روایت:الکافی جلد ۸ ش ۵۷۴
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
علي بن محمد عن علي بن العباس عن علي بن حماد عن عمرو بن شمر عن جابر عن ابي جعفر ع :
الکافی جلد ۸ ش ۵۷۳ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۵۷۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۳۳
جابر از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه در تفسير گفتار خداى عز و جل: «هر كه كار نيكى كند ما هم نيكىاى بر آن بيفزائيم» (سوره شورى آيه ۲۳) فرمود: يعنى هر كه اوصياء آل محمد را دوست بدارد و از آثارشان پيروى كند پس اين دوستى بيفزايد براى او دوستى گذشتگان از پيمبران و مؤمنان پيشين را تا برسد دوستى آنها بحضرت آدم عليه السّلام و اين است معناى گفتار خداى عز و جل: «هر كه كار نيك بياورد پاداشى بهتر از آن دارد» (سوره نمل آيه ۸۹) كه خدا او را ببهشت ميبرد، و همين است معناى گفتار خداى عز و جل: «بگو هر آنچه مزد از شما خواستم از آن خودتان باشد» (سوره سبأ آيه ۴۷) ميفرمايد: يعنى مزد همان دوستى كه جز آن را از شما نخواستم از آن خودتان باشد كه بوسيله آن رهبرى شويد و از عذاب روز رستاخيز نجات يابيد، و از آن طرف بدشمنان خدا كه دوستان شيطان و اهل تكذيب و انكارند فرمود: «بگو من از شما مزدى نخواهم و از متصنعان (و ظاهرسازان) نيستم» (سوره ص آيه ۸۶) مىفرمايد: يعنى ادعا كنم و از شما چيزى بخواهم كه شما اهل آن نيستيد. در اينجا بود كه منافقان بيكديگر گفتند: آيا محمد را بس نيست كه بيست سال تمام ما را تحت قدرت خويش كشانده تا اينكه ميخواهد خاندان خود را بر گردن ما سوار كند (و آنها را نيز حاكم بر ما گرداند) و از اين رو گفتند: اين مطلب را خداوند نازل نفرموده و اين موضوعى است كه از پيش خود درآورده و ميخواهد خاندانش را بگردن ما سوار كند، و اگر محمد كشته شود و يا بميرد ما اين منصب را از خاندانش خواهيم گرفت و پس از آن هرگز نخواهيم گذارد دوباره قدرت بدست آنها درآيد. و خداى عز و جل خواست تا آنچه را آنها در سينههاى خود پنهان كرده و تصميم بدان گرفتهاند به پيغمبرش اعلام كند و اين مطلب را در كتاب خويش قرآن بگنجاند و فرمود: «مگر آنكه گويند دروغى بر خدا بسته و اگر خدا خواهد بر دل تو مهر نهد» ميفرمايد: اگر بخواهم وحى را باز دارم تا بفضيلت و دوستى خاندانت لب نگشائى، و بدنبال آن خداى عز و جل فرمايد: «و خدا باطل را محو كند و حق را با كلمات خود پابرجا سازد (ميفرمايد حق براى خاندان تو همان ولايت است) كه براستى او بدان چه در سينهها است دانا است» (سوره شورى آيه ۲۴) ميفرمايد: يعنى (دانا است) بدان دشمنى و ستمى كه پس از تو نسبت بخاندانت در سينههاى خويش نهان كردهاند. و همين است مقصود از گفتار خداى عز و جل: «و كسانى كه ستمگرند در نهانى راز گويند كه مگر اين جز بشرى مثل شما است آيا شما جادو ميشويد با اينكه مىبينيد» (سوره انبياء آيه ۳). و در تفسير گفتار خداى عز و جل: «سوگند بستاره هنگامى كه فرود آيد» فرمود (مقصود) سوگند بقبض روح محمد هنگامى كه جانش گرفته شود «كه گمراه نشد رفيق شما (رسول خدا (ص)- به برترى دادن خاندانش- و نه بباطل گرويده است، و نه از روى هوا و دلخواه خود سخن ميگويد» فرمود: خدا ميگويد: او در باره برترى دادن خاندانش از روى هوا و هوس سخن نميگويد، و بهمين جهت دنبالش فرمايد: «اين نيست مگر وحيى كه باو شده است» (سوره نجم آيات ۱- ۴). و خداى عز و جل بمحمد (ص) فرمايد: «بگو اگر چيزى كه بدان شتاب داريد در نزد من بود كارى كه ميان من و شما است خاتمه يافته بود» (سوره انعام آيه ۵۸) يعنى اگر من مأمور بودم كه بشما اعلام كنم آنچه را در سينههاى خود پنهان كردهايد از شتاب كردن شما در مردن من تا اينكه پس از من بخاندانم ستم كنيد ... پس حكايت شما مانند آن كسى است كه خداى عز و جل فرمايد: «مانند آن كسى كه آتشى بيفروخت و چون اطراف او را روشن كرد ...» (سوره بقرة آيه ۱۷) ميفرمايد: زمين بنور محمد (ص) روشن شد چنانچه خورشيد بدان پرتو افكنى ميكند. پس خدا محمد (ص) را بخورشيد مثل زده و وحى او را بماه مثل زده در آنجا كه فرمايد: «او است كه خورشيد را پرتوى قرار داد و ماه را نورى» (سوره يونس آيه ۵) و گفتار خداى عز و جل «و شب براى ايشان عبرتى است كه بر كنيم از آن روز را و آن وقت در تاريكى فرو روند» (سوره يس آيه ۳۷) و گفتار خداى عز و جل: «خدا نورشان را برگرفت و در تاريكيهاى عميق رهاشان كرد كه ديگر ديدن نتوانند» (سوره بقرة آيه ۱۸) يعنى جان محمد (ص) را بگرفت و تاريكى پديد آمد و ديگر برترى خاندانش را نمىبينند، و همين است معناى گفتار خداى عز و جل: «و اگر آنها را بهدايت دعوت كنى نشنوند و آنها را ببينى كه بسوى تو بنگرند ولى نمىبينند» (سوره اعراف آيه ۱۹۷). سپس رسول خدا (ص) آن علمى را كه در نزد او بود بوصى خود سپرد و اين است گفتار خداى عز و جل: «خدا نور آسمانها و زمينها است» (سوره نور آيه ۳۵) ميفرمايد: منم رهبر آسمانها و زمين و مثال نور من كه بدان راهنمائى شوند همانند محفظهاى است كه در آن چراغى باشد، و آن محفظه قلب حضرت محمد (ص) است، و آن چراغ همان نورى است كه دانش در آن قرار دارد، و گفتارش كه (دنبال آن) فرمايد: «آن چراغ در شيشهاى است» ميفرمايد: من ميخواهم تو را قبض روح كنم پس آنچه در پيش تو است بوصى خود بسپار و در نزد او بگذار چنانچه چراغ را در شيشه گذارند «كه آن شيشه گوئى ستاره درخشانى است» پس فضيلت وصى را بدين وسيله بآنها اعلام كرد «كه از درخت پر بركتى افروخته شود» و اصل اين درخت با بركت ابراهيم عليه السّلام است و اين است گفتار خداى عز و جل: «رحمت خدا و بركتهايش بر شما خاندان باد كه براستى او ستوده و بزرگوار است» (سوره هود آيه ۷۳) و همين است معناى گفتار خداى عز و جل: «همانا خدا آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را از جهانيان برگزيد، نژادى كه برخى از برخ ديگرند و خدا شنوا و دانا است». و (دنبال آيات سوره نور فرمود:) «درختى كه نه خاورى است و نه باخترى» ميفرمايد: نه يهودى هستيد كه بسوى مغرب نماز بخوانيد و نه نصرانى هستيد كه بسوى مشرق نماز بخوانيد، شما بر كيش ابراهيم عليه السّلام باشيد كه خداى عز و جل در بارهاش فرمود: «ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى بلكه خداپرست و مسلمان بود و از مشركان نبود» (سوره آل عمران آيه ۶۷). و گفتارش عز و جل (در سوره نور): «نزديك است روغن آن روشن شود و گرچه آتش بدان نرسد كه نورى بالاى نورى است و خداوند هر كه را خواهد بنور خويش هدايت فرمايد» ميفرمايد: مثل فرزندان شما كه از شما متولد ميشوند همانند روغنى است كه از زيتون بيرون آيد كه نزديك است روغنش روشن شود و گرچه آتشى بدان نرسد ...» ميفرمايد: نزديك است كه بنبوت گويا شوند و گرچه فرشته وحى آنها نازل نشده.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۴۲۸
جابر از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه در تفسير اين سخن پروردگار: ... وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً ... «۳» فرمود: يعنى هر كه اوصياء خاندان محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را دوست بدارد و از آثارشان پيروى كند، پس اين دوستى براى او دوستى پيامبران و مؤمنان گذشته را بيفزايد تا به دوستى حضرت آدم عليه السّلام برسد، و همين است مفهوم اين سخن الهى __________________________________________________
(۳) «هر كه كار نيكى كند ما هم نيكىاى بر آن بيفزاييم» (سوره شورى/ آيه ۲۳).
كه: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها ... «۱»، كه خدا او را به بهشت مىبرد، و همين است مفهوم اين سخن پروردگار كه: قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ ... «۲»، يعنى مزد همان دوستى كه جز آن را از شما نخواستم از آن خودتان باشد كه به وسيله آن رهبرى شويد و از عذاب روز رستاخيز نجات يابيد. و از آن سو، به دشمنان خدا كه دوستان شيطان و اهل تكذيب و انكارند فرمود: قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ «۳»، يعنى متكلّف و زورگو نباشم اگر از شما چيزى بخواهم كه اهل آن نيستيد. در اين هنگام منافقان به يك ديگر گفتند: آيا محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را بس نيست كه بيست سال تمام ما را تحت قدرت خويش كشانده، و اينك مىخواهد خاندان خود را هم بر گردن ما سوار كند و لذا گفتند: اين سخن را خداوند نازل نفرموده است و اين را از پيش خود بافته و مىخواهد خاندانش را برگردن ما سوار كند، و اگر محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كشته شود و يا بميرد ما اين منصب را از خاندانش خواهيم ستاند و ديگر هرگز اجازه نخواهيم داد دوباره قدرت به دست آنها بيفتد. و خداى عزّ و جلّ خواست تا آنچه را از آنها در سينههاى خود پنهان كرده و تصميم بدان گرفتهاند به پيغمبرش اعلان كند، و اين مطلب را در كتاب خويش قرآن بگنجاند و فرمود: أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلى قَلْبِكَ ... «۴»، و مىفرمايد: اگر بخواهم وحى را باز دارم تا به فضيلت و دوستى خاندانت لب نگشايى، و به دنبال آن خداى عزّ و جلّ مىفرمايد: ... وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ [يقول: الحق لاهل بيتك الولاية] إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «۵». مىفرمايد: يعنى [داناست] بدان دشمنى و ستمى كه پس از تو نسبت به خاندانت در سينههاى خويش نهان __________________________________________________
(۱) «هر كه كار نيك بياورد پاداشى بهتر از آن دارد» (سوره نمل/ آيه ۸۹). (۲) «بگو هر آنچه مزد از شما خواستم از آن خودتان باشد» (سوره سبأ/ آيه ۴۷). (۳) «بگو من از شما مزدى نخواهم و از متصنّعان نيستم» (سوره ص/ آيه ۸۶). (۴) «يا مىگويند كه بر خدا دروغ مىبندند، اگر خدا بخواهد بر دل تو مهر مىزند» (سوره شورى/ آيه ۲۴). (۵) «و خدا به كلمات خود باطل را محو مىكند و حق را ثابت مىگرداند [ميگويد: حق براى اهل بيت تو همان ولايت است] او به هر چه در دلها مىگذرد داناست» (سوره شورى/ آيه ۲۴).
كردهاند، و همين است مقصود اين سخن پروردگار: ... وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ «۱». و در تفسير اين آيه شريفه: وَ النَّجْمِ إِذا هَوى «۲» فرمود: مقصود، سوگند به قبض روح محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم است آن هنگام كه جانش گرفته شود، و در باره آيه: ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى* وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى «۳» فرمود: خدا مىگويد: او در باره برترى دادن خاندانش از روى هوى و هوس سخن نمىگويد و لذا در پى آن فرمود: إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى «۴». خداوند عزّ و جلّ به محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم مىفرمايد: قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ «۵»، يعنى اگر من مأمور بودم كه به شما اعلان كنم هر آنچه را در سينههاتان نهان داشتهايد از شتاب كردن شما در مردن من تا اينكه پس از من به خاندانم ستم كنيد ... پس شما مانند آن كسى مىبوديد كه خداوند فرمود: ... كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ... «۶» كه مقصود چنين است كه: زمين به نور محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم روشن شد چنانچه خورشيد بدان پرتو افكنى مىكند. پس خداوند محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را به خورشيد مثل زده و وحى او را به ماه مثل زده آن جا كه مىفرمايد: ... جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً ... «۷»، و وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ «۸»، و اين گفتار __________________________________________________
(۱) «و كسانى كه ستمگرند در نهانى راز مىگويند كه مگر اين جز بشرى مثل شماست آيا شما جادو مىشويد با اينكه مىبينيد» (سوره انبياء/ آيه ۳). (۲) «سوگند به ستاره هنگامى كه فرود آيد» (سوره نجم/ آيه ۱). (۳) «گمراه نشد رفيق شما و نه از روى هوى و هوس سخن مىگويد» (سوره نجم/ آيه ۲ و ۳). (۴) «اين نيست مگر وحيى كه به او شده است» (سوره نجم/ آيه ۴). (۵) «بگو: اگر آنچه را كه بدين شتاب مىطلبيد به دست من بود ميان من و شما كار به پايان مىرسيد» (سوره انعام/ آيه ۵۸). (۶) « [مثلشان] مثل آن كسانى است كه آتشى افروختند، چون پيرامونشان را روشن ساخت ...» (سوره بقره/ آيه ۱۷). (۷) «خورشيد را فروغ بخشيد و ماه را منوّر ساخت» (سوره يونس/ آيه ۵). (۸) «شب نيز برايشان عبرتى ديگر است كه روز را از آن برمىكشيم و همه در تاريكى فرو مىروند» (سوره يس/ آيه ۳۷).
پروردگار كه: ... ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ «۱»، يعنى جان محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را بستاند و تاريكى پديد آمد و ديگر برترى خاندانش را نمىبينند، و همين است مفهوم اين سخن پروردگار كه: وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى لا يَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَ هُمْ لا يُبْصِرُونَ «۲». سپس پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم دانشى را كه نزدش بود به وصىّ خود سپرد و اين همان گفتار الهى است كه: ... رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ «۳»، و اين سخن پروردگار كه: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ* ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «۴»، و پس از آن مىفرمايد: ... لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ ... «۵». امام عليه السّلام فرمود: نه يهودى هستيد كه به سوى مغرب نماز بخوانيد و نه نصرانى كه به سوى مشرق نماز بگزاريد. شما بر كيش ابراهيم هستيد كه خداوند در بارهاش فرمود: ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ «۶»، و در باره اين سخن پروردگار: ... يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ ... «۷» فرمود: نزديك است كه به نبوّت گويا شوند اگر چه هنوز فرشته بر آنها نازل نشده باشد. __________________________________________________
(۱) «خداوند نور آنها را بستاند و در تاريكىاى رهايشان كرد كه نمىبينند» (سوره بقره/ آيه ۱۷). (۲) «و اگر به هدايتشان بخوانى گوش نمىكنند و مىبينى كه به تو مىنگرند در حالى كه نمىبينند» (سوره اعراف/ آيه ۱۹۸). (۳) «رحمت و بركات خدا بر شما اهل اين خانه ارزانى باد. او ستودنى و بزرگوار است» (سوره هود/ آيه ۷۳). (۴) «همانا خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد، نسلى كه برخى از آنها از برخى ديگرند و خداوند شنواى آگاه است» (سوره آل عمران/ آيه ۳۳ و ۳۴). (۵) «نه شرقى است و نه غربى» (سوره نور/ آيه ۳۵). (۶) «ابراهيم نه يهودى بود نه مسيحى، ليكن حنيفى بود مسلمان و از مشركان نبود» (سوره آل عمران/ آيه ۶۷). (۷) «روغنش روشنى بخشد هر چند آتش بدان نرسيده باشد، نورى افزون بر نور ديگر، خدا هر كس را كه بخواهد بدان نور راه مىنمايد» (سوره نور/ آيه ۳۵).