هود ٣
کپی متن آیه |
---|
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْکُمْ مَتَاعاً حَسَناً إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ کُلَ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْکُمْ عَذَابَ يَوْمٍ کَبِيرٍ |
ترجمه
هود ٢ | آیه ٣ | هود ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَتاعاً»: بهرهمند ساختن. مفعول مطلق از غیر لفظ فعل است، از قبیل (أَنبَتَکُم مِّنَ الأرْضِ نَبَاتاً) یا به معنی کالا و مفعولٌبه است (نگا: نوح / ، ، ). «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: پایان عمر با فرا رسیدن مرگ. پایان عمر جهان. «ذِی فَضْلٍ»: محسن. نیکوکار. «فَضْلَهُ»: پاداش احسان و نیکوکاریش. مرجع ضمیر (هُ) میتواند خدا باشد، یعنی خداوند از فضل خود بدو میدهد. «تَوَلَّوْا»: پشت بکنید و روی بگردانید. اصل آن (تَتَوَلَّوْا) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۴ سوره هود
- توحيد، اصلى است متضمن تمامى تفاضيل و جزئيات معانى قرآن
- آهنگ و غرض كلّى سوره هود و كيفيت و مكان نزول آن
- معناى اين كه آيات قرآن، محكم بود و سپس تفصیل داده شد
- نقد و بررسی اقوال مفسران، درباره مراد از «احكام» و «تفصيل آيات»
- آيه: «ألّا تَعبُدُوا إلّا اللّه...»، مفسّر محكم و مفصل بودن آيات قرآن است
- دعوت به توحيد در عبادت و طلب آمرزش از خداوند، در آيه شريفه
- مراد از توبه، در آیه: «وَ أن استَغفِرُوا رَبَّكُم ثُمّ تُوبُوا إلیه»
- نتيجه توحيد، استغفار و ايمان، زندگى خوب و حيات پاکیزه دنیایی است
- هر كس در جايى كه لايق آن است، قرار داده مى شود
- نقد سخن يكى از مفسران، در ارتباط با آیه: «يُمَتِّعكُم مَتَاعاً حَسَناً»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3»
و از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد و بسوى او بازگرديد تا شما را به بهرهاى نيكو تا مدّتى معيّن (كه عمر داريد) كامياب كند و به هر صاحب فضيلتى فزونى بخشد و اگر (از بندگىخدا) روى بگردانيد، همانا مناز عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم.
نکته ها
در آيهى قبل، توحيد مطرح شد و در اين آيه، بازگشت به خداوند و قرار گرفتن در مدار توحيد مطرح است.
«مَتاعاً حَسَناً» يعنى زندگى دلنشين همراه با آرامش روحى، در برابر كسانى كه به خاطر اعراض از ياد خدا، معيشتى ضنك و زندگى تلخ دارند، گرچه از نظر مادّيات در آسايش و رفاه هستند.
پیام ها
1- يكى از وظائف پيامبران، بازسازى منحرفان است. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا»
2- تا اسنان خود را از گناه پاك نكند وسبكبال نشود، نمىتواند به سوى حقّ پرواز كند. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا»
3- محو گناه كافى نيست، حركت بسوى خدا لازم است. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا»
4- توبه واجب است. «تُوبُوا إِلَيْهِ»
5- توبه از گناه، سبب بازگشت الطاف مادّى خدا نيز مىشود. فَتُوبُوا ... يُمَتِّعْكُمْ
6- امكاناتى كه در اختيار كافران وگنهكاران است، چون در راه فساد و فتنه به كار مىرود، مبارك و حسن نيست. «مَتاعاً حَسَناً»
7- زندگى خوب، مورد توجّه اسلام است. «مَتاعاً حَسَناً»
جلد 4 - صفحه 19
8- ايمان وتوبه، زندگى انسان را تا آخرعمر بيمه مىكند. يُمَتِّعْكُمْ ... إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى
9- توبه، رمز كاميابىِ كيفى و كمّى است. «مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
10- توبه، عامل جلوگيرى از مرگهاى ناگهانى است. «إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
11- تاريخ وزمان مرگ، بر انسان مجهول است. «إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
12- درجات در قيامت متفاوت است. هركس فضيلت بيشترى در دنيا كسب كند، لطف بيشترى در آخرت دريافت خواهد كرد. «يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ»
13- پيامبران دلسوز مردمند. جملهى «فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ» در قرآن زياد آمده است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3»
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ: و اينكه طلب آمرزش كنيد پروردگار خود را از گناهان، ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ: پس توبه و بازگشت كنيد به سوى او.
«1» مدرك سابق.
«2» مدرك سابق.
جلد 6 - صفحه 14
تنبيه: اختلاف است در فرق بين دو مرتبه استغفار و توبه به چند وجه:
1- آنكه ابتدا امر به طلب مغفرت، بعد از آن بيان فرمود كه آن مطلوب توبه است؛ زيرا داعى به توبه استغفار باشد كه عبارت است از طلب مغفرت.
2- مراد استغفار از گناهان گذشته، و توبه و بازگشت به خدا در اعمال آينده.
3- استغفار كنيد از شرك و معاصى و برگرديد به توحيد و طاعات.
4- استغفار طلب است از خدا به آمرزش ناشايستگىها؛ و توبه سعى انسان است در ترك ناپسنديدهها.
5- استغفار كنيد از گناهان گذشته و عازم شويد بر عود ننمودن در آتيه؛ براى آنكه توبه به اين هر دو تحقق يابد: پشيمانى برگذشته و عزم بر نكردن در آينده.
و چون استغفار و توبه نموديد به خداوند غفار.
يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً: بهرهور سازد شما را در دنيا به نعم سابقه در سكون و راحت و سعه و امنيت و بقا و معيشت؛ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى: تا وقتى كه مقدر شده اجل موت شما در آن. «1» وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ: و عطا شود هر صاحب عمل صالحى فضل و ثواب بر قدر اعمالش؛ زيرا هر كس طاعت و عبادتش در دنيا زيادتر باشد، درجات او در آخرت زائد گردد. يا عطا شود هر نفسى آنچه سزاوار است از نعمت و رزق در دنيا و جزا و ثواب در عقبى. اول بر وفق حكمت و مصلحت، و دوم بر حسب استحقاق و معدلت. يا عطا شود هر صاحب فضل در دين، جزاى فضل او در دنيا و آخرت.
تبصره: حق سبحانه و تعالى منافع دنيا را در آيه شريفه، متاع ناميد به جهت بينائى بر حقارت و قلّت آن، و آگاهى بر نقصان و زوال آن. و اما سعادت اخرويه را تعبير به فضل فرمود، هر آينه اشعار است بر آنكه:
اولا- مراتب ترقيات اخرويه مختلف است به حسب كسب اعمال صالحه
«1» تفسير مجمع البيان ج 5 ص 142.
جلد 6 - صفحه 15
و تكميل نفس ناطقه.
ثانيا- عطاء نعم باقيه ابديه از راه فضل باشد، زيرا بر فرض عبادت خالصه در تمام عمر بدون كسب سيّئة، هر آينه مقايسه نشود به فيض ابديه الهيه.
ثالثا- تمام منافع و فوائد دنيويه نسبت به درجات اخرويه و نعم باقيه به منزله بهره و نصيبى است از درياى فيض سبحانى؛ زيرا نعم دنيا هر چه شريف و لطيف باشد، چون مشوب به كدورات، و به علاوه فنا و زوال دارد، البته نسبت به نعم عقبى كه حقيقت شرافت و لطافت را واجد و از تمام تصورات فاقد است، بهرهاى از بحر خواهد بود.
وَ إِنْ تَوَلَّوْا: و اگر اعراض كنيد و رو برگردانيد از آنچه امر شدهايد به آن، از توحيد و استغفار و توبه؛ فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ: پس به تحقيق من مىترسم بر شما عذاب روز بزرگ را كه قيامت باشد. و اين خوف در معنى يقين است. يعنى: اى پيغمبر اعلام كن آنها را كه شما اعراض نموديد و من مىدانم براى شما عذاب عظيمى خواهد بود. «1» آيه شريفه تهديد و توعيد است نسبت به معرضين از حق و منحرفين از اوامر فياض مطلق به نزول عذاب و هلاكت. چنانچه على بن ابراهيم قمى قدس سرّه عذاب در اين آيه شريفه را تفسير فرموده به دخان و صيحة. «2» و وصف روز قيامت به كبير به جهت عظّم آنچه در او واقع شود از اهوال و ظهور سرائر و اعمال.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1» أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2» وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3» إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «4»
ترجمه
كتابيست كه محكم شده است آيتهاى آن پس تفصيل داده شده است از نزد درست كردار آگاه
كه نپرستيد مگر خدا را همانا من شما را از او ترساننده و مژده دهندهام
و آنكه آمرزش خواهيد از پروردگارتان پس بازگشت كنيد بسوى او برخوردار ميكند شما را برخوردارى نيكوئى تا مدّتى نام برده شده و ميدهد به هر صاحب مزيّتى مزيّتش را و اگر رو گردانيد پس همانا من ميترسم بر شما عذاب روزى را بزرگ
بسوى خدا است بازگشت شما و او بر هر چيزى توانا است.
تفسير
راجع به الربيانى در اوّل سوره يونس گذشت و محكم بودن آيات قرآن از حيث نظم و ترتيب و لفظ و معنى و حجّت و دليل و مطابقه با حقّ و حقيقت و مأمون بودن از نقص و خلل و بطلان و نسخ و زوال واضح و مبرهن است و بنابراين كتاب خبر مبتداء محذوف است كه قرآن باشد چنانچه قمّى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن قرآن است و نيز تفصيل داده شده است آيات قرآنيّه به بيان توحيد و نبوّت و امامت و معاد و دلائل آنها و مواعظ و نصايح و قصص و حكايات و بشارت و انذار و بيان هر حقّ و حقيقتى و بتدريج نازل شده است بر پيغمبر اكرم و آنحضرت قرائت فرموده است بر امّت بهمان نحو كه نازل شده است حتّى با فواصل آيات و بنابراين ممكن است اين جمله
جلد 3 صفحه 58
اشاره باشد بآنكه فواصل آيات و سور هم از قبل خداوند است چنانچه در اواخر تفسير سوره فاتحة الكتاب مفصّلا بيان شد و در هر صورت به اقتضاء حكمت و خبرويّت مفصّل و مرتّب شده است و كلمه ثمّ براى تراخى حالى است نه زمانى يعنى خصوصيّت و حالت تفصيل با حالت و خصوصيّت احكام متفاوت است و افتراق واضحى دارد و مقصود از انزال كتاب و احكام آيات و تفصيل آن آنستكه بندگان نپرستند جز خداوند يگانه را و بدانند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم منذر است بعقاب و مبشّر است بثواب از طرف خداوند اهل شرك و توحيد را و آنكه استغفار نمايند و توبه كنند از عقائد و اعمال ناشايسته خودشان تا خداوند در دنيا مدّت عمرشان بآنها امنيّت و وسعت و نعمت عنايت فرمايد و همه را بكمال لايق بحالشان برساند و در آخرت به اجر جزيل و جزاى جميل فائز شوند و بدانند كه در صورت مخالفت و اعراض از امتثال اوامر الهى بعذاب روز قيامت كه از هر جهت روز بزرگى است گرفتار خواهند شد و ممكن است مراد عذاب دنيوى از قبيل خسف و صاعقه باشد و در هر حال بازگشت خلق بخالق است و او بر هر امر و هر نوع عذاب و هر مرتبه از آن قادر است و بنابراين بزرگى و عظمت چنين روزى بر كسى كه اندك توجّهى كند و از وادى غفلت بيرون آيد واضح و آشكار است و محتاج بتوضيح و بيان نيست.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَنِ استَغفِرُوا رَبَّكُم ثُمَّ تُوبُوا إِلَيهِ يُمَتِّعكُم مَتاعاً حَسَناً إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي وَ يُؤتِ كُلَّ ذِي فَضلٍ فَضلَهُ وَ إِن تَوَلَّوا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ كَبِيرٍ «3»
و اينكه طلب آمرزش كنيد از پروردگار خود پس از آن توبه كنيد بسوي
جلد 11 - صفحه 6
او خداوند بشما عطاء ميفرمايد زندگاني خوشي تا مدت رسيدن اجلي که معين شده و اتي ميفرمايد هر صاحب فضلي را فضل خود را و اگر اعراض كرديد پس محققا من بر شما ميترسم عذاب روز بزرگ را.
وَ أَنِ استَغفِرُوا رَبَّكُم استغفار نسبت بمعاصي که در زمان قبل از بنده صادر شده خداوند گذشت ميفرمايد حتي از نامه عمل محو ميكند و از نظر ملائكه حفظه ميبرد بلكه بجاي سيّئات حسنات در نامه عمل ثبت ميفرمايد فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئاتِهِم حَسَناتٍ فرقان آيه 70.
ثُمَّ تُوبُوا إِلَيهِ پشيمان شويد و عزم بر عدم عود که علامت پشيماني است انسان از هر شغلي پشيمان شود ترك ميكند و ديگر مرتكب نميشود و سر تأخير توبه نسبت باستغفار بكلمه ثم همين است که استغفار نسبت بمعاصي صادره است که قبلا مرتكب شده و توبه نسبت بحال و آينده است.
يُمَتِّعكُم مَتاعاً حَسَناً تمتع بهره برداري است در امور زندگي از خوراك و لباس و سلامتي و سعه مال و وسعت رزق و حفظ از آفات و بليات و دفع شرّ اشرار و ظلمه و حسن معاشرت که تمام اينها متاع حسن است که در اثر استغفار و توبه بانسان متوجه ميشود.
إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي تا سر رسد مدت حيات دنيوي و مرگ در رسد که خداوند تعيين فرموده.
وَ يُؤتِ كُلَّ ذِي فَضلٍ فَضلَهُ راجع بقيامت است و فضل اخلاق فاضله و اعمال حسنه و عبادات صالحه که هر يك بمقدار فضل خود بهره برداري ميكند و نتيجه ميگيرد، و اما در بعض اخبار که تفسير شده بامير المؤمنين عليه السّلام معناي آن از فهم ناقص ما دور است زيرا اينکه موهبت براي مستغفرين و تائبين است و علي [ع] ذنبي از او صادر نشده در تمام عمر شريفش مگر آنكه بگوئيم که
جلد 11 - صفحه 7
يُؤتِ كُلَّ ذِي فَضلٍ فَضلَهُ عام است و افضل مصاديق امير المؤمنين (ع) است.
وَ إِن تَوَلَّوا اعراض كردند از استغفار و توبه و باعمال زشت خود ادامه دادند فَإِنِّي أَخافُ عَلَيكُم تعبير بخوف با اينكه يقين است اهل عذاب هستند براي اينست که ممكن است قبل از رسيدن اجل متنبه شوند و تائب گردند و ايمان آورند و نجات پيدا كنند اگرچه بعيد است لذا تعبير بخوف فرموده و احتياج باين نداريم که بگوئيم خوف بمعني يقين است چنانچه مفسرين گفتند عَذابَ يَومٍ كَبِيرٍ تعبير بكبير براي اينست که تمام خصوصيات آن روز بزرگ است طول زمانش پنجاه هزار سال، رحمت، مغفرت، شفاعت، نعم بهشت، عذاب جهنم، حساب، ميزان، صراط تمام در غايت عظمت و بزرگي است از هر جهت كبير است
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 3)- سومین دعوتم این است که: «از گناهان خویش استغفار کنید» و از آلودگیها خود را شستشو دهید (وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ).
و چهارمین دعوتم این است که: «به سوی او باز گردید» (ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ).
و پس از شستشوی از گناه و پاک شدن در سایه استغفار، خود را به صفات الهی بیارایید که بازگشت به سوی او چیزی جز اقتباس از صفات او نیست.
سپس نتیجههای عملی «موافقت» یا «مخالفت» با این چهار دستور را چنین بیان میکند: هرگاه به این برنامهها جامه عمل بپوشانید خداوند «تا پایان عمر شما را از زندگانی سعادتبخش این دنیا بهرهمند و متمتع میسازد» (یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی).
بنابراین مذهب پیش از آن که سرای آخرت را آباد کند، آباد کننده سرای دنیاست و از آن بالاتر این که به هر کس به اندازه کارش، بهره میدهد و تفاوت مردم را در چگونگی عمل به این چهار اصل به هیچ وجه نادیده نمیگیرد، بلکه «به هر صاحب فضیلتی به اندازه فضیلتش عطا میکند» (وَ یُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ).
ج2، ص324
«و اما اگر راه مخالفت را پیش گیرید، و (در برابر این دستورهای چهارگانه عقیدتی و عملی) سرپیچی کنید، من از عذاب روز بزرگی بر شما بیمناکم» همان روز که در دادگاه بزرگ عدل الهی حضور مییابید (وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ).
نکات آیه
۱- ضرورت استغفار به درگاه خدا و طلب بخشایش گناهان از او (و أن استغفروا ربکم)
۲- ضرورت استغفار از گناهان (پرستش غیر خدا و ...) از پیامهاى اساسى ، متقن و روشنِ قرآن است. (و أن استغفروا ربکم) «أن» در جمله فوق تفسیریه است و لذا «استغفروا ربکم» نیز همانند «لاتعبدوا...» تفسیر «کتاب اُحکمت...» مى باشد.
۳- بخشایش گناهان ، پرتوى از ربوبیت خداوند است. (استغفروا ربکم)
۴- ضرورت حرکت به سوى خداوند و تقرب به درگاه او (استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه) مفسّران، در عطف «توبوا إلیه» بر «استغفروا ربکم» - که به ظاهر مآلى واحد دارند - چند توجیه بیان کرده اند. آنچه به نظر قریب مى رسد، این است که مراد از توبه در این جا، بازگشت به خدا و حرکت به سوى اوست نه توبه کردن از گناهان. گفتنى است که حرکت به سوى خدا، به این است که اوامر او اطاعت شود و از نهیهاى او پرهیز گردد.
۵- پرستش خدا ، بیزارى از شرک ، پذیرش رسالت پیامبر(ص) و استغفار از گناهان ، مقدمه هایى لازم براى حرکت به سوى خدا و تقرب به درگاه او (ألاّ تعبدوا إلاّ الله ... و أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه) ظاهر این است که «توبوا إلیه» عطف به همه جمله هاى سابق «ألاّ تعبدوا...»، «إننى لکم منه ...» و «أن استغفروا ...» است.
۶- خداوند ، عطا کننده معیشتى نیکو به انسانها (یمتعکم متعًا حسنًا) «تمتیع» (مصدر یمتع) به معناى بهره مند ساختن است و «متاع» به چیزى که از آن بهره مى گیرند و استفاده مى کنند (وسایل زندگى) گفته مى شود.
۷- یکتاپرستى ، پذیرش رسالت پیامبر(ص) ، استغفار از شرک و گناه و حرکت به سوى خدا ، موجب جلب عنایت خدا و دستیابى به معیشتى نیکو در دنیاست. (ألاّ تعبدوا إلاّ الله ... و أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه یمتعکم متعًا حسنًا)
۸- رساندن انسانها به معیشتى نیکو در دنیا، از هدفهاى قرآن و ادیان الهى است. (ألاّ تعبدوا إلاّ الله ... و أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه یمتعکم متعًا حسنًا)
۹- زندگى انسان در دنیا ، داراى مدتى محدود و معین (یمتعکم متعًا حسنًا إلى أجل مسمًّى) «مسمّى» به معناى معین و مشخص است.
۱۰- انسان ، ناتوان از تشخیص زمان مرگ خویش و پایان زندگانى بشر در دنیا (یمتعکم متعًا حسنًا إلى أجل مسمًّى) نکره آمدن «أجل» اشاره به این دارد که: پایان زندگى انسانها، هر چند مشخص و معین است، ولى براى آنان ناشناخته مى ماند و راهى براى آگاهى به آن ندارند. قابل ذکر است که مراد از «أجل» مى تواند پایان زندگى هر فرد باشد و محتمل است مقصود از آن، پایان زندگانى مجموعه انسانها در دنیا باشد.
۱۱- هر کس داراى اعمال صالح بیشترى باشد ، از ناحیه خداوند پاداش افزون ترى دریافت خواهد کرد. (و یؤت کل ذى فضل فضله) مقصود از «فضل» عمل خیر افزون بر دیگران است و ضمیر در «فضله» به «کل» باز مى گردد.
۱۲- برخوردار شدن از پاداشهاى الهى در آخرت ، منوط به یکتاپرستى ، پرهیز از شرک ، پذیرش رسالت پیامبر(ص) و استغفار از گناهان است. (ألاّ تعبدوا إلاّ الله ... یؤت کل ذى فضل فضله) استفاده برداشت فوق از آیه ، بر اساس این احتمال است که: جمله «یؤت ...» بیانگر پاداش اخروى باشد. وجود «إلى أجل» در جمله قبل و نبود آن در این جمله ، مى تواند مؤید این احتمال باشد.
۱۳- عدالت خداوند در پاداش دهى (و یؤت کل ذى فضل فضله)
۱۴- پرستش غیر خدا و شرک در عبادت ، عذاب روز قیامت را در پى دارد. (ألاّ تعبدوا إلاّ الله ... و إن تولّوا فإنى أخاف علیکم عذاب یوم کبیر) «تولّوا» فعل مضارع و در اصل «تتولّوا» بوده است. «تولّى» به معناى اعراض کردن است و متعلق آن از دستورات پیشین استفاده مى شود. بنابراین «إن تولّوا...»; یعنى: اگر از توحید در عبادت و... اعراض کنید... .
۱۵- جبران نکردن گناهان با استغفار و بازماندن از حرکت به سوى خدا ، موجب گرفتار شدن به عذاب قیامت است. (و أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه ... و إن تولّوا فإنى أخاف علیکم عذاب یوم کبیر)
۱۶- روز قیامت ، روزى بزرگ و عذاب آن ، عذابى سهمگین است. (فإنى أخاف علیکم عذاب یوم کبیر) کلمه «کبیر» در ظاهر صفت براى «یوم» است و در حقیقت بیانگر بزرگى عذاب آن روز مى باشد که از آن در برداشت ، به سهمگینى عذاب تعبیر گردید.
۱۷- محمد(ص) ، پیامبرى دلسوز براى مردم و نگران از آینده اى ناگوار براى مشرکان و گنه کاران (فإنى أخاف علیکم عذاب یوم کبیر)
موضوعات مرتبط
- اجل: اجل مسمّى ۹; جهل به اجل ۱۰
- ادیان: ادیان و معاش نیکو ۸; اهداف ادیان ۸
- استغفار: آثار استغفار ۵، ۷، ۱۲; آثار ترک استغفار ۱۵; استغفار از شرک ۲، ۷; استغفار از عبادت غیر خدا ۲; استغفار از گناه ۱، ۲، ۵، ۷، ۱۲، ۱۵; اهمیت استغفار ۱; وضوح اهمیت استغفار ۲
- انسان: عجز انسان ها ۱۰
- ایمان: آثار ایمان ۵، ۷، ۱۲; آثار ایمان به محمد(ص) ۵، ۷، ۱۲
- بازگشت به خدا: ۱۵ آثار بازگشت به خدا ۷; اهمیت بازگشت به خدا ۴; زمینه بازگشت به خدا ۵
- پاداش: شرایط پاداش اخروى ۱۲; عدالت در پاداش ۱۳; عوامل ازدیاد پاداش ۱۱
- تبرى: آثار تبرى از شرک ۵
- تقرب: آثار تقرب ۷; اهمیت تقرب ۴; زمینه تقرب ۵
- توحید: آثار توحید عبادى ۷، ۱۲
- خدا: زمینه عطایاى خدا ۷; عدالت خدا ۱۳; عطایاى خدا ۶; نشانه هاى ربوبیت خدا ۳
- زندگى: محدودیت زندگى دنیوى ۹
- شرک: آثار اجتناب از شرک ۱۲; آثار شرک عبادى ۱۴
- صالحان: ازدیاد پاداش صالحان ۱۱
- عبادت: آثار عبادت خدا ۵; آثار عبادت غیر خدا ۱۴
- عذاب: موجبات عذاب اخروى ۱۴، ۱۵; ویژگیهاى عذاب اخروى ۱۶
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۱۱
- قرآن: اهداف قرآن ۸; قرآن و معاش نیکو ۸; مهمترین تعالیم قرآن ۲
- قیامت: اهوال قیامت ۱۶; عظمت قیامت ۱۶; ویژگیهاى قیامت ۱۶
- گناه: آمرزش گناه ۳
- محمد(ص): محمد(ص) و گناهکاران ۱۷; محمد(ص) و مشرکان ۱۷; مهربانى محمد(ص) ۱۷; نگرانى محمد(ص) ۱۷
- معاش: اهمیت معاش نیکو ۸; منشأ معاش نیکو ۶; موجبات معاش نیکو ۷
منابع