الأنعام ١٠٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و دشنام ندهید آنان را که جز خدا می‌خوانند تا دشنام دهند خدا را ستمگرانه به نادانی بدینگونه آراستیم برای هر گروهی کردار ایشان را سپس بسوی پروردگار ایشان است بازگشتشان تا آگهیشان دهد بدانچه بودند می‌کردند
|-|معزی=و دشنام ندهید آنان را که جز خدا می‌خوانند تا دشنام دهند خدا را ستمگرانه به نادانی بدینگونه آراستیم برای هر گروهی کردار ایشان را سپس بسوی پروردگار ایشان است بازگشتشان تا آگهیشان دهد بدانچه بودند می‌کردند
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::108|١٠٨]] | قبلی = الأنعام ١٠٧ | بعدی = الأنعام ١٠٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::108|١٠٨]] | قبلی = الأنعام ١٠٧ | بعدی = الأنعام ١٠٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«أَقْسَمُوا»: قسم یاد کردند. «جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ»: با همه تاب و توان خود در مؤکّد کردن سوگندهایشان. (جَهْدَ) مصدر است و به عنوان حال به کار رفته و به معنیِ (جاهِدینَ) است. یا منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین می‌شود: أَقْسَمُوا بِجَهْدِ أَیْمانِهِم، أَیْ: أَوْکَدِها ... «بِهَا»: به آن معجزات. چرا که ایمان بدانها ایمان به پیغمبر است. به سبب آن معجزات. «مَا یُشْعِرُکُمْ؟»: شما چه می‌دانید؟ واژه (ما) استفهام انکاری است. یعنی شما این امر ثابت در نزد خدا و مکنون در عالم غیب را نمی‌دانید و خدا می‌داند که اگر چنین معجزاتی بیاید باز هم ایمان نمی‌آورند.
«أَقْسَمُوا»: قسم یاد کردند. «جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ»: با همه تاب و توان خود در مؤکّد کردن سوگندهایشان. (جَهْدَ) مصدر است و به عنوان حال به کار رفته و به معنیِ (جاهِدینَ) است. یا منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین می‌شود: أَقْسَمُوا بِجَهْدِ أَیْمانِهِم، أَیْ: أَوْکَدِها ... «بِهَا»: به آن معجزات. چرا که ایمان بدانها ایمان به پیغمبر است. به سبب آن معجزات. «مَا یُشْعِرُکُمْ؟»: شما چه می‌دانید؟ واژه (ما) استفهام انکاری است. یعنی شما این امر ثابت در نزد خدا و مکنون در عالم غیب را نمی‌دانید و خدا می‌داند که اگر چنین معجزاتی بیاید باز هم ایمان نمی‌آورند.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۴


ترجمه

(به معبود) کسانی که غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین برای هر امّتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان است؛ و آنها را از آنچه عمل می‌کردند، آگاه می‌سازد (و پاداش و کیفر می‌دهد).

و كسانى را كه غير خدا را مى‌خوانند، دشنام ندهيد كه از سر دشمنى و نادانى، خداوند را دشنام دهند. بدين‌سان براى هر امتى عملشان را بياراستيم، سپس بازگشت آنها به سوى پروردگارشان است و ايشان را از آنچه انجام مى‌دادند آگاه خواهد ساخت
و آنهايى را كه جز خدا مى‌خوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى، خدا را دشنام خواهند داد. اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم. آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود، و ايشان را از آنچه انجام مى‌دادند آگاه خواهد ساخت.
و (شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا می‌خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند. این چنین ما عمل هر قومی را در نظرشان زینت داده‌ایم، سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و خدا آنان را به کردارشان آگاه می‌گرداند.
و معبودانی را که کافران به جای خدا می پرستند، دشنام ندهید، که آنان هم از روی دشمنی و نادانی خدا را دشنام خواهند داد. این گونه برای هر امتی عملشان را آراستیم [تا به کیفر لجاجت و عنادشان گمان کنندکه آنچه انجام می دهند نیکوست،] سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان خواهد بود، پس آنان را به اعمالی که همواره انجام می دادند، آگاه می کند.
چيزهايى را كه آنان به جاى اللّه مى‌خوانند، دشنام مدهيد كه آنان نيز بى‌هيچ دانشى، از روى كينه‌توزى به اللّه دشنام دهند. اينچنين عمل هر قومى را در چشمشان آراسته‌ايم. پس بازگشت همگان به پروردگارشان است و او همه را از كارهايى كه كرده‌اند آگاه مى‌سازد.
و کسانی را که به جای خداوند می‌پرستند، دشنام ندهید، چرا که از سر دشمنی و نادانی خداوند را دشنام می‌دهند، بدین‌سان عمل هر امتی را در چشمشان آراستیم، سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است و او ایشان را از [حقیقت‌] کار و کردارشان آگاه می‌سازد
و آنها- يعنى خدايان مشركان- را كه به جاى خداى يكتا مى‌خوانند دشنام مدهيد كه آنان نيز خداى را از روى ستم و دشمنى و بى‌دانشى دشنام گويند. اين گونه براى هر گروهى كردارشان را آراسته‌ايم. سپس بازگشتشان به سوى پروردگارشان است، پس آنان را بدانچه مى‌كردند آگاه مى‌سازد.
(ای مؤمنان!) به معبودها و بتهائی که مشرکان بجز خدا می‌پرستند دشنام ندهید تا آنان (مبادا خشمگین شوند و) تجاوزکارانه و جاهلانه خدای را دشنام دهند. همان گونه (که معبودها و بتها را در نظر اینان آراسته‌ایم) برای هر ملّتی و گروهی کردارشان را آراسته‌ایم. (هرکسی کار خود را زیبا می‌بیند. بزهکار بر اثر تکرار گناه قبح آن در نظرش زدوده می‌شود و بر اثر وسوسه‌ی شیطانی و نفسانی زشت زیبا جلوه‌گر می‌گردد. به هر حال) عاقبت بازگشتشان به سوی خدایشان است و خدا آنان را از آنچه کرده‌اند آگاه می‌سازد (و پاداش و پادافره نیکان و بدان را خواهد داد).
و آنهایی را که جز خدا را می‌خوانند دشنام مدهید تا (مبادا) آنان (هم) از روی دشمنی، به نادانی، خدا را دشنام دهند. این‌گونه برای هر گروهی کردارشان را آراستیم. سپس بازگشتشان -بدون برگشت- سوی پروردگارشان خواهد بود، پس (خدا) ایشان را از آنچه کرده‌اند آگاهی بزرگی خواهد داد.
و دشنام ندهید آنان را که جز خدا می‌خوانند تا دشنام دهند خدا را ستمگرانه به نادانی بدینگونه آراستیم برای هر گروهی کردار ایشان را سپس بسوی پروردگار ایشان است بازگشتشان تا آگهیشان دهد بدانچه بودند می‌کردند


الأنعام ١٠٧ آیه ١٠٨ الأنعام ١٠٩
سوره : سوره الأنعام
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَقْسَمُوا»: قسم یاد کردند. «جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ»: با همه تاب و توان خود در مؤکّد کردن سوگندهایشان. (جَهْدَ) مصدر است و به عنوان حال به کار رفته و به معنیِ (جاهِدینَ) است. یا منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین می‌شود: أَقْسَمُوا بِجَهْدِ أَیْمانِهِم، أَیْ: أَوْکَدِها ... «بِهَا»: به آن معجزات. چرا که ایمان بدانها ایمان به پیغمبر است. به سبب آن معجزات. «مَا یُشْعِرُکُمْ؟»: شما چه می‌دانید؟ واژه (ما) استفهام انکاری است. یعنی شما این امر ثابت در نزد خدا و مکنون در عالم غیب را نمی‌دانید و خدا می‌داند که اگر چنین معجزاتی بیاید باز هم ایمان نمی‌آورند.


تفسیر

نکات آیه

۱- لزوم اجتناب از دشنام به بتها و دیگر مقدسات مشرکان (و لاتسبوا الذین یدعون من دون الله) درباره مراد از موصول «الذین ...» دو احتمال وجود دارد: یکى آنکه مقصود مشرکان و دیگر آنکه معبودهاى آنان باشد، یعنى: «لاتسبوا الذین یدعونهم». البته عائد صله «هم» حذف گردیده است.

۲- ممنوعیت اهانت به مقدسات اقوام و ملتها (و لاتسبوا الذین یدعون من دون الله) فعل نهى «لاتسبوا» ظهور در حرمت دارد، گفتنى است این برداشت مبتنى بر آن است که جمله «فیسبوا الله ...» حکمت براى نهى باشد، نه علت آن.

۳- لزوم حفظ و حراست حریم قدس خداوند از بدگویى دیگران (و لاتسبوا الذین ... فیسبوا الله عدوا بغیر علم)

۴- دشنام به کافران و مقدسات آنها، در صورتى که موجب عکس العمل متقابل آنان گردد، حرام است. * (و لاتسبوا ... فیسبوا الله عدوا بغیر علم) در صورتى که جمله «فیسبوا ...» علت نهى باشد، نه حکمت آن، حرمت دشنام به کافران و مقدسات آنها به مواردى محدود است که عکس العمل متقابل مشرکان را در پى داشته باشد.

۵- دشنام علیه کافران موجب دشمنى و کینه توزى جاهلانه و بدون توجه آنان علیه خداوند مى گردد. (و لاتسبوا الذین ... فیسبوا الله عدوا بغیر علم)

۶- لزوم پرهیز از برخوردهاى نادرستى که سبب تحریک دشمنان علیه دین و اهانت به مقدسات مسلمین گردد. (و لاتسبوا الذین ... فیسبوا الله عدوا بغیر علم)

۷- ناسزاگویى به خداوند، عملى جاهلانه و تجاوز به حریم قدس الهى است. (فیسبوا الله عدوا بغیر علم) «عدوا» از ریشه «عدى» به معنى ظلم و تجاوز و فرا رفتن از حد است. (قاموس اللغة).

۸- لزوم کنترل خشم و احساسات، جهت گرفتار نشدن در دام سخن و حرکات جاهلانه (و لاتسبوا الذین ... فیسبوا الله عدوا بغیر علم) کلمات «عدوا» و «بغیر علم» بیان انگیزه و زمینه هایى است که موجب دشنام و حرکات غیر اخلاقى مشرکان مى گردد. و از سوى دیگر هشدارى است به همه که آدمى نباید اسیر چنین انگیزه هایى شود.

۹- دشنام به خدا براى دفاع از باورهاى خویش، عملى شایسته و زیبا در نظر مشرکان است. (فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل أمة عملهم)

۱۰- مشرکان عقاید شرک آلود خود را زیبا مى پندارند. (و لاتسبوا الذین ... کذلک زینا لکل أمة عملهم)

۱۱- زیبا جلوه کردن اعمال امتها در نظر آنان سنت خداوندى است. (کذلک زینا لکل أمة عملهم) جمله «زینا لکل أمة ...»، که به صورت کلى و قانون بیان گردیده، نشان از سریان و جریان تزیین براى همه امتها دارد، و این نشانه سنت بودن آن در نظام آفرینش انسان است.

۱۲- هر جامعه و امتى عقاید و اعمال خود را، هر چند ناحق، زیبا مى پندارد. (فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل أمة عملهم)

۱۳- زیبا جلوه کردن کارها نشانه حقانیت و درستى آنها نیست. (فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل أمة عملهم) جاهلانه بودن اعمال مشرکان، در عین زیبا جلوه نمودن آن براى آنها، نشانگر آن است که جلوه هاى زیبا نشان حقانیت و درستى چیزى نیست.

۱۴- انسان فطرتاً به زیباییها گرایش دارد. (کذلک زینا لکل أمة عملهم)

۱۵- توافق گروهى از مردم بر عقیده و رفتارى، زمینه پذیرش آن عقیده و رفتار به عنوان ارزش است. (کذلک زینا لکل أمة عملهم)

۱۶- بازگشت تمامى آدمیان، با هرگونه باور و عمل، به سوى خداوند است. (کذلک زینا لکل أمة عملهم ثم إلى ربهم مرجعهم)

۱۷- بازگشت همگان به سوى خداوند و آگاهى یافتن آنان از حقیقت کرده هاى خویش در قیامت، پرتوى از ربوبیت الهى است. (ثم إلى ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون)

۱۸- خداوند مبدأ انسان و مرجع نهائى اوست. (ثم إلى ربهم مرجعهم) واژه «مرجع» از رجوع است و راغب مى گوید: «الرجوع العود إلى ما کان منه البدء». رجوع برگشت به جایى است که شروع از آنجا بوده است.

۱۹- قیامت روز ظهور و برملاشدن اعمال آدمى و حقیقت آن است. (کذلک زینا لکل ... فینبئهم بما کانوا یعملون)

۲۰- قیامت روز پاداش و کیفر اعمال است. (و کذلک زینا لکل أمة عملهم ... فینبئهم بما کانوا یعملون) مطلع ساختن آدمیان بر اعمالشان در قیامت، کنایه از مجازات و یا پاداش آنان مى تواند باشد.

روایات و احادیث

۲۱- عن أبى الحسن الرضا (ع): ان مخالفینا وضعوا اخبارا ... و جعلوها على ثلاثة اقسام ... ثالثها التصریح بمثالب أعدائنا فإذا سمع الناس ... مثالب اعدائنا باسمائهم ثلبونا بأسمائنا و قد قال الله عزو جل: «و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم» ... .[۱] از امام رضا (ع) روایت شده است: مخالفان ما احادیثى را از خود ساختند ... و آنها سه دسته کردند ... دسته سوم از آنها تصریح به عیوب دشمنان ماست، پس هنگامى که مردم عیبهاى دشمنان ما را با تصریح به نام آنها بشنوند، به ما با ذکر ناممان دشنام مى دهند، در حالى که خداوند عز و جل فرموده است به معبودهاى کسانى که غیر خدا را مى خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها نیز از روى کینه توزى و جهل، خدا را دشنام دهند ... .

۲۲- عن أبى عبدالله (ع): ... کان المؤمنون یسبون ما یعبد المشرکون من دون الله و کان المشرکون یسبون ما یعبد المؤمنون فنهى الله المؤمنین عن سب آلهتهم لکى لایسب الکفار إله المؤمنین ... فقال: «و لاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم».[۲] از امام صادق(ع) روایت شده است: ... مؤمنان، معبودهاى غیر خدا را که مورد پرستش مشرکان بود، دشنام مى دادند و مشرکان نیز معبود مؤمنان را ناسزا مى گفتند، پس خداوند مؤمنان را از دشنام دادن به معبودهاى مشرکان نهى فرمود، تا کفار نیز معبود مؤمنان را دشنام ندهند و آیه فوق را در این مورد نازل کرد.

۲۳- عن أبى عبدالله (ع) فى حدیث طویل: ... و إیاکم و سب اعداء الله حیث یسمعونکم فیسبوا الله عدوا بغیر علم و قد ینبغى لکم ان تعلموا حد سبهم لله کیف هو؟ (إنه من سب اولیاء الله فقد انتهک سب الله و من أظلم عند الله ممن استسب لله و لأولیاء الله؟ ... .[۳]) از امام صادق (ع) ضمن حدیثى طولانى روایت شده است: ... از ناسزاگویى به دشمنان خدا در جائى که آن را مى شنوند بپرهیزید، که در نتیجه آنان نیز خدا را از روى دشمنى و ناآگاهى دشنام خواهند داد، سزاوار است بدانید چه سخنانى از مشرکان، ناسزاگویى به خداوند محسوب مى شود، هر کس به اولیاى خدا ناسزا گوید در حقیقت خدا را دشنام داده است و چه کسى ظالمتر از آنکه موجب دشنام گویى به خدا و اولیاى او شود؟ ... .

موضوعات مرتبط

  • ائمه(ع): تعییب مخالفان ائمه(ع) ۲۱
  • ارزشها: پیدایش ارزشهاى قومى ۱۵; عوامل پیدایش ارزشها ۱۵
  • اقوام: حرمت مقدسات اقوام ۲
  • امتها: تزیین عقیده امتها ۱۲; تزیین عمل امتها ۱۱، ۱۲
  • انسان: زیباییخطلبى انسان ۱۴; فرجام انسان ۱۶، ۱۸; گرایشهاى انسان ۱۴; مبدأ انسان ۱۸
  • اولیاء الله: دشنام به اولیاء الله ۲۳
  • اهانت: به خدا ۹; اهانت به مقدسات اقوام ۲
  • بازگشت به خدا:۱۶، ۱۷، ۱۸
  • حقانیت: ملاکهاى حقانیت ۱۳
  • خدا: پاسدارى از حریم خدا ۳; تجاوز به حریم خدا ۷; ربوبیت خدا ۱۷; سنتهاى خدا ۱۱
  • دشمنان: اجتناب از تحریک دشمنان ۶; روش برخورد با دشمنان ۶
  • دشمنان خدا: دشنام به دشمنان خدا ۲۳
  • دشمنى: عوامل دشمنى با خدا ۵
  • دشنام: آثار دشنام به کافران ۵; اجتناب از دشنام به بتها ۱; علم اهمیت اجتناب از دشنام ۱; دشنام به خدا ۷، ۹، ۲۳; دشنام به کافران ۴; دشنام به معبودان باطل ۲۲; دشنام به مقدسات کافران ۴; دشنام حرام ۴
  • عمل: پاداش اخروى عمل ۲۰; تزیین عمل ۱۳; تزیین عمل ناپسند ۱۲; حقیقت عمل در قیامت ۱۷، ۱۹; عمل جاهلانه ۷; کیفر اخروى عمل ۲۰
  • غضب: آثار غضب ۸; اهمیت کظم غضب ۸
  • قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۱۷، ۱۹; ویژگیهاى قیامت ۲۰
  • کافران: روش برخورد با کافران ۴
  • محرمات:۴
  • مشرکان: بینش مشرکان ۹; حرمت مقدسات مشرکان ۱; روش برخورد با مشرکان ۱; عقیده مشرکان ۱۰; مشرکان و عمل صالح ۹
  • مقدسات: اهمیت پاسدارى از مقدسات ۳، ۶

منابع

  1. عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۰۴، ح ۶۳، ب ۲۸; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۵۸، ح ۲۴۰.
  2. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۲۱۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۵۸، ح ۲۳۹.
  3. کافى، ج ۸، ص ۷، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۵۷- ، ح ۲۳۸.