آمرزش برخى از گناهان و موجب ادامه زندگى تا اجل طبیعى (یدعوکم لیغفر لکم ... و یؤخّرکم إلى أجل مسمًّى)
۱۴- معنویات داراى نقشى مؤثر در تداوم حیات دنیوى انسانها (یدعوکم لیغفر لکم ... و یؤخّرکم إلى أجل مسمًّى) مراد از «یدعوکم» مى تواند دعوت به ایمان باشد که از جمله معنویات است و از نتایج آن، به تأخیر افتادن أجل تا رسیدن به أجل مسمّى است و این، حاکى از تأثیر معنویت در حیات دنیوى است.
۱۵- امکان وقوع مرگ آدمى قبل از رسیدن اجل طبیعى او (یدعوکم لیغفر لکم ... و یؤخّرکم إلى أجل مسمًّى) اینکه خداوند فرموده است: شما را دعوت مى کند تا حیاتتان را تا «أجل مسمّى» تأخیر بیندازد به معناى این است که امکان فرا رسیدن مرگ قبل از آن وجود دارد.
۱۶- تشویق مردم با وعده به پاداش مادى و معنوى، از روشهاى انبیا در هدایت (یدعوکم لیغفر لکم ... و یؤخّرکم إلى أجل مسمًّى) پاداش مادى از طول عمر و پاداش معنوى از آمرزش، قابل استفاده است.
۱۷- کافران اقوام پیشین به جاى دادن جواب مساعد به دعوت منطقى انبیاى خویش، بشر بودن آنان را بهانه نپذیرفتن دعوتشان قرار دادند. (قالت رسلهم أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض ... قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا)
۱۸- کافران معتقد بودند که آدمیان توان نیل به مقام رسالت را ندارند. (إن أنتم إلاّ بشر مثلنا) کافران، در پاسخ دعوت انبیا به ایمان، مى گفتند: «إن أنتم إلاّ بشر مثلنا»، و این جواب، حاکى از آن است که آنان به این معتقد بودند که بشر، نمى تواند پیامبر شود.
۱۹- مخالفان انبیا به جاى جواب دادن به استدلالهاى منطقى و متین پیامبران به شخصیت آنان مى پرداختند. (قالت رسلهم أفى الله شکّ فاطر السموت و الأرض ... قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا)
۲۰- اقوام کافر گذشته، انبیا را فاقد ویژگى اى مى دانستند که پیروى از آنان را ایجاب کند. (قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا) کافران در جواب انبیا، آنان را انسانهایى مانند خود مى دانستند و با این مطلب، درصدد بیان این نکته بودند که انبیا، موجوداتى برتر از آنها نبوده و در نتیجه ویژگى لازم را براى پیامبرى ندارند.
۲۱- قوم نوح، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان، خدایان نیاکان خود را مى پرستیدند. (تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا)
۲۲- اقوام کافر گذشته، دعوت انبیا را به خداپرستى تلاشى براى خارج کردن معبودهایشان از صحنه مى دانستند و با آن به مخالفت برمى خاستند. (تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا)
۲۳- اقوام کافر پیشین داراى تعصب بودند و از آیین نیاکان خویش کورکورانه تقلید مى کردند. (تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا)
۲۴- وضعیت اجتماعى - فرهنگى، تأثیرى چشمگیر در بینش و عقیده نسلهاى آینده دارد. (تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا) کفار، بى آنکه پذیرش آیین نیاکان خویش را براساس عقل و منطق قلمداد کنند و یا از درستى آن دم بزنند، از آن متعصبانه سخن مى گفتند و این حاکى از آن است که فرهنگ و رسوم گذشتگان در نسلهاى آتى، تأثیر زیادى دارد.
۲۵- تقلید از نیاکان در عبادت غیر خدا، عمل باطلى است که انبیا به مبارزه با آن برخاستند. (تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا)
۲۶- تداول و تداوم عقیده اى در میان چند نسل، دلیل قابل قبول بودن آن از دیدگاه کافران اقوام پیشین (تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا)
۲۷- معبودهاى اقوام کافر، موجوداتى فاقد شعور و درک بودند. (عمّا کان یعبد ءاباؤنا) به کار بردن «ما»ى موصول، که اغلب براى موجود فاقد شعور استعمال مى شود، در معرفى معبودهاى آنان، مى تواند براى بیان نکته یاد شده باشد.
۲۸- اقوام کافر پیشین، ضمن طرح شبهاتى در مقابل دعوت روشن انبیا، از آنان خواستار دلیلى قاطع و روشن (معجزه) بودند. (إن أنتم إلاّ بشر مثلنا ... فأتونا بسلطن مبین)
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۹; خالق آسمان ها ۷; شکافتن آسمان ۸
- آفرینش: خالق آفرینش ۷
- آمرزش: موجبات آمرزش ۱۰، ۱۳
- آیات خدا: آیات آفاقى ۸
- اجل: زمینه اجل مسمّى ۱۳; زمینه تأخیر اجل ۱۰
- اقوام پیشین: اقوام پیشین و انبیا ۲۰; اقوام پیشین و خداپرستى ۲۲; اقوام پیشین و دعوتهاى انبیا ۲۲; بهانه جویى اقوام پیشین ۱۷; بینش اقوام پیشین ۲۰، ۲۲، ۲۶; تعصب اقوام پیشین ۲۳; تقلید اقوام پیشین ۲۳; خواسته هاى اقوام پیشین ۲۸; شبهه افکنى اقوام پیشین ۲۸; شرک اقوام پیشین ۲۱; شک اقوام پیشین ۱، ۲; فلسفه مخالفت اقوام پیشین ۲۲
- انبیا: احتجاج انبیا ۶; انبیا و برهان ۱; انبیا و تقلید ۲۵; بشر بودن انبیا ۱۷; تاریخ انبیا ۱۷; خداشناسى انبیا ۶; دعوتهاى انبیا ۱۲، ۲۲ ; رد دعوتهاى انبیا ۱۷; روش احتجاج انبیا ۱، ۲; روش برخورد مخالفان انبیا ۱۹; شرک ستیزى انبیا ۲۵; هدایتگرى انبیا ۱۶; هماهنگى انبیا ۲
- ایمان: آثار ایمان ۱۰، ۱۳; اهمیت ایمان ۱۰; دعوت به ایمان ۱۰; فواید ایمان ۱۱
- برهان: برهان إن ۶
- پاداش: وعده پاداش مادى ۱۶; وعده پاداش معنوى ۱۶
- پرسش: اهمیت طرح پرسش ۳
- تعلیم: روش تعلیم ۳
- تقلید: تقلید از نیاکان ۲۱، ۲۳، ۲۵; تقلید کورکورانه ۲۳; تقلید ناپسند ۲۵
- جامعه: نقش جامعه ۲۴
- خدا: خالقیت خدا ۷; دعوتهاى خدا ۱۰، ۱۲; دلایل خداشناسی ۶; روش خداشناسی ۴; شبهات درباره خدا ۲
- خداپرستى: دعوت به خداپرستى ۲۲
- ذکر: آثار ذکر خلقت موجودات ۴
- زمین: خالق زمین ۷; شکافتن زمین ۸; موجودات زمین ۸
- عبادت: عبادت غیرخدا ۲۵
- عقیده: عوامل مؤثر در عقیده ۲۴; ملاک صحت عقیده ۲۶
- عمر: زمینه طول عمر ۱۳، ۱۴
- فرهنگ: آثار فرهنگ ۲۴; فرهنگ و عقیده ۲۴
- قوم ثمود: شرک قوم ثمود ۲۱
- قوم عاد: شرک قوم عاد ۲۱
- قوم نوح: شرک قوم نوح ۲۱
- کافران: عقیده کافران ۱۸
- مرگ: امکان تعجیل در مرگ ۱۵
- معبودان باطل: بى شعورى معبودان باطل ۲۷
- معجزه: معجزه اقتراحی ۲۸
- معنویات: نقش معنویات ۱۴
- موجودات: بداهت نیازمندی موجودات ۵
- نبوت: نبوت بشر ۱۸
- نظام علیّت ۵:
- هدایت: تشویق در هدایت ۱۶; روش هدایت ۱۶