ریشه طير
تکرار در قرآن: ۲۸(بار)
قاموس قرآن
جمع طائر به معنى پرنده است و به قول قطرب و ابوعبيده: طير به واحد نيز اطلاق مىشود. و به نظر طبرسى: آن اسم جمع است و نيز مصدر آيد «طار يطير طيراً و طيراناً». [يوسف:41]، [فيل:3]. طير در هر دو آيه جمع طائر است ولى در آيه [آل عمران:49]. ظاهراً براى مفرد است. تطيّر: از باب تفعّل به معنى فال بد زدن است [يس:18]. تاء را در طاء ادغام كرده و به اولش همزه مىآورند مثل [نمل:47]. طيره به معنى فال بد است. راغب گويد: اصل تطيّر در فال زدن با پرندگان است سپس در هر فال بد به كار مىرود. ابن اثير در نهايه گفته: اصل آن درباره پرندگان و آهوان و غير آنها است كه از طرف راست يا چپ شخص مىآمدند و اين آنها را از مقاصدشان باز مىداشت. در اقرب الموارد گفته: سانح آن است كه از طرف راست كه از جانب چپ آيد عرب با سانح فال نيك و با بارح فال بد مىزد. قول مجمع در معنى سانح و بارح ذيل آيه [اسراء:13]. بر خلاف اقرب است. در الميزان از كشاف نقل شده: اعراب با پرندگان فال مىزدند و آن را زجر مىناميدند در مسافرت اگر پرنده از نزدشان مىگذشت آن را به پرواز وا مىداشتند اگر از چپشان براستشان مىگذشت فال نيك مىزد و اگر بالكس مىپريد به فال بد مىگرفتند لذا فال بد را تطيّرخواندند. طائر: پرنده. مثل [انعام:38]. درباره آيه در «امم» صحبت شده است. طائر معناى ديگرى نيز دارد كه در آيات زير روشن خواهد شد. * [اسراء:13]. مفسران طائر را در آيه به معنى عمل گرفتهاند. خود آيه نيز مىفهماند مراد از طائر هر عمل خوب و بد انسان است كه از وى قابل انفكاك نيست و به حكم و جعل خداوند خير و شرّ به خود عامل مربوط است. ولى بايد ديد چرا به عمل طائر اطلاق شده آيا قرآن در اين اطلاق تابع رسم باطل جاهليت شده است؟!! به نظر من قرآن در اين استعمال نظرى به اصطلاح جاهليت ندارد و چون عمل پرنده به خصوصى است كه به صورت نيرو از انسان مىپرد و كنار مىشود لذا آن را طائر فرموده است. راغب در اين باره حق سخن را ادا كرده آنگاه كه در ذيل آيه گويد: «اىّ عَمَلُهُ الَّذى طارَعَنْهُ مِنْ خَيْرٍاَوْ شِرٍّ» از اينجا معنى طائر در آيات زير نيز روشن مىشودك * [يس:19]. [نمل:47]. [اعراف:131]. ممكن است طائر در آيه اول فال بد باشد كه در جواب «تَطَّيَرْنابِكُمْ» آمده است ولى به نظر نگارنده مراد آن است كه پيامبران گفتند: وجود ما براى شما اسباب بدبختى نيست بلكه عمل شماست كه بدبختتان خواهد كرد با خود شماست و از شما منفّك نيست. آيه دوم و سوم نيز در جواب آنان است كه پيامبران مىگفتند: ما شما را به فال بد گرفتيم سبب ناراحتى شما نيستم بلكه اعمال بدتان كه پيش خدا نحفوظ است سبب بدبختى شما شده و خواهد شد و با تبليغ ما امتحان مىشويد. * [انسان:7]. مستطير به معنى منتشر است يعنى روزى كه شرّش به همه جا گسترش يافته و رسيده است آن را آشكار نيز گفتهاند «فجر مستطير» يعنى صبح آشكار. آن در هر حال از طيران است كه مفيد وسعت مىباشد.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
الطَّيْرِ | ۷ |
طَيْراً | ۳ |
طَائِرٍ | ۱ |
يَطِيرُ | ۱ |
يَطَّيَّرُوا | ۱ |
طَائِرُهُمْ | ۱ |
الطَّيْرُ | ۴ |
طَائِرَهُ | ۱ |
الطَّيْرَ | ۴ |
اطَّيَّرْنَا | ۱ |
طَائِرُکُمْ | ۲ |
تَطَيَّرْنَا | ۱ |
طَيْرٍ | ۱ |