نتایج جستجو

موفقیّت ۱۸ نفس: آثار وسوسه نفس ۲، ۳ ; آثار هواى نفس ۱۱ ; اطاعت از هواى نفس ۱۵ ; عصیانگرى نفس ۹ ; قدرت هواى نفس ۸ ; نفس امّاره ۷ ; نفس لوّامه ۷ ; نقش هواى نفس

نمى‌گويد. و از سر هوای نفس سخن نمی‌گوید و از هواى نفس سخن نمى‌گويد. و از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید. و از سر هوا(ی نفس، یا هوای عقل یا هوای مشورت) هرگز سخنی

معاد: منشأ تکذیب معاد ۴ وسوسه: آثار وسوسه ۴; خطر وسوسه ۸ هواى نفس: آثار هواى نفس ۳، ۴; خطر هواى نفس ۸

يُوحى‌ «4» و نه از روى هواى نفس سخن مى‌گويد. سخن او جز وحى كه به او نازل مى‌شود، نيست. «هَوى‌» به معناى تمايل به سقوط است و هواى نفس، همان خواسته‌هايى است

دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو می‌توانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟! |آيا آن كس كه هواى نفس خود را معبود خويش

هرگونه تلاشى براى هدایت مشرکان تابع هواى نفس، نافرجام است. (الذین ظلموا ... فمن یهدى من أضلّ اللّه) ۱۲ - تبعیت از هواى نفس، مانع هدایت پذیرى است. (بل اتّبع

خواهند شد. [كهف:28]. فُرُط (بر وزن عنق) به معنى افراط و تجاوز است يعنى از هواى نفس پيروى كرده و كارش تجاوز و تعدى بود «الفرط: الامر المجاوز فيه عن الحد».

خواهند شد. [كهف:28]. فُرُط (بر وزن عنق) به معنى افراط و تجاوز است يعنى از هواى نفس پيروى كرده و كارش تجاوز و تعدى بود «الفرط: الامر المجاوز فيه عن الحد».

در كجا است. علت جمع آمدن ظلمات گفته‏اند آن است كه ظلمات و ضلالت از پيروى هواى نفس است و آن گوناگون مى‏باشد ولى نور از پيروى حق است و آن يكى است و ميان اجزاء

مى‌كنيم، و شريكان آنها مى‌گويند: [در حقيقت‌] شما ما را نمى‌پرستيديد [بلكه هواى نفس خود را مى‌پرستيديد] و [ياد كن‌] روزى را كه همه آنان را گرد مى‌آوريم. آنگاه

لیضلون بأهوائهم بغیر علم) ۱۴- جهل و هواى نفس از عوامل اصلى گمراهى است. (و إن کثیرا لیضلون بأهوائهم بغیر علم) ۱۵- هواى نفس موجب خدشه و تشکیک در احکام حلال و

السنتهم. حذر كنيد از پيروى هواى نفس چنانچه حذر مى‌نمائيد از دشمنان خود را. پس بدرستى كه نيست چيزى دشمن‌تر براى مردمان از متابعت هواى نفس آنها و گفتار زبان‌هايشان

خدا را عبادت نموده هواى نفس خود را چنانچه خدا فرموده آيا پس ديدى تو كسيرا كه قرار داد هواى خود را خداى خود و كسيكه عبادت كند هواى نفس را عبادت نموده است

[نساء:135]. ممكن است از عدول يا از عدل باشد يعنى تابع هواى نفس نشويد تا از حق عدول و میل کنید، یا تابع هوای نفس نشوید تا عدالت كنيد در مجمع از فرّاء نقل كرده:

يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ» 7- ريشه‌ى اعراض از حق و تكذيب دين، پيروى از هواى نفس است. يُعْرِضُوا ... كَذَّبُوا ... اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ‌ 8- «پايان شب

خدا را عبادت نموده هواى نفس خود را چنانچه خدا فرموده آيا پس ديدى تو كسيرا كه قرار داد هواى خود را خداى خود و كسيكه عبادت كند هواى نفس را عبادت نموده است

گمراه نموده بمعصيت يا كفر چرا نبايد تاكنون بعقل دريافته باشيد كه اطاعت هواى نفس و شيطان موجب گمراهى است شما كه منكر جهنّم بوديد اين آتش همان است كه انبياء

ضلالت و پيروى هواى نفس و مهلكات معاصى و اخلاق ذميمه و مهالك غضب سبحانى و حرمان لطف و توفيق و رضاى الهى. و محقق اين مقام، بعد از مخالفت هواى نفس، هر آينه پيروى

گمراه نموده بمعصيت يا كفر چرا نبايد تاكنون بعقل دريافته باشيد كه اطاعت هواى نفس و شيطان موجب گمراهى است شما كه منكر جهنّم بوديد اين آتش همان است كه انبياء

لا تَهْوى‌ أَنْفُسُهُمْ» جلد 2 - صفحه 343 3- ريشه‌ى تكذيب و كشتن انبيا، هواى نفس بنى‌اسرائيل است. «بِما لا تَهْوى‌ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقاً كَذَّبُوا» 4- پيمان‌شكنى،