ریشه نبذ
تکرار در قرآن: ۱۲(بار)
قاموس قرآن
انداختن چيزى از روى بى اعتنايى (راغب) ديگران مطلق انداختن و طرح گفتهاند ولى قيد بى اعتنايى در اغلب آيات ملحوظ است مثل [قصص:40]. فرعون و لشكريان او را گرفته و به دريا انداختيم و نيز در آيه [آل عمران:187]. عدم اعتنا ملحوظ است يعنى از روى بى اعتنايى آن را به پشت سر انداختند و اهميت ندادند. ايضا در [همزه:4]. ولى در آيه [صافات:145]. [قلم:49]. كه هر دو در باره يونس «عليهالسلام»است ظاهرا مطلق انداختن مراد باشد. در آيات [مريم:16-22]. انتباذ به معنى اعتزال و كنار كشيدن است گويى شخص خويش را بدور مىاندازد گويند «اِنْتَبَذَ فُلانٌ: اِعْتَزَلَ وَتَنَحى فى ناحِيَةٍ» يعنى ياد كن مريم را كه كنار شد از اهلش در مكان شرقى... مريم به عيسى حامله شد و او را به مكان دورى بكنار برد. * [انفال:58]. يعنى :اگر از قوميكه با آنهاپيمان عدم تعرض بستهاى ترسيدى كه خيانت و عهدشكنى كنند عهدشان را روى عدالت به سوى آنها بيانداز (تا تو و آنها در از بين بردن پيمان برابر باشيد، يا تو به عدالت رفتار كرده باشى).
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
نَبَذَهُ | ۱ |
نَبَذَ | ۱ |
فَنَبَذُوهُ | ۱ |
فَانْبِذْ | ۱ |
انْتَبَذَتْ | ۱ |
فَانْتَبَذَتْ | ۱ |
فَنَبَذْتُهَا | ۱ |
فَنَبَذْنَاهُمْ | ۲ |
فَنَبَذْنَاهُ | ۱ |
لَنُبِذَ | ۱ |
لَيُنْبَذَنَ | ۱ |