روایت:الکافی جلد ۱ ش ۳۲۶
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
علي بن محمد عن سهل بن زياد عن محمد بن عيسي قال :
الکافی جلد ۱ ش ۳۲۵ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۳۲۷ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۳۶۳
محمد بن عيسى گويد: به ابو الحسن على بن محمد (ع) (امام دهم) نوشتم: اى آقايم، خدا مرا قربانت كند، براى ما روايت شده است كه خدا در محلى است و در محلى نيست، بر عرش استوار است و هر شب نيمه دوم از شب به آسمان اول نزديك به ما فرود مىآيد، و روايت شده كه در شب عرفة پائين مىآيد و سپس به جاى خود بر مىگردد و يكى از پيروان شما در اين باره گفته است: اگر خدا در جايى هست و در جايى نيست بناچار هوا به او برخورد و او را فرا گيرد، زيرا هوا جسم رفيق و بخارى است و بر هر چيزى به اندازهاش احاطه كند، در اين فرض چگونه هوا به خدا جل ثنائه احاطه كند و او را فرا گيرد؟ در پاسخ نگارش فرمود: اين را خودش مىداند و او است كه بهتر اندازه مىگيرد، بدان كه وقتى خدا در آسمان اول است در عين حال هم بر عرش است، همه چيز در برابر خدا يكى است از نظر علم و قدرت و تسلط و احاطه او به همه چيز.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۷۱
محمد بن عيسى گويد: بحضرت امام على النقى (ع) نوشتم: آقايم خدا مرا قربانت گرداند براى ما روايت كردهاند كه: خدا در موضع معينى از عرش قرار دارد و نيمه آخر هر شب بآسمان پائين فرود آيد و باز روايت كنند كه در شب عرفه پائين آيد و سپس بجاى خود برگردد، يكى از دوستان شما در اين باره گويد: اگر خدا در موضع معينى باشد در ملاقات و مجاورت هوا قرار گيرد در صورتى كه هوا جسم رقيقى است كه بهر چيز باندازه خودش احاطه كند، پس چگونه در اين صورت هوا بخدا احاطه كند؟ حضرت مرقوم فرمود: اين را خدا خود ميداند و اوست كه نيكو اندازهگيرى آن كند، بدان كه او اگر در آسمان پائين باشد همچنان در عرش است (در يك وقت معين علمش بهر دو ناحيه مساويست) و علم و قدرت و سلطنت و احاطه او بر همه چيز يكسانست.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۴۰۱
على بن محمد، از سهل بن زياد، از محمد بن عيسى روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام على نقى عليه السلام نوشتم كه: خدا مرا فداى تو گرداند اى آقاى من، از براى ما روايت شده كه خدا در بعضى از مواضع عرش قرار گرفته، و نيز روايت شده كه در هر شب در نصف آخر آن، به سوى آسمان دنيا فرود مىآيد. و نيز روايت شده كه در شبانگاه عرفه فرود مىآيد، بعد از آن، به جاى خويش بر مىگردد. و بعضى از مواليان تو در اين باب گفتهاند كه: هر گاه خدا در بعضى از مواضع باشد و در بعضى نباشد، هوا به او بر مىخورد و بر او مىتند و احاطه مىكند و هوا، جسمى است رقيق و نرم كه بر هر چيزى احاطه مىكند، به اندازه آن در كوچكى و بزرگى. پس هوا چگونه بر او- جلّ ثناؤه- احاطه مىكند؟ بر اين مثال حضرت عليه السلام فرمان همايون نوشت كه: «علم اين در نزد خدا است (چه اين، از جمله متشابهات است كه تفسير آن را خدا و راسخون در علم مىدانند). و اوست كه اين را مقدر فرموده و اندازه نموده، به آنچه نيكوتر است از روى اندازه نمودن» (وليكن در ضمن آنچه فرموده، اشاره است به اينكه مراد به نزول خدا، نزول رحمت و تقدير آن است). بعد از آن، حضرت فرمود كه: «بدان كه چون خدا در آسمان دنيا باشد، چنان است كه بر بالاى عرش باشد و همه چيزها از براى او برابر است از روى علم و قدرت وپادشاهى و احاطت» (و در اين، تنبيه است كه خدا را مكانى نيست؛ چه اگر مكانى مىبود، همه مكانها در بر او برابر نبود). و از او-/ يعنى از على بن محمد-/ از محمد بن جعفر كوفى، از محمد بن عيسى مثل اين روايت است. در بيان فرموده خداى تعالى: «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ» «۱». __________________________________________________
(۱). مجادله، ۷.