روایت:الکافی جلد ۸ ش ۱۹۰
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن ابن محبوب عن الحسن بن السري عن ابي مريم عن ابي جعفر ع قال سمعت جابر بن عبد الله يقول :
الکافی جلد ۸ ش ۱۸۹ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۱۹۱ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۴۷
ابو مريم از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: از جابر بن عبد اللَّه شنيدم كه ميگفت: روزى رسول خدا (ص) هم چنان كه سوار شتر بود از كنار انجمن ما گذر كرد و اين جريان وقتى بود كه از سفر حجة الوداع باز ميگشت پس در نزد ما كه رسيد توقف كرده بر ما سلام كرد آنگاه فرمود: چه شده كه مىبينم دوستى دنيا بر بيشتر مردم چيره شده بحدى كه گويا مرگ در اين دنيا بنام ديگران ثبت شده؟ و گويا حق و حقيقت در اين جهان بر جز اينها واجب گشته، و تا اينكه گويا سرگذشت مردگان پيش از خود را نشنيده و نديدهاند، (با اينكه) راه ايشان همان راه مردم مسافر است و بزودى بسوى آنان (يعنى مردگان) بازگردند، خانههاى آن مردگان گورشان باشد و اينان ميراث آنان را خورند، اينها پندارند پس از آن مردگان هميشه خواهند ماند! هيهات هيهات! [آيا] دنبالان از جلو رفتگان پند نگيرند؟ براستى كه از ياد برده و فراموش كردند هر پند دهندهاى را در كتاب خدا و از شر هر سرانجام بدى ايمن و آسوده خاطر گشته و از نزول بلاهاى سخت و پيش آمدهاى ناگوار ترس ندارند. خوشا بحال كسى كه ترس از خداى عز و جل او را از ترس از مردم مشغول كرده. خوشا بحال كسى كه عيب خودش او را از (تفحص و دقت در) عيوب برادران با ايمانش باز دارد. خوشا بحال كسى كه براى خداى عز ذكره تواضع و فروتنى كند، و در آنچه خداوند بر او حلال كرده بدون آنكه از روش من منحرف شود زهد ورزد، و از تازگى و رونق دنيا بىآنكه تغييرى از سنت من پيدا كند دورى گزيند، و از نيكان عترت من پس از من پيروى كند و از كبرورزان و فخركنندگان و دنيا طلبان كناره گيرد، آنان كه بر خلاف سنت و روش من بدعت گذارند، و براهى غير از راه و روش من بروند. خوشا بحال آن مؤمنى كه مالى از غير راه معصيت و نافرمانى بدست آرد و در غير راه معصيت نيز خرج كند، و بوسيله آن بدرويشان و مستمندان احسان كند. خوشا بحال كسى كه اخلاقش را با مردم خوب كند و از كمك كردن بآنان دريغ نكند و شر خود را از آنان بگرداند. خوشا بحال كسى كه در خرج ميانهروى كند و زياده (از خرج) را (بمستحقان) ببخشد و از سخنان بيهوده و زيادى و كار زشت خوددارى كند.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۲۱۵
امام باقر عليه السّلام فرمود: از جابر بن عبد اللَّه شنيدم كه مىگفت: روزى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بر ما گذر كرد و ما در انجمنى بوديم. حضرت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بر ناقهاش سوار بود. اين رويداد پس از زمانى بود كه حضرت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم از حجّة الوداع بازمىگشت. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ايستاد و سلام كرد و ما هم پاسخ سلام او را داديم. سپس فرمود: چگونه است كه من مىبينم دوستى دنيا بر بسيارى از مردم چيره شده تا جايى كه گويى مرگ در اين دنيا براى ديگران ثبت شده و اين گروه، جاويدانند، و پندارى در اين جهان، حق بر ديگران بايسته شده، و تا جايى كه گويى از خبرهاى مردههاى پيش از خود نه چيزى شنيدهاند و نه ديدهاند. راه آنان، همان راه مردم مسافر و در حال كوچ است كه مرگ بزودى به سراغ آنها آيد و خانه آنها گورشان گردد و ديگران ارثشان را بخورند. آنها چنين مىپندارند كه پس از مرگ ايشان جاودان خواهند ماند. هيهات هيهات، آيا پسينيان آنها از پيشينيانشان پند نمىپذيرند؟! آنها هر پند آموزى را كه در كتاب خدا بود نياموختند و در طاق نسيان نهادند، و از هر سرانجام بدى آسوده به سر بردند و از رويدادهاى سخت و حوادث مهلك نهراسيدند. خوشا به حال كسى كه ترس از خدا او را از ترس مردم بازداشت، و خوشا به حال كسى كه پرداختن به عيوب خود، او را از پرداختن به عيوببرادران مؤمنش جلو گرفت. خوشا به حال كسى كه براى خدا فروتنى كرد و در آنچه خدا به او حلال كرده است زهد پيشه كرد بىآنكه از شيوه من روى برتابد و رونق دنيا را به سويى فكند بىآنكه از سنّت و كردار من، ره به كژى گزيند؛ و از اخيار خاندان من كه پس از من خواهند بود پيروى كند و از اهل كبر و فخر و دنياطلبى دورى گزيند؛ كسانى كه بر خلاف سنّت من بدعت مىنهند و به راهى جز شيوه و كردار من مىروند. خوشا به حال مؤمنى كه مالى را جز از راه معصيت و خلاف به دست آورد و آن را در غير گناه خرج كرد و به تهيدستان و كم توشگان داد. خوشا به حال كسى كه با مردم خوشرفتارى كرد و كمك خود را به آنها دريغ نورزيد و شرّ خود را از آنها بگرداند. خوشا به حال كسى كه در مخارج خود، ميانهروى در پيش گرفت و افزوده درآمدش را به نيازمند بخشيد و از سخن زيادى خويشتندارى كرد و از كردار زشت باز ايستاد.