گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
منظور از درخواست تمامى آسمانيان و زمينيان، درخواست به زبان نيست، بلكه درخواست به احتياج است. چون احتياج خودش زبان است، و معلوم است كه موجودات زمين و آسمان از تمامى جهات وجودشان، محتاج خدايند. هستی شان بسته به خدا، و متمسك به ذيل غناى وجود اويند، همچنان كه فرمود: «أنتُمُ الفُقَرَاءُ إلَى اللّه وَ اللّهُ هُوَ الغَنِىُّ». و نيز در اين كه منظور از درخواست، درخواست زبانى نيست، بلكه درخواست حاجتى است، فرموده: «وَ آتَاكُم مِن كُلّ مَا سَألتُمُوهُ».
منظور از درخواست تمامى آسمانيان و زمينيان، درخواست به زبان نيست، بلكه درخواست به احتياج است. چون احتياج خودش زبان است، و معلوم است كه موجودات زمين و آسمان از تمامى جهات وجودشان، محتاج خدايند. هستی شان بسته به خدا، و متمسك به ذيل غناى وجود اويند، همچنان كه فرمود: «أنتُمُ الفُقَرَاءُ إلَى اللّه وَ اللّهُ هُوَ الغَنِىُّ». و نيز در اين كه منظور از درخواست، درخواست زبانى نيست، بلكه درخواست حاجتى است، فرموده: «وَ آتَاكُم مِن كُلّ مَا سَألتُمُوهُ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷۱ </center>
«'''كُلّ يَومٍ هُوَ فِى شَأنٍ '''» - اگر كلمۀ «شَأن» را در اين جا نكره، يعنى بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه تفرق و اختلاف را برساند. در نتيجه معناى جمله چنين شود: خداى تعالى، در هر روزى كارى دارد، غير آن كارى كه در روز قبل داشت، و غير آن كارى كه روز بعدش دارد. پس هيچ يك از كارهاى او تكرارى نيست، و هيچ شأنى از شؤون او از هر جهت مانند شأن ديگرش نيست. هرچه مى كند، بدون الگو و قالب و نمونه مى كند، بلكه به ابداع و ايجاد مى كند، و به همين جهت است كه خود را «بديع» ناميده، فرموده: «بَدِيعُ السّماواتِ وَ الأرض».
«'''كُلّ يَومٍ هُوَ فِى شَأنٍ '''» - اگر كلمۀ «شَأن» را در اين جا نكره، يعنى بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه تفرق و اختلاف را برساند. در نتيجه معناى جمله چنين شود:  
 
خداى تعالى، در هر روزى كارى دارد، غير آن كارى كه در روز قبل داشت، و غير آن كارى كه روز بعدش دارد. پس هيچ يك از كارهاى او تكرارى نيست، و هيچ شأنى از شؤون او از هر جهت مانند شأن ديگرش نيست. هرچه مى كند، بدون الگو و قالب و نمونه مى كند، بلكه به ابداع و ايجاد مى كند، و به همين جهت است كه خود را «بديع» ناميده، فرموده: «بَدِيعُ السّماواتِ وَ الأرض».


البته اين را هم بگوييم كه: منظور از كلمۀ «يَوم» در جملۀ «كُلّ يَومٍ - هر روز»، احاطۀ خداى تعالى در مقام فعل و تدبير اشياء است. در نتيجه، او در هر زمانى هست، ولى در زمان نيست، و در هر مكانى هست، ليكن در مكان نمى گنجد، و با هر چيزى هست، ليكن نزديك به چيزى نيست.
البته اين را هم بگوييم كه: منظور از كلمۀ «يَوم» در جملۀ «كُلّ يَومٍ - هر روز»، احاطۀ خداى تعالى در مقام فعل و تدبير اشياء است. در نتيجه، او در هر زمانى هست، ولى در زمان نيست، و در هر مكانى هست، ليكن در مكان نمى گنجد، و با هر چيزى هست، ليكن نزديك به چيزى نيست.
۱۷٬۱۹۹

ویرایش