الفتح ٢٠
کپی متن آیه |
---|
وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ کَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَکُمْ هٰذِهِ وَ کَفَ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْکُمْ وَ لِتَکُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَکُمْ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً |
ترجمه
الفتح ١٩ | آیه ٢٠ | الفتح ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَغَانِمَ کَثِیرةً»: (نگا: آیه ). «هذِهِ»: غنیمتهای فتح خیبر مراد است که در سال هفتم هجری بعد از رجوع از حدیبیه دست داد (نگا: المصحف المیسر). «النَّاسِ»: مراد یهودیان اطراف مدینه است که خداوند در دلهایشان رعب و هراس افکند، و لذا جرأت نکردند در غیبت مسلمانان به هنگام حرکت به سوی مکه و انجام عمره در حدیبیه، آزاری به زنان و کودکان مسلمانان برسانند. «آیَةً»: علامت و نشانه صدق وعده خدا به مسلمانان. «وَ لِتَکُونَ آیَةً ...». حرف واو عاطفه است و مابعد خود را عطف بر مقدر مفهوم از مقام میکند. یعنی: عَجَّلَ لَکُمُ الْمَغَانِمَ وَ کَفَّ الْیَهُودَ، لِتَشْکُرُوهُ سُبْحانَهُ، وَ لِیَکُونَ ذلِکَ آیَةً. أَیْ دَلیلاً عَلی صِدْقِِ وَعْدِهِ سُبْحانَهُ.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۸ - ۲۸ سوره فتح
- مقصود از رضا و سخط خدا، ثواب و عقاب او است
- اخبار غيبى كه در سوره «فتح» آمده است
- مقصود از «كلمة التقوى»، در آیه شریفه
- مقصود از «فتح قريب»، فتح حديبيه است
- بحث روايتى
- رواياتى راجع به ماجراى فتح خيبر
- فضیلتی از امام علی«ع»، در فتح قلعه خيبر
- ماجراهای پس از فتح قلعه خيبر
- ماجرای مسموم شدن پیامبر«ص»، توسط یک زن یهودی
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً «20»
خداوند، غنيمتهاى بسيارى به شما وعده داده است كه آنها را خواهيد گرفت، پس اين (غنايم خيبر) را زودتر براى شما فراهم ساخت و دست مردم را از (تعرّض بر) شما بازداشت، تا براى مؤمنان نشانه (و عبرتى) باشد و شما را به راهى راست، هدايت كند.
نکته ها
در دو آيه قبل، به كسانى كه با پيامبر بيعت كردند، وعده «فتح قريب» داد كه به گفته برخى مفسّران، همچون طبرى، شيخ طوسى، زمخشرى، مراغى و طبرسى، مراد فتح خيبر است.
قلعه خيبر در حدود دويست كيلومترى مدينه بود با حصارهاى بلند و حدود ده هزار نفر يهودى در آن زندگى مىكردند و اطرافش كشاورزى داشتند. اين قلعهى بسيار محكم، در سنگين و عجيبى داشت كه چهل نفر آن را حركت مىدادند.
از آنجايى كه خيبر پايگاه دشمنان و لانه جاسوسى مخالفان اسلام شده بود، يك ماه پس از صلح حديبيّه، مسلمانان به سراغ آنجا رفتند. ابتدا فرماندهى مسلمانان را كسانى به عهده داشتند كه نتواستند كارى را از پيش ببرند، تا آنكه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: فردا پرچم را به دست كسى خواهم داد كه خدا و رسولش از او راضى هستند و او را دوست دارند و روز بعد پرچم را به دست امام على عليه السلام داد.
جلد 9 - صفحه 134
راهيابى به صراط مستقيم، بزرگترين نعمت و تفضل الهى است و خداوند همواره انسان را به آن سفارش كرده است و تمام مسلمانان و مؤمنان نيز بايد در شبانه روز در حال نماز و مناجات از خداوند هدايت به آن راه را در خواست كنند. با اينكه خداوند به پيامبر اسلام مىفرمايد: «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ، عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «1» تو از پيامبران و در راه مستقيم مىباشى؛ باز هم آن حضرت، مأمور است كه در نمازهاى خود از خداوند هدايت به راه مستقيم را بخواهد و بگويد: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ»
با توجّه به اينكه نمازهاى نافله نيز بر پيامبر واجب بود و از 51 ركعت نماز واجب و مستحب، در 44 ركعت آن بايد سوره حمد تلاوت و اين درخواست مطرح شود، آنهم از جانب رسول خدايى كه راه و عمل او از طرف خدا بيمه و تأمين شده، نشان دهنده خطر انحراف و لغزش در همه حالات انسان است.
پیام ها
1- در جنگ و جهاد، كسب غنيمت از دشمن، امرى مجاز و از وعدههاى الهى است. «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً»
2- گسترش و توسعه اقتصادى مسلمانان، نعمت و موهبتى الهى است و سبب ايجاد انگيزه مىشود. «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً»
3- آنچه مسلمانان در امثال خيبر، به عنوان غنايم به دست مىآوردند، تمام وعدههاى الهى نيست. «فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ»
4- عجله، در بعضى جاها پسنديده است. «فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ»
5- غنايم، آنگاه گواراست كه همراه با امنيّت باشد. «كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ»
6- دست كشيدن دشمن از شما، يك نعمت الهى است. «كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ»
7- حوادث و برخوردها را تلخ نپنداريد، بلكه هر يك در جاى خود نشانه قدرتنمايى خداوند است. «لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ»
«1». يس، آيه 3- 4.
جلد 9 - صفحه 135
8- غنيمت، امنيّت و هدايت، پاداش مؤمنان است. مَغانِمَ ... كَفَّ أَيْدِيَ ... يَهْدِيَكُمْ
9- مال و ثروت، لغزشگاهى خطرناك است و لطف الهى زمانى است كه ثروت همراه با هدايت باشد. مَغانِمَ كَثِيرَةً ... يَهْدِيَكُمْ
10- درخواست هدايت به راه مستقيم، همواره لازم است، حتّى بعد از بيعت با رسول خدا و پيروزى و كسب غنايم و رضاى خداوند. «وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً «20»
جلد 12 - صفحه 158
وَعَدَكُمُ اللَّهُ: وعده فرموده است خدا شما را اى امت، مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها: غنيمتهاى بسيار از بلاد فارس و روم و غير آن از بلاد شرق و غرب كه خواهيد گرفت آن را تا روز قيامت، فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ: پس تعجيل فرمود براى شما اين را كه غنيمت خيبر است، يعنى پيش از همه غنايم به شما رسانيد، وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ: و باز داشت دستهاى مردمان را از شما كه اهل خيبر و بنى اسد و غطفان را ترس در دل آنها انداخت كه در قلعههاى خود متقاعد شدند و بمقاتله برنيامدند. روايت است چون حضرت، قلاع خيبر را محاصره نمود، قبيله اسدى و غطفان قصد كردند به مدينه روند و اموال مسلمانان را غارت نموده و زنان و اولاد آنها را اسير نمايند، حق تعالى ترس را در آنها انداخت تا به سبب آن بازگشتند و شما غنيمت را گرفتيد، وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ: و تا باشد آن غنيمت معجّله، آيتى براى مؤمنين بر صدق قول حضرت بر وعده فتح خيبر و غنايم آن، وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً: و تا بنمايد شما را راهى راست، يعنى ثابت دارد شما را بر دين اسلام به سبب زيادتى يقين و بصيرت به صلح حديبيه و فتح خيبر.
واقعه فتح خيبر: «1» سال هفتم هجرت بعد از مراجعت از حديبيه، قريب بيست روز در مدينه بودند، آنگاه فرمود مهيا شوند. با هزار و چهار صد نفر عازم خيبر شدند. جهودان چون از قصد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله آگهى يافتند، در حصارها متحصن شدند و آذوقه فراهم نمودند. مسلمانان با آنها مقاتله، بعضى از قلعهها را فتح و قلعه قموص كه سخت و محكم بود محاصره كردند، و حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله دردى شديد در شقيقه مبارك عارض كه نمىتوانست در ميدان حاضر شود، لا جرم هر روز يك نفر از اصحاب علم گرفته و به مبارزات رفته شبانگاه فتح نكرده باز آمد؛ يك روز ابو بكر علم را برداشت و هزيمت شده برگشت، روز ديگر عمر علم را گرفت و هزيمت نموده، چنانكه ابن ابى الحديد
«1» شرح واقعه فتح خيبر را در بحار الانوار، ابتداى جلد 21 مطالعه فرمائيد. و مجمع البيان 5/ 119.
جلد 12 - صفحه 159
در فتح خيبر گويد: وقتى عمر برگشت حضرت فرمود:
لأعطينّ الرّاية غدا رجلا يحبّ اللّه و رسوله و يحبّه اللّه و رسوله يفتح اللّه على يديه كرّار غير فرّار: هر آينه البته مىدهم علم را فردا بدست مردى كه دوست مىدارد خدا و رسول را و دوست مىدارد او را خدا و رسول، او مكرّر حمله كننده بر اعداء فرار ننماينده.
اصحاب همه شب در فكر آن بودند شخص لايق اين منصب كه باشد، روز ديگر اصحاب جمع گشته حضرت فرمود: على كجاست؟ عرض كردند. او را درد چشمى است كه نيروى حركت ندارد. فرمود او را حاضر كنيد، حضرت، سر على عليه السّلام به دامن خود نهاد و آب دهن مبارك بر چشمهاى او، فورا درد برطرف و خوب شد، پس علم را بدست او داد، امير المؤمنين علم را گرفته هروله كنان تا پاى قلعه قموص رفت، «مرحب» به عادت هر روز از قلعه بيرون آمده مانند پيل دمنده به ميدان آمد و رجز خواند.
قد علمت خيبرانى مرحب
شاكى السلاح بطل مجرب
حضرت امير المؤمنين چون شير غضبان بر وى درآمد و فرمود:
انا الذى سمتنى امى حيدره
ضرغام آجام و ليث قسورة
چون «مرحب» اين رجز را از حضرت شنيد كلام دايه كاهنهاش بياد آمد كه گفته بود بر همه كس غالب هستى مگر آنكه نام او حيدره باشد، اگر با او جنگ كنى كشته شوى، پس فرار كرد.
شيطان بصورت حبرى ممثل شده گفت: حيدره بسيار است، از بهر چه فرار كنى. پس مرحب بازگشت و خواست پيشدستى كند زخمى بر حضرت زند كه امير المؤمنين عليه السّلام او را مهلت نداده ذو الفقار بر سرش فرود آورد او را به خاك هلاك انداخت و بعد از او عدهاى از شجاعان صناديد را به قتل رسانيد.
يهودان فرار و به قلعه قموص گريخته و دروازه قموص را بستند، حضرت با شمشير كشيده بپاى دروازه آمد، آن درب آهنين را گرفته حركت داد به طورى كه لرزه سختى در قلعه افتاد و «صفيه» دختر «حى بن اخطب» از بالاى تخت به روى
جلد 12 - صفحه 160
افتاده صورتش مجروح شد، حضرت آن در را از جاى بركنده بر فراز سر برد، سپر خود نمود و ساعتى جنگ كرد. يهودان به بيغولهها گريختند، حضرت آن در را بر سر خندق قنطره «1» كرده و خود در ميان خندق ايستاده لشكر از آن عبور داد، آنگاه آن در را چهل ذراع به پشت سر پرانيد. چهل كس خواستند آن را حركت دهند نتوانستند.
تتمه: مروى است كه يكى از اصحاب به حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله عرض كرد من عجب ماندهام از قوت على عليه السّلام، درى را به اين عظمت بركند بر سر داشته تا همه مردمان از آنجا گذشتند، آيا دست او ستون است كه اصلا مضطرب و متزلزل نمىشود؟ حضرت فرمود: تو از دستش تعجب مىكنى، پايش را ملاحظه نكردى كه تعجب در آن بيشتر است. چون پاى حضرت را ملاحظه كرد گفت: يا رسول اللّه سبحان اللّه پاى او بر هوا ايستاده؟ حضرت فرمود: نه چنين است بلكه جبرئيل شهپر خود را پهن كرده و او بر بالاى پر او ايستاده «2» و به دست حضرت شاه اولياء فتح خيبر حاصل شد و غنايم را مسلمانان بدست آوردند، بقيه يهود امان طلبيدند، حضرت با آنها مصالحه نمود پس زمين خيبر فيىء مسلمانان شد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرابِ سَتُدْعَوْنَ إِلى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَما تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً «16» لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِيماً «17» لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً «18» وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «19» وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً «20»
ترجمه
بگو به بازماندگان از باديه نشينان زود باشد كه خوانده شويد بسوى گروهى صاحبان شجاعت و دليرى بسيار كه كارزار كنيد با آنها يا اسلام آورند پس اگر اطاعت كنيد ميدهد بشما خدا مزدى خوب و اگر روى بگردانيد همچنانكه روى گردانديد پيشتر عذاب كند شما را عذابى دردناك
نيست بر كور گناهى و نه بر لنگ گناهى و نه بر بيمار گناهى و هر كه اطاعت كند خدا و پيغمبرش را داخل ميكند او را در بهشتهائى كه ميرود از زير آنها نهرها و كسيكه روى گرداند عذاب كند او را عذابى دردناك
بتحقيق خوشنود شد خدا از مؤمنان وقتى كه بيعت ميكردند با تو در زير آن درخت پس دانست آنچه را كه در دلهاى ايشانست پس فرو فرستاد آرامش را بر ايشان و پاداش داد بآنان فتحى نزديك
و غنيمتهاى بسيار كه برگيرند آنرا و باشد خدا تواناى درست كردار
وعده داد بشما خدا غنيمتهاى بسيارى كه برگيريد آنها را پس زود مهيّا فرمود براى شما اين را و باز داشت دستهاى مردمانرا از شما و تا باشد آيتى براى مؤمنان و هدايت كند شما را
جلد 5 صفحه 28
براهى راست.
تفسير
خداوند متعال به پيغمبر خود دستور فرموده كه باعراب متخلّف مذكور در آيات سابقه بفرمايد اگر شما راست ميگوئيد و طالب جهاد در راه خدائيد من بعدا شما را دعوت ميكنم براى جنگ با قوميكه داراى شجاعت و شهامت فوق العاده باشند و بايد يكى از دو امر واقع شود جنگ شما يا اسلام آنها و بعضى يسلموا بدون نون قرائت نمودهاند يعنى الى ان يسلموا و اشاره فرموده بقول خود كما تولّيتم من قبل به اعراض آنها از تبعيّت در واقعه حديبيّه كه مفصلا ذكر شده است و نفى فرموده مشقّت تكليف و گناه مخالفت آنرا از كور و لنگ و بيمار بعد از تهديد آنها بعذاب اليم در صورت تخلّف و تكرار فرموده ثواب اطاعت را براى تفصيل و عذاب مخالفت را براى تعميم و مقدّم داشته وعد را بر وعيد براى سبقت رحمت بر غضب و در بيان مراد از آن قوم اقوال مختلفهاى نقل شده كه حاجت بذكر آنها نيست و بيان فرموده قبول توبه اهل ايمانرا در بيعت رضوان كه سابقا ذكر شد و اشاره فرموده بقول خود فعلم ما في قلوبهم بنظر حقير بآنكه قبول توبه بعضى از آنها ظاهرى بوده چنانچه بيان شد و مراد از سكينه گذشت و فتح قريب و مغانم كثيره اشاره بجنگ خيبر است كه معروف بوفور غنائم در آن ميباشد و عزت و قدرت و قهر و غلبه خداوند معلوم و مطابقت افعالش با حكمت و مصلحت در تمام امور از صلح و جنگ و ردّ و قبول مسلّم است و خدا وعده داد بمسلمانان غنائم بسيارى را كه بتدريج تا روز قيامت از كفار بدست آنها ميرسد و تعجيل فرمود در وصول غنائم خيبر براى آنها و بازداشت ايادى كفّاريرا كه عازم بردن غنائم از دست ايشان بودند بغارت چون القاء رعب فرمود در دلهاى آنها كه منصرف شدند و اين وعده براى تشويق ايشان بجهاد بود و براى آنكه ظاهر شود صدق آن و معجزه باشد از پيغمبر براى اهل ايمان كه هر چه وعده داد از فتح و ظفر و عزت و غنيمت در موارد خاصّه و عامّه محقّق و هويدا گرديد و هدايت شوند بآنكه آنچه آورده است او از جانب خدا از ولايت امير المؤمنين و اولاد طاهرين او و غيرها حق محض و محض حق است و اميدوار و مطمئن باشند بصدق مواعيد خدا و پيغمبر
جلد 5 صفحه 29
نسبت بآخرت و نعيم بهشت در آتيه خودشان.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَعَدَكُمُ اللّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُم هذِهِ وَ كَفَّ أَيدِيَ النّاسِ عَنكُم وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلمُؤمِنِينَ وَ يَهدِيَكُم صِراطاً مُستَقِيماً «20»
وعده داد شما را خداوند متعال غنائم زيادي اينکه قسمت را تعجيل فرمود براي شما و جلوگيري كرد دست كفار و مشركين را از براي شما و براي اينكه اينکه قدرت نمايي و فتح و پيروزي و غنائم آيت و دليل باشد براي مؤمنين و هدايت كند شما را براه مستقيم.
تذكرة: قضاياي جنگ حديبيه و فتح خيبر بسيار مفصل است و در كتب مبسوطه ذكر شده و چون از وضع تفسير خارج بود و چندين فايده در بيان آنها نبود از نقلش صرف نظر كرديم.
وَعَدَكُمُ اللّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأخُذُونَها چه در زمان حضرت رسالت چه پس از رحلت حضرت الي زمان ظهور حضرت بقية اللّه و دوره رجعت ائمه هدي که
جلد 16 - صفحه 211
که چه اندازه مسلمين استفاده كرده و ميكنند که بسا هزار شهر در قلمرو اسلام شد و بالاخره تمام صفحه زمين زير پرچم مسلمين در ميآيد.
فَعَجَّلَ لَكُم هذِهِ در فتح مكه فتح خيبر وَ كَفَّ أَيدِيَ النّاسِ عَنكُم كفار و مشركين مكه و يهود و نصاري.
وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلمُؤمِنِينَ که خداوند چه عظمتي بدين اسلام داده و القاء رعب در قلوب معاندين نموده که خود يك معجزه بزرگي است با اينکه ضعف مسلمين و شوكت معاندين.
وَ يَهدِيَكُم صِراطاً مُستَقِيماً مرجع خطاب که مؤمنين هستند که فقط اينها بصراط مستقيم هدايت شدند و اما ساير فرق اسلامي در سبل شيطاني سير كردند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- باز هم برکات صلح حدیبیه! قرآن همچنان بحثهای مربوط به «صلح حدیبیه» و وقایع بعد از آن را بازگو میکند، و برکات و فوائدی را که از این رهگذر عائد مسلمانان شد شرح میدهد.
نخست میفرماید: «خداوند غنائم فراوانی به شما وعده داده که آنها را به دست میآورید، ولی این یکی را زودتر برای شما فراهم ساخت» (وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغانِمَ کَثِیرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَکُمْ هذِهِ).
لحن آیه نشان میدهد که منظور از غنائم فراوان در اینجا تمام غنائمی است که خداوند نصیب مسلمانان کرد، چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت.
سپس به یکی دیگر از الطاف خداوندی نسبت به مسلمانان در این ماجرا اشاره کرده، میافزاید: «و دست تعدی مردم [دشمنان] را از شما بازداشت» (وَ کَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنْکُمْ).
این لطف بزرگی بود که آنها با کمی نفرات و نداشتن ابزار جنگی کافی آن هم
ج4، ص481
در نقطهای دور از وطن و بیخ گوش دشمن، مورد تهاجم قرار نگرفتند، و چنان رعب و وحشتی از آنان در دل دشمنان افکند که از هر گونه اقدام و حمله خودداری کردند.
سپس در ادامه آیه به دو نعمت بزرگ دیگر از مواهب الهی اشاره کرده، میفرماید: «و (هدف این بود که این وقایع) نشانهای (بر حقانیت دعوت تو) برای مؤمنان باشد، و خداوند شما را به راه راست هدایت کند» (وَ لِتَکُونَ آیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَ یَهْدِیَکُمْ صِراطاً مُسْتَقِیماً).
نکات آیه
۱ - بشارت خدا به مسلمانان حاضر در حدیبیه، مبنى بر برخوردارى آنان از غنایم فراوان در آینده (وعدکم اللّه مغانم کثیرة تأخذونها)
۲ - ایجاد انگیزه و روحیه در مؤمنان، براى تحمل مشکلات، با تشویق هاى مادى (وعدکم اللّه مغانم کثیرة تأخذونها)
۳ - امور مادى و معنوى، در خدمت یکدیگر و آمیخته به هم، در بینش دینى * (وعدکم اللّه مغانم کثیرة تأخذونها) خداوند، از یک سو مؤمنان حاضر در حدیبیه را به جهت پایدارى بر دین و بیعت با پیامبر(ص) مورد تحسین قرار داده و وعده «جنّات تجرى...» داده است و از سوى دیگر براى تشویق آنان و امیدبخشى به رفع کمبودهاى مادى، نوید «مغانم کثیرة» را به ایشان داده است. این نکته، پیوستگى میان حیات معنوى و مادى را مى رساند.
۴ - غنایم خیبر، نزدیک ترین بخش از غنایم موعود الهى به مؤمنان، پس از حدیبیه (وعدکم اللّه ... فعجّل لکم هذه) آیه شریفه پس از صلح حدیبیه نازل شده و «هذه» اشاره به غنایم خیبر دارد.
۵ - خداوند، مؤمنان را به فتوحات و غنایمى علاوه بر فتح خیبر و غنایم آن، نوید داد. (وعدکم اللّه مغانم کثیرة تأخذونها فعجّل لکم هذه) در صورتى که «هذه» به فتح خیبر اشاره داشته باشد; واژه «عجّل» مى رساند که فتح خیبر، پیش درآمد فتح هاى دیگر و غنایم فزون ترى است.
۶ - شرایط مادى مسلمانان در مقطع زمانى صلح حدیبیه، همراه با تنگنا و نیازمند تقویت* (وعدکم اللّه مغانم کثیرة تأخذونها فعجّل لکم هذه) از این که خداوند وعده غنیمت داده و بر مؤمنان به خاطر دستیابى نزدیکشان به بخشى از آن غنایم، امتنان کرده است; مى توان استفاده کرد که این غنایم، نقش مؤثرى در حیات مادى مسلمانان داشته است.
۷ - امتنان الهى بر مؤمنان، با رساندن ایشان به غنایم خیبر و کوتاه ساختن دست دشمنان از آنان (فعجّل لکم هذه و کفّ أیدى الناس عنکم)
۸ - اراده و اقتدار خداوند، حاکم بر اراده و اقتدار انسان ها (و کفّ أیدى الناس عنکم) تعبیر «کفّ...»، مى رساند که اراده الهى، فائق بر قدرت و اراده مردم است.
۹ - فتح خیبر، نقطه عطفى در اقتدار اقتصادى، سیاسى مسلمانان و بازماندن دشمنان از توطئه علیه ایشان (فعجّل لکم هذه و کفّ أیدى الناس عنکم) «هذه» اشاره به فتح و غنایم خیبر دارد و «کفّ...» مترتب بر آن مى باشد; به تعبیر دیگر تقدم و تأخر در لفظ، دال بر تقدم و تأخر در معنا باشد.
۱۰ - نقش اساسى قدرت اقتصادى، در امنیت و اقتدار سیاسى ملت ها* (فعجّل لکم هذه و کفّ أیدى الناس عنکم) در صورتى که «کفّ...» مترتّب بر فتح خیبر و غنایم آن (عجّل لکم هذه) باشد و نتیجه آن شمرده شود; از آیه شریفه استفاده مى شود که خداوند، براى امنیت بخشیدن به امت اسلامى در شرایط بحرانى، این مهم را از طریق تقویت بنیه اقتصادى ایشان، تأمین کرده است.
۱۱ - صلح حدیبیه، پیش درآمد پیروزى ها و غنایمى گسترده براى امت اسلامى (وعدکم اللّه ... فعجّل لکم هذه) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که «هذه» اشاره به صلح حدیبیه داشته باشد; یعنى، خداوند غنایم زیادى را براى مؤمنان در نظر گرفته; اما قبل از آن صلح حدیبیه را پیش درآمد آن غنایم قرار داده است.
۱۲ - نقش بارز صلح حدیبیه، در کوتاه شدن دست دشمنان از ضربه زدن به مسلمانان (فعجّل لکم هذه و کفّ أیدى الناس عنکم) ممکن است «هذه» اشاره به صلح حدیبیه داشته باشد و «کفّ...» مترتب بر آن بوده و نتیجه آن به شمار آید.
۱۳ - تحقق نوید الهى به فتح خیبر، معجزه اى هدایتگر براى مؤمنان (فعجّل لکم هذه ... و لتکون ءایة للمؤمنین)
۱۴ - نمایاندن معجزه به مؤمنان، از جمله اهداف الهى در پیشگویى و اخبار از حقایق آینده (وعدکم اللّه ... و لتکون ءایة للمؤمنین) اسم «لتکون...» وعده هاى الهى و پیشگویى او است که از «وعدکم اللّه» استفاده مى شود; یعنى، خداوند از گفتن این اخبار غیبى و این وعده ها، اهداف گوناگونى را دنبال مى کند که یکى از آنها معجزه نمایى است.
۱۵ - مؤمنان و دارندگان روحیه حق پذیرى و ایمان، بهره مند از آیات و نشانه هاى الهى (و لتکون ءایة للمؤمنین) لام در «للمؤمنین» براى انتفاع است.
۱۶ - تحقق پیشگویى اعجازآمیز خداوند، از پیروزى هاى آینده مؤمنان، زمینه ساز هدایت ایشان به صراط مستقیم (وعدکم ... و لتکون ءایة للمؤمنین و یهدیکم صرطًا مستقیمًا) «آیة» به معناى معجزه است; زیرا در پیشگویى قطعى از آینده، اعجاز نهفته است. مقدمه قرار گرفتن این معجزه براى هدایت مؤمنان را، مى توان از تقدم «آیة» بر «یهدیکم» استفاده کرد.
۱۷ - مؤمنان، نیازمند امدادهاى مادى و معنوى خداوند، براى حرکت مداوم در طریق دین و ارزش ها (لتکون ءایة للمؤمنین و یهدیکم صرطًا مستقیمًا) تعبیر «لتکون...» اخبارى است که حکایت از واقعیت نیاز انسان به آیات و رهنمودهاى خداوند دارد. تداوم این نیاز از «یهدیکم» - که به صورت فعل مضارع آمده - استفاده مى شود.
۱۸ - رخداد جریان حدیبیه و ثمرات آن، الگویى براى مؤمنان در جهت پیشبرد اهداف اسلام * (و لتکون ءایة للمؤمنین و یهدیکم صرطًا مستقیمًا) مراد از «صراط مستقیم» شیوه درست حرکت جهادى و تبلیغى دین است; یعنى، مسلمانان مى توانند از جریان حدیبیه نتیجه بگیرند که چگونه استوارى بر حمایت از رهبرى و تدبیر صحیح در پذیرش صلح در شرایط نابرابرى قوا، مى تواند زمینه را براى پیروزى هاى آینده هموار سازد.
۱۹ - نمایاندن معجزات، بخشى از برنامه الهى براى هدایت مردمان (و لتکون ءایة للمؤمنین و یهدیکم صرطًا مستقیمًا)
۲۰ - انسان در هر مرحله از زندگى، مواجه با راه هاى گوناگون حق و باطل و نیازمند هدایت مداوم (و یهدیکم صرطًا مستقیمًا) از این که خداوند، براى مؤمنان مسأله هدایت را مطرح کرده; معلوم مى شود که اصولاً انسان ها، حتى مؤمنان، در هر مرحله از زندگى، مواجه با ابهام ها و آزمون هاى جدیدى مى شوند که براى انتخاب راه صحیح، همواره نیازمند هدایت اند.
روایات و احادیث
۲۱ - «عن علىّ ... قال: فى قوله تعالى «وعدکم اللّه مغانم کثیرة» ... «تأخذونها»... «فعجّل لکم...» من ذلک خیبر;[۱] از على(ع) ... روایت شده که درباره قول خداى تعالى «وعدکم اللّه مغانم کثیرة تأخذونها فعجّل لکم» فرمود: از میان غنایم فراوانى که خداوند به شما وعده داده بود خیبر را زودتر به شما داد».
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: استفاده از آیات خدا ۱۵
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۶
- اقتصاد: آثار قدرت اقتصادى ۱۰
- امکانات مادى: اهمیت امکانات مادى ۳
- امکانات معنوى: اهمیت امکانات معنوى ۳
- امنیت: عوامل امنیت اجتماعى ۱۰
- انسان: منشأ اراده انسان ۸; منشأ قدرت انسان ها ۸; نیازهاى انسان ۲۰
- انگیزش: عوامل انگیزش ۲
- بشارت: بشارت پیروزى ۵; بشارت پیروزى غزوه خیبر ۱۳; بشارت غنیمت ۴، ۵; بشارت غنیمت زیاد ۱
- حق: فضایل حق پذیران ۱۵
- خدا: افعال خدا ۱۹; امتنان خدا ۷; بشارتهاى خدا ۱، ۵، ۱۳; تشویقهاى خدا ۲; حاکمیت قدرت خدا ۸; وعده هاى خدا ۴، ۲۱; هدایتهاى خدا ۱۹
- دشمنان: شکست دشمنان ۷; عوامل شکست دشمنان ۱۲; موانع توطئه دشمنان ۹
- دین: نظام تعالیم دین ۳
- سختى: زمینه تحمل سختى ۲
- سیاست: عوامل قدرت سیاسى ۱۰
- صراط مستقیم: زمینه سلوک صراط مستقیم ۱۷; زمینه هدایت به صراط مستقیم ۱۶
- صلح حدیبیه: آثار صلح حدیبیه ۴، ۱۱، ۱۲، ۱۸; عبرت از صلح حدیبیه ۱۸
- عبرت: عوامل عبرت ۱۸
- غزوه خیبر: آثار پیروزى در غزوه خیبر ۹; پیروزى غزوه خیبر ۵; غنایم غزوه خیبر ۴، ۵، ۷، ۲۱; قصه غزوه خیبر ۷، ۹; معجزه پیروزى در غزوه خیبر ۱۳
- غنیمت: زمینه ازدیاد غنیمت ۱۱
- قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۱، ۱۶; فلسفه پیشگوییهاى قرآن ۱۴; وجوه اعجاز قرآن ۱۴
- مؤمنان: ارائه معجزه به مؤمنان ۱۴; بشارت به مؤمنان ۵، ۱۳; پیشگویى پیروزى مؤمنان ۱۶; تشویق مؤمنان ۲; عبرت مؤمنان۱۸; فضایل مؤمنان ۱۵; منت بر مؤمنان ۷; نیازهاى مؤمنان ۱۷; وعده به مؤمنان ۴; هدایت مؤمنان ۱۶
- محمد(ص): بشارت به بیعت کنندگان با محمد(ص) ۱
- مسلمانان: زمینه پیروزى مسلمانان ۱۱; عوامل قدرت مسلمانان ۱۲; مشکلات اقتصادى مسلمانان صدراسلام ۶; موانع توطئه علیه مسلمانان ۹; موانع زیان به مسلمانان ۱۲; موجبات قدرت اقتصادى مسلمانان ۹; موجبات قدرت سیاسى مسلمانان ۹
- معجزه: نقش معجزه ۱۹
- نیازها: نیاز به امدادهاى خدا ۱۷; نیاز به هدایت ۲۰
- هدایت: عوامل هدایت ۱۹
منابع
- ↑ الدرّالمنثور، ج ۷، ص ۵۲۶.