ریشه وقد
از الکتاب
تکرار در قرآن: ۱۱(بار)
در حال بارگیری...
قاموس قرآن
افروخته شدن آتش. چنانكه ايقاد به معنى افروختن آن است. [يس:80]. براى شما از درخت سبز آتشى بوجود آورد كه از آن آتش مىفروزيد. رجوع شود به «خضر». [قصص:38]. اى هامان براى من بر گل آتش بيافروز و آجر بپز. استيقاد: افروخته شدن و افروختن است [بقره:17]. حكايت آنها حكايت آن كس است كه آتشى روشن كرد. وَقُود: (به فتح واو) هيزم و نحو آن كه وسيله آتش افروزى است. [آل عمران:10]. آنها هيزم آتش اند [بقره:24]. بترسيد از آتشى كه خوراك و هيزم آن مردم و سنگهااند رجوع شود به «حجر». وُقود (بضم - و) مصدر است به معنى افروخته شدن ولى در قرآن عظيم بكار نرفته است. * [همزه:6]. آتش افروخته خدا.
ریشههای نزدیک مکانی
نور ها على من ف هم ما ل ک اله ه انس التى وله الذى حجر الله ى اول کم مثل اهل شهد شجر اذ ا انن دئب يى ليس طلع الذين وقى ذات حرب خدد کلل لا درر غير يا ربو زبد خلق کوکب فى برک قوم انتم لما شىء عدد فئد صحب فعل طفء کفر سمو قعد ضوء قتل هامان حطم يوم زيت اذا هدى امن الک بغى الى سيل بشر نفس ارض کان فرعون لئک ب قدر شرق بغض حلى حول طين کون جعل عدو لن درى حمل ملک خضر او زجج ولد غرب ذهب علم متع
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
اسْتَوْقَدَ | ۱ |
وَقُودُهَا | ۲ |
وَقُودُ | ۱ |
أَوْقَدُوا | ۱ |
يُوقِدُونَ | ۱ |
يُوقَدُ | ۱ |
فَأَوْقِدْ | ۱ |
تُوقِدُونَ | ۱ |
الْوَقُودِ | ۱ |
الْمُوقَدَةُ | ۱ |