ریشه مسک
از الکتاب
(تغییرمسیر از ریشه مسک)
تکرار در قرآن: ۲۷(بار)
در حال بارگیری...
قاموس قرآن
مسك و امساك به معنى گرفتن و نگاه داشتن است ايضا تمسيك كه به معنى گرفتن و چنگ زدن است. بخل را از آن امساك گويند كه منع كردن و نگاه داشتن مال از ديگران است. [اعراف:170]. آنانكه به كتاب خدا چنگ مىزنند و آن را حفظ كرده و به آن عمل مىكنند و نماز بپا دارند ما اجر مصلحان را تباه نمىكنيم. [ملك:21]. يا كيست آنكه به شماروزى دهد اگر خدا روزى خود را منع كند. [ممتحنه:10]. علقههاى زنان كافر را نگاه نداريد زنان كافر را رها كنيد مراد از «عصم» زوجيتها است رجوع شود به «عصم». استمساك: به معنى چنگ زدن و قصد نگاه داشتن است.[زخرف:43]. به آنچه بتو وحى شد چنگ بزن. * [مطفّفين:26]. مسك به معنى مشك است كه عطر مخصوصى است متخذ از آهو. و آن در آيه نكره است و نمىشود مثل مشك در دنيا باشد معنى آيه در «ختم» ديده شود.
ریشههای نزدیک مکانی
ف ب ه هن ل ان على لا من ما وله اله الله فى رحم عرف او ها سمو انن نا الا هم قد کم ک الى زول ا ارض اذا ى بل رزق سرح عرو قول ذلک ختم الذى اجل رسل موت مسک وثق حسب نعم الذين نفق امر التى بلغ حسن طلق کتب انس وقى هما شهد عقل هذا نفس خشى قوم سئل قدر قبض مرر طير اتى منن ضرر قضى عصم اجر هل غير کون صفف هو عدو زوج وقع حکم بعد نوم هون ذکر جوو بيت وحى کفر احد رحق ام بشر لم حتى اکل عزز
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
فَإِمْسَاکٌ | ۱ |
فَأَمْسِکُوهُنَ | ۳ |
تُمْسِکُوهُنَ | ۱ |
اسْتَمْسَکَ | ۲ |
أَمْسَکْنَ | ۱ |
يُمَسِّکُونَ | ۱ |
يُمْسِکُهُ | ۱ |
يُمْسِکُهُنَ | ۲ |
لَأَمْسَکْتُمْ | ۱ |
يُمْسِکُ | ۲ |
أَمْسِکْ | ۲ |
مُمْسِکَ | ۱ |
يُمْسِکْ | ۱ |
أَمْسَکَهُمَا | ۱ |
مُمْسِکَاتُ | ۱ |
فَيُمْسِکُ | ۱ |
مُسْتَمْسِکُونَ | ۱ |
فَاسْتَمْسِکْ | ۱ |
تُمْسِکُوا | ۱ |
أَمْسَکَ | ۱ |
مِسْکٌ | ۱ |