۱۶٬۹۱۱
ویرایش
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
==كم و زياد عمر انسان ها، در «لوح محفوظ»، مضبوط است == | ==كم و زياد عمر انسان ها، در «لوح محفوظ»، مضبوط است == | ||
«''' | «'''وَ مَا يُعَمَّرُ مِن مُعَمّرٍ وَ لا يُنقَصُ مِن عُمُرِهِ إلّا فِى كِتَاب'''» - يعنى: عمر احدى امتداد نمى يابد، و زياد نمى شود، و در نتيجه كسى معمّر نمى گردد، و از عمر احدى كاسته نمى شود، مگر آن كه همه اش، در كتابى ضبط است. | ||
در | در نتيجه، جملۀ «وَ مَا يُعَمّرُ مِن مُعَمّرٍ: و هيچ معمّرى، عمر داده نمى شود»، از قبيل اين تعبير است كه آن زندانى به يوسف گفت: «إنّى أرَينِى أعصِرُ خَمراً». (همان طور كه در اين تعبير، بعد از بيدار شدن از خواب مى گويد من خود را مى بينم، و گرنه در خواب تنها مشغول به گرفتن آب انگور بوده، نه تماشاى خود)، همچنين در جمله مورد بحث، بعد از عمر دادن خدا به كسى، آن كس «معمّر» مى شود، نه قبل از آن. چون اگر فرضا كسى قبل از عمر دادن معمّر باشد، ديگر فرض ندارد كه دوباره عمر داده شود. پس كلمۀ «معمّر» به جاى نايب فاعل، يعنى كلمۀ «احد» نشسته است، و تقدير «وَ مَا يُعَمّرُ مِن أحَدٍ» است. | ||
«''' | «'''وَ لا يُنقَصُ مِن عُمُرِه'''» - ضمير در «عُمُرِهِ»، به كلمۀ «مُعَمّر» بر مى گردد. البته به اعتبار همان موصوف «احد» كه حذف شده، و معناى جمله اين است كه: از عمر احدى كم نمى شود (مگر آن كه...). و گرنه ناقص شدن عمر كسى كه فرض كرده ايم معمّر است، تناقض و خلاف فرض است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۴ </center> | ||
«''' | «'''إلّا فِى كِتَاب'''» - منظور از اين كتاب، «لوح محفوظ» است، كه دگرگونى بدان راه ندارد، و در آن نوشته شده: عمر فلان شخص به پاداش فلان عملش زياد مى شود، و عمر آن ديگرى به خاطر فلان عملش، كم مى گردد. و خلاصه كتابى كه نوشته هايش تغيير نمى يابد، «لوح محفوظ» است، نه كتاب محو و اثبات كه آن مورد تغيير است. | ||
و سياق آيه مى فهماند كه در مقام توصيف علم ثابت است. و | و سياق آيه مى فهماند كه در مقام توصيف علم ثابت است. و مفسران در تفسير دو جملۀ «وَ مَا يُعَمّرُ مِن مُعَمّرٍ وَ لا يُنقَصُ مِن عُمُرِهِ»، وجوهى ديگر ذكر كرده اند، كه همه اش ضعيف است. و چون در نقل آن ها فايده اى نديديم، از نقل آن گذشتيم. | ||
«''' | «'''إنّ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِير'''» - اين جمله، هم تعليل و هم بيانگر مضمون آيه است، كه كيفيت خلقت انسان و پديد آوردن و بقاء دادن به آن را توصيف مى كرد، و معنايش اين است كه: | ||
اين تدبير دقيق و متين و مسلط بر كليات حوادث و جزئيات آن، كه هر چيز و هر حادثه را در جاى خود قرار داده، بر خدا آسان است. چون خدا هم «عليم» است، و هم «قدير». و با علم و قدرتش، بر هر چيزى محيط است. پس او ربّ انسان ها است، همان طور كه ربّ هر چيز ديگر است. | |||
<span id='link27'><span> | <span id='link27'><span> | ||
ویرایش